آزمون فرضیه محیط رقابتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران: شواهدی از سطح تعادلی شاخصهای سودآوری در سطوح صنعت و کل بازار
عوامل ساختاری متعددی طی زمان بر رفتار سود تأثیر میگذارند. طبق فرضیه محیط رقابتی، شرایط رقابتی مستلزم وجود شاخصهای سودآوری مشابه و طی زمان دارای رفتار بازگشت به میانگین است. این درحالی است که در محیط غیررقابتی شاخصهای سودآوری دارای رفتار تصادفی ( استوکاستیک) هستند. هدف این مقاله بررسی ویژگیهای تصادفی معیارهای سودآوری نرخ بازده داراییها (ROA)، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) و نرخ بازده فروش (ROS) شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381 تا 1392 است. نتایج حاصل از آزمونهای ریشه واحد پانل (ایم، پسران و شین، دیکی-فولر تعمیم یافته، هادری و فیلیپس پرون-فیشر و لوین، لین و چو) برای بررسی وضعیت مانایی(ایستایی) متغیرهای پژوهش نشان میدهد، رفتار شاخصهای سودآوری در سطح کل بازار از نوع بازگشت به سطح تعادلی است و فرضیه محیط رقابتی را تأیید مینماید. همچنین انجام آزمون ریشه واحد پانلی در سطح صنایع نشان میدهد، رفتار سود حسابداری شرکتهای نمونه تحقیق از نوع بازگشت به میانگین است.
بررسی عملکرد اقتصادی بازار بورس اوراق بهادار در ایران
در این تحقیق، عملکرد اقتصادی بازار بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1370تا شهریور 1376بررسی شده همچنین سعی بر آن است مشکلات آن شناسایی شود و نکاتی در خصوص آینده این بازار مطرح گردد .به همین منظور در فصل اول، کارایی اقتصادی بورس ایران با به کارگیری فرضیات تئوری کارایی بازار سرمایه، در سطحی که اصطلاحا "ضعیف "1نامیده میشود ارزیابی شده است .تئوری کارایی بازار در سطح ضعیف، به همراه مدلهای آزمون کارایی بازار در فصل دوم و سوم، نیز جزئیات روش تحقیق در فصل چهارم، به دست داده میشود . واکاوی و نتایج تحقیق که براساس دادههای آماری صورت گرفته در فصلهای بعد کتاب آمده است" .براساس این مطالعه، مشخص شد به دلیل وجود الگوی خاص در رفتار قیمت سهام و تصادفی بودن تغییرات آن میتوان از تکنیکی مانند قاعده فیلتر جهت کسب منافع بیش از بازده عادی استفاده کرد .افزون بر آن، براساس نتایج به دست آمده شواهدی مبنی بر این که با به کارگیری فیلترهای مختلف در زمان خرید و فروش بتوان به منافع بیش از به کارگیری فیلترهای یکسان دست یافت، مشاهده نگردید .آزمون فرضیههای این پژوهش وجود الگوهای خاصی را در رفتار تغییرات سهام، که بر عدم کارایی بازار در سطح ضعیف دلالت دارند، نشان داد .افزون بر آن، به دلیل آن که تفاوت متوسط بازده روش فیلتر و روش خرید نگهداری در هر دوره نسبت به دوره قبل کاهش نیافته است، شواهدی مبنی بر پیشروی بازار اوراق بهادار به سوی کارآیی مشاهده نگردید ."
مجموعه کتاب های توسعه بخش خصوصی و بهبود محیط کسب وکار (2) - راهنمای برنامه ریزی و پیاده سازی پنجره واحد
پاتوق کتاب، بزرگترین مرجع دانلود کتاب های الکترونیک دانشگاهی کشور است.
با دانلود اپلیکیشن پاتوق کتاب، شما به هزاران کتاب اکترونیک و کتاب صوتی، از ناشرین معتبر کشور دسترسی خواهید داشت.
پاتوق کتاب، تمام تلاش خود را در راستای حفظ حقوق ناشر و مولف به کار گرفته است؛ و لذا با پیاده سازی سازوکار امنیتی مناسب، از انتشار کتاب ها در خارج از فضای اپلیکیشن پاتوق کتاب، جلوگیری می کند.
معرفی بازارهای مالی و انواع آن
بازارهای مالی به طور گسترده ای به هر بازاری که تجارت اوراق بهادار در آن رخ دهد، گفته میشود، از جمله بازار سهام، بازار اوراق قرضه، بازار فارکس و بازار مشتقات و غیره اشاره دارند. بازارهای مالی برای عملکرد روان اقتصاد سرمایه داری بسیار حیاتی است.
درک بازارهای مالی
بازارهای مالی با تخصیص منابع و ایجاد نقدینگی برای مشاغل و کارآفرینان نقشی اساسی در تسهیل عملکرد روان اقتصاد سرمایه داری دارند. بازارها تجارت و خرید منابع مالی خود را برای خریداران و فروشندگان آسان میکنند. بازارهای مالی محصولات اوراق بهادار را ایجاد میکنند که بازدهی را برای کسانی که بودجه مازاد دارند (سرمایه گذاران/وام دهندگان) فراهم میکند و این وجوه را در دسترس کسانی قرار میدهد که به پول اضافی نیاز دارند (وام گیرندگان).
بازار سهام فقط یک نوع بازار مالی است. بازارهای مالی با خرید و فروش انواع مختلفی از ادوات مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، ارز و مشتقات حاصل میشوند. بازارهای مالی تا حد زیادی به شفافیت اطلاعاتی اعتماد میکنند تا مطمئن شوند که بازارها قیمت های کارآمد و منD8سبی را تعیین میکنند. قیمت های بازار اوراق بهادار به دلیل وجود نیروهای اقتصادی کلان مانند مالیات، نمیتواند نشان دهنده ارزش اصلی آنها باشد.
برخی از بازارهای مالی هستند با فعالیت کم و برخی دیگر مانند بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) روزانه تریلیون دلار اوراق بهادار تجارت میکنند. بازار سهام یک بازار مالی است که سرمایه گذاران را قادر به خرید و فروش سهام شرکت های تجاری عمومی میکند. بازار سهام اصلی جایی است که در آن سهام جدید به نام عرضه اولیه (IPO) به فروش میرسد. هرگونه معامله پس از آن سهام در بازار ثانویه اتفاق میافتد، جایی که سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که قبلاً مالک آنها بودند را خریداری میکنند و یا میفروشند.
مهم: قیمت اوراق بهادار مورد معامله در بازارهای مالی ممکن است لزوماً ارزش ذاتی واقعی آنها را نشان ندهد.
نکات کلیدی
- بازارهای مالی به طور گسترده ای به هر بازاری که تجارت اوراق بهادار در آن اتفاق میافتد اشاره دارند.
- انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارد، از جمله بازارهای فارکس، پول، سهام و اوراق قرضه و غیره .
- بازارهای مالی با انواع و اقسام اوراق بهادار تجارت میکنند و برای عملکرد روان جامعه سرمایه داری بسیار مهم هستند.
انواع بازارهای مالی
بازارهای فرابورس
بازار فرابورس (OTC) یک بازار غیرمتمرکز است؛ به این معنی که مکان فیزیکی ندارد و تجارت به صورت الکترونیکی انجام میشود. و در آن شرکت کنندگان در بازار بدون واسطه مستقیماً اوراق بهادار را بین دو طرف معامله میکنند. یک بازار فرابورس، مبادله سهام قابل معامله عمومی را که در Nasdaq ،NYSE، یا بورس اوراق بهادار آمریکا فهرست نشده اند انجام میدهد. به طور کلی شرکت هایی که در بازارهای فرابورس تجارت میکنند از شرکت هایی که در بازارهای اصلی تجارت میکنند کوچک تر هستند، زیرا بازارهای فرابورس به مقررات کمتری نیاز دارند و هزینه استفاده آنها کمتر است.
بازارهای اوراق قرضه
اوراق قرضه اوراق بهاداری است که در آن سرمایه گذار برای مدت مشخصی با نرخ بهره از پیش تعیین شده، وام میگیرد. ممکن است شما اوراق قرضه را توافقی بین وام دهنده و وام گیرنده بدانید که شامل جزئیات وام و پرداخت های آن است. اوراق قرضه توسط شرکت های بزرگ و همچنین توسط شهرداری ها، ایالت ها و دولت های مستقل برای تأمین اعتبار پروژه ها و عملیات صادر میشود. به عنوان مثال، بازار اوراق بهادار اوراق بهاداری مانند سفته و اسکناس چاپ شده توسط خزانه داری ایالات متحده را به فروش میرساند. بازار اوراق قرضه را بازار بدهی، اعتبار یا درآمد ثابت نیز مینامند.
بازارهای پول
به طور معمول بازارهای پول، با کالاهایی با سررسید کوتاه مدت با نقدینگی زیاد (کمتر از یک سال) تجارت میکنند و با درجه بالایی از ایمنی و بازده نسبتاً کم بهره میگیرند. در سطح عمده فروشی، بازارهای پول معاملات زیادی را بین نهادها و بازرگانان انجام میدهند. در سطح خرده فروشی، آنها شامل صندوق های سرمایه گذاری دوجانبه بازار پول هستند که توسط سرمایه گذاران منفرد خریداری شده و حساب های بازار پول که توسط مشتریان بانک افتتاح شده است. افراد همچنین ممکن است با خرید گواهی سپرده کوتاه مدت (سی دی)، سفته های شهرداری یا اسناد خزانه داری ایالات متحده و سایر مثال ها در بازارهای پول سرمایه گذاری کنند.
بازار مشتقات
مشتق قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آنها بر اساس دارایی مالی توافق شده (مانند اوراق بهادار) یا مجموعه دارایی ها (مانند یک شاخص) مشخص میشود. مشتقات، اوراق بهادار ثانویه ای هستند که ارزش آنها صرفاً از ارزش اوراق بهادار اصلی که با آنها مرتبط هستند، حاصل میشود. به خودی خود مشتق بی ارزش است. بازار مشتقات بجای معامله مستقیم سهام، در معاملات آتی و اختیارات و سایر محصولات مالی پیشرفته معامله میکنند که ارزش خود را از ادوات اساسی مانند اوراق قرضه، کالاها، ارزها، نرخ بهره، شاخص های بازار و سهام میگیرند.
بازار فارکس
بازار فارکس (ارزی) بازاری است که در آن شرکت کنندگان میتوانند ارزهای خود را خریداری، فروش و مبادله کنند و همچنین در معاملات پر خطر نیز شرکت کنند. به همین ترتیب، بازار فارکس بیشترین نقدینگی را در بازار جهان دارد، زیرا پول نقد بیشترین نقدینگی را در سرمایه دارد. بازار ارزی بیش از ۵ تریلیون دلار معامله در روز انجام میدهد که بیش از مجموع بازارهای آتی و سهام است. مانند بازارهای فرابورس، بازار فارکس نیز غیرمتمرکز است و از یک شبکه جهانی رایانه و واسطه از سراسر جهان تشکیل شده است. بازار فارکس از بانک ها، شرکت های تجاری، بانک های مرکزی، شرکت های مدیریت سرمایه گذاری، صندوق های تامینی و کارگزاران و سرمایه گذاران خرده فروشی فارکس تشکیل شده است.
آشنایی با بورس اوراق بهادار تهران
همشهری آنلاین: بورس اوراق بهادار تهران، بازاری متشکل و خودانتظام است که اوراق بهادار در آن توسط کارگزاران یا معاملهگران طبق قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، مورد دادوستد قرار میگیرد. بورس اوراق بهادار در قالب شرکت سهامی عام تأسیس و اداره میشود.
بورس اوراق بهادار تهران در بهمنماه سال ۱۳۴۶ بر پایه قانون مصوب اردیبهشتماه ۱۳۴۵ تأسیس شد. دوران فعالیت بورس اوراق بهادار را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد:
دوره نخست (۱۳۵۷- ۱۳۴۶)
بورس اوراق بهادار از پانزدهم بهمن سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباسآباد به بورس تهران راه یافتند. در این دوره گسترش فعالیت بورس اوراق بهادار بیشتر مرهون قوانین و مقررات دولتی بود که از جمله میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱. تصویب قانون گسترش مالکیت سهام واحدهای تولیدی در اردیبهشت ۱۳۵۴ که بهموجب آن مؤسسات خصوصی و دولتی موظف شدند بهترتیب ۴۹% و ۹۴% سهام خود را به شهروندان عرضه نمایند.
۲. تصویب قانون معافیتهای مالیاتی برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال ۱۳۵۴.
طی ۱۱ سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران، تعداد شرکتها و بانکها و شرکتهای بیمه پذیرفته شده از ۶ بنگاه اقتصادی با ۶/۲ میلیارد ریال سرمایه در سال ۱۳۴۶ به ۱۰۵ بنگاه با بیش از ۲۳۰ میلیارد ریال در سال ۱۳۵۷ افزایش یافت. همچنین ارزش مبادلات در بورس از ۱۵ میلیون ریال در سال ۱۳۴۶ به بیش از ۳۴ میلیارد ریال طی سال۱۳۵۷ افزایش یافت.
دوره دوم (۱۳۶۷- ۱۳۵۸)
در سالهای پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونیهای چشمگیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز در برگرفت. نخستین رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانکها در تاریخ ۱۷/۳/۱۳۵۸ توسط شورای انقلاب بود که به موجب آن بانکهای تجاری و تخصصی کشور در چارچوب ۹ بانک شامل ۶ بانک تجاری و۳ بانک سطح بازارهای اوراق بهادار تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکتهای بیمه نیز در یکدیگر ادغام شده و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیرماه سال ۱۳۵۸ باعث شد تعداد زیادی از بنگاههای اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند، بهگونهای که تعداد آنها از ۱۰۵ شرکت در سال ۱۳۵۷ به ۵۶ شرکت در پایان سال ۱۳۶۷ کاهش یافت.
حجم معاملات سهام در این دوره از ۲/۳۴ میلیارد ریال در سال ۱۳۵۷ به ۹/۹ میلیارد ریال در سال ۱۳۶۷ کاهش یافت و میانگین نسبت حجم معاملات سهام به GDP به کمترین میزان در دوران فعالیت بورس رسید که از مهمترین دلایل آن شرایط جنگی و روشن نبودن خطوط کلی اقتصاد کشور بود. بدین ترتیب در طی این سالها، بورس اوراق بهادار تهران دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال ۱۳۶۷ ادامه یافت.
دوره سوم (۱۳۸۳- ۱۳۶۸)
با پایان یافتن جنگ، در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان زمینهای برای اجرای سیاستهای خصوصیسازی مورد توجه قرار گرفت.
بر این اساس، سیاستگذاران در نظر دارند بورس اوراق بهادار با انتقال پارهای از وظایف تصدیهای دولتی به بخش خصوصی، جذب نقدینگی و گردآوری منابع پساندازی پراکنده و هدایت آن به سوی مصارف سرمایهگذاری، در تجهیز منابع توسعه اقتصادی و انگیزش مؤثر بخش خصوصی برای مشارکت فعالانه در فعالیتهای اقتصادی، نقش مهم و اساسی داشته باشد. در هر حال، گرایش سیاستگذاریهای کلان اقتصادی به استفاده از ساز و کار بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکتهای پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را در بر داشت، بهگونهای که حجم معاملات از ۹/۹ میلیارد ریال سال ۱۳۶۷ به ۱۰۴.۲۰۲ میلیارد ریال در پایان سال ۱۳۸۳ رسید و تعداد بنگاههای اقتصادی پذیرفته شده در بورس تهران از ۵۶ شرکت به ۴۲۲ شرکت افزایش یافت.
در این دوره دولت مجموعهای از قوانین و مقررات در راستای گسترش بازار بورس اوراق بهادار وضع نمود که تأثیر بسزایی در افزایش حجم معاملات داشت، از جمله:
۱. تبصره ۳۵ قانون بودجه سال ۱۳۷۸ کل کشور که در آن به وظیفه دولت نسبت به تعیین تکلیف همه شرکتهای بخش دولتی از راه ادغام، واگذاری و فروش سهام به بخشهای خصوصی و تعاونی اشاره شد.
۲. ماده ۹۴ قانون برنامه سوم توسعه (۱۳۸۳- ۱۳۷۹) که بر اساس آن شورای بورس موظف شد تا کارهای لازم را برای ایجاد شبکه رایانهای بازار سرمایه ایران بهمنظور انجام گرفتن دادوستد الکترونیک اوراق بهادار در سطوح ملی و پوشش دادن خدمات اطلاعرسانی در سطح ملی و بینالمللی انجام دهد. همچنین بر اساس ماده ۹۵ برنامه سوم توسعه، شورای بورس مجاز شد تا دست به راهاندازی بورسهای منطقهای در سطح کشور بزند و راهکارهای لازم را برای قابل معامله شدن دیگر ابزارهای مالی در بورس اوراق بهادار فراهم نماید.
از سال ۱۳۶۹ محاسبه شاخص بهای سهام در بورس اوراق بهادار تهران آغاز شد که مقدار آن از ۴۷۲ واحد در سال ۱۳۷۰ به ۱۲.۱۱۳ واحد در سال ۱۳۸۳ رسید.
دوره چهارم (از سال ۱۳۸۴ تاکنون)
در سال ۱۳۸۴، نماگرهای مختلف فعالیت بورس اوراق بهادار در ادامه روند حرکتی نیمه دوم سال ۱۳۸۳، همچنان تحت تأثیر رویدادهای مختلف داخلی و خارجی و افزایش بیرویه شاخصها در سالهای قبل، از روندی کاهشی برخوردار بودند و این روند، به جز دوره کوتاهی در آذرماه تا پایان سال قابل ملاحظه بود. به هرحال از آذرماه سال ۱۳۸۴، سیاستها و تلاش دولت و سازمان بورس باعث کند شدن سرعت روند کاهشی معیارهای فعالیت بورس شد. درحالیکه شاخص کل در پایان سال ۱۳۸۴ به ۹.۴۵۹ واحد رسیده بود، طی سال ۱۳۸۵ از مرز ۱۰.۰۰۰ واحد عبور کرد و در نهایت در پایان سال مذکور ۹.۸۲۱ واحد را تجربه کرد. همچنین کاهش چشمگیر معاملات سهام در سال ۱۳۸۴، با توجه به اقدامات مؤثر فوقالذکر در سال ۱۳۸۵ به تعادل نسبی رسید، به نحوی که ارزش معاملات سهام و حق تقدم در سال ۱۳۸۴ در حدود ۵۶.۵۲۹ میلیارد ریال و در سال ۱۳۸۵ معادل ۵۵.۶۴۵ میلیارد ریال ارزیابی شد.
تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار از ۴۲۲ شرکت در پایان سال ۱۳۸۳ به ۴۳۵ شرکت در پایان سال ۱۳۸۵ افزایش یافت. از جمله رویدادهای اساسی این دوره عبارتند از:
- تصویب قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران (۱/۹/۱۳۸۴)
- تشکیل شورای عالی بورس و اوراق بهادار
- تشکیل سازمان بورس و اوراق بهادار
- تشکیل بورس اوراق بهادار تهران (شرکت سهامی عام)
- تشکیل شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه
سطح بازارهای اوراق بهادار
021-88536880 (512)
با ما تماس بگیرید
- دورههای آموزشی
- سنجش آنلاین سواد مالی
- آموزش سواد مالی
- راهنمای ثبت نام
- برگزاری آزمون
- دریافت گواهینامه
- سؤالات متداول
- تماس با ما
- شبکههای اجتماعی
- درخواست همکاری
کارایی بازار
نقش اصلی بورس اوراق بهادار، جذب و هدایت پساندازها و نقدینگی سرگردان و پراکنده در اقتصاد به سوی مسیرهای بهینه آن است، به گونه ای که منجر به تخصیص بهینۀ منابع کمیاب مالی شود. اما این مهم منوط به وجود کارایی بازارهای مالی است. در این مطلب مفهوم کارایی بازار و انواع آن مورد بررسی قرار میگیرد.
تاریخ بازار سرمایه بیانگر آن است که ارزش بازار سهام و اوراق قرضه میتواند از یک سال به سال دیگر، نوسان بسیار زیادی داشته باشد. یکی از دلایل این امر اطلاعات جدیدی است که وارد بازار می شود و سرمایهگذاران براساس این اطلاعات، مجددا داراییها را ارزیابی میکنند. در نتیجه قیمت ها تغییر میکند. رفتار قیمت ها در بازار اوراق بهادار، موضوع مطالعات و تحقیقات بسیار زیادی بوده است. یکی از سوالهایی که مورد توجه خاص بوده این است که آیا وقتی اطلاعات جدید به بازار میرسد، قیمت ها به سرعت و به درستی تعدیل میشود یا خیر. در صورتی که پاسخ این سؤال مثبت باشد، بازار سرمایه، کارا تلقی میشود. به عبارت دقیق در یک بازار سرمایه کارا، قیمت های فعلی تمامی اطلاعات موجود را منعکس میکنند. مفهوم این عبارت، ساده است؛ در یک بازار کارا، بر مبنای اطلاعات موجود، هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم قیمت های فعلی، خیلی بالا یا پایین هستند.
رفتار قیمت در بازار کارا
برای تشریح نحوۀ تغییر قیمت در بازار کارا، فرض کنید شرکت «الف» که یک شرکت تولید کنندۀ دارو است، در نتیجه فعالیت های تحقیق و توسعۀ چندساله و محرمانه خود، داروی سطح بازارهای اوراق بهادار جدیدی را تولید کرده است. تجزیه و تحلیل بودجهبندی سرمایهای شرکت الف در مورد این پروژه، بیانگر آن است که تولید و به تبع آن فروش داروی جدید، بسیار سودآور خواهد بود. به عبارت دیگر، به نظر میرسد ارزش فعلی خالص این پروژه، مثبت و چشمگیر باشد. بنابراین، فرض کلیدی و مهم این است که شرکت الف هیچگونه اطلاعاتی در مورد داروی جدید منتشر نکرده است. پس آگاهی از وجود این دارو، در حد اطلاعات محرمانه است.
اکنون یک سهم از سهام شرکت الف را در نظر بگیرید. اگر بازار کارا باشد، قیمت سهم، اطلاعات مشخص در مورد عملیات جاری و سودآور این شرکت را منعکس میکند. در ضمن، قیمت سهام منعکس کنندۀ نظر فعالان بازار درباره توانایی این شرکت برای رشد و افزایش سطح بازارهای اوراق بهادار سودهای آینده هم هست. ولی تاکنون ارزش پروژۀ تولید داروی جدید در قیمت سهم منعکس نشده است، چون بازار از وجود آن بیاطلاع است.
اگر بازار با ارزیابی شرکت از پروژۀ جدید هم رأی باشد، زمانی که خبر تولید این محصول جدید علنی میشود، قیمت سهم الف افزایش مییابد. مثلاً فرض کنید مطبوعات، در صبح روز سهشنبه خبر مربوط به این پروژه را منتشر میکنند. اگر بازار کارا باشد، قیمت سهم شرکت الف به سرعت در برابر این خبر جدید تعدیل میشود. سرمایهگذاران نباید فرصت داشته باشند بعد از ظهر سهشنبه سهم را بخرند و در معاملات روز چهارشنبه، با فروش آن سود کسب کنند، چون معنای ضمنی وجود چند فرصتی آن است که یک روز کامل طول میکشد تا بازار سهام پیامد انتشار خبر تولید محصول جدید شرکت الف را درک کند. اگر بازار کارا باشد، اطلاعاتی که صبح سهشنبه منتشر شده است، در بعد از ظهر همان روز در قیمت سهم شرکت الف منعکس می شود.
فرضيۀ بازارهای کارا
فرضیه بازارهای کارا بیانگر آن است که بازارهای سرمایۀ خوب سازماندهی شده و توسعه یافته، کارا هستند. به عبارت دیگر، طرفداران بازار کارا ادعا میکنند اگر چه ممکن است (در چنین بازارهایی) ناکاراییهایی هم وجود داشته باشد، ولی این ناکاراییها نسبتاً اندکاند و عمومیت ندارند. کارایی بازار، معنای ضمنی بسیار مهمی برای فعالان بازار دارد. در یک بازار کارا، ارزش فعلی خالص تمام سرمایهگذاریهای مالی برابر صفر است. دلیل این امر چندان پیچیده نیست. اگر قيمتها نه خیلی بالا باشند و نه خیلی پایین، اختلاف بین ارزش بازار یک سرمایهگذاری و بهای تمام شدۀ آن برابر صفر است؛ پس ارزش فعلی خالص سرمایهگذاری نیز صفر است و بنابراین در بازار کارا، وقتی سرمایهگذاران اوراق بهادار را خریداری میکنند، قیمت این اوراق به گونهای است که بازدۀ اضافی کسب نمیشود و شرکتها هم هنگام فروش، مبلغی معادل با ارزش اوراق قرضه و سهامشان دریافت میکنند (آنها را دقیقا به همان قیمتی که می ارزد، می فروشند).
عاملی که موجب کارایی بازار میشود، رقابت بین سرمایهگذاران است. بسیاری از افراد همۀ عمر خود را صرف شناسایی سهامی میکنند که قیمتشان واقعی نیست. آنان در مورد هر سهم خاص، روند قیمت و همچنین سودهای تقسیمی گذشته را بررسی میکنند. در ضمن تا حد امکان، به بررسی مقدار سود شرکت در سالهای گذشته، مقدار بدهی آن، مقدار مالیاتی که میپردازد و صنعتی که در آن فعال است میپردازند. همچنین سرمایه گذاریهای جدیدی که شرکت قصد دارد انجام دهد، مقدار حساسيت سهم به تغییرات اقتصادی و. را هم در نظر می گیرند.
بنابراین، نه تنها اطلاعات زیادی در مورد هر شرکت وجود دارد که میتوان از آنها آگاه شد، بلکه انگیزه ای قوی یعنی انگیزۀ کسب سود هم آگاهی از این اطلاعات را الزامی میسازد. اگر اطلاعات شما در مورد یک شرکت بیش از اطلاعات سایر سرمایهگذاران باشد، میتوانید براساس این دانسته ها سود کسب کنید، یعنی در صورتی که اخبار خوبی دارید سهام آن شرکت را بخرید و در صورتی که اخبار بدی دارید، سهم خود را بفروشید. نتیجۀ منطقی جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به شرکتهای مختلف روند کاهشی تعداد سهامی است که قیمت آنها با ارزش ذاتیشان فاصله دارد. به عبارت دیگر، به دلیل رقابت بین سرمایهگذاران، کارایی بازار افزایش می یابد.
انواع کارایی
کارایی انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
کارایی تخصیصی: زمانی بازار از کارایی تخصیصی برخوردار است که بتواند به بهترین وجه سرمایههای موجود را به طرحها و یا شرکتهایی که در اقتصاد کشور دارای مزیت نسبی (بیشترین بازدهی متناسب با ریسک) هستند، تخصیص دهد. بنابراین این امکان به خوبی فراهم می شود تا برای تولیدات یک کالای خاص. سرمایه مالی مورد نیاز از طریق فرآیندی با ریسک و خطرپذیری کمتر تأمین شود که در این صورت جهتدهی بیشترین بخش سرمایه در بازار متوجه سودآورترین فعالیتها خواهد شد و این جهتدهی به سمت سودآورترین فعالیت، در راستای مفهوم اصلی اقتصاد یعنی تخصیص بهینۀ سرمایهها انجام میشود. الزامات دستیابی به کارایی تخصیصی عبارت است از:
- ارتقای سلامت بازار
- ایجاد شرایط بازار رقابت (عدم وجود مانع برای ورود و خروج به بازار برای عموم)
- برقراری آرامش و حفظ تعادل بازار سرمایه (به صورت نسبی)
کارایی عملیاتی: بازارهایی که کارایی عملیاتی بیشتری دارند، از سرعت، دقت و تسهیل مبادلات بیشتری برخوردار هستند و هزینۀ انجام معاملات در پایینترین سطح است. این نوع کارایی، منجر به افزایش سرعت نقدشوندگی داراییها (اوراق بهادار) خواهد شد.
کارایی اطلاعاتی: منظور از کارایی اطلاعاتی این است که اطلاعات در اختیار همگان قرار میگیرد و کلیۀ اطلاعات مربوط، بهسرعت بر قیمت اوراق بهادار تاثیر میگذارد. کارایی اطلاعاتی که تحت عنوان «فرضیه بازار کارا» نیز مطرح میشود بیش از دو نوع دیگر مورد توجه محققان بوده است. طبق فرضیه بازار کارا تغييرات قیمت سهام ناشی از اطلاعات موجود است. با توجه به این که در یک بازار کارا قیمتهای سهام بر پایه تمامی اطلاعات در دسترس به دست میآید، قیمتها به ارزشهای ذاتی بسیار نزدیک میشوند و شاخص مناسبی برای نمایندگی ارزش واقعی اوراق بهادار هستند.
اشکال مختلف کارایی اطلاعاتی بازار
همان طور که اشاره شد کارایی اطلاعاتی بازار بدین معناست که قیمت سهمها، منعکس کنندۀ اطلاعات باشد و یا به بیان دیگر قیمت سهمها جز در سایۀ ارائه اطلاعات جدید تغییری نکند. بسته به این که قیمت هر سهم چه نوعی از اطلاعات را در خود منعکس نموده باشد، کارایی بازار سرمایه را میتوان در سطوح مختلفی مورد بررسی قرار داد.
کارایی ضعیف: در این نوع از کارایی، اطلاعات مربوط به حجم و قیمت معامله سهمها در گذشته، در قيمت هر سهم منعکس شده است. به همین دلیل اطلاعات مربوط به قيمت گذشتۀ سهمها، در ارزیایی تغییرات آتی قیمت آن سهمها تأثیری ندارد و در نتیجه با تحلیل حرکتهای گذشته قیمتها نمیتوان به پیشبینی بهتری از روند آیندۀ آنها دست پیدا کرد. به بیان دیگر در بازاری که از کارایی ضعیف برخوردار باشد، تحلیلهای تکنیکال نمی توانند باعث ایجاد مزیت رقابتی برای تحلیلگر و کسب بازده بیشتر برای آنان شوند.
کارایی نیمهقوی: در این نوع از کارایی، هر نوعی از اطلاعات عمومی اعم از اطلاعات بازار (اطلاعات مربوط به حجم و قیمت معاملۀ سهام) و سایر اطلاعات عمومی (همچون گزارشهای حسابرسی، صورتهای مالی، بررسیهای بخشی و کلان اقتصادی، مشاورۀ سرمایهگذاری، اعلام تغییرات درآمد هر سهم و یا تجزیۀ سهام، پیشرفتهای جدید در مورد محصولات، مشکلات تأمین مالی) تأثیر خود را در قیمت سهم به جا گذاشتهاند. به بیان دیگر، قیمتهای جاری بازتابدهنده کاملی از اطلاعات منتشر شده هر یک از اوراق بهادار است و سرمایهگذار با تحلیل این اطلاعات نمیتواند بازده بیشتری به دست بیاورد. در بازاری که از کارایی نیمه قوی برخوردار است تحلیل بنیادین نمیتواند برای تحلیلگران منجر به کسب بازدۀ بیشتر گردد. اگر یک بازار کارایی نیمه قوی داشته باشد، به طریق اولی از کارایی ضعیف نیز برخوردار است.
کارایی قوی: در این بازار تمامی اطلاعات مربوط به سهم، اعم از اطلاعات عمومی و غیر عمومی در قیمتهای بازار منعکس شده است. در چنین بازاری، حتی به کارگیری اطلاعات داخلی نیز به نرخ بازدهی بالاتر نمیانجامد. دقت نمایید که بازاری با کارایی قوی به طریق اولی از کارایی نیمه قوی و ضعیف نیز برخوردار است. در بازاری که از کارایی قوی برخوردار است سرمایهگذاران با هیچ نوع تحلیلی نمیتوانند بازده بیشتر از بازده بازار کسب کنند به همین دلیل در بازاری که کارایی قوی وجود دارد. بهترین کار، خرید سبد شاخص (سبد سهامی که ترکیبی همچون ترکیب بازار سهام دارد) است.
دیدگاه شما