امور مالی غیرمتمرکز چیست
امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا همان دیفای به مجموعهای از برنامههای کاربردی اشاره دارد که میتوانند امور مالی مهمی مانند دریافت وام و معاملات مالی را بهصورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به واسطه انجام دهند در ادامه با مجله ارز دیجیتال همراه شوید .
مدتهاست که بانکها و سازمانهای متمرکز بر دنیای مالی تسلط دارند. امروزه اگر بخواهید وام بگیرید، خریدوفروش کنید و یا اقساط و مالیات خود را پرداخت کنید، مجبور هستید به بانک، دولت یا دیگر سازمانهای متمرکز مراجعه کنید. در تمام جهان، مردم هر لحظه به دولتها اعتماد میکنند با این فرض که دولتها پاک هستند و با کمک آنها از ارزش پولهای ملی محافظت میشود.
مردم دنیا به بانکها اعتماد میکنند با این فرض که امانتدارِ درستکارِ پولهایشان هستند. هر لحظه به شرکتهای واسطه اعتماد میکنند با این امید که خدمات مالی بدون نقص دریافت کنند.
اما تاریخ نشان داده است واسطههای متمرکز میتوانند مرتکب فساد یا خطای غیرعمدی شوند. حوزه امور مالی غیرمتمرکز آمده است تا با استفاده از بلاک ظهور امور مالی غیر متمرکز چین و مفهوم عدمتمرکز، فساد، خطای غیرعمدی و نیاز به اعتماد متمرکز را از بین ببرد.
همچنین میتوانیم دیفای را اینگونه تعریف کنیم: جنبشی برای ایجاد یک اکوسیستم خدمات مالی متنباز، بدون نیاز به مجوز و شفاف که برای همه قابلدسترسی است و بدون واسطه مرکزی کار میکند. به این ترتیب، کاربر کنترل کامل بر دارایی خود دارد و با اکوسیستم ازطریق برنامههای غیرمتمرکز (Dappها) ارتباط برقرار میکند.
دیفای با هدف بزرگی که دارد میتواند در کنار بلاک چین بهعنوان یکی از نوآوریهای امیدوارکننده عصر دیجیتال در نظر گرفته شود.
مزایای اصلی دیفای چیست؟
دنیای مالی سنتی به نهادهایی مانند بانک (بهعنوان واسطه) و دادگاه (بهعنوان داور) وابسته است. برنامههای دیفای اما به هیچ واسطه یا داوری نیاز ندارند. این کدِ برنامهنویسی است که چگونگی حلوفصل اختلافات احتمالی را مشخص میکند. از همه مهمتر، کاربران بر داراییهای خود کنترل و نظارت کامل دارند.
در آرمانشهر دیفای هیچکس نمیتواند پول شما را مصادره کند، بر امور مالی زندگیتان نظارت داشته باشد یا از معامله شما با فرد دیگری جلوگیری کند. همچنین فساد و سرقت به حداقل میرسد، چون همهچیز برای همه شفاف است.
علاوه بر ازبینرفتن واسطهها، استفاده از دیفای میتواند هزینهها را کاهش دهد و امکان ایجاد یک سیستم مالی آسیبناپذیر را فراهم کند. اگرچه حذف بانکها و سازمانهای متمرکز از دنیای مالی به این سادگیها امکانپذیر نیست، اما به نظر میرسد در آغاز یک جریان قدرتمند قرار داریم.
بهلطف بلاک چین میتوان به پیشرفت حوزه امور مالی غیرمتمرکز امیدوار بود. داده روی بلاک چین ذخیره شده و بین تمام افرادی که به شبکه متصل هستند پخش میشود. با این فناوری، احتمال تغییر اطلاعات، سانسور یا از کار افتادن سیستم تقریباً از بین میرود.
یکی دیگر از مزیتهای چنین اکوسیستمی، دسترسی آسان تمام افراد به خدمات مالی است، بهخصوص افرادی که نمیتوانند از سیستم مالی فعلی استفاده کنند. ازآنجاکه سیستم مالی سنتی به سودآوری واسطهها وابسته است، در جوامع کمبضاعت این خدمات بهدرستی ارائه نمیشود. بااینحال، با دیفای همه میتوانند با هزینه بسیار پایین از خدمات مالی استفاده کنند.
کاربردهای DeFi
اغلب بخشهای دنیای مالی میتوانند از مزایای دیفای بهرهمند شوند، اما امروزه بیشتر فعالیتهای این حوزه در سه بخشِ کلی خلاصه میشود:
دریافت وام و وامدهی
پروتکلهای وامدهی غیرمتمرکز یکی از محبوبترین برنامههای کاربردی اکوسیستم دیفای هستند. وامدهی و دریافت وام بهصورت آزاد و غیرمتمرکز مزیتهای زیادی نسبت به سیستم اعتباری سنتی دارد. ازجمله ویژگیهای جالب پلتفرمهای وامدهی مبتنی بر بلاک چین میتوان به پرداخت فوری، امکان وثیقهگذاری با داراییهای دیجیتال و نیاز نداشتن به چکهای اعتباری اشاره کرد.
در این سیستمها، تأمینکنندگان نقدینگی با قراردادن داراییهای خود در پلتفرم میتوانند سود دریافت کنند و افراد دیگر میتوانند از آن نقدینگی وام بگیرند.
ازآنجاکه این خدمات روی بلاک چینهای عمومی عرضه میشود، نیاز به اعتماد به حداقل میرسد و شفافیت بسیار بالایی برقرار خواهد شد. بهطور کلی، سیستمهای وامدهی غیرمتمرکز ریسک طرف قرارداد را کاهش میدهند و باعث میشوند این کار ارزانتر و سریعتر باشد و افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
خدمات بانکی پولی
با توجه به اینکه برنامههای DeFi طبق تعریف، برنامههای مالی هستند، خدمات بانکی پولی یکی از کاربردهای بدیهی این برنامهها است. این خدمات میتواند شامل صدور استیبل کوینها (Stable Coins – ارزهای دیجیتال باثبات)، رهن و بیمهنامه باشد.
با درنظرگرفتن روند بالغشدن صنعت بلاک چین، تمرکز زیادی بر ایجاد استیبل کوینهایی وجود دارد که مانند تتر ارزش ثابت داشته باشند و درعینحال غیرمتمرکز هم باشند. استیبل کوین به نوعی از ارزهای دیجیتال گفته میشود که دارای پشتوانه یک دارایی یا کالای پایدار مانند دلار است. مثلاً یک ارز دیجیتال باثبات دلاری (مثل تتر) پشتوانه دلار دارد و ارزش آن همواره یک دلار است.
در مورد خدمات اعتباری، در سیستم سنتی بهدلیل وجود واسطههای فراوان، فرایند ثبت رهن و وثیقه بسیار پرهزینه و زمانبر است. با بهرهمندی از قراردادهای هوشمند، هزینههای حقوقی و پذیرهنویسی بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
از طرف دیگر، صدور بیمه روی بلاک چین نیاز به واسطهها را از بین میبرد و ریسک نقض بیمهنامه را تا حد زیادی کاهش میدهد. به این ترتیب، با حفظ کیفیت خدمات، مبلغ بیمهنامه میتواند کمتر شود.
صرافیهای غیرمتمرکز
بهعقیده صاحبنظران، صرافیهای غیرمتمرکز در آینده حوزه معاملات مالی نقش انکارناپذیری خواهند داشت و این صرافیها خود شامل دیفای میشوند.
در صرافیهای غیرمتمرکز که روی بلاک چین کار میکنند، معاملهگران میتوانند داراییهای دیجیتال را بدون واسطه و بهشکل مستقیم خریدوفروش کنند. این معاملات از کیف پول شخصی کاربران انجام میشود.
ازآنجاکه یک سازمان متمرکز نمیتواند کنترلی بر فرایندهای صرافی داشته باشد، کارمزد معاملات بسیار ناچیز است؛ اگرچه هنوز درباره کارمزد تراکنشهای خودِ شبکه چالشهایی وجود دارد.
همچنین، میتوان از فناوری بلاک چین برای صدور و ارائه مالکیت تعداد زیادی از ابزارهای مالی بهره برد. این برنامهها با ایجاد بستری غیرمتمرکز، نیاز به اعتماد به سازمانهای امانتدار را از بین میبرند و با کمک فناوری دفتر کل توزیعشده، یک نقطه شکست یکتا ندارند که احتمال حمله به آنها وجود داشته باشد.
برای مثال، در حوزه دیفای میتوان ابزارها و منابعی را برای عرضه توکنهای سهامی (اوراق بهادار) ارائه داد که با آنها افراد و کسبوکارها میتوانند برای داراییهایی مثل سهام و املاک، ارز دیجیتال ایجاد کنند و پارامترهای دلخواه خود را برای آن در نظر بگیرند.
بازارهای مشتقه (قراردادهای آتی و اختیار) و همچنین بازارهای پیشبینی (مانند آگر) هم میتوانند زیرمجموعه دیفای باشند.
برنامههای دیفای کجا اجرا میشوند؟
هسته اصلی حوزه امور مالی غیرمتمرکز قرارداد هوشمند است، چون برنامههای غیرمتمرکز بهوسیله آن کار میکنند. بنابراین، بلاک چینهایی که میزبان قراردادهای هوشمند هستند، میتوانند میزبان برنامههای دیفای هم باشند.
درحالیکه قراردادهای معمولی برای مشخص کردن رابطه افرادی که درگیر قرارداد هستند از مواد قانونی استفاده میکنند، یک قرارداد هوشمند از کدهای کامپیوتری بهره میبرد.
بهلطف بلاک چین، یک قرارداد هوشمند پس از پیادهسازی ضمانت اجرایی خواهد داشت. توسعهدهنده شرایط اجرای قرارداد را در کد تعیین میکند و پس از ثبتکردن آن روی بلاک چین، حتی خود او هم نمیتواند جلوی اجرای قرارداد را بگیرد.
استفاده از قراردادهای هوشمند سریعتر و آسانتر است و ریسک کمتری برای طرفین دارد. از طرف دیگر، قراردادهای هوشمند هنوز با چالشهای حقوقی دستوپنجه نرم میکنند و بهعنوان مثال، هنوز مراجع قانونی یک قرارداد هوشمند مالکیت خانه را به رسمیت نمیشناسند. همچنین، ازآنجاکه قراردادهای هوشمند قابلتوقف نیستند، وجود باگ یا کد مخرب میتواند موجب خطر شود.
اتریوم درحالحاضر بزرگترین پلتفرمی است که پروژههای دیفای میتوانند روی آن کار کنند. بدون اغراق میتوان گفت در مقطع فعلی بلاک چین اتریوم میزبان بیش از ۷۰٪ کل اکوسیستم دیفای است.
بهجز اتریوم، ایاس، تزوس، ترون، کاردانو، نئو، الگورند و دهها بلاک چین دیگر قادر هستند برنامههای حوزه امور مالی غیرمتمرکز را میزبانی کنند.
دیفای با چه چالشهایی روبهرو است؟
مهمترین چالشهایی که دیفای با آن روبهرو است، عبارتاند از:
بلاک چینها در مقطع فعلی کندتر از رقبای متمرکز خود هستند و این روی کار برنامههای غیرمتمرکز هم تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، اتریوم، عمدهترین میزبان پروژههای دیفای، اکنون فقط میتواند ۱۴ تراکنش در ثانیه پردازش کند. البته با وجود راهکارهای مقیاسپذیری گوناگون و پیشرفتهای بالقوه، بهاحتمال فراوان این مشکل در آینده نزدیک حل خواهد شد. گفتنش خالی از لطف نیست که همین حالا دهها پروژه دیفای روی همین بلاک چینهای آهسته هم بهخوبی کار میکنند.
احتمال خطا از سمت کاربر؛ هرکس مسئول دارایی خود است
همانطور که گفتیم، دیفای واسطههای مالی را از بین میبرد و تمام مسئولیت را به خود کاربران واگذار میکند. بهعنوان مثال، اگر رمز حساب بانکی خود را گم کنید، میتوانید با مراجعه به بانک حساب خود را بازیابی کنید، اما در بلاک چینهای باز مانند اتریوم، هویت با یک رشته متنی از حروف و اعداد به نام «کلید خصوصی» (Private Key) تعیین میشود که اگر آن را گم کنید، دسترسی به موجودی کیف پول خود را برای همیشه از دست خواهید داد. همچنین، تراکنشهای بلاک چینهای باز برگشتناپذیر هستند و این یعنی اگر مبلغی به کیف پول اشتباهی واریز کنید، احتمالاً دیگر دستتان به آن مبلغ نخواهد رسید. بههمیندلیل، کاربرانِ حواسپرت در زمان کار ظهور امور مالی غیر متمرکز با دیفای در خطر هستند.
تجربه کاربری بد
درحالحاضر، استفاده از حوزه دیفای کمی برای کاربران تازهکار پیچیده است و برنامههای فعلی هنوز آنطور که باید رابط کاربری خوبی ندارند. برای یک کاربر عادی حریمخصوصی و عدمتمرکز اولویت اول نیست. آسانبودن کار با این حوزه میتواند انگیزهای باشد برای کاربران تا سیستمهای متمرکز را رها کنند، اما بدون یک رابط کاربری مناسب و دسترسی آسان، برنامههای غیرمتمرکز ازنظر تعداد کاربر نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. توسعه نرمافزارهای موبایل برای برنامههای حوزه دیفای مهمترین مسئلهای است که درباره تجربه کاربری باید به آن توجه شود.
جمعبندی
امور مالی غیرمتمرکز یک حوزه گسترده است که تلاش میکند با حذف واسطهها خدمات مالی موردنیاز افراد را ارائه کند. با کمک این حوزه میتوانیم بهسمت یک سیستم مالی آزادتر حرکت کنیم؛ سیستمی که در تمام جهان قابلدسترس است و مانع از فساد، سانسور و تبعیض میشود.
برنامههای غیرمتمرکز دیفای روی بلاک چینهایی که میزبان قرارداد هوشمند هستند، اجرا میشوند. اتریوم درحالحاضر بزرگترین میزبان دیفای است.
پتانسیل دیفای برای رقمزدن آیندهای متفاوت بهشدت بالا است؛ آیندهای که ما بدون نیاز به بانکها و شرکتهای واسطه امور مالی خود را مدیریت میکنیم و بر دارایی خودمان اختیار کامل داریم.
مزایا ومعایب CeFi و DeFi
سیستمهای مالی غیرمتمرکز از جمله مفاهیمی هستند که با ظهورشان در بازارهای مالی، تغییرات زیادی در اکوسیستم رایج ایجاد کردند. در حال حاضر نظرات متفاوت و گاهی متناقض درباره سیستمهای مالی متمرکز و غیرمتمرکز وجود دارد. برخی کارشناسان DeFi را یک انقلاب در نظر میگیرند؛ درحالیکه برخی دیگر آن را فرصت و برخی دیگر آن را یک کلاهبرداری میدانند. در ادامه قصد داریم به بررسی مزایا و معایب سیستمهای مالی متمرکز و غیرمتمرکز بپردازیم؛ پس در این مقاله با ما همراه باشید.
سیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟
پیش از شروع بحث درباره مزایا و معایب DeFi، بهتر است بهطور خلاصه با مفهوم سیستم مالی غیرمتمرکز آشنا شوید. در حال حاضر فناوری بلاک چین بیش از هر صنعت دیگری، در حوزه بازارهای مالی استفاده میشود. بلاک چین فرصتهای متنوعی را برای تغییر روند انجام امور مالی متعارف از طریق پرداختهای آنلاین و ترید داراییهای مجازی در اختیار افراد قرار میدهد.
در حال حاضر، با ظهور این سیستم مالی غیرمتمرکز کاربردهای بلاک چین در امور مالی اهمیت ویژهای یافته است. اصطلاح DeFi درواقع مخفف مالی غیرمتمرکز است و اساساً به مجموعهای از برنامههای کاربردی مبتنی بر بلاک چین اشاره دارد که جایگزین همتا به همتا برای خدمات و مؤسسات مالی معمولی میشوند.
اهمیت دانستن مزایا و معایب سیستم مالی غیرمتمرکز ؟
تقاضای بازار برای سیستم مالی غیرمتمرکز روز به روز در حال افزایش است. براساس برآوردهای DeFi Pulse، شرکت ارائهدهنده اطلاعات مربوط به امور مالی غیرمتمرکز، ارزش کل پروتکلهای DeFi را در حال حاضر تقریباً ۱۱.۵ میلیارد دلار اعلام کرده است. تنها سال گذشته، کل ارزش قفلشده در پروتکلهای سیستم مالی غیرمتمرکز حدود ۱ میلیارد دلار بود که نشاندهنده محبوبیت شگفتانگیز این فناوری است.
همانطور که میدانید، در بازار ارزهای دیجیتال، افزایش میزان محبوبیت، منعکسکننده رشد سریع فناوری موردنظر است؛ به همین دلیل آگاهی از مزایا و معایب سیستمهای مالی غیرمتمرکز، برای تصمیمگیری درباره شیوه صحیح سرمایهگذاری اهمیت بسیاری دارد.
مزایای سیستم مالی غیرمتمرکز چیست؟
یکی از اهداف اصلی DeFi، حذف واسطهها در کنار کنترل متمرکز است. علاوه بر این، با استفاده از سیستمهای مالی غیرمتمرکز، دسترسی افراد به بازارهای مالی بهمنظور سرمایهگذاری آسانتر خواهد بود.
۱- ارائه سیستمی بدون نیاز به اعتماد
اولین و مهمترین عاملی که هویت مالی غیرمتمرکز را تعریف میکند، اصطلاح «غیرمتمرکز» است. مزایا و معایب سیستم مالی غیرمتمرکز تا حد زیادی به ماهیت این مفهوم بستگی دارد. تمرکززدایی یکی از اصول اساسی بلاک چین است و به کاهش نیاز و وابستگی شرکتها کمک میکند. با استفاده از این سیستمها، نیازی به شرکتهای ثالث برای نظارت بر دادهها، نحوه انجام تراکنشها، ذخیرهسازی دادهها و… نخواهد بود. سیستم مالی غیرمتمرکز میتواند دسترسی ساده و مؤثر به خدمات مالی را برای هر فرد بهراحتی در هر کجای جهان تضمین کند.
DeFi برای ارائه خدمات غیرمتمرکز، از بستر اتریوم استفاده میکند. اتریوم دومین پروتکل بزرگ بلاک چین است و ماهیت بدون مجوز آن تضمین میکند اجرای فعالیتهای غیرمتمرکز از طریق آن بهسادگی امکانپذیر باشد. با توجه به اینکه همه برنامهها در سیستم مالی غیرمتمرکز بدون نیاز به مجوز اجرا میشوند، این سیستم بهراحتی میتواند از مزایای بلاک چین بهرهمند شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه برنامههای DeFi در بستر اتریوم اجرا میشوند، این برنامهها میتوانند از مزایای قراردادهای هوشمند نیز بهرهمند شود.
۲- ماهیت تغییرناپذیر
استفاده مؤثر از رمزنگاری همراه با الگوریتمهای اجماع مانند اثبات کار به بلاک چین برای دستیابی به قابلیت تغییرناپذیری کمک کرده است. با استفاده از این قابلیت، امکان ایجاد تغییر در هیچیک از اطلاعات ثبتشده وجود ندارد؛ بنابراین علاوه بر تمرکززدایی، تغییرناپذیری سیستمهای مالی غیرمتمرکز، کمک شایانی به افزایش سطح امنیت خدمات ارائهشده میکند.
۳- عملکرد شفاف
درحالیکه تغییرناپذیری یک نیاز ضروری برای چشمانداز سیستم مالی غیرمتمرکز بهمنظور اطمینان از امنیت است، شفافیت نیز یکی دیگر از نیازهای قابلتوجه این سیستم است. بدیهی است تمرکززدایی مستلزم شفافیت است؛ به همین دلیل دفتر کل توزیعشده اطلاعاتی درباره تمام فعالیتهای شبکه بلاک چین دارد.
با استفاده از عملکردی شفاف، امکان شناسایی افراد بهمنظور جلوگیری از کلاهبرداری یا انجام فعالیتهای غیرقانونی همچون پولشویی وجود دارد. با استفاده از حسابرسی صحیح، تشخیص اینکه چه کسی در یک تراکنش در چه مقطع زمانی و به چه روشی تغییراتی را ایجاد کرده است، برای برنامههای DeFi آسانتر خواهد بود.
۴- ارائه برنامههای وامدهی
همچنین سیستم مالی غیرمتمرکز نقش مهمی در توسعه روشهای وامدهی همتا به همتا دارد. درواقع برنامههای DeFi جایگزین بانکها برای اعتبارسنجی افراد میشوند. در نتیجه این فرایند با استفاده از پروتکلهای سیستم مالی غیرمتمرکز هم آسانتر و هم سریعتر انجام میشود. در حال حاضر معتبرترین برنامههای وامدهی و وامگیری با استفاده از ارزهای دیجیتال و بلاک چین با استفاده از DeFi اجرا میشوند.
Compound یکی از همین برنامههاست؛ یک پلتفرم وامدهی غیرمتمرکز که به وامدهندگان اجازه میدهد داراییهای رمزنگاریشده را به تعداد خاصی از استخرهای وامدهی عرضه کنند. نرخ بهرهای که یک وامدهنده کسب میکند، به سهمی که آنها در استخر استیک میکنند، بستگی دارد.
۵- کسب سود از داراییهای پسیو یا منفعل
مردم میتوانند از سیستم مالی غیرمتمرکز برای مدیریت مؤثر پسانداز خود استفاده کنند. کاربران میتوانند با استیککردن داراییهای خود در پروتکلهای وامدهی همچون Compound سود کسب کنند. اپلیکیشنهای پسانداز DeFi قابلیت اتصال به پروتکلهای وامدهی مختلف را برای راحتی کاربران در کسب سود ارائه میدهند. ییلد فارمینگ نمونهای از ابزارهای دیفای برای کسب سود از داراییهای منفعل است که در اختیار کاربران قرار داده میشود.
۶- توکنیزهکردن (Tokenization)
Tokenization یکی از موضوعات چشمگیری است که بهتازگی در حوزه بلاک چین ظهور کرده است. همانطور که پیش از این گفته شد، قراردادهای هوشمند یکی از قابلیتهای شبکه اتریوم است؛ قابلیتی که امکان توکنیزهکردن داراییهای مختلف را نیز فراهم میکند.
برخی از رایجترین مدلهای توکن عبارتاند از: توکن بومی، توکن حکمرانی، توکن امنیتی یا اوراق بهادار و… با استفاده از توکنیزهکردن میتوان داراییهای فیزیکی را به دارایی دیجیتال تبدیل کرد. این داراییها میتواند شامل ارزهای دیجیتال، ارزهای فیات، نفت یا طلا باشد.
معایب سیستم مالی غیرمتمرکز
۱- مقیاسپذیری
دیفای با هدف رفع مشکلات مالی بخش تمامی افراد جهان ایجاد شده است؛ با این حال این پروژه چالش مقیاسپذیری بلاک چین مواجه است. در حال حاضر برای تأیید تراکنشهایی که در دیفای انجام میشوند، به زمان زیادی نیاز است. علاوه بر این، بهمرور زمان هزینه لازم برای انجام تراکنشها افزایش مییابد؛ برای مثال اتریوم قابلیت پردازش تقریباً ۱۳ تراکنش را در هر ثانیه دارد؛ درحالیکه همتایان متمرکز و مشابه با دیفای، قابلیت انجام هزاران تراکنش در ثانیه با هزینه کمتری را دارند.
۲- اطمیناننداشتن
درصورت بیثباتی در بلاک چین میزبان پروژه سیستم مالی غیرمتمرکز، پروژه در حال اجرا هم بهدنبال آن دچار بیثباتی و ناپایداری میشود. در حال حاضر، بلاک چین اتریوم دستخوش تغییرات مختلفی است؛ برای مثال اشتباهات مرتکبشده در طول انتقال از اجماع PoW به سیستم جدید Eth 2.0 PoS میتواند به مشکلاتی برای شبکه منجر شود.
۳- مشکلات نقدینگی
نقدینگی نیز بیشک عاملی مهم در پروژههایی مبتنی بر DeFi و پروتکلهای بلاک چین است. از اکتبر ۲۰۲۰، کل ارزش قفلشده در پروژههای سیستم مالی غیرمتمرکز به بیش از ۱۲.۵ میلیارد دلار رسیده است. مشخص است نقدینگی بازار دیفای به بزرگی بازارهای مالی سنتی نیست.
سیستم مالی متمرکز (CeFi) چیست؟
پیش از ظهور دیفای، سیستمهای مالی غیرمتمرکز برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده میشدند. در امور مالی متمرکز (CeFi) تمام سفارشها برای ترید کریپتو از طریق یک صرافی مرکزی کنترل میشوند. درواقع داراییهایی که وارد صرافی یا از آن خارج میشوند، توسط مسئولان صرافی مدیریت و کنترل میشوند؛ بنابراین در چنین شرایطی صرافی مشخص میکند چه ارزی فهرست شود و نرخ کارمزد معاملات مربوط به آن چقدر باشد. پس با استفاده از صرافی متمرکز، شما تابع قوانینی هستند که صرافی بر شما تحمیل میکند.
۱- مسئولیتپذیری صرافیها
در سیستمهای مالی متمرکز، کاربران دارایی خود را به صرافیها منتقل میکنند؛ درنتیجه مسئولیت حفظ و امنیت داراییها به عهده صرافی است. درباره صرافیهای متمرکز، باید به این نکته توجه داشت که این صرافیها در یک روز به وجود نیامده و شهرت خود را با مدیریت موفقیت وجوه مشتریان خود طی سالها به دست آوردهاند؛ پس با توجه به چالشهای حوزه بلاک چین و روند رو به رشد سریع آن، بد نیست مسئولیت ترید داراییها را به عهده صرافی گذاشت.
صرافیهای متمرکز و معتبر، دارای تیمهای پشتیبانی بهصورت ۲۴ ساعته در هر روز هفته هستند که به کاربران درباره نحوه انجام امور مختلف و رفع مشکلات احتمالی کمک میکنند؛ درحالیکه استفاده از امکانات مختلف مانند ییلد فارمینگ و بسیاری از برنامههای دیگر در دیفای برای کاربران پیچیده به نظر میرسد، اما صرافیهای متمرکز با استفاده از مرکز پشتیبانی و آموزشهای رایگانی گه در اختیار کاربران خود قرار میدهند، بهراحتی میتوانند امکانات هرچقدر پیچیده را به خدمات خود اضافه کنند، بدون آنکه نگران گمراهی کاربران خود باشند.
۲- انعطافپذیری بیشتر در ترید
برای تبدیل ارز فیات به ارز دیجیتال به یک صرافی متمرکز نیاز خواهید داشت؛ درحالیکه امکان تبدیل ارز فیات به دیجیتال در دیفای وجود ندارد. بهطور مشابه، برای برداشت از حساب بهصورت ارز فیات، باز هم به خدمات یک سیستم مالی متمرکز نیاز خواهید داشت.
۳- تنوع گزینههای معاملاتی
سیستم مالی غیرمتمرکز به توکنهایی نیاز دارد که از استانداردهای اتریوم یا استانداردهای پلتفرمی که در آن فعال هستند پیروی کنند؛ برای مثال یک صرافی غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم (DEX) تنها از طریق قراردادهای هوشمند خود از ترید توکنهای مبتنی بر ERC20 پشتیبانی میکند.
درحالیکه سیستمهای مالی متمرکز چنین محدودیتهایی ندارند و از مجموعه رمزارزهایی پشتیبانی میکنند که عموماً در بلاک چینهای مستقل فعالیت میکنند. فراموش نکنید که بیشتر ارزهای دیجیتال با حجم و ارزش بازار بالا روی بلاک چینهای مستقل معامله میشوند. این زنجیرههای مستقل هنوز از دسترس تأمین مالی غیرمتمرکز خارج هستند.
معایب سیستم مالی غیرمتمرکز
۱- ریسک به خطر افتادن حریم خصوصی
فرایند اولیه ایجاد یک حساب کاربری در یک صرافی متمرکز شامل ارائه اطلاعات خصوصی مانند مدارک هویتی و آدرس محل سکونت شماست. این فرایند معمولاً بهعنوان KYC (مشتری خود را بشناسید) نامیده میشود و با تأیید واقعیبودن کاربران از فعالیتهای غیرقانونی مانند پولشویی جلوگیری میکند؛ درنتیجه اگر صرافی دچار یک حمله سایبری شود، این احتمال وجود دارد که اطلاعات خصوصی شما از دست برود.
۲- ریسک از دست رفتن دارایی
در CeFi کاربران دارایی خود را به صرافیهای متمرکز انتخابی خود میسپارند و هیچ کنترلی بر وجوه خود ندارند. درصورت هکشدن صرافی، احتمال از دست دادن دارایی کاربران بسیار زیاد است. با وجود این خطرات، لازم نیست نگران CeFi باشید؛ زیرا تقریباً همه صرافیها از چند لایه امنیتی استفاده میکنند و با استفاده از شرکتهای فناوری و نظارتی، مراقب فعالیتهای انجامشده درون صرافی هستند. هدف آنها کاهش هرگونه خطر و محافظت از مشتریان خود و ارائه محیطی مطمئن است.
چه چیزی CeFi را از DeFi متمایز میکند؟
1)در سیستمهای مالی متمرکز، همهچیز توسط صرافیها کنترل و اداره میشود؛ درحالیکه در سیستم مالی غیرمتمرکز، همهچیز به فناوری بستگی دارد.
2)همانطور که قبلاً بحث شد، کاربران DeFi از طریق DApps به خدمات مالی متنوعی دسترسی دارند.
3)در سیستمهای مالی متمرکز، با توجه به میزان کنترل صرافی، کنترل ریسک و خطرات احتمالی تا حد زیادی به صرافی واگذار میشود؛ بنابراین صرافیها وظیفه محافظت از دارایی کاربران را به عهده دارند.
4)در سیستم مالی غیرمتمرکز واسطهها حذف میشوند و همه تراکنشها با این تصور که قراردادهای هوشمند بهخوبی اجرا، تأیید و انجام میشوند.
5)درصورت وقوع رخدادهایی مانند حمله سایبری و هک، امکان توقف معاملات در سیستم مالی متمرکز برخلاف غیرمتمرکز وجود دارد.
دیفای DeFi نحوه وام دهی در بلاکچین را تغییر میدهد
دیفای DeFi مسیرهای وام دهی را در بلاک چین تغییر می دهد. مسیرهای غیرمتمرکز اعطای وام از طریق قراردادهای هوشمند به DeFi این امکان را می دهد تا در نهایت بخش مالی سنتی را سرنگون کند. دنیای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) به تدریج در حال گسترش است تا سهم قابل توجهی از فضای وامدهی مالی جهانی را به دلیل نحوه عملکرد ذاتاً غیرقابل اعتماد و سهولت دسترسی به سرمایه در بر بگیرد. از آنجایی که اکوسیستم کریپتو با ارزش بازار به صنعت 2 تریلیون دلاری رسیده است، محصولات و پیشنهادات جدیدی به لطف نوآوری رو به رشد در فناوری بلاک چین ظهور کرده اند.
وام دهی و استقراض به بخشی جدایی ناپذیر از اکوسیستم کریپتو تبدیل شده است، به خصوص با ظهور DeFi. اعطای وام و وام یکی از پیشنهادات اصلی سیستم مالی سنتی است و اکثر مردم با شرایطی در قالب وام مسکن، وام دانشجویی و غیره آشنا هستند.
در قرضگیری و وامدهی سنتی، وامدهنده به وامگیرنده وام میدهد و در ازای قبول ریسک، سود دریافت میکند، در حالی که وامگیرنده داراییهایی مانند املاک، جواهرات و غیره را به عنوان وثیقه برای دریافت وام میدهد. چنین معاملهای در سیستم مالی سنتی توسط مؤسسات مالی مانند بانک تسهیل میشود، که اقداماتی را برای به حداقل رساندن خطرات مرتبط با ارائه وام با انجام بررسیهای پیشینه مانند «مشتری خود را بشناسید» و امتیازات اعتباری قبل از تأیید وام انجام میدهد.
وام و بلاک چین
در اکوسیستم بلاک چین، فعالیتهای وامدهی و استقراض را میتوان به صورت غیرمتمرکز انجام داد که در آن طرفهای درگیر در یک معامله میتوانند مستقیماً بدون واسطه یا موسسه مالی از طریق قراردادهای هوشمند با یکدیگر معامله کنند. قراردادهای هوشمند، کدهای کامپیوتری خود-اجرای هستند که دارای منطق خاصی هستند که در آن قوانین تراکنش در آنها تعبیه شده (کدگذاری شده است). این قوانین یا شرایط وام می تواند نرخ بهره ثابت، مبلغ وام یا تاریخ انقضای قرارداد باشد و در صورت تحقق شرایط خاص به طور ظهور امور مالی غیر متمرکز خودکار اجرا می شود.
وام ها با ارائه دارایی های کریپتو به عنوان وثیقه در یک پلت فرم DeFi در ازای سایر دارایی ها دریافت می شوند. کاربران می توانند ارز های خود را به یک قرارداد هوشمند پروتکل DeFi سپرده و وام دهنده شوند. در عوض، توکنهای بومی برای پروتکل صادر میشوند، مانند cTokens برای Compound، aTokens برای Have یا Dai برای MakerDao. این توکنها نماینده اصل و مبلغ بهره هستند که میتوانند بعداً بازخرید شوند. وام گیرندگان دارایی های کریپتو را به عنوان ظهور امور مالی غیر متمرکز وثیقه در ازای سایر دارایی های رمزنگاری که می خواهند از یکی از پروتکل های DeFi قرض بگیرند، ارائه می کنند.
استقراض، وام دادن و ارزش کل قفل شده است
میتوان از طریق پلتفرمهای مختلف در دنیای غیرمتمرکز وام داد و وام گرفت، اما یکی از راههای سنجش عملکرد یک پروتکل و انتخاب مناسب، مشاهده کل ارزش قفل شده (TVL) در چنین پلتفرمهایی است. TVL معیاری از داراییهای موجود در قراردادهای هوشمند است و شاخص مهمی است که برای ارزیابی مقیاس پذیرش پروتکلهای DeFi استفاده میشود، زیرا هرچه TVL بالاتر باشد، پروتکل امنتر میشود.
پلتفرمهای قراردادهای هوشمند به بخش عمدهای از اکوسیستم کریپتو تبدیل شدهاند و به دلیل کاراییهایی که در قالب هزینه تراکنش کمتر، سرعت اجرا بیشتر و زمان تسویه سریعتر ارائه میشوند، وامگیری و وام دادن را آسانتر میکنند. اتریوم به عنوان یک پلتفرم قرارداد هوشمند غالب استفاده می شود و همچنین اولین بلاک چین است که قراردادهای هوشمند را معرفی می کند. TVL در پروتکلهای DeFi بیش از 1000 درصد از تنها 18 میلیارد دلار در ژانویه 2021 به بیش از 110 میلیارد دلار در می 2022 افزایش یافته است.
طبق DefiLlama، اتریوم بیش از 50 درصد از TVL را با 114 میلیارد دلار اشغال می کند. بسیاری از پروتکل های وام دهی و استقراض DeFi بر روی اتریوم ساخته شده اند. با این حال، بلاک چین های دیگر مانند Terra، Solana و Near Protocol نیز به دلیل مزایای خاصی نسبت به اتریوم مانند هزینه های کمتر، مقیاس پذیری بیشتر و قابلیت همکاری بیشتر، کشش را افزایش داده اند.
پروتکل های اتریوم DeFi مانند Aave و Compound برخی از برجسته ترین پلتفرم های وام دهی DeFi هستند. اما یکی از پروتکلهایی که در سال گذشته رشد چشمگیری داشته است، Anchor است که مبتنی بر بلاک چین Terra است. برترین پروتکل های وام دهی DeFi بر اساس TVL را می توان در نمودار زیر مشاهده کرد.
شفافیت ارائه شده توسط پلتفرم های DeFi با هیچ موسسه مالی سنتی قابل مقایسه نیست و همچنین امکان دسترسی بدون مجوز را فراهم می کند، به این معنی که هر کاربری با ظهور امور مالی غیر متمرکز کیف پول رمزنگاری می تواند به خدمات از هر نقطه از جهان دسترسی داشته باشد. با این وجود، پتانسیل رشد فضای وام دهی DeFi بسیار زیاد است و استفاده از کیف پول های رمزنگاری Web3 علاوه بر این تضمین می کند که شرکت کنندگان DeFi به دلیل امنیت رمزنگاری ارائه شده توسط معماری بلاک چین، دارایی های خود را حفظ کرده و کنترل کاملی بر داده های خود دارند.
امور مالی غیرمتمرکز چیست
امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا همان دیفای به مجموعهای از برنامههای کاربردی اشاره دارد که میتوانند امور مالی مهمی مانند دریافت وام و معاملات مالی را بهصورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به واسطه انجام دهند در ادامه با مجله ارز دیجیتال همراه شوید .
مدتهاست که بانکها و سازمانهای متمرکز بر دنیای مالی تسلط دارند. امروزه اگر بخواهید وام بگیرید، خریدوفروش کنید و یا اقساط و مالیات خود را پرداخت کنید، مجبور هستید به بانک، دولت یا دیگر سازمانهای متمرکز مراجعه کنید. در تمام جهان، مردم هر لحظه به دولتها اعتماد میکنند با این فرض که دولتها پاک هستند و با کمک آنها از ارزش پولهای ملی محافظت میشود.
مردم دنیا به بانکها اعتماد میکنند با این فرض که امانتدارِ درستکارِ پولهایشان هستند. هر لحظه به شرکتهای واسطه اعتماد میکنند با این امید که خدمات مالی بدون نقص دریافت کنند.
اما تاریخ نشان داده است واسطههای متمرکز میتوانند مرتکب فساد یا خطای غیرعمدی شوند. حوزه امور مالی غیرمتمرکز آمده است تا با استفاده از بلاک چین و مفهوم عدمتمرکز، فساد، خطای غیرعمدی و نیاز به اعتماد متمرکز را از بین ببرد.
همچنین میتوانیم دیفای را اینگونه تعریف کنیم: جنبشی برای ایجاد یک اکوسیستم خدمات مالی متنباز، بدون نیاز به مجوز و شفاف که برای همه قابلدسترسی است و بدون واسطه مرکزی کار میکند. به این ترتیب، کاربر کنترل کامل بر دارایی خود دارد و با اکوسیستم ازطریق برنامههای غیرمتمرکز (Dappها) ارتباط برقرار میکند.
دیفای با هدف بزرگی که دارد میتواند در کنار بلاک چین بهعنوان یکی از نوآوریهای امیدوارکننده عصر دیجیتال در نظر گرفته شود.
مزایای اصلی دیفای چیست؟
دنیای مالی سنتی به نهادهایی مانند بانک (بهعنوان واسطه) و دادگاه (بهعنوان داور) وابسته است. برنامههای دیفای اما به هیچ واسطه یا داوری نیاز ندارند. این کدِ برنامهنویسی است که چگونگی حلوفصل اختلافات احتمالی را مشخص میکند. از همه مهمتر، کاربران بر داراییهای خود کنترل و نظارت کامل دارند.
در آرمانشهر دیفای هیچکس نمیتواند پول شما را مصادره کند، بر امور مالی زندگیتان نظارت داشته باشد یا از معامله شما با فرد دیگری جلوگیری کند. همچنین فساد و سرقت به حداقل میرسد، چون همهچیز برای همه شفاف است.
علاوه بر ازبینرفتن واسطهها، استفاده از دیفای میتواند هزینهها را کاهش دهد و امکان ایجاد یک سیستم مالی آسیبناپذیر را فراهم کند. اگرچه حذف بانکها و سازمانهای متمرکز از دنیای مالی به این سادگیها امکانپذیر نیست، اما به نظر میرسد در آغاز یک جریان قدرتمند قرار داریم.
بهلطف بلاک چین میتوان به پیشرفت حوزه امور مالی غیرمتمرکز امیدوار بود. داده روی بلاک چین ذخیره شده و بین تمام افرادی که به شبکه متصل هستند پخش میشود. با این فناوری، احتمال تغییر اطلاعات، سانسور یا از کار افتادن سیستم تقریباً از بین میرود.
یکی دیگر از مزیتهای چنین اکوسیستمی، دسترسی آسان تمام افراد به خدمات مالی است، بهخصوص افرادی که نمیتوانند از سیستم مالی فعلی استفاده کنند. ازآنجاکه سیستم مالی سنتی به سودآوری واسطهها وابسته است، در جوامع کمبضاعت این خدمات بهدرستی ارائه نمیشود. بااینحال، با دیفای همه میتوانند با هزینه بسیار پایین از خدمات مالی استفاده کنند.
کاربردهای DeFi
اغلب بخشهای دنیای مالی میتوانند از مزایای دیفای بهرهمند شوند، اما امروزه بیشتر فعالیتهای این حوزه در سه بخشِ کلی خلاصه میشود:
دریافت وام و وامدهی
پروتکلهای وامدهی غیرمتمرکز یکی از محبوبترین برنامههای کاربردی اکوسیستم دیفای هستند. وامدهی و دریافت وام بهصورت آزاد و غیرمتمرکز مزیتهای زیادی نسبت به سیستم اعتباری سنتی دارد. ازجمله ویژگیهای جالب پلتفرمهای وامدهی مبتنی بر بلاک چین میتوان به پرداخت فوری، امکان وثیقهگذاری با داراییهای دیجیتال و نیاز نداشتن به چکهای اعتباری اشاره کرد.
در این سیستمها، تأمینکنندگان نقدینگی با قراردادن داراییهای خود در پلتفرم میتوانند سود دریافت کنند و افراد دیگر میتوانند از آن نقدینگی وام بگیرند.
ازآنجاکه این خدمات روی بلاک چینهای عمومی عرضه میشود، نیاز به اعتماد به حداقل میرسد و شفافیت بسیار بالایی برقرار خواهد شد. بهطور کلی، سیستمهای وامدهی غیرمتمرکز ریسک طرف قرارداد را کاهش میدهند و باعث میشوند این کار ارزانتر و سریعتر باشد و افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
خدمات بانکی پولی
با توجه به اینکه برنامههای DeFi طبق تعریف، برنامههای مالی هستند، خدمات بانکی پولی یکی از کاربردهای بدیهی این برنامهها است. این خدمات میتواند شامل صدور استیبل کوینها (Stable Coins – ارزهای دیجیتال باثبات)، رهن و بیمهنامه باشد.
با درنظرگرفتن روند بالغشدن صنعت بلاک چین، تمرکز زیادی بر ایجاد استیبل کوینهایی وجود دارد که مانند تتر ارزش ثابت داشته باشند و درعینحال غیرمتمرکز هم باشند. استیبل کوین به نوعی از ارزهای دیجیتال گفته میشود که دارای پشتوانه یک دارایی یا کالای پایدار مانند دلار است. مثلاً یک ارز دیجیتال باثبات دلاری (مثل تتر) پشتوانه دلار دارد و ارزش آن همواره یک دلار است.
در مورد خدمات اعتباری، در سیستم سنتی بهدلیل وجود واسطههای فراوان، فرایند ثبت رهن و وثیقه بسیار پرهزینه و زمانبر است. با بهرهمندی از قراردادهای هوشمند، هزینههای حقوقی و پذیرهنویسی بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
از طرف دیگر، صدور بیمه روی بلاک چین نیاز به واسطهها را از بین میبرد و ریسک نقض بیمهنامه را تا حد زیادی کاهش میدهد. به این ترتیب، با حفظ کیفیت خدمات، مبلغ بیمهنامه میتواند کمتر شود.
صرافیهای غیرمتمرکز
بهعقیده صاحبنظران، صرافیهای غیرمتمرکز در آینده حوزه معاملات مالی نقش انکارناپذیری خواهند داشت و این صرافیها خود شامل دیفای میشوند.
در صرافیهای غیرمتمرکز که روی بلاک چین کار میکنند، معاملهگران میتوانند داراییهای دیجیتال را بدون واسطه و بهشکل مستقیم خریدوفروش کنند. این معاملات از کیف پول شخصی کاربران انجام میشود.
ازآنجاکه یک سازمان متمرکز نمیتواند کنترلی بر فرایندهای صرافی داشته باشد، کارمزد معاملات بسیار ناچیز است؛ اگرچه هنوز درباره کارمزد تراکنشهای خودِ شبکه چالشهایی وجود دارد.
همچنین، میتوان از فناوری بلاک چین برای صدور و ارائه مالکیت تعداد زیادی از ابزارهای مالی بهره برد. این برنامهها با ایجاد بستری غیرمتمرکز، نیاز به اعتماد به سازمانهای امانتدار را از بین میبرند و با کمک فناوری دفتر کل توزیعشده، یک نقطه شکست یکتا ندارند که احتمال حمله به آنها وجود داشته باشد.
برای مثال، در حوزه دیفای میتوان ابزارها و منابعی را برای عرضه توکنهای سهامی (اوراق بهادار) ارائه داد که با آنها افراد و کسبوکارها میتوانند برای داراییهایی مثل سهام و املاک، ارز دیجیتال ایجاد کنند و پارامترهای دلخواه خود را برای آن در نظر بگیرند.
بازارهای مشتقه (قراردادهای آتی و اختیار) و همچنین بازارهای پیشبینی (مانند آگر) هم میتوانند زیرمجموعه دیفای باشند.
برنامههای دیفای کجا اجرا میشوند؟
هسته اصلی حوزه امور مالی غیرمتمرکز قرارداد هوشمند است، چون برنامههای غیرمتمرکز بهوسیله آن کار میکنند. بنابراین، بلاک چینهایی که میزبان قراردادهای هوشمند هستند، میتوانند میزبان برنامههای دیفای هم باشند.
درحالیکه قراردادهای معمولی برای مشخص کردن رابطه افرادی که درگیر قرارداد هستند از مواد قانونی استفاده میکنند، یک قرارداد هوشمند از کدهای کامپیوتری بهره میبرد.
بهلطف بلاک چین، یک قرارداد هوشمند پس از پیادهسازی ضمانت اجرایی خواهد داشت. توسعهدهنده شرایط اجرای قرارداد را در کد تعیین میکند و پس از ثبتکردن آن روی بلاک چین، حتی خود او هم نمیتواند جلوی اجرای قرارداد را بگیرد.
استفاده از قراردادهای هوشمند سریعتر و آسانتر است و ریسک کمتری برای طرفین دارد. از طرف دیگر، قراردادهای هوشمند هنوز با چالشهای حقوقی دستوپنجه نرم میکنند و بهعنوان مثال، هنوز مراجع قانونی یک قرارداد هوشمند مالکیت خانه را به رسمیت نمیشناسند. همچنین، ازآنجاکه قراردادهای هوشمند قابلتوقف نیستند، وجود باگ یا کد مخرب میتواند موجب خطر شود.
اتریوم درحالحاضر بزرگترین پلتفرمی است که پروژههای دیفای میتوانند روی آن کار کنند. بدون اغراق میتوان گفت در مقطع فعلی بلاک چین اتریوم میزبان بیش از ۷۰٪ کل اکوسیستم دیفای است.
بهجز اتریوم، ایاس، تزوس، ترون، کاردانو، نئو، الگورند و دهها بلاک چین دیگر قادر هستند برنامههای حوزه امور مالی غیرمتمرکز را میزبانی کنند.
دیفای با چه چالشهایی روبهرو است؟
مهمترین چالشهایی که دیفای با آن روبهرو است، عبارتاند از:
بلاک چینها در مقطع فعلی کندتر از رقبای متمرکز خود هستند و این روی کار برنامههای غیرمتمرکز هم تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، اتریوم، عمدهترین میزبان پروژههای دیفای، اکنون فقط میتواند ۱۴ تراکنش در ثانیه پردازش کند. البته با وجود راهکارهای مقیاسپذیری گوناگون و پیشرفتهای بالقوه، بهاحتمال فراوان این مشکل در آینده نزدیک حل خواهد شد. گفتنش خالی از لطف نیست که همین حالا دهها پروژه دیفای روی همین بلاک چینهای آهسته هم بهخوبی کار میکنند.
احتمال خطا از سمت کاربر؛ هرکس مسئول دارایی خود است
همانطور که گفتیم، دیفای واسطههای مالی را از بین میبرد و تمام مسئولیت را به خود کاربران واگذار میکند. بهعنوان مثال، اگر رمز حساب بانکی خود را گم کنید، میتوانید با مراجعه به بانک حساب خود را بازیابی کنید، اما در بلاک چینهای باز مانند اتریوم، هویت با یک رشته متنی از حروف و اعداد به نام «کلید خصوصی» (Private Key) تعیین میشود که اگر آن را گم کنید، دسترسی به موجودی کیف پول خود را برای همیشه از دست خواهید داد. همچنین، تراکنشهای بلاک چینهای باز برگشتناپذیر هستند و این یعنی اگر مبلغی به کیف پول اشتباهی واریز کنید، احتمالاً دیگر دستتان به آن مبلغ نخواهد رسید. بههمیندلیل، کاربرانِ حواسپرت در زمان کار با دیفای در خطر هستند.
تجربه کاربری بد
درحالحاضر، استفاده از حوزه دیفای کمی برای کاربران تازهکار پیچیده است و برنامههای فعلی هنوز آنطور که باید رابط کاربری خوبی ندارند. برای یک کاربر عادی حریمخصوصی و عدمتمرکز اولویت اول نیست. آسانبودن کار با این حوزه میتواند انگیزهای باشد برای کاربران تا سیستمهای متمرکز را رها کنند، اما بدون یک رابط کاربری مناسب و دسترسی آسان، برنامههای غیرمتمرکز ازنظر تعداد کاربر نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. توسعه نرمافزارهای موبایل برای برنامههای حوزه دیفای مهمترین مسئلهای است که درباره تجربه کاربری باید به آن توجه شود.
جمعبندی
امور مالی غیرمتمرکز یک حوزه گسترده است که تلاش میکند با حذف واسطهها خدمات مالی موردنیاز افراد را ارائه کند. با کمک این حوزه میتوانیم بهسمت یک سیستم مالی آزادتر حرکت کنیم؛ سیستمی که در تمام جهان قابلدسترس است و مانع از فساد، سانسور و تبعیض میشود.
برنامههای غیرمتمرکز دیفای روی بلاک چینهایی که میزبان قرارداد هوشمند هستند، اجرا میشوند. اتریوم درحالحاضر بزرگترین میزبان دیفای است.
پتانسیل دیفای برای رقمزدن آیندهای متفاوت بهشدت بالا است؛ آیندهای که ما بدون نیاز به بانکها و شرکتهای واسطه امور مالی خود را مدیریت میکنیم و بر دارایی خودمان اختیار کامل داریم.
مقدمه ای بر صنعت مالی غیرمتمرکز (DeFi)
وعده بلاکچین ایجاد دسترسی جهانی به پول و خدمات پولی و مالی برای تمام افراد بدون توجه به محل سکونت آنها است. سیر مالی غیرمتمرکز[1] این وعده را یک قدم نزدیکتر میکند. در حال حاضر چیزی نزدیک به 1.7 میلیارد انسان خارج از سیستم بانکی و مالی فعلی هستند، از این جمعیت 1.1 میلیارد نفر بدون هویت رسمی هستند. برای مثال در کشور سنگاپور که یک کشور توسعه یافته به شمار میرود، 37 درصد از جمعیت بدون هویت رسمی هستند که این موضوع به شدت طبقه کم درآمد و کارگران مهاجر را به فقر محکوم میکند [1]. دنیایی را تصور کنید که در آن یک جایگزین جهانی و باز برای تمامی خدمات مالی که روزانه از آنها استفاده می کنید (پسانداز، وام، داد و ستد، بیمه و برخی دیگر) در دسترس هرکس در دنیا با یک تلفن هوشمند و اتصال اینترنت باشد.
این تصور از دنیا، اکنون با بلاکچین های قرارداد هوشمند امکان پذیر است. قرارداد هوشمند به برنامه نویسان اجازه می دهد تا عملکردهای بسیار پیشرفته تری از ارسال و دریافت ساده رمزارز حاصل کنند. این برنامه ها همین برنامه های غیرمتمرکز (dapp) هستند که به جای این که توسط یک موجودیت یا شرکت واحد و متمرکز ایجاد و کنترل شوند، با استفاده از فناوری غیرمتمرکز (بلاکچین) ساخته شده اند.
برای قرنها واسطه های مالی نقش مهمی در سازماندهی به تراکنشهای اقتصادی و کاهش هزینه های این تراکنشها ایفا کردند. با ظهور اقتصاد دیجیتال، فناوری مالی[2] شروع به گرفتن برخی از نقشهای واسطهای که قبل از آن در دست نهادهای مالی بزرگ بود، کردند. البته فناوری مالی نیاز به نهادهای مالی را کاهش داد، اما جایگزین آنها نشد، چرا که اغلب یک واسطه (نهاد مالی) جای خود را به یک واسطه دیگر (شرکت فناوری) می داد.
اما پیشرفتهای اخیر در فناوری بلاکچین موجب شده است که یک پارادایم جدید در حول تمرکز زدایی و واسطه زدایی ایجاد شود. با اتکا به فناوری بلاکچین، خدمات مالی می توانند در اوج غیرمتمرکز بودن، شفافیت، قابل تعامل بودن و بدون مرز بودن، کارایی بالایی نیز داشته باشند.
این پارادایم جدید، با پارادایمی که بر پایه اقتصاد هزینه تراکنش[3] ساخته شده بود، متفاوت است. اقتصاد هزینه تراکنش بر فرصتطلبی تمرکز داشت اما پارادایم جدید بر مبنای اعتماد توزیعشده است، شکلی از اعتماد که بدون وجود روابط قابل اعتماد قبلی به صورت جانبی میان افراد جریان دارد [2].
شاید این مفاهیم کمی آیندهنگر به نظر برسند، اما در واقع این برنامههای غیرمتمرکز اکنون وجود دارند. این برنامهها به شما این امکان را میدهند که کوین پایدار بسازید، پول خود را قرض دهید و از رمزارز خود بهره کسب کنید، وام بگیرید، یک دارایی را در ازای دارایی دیگر مبادله کنید و استراتژیهای سرمایهگذاری خودکار و پیشرفته را به کار بگیرید. اما چه چیزی این برنامهها را از بانکهای رایج و همتایان خود در والاستریت متمایز میسازد؟
2. وعده های DeFi
بازارهای پول، صندوقهای شاخص و دیگر مسیرهای سرمایهگذاری با رشد کم و ریسک پایین به شدت مورد علاقهی سرمایهگذاران است. وام دهی DeFi که برای اغلب افراد ناشناخته است یک سیستم مشابه با سیستمهای رایج در این بازارها ارائه میدهد اما با این تفاوت که با بازدهای در محدوده 7 تا 18 درصد بسیار جذابتر از صندوقهای بازار پول رایج با بازدهی در محدوده 2 تا 3 درصد به نظر می رسند [1].
این یعنی که فضای مالی غیرمتمرکز در رمزارزها اکنون خدماتی به سرمایه گذاران ارائه میدهد که بسیار مشابه با خدمات سپردهگذاری بیتکوین در بسترها وامدهی و کسب بهره از آن است. البته این رمزارزها نیازمند منحنی یادگیری با شیب زیاد و یک نمایه ریسک هستند که برای بسیاری از مشارکت کنندگان در بازار مناسب نیستند، به ویژه آنهایی که در داراییهای کم ریسک سرمایهگذاری می کنند.
از طرف دیگر پول فیات دولتها، تورمی است. به عبارت دیگر اگر مردم پول اضافی داشته باشند انگیزه دارند که یک روش برای ذخیره آن ارزش به صورت یک ارز دیگر پیدا کنند. 3.7 درصد جمعیت دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که نرخ تورم بالاتر از 5 درصد دارند و 680 میلیون نفر نیز در کشورهایی با نرخ تورم بیشتر از 10 درصد زندگی میکنند. توسعهی DeFi میتواند فرصت محافظت از ثروت را به افراد بیشتری در سطح جهان اعطا کند. البته کاربران پروتکلهای DeFi علاوه بر محافظت در برابر تورم، فرصت دارند تا از موجودی حساب خود نیز بهره کسب کنند. یعنی آنها با دارایی های پایدار متصل به دلار، ذخیرهی ارزش را در اختیار دارند و هم بازده سرمایهگذاری یا وام دهی دارایی را در یک بستر DeFi دریافت می کنند.
همچنین داراییهای مصنوعی[4] به عنوان یک کاربرد دیگر می توانند دو دنیای دارایی ظهور امور مالی غیر متمرکز رایج و دارایی غیرمتمرکز را به یکدیگر متصل کنند. دارایی مصنوعی یک سبد از داراییهاست که قیمت یک دارایی مورد هدف در بازارهای دیگر را دنبال می کند. هر کسی به بازار داراییهای مصنوعی دسترسی داشته باشد می تواند به فرصتهای دیگر در بازارهای دیگر دست پیدا کند. دلیل اصلی توسعه این داراییها روشن است، دسترسی بازار جهانی[5]. داراییهای مصنوعی غیرمتمرکز به مردم اجازه می دهد تا در هر بازاری مشارکت کنند، مادامی که قیمت بازار عمومی و شفاف باشد.
به صورت کلی چند ویژگی موجب تمایز خدمات مالی غیرمتمرکز با خدمات مالی رایج از سوی نهادهای مالی و شرکتهای فناوری مالی می شود.
عدم تمرکز:
هر گونه عملیات در هسته ی این کسب و کارها توسط یک موجودیت، نهاد و شرکت و یا کارکنان آنها اداره نمی شود. قوانین در یک کد (قرارداد هوشمند) هستند و هنگامی که این قراردادها در بلاکچین استقرار یابند، این برنامه های غیرمتمرکز مالی[6] تقریبا بدون دخالت انسانی می توانند به کار خود ادامه دهند. البته در عمل برنامه نویسان با به روز رسانی، ارتقا و رفع اشکالات سیستمی، این برنامه ها را حفظ می کنند. شبکههای غیرمتمرکز هزینههای تراکنش را پایین می آورند و همزمان از هزینه های ناشی از انحصار نهادهای بزرگ مالی جلوگیری می کند. زمانی که یک شبکه فرد به فرد غیرمتمرکز به سلطه و چیرگی برسد، هیچ موجودیت واحدی نمی تواند قدرت لازم را برای انحصار در شبکه و محروم کردن گروهی از مشارکت، بدست آورد. عدم تمرکز در خدمات مالی در سه قالب وجود دارد. عدم تمرکز تصمیم گیری، عدم تمرکز ریسک پذیری و عدم تمرکز نگهداری سوابق.
شفافیت:
این کد یا قرارداد هوشمند روی بلاکچین برای هرکسی شفاف است. این نوع جدیدی از اعتماد را ایجاد می کند زیرا هر فردی این فرصت را دارد که عملکرد قرارداد را بفهمد و یا اشکالات آن را پیدا کند. تمام تراکنشها نیز به صورت عمومی قابل رؤیت است که پرسشهایی را درباره حریم خصوصی ایجاد می کند اما تراکنشها به صورت پیشفرض ناشناس هستند، یعنی به صورت مستقیم هویت دنیای واقع فرد را آشکار نمی کنند.
ساخت بدون مجوز، مشارکت بدون مجوز، استفاده بدون مرز: به عبارت دیگر هرکسی میتواند یک برنامه DeFi بسازد و هرکسی میتواند از آنها استفاده کند. خبری از فرمهای طولانی حساب کاربری و یا موانع دیگر برای ورود به سیستم نیست.
قابلیت تعامل و انعطافپذیری رابط کاربری:
یک ویژگی تمایز دیگر قابلیت تعامل است. برنامههای DeFi میتوانند با ترکیب شدن محصولات DeFi مثل کوین پایدار، صرافی غیرمتمرکز و بازار پیشبینی، یک محصول کاملا جدید را ایجاد کنند. برای مثال، Veil یک بازار پیشبینی فرد به فرد است که با ادغام کردن بازار پیشبینی Augur و صرافی غیرمتمرکز Ox ساخته شده است [3].
البته DeFi هنوز قابلیت تعامل کامل ندارد که این به خاطر عدم تعامل میان بلاکچین ها است. کارآفرینان و مبتکران دو گزینه پیش روی خود دارند. راه اول حمایت از پیدایش یک بستر غالب است. در حال حاضر 87 درصد از کل پروژه های مالی غیرمتمرکز بر بستر اتریوم ایجاد شدهاند. البته گزینه بهتر این است که قابلیت تعامل میان بلاکچین های مختلف افزایش یابد چرا که قابلیت تعامل از طریق تسلط یک بستر غالب چندان مناسب نیست. یک بلاکچین واحد قادر به خدمت رسانی به پروژه ها با نیازهای متنوع نیست.
به علاوه در صورتی که از رابط کاربری یک dapp مشخص راضی نیستید می توانید بک برنامه مناسب برای خود بسازید. قراردادهای هوشمند مثل یک رابط برنامهنویسی باز[7] هستند و کاربر میتواند برای آنها یک برنامه بسازد. همچنین برنامههای DeFi می توانند با ترکیب شدن محصولات DeFi مثل کوین پایدار، صرافی غیرمتمرکز و بازار پیشبینی، یک محصول کاملا جدید را ایجاد کنند.
در حال حاضر مالی غیرمتمرکز یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد در فضای بلاکچین و رمزارزهاست. ناظران صنعت، این حرکت را با یک معیار جدید یعنی «اتریوم راکد شده در DeFi» اندازه گیری می کنند. در هنگام نوشتن این مقاله، کل ارزش بازاری توکنهای DeFi معادل با 3.2 میلیارد دلار است و ارزش کل اتریوم راکد شده در این فضا 1.8 میلیارد دلار است [4].
3. برنامه های مختلف DeFi
فناوری بلاکچین منجر به ظهور مدلهای جدید کسب و کار در سطح بازارهای مالی شده ظهور امور مالی غیر متمرکز است. در حال حاضر رایجترین این مدلهای کسب و کار، رمزارزهای غیرمتمرکز هستند که بعد از آن قرارداد غیرمتمرکز و ئرداخت غیرمتمرکز هستند.
ارزهای غیرمتمرکز:
بیتکوین اولین رمزارز غیرمتمرکز بود که برنامه عرضه ثابتی دارد و از همین جهت ضد تورمی است. بیتکوین اصلیترین ذخیره ارزش در صنعت بلاکچین، به مانند طلا، ذاتا بدون مرز است. در کتار بیتکوین، رمزارزهای غیرمتمرکز بزرگ دیگر، Ether، Litecoin، Monero، Dashو Zcash نام دارند.
خدمات پرداخت غیرمتمرکز:
شبکههای پرداخت متمرکز مثل PayPal، Visa و SWIFT تجارت آنلاین و آفلاین را تسهیل می کنند اما از طرفی کامزد بالایی برای خدمات خود دریافت می کنند. شبکه های پرداخت غیرمتمرکز مثل Libra و Bitcoin Lightning قصد دارند با ایجاد پرداخت های سریع، کم هزینه و جهانی مشکلات روشهای رایج پرداخت را حل کنند. با کاهش کارمزدهای پرداخت، موج جدیدی از کارآفرینی و نوآوری به راه میافتد. برای مثال بستر متمرکز Squareبرای استفاده از شبکه Bitcoin Lightning در خدمات پرداخت خود برنامه ریزی کرده است.
تأمین سرمایه غیرمتمرکز:
فناوری بلاکچین نحوه تأمین سرمایه را متحول کرده است. یک شکل اصلی این مدل، عرضه کوین اولیه است که در آن یک پروژه توکنهای مخصوص خود را بر روی یک بلاکچین عمومی و بدون مجوز برای عرضه به سرمایه گذاران برای تأمین سرمایه در مراحل اولیه پروژه صادر می کند. یک ICO مخصوصا زمانی خیلی با ارزش است که توکن یک سودمندی ذاتی در محصولات یا بسترهای پروژه داشته باشد. چنین توکنی، توکن کاربردی[8] نام دارد. این توکن میتواند در ازای خدمات مشخص باز گردانده شود و یا به عنوان ابزار مبادله مورد استفاده قرار گیرد. برخی نیز ممکن است توکن اوراق صادر کنند که در اصل مالکیت مستقیم و یا مطالبات جریان نقدی را نشان می دهد. همچنین یک شکل دیگر از تأمین سرمایه، عرضه صرافی اولیه است. در این مدل، صرافیها معمولا پروژههای بالقوه را ارزیابی میکنند و اطلاعات دقیق آنها را فراهم می کنند و پروژهها با کیفیت بالا را مورد تأیید خود قرار می دهند.
قرارداد غیرمتمرکز:
قراردادها برای بازارها، بنگاه ها و افراد بسیار مهم هستند. به دلیل هزینه های مذاکره، مستندسازی، اجرا و مذاکره مجدد می توانند هزینه بر و پیچیده باشند. خصوصا که قراردادها با موانعی مثل خطر اخلاقی و انتخاب معکوس مواجه می شوند که هزینه های تراکنش را بالا میبرند و همزمان احتمال وقوع توافق را نیز محدود می کنند. قراردادهای هوشمند با کمک شفافیت، تغییرناپذیری، خودکار بودن و قابل برنامه نویسی بودن، نویدبخش کاهش پیچیدگیها و هزینههای قرارداد در سطح بازارها و کسب و کارها هستند. یک اجماع قابل برنامه نویسی غیرمتمرکز اگر حاصل شود، کمک میکند که وقوع قراردادهای احتمالی آسانتر شود. بسترهای غیرمتمرکزی چون MakerDAO، Compound و Dharma از قراردادهای هوشمند بر بستر اتریوم استفاده میکنند تا وام دهی و قرض گیری غیرمتمرکز توسعه یابد، هزینهها، اختلافات و دیرکردها کاهش یابند.
این مدل کسب و کار را میتوان در چند دسته طبقه بندی نمود. صرافی های غیرمتمرکز (مثل Uniswap، Ox،Network Kyber ، IDEX)، بسترهای وام دهی و قرض گیری (Compound، MakerDAO، Dharma، Aave)، بازارهای مشتقات و معاملات مارجین و بازارهای پیشبینی (CDx، bZx، Daxia، dydx، Augur) و چند مدل دیگر مثل بیمه غیرمتمرکز و داراییهای مصنوعی (Synthetix). بسیاری از این برنامه های مالی غیرمتمرکز در قسمت بعدی این سری از مقالات DeFi به تفصیل شرح داده می شوند.
4. مسیر توسعه DeFi
در سالهای پیش رو، ممکن است خدمات مالی که امروزه در سیستم فیات فعلی استفاده میکنیم برای اکوسیستم رمزارز به صورت مجدد ساخته شوند. تا کنون مشاهده کردهایم که صدور دارایی، قرض گرفتن، وام دهی، حفاظت از دارایی و مشتقات مالی برای رمزارزها ایجاد شده اند. گام بعدی چیست؟
قرض گیری و وام دهی در سیستمهای رایج به شدت متکی به سیستم هویت است. شهرت اعتباری در این سیستم ها، قدرت قرض گیری افراد را مشخص میکند. برخلاف سیستم های هویت کنونی، یک هویت غیرمتمرکز باید هم جهانی باشد و هم حریم خصوصی را حفظ نماید.
در اکوسیستم DeFi همچنین یک حرکت به سمت حکمرانی و تصمیمگیری غیرمتمرکز به چشم میخورد. برای مثال بر خلاف واژهی غیرمتمرکز در بسیاری از این برنامهها یک شاهکلید در دست برنامهنویسان آنها وجود دارد که با آن میتوانند پروژه را تعطیل یا برنامه غیرمتمرکز را غیرفعال کنند. به هر حال بعد از این که برنامه مورد آزمایش در میدان عمل قرار گرفت و دیگر نیازی به دریچه خاموش کردن اضطراری در موارد وجود اشکال در کد، نباشد، انتظار می رود که برنامه نویسان این راههای خروجی پشتی را رها کنند. جامعهی DeFi در حال حاضر با روش های رأی دادن سهامداران در تصمیماتی از این قبیل از جمله با استفاده از سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز سر و کار دارد [5].
5. چندی از محدودیتهای DeFi
اول از همه ساختن اعتماد توزیع شده در بسترهای غیرمتمرکز میتواند هزینه بر باشد چرا که توزیع اطلاعات به تمام اعضا به صورت عمومی، اعتبارسنجی اطلاعات از طریق اجماع توزیع شده و ذخیرهسازی دادهها در سطح گرهها، هزینه های بالایی را بر شبکه تحمیل میکند.
دوم این که، اگر چه شفافیت ستون اصلی ساختمان بسترهای غیرمتمرکز است، اما شفافیت زیاد، حریم خصوصی را به خطر میاندازد. استفاده از رمزنگاری پیشرفته برای حفظ حریم خصوصی در عین داشتن شفافیت (مثلا پروتوکلهای اثبات دانایی صفر در بلاکچین Zcash) هزینههای پردازش اطلاعات را با افزایش بار محاسباتی در شبکه افزایش میدهد.
مالی غیرمتمرکز با وجود عدم پاسخگویی و دخالت موجویتهای مرکزی، در صورت وقوع بحران و نیاز مبرم به اقداماتی چون بستن تراکنشها، رفع اشکالات و بازگردانی عملیات معمولی ممکن است به مشکلات جدی برخورد کند. این نیز یک محدودیت برای DeFi به شمار میرود.
در نهایت دو محدودیت دیگر وجود دارد. یکی این که بسیاری از جنبه های کسب و کارها نمیتواند به صورت عینی به صورت برنامه کامپیوتری نوشته شود و بر روی یک بلاکچین عمومی ثبت شود برای همین نمیتوانند به عنوان ورودی یک سیستم اعتماد توزیع شده باشند. همچنین با این که اتکا به قانون کد میتواند یک مزیت به حساب آید و از تورشهای رفتاری، عدم اطمینان و هزینه های نهدای بکاهد، اما نمی تواند از دانش ضمنی انسان استفاده کند.
در مجموع اگر به درستی و کفایت به این محدودیتها پرداخته نشود، ارزش بالقوه DeFi مبتنی بر بلاکچین کاهش می یابد.
6. جمع بندی
مالی غیرمتمرکز که در رأس بستر قرارداد هوشمند عمومی اتریوم قرار گرفته، هنوز یک بازار حاشیهای با ریسکهای مشخص است، اما با توجه ویژگیهایی چون کارایی، شفافیت، قابلیت دسترسی و قابلیت تعامل، میتواند در شکلگیری یک اکوسیستم مالی شفاف، قدرتمند و جهانی نقش مهمی ایفا کند.
در قسمت بعد این سری از مقالات در زمینه DeFi، به بررسی جدیدترین خدمات مالی و برنامههای غیرمتمرکز خواهیم پرداخت.
[1] “Decentralized Finance: 5 Things You Should Know About DeFi.” [Online]. Available: https://defiprime.com/decentralized-finance-5-things-you-should-know. [Accessed: 06-Jul-2020].
[2] R. Botsman, Who Can You Trust?: How Technology Brought Us Together – and Why It Could Drive Us Apart. 2017.
دیدگاه شما