حرکت قیمت در جهت روند


توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته می‌شود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیح‌تر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.

حرکت قیمت در جهت روند

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در فارکس توسط کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن حرکت قیمت در جهت روند را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

نحوه تشخیص روند در تحلیل سهام

تشخیص روند سهام؟ کاربرد خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

بررسی روند در تحلیل تکنیکال

با بررسی خط روند می توان انتظارات سهامداران را نسبت به گذشته قیمت‌ها و تغییرات سطوح حمایت و مقاومت مشاهده کرد. خط روند یک روش نموداری است که به ازای روند هر یک سهم، در آن‌ یک خط به نمودار اضافه می شود. خط روند یک مفهوم تکنیکال برای تشخیص جهت حرکت بازار و کمک به تحلیل آن است که برای رسم این خط به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم. خط روند را با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم می کنند. یکی از دلایل استفاده از این خط ها حذف نوسان‌های قیمتی از تحلیل، نشان دهنده حرکت قیمت به شکل صعودی یا نزولی و مناطق حمایت و مقاومت نیز چگونه است. روند صعودی به عنوان یکسری از موج‌ها و حفره‌های بالارونده تعریف می‌شود و روند نزولی برخلاف آن از موج‌ها و حفره‌های پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موج‌ها و حفره‌هایی است که جهت مستقیم دارند. در آخر می توان به این نتیجه دست یافت که خط روند یا Trend Lineیکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است.

بنابراین با توجه به مطالب فوق می توان گفت که روند به سه جهت تقسیم می شود:

  1. روند صعودی: خط روند صعودی‌‌‌ یا Uptrend از به هم وصل کردن نقاط مینیمم بدست می‌آید.
  2. روند نزولی: خط روند نزولی‌ یا Downtrend از به هم وصل کردن نقاط ماکزیمم بدست می‌آید و در رسم این‌گونه خطوط روند، نمودار پایین خط قرار می‌گیرد.
  3. روند خنثی: روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی می‌باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده‌اند.
حال باید گفت روند به سه دسته نیز تقسیم می‌شود:
  1. روند بزرگ
  2. روند متوسط
  3. روند کوتاه
شکست خط روند:

هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:

حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دو باره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع شکست دروغین میباشد.

هر میزان درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر است.

اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری دارد و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

  • اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین

هر میزان که اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد.

روش های معامله گری در استفاده از خط روند:

به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد است:

در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک می شود تحت شرایطی می تواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.

استفاده از روندها در بازار بورس:

درخصوص هریک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده می کند. اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی برای کسب سود است. زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله حرکت قیمت در جهت روند را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. برای انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب جهت خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد می کند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.

اعتبار روند در بورس:

هرچقدر نموداری دارای روندطولانی‌تری باشد، دارای اعتبار تحلیل بیشتری‌ است. به طور کلی می توان گفت که اعتبار روند در بورس به چند عامل بستگی دارد:

  1. شدت کاهش و یا افزایش قیمت سهم: هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
  2. شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
  3. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
  4. بازه زمانی بررسی سهم

از بهترین اندیکاتور تشخیص روند و اندیکاتور تشخیص تغییر روند می توان به میانگین متحرک های ۲۰ – ۵۰ نام برد که در پکیج های آموزشی بورس بصورت کامل در مورد استفاده از این گونه اندیکاتورها توضیح داده شده است.

البته تشخیص روند با مکدی نیز یک روش معمول در میان معامله گران تازه کار است که ما استفاده از آن را توصیه نمی کنیم.

روش تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت

تشخیص بازگشت و اصالح

همانطور که در درس مربوط به تفاوت اصلاح و ریزش (Reversal) متوجه شدید، گاهی اوقات تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت نسبت به هم کاری دشوار است زیرا ما نمی‌دانیم کدام سقف یا کف اهمیت دارد و باید به چه نکاتی در چارت توجه کنیم تا بهتر آن‌ها را تشخیص دهیم. از طرفی دانستن این موضوع به سودسازی ما کمک بسیار زیادی می‌کند؛ به همین دلیل در این درس به صورت کامل یاد می‌گیرید یک بازگشت را چه در اصلاح (وقتی اصلاح تمام می‌شود، قیمت در واقع از آن نقطه شروع به بازگشت در جهت روند می‌کند) و چه در موارد دیگر تشخیص دهید.

چندین تفاوت اساسی در تشخیص بازگشت قیمت در یک روند بلند‌مدت و اصلاح موقتی قیمت وجود دارد. دلایل اصلی آن در جدول زیر آورده شده است:

اصلاح بازگشت
معمولاً بعد از یک حرکت قوی یا موج حرکتی تشکیل می‌شود. می‌تواند هر زمان رخ دهد!
یک حرکت خلاف جهت کوتاه مدت و موقتی است! یک حرکت قیمتی بلند مدت است!
فاندامنتال (مثل اقتصاد کلان) در آن تأثیری ندارد! فاندامنتال در آن تأثیر دارد که معمولاً باعث سرعت بخشیدن به ریورسال بلند‌مدت می‌شود.
در روند صعودی، تمایل به خرید بیشتر است، پس به احتمال بالاتر قیمت یک رالی صعودی دیگر خواهد داشت. همچنین در روند نزولی، تمایل به فروش بیشتر است پس احتمال حرکت قیمت در جهت روند نزول قیمت بیشتر است. در یک روند صعودی، تمایل بسیار کمی برای خرید وجود دارد که باعث می‌شود قیمت مدام کاهش یابد. در روند نزولی نیز، تمایل خیلی کمی برای فروش وجود دارد که باعث می‌شود قیمت افزایش یابد.

نحوه تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت

روش شماره 1: اصلاح فیبوناچی

حتماً می‌دانید که یکی از معروف‌ترین روش‌های تشخیص اصلاح یا correction، استفاده از اصلاح فیبوناچی است.

در بیشتر موارد، سطوحی که برای ما مهم هستند، درصد‌های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ هستند.(لول ۶۱.۸ را برخی از دوستاران ابزار فیبوناچی، سطح طلایی می‌نامند، زیرا احتمال واکنش قیمت به این سطح بسیار بالا است)

اگر قیمت تمام این سطوح را دانه به دانه بشکند، احتمال یک بازگشت زیاد می‌شود. دقت کنید که باز هم می‌گوییم احتمال، زیرا در بازار مالی همه چیز احتمالات است.

تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت

در مثال بالا، قیمت قبل از آنکه به روند خود ادامه دهد، یک استراحت کرده و تا سطح ۶۱.۸ فیبوناچی اصلاح یا پولبک کرده است.

در لگ بعدی، این اصلاح تا سطح ۵۰ درصد بوده و سپس حرکت ادامه پیدا کرده است.

روش شماره 2: نقاط بازگشتی (pivot points)

روش بعدی برای اینکه تشخیص دهیم آیا قیمت در حال بازگشت است یا خیر، استفاده از نقاط بازگشتی است.

در یک روند صعودی، معامله گران به مناطق حمایت پایین‌تر (S1,S2,S3) نگاه می کنند و منتظر می مانند تا شکسته شود.

در یک روند نزولی ، معامله گران به نقاط مقاومت بالاتر (R1,R2,R3) نگاه می کنند و منتظر می مانند تا شکسته شود.

اگر شکسته شود، می توان انتظار یک بازگشت را داشت! برای کسب اطلاعات بیشتر یا یادآوری مطالب، به دروس نقاط بازگشتی مراجعه کنید!

تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمتروش شماره 3: خطوط روند

آخرین روش، استفاده از خطوط روند است. وقتی یک خط روند اصلی شکسته شود، به احتمال بسیار زیاد یک بازگشت رخ می‌دهد. با استفاده از این ابزار تکنیکالی همراه با الگوهای شمعی ژاپنی، یک تریدر می‌تواند احتمال بالای بازگشت را تشخیص دهد.

تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت

روش شماره ۴: شکستن الگو‌ها

الگوی مثلث

الگوهای تکنیکالی بسیار مهم هستند. وقتی یک شکست در الگوهای بازگشتی رخ بدهد، احتمال وقوع آن نیز به وجود می‌آید. همچنین الگوهای ادامه دهنده نیز برای بررسی اصلاح بسیار پر کاربرد هستن. پس می‌توان نتیجه گرفت که الگو‌های تکنیکالی هم برای تشخیص بازگشت و هم اصلاح کاربرد دارند.

برای تشخیص کامل آن‌ها درس زیر و درس‌های بعدی آن را به دقت مطالعه کنید:

چگونه خود را از بازگشت ناگهانی قیمت حفظ کنیم؟

محافظت از بازگشت قیمت

جالب است که اکثر تریدهای تازه‌کار، اصولی‌ترین روش‌های محافظت از سرمایه را نادیده می‌گیرند. اینکار دقیقاً مثل این است که بگویید من یک شناگر ماهر هستم پس وقتی به دریا می‌روم، نیازی به تدابیر حفاظتی مثل غریق‌نجات یا تیوب ندارم. متاسفانه حتی خیلی از شناگران ماهر در همین دریای خزر خودمان به دلیل این غفلت، جان باخته‌اند.

همانطور که در دریای خروشان، استفاده از تیوب به شما کمک می‌کند غرق نشوید. در بازارهای مالی از جمله فارکس که سرعت نابودی سرمایه می‌تواند بسیار بالا باشد، شما نیاز به تیوب دارید و آن تیوب همان Stop Loss است.

حتی یک اصلاح قیمتی که همه‌جوره روی ادامه دادن روند در آن حساب باز کرده‌اید، می‌تواند بدون هیچ نشانه‌ای تبدیل به یک بازگشت شود. بدین منظور قرار ندادن Stop loss با کمال احترام، یک حماقت است!

همین استاپ لاس بسیار ساده، ترفند‌هایی چون Trailing و Risk Free کردن دارد که اگر روی این ترفند‌ها مسلط شوید، می‌توانید ماکزیمم سود را با ریسک کم انجام دهید.

نتیجه گیری

در حالی که این روش ها برای تشخیص بازگشت‌ و اصلاح قیمت کاربرد دارند، اما تنها راه ممکن نیستند. در پایان هیچ چیزی جای تجربه و دانش را نمی‌گیرد.

با وقت گذاشتن کافی پای چارت، می توانید روشی را که با شخصیت حرکت قیمت در جهت روند معامله گر شما در بازار فارکس مطابقت داشته باشد، به سادگی تشخیص بازگشت و اصلاح قیمت را انجام دهید.

شما مجبور نیستید توسط “یک اصلاح ریز” حساب معاملاتی خود را بسوزانید. لازم نیست همه سودتان دود شود. پس Stop Loss باید برای شما مقدس باشد.

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده حرکت قیمت در جهت روند و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار حرکت قیمت در جهت روند فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به حرکت قیمت در جهت روند صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات حرکت قیمت در جهت روند مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری حرکت قیمت در جهت روند روند خاصی را دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.

تفاوت اصلاح و ریزش (Reversal) در روند چیست؟

تفاوت اصلاح و بازگشت

یادم است در مرداد ماه سال ۹۹، در بهبهه بازار بورس ایران و زمانی که اکثر افراد فعال در بازار سرمایه نمی‌توانستند از فکر خرید سهام بیرون آیند، اشخاصی بودند که اعتقاد داشتند بازار نیاز به یک اصلاح دارد زیرا بسیار فراتر از حد مجاز خود افزایش در شاخص کل مشهود بود؛ وقتی بازار در همان ماه و در ماه بعد شروع به کاهش چشم‌گیر در قیمت سهام و شاخص کرد، دو دسته تحلیل‌گر وجود داشت: دسته اول معتقد بودند این یک اصلاح است و قیمت پس از آن به روند خود خواهد برگشت و دسته بعدی که معتقد بودند به دلایلی این حرکت، شروع یک ریزش است. حرف کدام صحیح بود؟ اصلاً ریزش یا ریورسال چه تفاوتی با اصلاح دارد؟ بعده‌ها بعد از گذشت ۱ سال از این قضیه هنوز هم عده‌ای با وجود چنین اتفاقاتی که برای بورس افتاد، این دو اعتقاد را حفظ کرده‌اند. در این درس یاد خواهید گرفت این دو اصطلاح چه تفاوت‌های چشم‌گیری با هم دارند. درست است که من برای درک بیشتر شما از خاطره مربوط به بورس مثالی آوردم اما مطمئناً می‌دانید در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال نیز از این دست دوگانگی فراوان است. پس یکبار برای همیشه تفاوت اصلاح و ریزش را یاد بگیرید.

توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته می‌شود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیح‌تر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.

این سناریو را تصور کنید: قیمت شروع به بالا رفتن میکند و به روند صعودی خود ادامه میدهد.

سپس شروع به کاهش می‌کند.

بازهم کاهش می‌کند.

و سپس دوباره صعود میکند.

آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید؟ مسلماً اگر چند صباحی در هر یک از بازارهای مالی فعال بوده باشید، همانطور که در ابتدای مقاله گفتم، شما هم چنین سناریو‌ ای را در تایم‌فریم‌های مختلف تجربه کرده‌اید. قطعاً شما هم گاهی از تشخیص تفاوت اصلاح و ریزش ، عاجز مانده‌اید.

تفاوت اصلاح و ریزش

در این شرایط به نظر می‌رسد که قیمت به ما می‌گوید باید خرید کنیم چون یک اصلاح در کار بوده و قرار است دوباره به روند صعودی برگردیم؟ درست است؟

متاسفانه کاملاً غلط است!

تفاوت اصلاح و ریزش

آن افزایش قیمت که دیدید فقط یک اصلاح ریز بود. هیچ کس دوست ندارد که تحت تاثیر این اصلاح ریز خرید کند اما متاسفانه این اتفاق افتاده است.

متاسفانه در مثال بالا، معامله گر فارکس تفاوت بین اصلاح و ریزش را تشخیص نداده است.

معامله گر به جای اینکه صبور باشد و روند کلی نزولی را ببیند، فکر کرده است که یک Reversal یا برگشت در حال وقوع است به همین دلیل یک پوزیشن Long باز کرده است.

ببینید که چگونه تریدر بدشانس ما با یک اصلاح ریز در AUD/USD فریب خورده است.

همه این‌ها را گفتیم تا به سراغ اصل داستان برویم:

اصلاح روند چیست؟

یک اصلاح یا یک Correction یا یک استراحت یا پولبک و هر اسمی که روی آن می‌گذارید، یک حرکت موقتی قیمت بر خلاف روند است.

روش دیگر برای شناسایی آن، در پرایس اکشن به این شکل است که قیمت می‌تواند خلاف روند حرکت کند اما این حرکت خیلی کوتاه بوده و سریع به جهت اصلی خود برمی‌گردد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.