در مارکت هیچ وقت نباید قطعیت را در نظر گرفت، گاهی اوقات پیش می آید که الگوها در حال تشکیل هستند ولی در آخر درست عمل نمی کنند پس همیشه باید دنبال تائیدهای دیگر هم باشیم .
فصل ۱۳: الگوهای قیمت – قسمت دوم – الگوهای ادامه دهنده قیمت
همین طور که از نام این الگو پیداست در صورت مشاهده الگوهای ادامه دهنده قیمت شاهد توسعه و ادامه قیمت در جهت روند کنونی خواهیم بود. در واقع می توان گفت قیمت در زمان تشکیل این الگوها در حال استراحت و تجدید قوا برای ادامه روند می باشد.
الگوهای ادامه دهنده – الگوی اول : الگوی پرچم Flag Pattern
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که به شکل پرچم آشنایی با الگوی پرچم تشکیل می شود (شکل ۱). این الگو را در روند نزولی و روند صعودی داریم ولی خلاف روند اصلی است. مشخصه این الگو این است که در جهتی که در حال تشکیل است قیمت به سطح بالایی و سطح پایینی (خط چین ها در شکل ۱۰۱۳) برخورد می کند و این الگو را تشکیل می دهد. از مشخصه هایی که می توان الگوی پرچم را تشخیص داد این است که زمان تشکیل این الگو قیمت شیب زیادی را نسبت به جهت قبلی خودش و خلاف جهت آن دارد و عملا می توان گفت قیمت بعد از یک نزول یا صعود نیاز به استراحت دارد و در حال تجدید قوا برای ادامه دادن به روند اصلی خودش است. الگوی پرچم یکی از اصلی ترین و قابل اعتمادترین الگوهای ادامه دهنده روند است و چون به راحتی قابل شناسایی است از این الگو میتوان برای گرفتن پوزیشن در جهت روند استفاده کرد.
شکل ۱: الگوی پرچم
تائید این الگو، در روند صعودی شکست مقاومت (خط بالایی) و در روند نزولی شکست حمایت (خط پایینی) است. لازم به ذکر است در الگوی پرچم در برخورد هم قابل قبول است.
از تایم ۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی پرچم را روی چارت توضیح می دهند.
الگوهای ادامه دهنده – الگوی دوم : انواع الگوهای مثلث
الگوی مثلث متقارن Symmetricel Triangle Pattern
شکل ۲: الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن اولین الگو از سری الگوهای مثلثی است که آن را می توان در روند نزولی و روند صعودی مشاهده کرد. بعداز شکسته شدن مقاومت در الگوی مثلث در روند صعودی و پس از شکست حمایت در الگوی مثلث در روند نزولی می توانیم انتظار داشته باشیم قیمت به اندازه قاعده مثلث مسیر قبلی خودش را ادامه دهد (شکل ۲).
الگوی مثلثی افزایشی Ascending Triangle Pattern
الگوی بعدی از سری الگوهای مثلثی الگوی مثلثی افزایشی است که شبیه الگوی مثلث متقارن می باشد با این تفاوت که ضلع بالایی تقریبا صاف و ضلع پایین مثلث شیب رو به بالا دارد و بعد از شکستن مقاومت ضلع بالا انتظار ادامه روند را داریم. الگوی مثلثی افزایشی در روند صعودی تشکیل می شود (شکل ۳).
شکل ۳: الگوی مثلث افزایشی
الگوی مثلثی کاهشی Descending Triangle Pattern
شکل ۴: الگوی مثلث کاهشی
الگوی مثلث کاهشی عکس الگوی مثلث افزایشی است و در روند نزولی رخ میدهد. در این الگو ضلع پایینی تقریبا صاف و ضلع بالایی مثلث شیب رو به پایین دارد و بعد از شکستن حمایت ضلع پایین انتظار ادامه روند را داریم (شکل ۴).
در هر دو الگوی مثلث افزایشی و مثلث کاهشی انتظار داریم بعد از شکست خط افقی، قیمت به اندازه قاعده مثلث روند را ادامه دهد.
از تایم ۱۲ دقیقه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مثلث را روی چارت توضیح می دهند.
الگوی سوم : کنج ها Wedges
الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده Rising Wedge Pattern
الگوی سوم از الگوهای ادامه دهنده روند کنج ها هستند که در زمان استراحت قیمت تشکیل می شوند. الگوی کنج افزایشی در روند نزولی تشکیل می شود و خطوط آن موازی نیستند. در الگوی کنج خطوط نه مانند الگوی پرچم موازی هستند و نه مانند الگوی مثلث به همدیگر می رسند، زمان تشکیل شدن این الگو شکسته شدن خط پایینی و تشکیل یک کندل ( بسته شدن) زیر آن است (شکل ۵).
شکل ۵: الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده
الگوی کنج پایین رونده Falling Wedge Pattern
الگوی کنج پایین رونده ، مانند الگوی کنج بالا رونده است با این تفاوت که در روند صعودی تشکیل می شود. سایر شرایط حاکم، مانند الگوی کنج بالارونده است (شکل ۶).
شکل ۶: الگوی کنج پایین رونده
از تایم ۱۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی کنج را روی چارت توضیح میدهند.
الگوی چهارم : مستطیل
الگوی مستطیل صعودی Bullish Rectangle Pattern
الگوی آخر از الگوهای ادامه دهنده روند الگوی مستطیل است. زمانی این الگو تشکیل می شود که قیمت بین دو حمایت و مقاومت در نوسان باشد. این الگو خیلی شبیه الگوی برگشتی سه قله است با این تفاوت که موفق به شکستن مقاومت شده است ولی احتمال دارد که قیمت برگردد و مجددا نقطه حمایت را لمس کند و سپس به روند خودش ادامه دهد (شکل ۷).
شکل ۷: الگوی مستطیل صعودی
الگوی مستطیل نزولی Bearish Rectangle Pattern
الگوی مستطیل نزولی کاملا عکس الگوی مستطیل صعودی است. الگوی مستطیل نزولی زمانی تکمیل می شود که قیمت بعد از بسته شدن حمایت بسته شود (شکل ۸ )
شکل ۸: الگوی مستطیل نزولی
از تایم ۲۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مستطیل را روی چارت توضیح می دهند.
الگوهای ادامه دهنده روند دیگری نیز وجود دارند ولی اهمیت کمتری دارند. لازم به ذکر است که
در مارکت هیچ وقت نباید قطعیت را در نظر گرفت، گاهی اوقات پیش می آید که الگوها در حال تشکیل هستند ولی در آخر درست عمل نمی کنند پس همیشه باید دنبال تائیدهای دیگر هم باشیم .
دوره جامع تحلیل تکنیکال (مقدماتی و پیشرفته)
تاریخ دوره: از ۱ مهر ۱۴۰۱ مدت دوره: ۵۶ ساعت / جمعهها ۹:۰۰ تا ۱۷:۰۰
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبتنام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکانپذیر است.
ثبت نام این دوره به پایان رسیده است
توضیحات
مقدمه
تحلیل تکنیکال در دو دهه گذشته به شدت در بین معاملهگران بازارهای بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. این تحلیل به طور خلاصه به مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها میپردازد.
در این دوره با تمرکز بر سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال شامل: «همه چیز در قیمت لحاظ شده است، قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند و تاریخ تکرار میشود» و همچنین ساختار «قیمت، الگو، زمان» به اهمیت این موضوع و تدوین استراتژیهای مناسب معاملهگری خواهیم پرداخت.
هدف از دوره تحلیل تکنیکال آشنایی کامل فعالان انواع بازارهای مالی با روشهای تحلیل تکنیکال در بازار و کسب تجربه در خصوص روشهای معاملهگری در بازار میباشد. دوره حاضر خلاقیت و ابتکار مخاطب را هدف قرار میدهد و با پرورش ذهن تحلیلگر، خلاقیت را افزایش میدهد.
آشنایی با الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال الگوهای نموداری (Chart Patterns) است. هر فردی که وارد دنیا ارزهای دیجیتال میشود، برای داشتن درک درستی از روند بازار و پیشبینی اتفاقات آینده باید تسلط کافی بر این الگوها داشته باشد.
آشنایی یا عدم آشنایی با الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال میتواند سودها و ضررهای شما را در این بازار رقم بزند. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از این الگوها آشنا کنیم تا بتوانید روند موفقیت آمیزی را در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشید.
کدامیک از الگوهای نموداری بهتر است؟
پیش از اینکه از بهترین الگوی نموداری صحبت کنیم، بد نیست تعریف کوتاهی از الگوی نموداری داشته باشیم. این الگوها شکلی در نمودار قیمت هستند که روند قیمت را از گذشته تا به امروز نشان میدهند و به کمک آنها معاملهگرها میتوانند آیندهی یک ارز را پیشبینی کنند. در واقع نمودارها مهر تأییدی بر این موضوع هستند که تاریخ تکرار میشود و بر همین اساس اگر روند قیمت یک ارز در گذشته و به طور مداوم یک رفتار ثابت را داشته است، احتمال تکرار این رفتار در آینده زیاد خواهد بود. این الگوها را میتوان پایه و اساس تحلیلهای تکنیکال دانست.
اما میرسیم به بهترین الگوی نموداری. در واقع نمیتوان گفت که الگویی نسبت به الگوی دیگر برتری دارد چرا که هر یک آشنایی با الگوی پرچم از آنها کاربرد خاص خود را داشته و برای نمایش روندهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوها بیشتر در نمودارهای شمعی کاربرد دارند چرا که این نمودارها به نمایش بهتر و آسانتر قیمتهای باز و بسته شدن در بازهی زمانی خاص کمک میکنند.
بعضی از الگوهای نموداری برای بازارهای پر نوسان، بعضی برای بازارهای صعودی و بعضیها هم برای آشنایی با الگوی پرچم بازارهای نزولی کاربرد دارند. پس همانطور که گفتیم الگوها نسبت به هم برتری ندارند اما باید بدانید که برای وضع کنونی بازار کدام الگو مناسبترین است. استفاده از الگوی اشتباه میتواند شما را از مسیر درست گمراه کند.
آنچه الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال به ما میگویند
برای درک الگوی نموداری مختلف ابتدا باید با مفهوم سطوح مقاومت و حمایت آشنا آشنایی با الگوی پرچم شویم. پیشتر در مقالهی “سطح حمایت و مقاومت در بازار مالی فارکس به چه معناست؟” در مورد این سطوح صحبت کردیم. با این وجود این مبحث را با اشارهی کوچکی به این سطوح شروع میکنیم.
سطح حمایت سطحی است که میزان قیمت کمتر از آن نخواهد شد به این معنی که اگر قیمت کاهش یابد و به سطح حمایت برسد، پایینتر نخواهد رفت و پس از برخورد با این سطح دوباره شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. سطح مقاومت هم سطحی است که قیمت از آن بالاتر نخواهد رفت. در واقع زمانی که قیمت ارز به سطح مقاومت میرسد نمیتواند از این سطح عبور کند و پس از برخورد با سطح مقاومت شاهد افت قیمت خواهیم بود. برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقالهی ذکر شده را مطالعه کنید.
با دانستن این تعاریف میتوانیم به سراغ انواع الگوهای نموداری برویم. الگوهای نموداری را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد:
- الگوهای تداومی: این الگوها نشان دهندهی تداوم و ادامهدار بودن روند هستند.
- الگوهای بازگشتی: این الگوها بیانگر احتمال تغییر مسیر روند هستند.
- الگوهای دو طرفه: این الگوها به ما میگویند که بازار بی ثابات و پر از نوسان است و قیمت به هر سویی ممکن است حرکت کند. در واقع پیشبینی قیمت در این بازار چندان قطعی نخواهد بود.
آشنایی با این سه دسته به شما کمک میکند تا به موقع وارد موقعیتهای کوتاه (فروش) و بلند (خرید) شوید. در واقع این الگوها در پیشبینی روند قیمت بسیار مؤثر کننده بوده و به لطف آنها میتوانید حتی در بازارهای نزولی هم معاملههای سودآور داشته باشید.
فراموش نکنید که الگوهای نموداری بیانگر قطعیتی در آینده نیستند اما احتمال به وقوع پیوستن پیشبینیهای صورت گرفته از طریق آنها بسیار است.
و اما 10 الگوی مهم در تحلیل تکنیکال:
سر و شانه (Head and Shoulders)
در این الگو قلهای با ارتفاع زیاد در میان و دو قله با ارتفاعی کمتر در دو طرف داریم. این الگو نشان دهندهی به پایان رسیدن روند صعودی و شروع روند نزولی است. در نتیجه الگوی سر و شانه در دسته الگوهای بازگشتی قرار دارد.
ارتفاع قلهی اول و سوم در الگوی Head and Shoulders از قلهی دوم کمتر بوده ولی هر سه این قلهها در یک نقطه اشتراک دارند و آن برخورد با یک سطح حمایت است که در اصطلاح به آن خط گردن یا خط تأیید یا خط شکست گفته میشود.
پس از برگشت قیمت از قلهی سوم و برخورد با این سطح حمایت، چیزی که انتظار میرود شکست خط گردن و شروع کاهش قیمت است.
دو قله (Double Top)
این الگو که به دو سقف هم مشهور است، برای تعیین بازگشت روند مورد استفاده قرار میگیرد. زمانی با این الگو روبرو خواهیم بود که قیمت تا مقدار مشخصی افزایش یافته و پس از آن سقوط کند و دوباره تا همان سطح مقاومت قبلی برود و باز هم تا سطح قبلی سقوط کند. در این موقع، باید انتظار شروع یک روند نزولی را داشت.
دو دره (Double Bottom)
این الگو درست برعکس دو قله است. در الگوی دو دره قیمت تا حد مشخصی کاهش یافته و پس از رسیدن به محدوده حمایت دوباره افزایش مییابد. بار دیگر قیمت یا حمایت قبلی کاهش یافته و تا همان مقاومت قبلی یعنی خط گردن بالا میرود.
در این شرایط باید منتظر یک روند صعودی قوی بود. و به دلیل همین به پایان روند نزولی و شروع روند صعودی، بازگشت صعودی گفته میشود.
کف گرد (Rounding Bottom)
الگوهای نموداری کف گرد یا نیم دایره پایین در بیشتر اوقات بیانگر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی هستند. به طور معمول بعد از تجربهی یک روند نزولی طولانی مدت شاهد این الگوی بازگشتی هستیم.
در این دو موقعیت: زمانی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و زمانی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور میکند، معاملهگرها تمایل زیادی به سرمایهگذاری از خود نشان میدهند.
کُنج (Wedge Pattern)
الگوی کنج خود دو نوع است و زمانی اتفاق میافتد که حرکات قیمت بین دو خط روند مورب فشرده میشود.
- کنج افزایشی: این مدل در اطراف خط روندی شکل میگیرد که مابین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش بروند. در این مدل، شیب خط حمایت از خط مقاومت بیشتر است. مشاهدهی این الگو به معنی شکست سطح حمایت و کاهش شدید قیمت خواهد بود.
- کنج کاهشی: این الگو بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. کنج کاهشی بر خلاف کنج افزایشی بیان کنندهی شکست مقاومت و شروع روند صعودی است.
این الگوهای نموداری در دستهی الگوهای بازگشتی جای میگیرند.
فنجان و دسته (Cup and Handle)
این الگو که در بازار صعودی اتفاق میافتد، الگوی تداومی است که از ترکیب دو الگوی کف گرد و کنج شکل میگیرد. این الگو نشان دهندهی دورهای کوتاه از احساسات نزولی در بازار صعودی است و پس از ایجاد چنین الگویی روند صعودی همچنان ادامه خواهد داشت.
در الگوی Cup and Handle فنجان شبیه به الگوی نموداری کف گرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است. بعد از الگوی کف گرد، قیمت دورهای از اصلاح موقت را تجربه خواهد کرد که این دوره دسته الگو است و علت چنین نامگذاری، محدود بودن روند اصلاحی به دو خط موازی است. در آخر قیمت از دورهی اصلاحی کوتاه خود خارج شده و به روند صعودی خود ادامه میدهد.
پرچم (Flag یا Pennant)
این الگو در دسته الگوهای تداومی جای دارد. زمانی با الگوی پرچم مواجه میشویم که قیمت پس از گذاراندن یک روند صعودی یا نزولی وارد دورهای از تثبیت قیمت شود. معنی این الگو تثبیت موقتی و بازگشت به روند قبلی است.
قبل از وقوع پرچم شاهد حرکتی تند و به شکل خطی مستقیم در بازار هستیم که به اصطلاح به آن میله پرچم میگویند. پس از آن در قسمت پرچم بازار مکث کوتاهی داشته و به عبارتی استراحت کوتاهی کرده و دوباره به روند قبلی بازمیگردد.
این الگو میتواند هم در بازار صعودی و هم در بازار نزولی رخ دهد. ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و کنج شبیه به نظر برسند ولی با کمی دقت متوجه تفاوت آنها خواهید شد. الگوهای کنج همواره صعودی و نزولی هستند در حالی که پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. تفاوت دیگر این دو الگو در این است که کنج الگویی بازگشتی است اما پرچم الگویی تداومی است.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
این الگو الگویی تداومی و صعودی است و نشان دهندهی ادامهی روند صعودی است. مثلث صعودی با رسم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (Swing Highs) و همینطور خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (Swing Low) شکل میگیرد.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
این الگو هم همچون الگوی مثلث صعودی تداومی است با این تفاوت که مثلث نزولی نشان دهندهی ادامهی روند نزولی است. از این الگو میتوان برای ورود به موقعیت شورت و به دست آوردن سود از بازارهای نزولی بهره برد.
مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)
این الگو جزو الگوهای تداومی است و دو نوع صعودی و نزولی دارد. تداومی بودن الگوی مثلث متقاورن به معنی این است که پس از این الگو روند به همان مسیر قبلی خود ادامه خواهد داد. تفاوت این الگو با الگوی مثلثی در شکل مثلث ایجاد شده است. مثلثی که در این الگو ایجاد میشود شبیه به مثلث متساوی الساقین است ولی در الگوی قبل مثلث به شکل قائم الزاویه است.
سخن آخر
الگوهایی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم همگی کاربردی و مفید هستند و به کمک آنها میتوانید به چرایی و چگونگی حرکت قیمتها پی برده و پیشبینی دقیقتری برای آینده داشته باشید. در واقع این الگوها با برجسته کردن سطوح حمایت و مقاومت به معاملهگر در انتخاب موقعیت شورت یا لانگ و همینطور بستن و باز کردن موقعیتها کمک زیادی میکند.
امیدواریم با تمرین و تکرار این آشنایی با الگوی پرچم الگوهای نموداری بتوانید مهارت تحلیل تکنیکال خود را افزایش داده و عملکرد موفقی در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوهای کلاسیک معروف که هر سرمایهگذار باید بشناسد
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و انجام معاملات بهتر کند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها، اعتبار بالایی دارند. این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی آشنایی با الگوی پرچم آشنایی با الگوی پرچم قابلتشخیص هستند، ولی شناخت درست و صحیح الگوهای کلاسیک معروف بسیار مهم است. شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند. الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، آشنایی با الگوی پرچم باید با این الگوها آشنایی داشته باشند. یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی الگوهای کلاسیک معروف
۱- الگوی سر و شانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید و تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطهی عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد.
بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازهی فاصلهی قلهی دوم تا خط گردن است.
۲- سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو یکی از پرتکرارترین الگوهای کلاسیک معروف و بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. از لحاظ نموداری این الگو نشاندهندهی دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامهی حرکت اصلی است که در نهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییر یافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.
الگوی کف دوقلو از لحاظ تئوریک نشاندهندهی این است که پس از یک روند قوی نزولی، سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد و در نهایت با تسلط دوبارهی فروشندگان، بازار افت میکند.
۳- سقف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو از الگوهای کلاسیک معرف و یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود. به بیان دیگر بهجای دو سقف یا کف به سه سقف یا کف تبدیل میشود. درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده شده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانهی بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. از آنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس از لحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معاملهگران در راستای ادامهی روند غالب بازار است. از آنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، میتوان استنباط کرد که سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و در نتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد.
به عنوان مثال، در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قلهی اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه شده و باید منتظر ادامهی روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند. اما این بار در آستانهی مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظهی حجم معاملات در نقطهی شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد.
۴- الگوی پرچم (FLAG)
این الگو، یکی از الگوهایکلاسیک معروف و ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً باعث استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامهی روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود.
بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقف شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هرچه فاز اصلاحی مدت زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، نشانهی افزایش دوبارهی قیمت بوده و تشکیل پرچم نزولی از ادامهی روند نزولی خبر میدهد.
۵- الگوی مثلث (Triangles)
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی بهطورکلی اگر بتوانیم به صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد و یکی از الگوهای کلاسیک معروف شناخته میشود.
۶- الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث است با این تفاوت که بهصورت یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با قوانین مثلث است.
۷ - الگوی الماس (Diamonds)
این الگو از الگوهای کلاسیک معروف و برگشتی بوده و اگر در روند صعودی، سهم وارد این الگو شود، نزولی میشود. این الگو بهصورت برعکس نیز صادق است.
۸- الگوی فنجان و دسته (CUP)
این الگو برای ادامهی روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به اندازهی قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند بهصورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دستهی کوچک در قسمت راست الگو تشکیل میشود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
۹- الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد، بهنوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدودهی مقاومتی توانسته به اندازهی عرض مستطیل رشد کند. الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها آشنایی با الگوی پرچم تمایز قائل شویم، زیرا از لحاظ کارآیی بسیار متفاوت هستند. بهطور کلی این الگو نیز از الگوهای کلاسیک معروف و نوع ادامه دهندهی روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک روند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهدهی الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری کرد، این الگو نیز مانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد.
از طرف دیگر، الگوی مستطیل به الگوهای سقف و کف چندقلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدودهی کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدودهی نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجهی آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانهی ادامهی روند نزولی است. حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل، یعنی فاصلهی بین سقف و کفهای محدودهی نوسانات است.
دیدگاه شما