حد سود و ضرر در بورس چیست و چرا در بورس ضرر می کنیم؟
حد سود و ضرر در بورس چیست و چرا ما در بورس ضرر می کنیم؟ این سوال و سوال هایی در این زمینه در صورتی که تازه وارد بازار سرمایه شده باشید ممکن است تا به حال ذهن شما را درگیر کرده باشد. با ما همراه باشید تا به جواب سوال های بالا برسید.
حد سود و ضرر در بورس
حد سود و ضرر در بورس چیست و چرا ما در بورس ضرر می کنیم؟ این سوال و سوال هایی در این زمینه در صورتی که تازه وارد بازار سرمایه شده باشید ممکن است تا به حال ذهن شما را درگیر کرده باشد.
شاید تا به حال با واژه های حد سود و حد ضرر آشنا شده باشید و یا حداقل چندباری به گوشتان خورده باشد.
ما در این مطلب قصد داریم به شما بگوییم حد سود و ضرر در بورس چیست و چرا ما در بورس ضرر می کنیم و راهکار جلوگیری از این ضرر چیست؟ با ما همراه باشید.
حد سود و ضرر در بورس
حد سود یا Take Profit: با وارد شدن در یک معامله باید مکانی برای خروج از آن در سود در نظر بگیریم. این جایگاه مکانی است که ما با استفاده از تحلیل بنیادی و یا تکنیکال و… احتمال می دهیم معامله حرکت خود را در جهت مسیر ما تمام کرده و می خواهد تغییر مسیر دهد.
حد ضرر یا Stop Loss: مطمئن باشید قرار دادن حد ضرر یکی از مهمترین کارهایی است که هر تریدری باید انجام دهد. حد ضرر باعث می شود شما در برابر زیان های ناخواسته و سنگینی که در اثر روندهای بزرگ و یا حرکت های بسیار سریع ایجاد می شوند، بیمه شوید.
باید توجه کنید که کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
حد سود و ضرر در بورس
حد سود و ضرر در بورس
روش های تعیین حد سود
تعیین حد سود بستگی به استراتژی شما دارد. اگر استراتژی شما نمی تواند حد سود مشخصی به شما بدهد پس کاملا بیخیال آن شوید و سراغ یک استراتژی دیگر بروید! در ادامه روش های مختلفی که برای تعیین حد سود و ضرر در بورس به کار می روند را بررسی خواهیم کرد.
حد سود ثابت
در این روش حد سود شما ثابت است. مثلا در معامله ای که باز کردید 100 هزار تومان حد سود در نظر بگیرید و با رسیدن به این هدف از بازار خارج شوید.
این روش ساده ای است اما مشکلاتی نیز دارد. مثلا ممکن است بازار در نواحی که شما به حد سود خود می رسید اصلا توان رد کردن نواحی و رسیدن به سود شما را نداشته باشد.
یا حتی در این مواقع ناحیه حمایتی یا مقاومتی وجود داشته باشد و نگذارد معامله شما به سمت هدف حرکت کند.
حد ضرر متحرک یا تکنیکال و ترسیمی
در این روش از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود استفاده می کنیم. در استفاده از این حد ضرر اگر سهم بیش از حد انتظار رشد کند باید حد ضرر را تغییر بدهیم.
اگر سرمایهگذار پس از سودهای چشمگیر، حد ضرر خود را حرکت نداده و به همان عدد قبلی اکتفا کند، امکان از دست رفتن سودهای بالقوه زیاد خواهد بود.
پس منطقی است که با هر پله بالا آمدن سهام، حد ضرر را هم به همان میزان بالا بیاورید. به تغییر حد ضدد در چنین شرایطی حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss چرا در بورس ضرر میدهیم؟ میگویند.
نحوه تعیین و اعمال حد ضرر
احتمالا تا به این جای کار متوجه شدهاید که حد ضرر یک فاکتور نسبی است؛ بنابراین نمیتوانیم برای تعیین و محاسبه آن از فرمول ثابت و مخصوصی استفاده کنیم.
با این وجود مشخص کردن حد ضرر از الزامات دنیای سرمایه گذاری است. برای انتخاب یک حد ضرر متناسب باید دو عامل مهم قیمت سهام و حجم معامله را در نظر داشته باشیم.
پس از مشخص کردن حد ضرر، تلاش کنید در شرایط نامساعد روحیه خود را حفظ کرده، از احساسی برخورد کردن بپرهیزید، ضرر را قبول کنید و حد ضرر را تغییر ندهید.
در کلیت سعی کنید وارد معاملاتی نشوید که نسبت سودشان به ضرر کم باشد و بدانید ریسک کمتر مساوی وجود فرصت بیشتر برای خطا خواهد بود.
حد سود و ضرر در بورس
چرا در بورس ضرر می کنیم؟
شاید برای شما هم سوال باشد که چرا در بورس ضرر می کنیم؟ درصد زیادی از کسانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند ضرر می کنند و تنها کسانی که با دانش کافی وارد این بازار می شوند می توانند از این بازار سود کسب کنند.
این تفکر که با سرمایه گذاری در بورس می توان یک شبه پولدار شد و به سرعت تمام کمبودهای مالی را جبران کرد اشتباه است.
ضرر کردن در بورس امری اجتباب ناپذیر است اما می توان با آموزش درست و کسب اطلاعات و دانش کافی این عدد را به کمترین حد ممکن رساند.
چند دلیل مهم که می توان در جواب چرا در بورس ضرر می کنیم بیان کرد
-نکته اصلی و مهم این است که افراد به جای آموزش و کسب اطلاعات درست بر اساس شانس معامله می کنند و فکر می کنند بازار سهام بر اساس شانس است و به آموزش نیاز ندارند.
-مشکل بعدی که گاهی حتی باعث می شود تمام سودهای به دست آورده را از دست بدهیم و ضرر کنیم حریص شدن در معامله است.
-بسیاری از مردم تصور می کنند اگر برای آموزش هزینه کنند ضرر کرده اند!
-نداشتن استراتژی معاملاتی یکی از بزرگترین اشتباهات است.
-همه موجودی خود را در معرض ریسک قرار می دهند.
-گاهی نیاز است تنهایی و با تمرکز بالا معامله کنید نه به صورت گروهی.
-بدون مشخص کردن حد ضرر وارد معامله می شوند.
حد سود و ضرر در بورس
دقت کنید: 90 درصد معامله گرانی که درآمد کافی ندارند و وارد بازار می شوند به 10 درصد افراد موفق سود می دهند.
حد سود و ضرر در بورس
بورس برای تازه کارها مانند تیغ دولبه است. هم می توانید درآمد خوبی کسب کنید و به همان میزان می توانید ضرر کنید. درآمد بورس را نباید با سود بانکی و یا حقوق ثابت مقایسه کرد. بورس سرمایه گذاری است که با ریسک همراه است و باید با آموزش و دقت در آن معامله کنید.
سود و ضرر در بورس با نوسان 5درصدی همراه است یعنی در یک روز سهم نهایت تا مثبت 5 درصد رشد کرده و یا منفی 5 درصد افت می کند. شما می توانید سهم خود را در سایت بورس دنیال کنید و به صورت لحظه ای درصد سود و ضرر خود را ببینید.
فرض کنید ما یک سهام بخریم و سهام ما هر روز 5% رشد کند و ۱۰ روز، هر روز این سهام با مثبت ۵% معامله شود.
حال اگر ۱ میلیون تومان سرمایه گذاری کرده باشم سرمایه چقدر می شود؟
شاید اولین عددی که به ذهن شما برسد 1میلیون و پانصد هزار تومان است اما اشتباه است!
سرمایه شما در بورس تساعدی رشد می کند. یعنی روز اول ۱میلیون تومان دارید و روز دوم ۱میلیون و پنجاه هزار تومان دارید پس روز دوم آن ۵% باید روی ۱میلیون و پنجاه هزار تومان محاسبه شود.
اگر این مبلغ را برای ۱۰ روز حساب کنیم سود شما میشود حدود ۶۰۰ هزار تومان در واقع در این ۱۰ روز که ۵% هر روز سهام ما رشد پیدا کرده ما حدود ۶۰% سود میکنیم در منفی شدن هم همین طور است.
یعنی اینکه اگر سهام من ۱۰ روز هر روز ۵-% کاهش پیدا کند در بدترین شرایط سود ما ۵۰% کم نمیشود. زیرا یک میلیون ما روز دوم میشود ۹۵۰ هزار تومان روز سوم ۵% از این ۹۵۰ هزار تومان کسر میشود و ما کمتر ضرر میبینیم.
بعد از ۱۰ روز یک میلیون تومان ما میشود ۶۰۰ هزار تومان یعنی ما ۴۰% ضرر کردهایم ۱۰ روز هر روز منفی ۵% و ما ۴۰% آسیب میبینیم و ضرر کردهایم.
حد سود و ضرر در بورس
مدیریت پرتفوی چیست؟|چطور در سرمایه گذاری خود ضرر نکنیم؟!
سبد سهام یا پرتفوی (Portfolio) ترکیب مناسبی از سهام خریداری شده توسط معاملهگر در جهت کاهش ریسک معاملاتش است در واقع سرمایهگذار با معامله سهام از صنایع مختلف سبدی کمریسکتر برای خود میچیند که در صورت ضرر یک سهم با سود سهم دیگر جبران شود و برآیند پرتفویش مثبت باشد. یکضرب المثل قدیمی است که میگوید: "همه تخممرغها رو در یک سبد نگذارید."چرا که شکستن سبد منجر به نابودی کل سرمایه میشود. این نکته را حتماً به خاطر داشته باشید که موفقترین تریدرها هم همیشه سهمهایشان مثبت مطلق نیست و برآیند مثبت کل سبد سهام و ریسک به ریوارد معقول از اهمیت ویژهای برخوردار است.
برای افرادی که ریسک گریزند نگذاشتن همه سرمایه خود در یک سبد از اولویتهای پلن معاملاتیشان است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود در بازار سرمایه در این مقاله به اختصار به علوم موجود در بازار مالی میپردازیم تا بتوانیم راه کاری مؤثر بر مبنای علم و تجربه به شما مخاطبان گرامی ارائه دهیم.
بازارهای مالی جهانی
بازارهای مالی موجی از اقتصاد هستند که در آنها معامله نه بر روی اشیا و اموال قابل لمس بلکه بر روی مالکیت زمانی و ارزش آتی مواردی مانند ارز سهام شرکتها و اوراق بهادار انجام میپذیرد مواردی که فرد در طی مالکیتش هرگز آنها را لمس نمیکند اما از رشد و پویایی آنها بهره میبرد. بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت بهحساب میآید سرمایهگذاری در آنها از قیدوبند زمان و مکان رها شده است و به دلیل ایجاد موقعیتهای مناسب کسب درآمد افراد بسیاری رو به خود جذب نموده است؛ اما ناگفته نماند که فعالیت در این بازارها مستلزم پذیرش ریسک بالایی نیز میباشد.
طی سالیان اخیر فعالیت بازارهای مالی بیشازپیش بر سرزبانها افتاده است، فعالیتهای علمی بسیاری برای آموزش و تحلیلهای بازارهای مالی بهمنظور سرمایهگذاری و فعالیت در این بازارها در دنیا انجام شده که حاصل آن دو شاخصه مجزا به نامهای تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال میباشد هر دوی این روشها هدف واحدی را دنبال میکنند و آن تولید ثروت است اما در واقع هرکدام دیدگاه جداگانهای برای معاملهگری در نظر گرفتند.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
در روش تکنیکال تصمیمگیرندگان این روش با استفاده از اطلاعاتی چون حجم معاملات و قیمت سهام اقدام به بررسی روانشناختی روند حرکتی سهم میپردازند و معتقدند که کلیه اطلاعات موردنیاز در خصوص یک سهم در قیمت آن روز متبلور گردیده و این ایده پایهای را از جمعآوری اطلاعات گستردهای بررسی عملکرد شرکت صنعتی که شرکت در آن قرار گرفته بررسی بازده سهام و مباحث کلان اقتصادی و سیاسی بینیاز میکند و بنا بر به همین دلیل باید گفت که امروزه در بازار سرمایه ایران طرفداران مخصوص به خود را پیدا نموده و با سرعت نیز در حال گسترش است روش فاندامنتال برخلاف تکنیکالها، تکنسینها معتقدند که قیمت امروز الزاماً نمیتواند بیانگر بسیاری از حقایق موجود در آن باشد و بنابراین مستمراً دره حال ارزیابی پارامترهای خرد و کلان اقتصادی مؤثر بر روند سودآوری شرکت میباشد بررسی صورتهای مالی یک شرکت از جمله کارهای اساسی فاندامنتال کاران است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود ابتدا باید علوم مربوط به بازارهای مالی را فرابگیریم و این امر میسر نیست جز با آموزش تمرین و تکرار برای اینکه بتوانیم مدیریت سهام خود را به نحو احسن انجام دهیم باید معاملات خود را بر پایه موفقیت ببندیم.
نکتهای که برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است سبد سهام و پیرایش آن در صورت لزوم میباشد چراکه شرایط شرکتها ممکن است تغییر کند و ما بایستی همواره سبد سرمایه خود را مورد بررسی و پایش قرار دهیم تا در صورت ضرورت نسبت به بهینهسازی سبد سهام بتوانیم بهموقع اقدام کنیم. در یک سبد استاندارد 3 تا 7 سهم دارد البته به جز عرضه اولیهها، تک سهم یا بالای 10 سهم از اشتباهات متداول است. اگر به این نتیجه رسیدیم که سهمهای موجود در پرتفوی ما دیگر سود مناسبی ندارد و یا در موقعیت مناسبی نیستند از سبد سهام خود خارج کنیم و بهجای آن ها سهام با سودآوری و پتانسیل رشد بالا جایگزین کنیم.
در ذیل به نکات کاربردی در بهینهسازی سبد سهام اشاره میکنیم:
عناصر اساسی و استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام
تعیین سیاست سرمایهگذاری
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
تشکیل سبد سرمایهگذاری
تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری (در صورت نیاز تجدیدنظر در سیستم معاملاتی)
1-هر معاملهای که انجام میدهیم باید انتظار خود را از سودی که مدنظرمان هست و میزان ریسکپذیری محاسبه کنیم ولی بیشتر معاملهگران اشتباهی که دارند این است که قسمت بازدهی را میبینند و وقتی به حد ضرر میرسند چون بهراحتی سود خود را ازدستدادهاند کنترل لازم را نداشته و به امید بازگشت سود خود هستند و در نتیجه حد ضرر را رعایت نمیکنند.
2-اگر قرار است سهامی خریداری کنیم باید و باید استراتژی داشته باشیم و سبد متنوعی برای خود بچینیم که از ریسکهای احتمالی اقتصادی و سیاسی در امان باشیم مثلاً تک سهم نشویم و یا آنهایی که نقدشوندگی مناسبی را ندارند انتخاب نکنیم
۳- لزومی ندارد که ما کل سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنیم و میتوانیم در بازارهای موازی مثل طلا ارز و مسکن وارد کنیم.
4- وقتی سبد خود را چیدیم در میانههای راه سری به پرتفوی خود بزنیم و ببینیم آیا به اهداف قیمتی ما نزدیک شدهاند و روند حرکتی بازار چگونه بوده است و اگر نیاز بود تجدید نظری در سبد خود انجام دهیم
مثلاً ما 30 روز برای هدف اول در نظر گرفتیم و در ۲۰ روز کاری به سود رسیدیم چون نسبت به تایمی که در نظر گرفته بودیم زودتر به سود رسیدیم میتوانیم تارگت خود را بالاتر ببریم و بازدهی بیشتری به دست آوریم و روی دیگر سکه این است که سهم خریداری شده در زمان پیشبینیشده نتوانسته خودی در بازار به خریداران نشان دهد و خودش را به هدف تعیین شده سوق دهد اینجاست که باید تجدید نظری روی سهم داشته باشیم.
5-مسلماً پاسخ به نحوه ی اداره ی پرتفولیو پیچیده است و نیازمند استفاده از ابزارهای آماری میباشد.
در اینجا سعی میکنیم از راه نسبتاً سادهتری به آن دست یابیم. در ادامه اصول راهنمایی عمومی در جهت تشکیل سبد بهینه را متذکر میشویم تا در بحث تخصیص وجه کافی و تشخیص میزان تعهد منطقی به یک معامله مفید واقع شوند.
- مبلغ سرمایهگذاری در بازار باید حداکثر 50% از کل سرمایه محدود شود. این بدین معناست که در هیچ زمانی نباید بیشتر از نصف سرمایه معاملهگر درگیر بازار باشد. نیمه ی دیگر باید بهعنوان ذخیره و پشتوانه برای روزهای ناگوار در معامله لحاظ شود.
- میزان مبلغ درگیر در هر معامله باید به 10 تا 15 % از کل سرمایه محدود شود. (به همین دلیل تک سهم شدن ممنوع است.). مثلاً از یک حساب به مبلغ 100000 دلار بایستی تنها 10000 تا 15000 دلار برای شرکت در یک معامله قابل وصول باشد. با این کار از اختصاص بیش از حد پول به یک معامله جلوگیری میشود .
- مبلغ قابل ریسک در هر معامله باید به 5% از کل سرمایه محدود شود. این 5% مبلغی است که یک معاملهگر میتواند در یک معامله ناکارا از دست بدهد. این مطلب برای تعیین هدف قیمت و نقطة ایست معامله باید مدنظر قرارداد.
- کل بودجه ی در گیر در هر بازار اختصاصی باید به 20 تا 25 % از کل سرمایه محدود شود. هدف از این اصل این است که از اختصاص مبالغ سنگین به یک بازار بهخصوص جلوگیری شود. قیمتها در یک بازار اختصاصی اغلب به صورت هماهنگ تغییر میکنند. مثلاً طلا و نقره به گروه فلزات قیمتی تعلق دارند و اغلب همسو با هم کاهش یا افزایش میابند. اینکه با یک پیشبینی واحد در معاملات زیرمجموعههای یک گروه از بازار، وارد شویم با اصل اولیه تنوع در سرمایهگذاری مغایرت دارد. سرمایهگذاری در گروههای یکسان باید تحت کنترل باشد.
- این اصول راهنما میتوانند برای همه ی انواع معاملات مفید باشند. برخی از معامله گران ریسکپذیرترند و با حجم پول بیشتری در معاملات شرکت میکنند. برخی دیگر محافظه کارند. نکته مهم این است که با تنوع بخشیدن به موارد معامله میتوان به حفظ سرمایه کمک کرد و با تعیین اهداف قیمتی زیان معاملات اشتباه را محدود کرد.
- برخی از معامله گران اعتقاد دارند که مدیریت مالی بااهمیتترین بخش از برنامهریزی معاملاتی است و حتی از اقدام به معامله مهمتر است. باید توجه داشته باشیم بدون توجه به این موضوع نمیتوان مدت زیادی از آسیبها و خطرات معامله مصون ماند.
- مدیریت مالی مستقیماً با حفظ بقا در بازار معاملات مربوط است. یک معاملهگر باید بتواند سرمایهاش را اداره کند و بر آن تسلط داشته باشد. هر معاملهگر خوبی میتواند در بلندمدت سود کسب کند. ولی مدیریت درست مالی شانس معاملهگر را برای باقیماندن و انجام معاملات بیشتر افزایش میدهد.
جمعبندی
زمانی که ما تصمیم میگیریم معاملات خود را بر پایه موفقیت بنا کنیم 20 تا 30 % شامل تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا رانت (دلایل نهانی) میباشد 70 تا 80 % به مدیریت پرتفوی باز میگردد.
لزوماً فردی که 90% تحلیلهایش به بار مینشیند موفقتر از فردی نیست که 50% تحلیلهایش به تارگت خورده است. بهعنوان مثال فرض کنید فردی با نام A 10 معامله انجام میدهد و از 9 معامله هرکدام 10 درصد سود میگیرد ولی در معامله آخر 40 در صد ضرر کند در این صورت بخش زیادی از سود را ازدستداده است حال فرض کنید فردی با نام B که 5 معامله را با سود 30% و 5 معامله را با زیان 10% فروخته است، مشخص است که فرد B با اینکه فقط 5 معامله سود ساز داشته است ریسک به ریوارد منطقیتری دارد در نتیجه ما باید برآیند معاملاتمان مثبت قابلقبول باشد و وقتی در یک سهمی زیان کردیم اشتباهترین کار ممکن انتقام گرفتن از سهم، چرا که این کار باعث زیان مجدد ما میباشد.
در پایان: حد ضرر حکم خط قرمز را دارد اگر در یک معامله به حد ضرر پایبند نباشیم، دیگر نمیتوانیم پایبند باشیم، باید بپذیریم که زیان کردیم و خطای معاملاتی ما است.
سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس
سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس همانند بانک و یا حقوق اداره نیست که هر ماه به حساب شما واریز شود. بورس همانند دریاست و معامله گر همانند ماهیگیر. حالا این هنر معامله گر است که بتواند روزی یک ماهی بگیرد یا ده تا!! در بورس برای کسب درآمد هیچ محدودیتی وجود ندارد شما با هر میزان سرمایه می توانید وارد بورس شوید و سود های خوبی را ببرید. افراد زیادی در ایران و جهان پول های خود را برای سرمایه گذاری وارد بورس می کنند و در آمد های بالایی نیز دارند.
بورس برای افراد زیادی شغل دوم و درآمد اول محسوب می شود.افراد زیادی از طریق بورس پول های رویایی بدست می آورند.
اما در بورس همانند اداره٬ یا شرکت و فروشگاه خبری از حقوق ماهانه نیست. در بورس شما قرار نیست به صورت ماهانه حقوقی را دریافت کنید. گاهی شما سهمی را میخرید و در یک ماه سود مناسبی می برید و گاهی باید زمان بیشتری را برای سود کردن منتظر بمانید.
ولی باید این نکته مهم را یادآور شویم که در بلند مدت بورس بهترین گزینه سرمایه گذاری می باشد زیرا به نسبت بازار طلا٬سکه٬مسکن و دلار بازدهی بسیار بالاتری دارد.
اگر با مفاهیم و کلیات بازار بورس آشنایی ندارید پیشنهاد می کنیم دوره رایگان بورس چیست؟ ! کاریمو را مطالعه بفرمایید.
ماهیت سود و درآمد بازار بورس سرمایه گذاری است و شما با خریدن سهام یک شرکت به همان مقدار در سود و زیان شرکت سهیم هستید پس مانند دیگر صاحبان شرکت ریسک می کنید و نمی توانید مانند کارمندان شرکت منتظر دریافت حقوق ماهانه باشید.
اگر شرکت سود برد همانند مالک کارخانه شما هم به اندازه سهمتان سود خواهید برد و اگر شرکت ضرر کرد شما هم ضرر خواهید برد.
پس در همین ابتدا می گوییم که درآمد بازار بورس ماهیانه نیست ، تضمین شده نیست و ممکن است ضرر هم بکنید و شباهتی نیز با سود بانکی ندارد و دارای ریسک می باشد.
فرمول طلایی سود بردن از بازار بورس چیست؟
در بورس هم مانند هر کار دیگری تلاش و پشتکار معامله گر سود وی در معاملات را تضمین می کند. معامله گری که میخواهد در این کار موفق شود باید یاد بگیرد ٬ آموزش ببیند و آموزش خود را با پشتکار ادامه دهد.
بخت و اقبال به هیچ عنوان در معامله گری دخیل نیست یادتان باشد اگر میخواهید وارد بورس شوید و در این کار سود ببرید باید به درستی و به صورت کامل آموزش ببینید.
پس فرمول طلایی موفقیت در بورس تلاش و قرار گرفتن در مسیر درست آموزش می باشد.
سرمایه گذاری در بورس
روش های کسب درآمد در بورس دو حالت دارد
دریافت سود نقدی یا همان dps
این نوع درآمد از روش ساده و اولیه سرمایه گذاری در بورس حاصل می شود بطوریکه شما سهام مناسبی از یک شرکت را خریداری می کنید و در سود و زیان آن شریک می شوید به این صورت شرکت سالانه سود حاصل از درآمد خود را بین سهام داران تقسیم می کند و سود شما بصورت نقدی به حسابتان واریز می شود.
برای آگاهی و آشنایی کامل با سود سازی شرکت ها پیشنهاد می کنیم مقاله مرتبط با سود سازی یعنی EPS و DPS چیست؟! را مطالعه بفرمایید.
خرید و فروش سهام و کسب بازده از قیمت سهام
بیشتر فعالان بازار سرمایه از این روش کسب درآمد می کنند که بسیار جذاب و سود آور نیز می باشد بطوریکه با خرید سهام در قیمت مناسب صبر می کنند تا قیمت سهامشان افزایش پیدا کرده و سپس آن را می فروشند. طبیعتا مابه التفاوت قیمت خرید و فروش آنها سود و درآمدشان می باشد.
معامله گر با استفاده از علمی که در تحلیل گری بدست آورده سهمی را انتخاب میکند و بعد از تحلیل کردن به این نتیجه می رسد که این سهم برای خرید مناسب است. برای مثال تحلیل های این معامله گر به او می گوید که قیمت این سهم باید ۲۰۰ تومان باشد در حالی که الان ۱۰۰ تومان است.
معامله گر سهم را میخرد و صبر میکند تا به قیمت ۲۰۰ تومان برسد سپس آن را می فروشد و وارد معامله ای دیگر می شود. اگر این معامله گر ۱۰ میلیون تومان برای خرید این سهم هزینه کرده باشد ۱۰ میلیون هم سود می کند و با ۲۰ میلیون از سهم خارج می شود.
نکته: اینکه با چه روشی در بازار بورس به کسب درآمد بپردازید بستگی به نوع تفکرات و استراتزی های شما دارد برخی افراد تنها با دریافت سود نقدی درآمد کسب می کنند و برخی تنها با خرید و فروش و معاملات سهام بعضی افراد نیز از هر دو روش موجود بهره می برند.
سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟!
تقریبا می توان گفت در بازار بورس هیچ محدودیتی برای کسب سود و درآمد وجود ندارد یعنی شما می توانید در یک سال سرمایه خود را چندین برابر کنید و یا می توانید بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهید.
موفقیت شما در بورس تنها بستگی به اطلاعات،دانش و مهارت شما در امر سرمایه گذاری دارد. دانش معامله گری در بورس کاملا بستگی به خود شما دارد. هرچقدر بیشتر برای یادگیری زمان بگذارید٬ حرفه ای تر می شوید و سود بیشتری نیز می برید.
نکته: اگر مهارت و دانشی در امور سرمایه گذاری ندارید و قصد یادگیری آن را دارید با گروه آموزشی کاریموآکادمی همراه باشید اما اگر قصدی برای فعالیت مستقیم در بورس ندارید پیشنهاد می کنیم برای سرمایه گذاری در بورس از مشاوران مالی و صندوق های سرمایه گذاری استفاده کنید.
اگر خودتان بخواهید به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری کنید سود های بالاتری خواهید برد ولی صندوق های سرمایه گذاری سود های پایین اما مطمعن به شما خواهند داد.
بهره مرکب
بیشتر درآمد ها و سود های کلان در بورس حاصل بهره مرکب است. بهره مرکب به معنی سود آوری از سود های حاصل از سرمایه گذاری است. یعنی اگر با یک میلیون تومان در بورس سرمایه گذاری کردید و در یک ماه برای مثال ۲۰ % سود کسب کردید سرمایه شما یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان می شود و اگر در ماه بعد ۱۰ % دیگر سود کنید این سود به یک میلیون و دویست هزار تومان تعلق می گیرد و ۱۲۰ هزار تومان می شود.
زمانی که شما پولتان را در بانک سپرده میکنید خبری از بهره مرکب نیست و سود صرفا به اصل پول شماه تعلق می گیرد و نه مجموع پول و سود پولتان. این قابلیت بورس باعث افزایش تصاعدی پول شما می شود البته به شرط اینکه معامله گری را بلد باشید و سود ببرید نه ضرر.
برای مثال در جدول زیر سرمایه شما را پس از چند سال با بهره مرکب سالیانه حساب می کنیم.
همانطور که می بیند اگر با سرمایه ۲۰ میلیون تومانی وارد بورس شوید و هر سال ۱۰۰% بازدهی سرمایه داشته باشید پس از ۱۰ سال سرمایه شما به بیش از ۲۰ میلیارد تومان می رسد.
البته این کار هرکسی نیست و صرفا تحلیل گرهایی که دانش و تجربه بالایی دارند می توانند کاری اینچنینی انجام دهند.
پیشنهاد می دهیم این مطلب را نیز بخوانید: حداقل سرمایه برای ورود به بورس چقدر است؟!
♦ سود و زیان به نسبت سرمایه می باشد مثلا ۱۰% سود یک میلیون تومان ۱۰۰ هزار تومان است اما ۱۰% سود ۱۰۰ میلیون تومان ۱۰ میلیون می باشد. اگر پول زیادی در بورس دارید و ۱۰ درصد ضرر میکنید نگران نشوید چون در نهایت ۱۰ درصد ضرر کردید و به تحلیل تان پایبند بمانید.
♦ برای کسب سود در بورس باید دانش و مهارت بورسی کسب کرد و ترجیحا از هر دو تحلیل تکنیکال و بنیادی برای معاملات استفاده کرد.
♦ قبل از ورود به بورس و شروع سرمایه گذاری باید قدرت ذهن خود را پرورش دهید تا با کنترل هیجانات سود و درآمد سرمایه گذاری نصیبتان شود.
♦ یکی از راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری تشکیل سبد سهام متنوع می باشد. سبد سهام متنوع به این معنی است که تمام سرمایه خود را تنها به یک سهام اختصاص ندهیم و با خرید چند سهام مختلف اگر یکی از آنها ضرر کرد تمام سرمایه دچار ضرر نمی شود.
جدول جبران ضرر در بورس
جدول جبران ضرر در بورس
وبلاگ
سؤالی که برای خیلی از سرمایهگذاران بهخصوص در یک سال اخیر ایجاد شده است چرا در بورس ضرر میدهیم؟ این میباشد که در بورس ضرر کردهام چه کنم؟
ارزش سهامتان هر روز در حال کم شدن است؟ میخواهید سهمتان را بفروشید اما نمیتوانید تصمیم بگیرید که الان فرصت خوبی هست یا نه؟
میخواهید برای جبران ضرر در بورس و سهام خود کاری انجام دهید ولی نمیتوانید درست تصمیم بگیرید؟ نمیدانید پیش از متحمل شدن ضرر بیشتر سهم را بفروشید یا نگهداری آن به نفع خواهد بود؟
تنها چیزی که میدانید این است که میخواهید سرمایه خود را حفظ کنید، و به دنبال راهی برای چرا در بورس ضرر میدهیم؟ جبران ضرر در بورس هستید، میخواهید پولتان را در یک بازار سودآور سرمایهگذاری کنید.
در سال ۲۰۰۷ هنگامی که حباب مسکن ترکید و سهام هجوم خود را به بازار خرسی آغاز کردند، بسیاری از سرمایهگذاران حتی نتوانستند هیچ واکنشی نشان دهند تا اینکه ارزش سهام 50٪ تا 60٪ کاهش یافت.
در این مقاله میخواهیم در مورد زمان فروش سهام صحبت کنیم و سپس در مورد روش فروش که برای هر نوع سرمایهگذار مفید است، همچنین در مورد جبران ضرر در بورس توسط دولت بحث میکنیم.
جدول جبران ضرر در بورس
استراتژی فروش موفق برای یک شخص ممکن است برای شخص دیگری مفید نباشد.
مهم است که در مورد فروش انتقادی بیندیشید. سبک سرمایهگذاری خود را بشناسید و از این استراتژی برای حفظ نظم و انضباط استفاده کنید و احساسات خود را از بازار دور نگه دارید.
وقتی ارزش سهام پایین میآید، سرمایهگذاران مانند بسیاری دیگر در بحران مالی 2008-2007 – با خود میگویند: “وقتی سهام به قیمتی که در ابتدا خریداری کردم میرسد، منتظر میمانم و نمیفروشم. از این طریق، حداقل متحمل ضرر نخواهم شد.
اول از همه، هیچ تضمینی برای بازگشت سهام وجود ندارد. انتظار برای رسیدن به نقطه صفر (نقطهای که سود آن برابر با ضرر است) میتواند بازدهی شما را به طور جدی فرسایش دهد.
البته، ما وسوسه شدن و حس شما را درک میکنیم. اما کاهش ضرر و زیان شما میتواند از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
سهمی که 50٪ کاهش یابد باید 100٪ افزایش یابد تا ضرر از بین برود!
اگر سهمی را خریداری کرده و در ۱۰ درصد ضرر هستید، در معامله بعدی خود باید ۱۱ درصد سود کنید تا به سرمایه اولیه خود برسید و بتوانید جبران ضرر سرمایه را داشته باشید.
درصورتیکه سهم شما وارد زیان ۱۵ درصدی شده است، برای کسب سد باید در معامله بعدی خود حدود ۱۸ درصد سود کسب کنید تا به نقطه قیمت سربهسر برسید.
به همین ترتیب برای جبران ضرر در بورس و سهام در ضرر خود طبق جدول فوق باید عمل کنید.
بسیاری از سرمایهگذاران ریاضیات ساده را فراموش کرده و ضررهای بیشتری از آنچه تصور میکنند را متحمل میشوند. آنها به اشتباه معتقدند که اگر سهام 20٪ کاهش یابد، باید به همان درصد افزایش یابد تا به قیمت سربهسر برسند. این بدان معنا نیست که بازگشت هرگز اتفاق نمیافتد. بعضی اوقات سهام ناعادلانه ریزش کرده و ارزش خود را ازدستدادهاند.
اما دوره انتظار در سهام میتواند متفاوت باشد. سهمی که پتانسیل بهتری دارد، رشد سریعتری هم خواهد داشت و جبران ضرر در بورس زودتر اتفاق خواهد افتاد. همیشه به فکر پتانسیل آینده باشید. در مورد گذشته نمیتوانید کاری انجام دهید، پس دیگر از آن دست بکشید!
تیمهای قهرمانی یک چیز مشترک دارند: دفاع خوب. این اصل را میتوان در بورس اوراق بهادار نیز اعمال کرد.
شما نمیتوانید پیروز شوید مگر اینکه یک استراتژی دفاعی از پیش تعیین شده برای جلوگیری از باخت بیش از حد داشته باشید.
ما میگوییم “از پیش تعیین شده” زیرا قبل یا در زمان خرید، فرصتی دارید که میتوانید بهصراحت در مورد اینکه چرا مایل به فروش یا معامله هستید خوب فکر کنید.
قبل از خرید چیزی وابستگی احساسی ندارید، بنابراین گرفتن یک تصمیم منطقی، محتمل است. اما هنگامی که مالک چیزی شدیم، میخواهیم احساسات خود را مانند، حرص و طمع را تحت کنترل خود درآورید و مانع قضاوت خوب میشود.
گاهی سهامدار نسبت به سهم خود حس تعصب دارد و انتظار دارد بازدهی سهمش بیشتر شود. زمانی که روند سهم نزولی میشود، به امید افزایش قیمت برای فروش آن اقدام نمیکنند و همین تعصب موجب عدم خروج بهموقع میشود.
برخی از سهامدران هنگام متضرر شدن به دنبال انتقام گرفتن از بازار میباشند. عدم توانایی بر احساس میتواند باعث شود نتوانید بهخوبی ضرر بورس را جبران کنید و موجب عدم مدیریت صحیح میگردد.
وقتی ارزش سهمی کاهش مییابد و روند نزولی دارد، بهاصطلاح وارد فاز اصلاح میشوند. به دلیل اینکه همیشه روند سهم نزولی نخواهد ماند، با کاهش ارزش سرمایه برخی از سهامداران اقدام به خرید مجدد سهم در قیمت کمتر میکنند و بهاینترتیب شما زودتر به قیمت سربهسر خواهید رسید.
اصل کلاسیک سرمایهگذاری در سهام جستجوی شرکتهای باکیفیت و قیمت مناسب است. پیروی از این اصل و درک اینکه چرا هیچ قانون سادهای برای خریدوفروش وجود ندارد را آسان میکند.
سرمایهگذاران باید ویژگیهای خود شرکت را نیز در نظر بگیرند. همچنین انواع مختلفی از سرمایهگذاری وجود دارد، مانند سرمایه گذری ارزشی یا رشدی که بیشتر در تحلیل بنیادی به آن ها پرداخته میشود.
استراتژی فروش موفق برای یک شخص ممکن است برای شخص دیگری مفید نباشد.
به یک معاملهگر کوتاهمدت فکر کنید که حد ضرر را برای کاهش 3٪ قیمت تعیین میکند. این یک استراتژی خوب برای جلوگیری از ضررهای بزرگ است.
استراتژی ضرر و زیان میتواند توسط معامله گران بلندمدت نیز استفاده شود. مانند سرمایهگذارانی که در بازه زمانی سه تا پنج سال سرمایهگذاری میکنند.
برای سرمایهگذاران بلند مدتی، درصد کاهش بسیار بیشتر خواهد بود، مثلاً ۱۵ درصد. از طرف دیگر، این استراتژی ضرر و زیان متوقف شده با افزایش مدتزمان سرمایهگذاری، کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
افرادی که از اواسط سال ۹۹ بهواسطه تشویق دولت وارد بورس شدند، بهاحتمال زیاد حس ضرر کردن در بورس را تجربه کردهاند و سرمایه خود را ازدستدادهاند.
برای جبران ضرر در بورس توسط دولت و حمایت از سهامداران بابت اعتمادی که به بازار بورس کردهاند، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار پیشنهادی را در هیئت دولت مطرح کرد مبنی بر آنکه، در سال ۱۴۰۰ معادل ۸۰ درصد از مالیات نقلوانتقال سهام به صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز گردد.
طبق گفته دهقان دهنوی بر اساس مصوبات جلسه سران قوا، صندوق توسعه ملی مجاز به سرمایهگذاری در بازار پولی و مالی داخلی از جمله بازار سرمایه میباشد.
دهقان دهنوی هدف صندوق توسعه را کمک به پایداری و ثبات بازار بیان کرد.
بهمنظور حمایت از بازار سرمایه، چنانچه شرکتی از شرکتهای زیرمجموعه خود حمایت کند، مالیات آن ها در سال جاری امهال و به سال بعد انتقال مییابد.
علاوه بر این، اگر شرکتی سود تقسیمی سال ۱۴۰۰ خود را بهحساب سرمایه انتقال دهد، مالیات وی صفر خواهد شد.
جهت جبران ضرر سرمایهگذارانی که واحدهای صندوق پالایش یکم را خریداری کردهاند و تاکنون برای فروش آن اقدام نکردهاند، رئیس سازمان بورس بیان کرده است که از طریق اعطای سهام ضرر آن ها جبران میشود.
همچنین از دیگر اقدامات جهت جبران ضرر در بورس توسط دولت، میتوان به اولین نشست ابراهیم رئیسی با رسانههای داخلی و خارجی اشاره کرد.
وی عنوان کرد که اعتماد به بازار سرمایه بازخواهد گشت و تضمینهایی برای جبران خسارت ایجاد میشود.
سازوکارهایی برای نظارت بر صندوق توسعه و تثبیت نیز فعال میگردد. ورود شرکتها به بازار سهام نیز تسهیل خواهد یافت. بدین ترتیب بازار نیز عمق پیدا خواهد کرد.
در نهایت، لازمه فعالیت در بازار سرمایه مانند فعالیت به هر بازار دیگری داشتن دانش کافی موجب کاهش زیان و گاهی جلوگیری از ضرر میشود.
پیش از آنکه در بازار بورس یا هر بازار سرمایه دیگری متضرر شوید به دنبال کسب دانش آن باشید.
به همین منظور شرکت در دورههای آموزشی همیار سرمایه را به شما پیشنهاد میکنیم. با کسب دانش کافی بهجای آنکه از دیگران بپرسید در بورس ضرر کردهام چه کنم؟ خود راهحل مناسب برای جبران ضرر در بورس را پیدا خواهید کرد.
پسورد فایل :
گزارش خرابی لینک
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مجموعه همیار سرمایه با پشتوانه ای قوی در امر آموزش و پژوهش و با هدف توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری جامعه در سال ۱۳89 فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. در طول این سال ها و با فراز و نشیب های اقتصادی کشور، همواره سعی و کوشش مجموعه بر این بوده است که باکیفیت ترین دوره ها را به دانش پذیران خود ارائه دهد و نظرات این دانشجویان پس از پایان دوره می تواند گواه این مدعا باشد.
اینستاگرام: کلیک کنید
تلگرام : کلیک کنید
توییتر: کلیک کنید
جدول جبران ضرر در بورس
ورود
نام کاربری:
رمز عبور:
زیبایی بازار سهام این است که فرصتهای زیادی را در اختیار شما قرار میدهد. حتی کسانی که میگویند: «در بورس ضرر کردم» نیز فارغ از باختهای قبلی خود، فرصتهای زیادی برای کسب درآمد دارند. اما متاسفانه تعداد کمی از مردم این موضوع را درک میکنند و پس از ضرر احساس ناامیدی در وجودشان زبانه میکشد. کنترل احساسات شما در این موقعیت حساس اهمیت زیادی دارد. از این رو باید زمانی را به خود اختصاص دهید و در آن بازه، اشتباههای خود را ارزیابی کنید. در این قسمت از خانه سرمایه، ۷ گام موثر برای جبران ضرر در بورس را برایتان مهیا کردهایم. اگر میخواهید پس از زمین خوردن در بورس، زودتر از جایتان بلند شوید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
سرفصلهای این مقاله
شاید پیشگیری از ضرر بسیار مهم باشد، اما زمانی که ضرر میکنیم، واکنش ما در برابر ضرر بسیار مهمتر از میزان ضرر است. بسیاری از سرمایهگذارانی که ضرر میکنند، مغلوب احساس شکست خود میشوند و با انکار این احساس سعی در معاملات بیشتر دارند که در نهایت بیشتر به ضررشان تمام میشود.
این در حالی است که بسیاری از افراد عقبنشینی میکنند، زیان خود را بقچهپیچ کرده و در گوشهای میگذارند تا مبادا به آن فکر کنند. برخی از سرمایهگذاران نیز به دنبال معاملات بهتر میگردند؛ اینها همان افرادی هستند که برای جبران خسارات خود دست به کار میشوند.
اما هیچ کدام از این واکنشها سازنده نیستند. در حقیقت اگر شما یاد نگیرید که چگونه معاملات خود را از دست ندهید، این ضررها دوباره تکرار خواهند شد. ولی چرا این حرف را میزنیم و اصلا چرا پای جبران ضرر در بورس را وسط کشیدهایم؟
تصمیماتی که سرمایهگذاران بعد از ضرر و زیان میگیرند، معمولا مملو از احساسات است. این احساسات افسار معاملات شما را در دست میگیرند و حالتهای متفاوتی را برایتان رقم میزنند؛ مثلا:
• رفتار نامنظم در معاملات
• کاهش معاملات زودرس
• اضافه کاری
• باقی ماندن در موقعیتهای غیر سودآور به مدت طولانی
• انجام اقدامات بدون هیچ سود
شاید این موقعیتها دور به نظر برسند، اما واقعیت این است که سرمایهگذاران کم تجربه این کارها را از ترس ضررهای دیگر انجام میدهند.جدول جبران ضرر در بورس
تفاوت عمدهای میان یک معاملهگر موفق و بازرگانان شکست خورده وجود دارد؛ این تفاوت در شیوه رسیدگی به ضررهای معاملاتی به چشم میآید.
اولین تفاوت میان این دو دسته از سرمایهگذاران در این است که افراد باتجربه ضررها را فرصتی برای یادگیری و بهبود معاملات خود میدانند.
همه شما میدانید که جبران ضرر در بورس، بسیار چالش برانگیز است، به ویژه اگر این ضررها بزرگ هم باشند؛ اما موفقیت هیچ گاه با انکار، کنار کشیدن یا نادیده گرفتن ضررها به دست نمیآید.
بنابراین بهتر است که به این ضررها به چشم یک فرصت طلایی نگاه کنید، مطمئن باشید با این دیدگاه تبدیل به یک تاجر ماهر خواهید شد.
زمانی که میگویید در بورس ضرر کردم، دنیا به آخر نرسیده است. اگر میخواهید از لحاظ احساسی قویتر و منظمتر شوید و در بورس موفقتر گام بردارید، با ما همراه باشید. تنها هفت قدم با آن چه که میخواهید، فاصله دارید.
اولین گام این است که ضرر خود را بپذیرید و قبول کنید که مسئولیت این ضرر، تمام و کمال با خود شما است. هیچ فردی مسئولیت ضرر و زیان شما را در بورس قبول نخواهد کرد.
زمانی که مسئولیت ضرر خود را قبول میکنید، دقیقا همان جایی ایستادهاید که باید باشید.
بسیاری از سرمایهگذاران میگویند در بورس ضرر کردم و مقصر این ضرر، مشاوران بورس بودهاند. اما واقعیت این است که مشاوران فقط شما را در این مسیر راهنمایی کردهاند و خودتان با علم به خطرات بازار بورس در این راه قدم گذاشتهاید.
معمولا افرادی که در بورس ضرر میکنند، یا بازار را برای همیشه کنار میگذارند یا با شدت مضاعفی مشغول معامله میشوند. هر دو روش اشتباه است و قطعا راهی برای جبران ضرر در بورس پیش پای شما نمیگذارند. برای جبران ضررهای خود سریع دست به کار نشوید.
زمانی که با ضرر مواجه میشوید، هرگز نباید سعی کنید که این ضرر را در یک معامله یا یک روز جبران کنید. بهتر است مدتی دست نگه دارید و به خاطر داشته باشید که ضررهای عمده را نمیتوان با سودهای کلان جبران کرد.
از این رو بهترین کار این است که کمی صبر کنید. این مدت برای شناسایی اشتباهات بهترین فرصت است؛ برای این کار تنها باید وقایع و اتفاقات را به دقت ارزیابی کنید.
باید بفهمید که در کدام مرحله کوتاهی کردهاید؛ آیا بیش از حد ریسک کردهاید؟ آیا برنامهریزی درستی برای تجارت خود نداشتهاید؟ در معاملات خود به اندازه کافی تیزبین نبودهاید یا برای جبران ضررهای قبلی دوباره ضرر کردهاید؟
در زمان استراحتتان، تمام معاملات گذشته را با دقت بررسی کرده و اشتباههای خود را پیدا کنید. بعد از کشف این اشتباهها نوبت به برنامههای آینده میرسد. برای معاملات آینده خود و جبران ضرر در بورس یک برنامه دقیق بریزید؛ برنامه شما باید شامل تمام کارهایی باشد که باید انجام دهید و کارهایی که دیگر انجام نخواهید داد.
معمولا سرمایهگذاران موفق ضرر را به یک موقعیت طلایی تبدیل میکنند؛ آنها منتظر فرصت بعدی برای سوددهی میمانند. آیا شما هم میتوانید عواملی که شیوه تجارت شما را معکوس میکند، تشخیص دهید؟
این همان کاری است که معاملهگران با تجربه انجام میدهند. آنها از شرایط بازار، بهره میگیرند و نه تنها ضرر اولیه را جبران میکنند، بلکه سودی قابل توجه نیز به سود اصلی خود میافزایند.
آیا شما امکان شناسایی اصلیترین فاکتورهای بازار را دارید؟ اقداماتی مانند تغییر در نوع حرکت و قیمتها که با شناسایی روند تغییر آنها سوددهی دور از انتظار نخواهد بود. اگر از چنین امتیازی برخودار باشید، معیارهای روشنی برای تجارت غیرفعال دارید. با این امتیازات احتمال خسارات در آینده بسیار کم خواهد بود.
به خاطر بسپارید که ارزش شما با یک ضرر تجاری مشخص نمیشود؛ حتی اگر این ضرر تجاری بسیار بزرگ باشد. یادتان باشد که شما نقشهای دیگری بیش از یک سرمایهگذار در بورس دارید. یادآوری نقشها به شما کمک میکند که بهتر برای تعادل چرخه معاملات خود گام بردارید.
پس از آن که دوباره به چرخه سرمایهگذاری بازمیگردید، همواره محدودیتهای خود را به یاد داشته باشید. هیچگاه در سرمایهگذاری افراط نکنید و سرعت خود را با سرمایهای که دارید، همگام سازید. این یکی از بهترین راهها برای جبران ضرر در بورس است.
به ضرر خود به چشم یک انگیزه نگاه کنید و مدام با خود تکرار نکنید که در بورس ضرر کردم. این شکست را پلهای برای موفقیت بیشتر و بهتر خود بدانید و در یادگیری مهارتهای جدید تلاش کنید. یادتان باشد که با چه هدفی وارد بورس شدید. مطمئن باشید این مهارتها، انگیزهای قوی برای ادامه تجارت شما خواهند بود.
درست مانند ورزشکاران حرفهای عمل کنید. بهترین ورزشکاران با شناخت ضعفهای خود هیجانزده میشوند. آنها از ضعف خود به عنوان یک کاتالیزور برای بهبود موقعیتشان استفاده میکنند.
حال که تمام اقدامات لازم را برای بازیابی انجام دادهاید، قدرتمندتر از قبل به تجارت خود بازگردید. شما از نظر ذهنی قویتر و آمادهتر از قبل خواهید بود. ضرر خود را رها کنید و هدفهای بزرگتری را در ذهن بپرورانید. این هدفها شما را با سرعت بالایی به جلو هل میدهند.
آنهایی که میگویند در بورس ضرر کردم، باید به یاد داشته باشند که داشتن یک برنامه قوی برای بازگشت به عرصه سرمایهگذاری از ضرر آنها بسیار مهمتر است. سود و زیان بخشی از معاملات بازار سهام هستند. بهترین قسمت از معاملات روزانه یک سرمایهگذار خوشبینی و امید او است. امیدواریم که اقدامات مطرح شده در این مقاله برای بازیابی و جبران ضرر در بورس شما موثر باشند.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چرا در بورس ضرر میدهیم؟ چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال چرا در بورس ضرر میدهیم؟ است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
دیدگاه شما