خرید و دانلود کتاب معامله گر با انضباط
مارک داگلاس در کتاب معاملهگر با انضباط، تجربیات خود در زمینۀ معاملهگری، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو میکند.
شما در کتاب معاملهگر باانضباط (The Disciplined Trader) میآموزید که چطور اعتماد به نفس خودتان را در عرصه تجارت بالا ببرید، نظم و دقتتان را افزایش دهید و از محیطهای خارجی و داخلی ذهنتان نیز استفاده کنید. مارک داگلاس (Mark Douglas) مسائلی که از ذهن نشأت میگیرند را از عوامل اصلی جهت رقابت انضباط در معامله گری در بازار میداند.
تنوع در مبادلات، به روزرسانی قراردادها، اطلاعرسانی دقیق و سریع، خدمات مشاورهای پیشرفتهتر، گوناگونی کتابها و نشریات مربوطه و پیشرفت روزبهروز نظامها در زمینۀ تحلیل فنی و نظارتِ تخصصی به کمک نرمافزارهای کامپیوتری، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند، که همۀ اینها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آنها را تسهیل میبخشند.
گزیده کتاب معامله گر با انظباط
از همان سال 1982 که نوشتن این کتاب را شروع کردم، معامله هایی داشتم که تا به امروز در همهی جهات ، رشد قابل توجهی داشته اند. تنوع در مبادلات ، به روزرسانی قراردادها ، اطلاع رسانی دقیق و سریع ، خدمات مشاورهای پیشرفتهتر، گوناگونی کتاب ها و نشریات مربوطه ، و پیشرفت روزبه روز نظامها در زمینهی تحلیل فنی و نظارت تخصصی به کمک نرم افزارهای کامپیوتری ، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند. که همه اینها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آنها را تسهیل می بخشند. اما بر خلاف تمام این عناصر، خدماتی که در این حوزه ارائه میشوند واقعیتی اجتناب ناپذیر را روایت می کنند.
خرید کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
نویسنده : حمید حسام
کتاب مهاجر سرزمین آفتاب، روایتگر خاطرات "کونیکو یامامورا" (سبا بایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران است. کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» با 248 صفحه، خاطرات این بانوی مشرق زمینی را در ده بخش روایت میکند.
قسمت آخر کتاب هم شامل عکسها و اسنادی است که معمولا جزو بخشهای جذاب اینگونه کتابهاست و ناگفتههای زیادی در دل دارد.
روانشناسی معامله گری چیست؟
رکنا: مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.
به گزارش رکنا، روانشناسی معامله گری به احساسات و وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در معاملات کمک می کند. روانشناسی معامله گری جنبه های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان می دهد که بر اقدامات تجاری آنها تأثیر می گذارد. این روانشناسی می تواند به اندازه سایر ویژگی ها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملات مهم باشد. نظم و انضباط و ریسک پذیری دو مورد از حیاتی ترین جنبه های روانشناسی معاملات هستند زیرا اجرای این جنبه ها توسط یک معامله گر برای موفقیت طرح معاملاتی او حیاتی است. ترس و طمع معمولاً با روانشناسی معاملات مرتبط است، در حالی که چیزهایی مانند امید و پشیمانی نیز در رفتار معاملاتی نقش دارند.
درک روانشناسی معامله گری
مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه انضباط در معامله گری طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.
روانشناسی معامله گری یا روانشناسی تجارت می تواند با چند احساس و رفتار خاص مرتبط باشد که اغلب کاتالیزورهای معاملات بازار هستند. توصیفات مرسوم رفتارهای هیجانی در بازارها، بیشتر معاملات هیجانی را به حرص یا ترس نسبت می دهند.
حرص و طمع را می توان به عنوان میل بیش از حد به ثروت در نظر گرفت، آنقدر زیاد که گاهی عقلانیت و قضاوت را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، این توصیف سرمایه گذاری الهام گرفته شده از حرص یا تجارت غیرمنطقی، فرض می کند که احساسات طمع می تواند معامله گران را به سمت انواع رفتارهای غیرصحیح سوق دهد. این رفتارها و اقدامات ممکن است شامل انجام معاملات با ریسک بالا، خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن، یا خرید ارز دیجیتال بدون تحقیق در مورد سرمایه گذاری اساسی باشد.
علاوه بر این، طمع ممکن است سرمایه گذاران را ترغیب کند که در معاملات سودآور بیش از حد مطلوب، باقی بمانند و در تلاش برای برداشتن سود اضافی یا گرفتن موقعیت های سوداگرانه بزرگ باشند. طمع در مرحله نهایی بازارهای صعودی، زمانی که حدس و گمان بیداد می کند و سرمایه گذاران احتیاط را کنار می گذارند، آشکارتر است.
در مقابل، ترس باعث می شود معامله گران به دلیل نگرانی از ضررهای زیاد، موقعیتهای خود را زودتر ببندند یا از ریسک کردن خودداری کنند. ترس در بازارهای نزولی قابل لمس است و این یک احساس قوی است که می تواند باعث شود معامله گران و سرمایه گذاران با عجله برای خروج از بازار غیرمنطقی عمل کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل می شود که به طور کلی باعث فروش قابل توجهی در بازار می شود.
تحلیل تکنیکال
روانشناسی معامله گری اغلب برای تحلیلگران فنی و تکنیکالی مهم است که بر روی تکنیک های نمودارسازی تکیه می کنند تا تصمیمات تجاری خود را هدایت کنند. نمودارهای امنیتی می تواند طیف گسترده ای از بینش ها را در مورد یک حرکت امن ارائه دهد. در حالی که تکنیک های تجزیه و تحلیل فنی و ترسیم نمودار که می توانند در تشخیص روند فرصت های خرید و فروش مفید باشند، نیاز به درک و شهود برای حرکت های بازار دارد که از روان شناسی معامله گری سرمایه گذاران ناشی می شود.
موارد متعددی در نمودارهای فنی و تحلیل های تکنیکال وجود دارد که در آن یک معامله گر باید نه تنها به دانش تحلیل نموداری تسلط داشته باشد، بلکه به دانش خود در مورد امنیتی که دنبال می کند و شهود خود برای تأثیر عوامل گسترده تر بر بازار نیز تکیه کند. معامله گرانی که توجه زیادی به تأثیرات جامع قیمت، نظم و انضباط و اطمینان دارند، روانشناسی معاملاتی متعادل تری را نشان می دهند که معمولاً به موفقیت آن ها کمک می کند.
مالی رفتاری
بخشی از روانشناسی معامله گری این است که بفهمیم چرا افراد در بازار یا سایر مسائل پولی تصمیمات غیرمنطقی می گیرند. مالی رفتاری زیرشاخه ای از اقتصاد رفتاری است که تأثیرات روانی و سوگیری هایی را ارائه می دهد که بر رفتارهای مالی سرمایه گذاران و متخصصان مالی تأثیر می گذارد. علاوه بر این، تأثیرات و سوگیری ها می تواند منشأ تبیین انواع ناهنجاری های بازار، به ویژه ناهنجاری های موجود در بازار سهام، ارزهای دیجیتال و . مانند افزایش یا کاهش شدید قیمت دارایی باشد.
مالی رفتاری معمولاً شامل مفاهیم زیر است:
حسابداری ذهنی: حسابداری ذهنی به تمایل افراد به تخصیص پول برای اهداف خاص اشاره دارد.
رفتار گله: رفتار گله بیان می کند که افراد تمایل دارند رفتارهای مالی اکثریت گروه (گله، توده) را تقلید کنند. گله داری در بازار به دلیل پشت سرگذاشتن ها و فروش های چشمگیر بدنام است.
شکاف عاطفی: شکاف عاطفی به تصمیم گیری براساس احساسات شدید یا فشارهای عاطفی مانند اضطراب، خشم، ترس یا هیجان اشاره دارد. احساسات اغلب یک دلیل کلیدی برای انتخاب های غیر منطقی و منطقی افراد هستند.
لنگر انداختن: لنگر انداختن به ضمیمه کردن یک سطح هزینه به یک مرجع خاص اشاره دارد. شامل هزینه های مداوم براساس سطح بودجه یا منطقی سازی هزینه ها براساس ابزارهای رضایت بخش مختلف.
در لنگر انداختن فرد ایده ها و پاسخ های اولیه خود را بر یک نقطه از اطلاعاتش استوار می کند و تغییراتی را براساس آن نقطه شروع ایجاد می کند. در این حالت شخص از یک عدد یا مقدار هدف خاص به عنوان نقطه شروع استفاده می کند که به عنوان لنگر شناخته می شود و متعاقباً آن اطلاعات را تا رسیدن به یک مقدار قابل قبول در طول زمان تنظیم می کند. البته اغلب، این تنظیمات ناکافی و بسیار نزدیک به لنگر اصلی هستند و زمانی که لنگر بسیار متفاوت از پاسخ واقعی باشد، مشکل ایجاد می کند.
خود اسنادی: خود اسنادی به تمایل به انتخاب براساس اعتماد بیش از حد به دانش یا مهارت خود اشاره دارد. انتساب به خود معمولاً از یک استعداد ذاتی در یک منطقه خاص سرچشمه می گیرد. در این دسته، افراد تمایل دارند دانش خود را بالاتر از دیگران رتبه بندی کنند، حتی زمانی که به طور عینی کوتاهی می کنند.
درک ترس
وقتی معامله گران اخبار بدی درباره یک دارایی خاص یا به طور کلی در مورد اقتصاد دریافت می کنند، طبیعتاً می ترسند. آنها ممکن است بیش از حد واکنش نشان دهند و احساس کنند مجبور هستند دارایی های خود را نقد کنند، پول نقد داشته باشند و از ریسک کردن بیشتر خودداری کنند. اگر این کار را انجام دهند، ممکن است از ضررهای خاصی جلوگیری کنند اما ممکن است برخی از دستاوردها را نیز از دست بدهند.
معامله گران باید بدانند ترس چیست: یک واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده. (تهدیدی برای پتانسیل سود آنها)
کمی کردن ترس ممکن است کمک کننده باشد. معامله گران باید در نظر داشته باشند که از چه چیزی می ترسند و چرا از آن می ترسند. اما این تفکر باید قبل از خبر بد رخ دهد، نه در وسط آن. ترس و طمع دو احساس درونی هستند که باید کنترل شوند.
با فکر کردن از قبل، معامله گران می دانند که چگونه رویدادها را به طور غریزی درک می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند و می توانند از پاسخ احساسی عبور کنند. البته این کار آسانی نیست اما برای سلامت پرتفوی یک سرمایه گذار ضروری است نه صرفا خود سرمایه گذار.
غلبه بر طمع
یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که می گوید "خوک ها را سلاخی می کنند." این عادتی است که سرمایه گذاران حریص دارند که به مدت طولانی در یک موقعیت برنده باقی می مانند تا آخرین افزایش قیمت را ببینند اما غافل از اینکه دیر یا زود، روند معکوس می شود و حریصان گرفتار می شوند.
غلبه بر طمع آسان نیست. این احساس غالباً براساس غریزه برای بدست آوردن کمی سود بیشتر است. یک معامله گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک برنامه معاملاتی مبتنی بر تفکر منطقی، (نه هوس یا غرایز)، توسعه دهد.
تنظیم قوانین
یک معامله گر باید قوانینی را ایجاد کند و در هنگام بروز بحران روانی از آنها پیروی کند. دستورالعمل هایی را براساس میزان تحمل ریسک/پاداش خود برای زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن تنظیم کنید. یک هدف سود تعیین کنید و یک توقف ضرر ایجاد کنید تا احساسات را از فرآیند خارج کنید.
علاوه بر این، ممکن است تصمیم بگیرید که کدام رویدادهای خاص، مانند انتشار سود مثبت یا منفی، باید باعث تصمیم گیری برای خرید یا فروش دارایی شود.
عاقلانه است که محدودیت هایی برای حداکثر مقداری که می خواهید در یک روز برنده شوید یا ببازید تعیین کنید. اگر به حد سود رسیدید، پول را بردارید و خارج شوید. اگر ضررهای شما به یک عدد از پیش تعیین شده رسید، خارج شوید و معامله را ادامه ندهید. در هر صورت، شما زنده خواهید ماند تا یک روز دیگر معامله کنید.
» شیوه صحیح معامله گری در بورس
اینکه چگونه معامله گری کنیم و چگونه به این نتیجه برسیم که معامله گری به کسب سود در هر معامله ای خلاصه نمی شود، خود نیازمند یادگیری در خصوص درک حقیقت معامله گری است. مطلب پیش رو به دنبال روشن سازی از این ابهامات است.
فرهنگ سازی بورس: حقیقت تلخ و دردناک معاملهگری این است که نتیجه هیچکدام از معاملات قطعی نیست. در واقع معاملهگری به احتمالات و خصوصا به یادگرفتن اندیشیدن در احتمالات برمیگردد. مارک داگلاس
انسانها وقتی وارد بازاری غیرقابلکنترل میشوند، با نوعی آشفتگی و ناهماهنگی شناختی مواجه میشود. وقتی شرایط آنطور که میخواهیم یا انتظار داریم پیش نمیروند، باعث نگرانی، عصبانیت یا ناراحتی میگردند؛ به همین علت در معامله هم نمیتوانیم از هیچ معاملهای، انتظار نتیجه خاصی را داشته باشیم چون در این صورت، اگر نتیجه حاصله، با انتظاراتتان همخوانی نداشته باشد، شما موجی احساسی از احساسات منفی را به وجود میآورد که منجر به بروز اشتباهات سنگینی در معاملاتتان خواهد شد و درنهایت، حساب معاملاتیتان را زیانده خواهد ساخت
هر معاملهای نتیجهای تصادفی دارد. وقتیکه توانستید غیرقطعی بودن لبهها و منحصربهفرد بودن لحظات را بهدرستی درک کنید، نگرانی و اضطرابتان فروکش خواهد کرد مارک داگلاس
لبه همان استراتژی عاملاتی است که احتمال وقوع حالتی را بر حالت دیگر ارجحتر میبینید. هر معاملهای که انجام میهید، کاملا مستقل و جدا از معامله قبلی یا معامله بعدیتان خواهد بود. این حقیقت، مبنا و اساس درک اهداف سود و دلیل دردسرساز شدن آنها برای معاملهگران است. به عنوان مثال: اکثر افراد شدیدا اعتقاددارند که اگر آخرین معاملهشان، نتیجهای قطعی داشته است و شرایط فعلی معاملهشان همانند همان معامله قبلی است، پس باید انتظار نتیجهای دقیقا یا نسبتا مشابه را داشته باشند! اما این تفکر، احتمالا ریشه شروع مشکلاتشان است.
مارک داگلاس دراینباره گفته است نتیجه هر معامله نامشخص و البته تصادفی است.
درک اینکه وقتی تکتک معاملات نتیجهای تصادفی دارند، چطور میتوان در این بازار سود کسب کرد دشوار است؛ چون انگار با آنچه در بازار میبینیم در تضاد است؛ معاملهگرانی را در بازار میبینم که مرتبا در بازار سود میکنند و میدانیم که چنین چیزی غیرممکن نیست. شما باید بهطور همزمان، دو نگاه و درک متفاوت از مقوله معاملهگری در ذهنتان داشته باشید؛ دو نگاهی که کاملا با یکدیگر در تضاد است. اولین مورد، این است که چنان چه بهصورت مستمر به استراتژی معاملاتیتان بچسبید، میتوانید بهطور دائم از بازار سود کسب کنید. برداشت دوم نیز این است که شما نمیتوانید بازار را کنترل کنید و هر معاملهای نتیجهای تصادفی و مستقل از نتیجه معاملات دیگر دارد.
برای به دست آوردن سود در بازار سرمایه، از یک نتیجه بهظاهر تصادفی در هر معامله باید استراتژی یا لبه معاملاتیتان را بهصورت مستمر در یک سری از معاملات پیاده کنید و همینجاست که بحث نظم و انضباط در معاملهگری مطرح میشود.
وقتیکه معاملهای در بازار سهام انجام میدهم، تنها انتظاری که دارم، حصول نتیجه است و بس. مارک داگلاس
تنها انتظاری که باید داشته باشید این است که اگر از استراتژی معاملاتیتان در طی زمان کافی پیروی کنید و البته با فرض اینکه استراتژی کارا و صحیحی را در پیشگرفته باشید، درنهایت، سود خواهید کرد.
به عنوان مثال: یک فروشنده ماشین را در نظرتان تصور کنید. این فروشنده نمیداند که خریدار، کدام ماشین را میخرد یا حتی اصلا اقدام به خریدی میکند یا خیر؛ درنتیجه، هیچ انتظار خاصی از افراد مختلف ندارد. هر بار که این فروشنده به مشتریان در انتخاب ماشین مناسب کمک میکند، در حال پذیرفتن یک نوع ریسک است زیرا وی، وقتش را صرف مشتری میکند که ممکن است هیچ بازده ای از آن عایدش نشود؛ البته به همان نسبت، یک سود خوب و عالی هم در دل این موقعیت برای وی نهفته است.ما به دلیل عدم کنترل بر بازار، تنها میتوانیم روی استراتژی یا لبه معاملاتیمان بهعنوان بهترین تکنیک مدیریت معاملات حساب کنیم؛ با اتکا به این تکنیک و استمرار در این راه، میتوانیم نتیجهی این عدم کنترل را به نفع خودمان تغییر دهیم.
بعد از انجام معامله، هرگز نمیدانیم که چقدر سود یا ضرر خواهیم کرد؛ پس باید با آگاهی از این مسئله، معاملاتمان را مدیریت کنیم. معاملهگر نمیداند که بازار تا کجا بهپیش میرود یا اینکه آیا روند معکوسی در پیش خواهد گرفت یا خیر. تنها چیزی که میداند این است که سطوح کلیدی چارت، لبه معاملاتی وی است و باید آن را بارها و بارها تکرار کند تا در طی زمان، به سود برسد. این انضباط در معامله گری معاملهگر در حال پذیرش ریسک بازار است اما درعینحال، فرصتی برای کسب سود نیز در اختیار دارد.در هر معاملهای انتظاری تصادفی وجود دارد.
تأثیر روانشناسی معامله گری بورس در سیستم معاملات
معاملات سودآور منسجم، تنها در سه مورد ساده خلاصه میشود. این سه مورد عبارتند از: روانشناسی معامله گری بورس ، سیستم معاملات و مدیریت ریسک و پول.
روانشناسی معامله گری بورس نیز از سه اصل بزرگ تشکیل شده است:
که در این بین روانشناسی معامله گری بورس دارای اولویت است، زیرا جهت اطمینان از تبعیت کردن از دو مورد دیگر ضروری است. در صورت عدم پیروی از آنها، یک سیستم خوب و قوانین مدیریت پول ارزش محدودی پیدا میکند.
وقتی که از روانشناسی معامله گری بورس پیروی میکنید میتوانید نظم، اطمینان و ثبات را داشته باشید و در نتیجه بیشترین بهره را از قوانین و سیستم معاملاتی خود میبرید.
دوام آوردن در سیستم معاملات برای مدت زمان طولانی، بدون داشتن اعتماد به سیستم تقریباً غیرممکن است. شاید یک معاملهگر بتواند با نظم و انضباط بر سیستم معاملاتی خود تمرکز یابد، و حتی ممکن است بتواند برای مدتی به آن پایبند باشد، اما اغلب با نخستین متضرر شدن این اعتماد از بین میرود.
زمانی که معاملهگر دچار ضرر و زیان میگردد، مخصوصاً آن دسته از معاملهگرانی که اعتماد چندانی به استراتژی معاملاتی خود ندارند، وسوسه انحراف از استراتژی بسیار قوی خواهد بود. وقوع ضرر در هر زمان دیگر، حتی در صورتی که این ضرر ناشی از انحراف از استراتژی باشد، میتواند سبب کاهشایمان به استراتژی گردد. معمولاً در این شرایط، احتمال ظهور تردیدها، ترس و اضطراب زیاد خواهد بود.
از این رو اگر یک معاملهگر با چنین وضعیتی مواجه شود، چه کاری بایستی جهت اجتناب از این وضعیت یا اصلاح آن انجام دهد؟
خیلی از روانشناسیهای بازار ناشی از انتظارات و واقعیات است. از این رو، هنگامی ناامیدی حاصل میشود که انتظارات توسط واقعیت برآورده نشوند. در صورتی که شخص از انتظارات خود آگاه نباشد، در آن حالت استرس و اضطراب آغاز میشود.
زمانی که فرد از انتظارات خود و آنچه که باید انجام دهد، آگاه است، اطمینان و اعتماد حاصل میشود. بدترین حالت وقتی است که نقطه مرجع اصلی، ضررهای دردناک اخیر باشد، و همچنین در مواردی که مسائل خیلی مبهم به نظر میآیند، اطمینان به آنها اندکی دشوار خواهد بود.
با توجه به اینکه، انجام معاملات میتواند فعالیتی توأم با ضرر و زیان باشد، از این رو بهترین راه برای ایجاد اطمینان این است که روشی جهت آگاهی از انتظارات خود از استراتژی معاملات داشته باشیم. راه تحقق این امر چیست؟
معاملهگر میتواند از طریق تجزیه و تحلیل استراتژی و بررسی معیارهای آن، به آنچه که واقعاً قابل انتظار بوده و همچنین چیزی که غیر ممکن است، دست یابد. معیارها انضباط در معامله گری میتوانند یک دید واقع بینانه و سنجیده شده از قابلیتها و محدودیتهای یک استراتژی را به نمایش بگذارند و به ویژه به بررسی تعداد معاملات زیان بخش در یک دوره سوددهی بپردازند.
مهمترین مزیت روانشناسی بازار که میتوان به آن اشاره نمود، این است که اعداد و ارقام حاصل از تجزیه و تحلیل، همه چیز را در چشماندازی جای میدهد که مانع از ایجاد استرس و تردید شده و برقراری نظم و انضباط را خیلی آسانتر میکند.
پس از دستیابی به این هدف، معاملهگر باید اقدام به پیگیری معیارهای خود نموده تا از ثبات و بهبود مستمر اطمینان حاصل کند. معمولاً وقتی که معاملهگران به تجزیه و تحلیل سیستم معاملات خود و ردیابی معیارهایشان عادت میکنند، پیشرفتهای بزرگی را در این زمینه تجربه خواهند کرد.
اعتماد، نظم و سازگاری را میتوان از جمله نتایج طبیعی این فعالیت دانست و اغلب شروع این کار، نقطه عطفی در مشاغل بسیاری از معاملهگران محسوب میگردد.
بنابراین به عنوان بخشی از روانشناسی معامله گری بورس، حیاتی و مهم است که به تجزیه و تحلیل صحیح معیارها بپردازیم، چرا که شبیهسازی تنها میتواند به میزان محدودی کمککننده باشد.
روانشناسی بازار فارکس | اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
با توجه به افزایش روز انضباط در معامله گری افزون توجهات به بازارهای موازی همچون فارکس و رمزارزها، داشتن اطلاعات کافی در خصوص این بازارها امری ضروری است. معامله کردن در این بازارها یکی از سختترین شغلهاست که با فراز و فرودهای بسیاری همراه است. شاید تاکنون درباره افرادی که در بازار فارکس فعالیت کرده و به سود زیادی رسیدهاند و یا افرادی که ضرر و زیان زیادی را در آن متحمل شدهاند، شنیده باشید. علت اصلی این موفقیت و شکستها را میبایست در آگاهی و تجربه افراد نسبت به این بازار جستجو نمود.
بر این اساس، پیش از اینکه وارد بازار فارکس شوید و معاملات خود را آغاز کنید، بهتر است ابتدا پیشنیازهای اساسی معامله و روانشناسی معاملهگری (Trading Psychology) فارکس را به خوبی بدانید. آگاهی از اصول روانشناسی فارکس به اندازه تمام اطلاعات، استراتژیهای ورود و خروج، مدیریت سرمایه و تجزیه تحلیلهایی که برای یک معامله سودآور به آن نیاز دارید، اهمیت دارد که انضباط در معامله گری در مقاله حاضر به آن پرداخته میشود.
فارکس چیست؟
فارکس از کنار هم قرار گرفتن حروف ابتدایی دو عبارت Foreign و Exchange به معنای بازار تبادل ارزهای خارجی تشکیل شده است. در این بازار افراد به معامله ارزهای خارجی با یکدیگر میپردازند. نحوه معامله به صورت جفتارز مثلاً (EUR/USD) است که در واقع نرخ برابری یورو در برابر دلار آمریکا میباشد. بر این اساس، به صورت گردشی وقتی شما ارزی را میخرید، در همان لحظه ارز دیگری را فروختهاید.
یکی از جذابیتهای این بازار فعالیت 24 ساعته آن طی پنج روز هفته (دوشنبه تا جمعه) میباشد. همچنین در اختیار قرار دادن اهرمهای بالای معاملاتی بر روی موجودی حسابها، امکان جذاب دیگری است که میتوان از آن بهرهمند شد. علاوه بر موارد ذکر شده، گستردگی جفتارزهای قابل معامله و نیز امکان باز کردن پوزیشنها در هنگام صعود (Buy) و نزول (Sell)، میتواند قابلیت سودآوری این بازار را به حداکثر برساند.
اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
به طور معمول آغاز کردن هر فعالیت تا رسیدن به نتیجه مطلوب، با رنج و سختی همراه است. اگر ابعاد مختلف کاری که میخواهید انجام بدهید را به خوبی بشناسید آموزشهای لازم را دریافت کرده باشید، با سرعت بیشتر و خطای کمتری به موفقیت انضباط در معامله گری دست خواهید یافت.
بنابر نظر عموم تریدرهای خبره این بازار، تصور اینکه با معامله در فارکس بدون داشتن دانش کافی، میتوان در مدت زمانی کوتاه به ثروتی هنگفت دست یافت، امری نادرست میباشد. هرچند که این بازار قادر است تا سود زیادی را در مدت کوتاهی نصیب شما کند، اما بدیهی است که تداوم این سودها نیازمند آشنایی کامل با آن و تسلط بر اصول روانشناسی بازار است.
شاید افراد مبتدی در هنگام شروع با موفقیتهایی رو به رو شوند، اما بدون شک این موفقیتها، تا زمانی که به طور کامل آموزشهای لازم را دریافت نکنند، دوام چندانی نخواهد داشت. در واقع یک شبه نمیتوان ره صد ساله را طی کرد. رسیدن به اهداف، مستلزم صبر و یادگیری مداوم و داشتن تسلط بر هیجانات و کنترل احساسات میباشد.
5 اصل اساسی در روانشناسی بازار فارکس
سرمایهگذاران برای کسب سود بیشتر و رسیدن به اهداف خاصی که در نظر دارند، نیازمند شناخت کامل روانشناسی بازار هستند. معاملهگران در هر لحظه باید به نگه داشتن یک پوزیشن، بستن آن و یا تصمیم به باز کردن پوزیشن جدید فکر کنند. همه این موضوعات میتوانند افکار معاملهگران و تصمیمات آنها را تحت تأثیر قرار دهند. برای اینکه یک تریدر بتواند رفتار بازار را سریعتر پیشبینی کند، بهتر است درک کاملی از روانشناسی بازار فارکس داشته باشد. بر این اساس، در ادامه، 5 اصل مهم روانشناسی فارکس که تسلط بر آن کمک شایانی به بهبود روند معاملات در این بازار خواهد نمود، مورد بررسی قرار میگیرد.
1.اهداف و تصمیمات خود را ارزیابی کنید
معاملهگران معمولاً به دلیل عدم داشتن مهارتهای روانشناختی مناسب و کنترل احساسات خود، دست به معاملاتی میزنند که اغلب منجر به ضرر و زیان میشود. برای اتخاذ یک پوزیشن درست باید مهارت تصمیم گیری را بیاموزید. این مهارت با کسب تجربه در افراد بهتر میشود. ابتدا باید هدف خود را مشخص کنید. سپس با جمعآوری اطلاعات ضروری و بررسی آنها و عواقبی که تصمیم شما در پی خواهد داشت، بهترین تصمیم را اتخاذ کنید. در این راه باید استراتژی درستی داشته باشید تا ذهن شما را در یک مسیر صحیح قرار دهد و به تصمیماتتان لطمه نزد. با تصمیمگیری صحیح که منشا آن یک استراتژی مناسب است، میتوانید در بازار فارکس موفقتر عمل کرده و روی ارزیابیهای خود سرمایهگذاری کنید.
2.کنترل احساسات خود را بدست بگیرید
یکی از موارد مهم در روانشناسی بازار فارکس، کنترل احساسات است. احساسات کنترلنشده مانند ترس میتواند منجر به شکست شما شود. ترس باعث ازدست دادن فرصتها میشود. اگر پولی که برای معامله به فارکس تزریق کردهاید، همه یا بخش اعظمی از پول شماست و در واقع توانایی از دست دادن آن را ندارید، ممکن است به راحتی در این راه شکست بخورید و پول زیادی ازدست بدهید. پس از گرفتن قرض و وام برای معامله کردن پرهیز کنید.
هر گونه احساسات شدید، حتی با یک دید کاملاً مثبت، میتواند باعث بروز اشتباه شود. بازار فارکس پیچیدهتر از آن چیزی است که گمان میکنید. نباید مانند یک قمارباز به راحتی ریسک کنید. در زمان معامله باید آرامش خود را حفظ کرده و به خوبی بازار را بررسی کرده باشید. استرس و پشیمانی ذهن شما را به مرور خسته میکند. تمام ذهن خود را روی سود یا ضرر حاصل از یک معامله قرار ندهید و نتیجه را بصورت کلان ببینید. هیچ راهی وجود ندارد که با تکیه بر آن بتوان گفت یک معامله قطعاً سود ده است. بنابراین بر روی استراتژی خود تمرکز کنید و نقاط ضعف و قوت خود را بیابید. ممکن است اکنون نتیجهای نگیرید، اما با گذشت زمان و کسب تجربه، از میزان اشتباهات شما کاسته شده و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.
3.تمرین را فراموش نکنید
تمرین کردن باعث میشود که شما حرکات بازار را بهتر بشناسید و عادات خوب ترید کردن را در خود پرورش دهید. بازار فارکس این امکان را به شما میدهد که به صورت دمو، بدون اینکه سرمایه خود را به خطر بیندازید، برای یادگیری بیشتر معامله کنید. معامله با حساب دمو به شما کمک میکند تا تمرین کنید و اصول و مهارتهای معاملهگری در بازار را فرا بگیرید. اگر مبتدی هستید از معامله به صورت دمو غافل نشوید و پس از آن سرمایهگذاری را با مبالغ کم آغاز کنید.
باید استراتژی مناسبی را با در نظر گرفتن هدف سرمایهگذاری، بازه زمانی معامله و تعیین حد سود و ضرر بیابید. به استراتژیها و تحلیل های خود پایبند باشید. اگر به هدفی که میخواستید رسیدید، سود خود را گرفته و از آن خارج شوید. کسانی که برای رسیدن به سود بیشتر همه چیز را رها کرده و طمع میکنند، غالباً موفق نمیشوند. زیرا طمع جایی در بازار فارکس ندارد.
4.اعتماد به نفس بیش از حد ممنوع
داشتن اعتماد به نفس در هنگام معاملات در بازار فارکس، بسیار ضروری است. این اعتماد به نفس زمانی به شما کمک میکند که به استراتژی خود پایبند باشید. اگر با نظم و انضباط، تحلیلهای خود را دنبال کنید به موفقیت خواهید رسید. اعتماد به نفس بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر موفقیتهای قابل توجهی کسب کرده و سرخوش از این موفقیتها بدون رعایت کامل استراتژی خود دست به معاملاتی با ریسک بالا میزند. از آنجایی که بازار پیچیده و غیر قابل پیشبینی است، این ریسک کردن ممکن است ضررهای زیادی را تحمیل کرده و باور معاملهگر برای موفقیت را به شدت کاهش دهد.
5.صبور باشید و از طمع دور بمانید
اینکه در بازار فارکس میتوان سود زیادی بدست آورد، شایعه نیست، اما بیصبری و هیجانی عمل کردن هم باعث میشود که شما ضرر کنید. برخی از کاربران وقتی ضرر میکنند، بلافاصله روحیه خود را از دست میدهند. در این شرایط یا میخواهند با معاملات سنگین از بازار انتقام بگیرند یا اینکه این کار را به طور کلی کنار بگذارند. این تصور نیز که باید برای رسیدن به موفقیت هر روز معامله کنید، اشتباه است. معاملات پی در پی باعث تصمیمگیریهای هیجانی میشود. یعنی با رسیدن به مقدار کمی سود یا ضرر دست به فروش و خرید میزنند و در نتیجه به آن هدفی که در نظر دارند، نرسیده و ناامیدی وجودشان را فرا میگیرد.
شما میتوانید تنها با یک معامله درست در طول هفته به آن سودی که در انتظارش بودید، دست پیدا کنید. صبور باشید و با تسلط بر خود، اشتباهاتتان را بیابید. از همان ابتدای خرید متناسب با تایم فریم ورودتان، ذهن خود را برای مدت زمان معینی آماده نگهداری پوزیشن کنید. برای رسیدن به نتیجه مطلوب به تجزیه و تحلیلهایتان ادامه دهید تا تسلط بیشتری برمعاملات خود داشته باشید.
جمعبندی
بازار فارکس، یک بازار جهانی 24 ساعته است که کاربرانی از سراسر جهان از جمله بانکهای بزرگ در آن فعالیت دارند. این بازار هیجانات زیادی دارد و تنها با انضباط در معامله گری چند کلیک میتوان میلیونها دلار پول بدست آورد. همین امر شما را برای فعالیت در این بازار وسوسه میکند.
برای موفقیت در این بازار ابتدا باید کاملاً با آن آشنا شده و فارکس را مانند یک کسبوکار جدی بگیرید. همانطور که درباره روانشناسی بازار فارکس صحبت کردیم، شما باید بر افکار و احساساتتان مسلط باشید تا بتوانید به درستی معامله کنید. یک ذهنیت مثبت بسازید و با هر ضرر و زیانی زانوی غم بغل نگیرید. نتیجه را بر اساس برآیند معاملاتتان ارزیابی کنید و نه تنها بر اساس سود یا ضرر یک معامله!
بهترین منبع برای شناسایی عادتهای انضباط در معامله گری روانشناسی یک تریدر، خود اوست و جایی که این عادات در آن مکتوب شده، تاریخچه معاملاتش میباشد. با مراجعه به تاریخچه میتوان معاملات را آنالیز کرده و نقاط ضعف و قوت خود را بیابيد. بررسی تاریخچه معاملات یک راهکار برای جلوگیری از رفتارهای هیجانی و احساسی است.
افکارتان را متمرکز کنید. اعتماد بنفس بیش از حد و طمع، شما را از رسیدن به اهدافتان بازمیدارد. در مقابل، عدم خود باوری و نداشتن اعتماد بنفس، باعث میشود که در بازار بزرگ فارکس از رقبای خود جا بمانید. شما برای موفقیت، به پیروزیهای بزرگ و هیجانانگیز نیازی ندارید، بلکه به یک استراتژی منسجم نیاز دارید که همواره به آن پایبند بمانید. نباید انتظار داشته باشید که بازار همیشه به سمت مطلوب شما حرکت کند. باید برای شرایط مختلف بازار استراتژیهای مختلفی داشته باشید، تا زمانی که در یک وضعیت جدید قرار گرفتید بتوانید به بهترین نحو با آن مواجه شوید.
دیدگاه شما