هر چه نمـره ی نخ بیشتر باشد ضخامت آن کمتر است.
بررسی رابطه حکومت کودتا با اراذل در ۲۸مرداد /از پاشنه طلا تا آقا جاهل
روزنامه شرق نوشت؛«آقای جاهل»، «آقا مهدی وارد میشود»، «پاشنهطلا» و. اینها عنوان فیلمهایی است که دهه ٤٠ در سینماهای ایران اکران میشد.
در واقع سینما مانند هر پدیده اجتماعی دیگری در ارتباط متقابل با محیط اطرافش بوده، هم از آن تأثیر پذیرفته و هم بر آن تأثیر گذاشته است. در سینمای پیش از انقلاب فیلمهایی که به آدمهای بهاصطلاح لات میپرداختند، چند دسته بودند که شباهت کلیشان در حضور پررنگ «کلاهمخملیها» بود.
نخستین فیلم از این دسته که به دهه ٣٠ و سالهای پس از کودتا برمیگردد، فیلم «جنوب شهر» است که فردی کلاهمخملی در آن حضور قهرمانانه داشت و از کافه ساز و ضربی نیز بهره میبرد. این روند ادامه پیدا میکند تا در دهه ٤٠ و ٥٠ و بهویژه بعد از «قیصر» انبوهی از این فیلمها ساخته شد که بسیاری از آنها فقط تقدیس اراذلواوباش بود. از جنبههای مرامی گرفته تا قدرت فیزیکی که طبعا بیشتر رنگ و لعابی دروغین به زندگی آنها میزدند. این فیلمها از نظر هنری و ساختاری شایستگی بحث را نداشتند و با عنوان فیلمهای کلاهمخملی، آبگوشتی یا چیزی مانند اینها به یاد میآمدند. در یک سال و با یک سناریوی واحد و صرفا با تغییر تعدادی از بازیگران، چندین فیلم ساخته میشد و به نظر میرسید مخاطب هم به همین قانع بوده است؛ برای مثال، ناصر ملکمطیعی فقط در سال ١٣٥٠ در ١٢ فیلم ایفای نقش کرده است؛ هر ٣٠ روز یک فیلم. سینمای ایران بین سالهای ١٣٣٧ تا ١٣٥٧ الگوهای متفاوتی از لات و لوطی را به رابطه لات با نرخ تبدیل مخاطب معرفی میکند.
البته سینمای پیش از انقلاب ایران آیینه تمامنمای جامعه نیست، آنچه در این سینما به مخاطب ارائه میشود چیزی را القا میکند که نتیجهای جز تصویری دروغین در پی ندارد. در این فیلمها ایران کشوری به نمایش درمیآید که تعدادی جاهل و لات در آن نقش همه ارکان دولتی و حکومتی را ایفا میکنند. اثری از نیروهای نظامی و انتظامی نیست و اوباش بهجای آنان نشستهاند. لاتها به دو دسته خوب و بد تقسیم میشوند، روزها عدهای از آنان نظم و امنیت را مختل میکنند و عدهای دیگر ضمن مقهورساختن دسته مقابل، خود به جای پلیس نظم را برقرار و به نمایندگی از دادگستری عدالت را نوش جان جامعه میکنند. شبها هم که به کافه میروند و ضمن تماشای رقاصی کابارهای درس معرفت و مردانگی به مخاطب میدهند. «لات مثبت» نماد همهچیز است؛ اما چرا؟ چگونه است که این قشر اینقدر پررنگ هستند؟ در روزگار پادشاهی پسری که پدرش پس از سفر به ترکیه و دیدن مظاهر مدرنیته در آن کشور تلاش کرده بود حتی در سطح هم که شده، مدرن شود، در ویترین جامعه کلاهشاپو و اراذلواوباش به نمایش درمیآیند، احتمالا این ادای دین حکومت به این قشر است.
یکهتازی اوباش در جامعه
شعبان جعفری (معروف به شعبان بیمخ) یکی از رابطه لات با نرخ تبدیل دوستداران خاندان پهلوی بهویژه محمدرضا بود که بعد از حادثه ٢٨ مرداد بیشتر شناخته شد. شعبان یکبار توسط «عزت شاهی» تا آستانه مرگ پیش رفت؛ اما توانست جان سالم به در برد. او بعد از انقلاب از ایران گریخت و تا پایان عمر در شهر لسآنجلس آمریکا زندگی میکرد. براساس اسناد ساواک در جلسهای به تاریخ ١/٧/٤٤ آمده است: «علی امینی از شعبان جعفری تعریف کرده و افزوده این مرد نمونه شاهدوستی و وطنپرستی است و نوحهدانی خطاب به دکتر امینی اظهار داشته شعبان بیمخ را میفرمایید و امینی پاسخ داده از همه بامختر است و خدمتی که او به مملکت میکند من و شما نمیکنیم، وجود این قبیل اشخاص برای مملکت لازم میباشد». یکی از ویژگیهای حکومتداری خاندان پهلوی، اتکای آنها به جمعیت اراذلواوباش و بهاصطلاح لمپنها بود؛ درواقع بعد از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ که بهنوعی محمدرضا شاه پهلوی، تاج و تخت خود را مدیون اوباشی مانند شعبان بیمخ میدانست، این گروه همواره بهعنوان یکی از مدافعان اصلی خاندان سلطنتی محسوب میشدند، به همین دلیل پس از ٢٨ مرداد ٣٢ شاهد تغییرات اساسی در ارتباط حکومت با لاتها و تغییر موقعیت آنها هستیم. شعبان بیمخ به پهلوان شعبان تبدیل میشود و انحصار بسیاری از امتیازها را خود و نوچههایش کسب میکنند و با تبلیغی که دستگاه رسانهای رژیم از او میکند به شخصی بینالمللی تبدیل میشود. این موقعیت اجتماعی و سیاسی رسمی باعث سرازیرشدن سیل کمکهای مادی و معنوی از جمله دریافتهای گوناگون مالی از سازمانها و وزارتخانههای مختلف میشود. برای مثال در یک نمونه از این رانتها شعبان جعفری سال ١٣٤٣ و به بهانه درمان بیماری در آلمان ٣٢ هزار تومان هزینه درمان از ساواک دریافت میکند. (به روایت اسناد ساواک)
اراذلواوباش در روز کودتا
چرایی اینهمه خدمات حکومت به اراذلواوباش به روزهای داغ مرداد سال ٣٢ بازمیگردد، زمانهای که در آن دکتر محمد مصدق پس از ملیشدن صنعت نفت در جایگاه نخستوزیر به رتقوفتق امور میپردازد. شاه در پی شکست کودتای ٢٥ مرداد از ایران رفته؛ اما به سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس چشم دارد. ارتش کودتاچی یک بازوی اجرایی است و اوباش نقش بزرگی در این میان بازی میکنند. ساعت ١٠ صبح روز ٢٨ مرداد، دستهای از قدارهبندان و اوباش به دستههای ٣٠، ٤٠ نفری تقسیم شدند و هر دسته به یکی از سازمانهای دولتی و بانکهای اطراف بازار و میدان ارک یورش بردند و پس از مضروبکردن نگهبانان آن مراکز و نصب عکسهای شاه بر سردر آن اماکن، به طرف میدان توپخانه و خیابانهای مرکزی به راه افتادند. مهندس کاظم حسیبی، مشاور دکتر محمد مصدق در امور نفتی، درباره آن روز در یادداشتهای روزانهای نوشته است: «۱۴ـ از قرار، مأمور آگاهی مورداعتماد دکتر مصدق که بیش از یک سال آمد و رفت منزل او را تحت نظر داشت و در زیرزمین خود را از خطر گلولهها و انفجار گلوله توپ در امان نگاه داشته بود، در موقعی که اوباش برای چپاول و قتل عام تحت حفاظت تانکی که به منزل دکتر مصدق وارد شده بود به منزل او میریزند، آن شخص بلادفاع را میبینند؛ او را که مردی ثمین بوده با چند گلوله از پا درآورده و شهید میکنند و البته اگر مصدق و یارانش هم چنانچه مهاجمین انتظار و یقین داشتند در گوشهای از خانه پنهان شده بودند این حداقل سرنوشتی بود که انتظار آنان را داشت. بهطور قطع سرهای آنان از بدنشان جدا میشد و بدنهای آنان را در خیابانها با طناب میکشیدند و با خونخواری بیشتری به عالم اعلام میکردند که ملت ایران [در روز] ۲۸ مرداد قیام کرد و خائنین را به خاک و خون کشید و دشمنان ملت را کشت و آنها را به نیزه کرد و بدنشان را در میان خیابانها کشانکشان مثل لاشه سگ به این طرف و آن طرف برد و ملت بیدار انتقام خویش را گرفت. و یقینا در آن روز عده دیگری امثال شعبان بیمخها و ملکه اعتضادیها همردیف سروان و سرهنگ و سپهبد میشدند و از جنایات خویش میوه لذیذی به بار میآوردند».
نقش اوباش به همینجا خلاصه نمیشود؛ براساس آنچه در کتاب «خواب آشفته نفت» آمده است: «شعبان بیمخ، از داخل زندان، گروهی از فاحشههای مشهور قلعه شهرنو نظیر پریبلنده، پروین آژدانقزی و ملکه اعتضادی را اجیر کرد و آنها هم در همراهی با کودتاچیان و با سردادن شعارهای «زنده باد شاه» و «مرگ بر تودهای» و «مرگ بر مصدق» از جنوب شهر به خانه مصدق در انتهای خیابان فلسطین و سپس تا خیابان پاستور قشونکشی کردند. براساس برخی روایات از روز واقعه، شعبان بیمخ تا ظهر روز کودتا در زندان شهربانی بود و از طریق دوستانش غائله را هدایت میکرد. حدود ظهر بود که زاهدی او را از زندان آزاد کرد تا هدایت دسته اوباش به سمت خانه مصدق را بر عهده گیرد. او به همراه یک جیپ ارتشی و با پرچمی قرمز در دست، مأموریت خودش را با پنج الی شش هزار نفر از اراذلواوباش در بهثمررساندن کودتای ٢٨ مرداد آغاز کرد». پس از تسخیر رادیو، اوباش به رهبری شعبان بیمخ حدود ساعت سه بعدازظهر به خانه مصدق میرسند و تیراندازی به خانه مصدق آغاز میشود. موسی مهران، محافظ دکتر مصدق، درباره گلولهباران منزل دکتر مصدق میگوید: «تمام دیوارهای خانه دکتر مصدق گلوله خورده بود و میخورد و صدای مهیبی میداد تا یکی از گلولهها وارد اتاق میشود، آقای دکتر صدیقی گفت آقا اجازه بدهید از اتاق خارج شویم اما دکتر مصدق گفت فقط تختم را جابهجا کنید».
اعمال اوباش در آن روز به همینجا خلاصه نمیشود. براساس روایات تاریخی، حدود ساعت هشت بامداد روز ٢٨ مرداد جمعیت اوباش و چاقوکشان که روز قبل نیز در عملیات شرکت داشتند، در خیابانهای تهران و سر پل تجریش عملیات جدید خود را آغاز میکنند. در کتاب جبهه ملی ایران از پیدایش تا کودتای ٢٨ مرداد آمده است: «ساعت ٩ صبح گروهی از اوباش و جمعی از گروهبانان و پاسبانان با لباس مبدل در میدان بهارستان به ایراد شعار به طرفداری از شاه میپردازند. اوباش به جمعیتی از تظاهرکنندگان هوادار مصدق که مطابق همهروزه برای تظاهرات در میدان جمع شده بودند، حمله میکنند و زدوخورد میان آنها درمیگیرد. سربازان نیروهای انتظامی، فرمانداری نظامی و پاسبانان شهربانی در کامیونهای خود نشسته و فقط تماشا میکردند». ساعت ١٠ صبح حدود ٤٠٠ نفر از گروهی که به وسیله شعبان، طیب حاجرضایی و رمضان یخی، هدایت میشدند و مجهز به چماق و چاقو و تپانچه بودند، سبزهمیدان و میدان ارگ را اشغال کردند. در آنجا به گروههای ٣٠ تا ٤٠نفری تقسیم شدند و هر دسته با دادن «شعارهای زندهباد شاه» به یکی از ساختمانهای دولتی حمله کردند. آنها پس از کتکزدن نگهبانان وارد ساختمان شده و عکس شاه را بالای سردر آویزان میکردند. سپس درحالیکه چند کامیون سرباز و پاسبان پیشاپیش آنها حرکت میکردند، به سوی خیابانهای مرکزی شهر به راه افتادند.
در صفحه ٨٣ کتاب «جنگ قدرت در ایران»، ترجمه محمود مشرقی نوشته شده روزولت بعدها در مصاحبهای گفت: «زنان روسپی و ولگرد و چاقوکشان حرفهای و بیکارهها، با دریافت ٥٠ تومان حاضر به همکاری شدند و جمعا بیستهزار نفر در این جریان شرکت داشتند که تمامی آنها طبق برنامه در میدان بهارستان حضور به هم رسانیدند». در صفحه ٨٣ کتاب «کودتاسازان» آمده که اسدالله کچل یکی از اوباش در خاطرات خود میگوید که ساعت ١٠ صبح روز ٢٨ مرداد سوار ماشین شنکش شده و به طرف خیابان امیریه حرکت کردیم نزدیکی چهارراه گمرک عکسهای شاه را که داخل گونی گذاشته بودند بیرون آورده و به دست گرفتیم و شروع به دادن شعارهایی به نفع شاه و علیه مصدق کردیم. سپس با دستهای که از میدان مولوی به سرکردگی طاهر و طیب به هم پیوسته و به طرف خیابانهای کاخ، نادری، شاهآباد، اسلامبول و مجلس حرکت کردیم». دسته دیگر به سرکردگی محمد مسگر باجناق حسین رمضون یخی، که از محله بدنام شهرنو رهسپار شدند با روسپیان شهرنو و خانم رئیسها همراه بودند. در صفحه ١٠٣ کتاب کودتاسازان نوشته شده: «دسته چهارم به سرکردگی صابر از جوادیه و دسته دیگری هم از رباطکریم، به راه افتادند. دسته طیب و رمضون یخی در میدان مولوی به هم رسیده و پس از پیوستن به هم و عبور از خیابان سیروس، چهارراه سرچشمه میدان بهارستان، خیابان شاهآباد، استانبول، نادری و کاخ به سوی خانه مصدق رهسپار شدند در سرچشمه و میدان بارفروشان سرچشمه، عباس لاله، اکبر لاله، میرزاعلی شفیعی و اکبر زاغی به آنها پیوستند و در چهارراه مخبرالدوله، مصطفی کلیایی معروف به مصطفیزاغی از بزنبهادرهای چهارراه سیدعلی با جمعی از اوباش ارامنه به آنها پیوستند. دسته طیب و رمضون یخی در مسیر خود روزنامه باختر امروز، تئاتر سعدی، خانه جوانان دمکرات، روزنامه به سوی آینده و مراکز دیگر را غارت کرده و به آتش کشیدند. در خیابان استانبول رمضون یخی به قهوخانه پاساژ چی، متعلق به مصطفی پایان حمله و با تیراندازی به طرف عکس دیواری صاحب کافه را وادار کرد تا عکس را پایین بکشد. در طول راهپیمایی این دستهها هیچ برخوردی با نیروهای انتظامی نکردند و آنها فقط تماشاچی بودند». روزنامه کیهان سه روز بعد از کودتا درباره اسامی دستههای شرکتکننده در روز ٢٨ مرداد نوشت: «روز چهارشنبه از میدان انبار گندم میدان شوش، گارد ماشین، خیابان سیروس، باغفردوس، صابون پرخانه، خانیآباد و میدان پاقاپوق، دستههایی از طرف آقایان طیب حاجرضایی، حاجیخان خداد، اکبر جاسب، حسین سلماسی، حاجعبدالحسین و عدهای دیگر از معتمدین محل که اسامی آنها بعد خواهد آمد به خیابانهای مرکزی شهر رهسپار و با همراهی سایر دستجات بر ادارات و رادیو و تلویزیون مسلط شدند».
میدانداری اوباش
همه این اتفاقات البته خودجوش نبود؛ برنامهریزی برای حضور اوباش در کودتا از مدتها پیش انجام شده بود. برادران رشیدیان که از سالها قبل رسما برای دولت بریتانیا کار میکردند، در این امر نقش مهمی ایفا کردند. براساس آنچه یرواند آبراهامیان در کتاب «کودتا» آورده، شبکه جاسوسی انگلیس در ایران از ماهها قبل از کودتا با برادران رشیدیان در حال برنامهریزی بوده و مبالغ هنگفتی نیز برای سازماندهی به آنان پرداخت کردند. آبراهامیان در صفحه ٢١٥ کتاب مینویسد: «کانون اصلی قدرت برادران رشیدیان، بازار تهران بود. میان اصناف قصابان، نانوایان و قنادان، عمدهفروشان میوه و ترهبار، زورخانهها و وعاظ ردهپایین. ». آبراهامیان در صفحه ٢١٧ کتاب ادامه میدهد: «ارتباط رشیدیان با زورخانهها، از طریق دو لوتی پرآوازه صورت میگرفت که عبارت بودند از شعبان بیمخ و طیب رابطه لات با نرخ تبدیل حاجرضایی». البته طیب ١٠ سال بعد راه خود را از کودتاچیان جدا میکند و به دلیل حمایت از قیام ١٥ خرداد به دست حکومت پهلوی اعدام میشود. روز کودتا تنها روزی نبود که اوباش در مقابل مصدق و دولت قانونی ایستادند. پیش از آن تنها ١٠ روز بعد از قیام ٣٠ تیر، شعبان به نفع سلطنت دست به راهپیمایی زده بود. آبراهامیان در صفحه ٢٣٥ کتاب کودتا دراینباره نوشته است: «هنگامی که مصدق با ظن نسبت به تحرکات دربار گفت که شاه باید به تعطیلات خارج از کشور برود، حامیان کاشانی به سردستگی شعبان بیمخ به تظاهرات سلطنتطلبان بیرون از دربار ملحق شدند. در این تظاهرات حدود ٣٠٠ نفر دروازههای کاخ سلطنتی را مسدود کرده و ملتمسانه از شاه خواستند کشور را ترک نکند». اینگونه بود که پس از کودتا نخستوزیر قانونی کشور به حصر خانگی رفت و کودتاچیان و به طور خاص اراذلواوباش، تا سالها پس از آن به دلیل نقش خود در کودتا پاداش و ارتقا گرفتند. شاید بههمیندلیل بود حکومتی که داعیه تجدد در ایران داشت، تا سالها بعد به اوباش باج میداد. حتی در تاریخ گفته شده است میهمانان خارجی حکومت که به ایران میآمدند، حتما باید از زورخانه شعبان بیمخ دیدن میکردند.
چگونه یك «جوان» به «اوباش» تبدیل می شود؟
تهران- ایرنا- نیروی انتظامی بارها اقدام به دستگیری اراذل و اوباش در سطح شهرها كرده است اما جولان این افراد در برخی از محله های تهران و تاثیرپذیری برخی از نوجوانان و جوانان از الگوی رفتاری اوباشگری زنگ خطر را برای خانواده ها و كارشناسان مسایل اجتماعی به صدا در آورده است.
در گذر از كوچه پس كوچه های پایتخت با افرادی روبرو می شویم كه با خالكوبی نقش های نامفهوم و خط هایی شبیه الفبای شرقی، چند زخم بازمانده از آثار چاقو و قمه در صورت، لباس های خاص و ریش بلند و سبك داعش، سعی دارند خود را از دیگر مردمان شهر متمایز كنند. البته اوباشگری در محله های مختلف تهران با شمایل و تیپ های گوناگون رخ می دهد اما وجه مشترك همه آن ها این است كه فرد اوباش با انگشت نما شدن در یك محدوده جغرافیایی، بین گروه های نابهنجار برای خود نامی دست و پا كرده و با عربده كشی و مزاحمت های خیابانی، رعب و وحشت را در دل ساكنان محله های مختلف ایجاد می كند.
اوباشگری و مزاحمت خیابانی معضل جدیدی نیست اما آنچه كه این روزها خانواده ها و كارشناسان مسایل اجتماعی را بیشتر از گذشته نگران كرده، روی آوردن برخی از جوانان و نوجوانان به كارهای خلاف عرف و قانون است كه زمینه را برای ورود آنها به خرده فرهنگ های اوباشگری و انگشت نما شدن هموار می كند.
*** ضعف نظارت خانواده یا جرم خیز بودن محله؟
خشونت و حس برتری جویی بین برخی از افراد جامعه، در گذشته های دور وجود داشته است اما چرا در شرایط كنونی و در حالی كه جامعه و تمام شهروندان آن در سایه قوانین اجتماعی و قضایی زندگی می كنند باز گروهی از نوجوانان و جوانان به تقلید از برخی مجرمان به حركت هایی خلاف قانون و هنجارهای اجتماعی دست می زنند؟
«مجید ابهری» آسیب شناس در این زمینه با اشاره به سن ویژه نوجوانان و جوانان برای ورود به دنیای متفاوت اوباشگری گفت: اگر بخواهیم به چند مورد از دلایل روی آوردن جوانان و نوجوانان به اوباشگری در برخی از محله ها اشاره كنیم، نخست باید نقش خانواده را در تربیت یك كودك یا نوجوان بررسی كرد زیرا شاكله اصلی شخصیت فرد در خانواده بسته می شود. اگر خانواده نتواند كاركرد خود را در این زمینه به درستی انجام دهد به یقین فرزندان در دوران بلوغ دچار مشكلات فراوان می شوند. یكی دیگر از دلایل روی آوری جوانان و نوجوانان به اوباشگری و حضور در خرده فرهنگ های اوباشگری ضعف مهارت در انتخاب دوست است.
این كارشناس مسایل اجتماعی یكی دیگر از مهمترین دلایل روی آوردن افراد در سنین جوانی و نوجوانی را تخلیه نشدن انرژی های نهفته دانست كه موجب می شود فرد برای تخلیه این انرژی به راهكارهای خلاف قانون دست زند. ابهری تاكید كرد: تا زمانی كه ما برنامه مناسب برای اوقات فراغت جوانان و نوجوانان نداشته باشیم باید شاهد ظهور اوباشگری در بین جوانان باشیم.
«امان الله قرایی مقدم» برای تبیین گرایش برخی از نوجوانان و جوانان به كارهایِ خلاف قانون و عرف، به نظریه « میدان نیرو» اشاره كرد. وی در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیل خبری با بیان اینكه اوباشگری یك خرده فرهنگ است كه از دلایل زیادی سرچشمه می گیرد، گفت: ما نمی توانیم برای بروز این مشكل تنها به یك پدیده اشاره كنیم بلكه باید آن را چند بعدی و در گذر زمان بررسی كنیم. اگر بخواهیم برای بررسی این معضل یك نظریه ارایه كنم باید بگویم نظریه میدان نیرو بهترین نظریه برای تبیین این شرایط است زیرا جرم تحت تاثیر نیروهای محیط زندگی فرد ایجاد می شود.
در توضیح نظریه میدان نیرو باید گفت، محل زندگی فرد اعم از خانواده یا محله های كلان شهرها در برخی از مواقع موجب جرم زایی می شود. از این رو محیط زندگی، انگیزه یا مانعی برای ترغیب رفتارهای بهنجار یا نابهنجار در فرد ایجاد می كند.
قرایی مقدم در ادامه تاكید كرد: جرم هیچ گاه ارثی یا فطری نبوده بلكه خرده فرهنگ اوباشگری زمانی ایجاد می شود كه فرد در محله های نابسامان زندگی كند و در معاشرت با گروه های همسالان جرم را یاد می گیرد و این خود می تواند آغازی بر اوباشگری باشد.
*** اوباشگری زاییده مشكلات اجتماعی یا فردی؟
«كی. رابرت مرتون» جامعه شناس آمریكایی معتقد است كه ناهنجاری اجتماعی زمانی در جامعه شكل می گیرد كه بین هدف و راه های دستیابی به هدف هیچ گونه تناسبی وجود نداشته باشد و فرد مجبور است در این شرایط به دنبال راهكار خودساخته باشد.
نشانه هایی از واقعیت این نظریه در مصاحبه های مددكاران و كارشناسان مسایل اجتماعی دیده می شود. قرایی مقدم در این زمینه به پژوهشگر ایرنا گفت: به عنوان كسی كه نزدیك به چهار دهه در حوزه جرم و رفتارهای جرم آمیز مطالعه كرده است، می توانم ادعا كنم بهترین نظریه برای تبیین بحث اوباشگری نظریه رابرت مرتون آمریكایی است كه می تواند تا سال های سال مورد استفاده قرار گیرد.
وی با اشاره به مطالعه خود روی مجرمان در زندان رجایی شهر كرج (گوهردشت) گفت: در این بررسی های خود در این زندان متوجه شدم كه بسیاری از مجرمان و اوباش دستگیر شده به دنبال راهی برای انتقام محرومیت خود بودند زیرا آنها ادعا كردند كه دولت یا نهادهای دولتی هیچ امكاناتی در اختیار آنها قرار نداده و این موجب شده احساس آنها جریحه دار شود و انتقام خود را از دولت بگیرند. البته سخن قرایی مقدم مورد تایید برخی از افراد محله های محروم شهر نبود. در گفت وگویی كه پژوهشگر ایرنا به صورت میدانی در اطراف میدان شوش با برخی از ساكنان این محله داشت شماری از ساكنان این محله این انگاره را رد كردند. برخی از آنها ادعا كردند كه افراد مختلف كه دست به مزاحمت و عربده كشی می زنند شاید در این محله پرورش یافته اند ولی محرومیت محله فقط بهانه ای برای آن ها است و این خود موجب بدنامی برخی از محله های پایین شهر می شود.
در این محله فردی كه خود را «احسان» و 25 ساله معرفی كرد، گفت: اگر قرار است محرومیت مناطق مختلف باعث جرم زایی شود، پس چرا شخصیت های بزرگی كه از محله های محروم برخاسته و در زمینه های مختلف پیشرفت كرده اند مجرم نشده اند؟
با توجه به این سخنان این انگاره نیز مطرح است كه نمی توان اوباشگری و شرارت برخی از افراد را تنها به حساب محرومیت های رفاهی و اجتماعی محله ها گذاشت. برخی از اندیشمندان حوزه های رفتارشناسی معتقدند كه تیپ شخصیتی برخی از افراد مجرم موجب شده تا آن ها برای حضور در خرده فرهنگ های جرم زای جامعه تمایل داشته باشند.
براساس تقسیم بندی گونه های شخصیتی كه «جورجیوف» دانشمند روسی مطرح كرد و بعدها روانشناسان دیگر مانند «نارن جو» وارد پژوهش های روانشناسی ساختند، گونه چالشگر یا قدرت طلب شامل افرادی می شود كه به دنبال قدرت و تسلط بر دیگران از راه های گوناگون هستند.
قرایی مقدم با رد نظریه جرم آمیز بودن شخصیت افراد گفت: اینكه جرم ارثی یا فطری باشد كاملا بحث حاشیه ای است. نگاهی به نظریه اندیشمندان بزرگی مانند «ادوین ساترلند» نشان می دهد كه جرم فطری نیست بلكه زاییده محیط اجتماعی و محصول یادگیری فرد است كه در برخورد با خانواده و گروه همسالان ایجاد می شود.
*** مردم چه می گویند
منش پهلوانی هر چند كه در گذشته ها وجود داشته و لوطی محله ها اغلب افراد قابل اعتماد بودند اما امروز برخلاف گذشته برخی از مجرمان با ایجاد مزاحمت و زورگیری به دنبال گسترش خرده فرهنگ اوباشگری در محله هایی از تهران یا دیگر كلانشهرها هستند.
در بررسی های میدانی، پیرمرد 75 ساله ای در خیابان كارون به پژوهشگر ایرنا گفت: برخی از جوانان با رسیدن به یك سن خاص و با جمع كردن تعدادی از دوستان سعی دارند هنر عربده كشی و زورگیری خود را در معرض دید مردم قرار دهند غافل از اینكه قانون امروز هیچ اجازه ای به گردنكشان و ماجراجویان نخواهد داد. وی در بیان دلیل روی آوردن این افراد رابطه لات با نرخ تبدیل به خشونت و عربده كشی گفت: بسیاری از این افراد حس خود برتربینی دارند و با این كار می خواهند خود را به گروه همسالان یا برخی از رقیبان در محله ها تحمیل كنند.
برای بررسی بیشتر ریشه های اوباشگری و شرارت برخی از افراد در سطح شهر، پژوهشگر ایرنا به خیابان «قصرالدشت» در محدوده بزرگراه شهید نواب صفوی رفت؛ جایی كه ساكنان آن چهاردهم مرداد ماه امسال شاهد دستگیری یك از بدنام ترین شرور های محله به نام «مهرداد لجن» بودند.
مردم این محله كه به نظر می رسد از اقدام نیروی انتظامی در دستگیری شرور محله بسیار خشنود هستند در توضیح علت روی آوردن برخی از افراد به اوباشگری و شرارت حرف های زیادی برای گفتن داشتند. یكی از تاثیر داروهای نیروزا گفت كه باعث می شود جوانان و نوجوانان غرور كاذب پیدا كنند و دیگری اظهار كرد كه برخی هنوز در گذشته های دور مانده اند و فكر می كنند می شود با اوباشگری و عربده كشی برای خود در محل نامی دست و پا كنند، فارغ از آنكه در دنیا امروز دیگر توانایی و شایستگی بر مبنای زور نیست بلكه توانایی و شایستگی افراد بر حسب فضیلت هایی چون دانش و تحصیلات است.
*** سخن پایانی
در سال های گذشته هر چند كه طرح های ضربتی فراوانی در جهت جمع آوری اوباش محله های مختلف اجرا شده است اما آزاد بودن برخی از مجرمان و مزاحمت های گاه و بیگاه این افراد در برخی از محله ها موجب شده مردم از اوباشگری وحشت كنند.
قشرهای نوجوان و جوان به خاطر شرایط خاص سنی بیشتر از دیگر قشرهای جامعه ممكن است زیر تاثیر رفتار، گفتار و منش اوباش قرار گیرند و رابطه لات با نرخ تبدیل رابطه لات با نرخ تبدیل آنان را به عنوان گروه مرجع خود برگزینند. به گفته ابهری گروه های سنی جوانان و نوجوانان علاقه دارند از رفتار افراد مختلف رفتاری الگو برداری كنند. در این زمینه باید خانواده ها و مراكز تربیتی با معرفی الگوهای مناسب به فرزندان، اقدام به كاهش پدیده اوباشگری در بین نسل جوان جامعه كمك كنند.
براساس تعریفِ فرهنگ واژگان علوم اجتماعی، گروه مرجع گروهی است فرد در سنجش ارزش خود با دیگران آن را مورد همسنجی قرار می دهد یا به عبارت دیگر فرد در قضاوت و در اعمال خود از آن الهام گرفته و آنرا مبنای داوری قرار می دهد.
یكی از مهمترین شعارهایی كه در زمینه سلامت اجتماعی و روانی فرد و جامعه مطرح است شعار «پیشگیری بهتر از درمان» است. برای رسیدن به جامعه ای پویا و سالم، فارغ از مشكلات و معضل های اجتماعی بهتر است قبل از هر اقدام قضایی، زمینههای مناسب برای پرورش انسانهای سالم در جامعه فراهم شود. فرهنگ سازی بر مبنای ارزش های اخلاقی و دینی جامعه از طریق رسانه ها، مراكز آموزشی و انجمن های مردم نهاد در سنین پایین یكی از مهمترین راهكارهای بازدارنده برای پیشگیری از ورود نوجوانان و جوانان به خرده فرهنگ های جرم زا است.
** گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**2052** 9279**2054
چگونه به یک تریدر حرفهای تبدیل شویم؟
ساعدنیوز : چگونه به یک تریدر حرفهای تبدیل شویم؟ وقتی وارد جهان فارکس میشویم، اولین ذهنیتمان این است که چگونه میتوانیم به یک تریدر حرفهای تبدیل شویم. در دنیای جذاب اما خشن فارکس، تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای یک نوع ریاضت کشیدن سخت لازم دارد.
وقتی وارد جهان فارکس می شویم، اولین ذهنیتمان این است که چگونه می توانیم به یک تریدر حرفه ای تبدیل شویم. در دنیای جذاب اما خشن فارکس، تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای یک نوع ریاضت کشیدن سخت لازم دارد. شاید عرق ریختن شما دیده نشود. اما از درون نیاز به یک بازسازی اساسی دارید. معامله در فارکس از ایران به صورت کاملاً مستقیم عواطف و احساسات شما را درگیر خودش می کند. نیاز به کنترل درونی دارید، نظم شما را بهم می زند، نیاز به نظم دارید و . اگر می خواهید بدانید که چطور به یک تریدر حرفه ای تبدیل شوید. ادامه مطلب را با ما همراه شوید.
تریدر حرفه ای کیست؟
معامله گر حرفه ای فارکس کسی است که به عنوان شغل اصلی ترید می کند. این افراد معمولاً با سرمایه های متوسط و بزرگ کار می کنند. تریدر حرفه ای در سطح های خیلی بالا به خاطر اینکه بتواند با حجم پول زیادی معامله گری کند معمولاً به استخدام موسسات مالی، صندوق های سرمایه گذاری، شرکت های خصوصی و یا حتی یک بروکر معتبر فارکس در می آیند. جالب است بدانید، معامله گران حرفه ای با اینکه در این کار خبره هستند اما باز هم ترجیح می دهند که با سرمایه های خودشان معامله نکنند. اینکه آرامش خیال بیشتری به آنها می دهد. این معامله گران را می توان در دو بخش تقسیم بندی کرد:
Day trader: دی تریدر یا معامله گران روزانه به کسانی گفته می شود که نهایتاً، پوزشن خود را در پایان روز می بندند.
Swing trader: معمله گران سوینگ یا بلندمدت، ممکن است چند روز متوالی برای گرفتن یک سود بزرگ پوزیشن خود را باز نگه دارند.
چطور به یک معامله گر حرفه ای تبدیل شویم؟
قدم اول در تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای آموزش است. آموزش بخش های مختلفی دارد متاسفانه افراد تازه کار خیلی سریع سراغ خود آموزش فارکس می روند. اما اگر می خواهید به یک تریدر حرفه ای مانند آقای امید آصفی، که یکی از بزرگان فارکس جهان است تبدیل شوید. ابتدا باید اصول اقتصادی را یادبگیرید. از مفاهیم پایه شروع کنید تا ببینید که اصلاً بازار فارکس چست؟ چه عواملی جفت ارزها را به حرکت در می آورد، چه موارد اقتصادی یا سیاسی روی بازار تاثیر می گذارد.
سپس یک قدم جلو تر باید درباره بازارها بیشتر بدانید، اینکه بازار استاک، قراردادهای آتی، فیوچر، آپشن و . چه نوع بازاری هستند و هرکدام چه ویژگی دارند، نکات پایه ای مهمی است که باید حتماً روی مفاهیم آن مسلط شوید.
آموزش برای ایجاد یک سیستم معاملاتی مناسب
بعد از اینکه کاملاً با مفاهیم پایه بازار آشنا شدید. برای اینکه به یک تریدر حرفه ای تبدیل شویم. باید به سراغ سیستم های معاملاتی بروید. هیچ سیستمی نیست که شما آن را کپی و اجرا کنید. معامله کردن یک چیز کاملاً شخصی است. شما ممکن است که استاد راهنمایی داشته باشید که خیلی چیزها را به شما آموزش بدهد، اما در نهایت باید سیستم شخصی خود را بچینید. زیرا ترید کردن مستقیماً با روحیات، احساسات و عواطف شما سرو کار دارد، پس نیاز است که تا حد ممکن آن را شخصی سازی کنید.
آموزش، آموزش، آموزش و سپس تمرین، تمرین، تمرین این توصیه ای است که جورج سورس 89 ساله به ما دارد. واقعاً در ورود به بازار اصلاً عجله نکنید، آنقدر آموزش ببیینید، کتاب بخوانید و تمرین کنید تا واقعاً مطمئن شوید که می توانید حالا با خیال راحت به معامله گری بپردازید. در بازار هزاران ابزار، اندیکاتور و روش مختلف وجود دارد که می توان آنهارا باهم ترکیب کرد. پس به دنبال یک روش خاص نباشید. روش شما باید با روحیه شما جور باشد. مثلاً اگر آدم خیلی صبوری نیستید، پس نباید به سمت معاملات لانگ بروید. خودتان را کاملاً بشناسید، بسیاری از معامله گران بعد از سال ها، همچنان گیج هستند و دائماً در حال تغییر سیستم معاملاتی خود هستند. چرا؟ چون آنها خودشان را نمی شناسند و می خواهند برای سود کردن سیستم معاملاتی طراحی کنند. در حالی که طراحی یک سیستم برای ترید کردن به شناخت عمیقی از روحیات خودتان بستگی دارد. پس در این زمینه از یک مربی خود استفاده کنید.
تجربه ترید کردن در بازار
اینکه شما فوراً وارد بازار شوید، اصلاً ایده خوبی نیست! اما اینکه بیش از حد هم در حساب دمو ترید کنید. ایده بدتری هم هست. شما باید یک حد تعادل را حفظ کنید. ترید کردن در دمو درست است که اشکالات مارا برطرف می کند. اما تجربه خاصی به شما اضافه نخواهد کرد و برعکس، بیخیالی نسبت به دمو و عدم استرس باعث می شود که یک نوع خوشخیالی و خود موفق بینی به سراغتان بی اید. پیشنهاد بیشتر بزرگان فارکس مانند امید اصفی این است که حتی اگر شده با یک مبلغ بسیار ناچیز مانند 100 دلار، حداقل کار را در حساب ریل شروع کنید تا تجربه خود را بتوانید ارتقا دهید.
مدیریت مالی و مدیریت ریسک
هرشغلی از ساده ترین تا پیچیده ترین شغل را هم که داشته باشید، چیزی که شما را از شکست نجات می دهد، اعمال مدیریت مالی موفق است. در ترید کردن که شما دائماً درون یک دریای پر ریسک قرار دارید. سرمایه شما جلوی چشمتان است و هر لحظه درحال کم و زیاد شدن است. یک تفاوت جدی بین تفکر تریدرهای مبتدی و تریدرهای حرفه ای وجود دارد. مبتدیان به دنبال سیستم هایی معامله گری هستند که مثلاً 80-90% موفقیت داشته باشد. اما افراد حرفه ای خودشان اعتراف می کنند که بین 40-50% از تریدهای آنها موفق می شود.
اگر به صحبت تریدرهای بزرگ جهان دقت کنیم، میگویند که با مدیریت مالی صحیح و مدیریت ریسک چطور کاری می کنند که این 40-50% موفقیت در معاملات، آنها را سودده کند. برنامه مالی شامل جزییات فراوانی می شود. از میزان ریسک معاملاتتان در روز گرفته تا جزییات لات، پروفیت، استاپ لاس و . . در معاملات و کل فرایند ترید کردنتان. در این زمینه سعی کنید آموزش های خود را جدی گرفته و کامل کنید. یا از استادهای موفق در مدیریت مالی بهره بگیرید.
نکته بعدی این است که باید یک برنامه مدیریت مالی کاملاً تدوین شده، قبل از شروع به ترید کردن داشته باشید که مانند کتاب مقدس جلوی چشمتان باشد و به هیچ وجه از چهارچوب آن خارج نشوید. برنامه مالی ترید کردن مانند جاده و شما ماشین هستید. کوچک ترین خروج از آن مساوی با مرگ است.
داشتن یادداشت یا ژورنال ترید
برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای نیاز است که شما بسیار منظم و حرفه ای هم عمل کنید. یکی از فاکتورهای اصلی اینکار، داشتن ژورنال ترید است. ژورنال ترید چیز پیچیده ای نیست و بایک سرچ ساده می توانید در اینترنت نمونه های آن را پیدا کنید. اما اینکه مقید باشید تمامی تریدهای خود را با جزییات در آن یادداشت کنید بسیار مهم است. ژورنال در بازبینی عملکردتان به شدت مفید است. شما بعد از پایان روز معاملاتی خود می توانید ژورنال را بررسی کنید و ببینید که کجای کار اشتباه کردید و کجای کار را درست انجام داده اید.
به یک تریدر حرفه ای تبدیل می شوید اگر .
چگونه به یک تریدر حرفه ای تبدیل شویم؟ این سوال پیچیده ای نیست شما می توانید با تلاش و پشت کار و بخصوص نظم خاصی که این مسئله نیاز دارد، به راحتی به یک تریدر حرفه ای تبدیل شوید. البته اگر به این فکر نمی کنید که یک شبه به این جایگاه برسید. صبر مهم ترین مسئله در معامله گری است. آنجایی که همه تریدرها مدام درحال تغییر پوزیشن هستند. معامله گران بزرگ با حوصله فقط به چارت نگاه می کنند. اینهارا در دوران اموزششان فرا گرفته اند. پس به اموزش خود اهمیت زیادی بدهید تا کم کم به یک تریدر حرفه ای تبدیل شوید.
نمره نخ چیست و چه رابطه ای با پارچه دارد؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بعد از مراجعه به بازار یا در هنگام خرید اینترنتی پارچه، با یکسری ارقام و اعداد گنگ مواجه شده باشید و دقیقا نتوانید متوجه چیستی آنها بشوید. در این مقاله، میخواهیم به همین موضوع بپردازیم و یکی از سوالات مخاطبان را که شاید در ذهن برخی ایجاد گردد توضیح خواهیم داد. نمره نخ چیست؟!
سوال: سلام و وقت بخیر. بنده بعد از مراجعه به بازار برای خرید پارچه پنبه، با این اعداد ۱/۳۰ -۱/۴۰-۱/۵۰- مواجه شدم که معنیشون رو نمی دونستم. لطفا معنی این اعداد رو بفرمایید!
نمره نخ چیست؟
به این اعداد، نمره ی نخ می گویند. نمره ی نخ رابطه ی مستقیمی با ضخامت پارچه و نخ دارد که نشان دهنده نسبت طول نخ به وزن آن می باشد و نوع محاسبه متریک در ایران بسیار رایج تر است. برای درک واضح تر یک مثال می زنیم:
محاسبه نمره نخ
به عنوان مثال اگر ۱۰۰ متر از نخ یک لای پنبه ۵ گرم برآورد شود با تقسیم ۱۰۰ بر ۵، عدد ۲۰ بدست می آید. یعنی نمره ی نخ ۲۰ می باشد. با این محاسبه در می یابیم که هر چه نمره نخ بیشتر باشد، ضخامت آن کمتر می شود . یعنی نخ با نمره ۱۰ ضخیم تر از همان نخ با نمره ۲۰ است.
تعداد لای نخ و نسبت با نمره نخ
حال این مقادیر به صورت نسبت می آید یعنی ۱/۳۰ یا ۲/۴۰ . عدد ۱ یا ۲ در حقیقت تعداد لای نخ محسوب می گردد. یعنی نخ یک لا با نمره ۳۰ یا نخ دولا با نمره ی ۴۰. در اینجا مسلما ۱/۴۰ نازک تر از ۲/۴۰ است چون ۲ نخ با یک نمره به هم تابیده شده. با این تعبیر، نتیجه می گیریم که با تقسیم نمره به تعداد لای نخ، می توان ضخامت آن را بدست آورد. یعنی ضخامت ۲/۴۰ تقریبا برابری میکند با نخ ۱/۲۰.
نا گفته نماند که این نمـره نخ ها معمولا با هم جنس خود مقایسه می گردد. یعنی جنس نخ نیز یکی از عواملی است که بر ضخامت بی تاثیر نیست.
راه سنجش نمـره نخ و ضخامت پارچه
برای اینکه بتوانید ضخامت پارچه را با نمره ی آن بسنجید و در ذهن خود تداعی کنید، لازم است که مدتی با مقایسه ی انواع پارچه ها با هم، تجربه کسب کنید تا در زمانی که نمـره ی نخ در پارچه را به شما می گویند بتوانید ضخامت پارچه و کاربرد آن را درک کنید.
هر چه نمـره ی نخ بیشتر باشد ضخامت آن کمتر است.
رابطه و نسبت مهم
بازهم یادآوری می کنیم که هر چه نمـره ی نخ بیشتر باشد ضخامت آن کمتر است. مگر زمانی که تعداد لا بیشتر از ۱ باشد که در این صورت نمره را بر تعداد لا تقسیم می کنیم.
در پارچه های تریکو، پر مصرف ترین نـخ ها، نخ هایی با نمـره ی ۳۰ هستند و به صورت معمول، در زمستانی از نخ هایی ضخیم تر از ۲۰ استفاده می شود. مصرف عمده ی نخ های ظریف در ماشین های بافتی می باشد که قابلیت بافت دو رو دارند و هر دو سمت پارچه همانند هم می باشد.
در اینجا سعی کردیم شما را کامل با نمره نخ و مفهوم آن اشنا کنیم. اگر همچنان سوال و یا نظری دارید، ما در بخش کامنت رابطه لات با نرخ تبدیل ها منتظر شنیدن نظرات شما هستیم.
رابطه لات با نرخ تبدیل
فیلوفوبیا یا ترس از عشق چیست و چگونه آن را درمان کنیم؟
مشکلات و نحوه برخورد با شخصیت اجتنابی در ازدواج
با چه نوع دختری نباید ازدواج کرد؟ (دخترهای نامناسب برای ازدواج)
نشانه های کمال گرایی در رابطه عاطفی چیست و چگونه مقابله کنیم؟
من باکره نیستم، چطور و چه زمانی به خواستگارم بگویم؟
مراحل و شرایط ازدواج غیابی از طرف زن و مرد
ازدواج مصلحتی چیست و چه معایبی دارد؟
1000 فالوور واقعی فقط با 13هزار تومان◀عجله کن تا دیر نشده
دانلود نرم افزار حسابداری رایگان پارمیس همراه
8 ویژگی یک مرد واقعی
یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی قرار گیرد. اوالگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است.
درس امروز درسی پایه ای و اساسی است، در مورد پایه و اساس مرد بودن است. با کلیه ی اطلاعاتی که در دست دارم، مطمئن هستم که شما بحث درمورد چنین مسائلی را بی فایده می دانید و خواهید گفت چرا وقتی مسائل مهمتری مثل کار و تجارت هست، باید چنین چیزهایی یاد بگیرید.
پاسخ این سوال بسیار ساده است:
برای ساختن یک خانه فوق العاده، ابتدا باید یک فونداسیون محکم بسازید تا بتوانید سایر چیزهای زیبا را رابطه لات با نرخ تبدیل روی آن قرار دهید. برای ساختن یک مرد بزرگ نیز، نیاز به یک پایه و اساسی استوار و مستحکم است تا بعد بتوانید چیزهای کوچک دیگر را روی آن اضافه کنید.
طی چند سال گذشته به من ثابت شده که اکثر مردها فاقد این فونداسیون و بنیاد هستند تا بتوان به آنها قانون ها و اصول دیگر را آموزش داد. تعاریف بسیاری برای یک مرد وجود دارد و افراد مختلف نظریه های متفاوتی دارند. اما من در اینجا آنچه واقعاً لازم است بدانید را برایتان آورده ام.
ویژگی اول: یک مرد واقعی محکم و قوی است
یک مرد واقعی بخاطر هر چیزی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند، تمارض نمی کند، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است. و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.
ویژگی دوم : یک مرد واقعی متمرکز است
یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل داشته باشد. یک رابطه لات با نرخ تبدیل مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز می کند. هیچگاه خود را روی مسائل جنسی متمرکز نمی کند. روابط جنسی در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده، خود به خود به سراغش می آید.
ویژگی سوم : یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند
یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه خانوادگی خود اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و مقرراتی تعیین کند.
ویژگی چهارم : یک مرد واقعی غیبت نمی کند
یک مرد واقعی اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه می دارد. یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.
ویژگی پنجم : یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست
هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده انجام قولی بر نمی آید، هیچ وقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.
ویژگی ششم : یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد
یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچ وقت کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر می شناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچ گاه اجازه نمی دهد که فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.
ویژگی هفتم : یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد
یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.
ویژگی هشتم : یک مرد واقعی زن نما نیست
یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند . یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می داند که چطور باید شیک باشد.
دیدگاه شما