انواع تحلیل در بازار


در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی انواع تحلیل در بازار ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای انواع تحلیل در بازار معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

انواع تحلیل باینری آپشن

در جلسه هفتاد و دوم در مورد انواع تحلیل باینری آپشن توضیحاتی خدمتتون ارائه می دیم.

تحلیل هایی که روی بازار انجام میشه تحلیل فاندامنتال (Fundamental) ، تحلیل تکنیکال (Technical) و تحلیل سنتیمنت (Sentiment) که تحلیل های بنیادی یا اخباری تحلیل های تکنیکی و تحلیل های احساسی هستش.

انواع تحلیل باینری آپشن -تحلیل-تکنیکال-آموزش بورس-معامله گر-انواع تحلیل فاندامنتال Fundamental-olmyp trade فارسی-olmyp trade کلاه برداری

تحلیل فاندامنتال Fundamental Analysis

اولین مورد تحلیل فاندامنتال هست در این تحلیل میبایست به اخباری که در بازار اعلام میشه دقت فراوان داشته باشیم اخباری که باعث نوسانات شدید در بازار میشه میبایست به دقت تحلیل شه و با اونها اشنا باشیم این اخبار باعث بالا یا پایین رفتن هیجانی قیمت ها میشه که فوق العاده برای انواع باینری اپشن ها میتونه سودمند باشه.

در باینری اپشن ها خصوصا در معاملات معمولی Up Down بسیار تاثیر گذاره شما میبایست ایده ای از تاثیر یک خبر و میزان تاثیر گذاری اون داشته باشین تا با اعتماد به نفس کافی روی نماد مورد نظرتون معامله رو انجام بدین. برای مثال شما در نظر دارین روی گزارش خرده فروشی استرالیا معامله کنید تصور کنین که شما قصد دارین خرید رو انجام بدین و بازار هم پس از امدن خبر جهشی به سمت بالا رو داره و در نهایت به سود شما در معاملاتتون منجر میشه مطمئنا فاکتورهای مهمی در خبر تاثیر گذاره که باید همه اونا رو بررسی کنیم

اولین فاکتور

پتانسیل نوسان بازار هست وقتی گزارش خبری جدیدی میرسه شما معاملات خبر رو انجام میدین و میبایست مطمئن باشین که خبر باعث جهش مناسب در اون نماد حالا در این مثال به سمت بالا و قیمت تا پایان تاریخ انقضا بالای قیمت مورد نظر شما باقی بمونه.

انواع تحلیل باینری آپشن -تحلیل-تکنیکال-آموزش بورس-تحلیل سنتیمنت Sentiment-olmyp trade همه چیز درباره-olmyp trade یعنی چه

اگه شما بر اساس خبری که باعث تولید موج بشه یعنی اینکه قیمت یهو به سمت بالا حرکت کنه و اگر به سمت پایین حرکت کنه دوباره برگرده توی معاملات اپشن انگار پولتون رو دور ریختین

دومین فاکتور

مهم زمان انقضای معامله اس که در پایان زمان انقضا باید بازار تا اون منطقه ای که شما در نظر گرفته بودین بالا یا پایین اون قیمت بمونه مثلا یه خبری اعلام میشه بازار انتظار دارین که بالاتر از 5 پیپ بالاتر از قیمت فعلی بازار بمونه که بازار یه جهش CPP انجام میده و در نهایت با 25 پیپ بالاتر بسته میشه یه ساعته که بالاتر از اون 5 پیپ مورد نظر شما بوده وقتی برای خبر میخوایم معامله کنیم معاملات One Touch انجام بدیم.

لازم نیست که تا پایان انقضا بالا بمونه کافیه که یک بار قیمت مورد نظر رو Touch کنه پس اینجا عمق خبر واسمون مهمه که تا چه حد قیمت حرکت جهشی میکنه و یا اینکه شما میتونین از معاملات Out of Range استفاده کنین که بگین خارج یه محدوده ای بسته میشه.

حالا چه به سمت پایین چه به سمت بالا این برای خبر هایی هستش که در بازار حرکت شدیدی ایجاد میکنه حالا انواع تحلیل در بازار چه به سمت پایین چه به سمت بالا. بازار مدتهاست در یک منطقه رنج شده و گیر کرده خبر مهم تکلیف بازار رو مشخص میکنه که به کدوم سمت میتونه حرکت کنه البته در صورتی که فکر میکنین قیمت بیرون محدوده مورد نظر بسته میشه در این معامله شما جهت حرکت رو تعیین نمیکنین بلکه فقط میبایست پیش بینی کنین که خبر باعث یک نوسان یا یک جهش بزرگ خواهد شد.

انواع تحلیل باینری آپشن -تحلیل-تکنیکال-آموزش بورس-تحلیل تکنیکال Technical-olymp trade-olymp trade payment

تحلیل تکنیکال Technical Analysis

تحلیل تکنیکال شما با اضافه کردن موارد تکنیکی به صفحه ای که معاملاتتون رو انجام میدین میتونین تحلیل تکنیکال رو انجام بدین در نظر داشته باشین که این ترسیم ها به شما کمک میکنه تا حرکت بازار رو نه تنها بر روی ارزها بلکه روی تمامی نمادها بتونین انجام بدین فقط قبل از استفاده از ترسیم های تکنیکالی حتما اونا رو مطالعه کنین و کاملا اشنا بشین. دانش تکنیکال و نقاط حرکتی با معاملات سودمند در باینری اپشن ها کمک شایانی رو میکنه.

برای مثال روی EUR/USD یک Double Bottom داریم که بر اساس اون قیمت به اندازه ارتفاع به سمت پایین میخواد حرکت کنه یکی از راههای معامله در این زمان معاملات One Touch هست که هدف قیمتی رو انتخاب میکنه و فقط کافیه که یکبار اون رو لمس کنه یا این که میتونه از معاملات پوت یا فروش یعنی که قیمت پایین تر از این منطقه بسته میشه استفاده کنیم.

انواع تحلیل باینری آپشن -تحلیل-تکنیکال-آموزش بورس-روانشناسی معاملات-تحلیل تکنیکال Technical Analysis-olymp trade چگونه کار میکند-olymp trade چیست

تحلیل سنتیمنت Sentiment Analysis

این تحلیل میزان تمایل بازار بر ریسک رو میگه. آیا معامله گران از اعتماد به نفس کافی برای یک ارز با ریسک برخوردار هستن یا اینکه در مقابل ریسک نمیکنن ارز کم ریز تر رو خرید میکنن و اون ارز مورد نظر رو میفروشن این نوع تحلیل بسیار برای معاملات اپشن و باینری اپشن موثره مثلا ایا EUR/USD حرکت به سمت قیمت جدیدی رو اغاز میکنه و یا قیمت حرکت خودش رو کرده و درحال تثبیت قیمت هستش و ما میتونیم این آنالیز رو انجام بدیم اگر اینگونه به نظر برسه که ریسک پذیر در بازار وجود نداره و سطح فعلی قیمت مناسب هست. ما میتونیم بفهمیم که روند کنونی حفظ خواهد شد.

معاملات ترکیبی

اگر شما اطمینان نسبی دارین احساس بازار به شما به سمت ریسک بیشتر رو نشون میده میتونین از معاملات Call استفاده کنین یا اینکه خرید کنین یعنی انتظار داشتین که به سمت بالا بره یا اگر انتظار داشتین که به سمت پایین برگرده از معاملات Put استفاده کینن یا اینکه به نظرتون قیمت قیمت مناسبیه و در یک محدوده ای گیر میکنه میتونین از معاملات Range استفاده کنین ما میتونیم از ترکیب تحلیل ها استفاده کنیم مانند معامله در تمامی بازارهای مالی لازم نیست که شما فقط یک نوع تحلیل رو بصورت مجزا انجام بدین.

انواع تحلیل باینری آپشن -تحلیل-تکنیکال-آموزش بورس-تحلیل احساسی-تحلیل سنتیمنت Sentiment Analysis-olymp trade چیه-what is olymp trade app

در واقع شما میتونین در معاملات خود از ترکیب تمامی این تحلیل ها استفاده کنین تحلیل های بنیادی در شناخت تمایل حرکت بازار به شما کمک میکنه در حالی که تحلیل های تکنیکی به شما در شناخت نقاط هدف شکست خطوط مقاومت و حمایت کمک میکنه.

انالیز احساسی بازار به شما در ریسک پذیری خرید یا فروش یک نماد توسط معامله گران کمک میکنه در پایان این موضوع دارای اهمیته که کلید موفقیت شما در یادگیری از شکست هاتونه و با گذشت زمان این طرز تفکر باعث میشه شما به تجربیات ارزشمندی برسین و کم کم معاملاتتون به منطقه سود دهی برسه و جزء افرادی باشین که تو این کار مشغول به فعالیت باشین و سود مورد نظرتون رو بگیرین.

انواع تحلیل در بورس

انواع تحلیل در بورس

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های معتبر در بررسی روند قیمت سهام شرکت‌ها است. که براسا شاخص‌هائی همچون (عرضه و تقاضا ـ حجم معاملات ـ تعداد خریداران ـ قیمت‌های تاریخی) استوار می‌باشد.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، بطور کلی، بورس را می توان بازاری دانست که در آن خرید و فروش انجام می شود. ساده تر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معامله ای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است.

انواع تحلیل

برای به دست آوردن بازده مناسب در بورس حتماً باید نکات فوق را مد نظر داشت. به علاوه با استفاده از تحلیل های عملی متداول (فاندامنتال ـ تکنیکال) شرایط را برای دستیابی به بیشترین بازده در کمترین زمان ممکن مهیا نمود.

استفاده از تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) نیز کمک مؤثری در بهینه سازی سبد سهام و توازن ریسک و بازده می نماید.

تحلیل فاندامنتال یا بنیادی

در لغت به معنای بنیادی و پایه ای است و در علم معاملات بورس اوراق بهادار به نوعی از تحلیل گفته می شود که به بررسی بنیادی و همه جانبه شرکت های بورسی در سطح خرد و کلان می پردازد.

به کسانی که از این روش برای تحلیل استفاده می نمایند فاندامنتالیست یا (بنیادگرا) می گوییم.

سرمایه گذار در هر نوع بازار، اعم از اوراق بهادار، طلا، ارز مسکن و… همواره نیازمند بررسی همه جانبه فرصت ها و هزینه های سرمایه گذاری و روند آیند آن می باشد.

در حققت، تحلیل براساس اطلاعات موجود و پیش بینی وقایع تأثیرگذار براساس فرصت های سرمایه گذاری روشی است که بسیاری از تحلیل گران از آن استفاده می نمایند. در این نوع دیدگاه، تحلیل گر کار خود را باکل نگری آغاز و با جز (مطالعات جهانی، منطقه ای کشوری، صنعتی و شرکتی) شکل می گیرد.

بررسی هزینه ها و فرصت ها و ریسک با ذکر دلایل و مقایسه با سایر اطلاعات موجود به همراه پیش بینی وقایع آینده، شالوده این گونه تحلیل است.

تحلیل تکنیکال یا تکنیکی

تحلیل تکنیکال یکی از روش های معتبر در بررسی روند قیمت سهام شرکت ها است. که براسا شاخص هائی همچون (عرضه و تقاضا ـ حجم معاملات ـ تعداد خریداران ـ قیمت های تاریخی) استوار می باشد.

به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکی استفاده از اطلاعات گذشته برای پیش بینی وقایع آینده است. به تحلیل گرانی که از این روش برای بررسی سهام استفاده می نمایند تکنیکالیست یا (چارتیست) می گویند.

در این نوع تحلیل، استفاده از نمودار قیمت و اندیکاتورهای مختلف پایه و اساس کار است و برای یک چارتیست اطلاعات بنیادی سهم هیچ اهمیتی ندارد. در برخی موارد، چارتیست ها اصلاً نمی دانند شرکتی که سهام آنرا خریداری می نماید چه محصولی تولید می نماید.

در تحلیل تکنیکال 3 اصل اساسی مبنای تحلیل را تشکیل می دهد:

الف) همه چیز در قیمت سهم منعکس می گردد.

چارتیست ها معتقدند که تمام اطلاعات و اخبار یک سهم تأثیرشان را در قیمت سهم به جای می گذارند و نیازی به پیگیری وقایع شرکت ها نیست و قیمت سهم نشانگر تحولات شرکت است.

ب) روند قیمت ها در برابر تغییرات مقاومت می نماید

هرگاه قیمت سهام شرکتی بخواهد تغییر (افزایش یا کاهش) نماید این تغییر منفی و مثبت یک تا صفر می باشد. به عبارت دیگر، قیمت ها در دامنه منفی، مثبت حرکت می نمایند ولی تمایل آن رسیدن به نقطه صفر و تعادلی است.

بر همین اساس، هیچ گاه قیمت سهام در یک لحظه ناگهانی به تعادل نمی رسد و این اتفاق در طی دوره زمانی به وقوع می پیوندد که رفتار بازار طی این دوره به ما نشان می دهد که تا پایان دوره چقدر باقی مانده است.

مثلاً زمانی که سهام یک شرکت روند مثبت دارد در طی راه به نقطه ای می رسیم که از آن به بعد، درصد افزایش قیمت نسبت به روزهای قبل کاهش می یابد یا بالعکس در یک روند منفی هرگاه شتاب کاهش قیمت نسبت به روزهای گذشته آرام شد یعنی به نقطه تعادل نزدیک شده ایم.

ج) تاریخ (روند) تکرار می شود

اگر قبول کنیم که از لحاظ روان شناختی، انسان ها در شرایط مشابه عکس العمل های مشابه دارند، به راحتی می توانیم انعکاس این اصل روان شناسی را در نوع خرید و فروش آنها دخیل نماییم و با بررسی وقایع گذشته، پیش بینی آینده را سهل نماییم.

معرفی انواع تحلیل تکنیکال با محوریت پرایس اکشن

تحلیل تکنیکال یکی از مهم ترین و دشوارترین تحلیل ها در بازارهای مالی است، پس از اینکه پادشاه ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین توانست سقف های قیمتی خود را یکی پس از دیگری جابجا کند، توجهات مردم دنیا به بازار کریپتوکارنسی جلب شد، اما بازارهای مالی برای سود دادن متوالی به شما به وجود نیامده اند، لذا برای دوام و بقا در این بازار باید مهارت های زیادی را به دانش خود اضافه کنید.

تحلیل پرایس اکشن در بازار ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای مالی دنیا با استفاده از 3 تحلیل قابلیت پیش بینی دارند:

  • پیش بینی بازار ارزهای دیجیتال با استفاده از تحلیل فاندامنتال
  • پیش بینی بازار ارزهای دیجیتال با استفاده از تحلیل تکنیکال
  • پیش بینی بازار ارزهای دیجیتال با استفاده از تحلیل سنتیمنتال

هنگامی که شما به عنوان تریدر وارد بازار ارزهای دیجیتال شده اید و صرفا با استفاده از اخبار مربوط به این بازار تحلیل کرده و با شنیدن خبری مهم رمز ارزهای خود را فروخته یا خریداری می کنید، در واقع در حال استفاده از تحلیل فاندامنتال هستید.

اما زمانی که شما به سطح مناسبی از دانش در بازار ارزهای دیجیتال رسیده باشید، و با استفاده از ابزار نقاطی را برای خروج و ورود به بازار مشخص می کنید، در واقع از تحلیل تکنیکال استفاده کرده اید.

احتمالا این آمار را شنیده اید که تنها 5 الی 10 درصد از معامله گران می توانند سودهای خوبی از بازارهای مالی بگیرند، به نظر شما یعنی 90 الی 95 درصد تریدرها تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال را بلد نیستند؟

مهم ترین بخش از تحلیل، روانشناسی بازار است، اینکه چطور بتوانید احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید، رمز موفقیت شما در بازار ارزهای دیجیتال است؛ فومو و انتقام از بازار دو نمونه از مهم ترین مباحثی است که در روانشناسی بازار باید به آن توجه ویژه داشت، فومو یا ترس از دست دادن، حالتی روانی است که به عنوان تریدر احساس می کنید از سود بازار جامانده اید، و یک رمز ارز را در سقف قیمتی به امید اینکه قیمت آن بالاتر می رود می خرید، اما قیمت به یک سطح مقاومتی سنگین برخورد می کند و شما با یک حجم عظیم از زیان مواجه می شوید.

زمانی که شما با یک زیان از معامله خارج می شوید، حجم معاملات خود را افزایش می دهید برای اینکه با بالا رفتن درصد کمی از قیمت رمز ارز مورد نظر، ضرر معاملات قبلی خود را جبران کنید، اما به علت اینکه شما بدون هیچ تحلیل خاصی وارد معامله شده اید، امکان ضرر شما بیش از بیش خواهد شد، به این نوع از معاملات به اصطلاح، انتقام از بازار می گویند، برای کنترل احساسات و راه های مقابله با آن باید آموزش های منحصر به فردی را مشاهده کنید، لذا بهترین دوره ارز دیجیتال می تواند به شما برای رسیدن به سودهای بزرگ بازار کمک کند.

بهترین تحلیل تکنیکال کدام است؟

بسیار از معامله گران روش های متفاوت معامله گری را برای خود استفاده می کنند، می توان گفت اکثریت تریدرها یک نوع از روش معاملاتی خاص خود را خلق می کنند و از آن برای سود گرفتن از بازار ارزهای دیجیتال استفاده می کنند، بعضی ها تنها از تحلیل تکنیکال به روش کلاسیک استفاده می کنند، اما می توان گفت جامعه آماری بیشتری از فعالان بازار ارزهای دیجیتال از تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن استفاده می کنند، پرایس اکشن روشی از تحلیل است که شما بدون استفاده از ابزار می توانید با دیدن نمودار رمز ارز مورد نظر خود، آینده بازار را پیش بینی کنید؛ برای همین گذراندن بهترین دوره پرایس اکشن یکی از مهم ترین هدف هایی است که باید برای آن انواع تحلیل در بازار زمان بگذارید، چرا که این روش با سرمایه شما سروکار دارد و در صورت نبود آموزش مناسب به احتمال زیاد شما باید با سرمایه خود خداحافظی کنید.

مهم ترین نکات برای نوسان گیری در پرایس اکشن

در کنار هودل کردن ارزهای دیجیتال نوسان گیری هم از محبوبیت بالایی برخوردار است، هودل در لغت به معنی نگه داشتن است اما این لغت در بازار ارزهای دیجیتال به معنی ذخیره و نگهداری رمز ارزی است که به یک سود مناسبی از بازار ارزهای دیجیتال برسد؛ شاید حسادت کنید به اولین نفراتی که بیت کوین را هودل کردند، چرا که بیت کوین زمانی که توجهات جامعه را به خود جلب کرد در سال 2013 بود که در آن زمان تنها 1000 دلار ارزش قیمتی داشت؛ اما نوسان گیری یکی از پر استرس ترین روش های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال است، چرا که زمانی شما از نوسان گیری استفاده می کنید، که تایم فریم نمودار خود را پایین بیاورید، در این صورت هیجانات بازار را به وضوح می توانید مشاهده کنید؛ اما چرا نوسان گیری با وجود این میزان زیاد از هیجانات و استرس طرفداران زیادی دارد؟

اهرم های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال

علاوه بر معاملات SPOT نوعی معاملات دیگر نیز به اسم معاملات فیوچرز وجود دارد، که یکی از پر ریسک ترین ویژگی های بازار ارزهای دیجیتال است، شما می توانید با چند برابر پول خود وارد معامله شوید و از آن سود بگیرید، اما بالطبع در صورتی که در این معامله ضرر کنید، ضرر شما ضرب به تعداد اهرم های شما خواهد شد؛ لذا دلیل اصلی محبوبیت بالای نوسان گیری در بازار ارزهای دیجیتال وجود اهرم های معاملاتی در بازار کریپتوکارنسی است.

شناخت بهترین نقاط برای ورود به یک معامله

نواحی PRZ یکی از مهم ترین نواحی موجود در داخل یک چارت است، در صورت یافتن این نواحی به طور صحیح، می توانید انتظار این را داشته باشید که قیمت در صورت رسیدن به این نواحی برخواهد گشت، بنابراین زمانی که قیمت با شیب کم به این ناحیه برخورد کرد شما می توانید با رعایت کردن حد ضرر، معاملات خود را در جهت حرکت قیمت باز کنید، برای مثال در صورتی که قیمت در حال رسیدن به 100 دلار بود، و در این ناحیه نیز یک PRZ هم وجود داشته باشد، می توانید معاملات short (سود از ریزش بازار) بگیرید.

دوره ارز دیجیتال و دوره پرایس اکشن علیرضا محرابی

به احتمال زیاد تا الان اهمیت بالای این مدل از تحلیل را درک کرده اید، یکی از بهترین اساتید ارزهای دیجیتال که می تواند به شما در جهت رسیدن به موفقیت مالی کمک بسیار شایانی بخصوص در مبحث معاملات اهرمی کند، علیرضا محرابی است.

بازار مالی ارزهای دیجیتال به یکی از پرسودترین بازارهای مالی تبدیل شده است که توانسته کاربران زیادی از سراسر دنیا را به خود جذب کند، اما برای ورود به این بازار نیاز به آموزش های بسیار مهمی دارید، چرا که نبود آموزش می تواند شما را تبدیل به یک فرد مال باخته کند

هشدار! این مطلب صرفا برای آشنایی شما با کسب‌وکار مهمان منتشر شده است و سایت چطور هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمی‌پذیرد. اطلاعات بیشتر

تحلیل بورس چیست ؟ (معرفی و بررسی انواع روش های تحلیل سهام)

شاید برای سرمایه گذاران مبتدی سوال باشد که پس از افتتاح حساب در بورس، از میان چند صد سهم موجود در بازار بورس کدام سهام را برای خرید انتخاب کنند؟ در این مقاله آموزشی قصد داریم روش های انتخاب و تحلیل سهام در بازار بورس را به شما مخاطبین گرامی شرح دهیم.

انواع تحلیل سهام در بورس و سایر بازارهای مالی :

به طور کلی در بازار بورس ایران و سایر بازارهای مالی دو نوع تحلیل وجود دارد:

انواع تحلیل سهام در بورس

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) سهام بورس و سایر بازارهای مالی:

همانطور که از نام آن پیداست این روش، به تجزیه و تحلیل عوامل اساسی تعیین‌کننده ارزش سهم در بورس و سایر بازارهای مالی می پردازد. عواملی بسیاری در تعیین ارزش هر سهم دخیل است که در ذیل به بررسی چند مورد مهم می پردازیم.

الف: بررسی اقتصاد کشور

شاید همگی این جمله را شنیده باشید: بورس دماسنج اقتصاد هر انواع تحلیل در بازار کشور است.

وضعیت سیاسی و اقتصادی شرکت، تاثیر فراوانی بر روی عملکرد و میزان سودآوری شرکت ها دارد؛ بنابراین در تحلیل بنیادی ابتدا باید وضعیت اقتصادی، سیاسی و آینده کشور را بسنجیم. این تحلیل شامل بررسی شاخص های مهم اقتصادی هر کشور مانند نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان صادرات و واردات ، نرخ بیکاری، نرخ رشد اقتصادی و … می شود.

تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن این شرایط بررسی و تحلیل می‌کند که آیا هم اکنون زمان مناسبی برای سرمایه گذاری در بازار بورس است یا خیر. برای مثال در ایران، زمانیکه نرخ ارز و در پی آن تورم روندی صعودی دارد، سودآوری اکثر شرکت های فعال در بازار بورس بیشتر می شود.

ب: بررسی صنایع مختلف

دومین مرحله در تحلیل بنیادی بررسی وضعیت صنایع مختلف است. در این قسمت تحلیل‌گر بررسی می کند که:

  • با توجه به نرخ ارز و تورم، سودآوری کدام صنایع روندی صعودی دارد؟
  • کدام صنایع میزان فروش داخلی بیشتری دارند؟
  • کدام صنایع میزان صادرات بیشتری دارند؟
  • کدام صنایع مورد حمایت دولت هستند؟
  • و به طور کلی کدام صنایع، صنایع پیشرو هستند؟

ج- تجزیه و تحلیل شرکت:

در این مرحله از تحلیل بنیادی، تحلیلگر پس از انتخاب صنعت مناسب باید شرکتی را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب کند. مهم‌ترین عوامل در بررسی وضعیت بنیادی هر شرکت عبارتند از:

  • سود پیش‌بینی شده (EPS)
  • میزان فروش
  • نرخ فروش
  • نرخ تسعیر ارز
  • سود تحقق یافته
  • سود تقسیم شده
  • و ….

تحلیل تکنیکال سهام بورس و سایر بازارهای مالی:

تحلیل تکنیکال برای اولین بار توسط چارلز داو و در پی آن نظریه داو در اواخر دهه 1800 معرفی شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام همیلتون، رابرت ریها، اودسون گولد و جان مگی در ادامه به مفاهیم تئوری داو کمک کردند. در عصر حاضر، تحلیل تکنیکال دستخوش تحولات بسیاری شده است ، که شامل صدها الگو و سیگنال مدرن می‌باشد.

به طور کلی تحلیل تکنیکال یک موضوع مورد استفاده در بورس و بازار سرمایه است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با استفاده از تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری شده از فعالیت‌های تجاری یک واحد تولیدی ، خدماتی یا بازرگانی ، مانند حرکت قیمت و حجم ، به کار می‌رود. تحلیل تکنیکال از این فرض پیروی می‌کند که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییر قیمت یک سهم می‌تواند سیگنال‌های ارزشمندی برای حرکت قیمت‌های یک سهم در آینده باشد که با قوانین سرمایه‌گذاری یا معاملاتی همخوانی خواهد داشت.

برخلاف تحلیل بنیادی ، که سعی دارد ارزش ذاتی سهام یا اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند ، تحلیل تکنیکال بر روی قیمت و حجم تمرکز دارد. از ابزارهای تحلیل تکنیکال ، برای بررسی دقیق روش‌های عرضه و تقاضا برای امنیت سرمایه‌گذاری در مواجهه با نوسانات قیمتی و حجمی یک سهم استفاده می‌شود. تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال‌های کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده می‌کند، همچنین می‌تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک سهم نسبت به دیگر سهم‌های موجود در یک بازار یا یکی از بخش های کوچک آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می‌کند تا تخمین ارزیابی کلی را در مورد بازار سرمایه را بهبود بخشند.

تحلیل تکنیکال را می‌توان در مورد هر نوع اوراق بهادار یا کالا با استفاده از داده‌های معاملات قبلی استفاده کرد که شامل سهام، معاملات آتی، کالاها، اوراق بهادار با درآمد ثابت(صندوق های سرمایه‌گذاری)، انرژی، ارز، طلا و سایر اوراق بهادار می‌باشند. به خاطر داشته باشید که این مفاهیم می‌توانند برای هر نوع سهامی کاربرد داشته باشند. در حقیقت ، تحلیل تکنیکال به مراتب بیشتر در مورد کالاها و بازارهای سرمایه متداول است که معامله گران روی حرکت قیمت کوتاه ‌مدت تمرکز دارند.

تحلیلگران حرفه‌ای سه فرض اصلی در تحلیل تکنیکال را پذیرفته‌اند:

همه چیز در نوسانات قیمت نهفته است .

تکنیکالیست‌ ها بر این باورند که همه چیز از اصول یک شرکت گرفته تا عوامل گسترده بازار از جمله روانشناسی بازار در سهام موجود است. تحلیلگران معتقدند که عوامل اصلی نوسانات قیمتی در بازار را مقدار عرضه و تقاضای یک سهم مشخص می‌کند. در واقع به اعتقاد آن‌ها عوامل بنیادی در تغییرات قیمتی یک سهم از اهمیتی کم‌تر برخوردار است.

قیمت در سمت یک روند حرکت می‌کند.

تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت‌ها حتی در حرکات غیر قابل پیش‌بینی در بازار ، بدون در نظر گرفتن چارچوب زمانی که مشاهده می‌شود ، روند قبلی را دنبال می‌کنند. به عبارت دیگر، قیمت سهام احتمالاً روند گذشته را ادامه می‌دهد و از حرکات نامنظم انواع تحلیل در بازار پیروی نخواهند کرد. بیشتر استراتژی‌های بازار سرمایه بر اساس این فرض می‌باشد.

تاریخ تمایل به تکرار دارد.

تحلیلگران معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش‌بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند بازار استفاده می‌کند. نکته جالب اینکه بسیاری از اشکال و ابزار تحلیل تکنیکال بیش از 100 سال است که مورد استفاده قرار می‌گیرد.

چگونگی استفاده از تحلیل تکنیکال :

در علم تکنیکال صدها الگو و سیگنال متنوع وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از علم تجزیه و تحلیل ساخته شده است. تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستم‌های تجاری را برای کمک به پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها ایجاد کرده‌اند. برخی از ابزارها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند، در حالی که برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز شده‌اند. ابزارهای فنی متداول و الگوهای نمودار شامل خطوط روند، کانال‌ها ، میانگین متحرک و اندیکاتورها می‌باشد.

به طور کلی، تحلیلگران برای تحلیل دقیق‌تر سهام بورس انواع گسترده‌ای از شاخص‌ها را استفاده می‌کنند:

روند قیمت‌ها (Price trend): یکی مهم‌ترین ابزارهای یک تحلیلگر برای آنالیز یک نمودار می‌باشد. چرا که یک تکنیکالیست معمولا بر اساس روند قیمتی یک سهم تصمیم به تحلیل یک سهم می‌نماید. روندهای قیمتی معمولا از سه حالت خارج نیستند: صعودی، نزولی و خنثی

الگوهای نمودار (Chart Patterns) : به طور کلی الگوها به دو بخش کلاسیک و هارمونیک تقسیم می‌شوند. استفاده از هر کدام از الگوها به عوامل مختلفی بستگی دارد. الگوهای کلاسیک شامل دو بخش الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده می‌شوند.

اندیکاتورهای حجمی و حرکتی (Volume and momentum indicators) : اندیکاتورها مجموعه‌ای از توابع هستند که از انواع میانگین‌ها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدارها, تاییدها و از همه مهم‌تر سنجش قدرت روندها و یا حتی پیش‌بینی آینده روندها در کنار الگوها و یا سایر ابزارها در نمودارها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

نوسانگرنماها (Oscillators) : اوسیلاتورها یا نوسانگرنماها زیرمجموعه‌ای از اندیکاتورها هستند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتور‌ها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات آگاه کنند.

میانگین‌های موزون (Moving averages) : مووینگ اوریج‌ها (MA) جزو اندیکاتورهای تعقیب‌کننده قیمت هستند و به علت اینکه در فرمول داخلی اکثر اندیکاتورها به نوعی و با تقدم و تاخر خاصی از فورمول مووینگ اوریج‌ها استفاده شده به مادر اندیکاتورها نیز معروف می‌باشد.

سطوح حمایت و مقاومت : (Support and resistance levels) یکی از مهم‌ترین مباحث در این زمینه تحلیلگری، تعیین حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال است. تعیین نقطه حمایت و مقاومت جز مهم‌ترین و اولین مباحث تحلیل می‌باشد. سرمایه‌گذاران از حمایت و مقاومت برای بررسی احتمالات پیش روی سهم و تصمیم‌گیری برای معامله و سرمایه‌گذاری در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

دوره های غیر حضوری تحلیل بنیادی و تکنیکال سهام:

در این مقاله به معرفی و بررسی انواع روش های تحلیل سهام و اوراق بهادار در بورس ، فرابورس و سایر بازارهای مالی پرداختیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.