با فرض بر اینکه نرخ هزینه سرمایه را «K» فرض کنیم، ارزش فعلی خالص یک پروژه با عمر مفید 5 ساله به صورت زیر محاسبه می شود:
موج نقدینگی به سوی بازار مسکن
عضو هیات مدیره انجمن انبوهسازان تهران گفت: بازار ارز و سکه توسط دولت کنترل میشود و بورس نیز بازده چندانی ندارد؛ بنابراین بخش مسکن این ظرفیت را دارد که سرمایهها را به خود جذب کند. گسترشنیوز: حسن محتشم اظهار کرد: نقدینگی بازارها به هر حال باید به یک سمت و سویی راه پیدا کند و نمیتواند ایستا باشد. یا باید به بخش ارز برود، یا طلا، بورس و مسکن. بازارهای ارز و سکه توسط تیم اقتصادی دولت کنترل میشود که البته کار درستی میکند. بخش بورس نیز درحالحاضر چندان جذاب نیست. لذا سرمایهها آهسته به مسکن میآید که باعث افزایش معاملات و طبعا تغییر نرخ میشود. این مشکل از گذشته وجود داشته و هماکنون نیز با توجه به نبود عرضهی کافی، قیمتها مرتبا تغییر میکند. وی افزود: بعد از فراز و نشیبهای سیاسی که در یک ماه اخیر گذراندیم، جامعه نسبتا آرام شده است. در چنین شرایطی مسکن جایگاه خود را پیدا میکند؛ زیرا سرمایهها وقتی به بخش مسکن میآید امن میشود و بازدهی دارد. این کارشناس بازار مسکن با اشاره به افزایش ۶.۸ و ۳ درصدی نرخ مسکن شهر تهران طی دو ماه اخیر گفت: تغییر قیمت، غیرمنتظره نبود؛ چرا که اوایل امسال نرخ حدود ۱۲۰ درصد افزایش داشت و بعد بازار ملک، عقبنشینی کرد. اما الان به شب عید نزدیک میشویم که طبق روال، معاملات بالا میرود؛ زیرا سال بعد با یک تورم سنواتی مواجهیم. این روند از قبل انقلاب بوده و طی این سالها ادامه داشته است. محتشم خاطرنشان کرد: بازار مسکن معمولا از نیمه دوم بهمن ماه راه میافتاد ولی امسال دو ماه زودتر رونق گرفت. معتقدم اگر جلوتر برویم با توجه به محدودیت سایر بازارها، بخش مسکن بیشتر خود را نشان میدهد. از تیرماه امسال تا کنون نرخ مسکن در تهران ۵۰۰ هزار تومان در هر متر مربع افزایش داشته که عدد قابل توجهی است. وی با بیان اینکه متقاضیان واقعی در این شرایط روز به روز توان خود را از دست میدهد، گفت: دولت باید در جهت احداث واحدهای کوچک اقدام کند. افزایش وام هم کفایت نمیکند؛ زیرا آنقدر قیمتها بالا رفته که افزایش وام پاسخگو نیست. میبینیم که در تهران خیلی افراد به دلیل ناتوانی از پرداخت اجاره مسکن مهاجرت میکنند؛ چرا که در شرایط رکود تورمی، هرچه کار کنند درآمدها هدر میرود. این عضو هیات مدیره انجمن انبوهسازان درباره پیشبینی از نرخ مسکن در سال آینده گفت: به نظر میآید با رشد ملایم نرخ مواجه باشیم. در دو ماه آینده به دلیل تغییر مقطع سال، معاملات انجام میشود و قیمتها احتمالا اندکی بالا میرود. سال آینده هم کمتر از امسال تورم نخواهیم داشت. این بدان معناست که همه چیز از جمله مسکن گرانتر میشود. به هر حال مجموعهای از عوامل همچون مصالح ساختمانی، زمین و خدمات، نرخ مسکن را تشکیل میدهد. امسال سرعت رشد نرخ مسکن نسبت به سال قبل کاهش داشته و رشد سال آینده هم در حد امسال خواهد بود. مطابق اعلام وزارت راه و شهرسازی، نرخ مسکن شهر تهران در دیماه ۱۳۹۸ به میانگین ۱۳ میلیون و ۸۸۲ هزار تومان در هر متر مربع رسیده که سه درصد نسبت به ماه قبل و ۴۲ درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل افزایش نشان میدهد. همچنین تعداد معاملات مسکن شهر تهران در دیماه ۱۳۹۸ بالغ بر ۱۰ هزار و ۸۶۲ فقره بوده که نسبت به ماه قبل ۱۲.۴ درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل ۵۸.۲ درصد افزایش نشان میدهند. منبع: ایسنا
علت تورم افسار گسیخته ایران
تورم و رشد نقدینگی بالا نشان دهنده این است که در سالهای ۹۸ و ۹۹ خلق پول قابل ملاحظهای صورت گرفته و به عقیده کارشناسان در صورت ادامه این روند در طول سه سال آینده روزی ۳ هزار میلیارد تومان به نقدینگی اضافه میشود که هشدار دهنده بروز بحرانی جدی است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، طی پنج دهه اخیر تورم دو رقمی مهمان اقتصاد بازدهی بیشتر با نقدینگی ایران است که ساختار غلط اقتصاد ایران، کسری بودجه مستمر، رشد بیش از حد و نامتناسب نقدینگی، تک محصولی و … به عنوان دلایل آن در بین صاحبنظران مطرح میشود.
چنین تورمی میتواند بی ثباتی در اقتصاد ملی و بروز نوسان مستمر در آن، کاهش ارزش پول ملی و در نتیجه کاهش قدرت خرید حقوقها و دستمزدهای ثابت و متضرر شدن دولت را به دنبال داشته باشد زیرا در تورم شدید رشد قیمتها بیشتر از رشد درآمدهای بودجه بوده و دولت یا متوسل به کسری بودجه بیشتر میشود که تورم بیشتر را به دنبال دارد یا قدرت خریدش کمتر میشود یا هر دو که معمولاً آخری اتفاق میافتد.
علاوه بر این در زمانهایی که تورم در حال رشد است قدرت خرید درآمدهای ثابت کاهش مییابد و قدرت خرید درآمدهای متغیر تطابق مییابد در نتیجه شکاف طبقاتی افزایش یافته و خط فقر افزایش مییابد در این صورت تورم موجب افزایش نارضایتی در جامعه میشود همچنین وام گیرندهها نفع میبرند زیرا ارزش وجوه قرض داده شده به دلیل تورم کاهش مییابد. وام دهندهها متضرر میشوند، زیرا پولی را که الان وام میدهند قدرت خریدش بیشتر است تا زمانی که اصل و فرع وام را پس میگیرند.
بی اعتمادی مردم در تورم شدید به سیاست گذار و نظام اقتصادی افزایش مییابد و اخلاق مداری در جامعه تضعیف میشود. مردم سعی میکنند به صورت بیرحمانهای اگر بتوانند از یکدیگر چیزی بِکنند تا جبران تورم را بکنند. لذا اخلاق و روحیات انسانی تضعیف میشود.
در همین رابطه با رسول بخشی، عضو هیئت علمی و استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت و گویی داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
نقدینگی را به زبان ساده تعریف کنید
پولی که در دسترس مردم است نقدینگی است، منظور از پول، ریالهایی است که در جیب یا حساب بانکی مردم است. این نقدینگی به معنای اموال افراد نبوده و فقط شامل ریال میشود. مجموع پول در گردش در جیب مردم یا حسابهای بانکی که از دو نوع حسابهای جاری و مدت دار است نقدینگی است.
نقدینگی در اقتصاد ایران چقدر است؟
در حال حاضر نقدینگی کشور حدود سه هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است، زمانی که رشد نقدینگی بیش از رشد تولید باشد قیمتها افزایش یافته و منجر به افزایش تورم میشود. افزایش قیمتها همچنین مسائل دیگری را نیز به دنبال دارد.
از شروع دولت تدبیر و بازدهی بیشتر با نقدینگی امید نقدینگی چگونه تغییر کرده است؟
از زمانی که آقای روحانی رئیس جمهور شد، در ابتدای دوره نقدینگی ۴۶۰ هزار میلیارد تومان بود، این عدد تا پایان سال ۹۶ به یک هزار و ۸۸۰ هزار میلیارد تومان رسید که ۳.۳ برابر شده و ۲۳۰ درصد رشد داشته است. در همان فاصله زمانی، تولید کشور هیچ رشدی نداشت زیرا سرنوشت اقتصاد درگیر گفت و گوهای برجام بود، خرید و فروشها، واردات مواد اولیه متوقف شده بود، زیرا امید به امضای برجام، انتظار کاهش قیمت دلار را به دنبال داشت که منجر شد تجار دست روی دست گذاشته و واردات انجام ندهند بنابراین تولید رشد نکرد.
در همین مدت شاهد رشد ۵۰ درصدی قیمتها بودیم، در این بین ۱۷۰ درصد رشد قیمتی که اتفاق نیفتاد. دولت اول آقای روحانی جلوی تورم را با روشهای غیر اصولی گرفت و شب عید ۹۷ نرخ ارز به یکباره سه برابر شده و به پشتوانه آن قیمتها افزایش یافت. در همان زمان از سال ۹۴ بسیاری از اقتصاددانان این موضوع را پیش بینی کرده و هشدارهایی داده بودند که به آن توجه نشد و مسئولان در آن زمان ادعای کنترل نقدینگی و تورم داشته و اقتصاددانان را به سیاسی کاری محکوم کردند.
این تورم چگونه کنترل شده است؟
کنترل تورم با دو روش سالم و ناسالم انجام میشود. روش سالم آن کنترل رشد نقدینگی و روش ناسالم همان است که توسط دولت آقای روحانی انجام شد. زمانی که نقدینگی رشد کرده و تولید متناسب با آن رشد نمیکند همزمان باید قیمتها نیز رشد کند.
مالکان پول دو نرخ سود بانکی که به سپردههای مردم تعلق میگیرد و نرخ بازدهی اقتصاد (نرخ بهره اسمی) را با یکدیگر مقایسه میکنند و اگر نرخ سود بانکی بیشتر از نرخ بازدهی اقتصاد باشد مالکان ترجیح میدهند پول خود را در بانک قرار داده و آن را در تولید به کار نمیاندازند. در ۵ سال ابتدای دولت آقای روحانی نرخ سود بانکی بیشتر از نرخ بهره اسمی بود، البته این اتفاق به دلیل افزایش دستوری نرخ سود بانکی نبود بلکه نرخ بازدهی اقتصادی کاهش یافته بود.
نرخ بهره واقعی و تورم، نرخ بازدهی اقتصادی را تشکیل میدهد. در دولت احمدی نژاد نرخ بازدهی اقتصاد بالاتر از نرخ سود بانکی بود این موضع منجر به ایجاد تورم میشد، اما همزمان رونق اقتصادی نیز ایجاد میکرد بنابراین مردم ترجیح میدادند وام دریافت کنند و سرمایههای خود را در بازار برای تولید به جریان بیندازند.
در دولت آقای روحانی نرخ بازدهی پایین آمد که یکی از مهمترین دلایل آن گفت وگوهای برجامی بود. مذاکرات برجامی اقتصاد ایران را معطل کرد. در این جلسات که در شهرهای مختلف برگزار میشد خبرهای خوب به کشور منتقل میشد، حل شدن اختلافات با آمریکا و کاهش نرخ ارز خبرهایی بود که منجر شد تجار مواد اولیه وارد نکنند و حتی خرید و فروش تولیدات داخلی نیز کاهش یافت. این موضوع در طول سه سال منجر به قطع شدن حرکت پول در اقتصاد، کاهش سرعت گردش پول، کاهش نرخ تورم و در نتیجه کاهش نرخ بازدهی اقتصادی شد، بنابراین نرخ بازده نسبت به سود سپرده بانکی کمتر شده و پول در بانکها حبس شد اما همزمان نقدینگی رشد کرد زیرا بانک به این سپردهها سود میداد.
بانکها چطور خلق پول میکنند؟
بانک در اختلاف بهره درآمد کسب میکند، به این معنا که به افراد وام داده و در برابر آن سود دریافت میکند، بنابراین قاعدتاً بانک سودی که به سپردهها میدهد را از این وامها باید کسب کند، به گونهای که عدهای از بانکها وام بگیرند با آن سرمایه گذاری کنند، بازدهی ایجاد کنند و بخشی از این بازدهی را به بانک پرداخت کنند، بانک نیز بخشی از این بازدهی را به سپرده گذاران پرداخت میکند.
اما در ۶ سال ابتدای دولت آقای روحانی حرکت پول در اقتصاد کند شده بود به این معنا که افرادی که از بانک وام گرفته بودند به دلیل کاهش بازدهی اقتصادی، نتوانستند با بانکها تسویه کنند، بسیاری ورشکسته شدند، کارگاهها و کارخانهها یکی پس از دیگری ورشکسته شده و نتوانستند بدهیهایشان را به بانکها پرداخت کنند.
در این شرایط که ورودی بانکها نسبت به سودی که باید پرداخت میکردند کمتر شد، قاعدتاً باید نرخ سود سپردهها را کاهش دهند اما این کار انجام نشده و حتی نرخ سود سپردهها افزایش یافت و نزدیک عید ۹۷ سود سپردهها ۵ درصد یا ۳۳ درصد افزایش یافت. بانکها این کار را با خلق پول بازدهی بیشتر با نقدینگی از هیچ انجام دادند، اینها یکسری اعداد است که دائماً در حال تولید است، بانکها به بانک مرکزی بدهکار شدند تا مجبور نباشند نرخ سود را پایین بیاورند.
زیرا دولت روحانی در آن زمان فکر میکرد اگر نرخ سود سپرده بانکی را پایین آورد، نقدینگی از بانکها خارج شده و منجر به افزایش افسار گسیخته تورم میشود که دستاوردی که این دولت به آن رسیده بود را از بین میبرد بنابراین اجازه نداند بانکها نرخ سود سپرده را کاهش داده و حتی آن را افزایش دادند.
اگر این انفجار تورمی یکسال دیرتر از ۹۷ اتفاق میافتاد قیمتها به شدت بالاتر میرفت بانکها در حال ورشکستگی بودند اما تورمی که اتفاق افتاد از ورشکستگی بسیاری از بانکها جلوگیری کرد زیرا زمانی که تورم اتفاق میافتد افرادی که وام گرفتهاند به راحتی میتوانند بدهیهای بانکی خود را تسویه کنند همچنین ارزش داراییهای بانکها نیز افزایش یافت و توانستند بدهیهایشان با بانک مرکزی را تسویه کنند.
آیا نظام بانکی را تنها مقصر این تورم میدانید؟
نظام بانکی معلول است. در طول ۴۷ سال گذشته در مقایسه با فرانسه در همین فاصله زمانی تولید ۲.۳ برابر و نقدینگی ۲.۸ برابر شده است، در ایران تولید ۲.۲ برابر شده است در همین فاصله زمانی نقدینگی ۶۵ هزار برابر شده است یعنی هر سه سال نقدینگی در کشور ما دو برابر میشود بنابراین با همین روند قرار است در طول سه سال آینده روزی ۳ هزار میلیارد تومان به نقدینگی اضافه میشود اما امکان تولید کالا و خدمت جدید به این اندازه وجود ندارد.
ریشه تورم در همین مسئله است، وسعت سرزمین ایران ۵ برابر آلمان است و این کشور دسترسی به منابع و آبهای آزاد ندارد اما رشد نقدینگی گریبانگیر کشور ما شده به گونهای که بازدهی بیشتر با نقدینگی با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان و هشت درصد منابع جهان وضعیت اقتصادی اینچنین دارد. این نقدینگی موجود شامل سه قسمت است، ۳ درصد از آن به صورت اسکناس نقد، ۱۲ درصد در حسابهای جاری و ۸۵ درصد مابقی در حسابهای مدت دارد توزیع میشود.
۷۰ درصد از نقدینگی در اختیار ۰.۸ درصد سپرده است، بنابراین تعداد کمی از افراد مالک ۷۰ درصد از نقدینگی است و نقدینگی روزانه نیز روزانه به سپرده این افراد اضافه میشود، اگر بانک این سود را به این افراد ندهد، این افراد این سپردهها را حرکت میدهند و با آن ملک، طلا و دارایی خریداری میکنند که منجر به افزایش قابل توجه قیمتها میشود.
اگر بانک به این سپردهها سود پرداخت کند آنچنان که امروزه انجام میشود منجر به بیکاری خواهد شد زیرا سود ۱۸ درصد در برابر فعالیت تولیدی که با وجود سختیها و مشکلات کمتر از این مقدار سود دارد به صرفه تر بوده و در نتیجه کارگاههای تولیدی نیز تعطیل خواهد شد.
ارزش فعلی خالص در پروژه های سرمایه گذاری
در صورتی که ارزش فعلی خالص مثبت باشد قابلیت سوددهی طرح سرمایه گذاری بیش از نرخ تنزیل است و بدین سبب احتمال قبول این پروژه وجود دارد. چنانچه ارزش فعلی خالص صفر باشد سوددهی طرح با نرخ تنزیل برابری می کند و در چنین حالتی لازم است با بهره گیری از دیگر شاخصهای موجود اقدام به اتخاذ تصمیم کرد. هرگاه ارزش فعلی خالص طرحی منفی باشد بدین معناست که طرح از نرخ تنزیل هم کمتر بازده می دهد.
ارزش فعلی خالص بیانگر ارزش کنونی درآمدهای آینده منهای سرمایه گذاری اولیه است. در نتیجه با استفاده از این روش سیر جریانات نقدینگی از پروژه، مورد بررسی قرار می گیرد. جریانات نقدینگی با استفاده از نرخ بازده مورد نیاز شرکت یا به نوعی نرخ هزینه سرمایه تنزیل می شود. مثل روش نرخ بازده داخلی در این روش نیز هزینه سرمایه به عنوان حداقل برگشت مورد قبول از یک طرح، مطرح می گردد.
مدت تنزیل پروژه اصولا برابر است با عمر پروژه. در صورتی که ارزش فعلی خالص مثبت باشد قابلیت سوددهی طرح سرمایه گذاری بیش از نرخ تنزیل است و بدین سبب احتمال قبول این پروژه وجود دارد. چنانچه ارزش فعلی خالص صفر باشد سوددهی طرح با نرخ تنزیل برابری می کند و در چنین حالتی لازم است با بهره گیری از دیگر شاخصهای موجود اقدام به اتخاذ تصمیم کرد. هرگاه ارزش فعلی خالص طرحی منفی باشد بدین معناست که طرح از نرخ تنزیل هم کمتر بازده می دهد. در اینجا بیشتر ارزیابان از پروژه صرف نظر میکنند.
با فرض بر اینکه نرخ هزینه سرمایه را «K» فرض کنیم، ارزش فعلی خالص یک پروژه با عمر مفید 5 ساله به صورت زیر محاسبه می شود:
در اینجا ارزش فعلی خالص نقدینگی در هر دوره محاسبه و پس از به دست آوردن حاصل جمع کلی، خالص سرمایه گذاری از آن کسر می گردد. چنانچه خالص گردش نقدینگی برای بعضی سال ها منفی باشد، همان خروجی های نقدینگی در تعیین مجموع خالص گردش نقدینگی سال های پروژه مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه به محاسبات انجام شده، هر دو پروژه به خاطر وجود ارزش فعلی خالص منفی مورد قبول واقع نمی شود. در صورتی که بخواهیم چند پیشنهاد سرمایه گذاری را با استفاده از این روش رتبه بندی کنیم، پس از محاسبه ارزش فعلی خالص آن ها، پیشنهادهایی را که ارزش فعلی خالص بیشتری دارند را اولویت قرار می دهیم.
ارزش فعلی خالص بیانگر این نکته است که آیا پروژه های منتخب نرخ بازده الزام شده توسط سرمایه گذاران شرکت را تامین خواهد نمود یا خیر؟
این روش با اهداف سهامداران در جهت حداکثرسازی ثروت منطبق است. ارزش فعلی خالص هم گستردگی و هم زمان جریانات نقدینگی را در مدت عمر مفید پروژه مورد بررسی قرار می دهد. ارزش فعلی خالص بیانگر این نکته است که آیا پروژه های منتخب نرخ بازده الزام شده توسط سرمایه گذاران شرکت را تامین خواهد نمود یا خیر؟ مهم ترین عیب استفاده از این روش تعیین نرخ تنزیل است که به راحتی امکان پذیر نیست. همچنین بعضأ مطرح می گردد که ارزش فعلی خالص نرخ دقیق قابلیت سوددهی پروژه را نشان نمی دهد. بدین جهت در بسیاری از اوقات پیشنهاد می گردد که از نرخ بازده داخلی در کنار ارزش فعلی خالص استفاده شود.
منبع:بررسی اقتصادی طرح های سرمایه گذاری
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد. .
بازدهی بیشتر با نقدینگی
برگزاری دومین کنفرانس «نقدینگی بانکها: دولت ، بورس و بازار بین بانکی»
دومین کنفرانس مدیریت مالی بانک ها با موضوع « نقدینگی بانک ها : دولت ، بورس و بازار بین بانکی » با حضور دکتر محمد نادعلی مدیر کل عملیات پولی و اعتباری بانک مرکزی ، دکتر ندا بشیری معاون خدمات مالی شرکت تامین سرمایه تمدن و جمعی از مدیران در موسسه عالی بانکداری برگزار شد .
به گزارش روابط عمومی تامین سرمایه تمدن ، دکتر ندا بشیری ، معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن استفاده از منحنی بازده جهت ارزیابی نرخهای تامین مالی کوتاهمدت در بازار ریپو را موجب کاهش هزینه تامین مالی و کارایی بیشتر در مدیریت وجوه بانکها دانست و در ادامه تصریح کرد: نرخ معاملات ریپو و مشتقات بازار بدهی میتواند در محاسبه دقیقتر منحنی بازده به کار گرفته شوند، محاسبه بهتر منحنی بازده امکان ارزیابی کاراتر نرخهای رقابتی را فراهم مینماید.
وی در خصوص نقش اساسی منحنی بازده در تعیین بهینهترین استراتژیهای مدیریت وجوه بانکها گفت: منحنی بازده، نماگر بازده در سررسیدهای مختلف است و نشان میدهد تامین مالی در چه سررسیدهایی دارای هزینه کمتر و سرمایهگذاری در چه سررسیدهایی دارای بازدهی بیشتر است.
معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن ، شمایل منحنی بازده را حاکی از انتظارات بازار از آینده نرخ بهره دانست و در ادامه سخنانش گفت : منحنی بازده صعودی میتواند نشان از انتظارات صعودی و منحنی بازده نزولی میتواند نشان از انتظار نزولی نرخ بهره باشد.
بشیری ضمن اشاره به اینکه منحنی توان تحلیل و پیشبینی نرخ بهره را افزایش میدهد افزود: تفکیک نرخهای مختلف بازده اوراق بر مبنای سررسید و نیز توان تحلیلگر جهت بررسی رفتاری نرخ در سررسیدهای را افزایش میدهد. منحنی بازده اوراق دولتی امکان محاسبه نرخ بازده بدون ریسک را فراهم و همینطور امکان شناسایی حباب قیمتی مثبت و منفی اوراق با درآمد ثابت را ایجاد مینماید.
معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن ، نیازهای سرمایهگذاران که میزان تقاضای سرمایهگذاری در سررسیدهای مختلف را تعیین مینماید نیز بر شکل منحنی بازده موثر دانست ودر ادامه اذعان کرد: به عنوان مثال هنگامی که صندوقهای بازنشستگی برای تطبیق دارایی و تعهدات بیشتر در اوراق بلندمدت سرمایهگذاری نمایند و یا هنگامی که بانکها برای تطابق با تعهدات به سپردهگذاران بیشتر در اوراق کوتاهمدت بازدهی بیشتر با نقدینگی سرمایهگذاری کنند.منحنی بازده نماگر کلی تغییرات نرخ و واکنش بازار بدهی به اخبار و وقایع اقتصادی است، نرخ بهره، تورم و رشد اقتصادی مهمترین عوامل موثر بر منحنی بازده هستند.
وی افزود : بررسی آماری روند منحنی بازده در مقاطع زمانی مختلف امکان تحلیل و پیشبینی نرخهای تامین مالی در آینده را میسر میکند. علاوه بر آن شبیهسازی و تست استرس بر منحنی بازده امکان محاسبه انواع نمایههای ریسک از جمله ارزش در معرض خطر(VAR) برای بانکها را فراهم میکند.
ندا بشیری ایجاد و مدیریت صندوق های بازار پول یا MMF را ازعوامل تاثیر گذار برمدیریت نقدینگی بانک ها دانست و در پایان سخنانش گفت : گاهی خروج از دارایی های منجمد نیز با افزایش قدرت نقدشوندگی دارایی های ثابت، موجب تغییر طبقه بندی این داراییها را فراهم می آورد. از جمله این موارد راه اندازی و مدیریت REITs است، که به آن پرداخته شد.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس
سرمایهگذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده میباشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایهگذاری در این بازار باید با یک سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک میکند تا سرمایهگذاری آنها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آنها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایهگذاری به حساب میآیند که هر سرمایهگذاری باید با آنها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک سرمایهگذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام میشود و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری میپردازیم.
ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک
تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست
در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیشبینی و واقعیت است. همهی افراد هنگام سرمایهگذاری، از بازدهی سرمایهی خود پیشبینی و انتظاری دارند؛ در واقع آنها وقتی سهمی را میخرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایهگذاری به حداقل میرسد و حتی گاهی اوقات میتوان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیشبینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسکپذیری سرمایهگذارن و سهامداران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین میتوان گفت که بین ریسکپذیری و روحیهی افراد رابطهی مستقیم وجود دارد.
برخی افراد ریسکپذیر هستند و بعد از آنکه سرمایهی خود را در بازار فعال میکنند و سهم میخرند، به ریسک تن میدهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسکگریز میباشند و ترجیح میدهند که به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام میشود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس میتوانید ریسک سرمایهگذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:
بازده واقعی – بازده پیشبینی شده = ریسک
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر میتوان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.
۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازدهی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد میداند. از آنجایی که ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهشپذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسکهای غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهشپذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسکهای غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمیگیرند که در بازدهی اوراق بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژیهایی مثل تنوعسازی میتوان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهمترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
برای محاسبهی ریسک کل، از فرمول زیر میتوان استفاده کرد:
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایهگذاری
منابع ریسک در سرمایهگذاری بورس به چه معناست
در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس میشوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آوردهاند. در واقع اگر از این منظر به ریسکها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:
۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود میآید.
۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.
۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازدهی اوراق بهادار است که در نتیجهی نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود.
۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیشتر است.
۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجهی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید.
۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط میباشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر میباشد.
۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود، به وجود میآید. (ریسکی است که سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را میپذیرند).
در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته توجه داشته باشید که تمام ریسکهای نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه میشود و در اختیار همگان قرار میگیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسکها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.
ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده
موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده میباشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیشتری نصیب سهامدار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجهی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف میشود. به همین جهت افرادی که ریسکپذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیشتر برای ریسک خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایهگذار انتظار دارد و پیش بینی میکند که آن را در سرمایهگذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب خواهد کرد.
رابطه بین ریسک و بازده در بورس
چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟
با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطهی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی بردهاید. با این حساب سرمایهگذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیشتری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایهگذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که تمام تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای رابطهی بین این دو مفهوم شکل میگیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایهگذاری باید میزان ریسکپذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایهگذاری نمایند. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند، میتوانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما بازدهی بیشتر با نقدینگی ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آنها پایین است، توصیه نمیشود. در عوض این افراد میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آنها تضمینی است، شوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آنها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش مییابد. البته از طرفی امکان زیانده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایهگذاری کمریسک استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با خرید سهام خوب میتوانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مهمترین نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری در این بازار کمک نماید.
دیدگاه شما