یاد بگیرید دقیقا یک معادله تعادل در اقتصاد را محاسبه کنید
اقتصاددانان از تعادل اصطلاح برای توصیف تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار استفاده می کنند. در شرایط ایدهآل بازار، قیمت در محدوده پایدار حل و فصل می شود زمانی که خروجی مطابق با تقاضای مشتری برای آن کالا یا خدمات باشد. تعادل در برابر نفوذ داخلی و خارجی آسیب پذیر است. ظاهر یک محصول جدید که بازار را مختل می کند، مانند آی فون، نمونه ای از نفوذ داخلی است. سقوط بازار املاک و مستغلات به عنوان بخشی از رکود بزرگ، نمونه ای از نفوذ خارجی است.
اغلب، اقتصاددانان باید از طریق مقدار زیادی اطلاعات برای حل معادلات تعادل، متوقف شوند. این راهنمای گام به گام شما را از طریق مبانی حل و فصل چنین مشکلی پیاده می کند.
01 از 05
با استفاده از جبر
قیمت و مقدار تعادل در یک بازار در تقاطع منحنی عرضه بازار و منحنی تقاضای بازار قرار دارد.
در حالی که برای دیدن این گرافیکی مفید است، همچنین می توان از طریق ریاضیات برای قیمت تعادلی P * و مقدار تعادل Q * که منحنی های عرضه و تقاضای خاصی را ارائه می داد، بسیار مهم است.
02 از 05
رابطه عرضه و تقاضا
منحنی عرضه به سمت بالا (از آنجا که ضریب P در منحنی عرضه بیشتر از صفر است) و منحنی تقاضا به سمت پایین حرکت می کند (از آنجا که ضریب P در منحنی تقاضا بیشتر از صفر است).
علاوه بر این، ما می دانیم که در یک بازار پایه، قیمت که مصرف کننده برای یک محصول خوب می پردازد، همان قیمت است که تولید کننده می تواند به خوبی نگه دارد. بنابراین P در منحنی عرضه باید همانند P در منحنی تقاضا باشد.
تعادل در بازار اتفاق می افتد که مقدار عرضه شده در آن بازار برابر با مقدار مورد نیاز در آن بازار است. بنابراین، ما می توانیم تعادل را با تنظیم عرضه و تقاضا برابر با یکدیگر و سپس حل برای P پیدا کنیم.
03 از 05
حل برای P * و Q *
هنگامی که منحنی عرضه و تقاضا در شرایط تعادل جایگزین می شود، برای حل P برای P کاملا ساده است. این P به عنوان قیمت بازار P * نامیده می شود، زیرا قیمت آن مقدار عرضه شده برابر با مقدار مورد نظر است.
برای پیدا کردن مقدار بازار Q *، به سادگی قیمت تعادل را دوباره به معادله عرضه یا تقاضا اضافه کنید. توجه داشته باشید مهم نیست که کدام یک از شما چه زمانی استفاده می کنید این است که آنها باید همان مقدار را به شما بدهند.
04 از 05
مقایسه با راه حل گرافیکی
از آنجا که P * و Q * بیانگر شرایطی است که مقدار عرضه شده و مقدار مورد نیاز در یک قیمت معین یکسان هستند، در حقیقت، P * و Q * به صورت گرافیکی نشان دهنده تقاطع منحنی عرضه و تقاضا هستند.
اغلب مفید است به مقایسه تعادل که شما به طور جبری به راه حل گرافیکی یافتید تا دوبار بررسی کنید که هیچ خطای محاسباتی ساخته نشده است.
05 از 05
منابع اضافی
> گراهام، رابرت جی. "چگونگی تعیین قیمت: پیدا کردن تعادل بین عرضه و تقاضا". Dummies.com،
> کارکنان Investopedia. "تعادل اقتصادی" چیست؟ Investopedia.com.
> وللا، اسکات "تعادل: سری فیلم های اقتصادی پایین". بانک مرکزی فدرال سنت لوئیس.
آشنایی با انواع نظریه های اقتصادی
میدانید که اقتصاددانان نقش مهمی در مطالعه توزیع منابع و نتایج اجتماعی دارند. این افراد مفاهیم ارزشمندی از روندهای اصلی اقتصادی، رفتار مصرفکننده و تحولات بازارهای مالی را ارائه دادهاند. برای مطالعه این مفاهیم، نیازی نیست متخصص باشید، بلکه ما سعی کردیم به زبانی ساده مهمترین نظریه های اقتصادی را برای شما شرح دهیم. مرور این مطالب مفید است و میتواند درک روشنتری از امور اقتصادی در دورههای مختلف و بازههای تاریخی به شما بدهد.
نظریه اقتصادی چیست؟
نظریه های اقتصادی در حقیقت مجموعهای از ایدهها و اصولی هستند که نحوه عملکرد اقتصاد را مشخص میکنند. با توجه به نقشی که بر عهده دارید، ممکن است از نظریه های اقتصادی برای اهداف مختلف استفاده کنید؛ برای مثال برخی نظریهها با هدف توصیف پدیدههای مهم مانند تورم، عرضه و تقاضا و چرایی آنها به وجود آمدهاند.
دیگر نظریه های اقتصادی نیز فضای فکری را ایجاد میکنند که به اقتصاددانان اجازه میدهد رفتارهای بازارهای مالی، صنایع مختلف و عملکرد دولتها را تحلیل، تفسیر و پیشبینی کنند. با این حال بیشتر متخصصان حوزه اقتصاد سعی میکنند از نظریهها برای به دست آوردن توضیح مناسب و راهحلهایی بالقوه برای مشکلات استفاده کنند.
انواع نظریه های اقتصادی
برای شناخت بهتر این موضوع بهتر است به معرفی مهمترین نظریه های اقتصادی بپردازیم که در موقعیتهای مختلف به کمک متخصصان آمده است. این نظریهها بیشتر هنگام تجزیه و تحلیل فعالیتهای اقتصادی در دسترس قرار میگیرند. در اینجا میخواهیم به معرفی ۱۱ نظریه مهم بپردازیم.
۱- عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یکی از نظریه های اقتصادی در زمینه اقتصاد خرد است که مدلی مناسب برای تعیین قیمتها ارائه میدهد. این نظریه بیان میکند که قیمت واحد برای یک کالا یا خدمات در مواقع مختلف متفاوت است؛ بنابراین سه شکل متفاوت قیمتی برای محصول ارائه میدهد که عبارتاند از:
-قیمت کالا یا خدمات زمانی که در تعادل اقتصادی قرار دارند.
-قیمت کالاها و خدمات زمانی که تقاضا برای آنها بسیار بیشتر است.
-قیمت کالا و خدمات زمانی که عرضه آن بسیار بالا باشد.
احتمالاً این الگو را در بسیاری از موارد روزمره مشاهده کرده باشید؛ برای مثال در فصل زمستان قیمت محصولاتی مانند گوجهفرنگی افزایش پیدا میکند؛ زیرا از فصل برداشت آن فاصله زیادی گرفتهایم؛ بنابراین عرضه بالا سبب کاهش قیمتها و تقاضای زیاد موجب افزایش قیمت کالا و خدمات میشود.
۲- اقتصاد کلاسیک
اقتصاد کلاسیک، یکی دیگر از نظریه های اقتصادی بوده که توسط متفکران اقتصادی و سیاسی اولیه مانند آدام اسمیت و جان استوارت میل ایجاد شده است. یکی از اولین نظریه های اقتصاد کلاسیک میگوید اقتصاد بازار بنا به تعریف، سیستمی است که توسط قوانین تولید و مبادله اداره شده و بهصورت خودتنظیمی فعالیت میکند؛ پس میتوان گفت خودتنظیمی و تحولات بازار سرمایهداری اساس این اقتصاد درک تعادل اقتصادی را تشکیل میدهند.
نظریه اقتصاد کلاسیک اندکی پس از تولد سرمایهداری غربی و انقلاب صنعتی توسعه پیدا کرد. اقتصاددانان کلاسیک بهترین تلاش خود را برای توضیح عملکرد درونی سرمایهداری ارائه کردند. انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ برخی از برجستهترین تحولات اقتصاد کلاسیک را برجسته کرد. روشنگریهای او حول محور تجارت آزاد، بیانگر مفهومی به نام «دست نامرئی» بود که بهعنوان نظریهای برای مراحل آغازین عرضه و تقاضای داخلی و بینالمللی عمل کرد. مطالعات اسمیت به ترویج تجارت داخلی کمک کرده و به قیمتگذاریهای کارآمدتر و منطقیتر در بازارهای محصول براساس عرضه و تقاضا منجر شده است.
برای مثال هنگامی که شما برای نفع شخصی خود تلاش میکنید، امکان بیشتری دارد که به جامعه هم منفعت برسانید. تا زمانی که مستقیم برای منفعت خود جامعه تلاش میکنید. البته این در شرایطی بوده که جامعه شرایط برابری برای رقابت افراد را فراهم کرده باشد.
۳- اقتصاد کینزی
اقتصاد کینزی متشکل از نظریهها و مدلهای اقتصاد کلان متعددی است که توضیح میدهد چگونه تقاضای کل بر پدیدههایی مانند تولید اقتصادی و تورم تأثیر میگذارند. این تئوری نشاندهنده شیوه جدیدی از نگاه به مخارج، تولید و تورم است. ایده اصلی تفکر کینزی این است که تقاضای کل ذاتاً معادل ظرفیت تولید یک اقتصاد نیست، بلکه عوامل مختلفی چه دولتی و چه خصوصی آن را تعیین میکنند. با این کار، روشهای اقتصادی کینزی از سیستمی پشتیبانی میکنند که در آن نوسانات تقاضای کل میتواند به تغییر در اشتغال و تولید منجر شود، اما بر قیمتها تأثیری ندارد.
پیش از این، مفهومی که کینزی به این تغییرات هم میتوانند سبب پیشرفت اشتغال شوند و هم فرصتهای سودآوری فراهم کنند؛ بنابراین افراد و کارآفرینان میتوانند از این فرصتها استفاده کنند و سبب ایجاد نوآوری و مشاغل جدید شوند. در این صورت تعادلنداشتن در اقتصاد برطرف میشود.
براساس ساختار کینز از این نظریه به اصطلاح کلاسیک، اگر تقاضای کل در اقتصاد کاهش پیدا کند، ضعف تولید و مشاغل به کاهش قیمتها و دستمزدها منجر میشود. سطح پایینتر تورم و دستمزدها نیز کارفرمایان را وادار میکند تا سرمایهگذاریهای مختلفی انجام دهند و افراد بیشتری را استخدام کنند. همین مسئله سبب احیای رشد اقتصادی میشود.
مصداق واقعی این موضوع را میتوانیم در کشورهایی با اقتصاد قوی ببینیم. هرچه میزان تورم در یک کشور پایینتر باشد، سرمایهگذاریهای بیشتری نیز در آن کشور انجام میشود. همچنین مشاغل جدید به وجود میآید و همین موضوع سبب شکوفایی اقتصادی میشود.
۴- اقتصاد مالتوس
اقتصاد مالتوس یکی دیگر از نظریه های اقتصادی است که به این ایده اشاره دارد که اگرچه رشد جمعیت ممکن است تصاعدی باشد، رشد و عرضه مواد غذایی و سایر منابع خطی است. این تئوری میگوید وقتی یک جمعیت در طول زمان رشد میکند و از توانایی جامعه برای تولید منابع پیشی میگیرد، سطح زندگی آن ممکن است کاهش پیدا کند و باعث رویداد بزرگ کاهش جمعیت شود.
مثال این تئوری را میتوانید در طول تاریخ با پدیدههایی مانند طاعون و غیره تجزیه و تحلیل کنید که سبب کاهش شدید جمعیت شدند. درباره طاعون آمارهای زیادی وجود داشته، اما برخی از آنها میگوید بعد از طاعون سیاه برخی از قبیلهها و تمدنها بهطور کامل نابود شدند.
با این کار، اقتصاد مالتوس از تلاشهای کنترل جمعیت برای جلوگیری از نرخ رشد کنترلنشده حمایت میکند. مکاتب مختلف فکری تا حد زیادی مالتوسیسم را بهدلیل ارتباط آن با تولیدات کشاورزی زیر سؤال بردهاند، اما گفتمان پیرامون تخریب محیطزیست، کاهش منابع و کمبود آن همچنان ادامه دارد.
۵- مارکسیسم
نمیتوان از مهمترین نظریه های اقتصادی صحبت کرد و نامی از مکتب مارکسیسم نبرد. این مفهوم نوعی نظریه اجتماعی- اقتصادی بوده که تأثیرات سرمایهداری را بر توسعه، کار و بهرهوری اقتصاد تفسیر میکند. این نظریه بیان میکند یک جامعه سرمایهداری شامل دو طبقه اجتماعی- اقتصادی است. در این جامعه بورژواها طبقه حاکم بوده و پرولتاریا طبقه کارگر است. براساس نظریه مارکسیسم، کنترل ابزار تولید در دست بورژوازی است و پرولتاریاها مالک نیروی کار هستند و کالاهای اقتصادی باارزش را تولید میکنند.
ا این دستهبندی، بورژوازی تمام تلاش خود را میکند تا طبقه کارگر با بیشترین میزان توان کار کرده و کمترین دستمزد را دریافت کند؛ بنابراین نوعی تعادل اقتصادی استثمارگرانه ایجاد میشود. اقتصاددانان حوزه مارکسیست استدلال میکنند که این نابرابری اقتصادی به انقلاب منجر خواهد شد.
یکی از مثالهای روشن این نظریه را میتوانید در انقلاب فرانسه ببینید. طبقه اشراف فرانسه قبل از انقلاب، فئودالهایی بودند که افراد ضعیف جامعه باید برای آنها با کمترین دستمزد کار میکردند. در ادامه این اتفاق نیز انقلاب فرانسه سبب برچیدهشدن این سیستم و تغییر حکومت به سمت جمهوری شد.
۶- سرمایهداری Laissez- faire
این نظریه اقتصادی که نوعی از سرمایهداری بازار آزاد است، بهطورکلی با مداخله دولت از طریق راههایی مانند یارانهها، حداقل دستمزدها، محدودیتهای تجاری و مالیات شرکتها مخالف است. این نظریه بیان میکند رونق اقتصادی در سیستمهایی که دولت آن را به حال خود رها میکند، شکوفایی اقتصادی بیشتری دارد.
از آنجا که خودتنظیمی طبیعی بهترین روش برای تنظیمکردن امور بوده، اقتصاددانان لسهفر استدلال میکنند نیازی به پیچیدهشدن امور تجاری و صنعتی با دخالت دولتها نیست. سرمایهداران موافق هم این نظریه را بهعنوان مسیری برای دستیابی به شکوفایی اقتصادی میدانند، اما هیچ حمایت ذاتی را برای قشر آسیبپذیر جامعه ارائه نمیکنند.
نقدهایی فراوانی به این نظریه وارد است و آن را یکی از عوامل بحران اقتصادی آمریکا در نظر میگیرند. شرکتهای بسیاری که به دولت آمریکا متصل هستند، اما در سند بودجه نامی از آنها نبوده است، در زیر این پوشش میتوانند شروع به مصادره اموال عمومی کنند. همین موضوع قدم اول برای به وجود آمدن بحران اقتصادی است.
۷- سوسیالیسم بازار
سوسیالیسم بازار که اغلب اوقات به نام سوسیالیسم لیبرال شناخته میشود، نشاندهنده سازش بین برنامهریزی سوسیالیستی و سرمایهگذاری آزاد است. در این حالت شرکتها مالکیت عمومی دارند، اما تولید و مصرف توسط نیروهای بازار هدایت میشوند.
شکلی از سوسیالیسم بازار در یوگسلاوی در دهه ۱۹۶۰ و در تمایز با سوسیالیسم متمرکز اتحاد جماهیر شوروی پذیرفته شد. تحول مشابهی هم در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ در مجارستان رخ داد.
در نظام سوسیالیستی بازار، سرمایه بهصورت تعاونی مالکیت دارد، اما نیروهای بازار بهجای نظارت دولت، تولید و مبادله را تعریف میکنند. مدلهای مختلف این نظریه اقتصادی، سود تولیدشده توسط شرکتهای دارای مالکیت اجتماعی را به سمت کانالهای متفاوتی مانند پاداش کارکنان، تأمین مالی عمومی یا سود اجتماعی هدایت میکنند.
۸- پول گرایی
پولگرایی یکی دیگر از نظریه های اقتصادی زیرمجموعه اقتصادی کلان بوده و این ایده را ترویج میدهد که دولتها میتوانند با کنترل عرضه پول به ثبات اقتصادی دست پیدا کنند. پولگرایی یک مکتب فکری اقتصادی بوده که بیان میکند عرضه پول در یک اقتصاد، محرک اصلی رشد اقتصادی است. با افزایش در دسترس بودن پول در سیستم، تقاضای کل برای کالاها و خدمات افزایش پیدا میکند. افزایش تقاضای کل، سبب ایجاد شغل شده و نرخ بیکاری کاهش مییابد.
اصل کلیدی پولگرایی این است که کل مقدار پول در گردش در یک اقتصاد، عامل اصلی تعیینکننده رشد آن است. پولگرایی تا حد زیادی بر نظریه کمیت پول متکی است. مفهومی که بهعنوان بخشی از اقتصاد کینزی نیز وجود دارد. در این مفهوم فرض میشود عرضه پول (M) ضرب در سرعت (V) که نرخی بوده که یک اقتصاد با آن هرسال پول مبادله میکند، با مخارج اسمی آن برابر است.
بنابراین عرضه پول عامل تعیینکننده نرخ اشتغال، تورم و تولید است؛ برای مثال در کشورهایی که پول بیشتر در دسترس افراد بوده، آنها تمایل به خریدهای بیشتری داشته و کسب و کارها بهدلیل این نیاز شروع به گسترش میکنند. تأسیس شعب جدید سبب استخدام نیروهای کار بیشتر هم خواهد شد.
۹- تراژدی منابع مشترک
تراژدی منابع مشترک نظریهای بوده که یک مشکل اقتصادی مربوط به مصرف منابع و بهرهبرداری بیشازحد از منابع را که توسط نهادهای رسمی حکومتی تنظیم نشده، توضیح میدهد. این نظریه بیان میکند افرادی که دسترسی نامحدودی به یک منبع دارند، احتمالاً در راستای منافع شخصی خود عمل میکنند و از طریق اقدام جمعی ممکن است منبع را بهطور کامل تخلیه کنند.
صحت این نظریه موضوعی بوده که در میان اقتصاددانان مورد بحث است و برخی معتقدند ممکن است کاربرد آن بسیار محدود باشد. برای بروز چنین مشکلی، منبع موردنظر باید اساساً کمیاب باشد. این نظریه به گفتمانهای پیرامون شیوههای توسعه پایدار، حفاظت از محیطزیست و تنظیم منابع دسترسی آزاد مانند ماهیگیری و جنگل کمک کرده است.
۱۰- نظریه رشد جدید
تئوری «رشد جدید» یکی دیگر از نظریه های اقتصادی بوده که بیان میکند تمایل و خواستههای نامحدود انسان، سبب افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی میشود. ایده کلیدی که پشت این نظریه وجود دارد، این فرض است که رقابت سبب کاهش سود میشود؛ پس افراد را مجبور میکند بهدنبال روشهای بهتر و کارآمدتر برای انجام کارها یا اختراع محصولات جدید باشند. این نظریه بر اهمیت کارآفرینی، دانش، نوآوری و پیشرفت فناوری بهعنوان انگیزههای رشد اقتصادی متمرکز است.
این نظریه استدلال میکند که نوآوری و فناوریهای جدید، بهصورت تصادفی اتفاق نمیافتند. بلکه به تعداد افرادی که بهدنبال نوآوریها یا فناوریهای جدید هستند، بستگی دارد. اگر انگیزه سودآوری به اندازه کافی بزرگ باشد، مردم رشد سرمایه انسانی را انتخاب میکنند و بیشتر بهدنبال نوآوریهای جدید خواهند بود.
یکی از جنبههای مهم این نظریه اقتصادی این است که دانش بهعنوان یک دارایی برای رشد تلقی میشود و مانند سایر داراییها یعنی املاک و مستغلات مشمول محدودیت در بازدهی نیست. دانش یک کیفیت نامشهود است و میتواند منبعی برای رشد در یک سازمان یا صنعت باشد. مصداق بارز این موضوع را در زمینههای مختلف بهخصوص بازار ارزها مشاهده میکنید. بهدلیل آزادبودن رقابت در این عرصه، نوآوریها، توکنها و سیستمهای جدیدی روزانه در حال شکلگیری هستند.
۱۱- نظریه خطر اخلاقی
«خطر اخلاقی» یک پدیده اقتصادی بوده که در طول در تاریخ بسیار تکرار شده است. در این پدیده، یک طرف قرارداد حسننیت نداشته یا اطلاعات گمراهکنندهای را درباره داراییها، بدهیها یا ظرفیت مالی خود بیان کرده است. علاوه بر این میتواند به این معنا باشد که یکی از دو طرف قصد دارد تا قبل از اتمام قرارداد، ریسکهای پرخطری انجام دهد؛ زیرا قرار نیست تا عواقب حاصل از آن ریسک را تحمل کند؛ بنابراین هر زمان که یک طرف داستان مجبور نباشد پیامدهای احتمالی خطر را تحمل کند، ریسک این اتفاق بیشتر هم میشود.
در چنین شرایطی طرف دیگر معامله معمولاً هزینههای آن ریسک را متحمل میشود. برای درک بهتر اصطلاح خطر اخلاقی حالتی را در نظر بگیرید که شما بخشی از سرمایه خود را به فرد جاهطلبی میدهید تا در ازای کارکردن با آن، به شما سود پول را بدهد. اگر هم شرایط بازار نامساعد بود و دچار ضرر شدید، آن فرد نیازی به پرداخت هیچ جریمهای ندارد. در چنین موقعیتی اگر شما آگاهی کاملی از بازارهای مالی نداشته باشید، بهدلیل بلندپروازیهای آن شخص دچار ضررهای مالی سنگینی میشوید.
حس وستیبولار یا تعادل چیست؟
حفظ تعادل در کودک و اینکه چگونه شروع به راه رفتن کند، بازی کند، با اطرافیان خود ارتباط برقرار کند و به طور کلی واکنش های او در موقعیت های مختلف، وابسته به سیستم وستیبولار است. اما این که سیستم یا حس وستیبولار چیست، بروز اختلال در آن و نحوه درمان مشکلات این حس را در ادامه بیان می کنیم.
حس وستیبولار چیست؟
سیستم وستیبولار در گوش داخلی انسان قرار دارد. درون گوش داخلی نیز مایعی وجود دارد که با حرکت دادن سر و تغییر وضعیت بدن، تکان خورده و گیرنده های وستیبولار را تحریک می کند. گیرنده های وستیبولار این اطلاعات را به مغز مخابره کرده و از این طریق مغز متوجه می شود که بدن در چه وضعیتی قرار دارد. همچنین متوجه حرکت بدن شده و حفظ تعادل را ایجاد می کند.
حس وستیبولار چیست؟
این حس، ارتباط بسیار نزدیکی با حس عمقی دارد تا بتواند وظایفش را به درستی انجام دهد. از جمله این وظایف می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کنترل حرکات چشم
- استفاده از چشم به صورت موثر
- پردازش صداهای داخل محیط
شاید برایتان جالب باشد که بدانید حس وستیبولار که به آن حس دهلیزی نیز می گویند، جزو اولین حس هایی است که در بدن شکل می گیرد. حس وستیبولار جنین از 5 ماهگی کامل شده و در حقیقت زمانی که داخل رحم مادر حرکت می کند یا نسبت به حرکات او واکنش نشان می دهد، دارد از این حس کمک می گیرد.
اهمیت حس وستیبولار
این حس نقشی کلیدی در رشد و تکامل کودک دارد، به ویژه برای مهارت های حرکتی او. در واقع رشد حس وستیبولار باعث می شود که کودک بیاموزد چگونه شروع به راه رفتن کند، جنب و جوش داشته باشد و چه مواقعی لازم است استراحت کند.
حفظ تن عضلانی وابسته به حس وستیبولار است. اما تن عضلانی چیست؟ تن عضلانی یعنی میزان قوامی که عضلات در زمان استراحت بدن دارند، حتی بدون اینکه حرکت داده شوند. بنابراین می توان گفت حس وستیبولار است که می تواند تن عضلانی را تنطیم کند.
رشد و تکامل تکلم کودک نیز به شدت وابسته به سیستم وستیبولار است. همچنین کودک برای خودتنظیمی (تنظیم کردن خلق و خوی خود) و واکنش های خود به وقایع محیط، نیازمند به سیستم وستیبولار است.
تمامی مهارت های خودیاری کودک که نیاز به استقلال دارد مانند لباس پوشیدن، غذا خوردن و … وابسته به سیستم وستیبولار هستند.
حرکاتی که تغییر جهت یا نغییر شتاب و سرعت ناگهانی دارند، به تحریک حس وستیبولار کمک می کنند. بنابراین بازی هایی که شامل چرخیدن، پریدن، تاب خوردن، غلت خوردن و حرکات متوالی است، می تواند حس وستیبولار را تحریک کند.
ضعف در حس وستیبولار چه عواقبی دارد؟
ضعف در حس وستیبولار می تواند موجب مختل شدن تعادل کودک شود. در حقیقت حرکات چشمی نیز وابسته به حس وستیبولار هستند و هرگونه بروز ضعف در آن باعث می شود که کودک در خواندن، نوشتن و مهارت هایی که نیاز به هماهنگی چشم و دست دارد، دچار مشکل گردد.
انواع اختلالات سیستم وستیبولار
گاهی سیستم وستیبولار دچار اختلال می شود. یعنی اطلاعاتی که از محیط به مغز مخابره می شود، یا به صورت تشدید شده یا به صورت ضعیف شده پردازش می گردد. لازم به ذکر است که هر کدام از این حالت ها علائم خاص خودشان را دارند.
کم حسی وستیبولار
زمانی که سیستم وستیبولار اطلاعات کمتری به مغز مخابره می کند یا مغز آن ها را کمتر ثبت و پردازش می کند، به اصطلاح گفته می شود که شخص دچار کم حسی در حس وستیبولار است.
علائم کم حسی
در حالتی که فرد دچار کم حسی وستیبولار شده باشد، علائمی به شرح زیر ممکن است برای او مشاهده شود:
- علاقه به بازی های هیجانی
- علاقه به چرخیدن و حتی وسایلی که می چرخند و نگاه گردن به آن ها
- علاقه به جنب و جوش بسیار زیاد
- حرکت بسیار زیاد
- هایپراکتیو شدن کودک
- تکان خوردن های بسیار زیاد حتی حین خواب
- مشکل در تمرکز
- مشکل در ادامه فعالیت
- مشکل در فعالیت هایی که نیاز به نشستن دارند
- بی احتیاطی و پریدن از ارتفاعات بلند در موارد نادر
- بی قراری
بیش حسی وستیبولار
گاهی بالعکس اطلاعاتی که به مغز مخابره می شود، بسیار شدیدتر از حالت نرمال پردازش می گردند که در این شرایط گفته می شود پرحسی وستیبولار رخ داده است.
علائم بیش حسی
کودکی که بیش حسی در حس وستیبولا دارد، معمولا دچار حالاتی به شرح زیر می شود:
- از چالش های تعادلی اجتناب می کند.
- ممکن است در مهارت های حرکتی دچار اختلال شود.
- با توجه به سنش هنوز پریدن بلد نباشد.
- در مهارت هایی مثل بالا و پایین رفتن از پله نیازمند کمک دیگران باشد.
- هنوز به استقلال نرسیده باشد.
- به شدت محتاط و ترسو باشد.
- ممکن است قدم هایش نسبت به یکدیگر بسیار باز و یا خیلی کوچک باشد.
- ابراز بی علاقگی نسبت به بازی های هیجانی، دویدنی و به طور کلی بازی هایی که مستلزم پرتحرکی هستند.
- بروز اضطراب در صورت قرارگیری در محیط های جدید
در نتیجه تمامی موارد فوق می توان گفت احتمال اینکه ارتباط کودک با دیگر کودکان اطراف و بازی های گروهی مختل شود، بسیار بالا است.
در چه صورت باید نزد کاردرمانگر مراجعه کنیم؟
در هر دو حالت کم حسی و بیش حسی، معمولا کودکان دچار مشکلاتی به شرح زیر می شوند:
- ضعف در هماهنگی چشم و دست
- ضعف در انواع هماهنگی ها
- ضعف در خواندن و نوشتن
- ضعف در توجه و تمرکز
- ضعف در درک فضایی
اگر این علائم را در کودک خود می بینید لازم است به یک روانپزشک کودک یا یک کاردرمانگر کودک مراجعه نمایید. درمانگر با توجه به وضع حسی کودک شما یک رژیم حسی برای تعدیل حس وستیبولار ارائه می دهد و با فعالیت های متنوع و متناسب با سن کودک، باعث تقویت مهارت هایی می شود که به علت مشکل در سیستم وستیبولار، دچار اختلال و تاخیر شده اند.
کاردرمانی قدرت خاوری
کاردرمانی قدرت خاوری با بهره گیری از کادری مجرب، متعهد و علمی و استفاده از تجهیزات به روز توانبخشی در راستای هدف خدمت به جامعه توانخواهان ایران، آماده ارائه خدمات نوین توانبخشی و باز توانبخشی در حیطه های مختلف جهت بهبود و تعالی سطح عملکردی و استقلال کودکان مبتلا به ضایعات سیستم عصبی مرکزی است. کاردرمانی قدرت خاوری با رویکردی "مراجع محور" پس از ارزیابی و معاینات اولیه اهداف کوتاه مدت و بلند مدت درمانی مراجع را به صورت واضح و مشخص به ایشان ارائه نموده و پس از اطمینان از آگاهی کامل مراجع به روند و مسیر درمان، خدمات توانبخشی را ارائه می نماید.
درک تعادل اقتصادی
لذتطلبي به عنوان يكي از غرايز اصلي انسان، با شعبههاي متنوع، دايرهاي وسيع دارد كه بخشي مربوط به جسم و بخشي ديگر مربوط به روح و روان آدمياند. بخش اول، نيازهاي جسماني انسان را تأمين ميكند كه از آنها به لذتهاي مادي تعبير ميشود و بيشتر جنبه بدني و فيزيكي دارد؛ مانند خوردن، آشاميدن، مسكن، غريزه جنسي و امثال آن. بخش دوم، نيازهاي روحي و رواني انسان را برآورده ميسازد و معمولاً از آنها به عنوان لذتهاي معنوي و غيرمادي نام ميبرند. تفاوتي كه ميان اين دو نوع لذت وجود دارد، اين است كه لذتهاي مادي مبتني بر نيازهاي فيزيكي و بدني است و بر اين اساس، براي هر كس قابل درك و احساس است. طبيعي است كه با حس نياز مادي درصدد رفع آن هستند و ميخواهند از هر راهي آن نياز را برطرف سازند. نيازهاي روحي و رواني، به آساني قابل درك و فهم نيستند و شايد برخي انسانها اصلاً احساس نياز نكنند و ازاينرو، در پي رفع آنها هم نخواهند بود. لذتهاي روحي كه برخاسته از همين نيازهاي غيرمادي هستند، روشن و آشكار نيستند و تنها افراد اندكي با احساس نياز روحي، به لذت معنوي ميرسند.1
قرآن كريم، اصل لذتخواهي انسان را پذيرفته و در زمينه هدايت آن سرمايهگذاري كرده است. تعاليم تربيتي قرآن براي جهتدهي و پرورش صحيح گرايشهاي دروني و طبيعي بشر برنامهريزي كرده و در راستاي تحقق آن راهكارهايي ارائه داده است. روش كلي قرآن آن است كه بهرهمندي از لذت مادي را همراه با لذت روحي و معنوي قرار داده است. ازاينرو، هم به بهرهگيري از نعمتهاي دنيا دعوت ميكند و هم به سرمايهگذاري براي زندگي آخرت. خداوند در اين زمينه ميفرمايد: « وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ درک تعادل اقتصادی وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا ؛ و در آنچه خدا به تو داده است، سراي آخرت را بطلب و بهره ات را از دنيا فراموش مكن .» (قصص: 77) همچنين انبيا و اولياي خدا، همواره حسن دنيا و آخرت را خواستهاند: « رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً ؛ پروردگارا! به ما در دنيا (نيكي) عطا كن و در آخرت نيز (نيكي) مرحمت فرما ». (بقره: 201)
با اين حال، قرآن هميشه ارزش را به لذت معنوي و زندگي اخروي ميدهد و انسان را براي آمادگي و بهرهبرداري از لذتهاي آخرت تشويق ميكند؛ چراكه آن لذتها پايدار و جاويدان است و هرگز دستخوش تغيير و تزلزل نميشود. خداوند در اين زمينه ميفرمايد: « بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقي ؛ ولي شما زندگي دنيا را مقدم مي داريد، در حاليكه آخرت بهتر و پايدارتر است ». (اعلي: 16 و 17)
آنچه عاقلانه است و انسان را از نعمتهاي زندگي دنيا و آخرت بهرهمند ميسازد، تعادل بين لذتهاي مادي و معنوي است. مؤمن به خداي متعال و روز قيامت، كسي است كه با بهرهمندي از نعمتهاي دنيايي، زندگي اخروي را نيز به خوبي فراهم ميكند، چنانكه قرآن هم به هر دو جنبه دستور داده و خواسته انبيا هم در طول تاريخ، برخورداري از نيكيهاي دنيا و آخرت بوده است. برقراري تعادل ميان لذت مادي و معنوي به اين است كه انسان در حد معقول از امكانات موجود، استفاده و به وظايف ديني و اسلامي خويش عمل كند. اسلام، هم فرو رفتن در ماديات را منع كرده و هم دست كشيدن از دنيا را كه در اصطلاح فقهي به «رهبانيت» معروف است؛ چراكه هر كدام از اين دو روش زندگي، نامتعادل و قرين افراط و تفريط است و آنچه راه درست معرفي شده، رعايت اعتدال است. ازاينرو، برقراري تعادل ميان لذتهاي مادي و معنوي، مطلوب است و به عنوان شاخص تربيتي جهاد اقتصادي بايد در نظر گرفت. اگر اين شاخص در جهادگران اقتصادي نهادينه شود، از آسيبهاي لذتگرايي مادي و بيحالي و تنبلي در فعاليت اقتصادي مصون خواهند بود؛ چراكه رشد اقتصاد به درک تعادل اقتصادی ايجاد تعادل در گفتار، رفتار و انگيزش و همه عملكردهاي فردي و اجتماعي وابسته است.
خط تعادل در بازار سکه
از نگاه تحلیل گران فنی، سکه در صورت از دست دادن حمایت ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان می تواند تا نقطه ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عقب نشینی کند و در صورت عبور از محدوده ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، مقاومت بزرگ بعدی برای بازیگران سکه محدوده ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان خواهد بود.
سکه امامی در روزهای اخیر نتوانسته است به زیر محدوده حمایتی ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نفوذ کند. از آن سو بازیگران فلز گران بهای داخلی دشواری های زیادی برای شکست محدوده ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان داشته اند. روز سه شنبه نیز در بیشتر اوقات روز سکه در محدوده ۱۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی زندانی بود و تغییرات معناداری را تجربه نمی کرد.
به نظر می رسد سکه بازان در شرایط کنونی بیشتر در حال محک زدن شرایط بازارهای اونس طلا و دلار هستند و خرید و فروش های خود را تا حدی با احتیاط انجام می دهند. در چنین فضایی بازار سکه در دامنه ۱۳ میلیون و ۸۰۰ الی ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان زندانی و تا اندازه ای به تعادل رسیده است.
از نگاه تحلیل گران فنی، سکه در صورت از دست دادن حمایت ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان می تواند تا نقطه ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عقب نشینی کند و در صورت عبور از محدوده ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، مقاومت بزرگ بعدی برای بازیگران سکه محدوده ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان خواهد بود.
به نظر می رسد سکه بازان از یک سو نسبت به روند آتی اونس طلا اطمینان خاصی ندارند،چرا که طلا در روزهای اخیر حرکات افزایشی و کاهشی غیرقابل پیش بینی داشته است. در کنار این سکه بازان کمی درباره روند افزایشی دلار دچار تردید شده اند و به همین دلیل کمی خریدهای خود را پایین آورده اند. برگشت دلار به مسیر افزایشی، سکه بازان را نیز خریدار خواهد کرد.
دیدگاه شما