مثال سهم بازار: اگر ۹۰۰۰۰ دانشجو برای آموزش آنلاین بین ۲۰ شرکت هزینه کنند ، هر شرکت حدود ۵ درصد سهم دارد. به طور طبیعی ، برخی از شرکت ها ممکن است تعداد بیشتری داشته باشند. مثلاً ۱۰،۰۰۰ دانشجو یا ۹ درصد سهم بازار. به هر رقیب نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آیا محصول شما جذاب تر خواهد بود و اینکه میخواهید سهم بازار را از چه کسی بگیرید.
بازاریابی محصول چیست؟ همه چیز درباره بازاریابی محصول
کسب و کارهای زیادی وجود داشتند که با یک ایده بسیار خاص و جدید فعالیت خود را شروع کردند. محصول خود را قدم به قدم توسعه دادند، اما متاسفانه نتوانستند به درستی خود را در بازار معرفی کنند.
برای حل مشکل این مشکل، به تدریج بخشی به نام بازاریابی محصول در کسب و کارها شروع به فعالیت کرد. این روش بازاریابی به کسب و کارها کمک میکند تا فرآیند وارد کردن محصول خود به بازار را با یک استراتژی مناسب و دقیق انجام دهند و در نهایت بتوانند با سرعت بیشتری به رشد خود ادامه دهند.
در نتیجه امروزه بازاریابی محصول در کسب و کارها در حال تحول و رشد است و به این حوزه برای افزایش فروش و نرخ بازگشت سرمایه توجه بیشتری نسبت به گذشته میشود.
شما که به این مقاله را پیدا کردید، احتمالا دوست دارید درباره مسائل زیر اطلاعات بیشتری داشته باشید:
- بازاریابی محصول چیست؟
- چرا بازاریابی محصول اهمیت زیادی دارد؟
- بازاریابی محصول با بازاریابی برونگرا و سنتی کسب و کارها چه تفاوتهایی دارد؟
- وظایف یک بازاریاب محصول چیست؟
در ادامه با ما همراه باشید تا پاسخ این سوالات را پیدا کنیم.
بازاریابی محصول چیست؟
بازاریابی محصول فرآیند وارد کردن یک محصول به بازار و معرفی آن است. این فرآیند شامل تثبیت موقعیت محصول در بازار و ایجاد تمایز با رقبا، راه اندازی سرویس جدید یا عرضه محصول در بازار، جمع آوری نظرات مشتریان و جا انداختن دلیل وجود محصول در ذهن مخاطبان کسب و کار است.
نکته بسیار مهم این است که فرآیند بازاریابی محصول با وارد شدن محصول یک کسب و کار به بازار هدف خود، تمام نمیشود. این فرآیند همیشه ادامه دارد و وظیفه افراد فعال در این حوزه، برقرار کردن تعامل بیشتر با مشتریان است. کسانی که وظیفه بازاریابی محصول یک کسب و کار را برعهده دارند، باید مطمئن شوند که مردم نسبت به محصول ارائه شده، آگاهی کافی دارند.
علاوه بر آگاهی درباره برند، باید اطمینان حاصل شود که مشتریان طرز استفاده صحیح از محصول را به خوبی میدانند. همچنین یک کسب و کار در بخش بازاریابی محصول خود با جمع آوری نظرات و انتقادات مشتریان در تلاش است تا کیفیت محصول خود را افزایش دهد.
چرا بازاریابی محصول اهمیت زیادی دارد؟
همانطور که اشاره شد، وظیفه بازاریابی محصول عرضه محصول به مشتریان است. این عرضه محصول به صورتی انجام میشود که مزایای رقابتی آن برای خریداران کاملا شفاف شده. بنابراین افرادی که در یک کسب و کار وظیفه بازاریابی محصول را برعهده دارند، روی میزان تقاضا و استفاده از محصول تاثیر مستقیم میگذارند.
مهم نیست چه محصول یا سرویسی را ارائه میکنید، داشتن یک تیم بازاریابی محصول قدرتمند یکی از نیازهای اساسی برای رشد کسب و کار شما به حساب میآید.
بازاریاب محصول چه وظایفی را برعهده دارد؟
وظایف بازاریاب محصول شامل موارد زیر است:
- بازاریاب محصول وضعیت و اهداف رقبای شما را بررسی میکند. در کنار این کار با شناختن شخصیت و پرسونای مشتریهایتان به کسب و کار شما کمک میکند تا برنامه بهتری برای جذب مشتریهای بیشتر داشته باشد.
- آماده کردن برنامههای عرضه و رونمایی از محصول به عهده بازاریاب محصول است. همچنین این بخش از کسب و کار با بررسی نیازهای مشتریان، ویژگیهایی که در آینده نیاز است به محصول اضافه شود را مشخص میکند.
- تثبیت موقعیت کسب و کار شما در بازار و رساندن پیام درست به مخاطبان درباره هویت محصول برعهده بازاریاب محصول است.
- بازاریاب محصول با تیمهایی که به صورت مستقیم با مشتریان ارتباط برقرار میکنند، تعامل دارد و در تلاش است فرهنگ سازمانی شما در برقراری ارتباط با مشتریان را به این تیمها انتقال دهد.
- این بخش با دیگر بخشهای بازاریابی کسب و کار شما نیز ارتباط برقرار میکند تا در استراتژی گسترده کسب و کار شما هماهنگی ایجاد شود.
استراتژی بازاریابی محصول چیست؟
استراتژی بازاریابی محصول، ساختاری است که چرخه کلی محصول را مشخص میکند. در واقع برنامهای است که تمام ابعاد وظایف و اهداف این بخش از روشهای جذب مشتریان بیشتر تا برنامه رونمایی از ویژگیها یا محصولات جدید را تعیین میکند.
داشتن یک استراتژی ابتدایی مناسب به رشد کسب و کار کمک بسیار زیادی میکند. در کنار آن یک مدیر محصول حرفهای همواره به دنبال بهبود استراتژی با توجه به نظرات مشتریان است.
مدیریت محصول با بازاریابی محصول چه تفاوتی دارد؟
تصور عموم این است که مدیریت محصول و بازاریابی محصول تفاوتی ندارند و در واقع هر دو یک کار را انجام میدهند. اما این تصور درست نیست.
وظیفه مدیر محصول ساخت و برنامه ریزی برای محصولات و ویژگیهای محصول جدید است. در حالی که کار بازاریاب محصول وارد کردن نتیجه کار مدیر محصول به بازار است.
آموزش بازاریابی و فروش آنلاین از پایه تا پیشرفته
محصولات قابل فروش در اینترنت به ۲ دسته محصولات فیزیکی (تمام محصولات قابللمس و واقعی) و محصولات مجازی (محصولات دیجیتالی و یا خدمات) تقسیم میشوند که فروش هر نوع از آنها، به بستر خاص خود نیاز دارد.
شناسایی بازار هدف
منظور ما از بازار هدف، آن افراد و کسب و کارهایی هستید که حاضرند از شما خرید کنند. شما با شناسایی و مدیریت درست مشتریان هدف تان می توانید تلاش های بازاریابی خود را به نتیجه برسانید.
مشخص کردن کانالی برای فروش
می خواهید محصولات و خدمات خود را کجا بفروشید؟! سایت؟ شبکه های اجتماعی؟ یا بازارهای اینترنتی (market place)؟
بعد از اینکه کانال فروش خود را مشخص کردید، همه تمرکز خود را روی آن بگذارید. البته بسته به شرایط و توانایی شما، امکان بازرایابی و فروش همزمان از هر ۳ کانال نیز وجود دارد.
آشنایی با اصول بازاریابی و روش های تبلیغات اینترنتی
دانش و مهارت های خود را در زمینه بازاریابی و تبلیغات، بروز نگه دارید. بازاریابی از طریق تولید محتوا و سئو را یاد بگیرید و با یک برنامه کامل و منسجم برای تبلیغات، شاهد به ثمر نشستن تلاش های خود باشید. قطعاً حضور در شبکه های اجتماعی می تواند در پیشبرد اهدافتان بسیار اثربخش باشد.
پشتیبانی و رصد دائم
بعد از استارت کسب و کارتان، به طور مستمر با مخاطبان خود در ارتباط باشید و هیچوقت راه های ارتباطی و پشتیبانی خود را در حین و پس از خرید مشتریان، قطع نکنید. برای یادگیری بیشتر درباره شیوههای تبلیغات و نحوه جذب و حفظ مشتری، شرکت در یک دوره آموزشی بازاریابی و فروش آنلاین را توصیه می کنیم.
سوالات متداول
بازاریابی آنلاین به استفاده از اینترنت و ابزارهای مختلف (شبکه های اجتماعی، پرداخت به ازای هر کلیک، وبلاگ نویسی، بازاریابی مستقیم، بازاریابی محتوا و…) برای تبلیغ و بازاریابی کالاها و خدمات گفته می شود.
بسیاری از افراد، بازاریابی آنلاین را بازاریابی دیجیتال، دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی الکترونیکی نیز می نامند.
هدف در بازاریابی آنلاین، افزایش بازدید وب سایت است. امروزه یکی از ابزارهای بسیار محبوب برای این کار، تولید محتوا است و محبوبیت آن به عنوان یک ابزار بازاریابی آنلاین همچنان در حال افزایش است.
برای تازه کاران، تمرکز بر روی طراحی و سئو سایت اهمیت بسزایی دارد. استفاده از SEO ضروری است زیرا از طریق موتورهای جستجو ترافیک جذب می کند. اگر نحوه بهینه سازی و سئو سایت را یاد بگیرید، احتمالاً تلاش های بازاریابی آنلاین شما نتیجه بخش خواهد بود و موفقیت در فروش را تجربه خواهید کرد.
۱- دسترسی جهانی
مشاغل مختلف می توانند با اینترنت، بدون محدودیت به میلیون ها مشتری احتمالی دسترسی داشته باشند. هرچه تعداد کاربرانی که از صفحه شما بازدید می کنند بیشتر باشد، فروش بیشتری نیز خواهید داشت.
۲- تبلیغات سبز
با حذف کاغذ، تراکت، بروشور، کارت ویزیت و… در مصرف کاغذ صرفه جویی می شود و برای محیط زیست بسیار مفید است.
۳- بازاریابی ۲۴/۷
مشتریان هدف شما می توانند بدون در نظر گرفتن زمان و ترس از بسته شدن، ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته به وبسایت شما دسترسی پیدا کرده و از کالا و خدمات شما خریداری کنند.
۴- کم هزینه بودن
کسب و کارها می توانند با استقبال از بازاریابی اینترنتی از هزینه های بالای تبلیغات سنتی (تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، بیلبوردی و…) جلوگیری کنند.
۵- دسترسی ساده به مشتریان
مشاغل می توانند به راحتی با فعالیت در شبکه های اجتماعی، از مشتریانی که وابستگی زیادی به این شبکه ها دارند، سود کسب کنند.
۶- ایجاد روابط پایدار
با بازاریابی اینترنتی تأمین کنندگان می توانند به راحتی به آدرس های ایمیل یا شماره های تماس مشتریان و خریداران دسترسی پیدا کنند و از این اطلاعات برای ارسال تخفیف های ویژه و معرفی محصولات یا خدمات جدید به مشتریان خود استفاده کنند.
۷- سهولت شخصی سازی
درک عمیق مفهوم بازاریابی اینترنتی مشاغل را قادر می سازد تا متناسب با نیازهای مخاطبان هدف خود، تکنیک های تبلیغاتی بهتری را انتخاب و اجرا کنند. این موضوع باعث تقویت حضور و قدرت برند می شود.
۱- عدم تماس رو در رو
یکی از اشکالات این نوع بازاریابی این است که کسب و کارهای آنلاین تماس چهره به چهره کمی با مشتریان خود دارند یا اصلاً هیچ نوع تماس رو در رویی با مشتریان خود ندارند. در نتیجه برخی از مشتریان خود را ممکن است از دست بدهند چون طبیعی است که برخی از مشتریان با اعتماد کامل از شما خرید نکنند.
۲- پیچیده بودن
انتخاب روشهای سودآور بازاریابی آنلاین بسیار چالش برانگیز و سردرگم کننده است و باید با مطالعه و علم کافی انجام شود. پیچیدگی خرید آنلاین را هم به این موضوع اضافه کنید که برخی از مشتریان به علت همین پیچیدگی فرآیند خرید، خریدهای سنتی را ترجیح می دهند.
قدرت اینترنت در دوران همهگیری کرونا برای همه ثابت شد. با وجود دستگاه های تلفن همراهی که متصل به اینترنت می باشند، می توان به نقش و اهمیت بازاریابی دیجیتال پی برد.
امروزه با وجود مشتریان آگاه و رقبای حرفه ای، باید تکنیک هایی را به کار ببریم تا علاوه بر بازگشت سرمایه اولیه خودمان، سود هم کسب کنیم.
- تبلیغات در موتورهای جستجو (آگهی)
- بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو (سئو)
- تبلیغات در شبکه های اجتماعی
- تبلیغات ویدیویی
- تبلیغات بنری
- تبلیغات همسان
- تبلیغات موبایلی
- تبلیغات ایمیلی
- ریمارکتینگ
- رپرتاژ آگهی
شما با استفاده از انواع روش های مختلف بازریابی دیجیتال، فرصت این را خواهید داشت که مخاطبان متنوعی را سمت خود جذب کنید، تعاملات برند خود را بالا برده و فروش خود را افزایش دهید.
زمانی که باید در یک کمپین بازاریابی دیجیتال صرف کنید، تا حد زیادی به رقابت در حوزه فعالیتی شما بستگی دارد.
- تعریف مشخصی از مخاطبان خود داشته باشید.
- شناخت روشنی از ویژگی ها و تفکرات مشتریان داشته باشید.
- اهداف بازاریابی خود را ترسیم کنید. (افزایش آگاهی یا افزایش درآمد)
- برنامه ریزی بودجه خود را بر اساس اهداف بازاریابی تان انجام دهید.
- محصول خود را به درستی بشناسید.
- خود را جزوی از بازی بدانید و بر روی برندسازی خود کار کنید.
- یک وبسایت حرفه ای داشته باشید.
- در شبکه های اجتماعی حضور پر رنگ داشته باشید.
- برای مشتریان خود وقت بگذارید و با آنها ارتباط مؤثر برقرار نمایید.
- با استفاده از کلمات کلیدی پرجستجو و سئو، وبسایت خود را برای موتورهای جستجو بهینه سازی کنید و در نتایج اول گوگل قرار بگیرید.
- محتوای مستمر، باکیفیت و کاربرپسند تولید کنید تا فرصت های بیشتری برای یافتن لیدها (افراد راغب به کسب و کارتان) داشته باشید.
- در یک دوره آموزشی شرکت کنید و عملاً رویکردها و استراتژی های بازاریابی آنلاین را به درستی یاد بگیرید.
با مشخص کردن هدف اصلی تان، می توانید بهترین تکنیک ها، ابزارها و فناوری هایی را انتخاب کنید که در پیشبرد اهداف شما مؤثر باشد.
کدام یک از این اهداف جزو اهداف اصلی شماست؟
- افزایش مشتری (افزایش فروش اینترنتی)
- حفظ مشتری
- برندسازی
فروش و بازاریابی به هم مرتبط هستند زیرا بازاریابی عالی، منجر به فروش بیشتر می شود. اگر می خواهید بازدهی بهتری داشته باشید، باید مشتریان بالقوه را هدف قرار دهید. اگر مخاطبانی که برای آنها بازاریابی می کنید، متفاوت با مشتریان هدف باشند، ممکن است مشتریان آینده خود را از دست بدهید.
برای شناسایی جمعیت هدف، بایستی با رفتار، روند و ترجیحات مصرف کننده آشنا شوید و برای جلو زدن از رقبا در کورس رقابت، باید از داده های کلان استفاده کنید و آنها را مدام تجزیه و تحلیل نمایید.
وقتی نوبت به بازاریابی دیجیتال می رسد، تولید محتوا یکی از بهترین روش ها برای جلب توجه مشتریان احتمالی است. محتوا در اینترنت حکمرانی می کند و تعاملات ارگانیک را به خود جلب می کند.
اگر محتوای سایت شما جذاب، بروز و خوب باشد، می توانید در نتایج برتر گوگل قرار بگیرید و مشتری جذب کنید.
در مورد استراتژی مناسب برای تولید محتوای مرتبط، منحصر به فرد و جذاب برای مخاطبان خود تحقیق کنید و به طور مداوم با اطلاعات تازه آموزشی که کاربران شما به دنبال آن هستند، سایت خود را بروز نگه دارید.
نیاز است که یک محصول متفاوت را تولید کنید که مطابق با نیازها و خواسته های مشتری شما باشد. شما باید به دنبال روش هایی برای تولید یک محصول باشید که در بین مصرف کنندگان جلب توجه کرده و نیازی از آنها را برطرف کند. این فرآیند نیاز به درک بازار و مدیریت بودجه دارد.
یک سیستم پیشرفته و مدرن بازاریابی دیجیتال، دارای ۴ بخش است:
۱- بخش جذب
ترغیب و قانع کردن افراد برای سر زدن به وبسایت ما! یعنی در هر ماه تعداد مشخصی بازدیدکننده جدید را به وبسایت هدایت کنیم. برای این کار می توانیم از روش های رایگان و پولی همانند: سئو، تبلیغات آنلاین، رسانههای اجتماعی و فعالیتهای آفلاین (جمع آوری اطلاعات مخاطبان در همایش ها، نمایشگاه ها، مراجعات حضوری) بهره بگیریم.
۲- بخش فعالسازی
یعنی کاری کنیم تا بازدیدکنندههایی که در بخش جذب وارد وبسایت شده اند، ترغیب به دادن اطلاعات تماس خودشان شوند. یکی از راهکارهای مؤثر برای انجام این کار، تولید محتوای جامع رایگان و دادن نسخه PDF آن به عنوان هدیه در ازای دادن آدرس ایمیل است.
۳- بخش پولسازی
یعنی با ارائه پیشنهادهای فروش محصولات و خدماتمان به افرادی که اطلاعات تماس خود را داده اند، کسب درآمد کنیم. برای این کار لازم است پیام را به صورت عمومی و همگانی برای مخاطبان ارسال نکنیم بلکه افراد را بخشبندی کرده و با توجه به سابقه، نوع فعالیتی که در سایت داشته اند و… پیام خاص خودشان را برای آنها بفرستیم.
۴- بخش حفظ
یعنی اقداماتی انجام دهیم تا بتوانیم رضایت کسانی که حداقل یکبار از ما خرید کرده اند را بدست بیاوریم و یک ذهنیت مثبت از خودمان در آنها ایجاد کنیم. با این کار علاوه بر ماندگاری در ذهن آن فرد، می توانیم با دادن پیشنهادهای خرید، او را ترغیب به خریدهای بعدی بکنیم.
کمپین بازاریابی دیجیتال شامل مجموعه اقداماتی است که برای رسیدن به هدف اصلی تان، انجام می دهید. اجرای کمپین های بازاریابی یکی از محبوب ترین روش ها برای بازرایابی و فروش آنلاین محصولات و خدمات با یک استراتژی منظم است.
البته کمپین و تبلیغات دو مقوله مجزا از هم می باشند و می توان گفت که تبلیغات زیرمجموعه ای از کمپین است که هدف آن افزایش آگاهی در مورد برند می باشد.
- دلیل اجرای کمپین تان را مشخص کنید. (تبلیغ یک محصول یا خدمات جدید، افزایش آگاهی از برند، جمع آوری فیدبک مشتری، کسب درآمد بیشتر، بالا بردن تعامل کاربران، تبلیغ رویدادهای آینده و…)
- هدف تان باید SMART باشد. یعنی خاص (specific)، قابل اندازه گیری (Measurable)، قابل دستیابی (Attainable)، مرتبط (Relevant) و در محدوده زمانی مشخص (Timely/Time Bound) باشد.
- معیارهای اندازه گیری و ارزیابی کمپین تان را بر اساس اهداف تان تعیین کنید. ( نرخ باز کردن ایمیل، لایک پست ها در اینستاگرام، بازدید از سایت، اشتراک گذاری، پیش خرید محصول یا…)
- با مخاطبان تان همسو باشید.
- نحوه دسترسی به مخاطبان خود را تعیین کنید. (کانال های ارتباطی)
- زمان و نحوه اجرای کمپین خودتان را مشخص کنید.
بر مبنای دارایی، کانال های تبلیغاتی، افراد و منابع مالی، هزینه ارسال و تبلیغ محتوا و…) - از طریق روشهایی مانند ساخت صفحات فرود هدفمند و پیام های دعوت به اقدام، تلاش هایتان را به نتیجه برسانید.
- برای تعیین اثربخشی کمپین تان ، بر روی مواردی همچون: ایجاد ترافیک، نرخ کلیک و میزان ایمپرشن، نرخ تبدیل، نرخ پرش، تعاملات فعال (کامنت) و غیرفعال (لایک و شیر) و… توجه ویژه ای کنید.
- داده های بدست آمده از کمپین را آنالیز کرده و با تجزیه و تحلیل سعی کنید که تأثیر تجاری اجرای کمپین خودتان را به حداکثر برسانید.
- در صورت عدم دستیابی به هدف تان دلسرد نشوید. به راه خود ادامه دهید.
- یک وب سایت حرفه ای طراحی کنید.
- رضایت مشتریان قبلی را نشان دهید. نظرات کاربران راضی را در خصوص کالا و خدمات تان منتشر کنید. تصاویر گرفته شده از محصول توسط مشتری را به اشتراک بگذارید.
- از مشتریان تان بخواهید تا نظرات خود را در سایت ثبت کنند. (شاید نظر آنها پاسخ یک کاربر دیگری باشد)
- اطلاعاتی از کسب و کار خود منتشر کنید. (درج تعداد سفارشات ارسالی، تعداد مشتریانی که تاکنون از شما خرید کرده اند، ساعات سرویس دهی به مشتریان، مدت زمان آماده شدن کالا، نحوه ارسال، تاریخ تحویل و…)
- در صورت عدم رضایت مشتری، ارجاع محصول را تضمین کنید.
- خدمات پس از فروش و پشتیبانی آنلاین محصولات را فراموش نکنید.
- درگاه پرداخت اینترنتی معتبری داشته باشید.
- نماد اعتماد الکترونیکی (ای نماد) برای سایت خود تهیه کنید.
- سرعت بارگذاری سایت بر روی هر دستگاهی نظیر دسکتاپ، تبلت و علیالخصوص تلفن همراه را افزایش دهید.
CRO یا Conversion Rate Optimization به تبدیل لید به مشتری واقعی (وفادار) گفته می شود.
می توان گفت بهینه سازی نرخ تبدیل مهم ترین فعالیت یک کسب و کار اینترنتی است چون با این کار ما باعث می شویم یک بازیدکننده همان کاری را انجام دهد که دلخواه و مورد نظر ما است.
لیدها همان افراد یا شرکت هایی هستند که به نوعی درباره ما و محصولاتمان کنجکاوی کرده اند و دوست دارند راجع به ما تحقیق کرده و اطلاعات بیشتری کسب کنند. در تولید لید باید سعی کنیم با کسب اطلاعات مشتریان راغب، با آنها رابطه برقرار کنیم.
متأسفانه بیشتر بازاریابان بیش از آنکه بر حفظ مشتریان موجود تمرکز و علاقه داشته باشند، سعی می کنند مشتریان جدیدی پیدا کنند.
توصیه می کنیم درباره استراتژی های حفظ مشتری مطالعه بیشتری انجام دهید و تلاش تان بر این باشد تا روابط نزدیکی با مشتریان موجود داشته و آنها را به یک مشتری وفادار تبدیل کنید.
باید بدانید که هزینه بازاریابی برای مشتریان جدید، ۷ برابر بیشتر از مشتریان قدیمی می باشد. همچنین هر مشتری راضی بطور متوسط به ۵ نفر دیگر محصول و خدمات شما را توصیه می کند.
شما باید از ابزارهایی برای پیگیری رسانه های اجتماعی و وبسایت خود استفاده کنید تا ببینید که میزان بازگشت سرمایه و نرخ تبدیلتان چقدر است.
با تجزیه و تحلیل این نتایج، می تواند تعیین کنید که کدام استراتژی ها مفید واقع شده اند و کدام یک از آنها باید اصلاح یا حذف شوند. عدم انجام این کار منجر به اتلاف وقت و منابع شما می شود.
برای کسب اطلاعات درباره نحوه عملکردتان در کمپین های بازاریابی ، از ابزارهای رایگان همانند گوگل آنالیتیکس (Google analytics) و سرچ کنسول (search console) استفاده کنید. همچنین باید بدانید که پلتفرم هایی همانند یوتیوب و اینستاگرام، خود دارای بخشی تحلیلی برای بررسی عملکردتان می باشند.
اندازه بازار چیست و چگونه محاسبه میشود؟
تحقیقات بازار بخش مهمی از هر فرایند تجاری جدید است. به همان اندازه که استخدام کارکنان مناسب یا یافتن بهترین مکان با اهمیت است ، تحقیقات بازار نیز به شما امکان میدهد در مورد مشتریان بالقوه خود بیشتر بیاموزید و همچنین بهترین فرصت را برای کسب و کار جدید به شما میدهد. یادگیری نحوه محاسبه اندازه بازار مهم است. بازار بسیار کوچک میتواند به این معنی باشد که مشتریان کافی وجود ندارد و کسب و کار شما ممکن است پتانسیل کافی برای سودآوری نداشته باشد. محاسبه اندازه بازار همچنین به شما کمک میکند تا فکر کنید که چه مقدار از آن بازار را میتوانید به دست آورید که سهم بازار نامیده میشود.
اندازه بازار چقدر است؟
در ابتدایی ترین سطح ، اندازه بازار فقط تعداد مشتریان بالقوه ای است که میتوانید محصول یا خدمات خود را به آنها بفروشید. به عنوان مثال ، ممکن است تعداد افرادی که از یک خیابان بزرگ بازدید میکنند ، مشتری یک کافی شاپ جدید شوند ، یا تعداد صاحبان سگ در منطقه شما میتوانند از خدمات نظافت سگ استفاده کنند.
دو نوع اندازه بازار برای محاسبه سهم مورد انتظار کسب و کار شما وجود دارد:
- میزان کل نیاز بازار : این برای بررسی این است که آیا بازار بالقوه برای استارتاپ شما به اندازه کافی بزرگ است. معمولاً اولین نوع اندازه بازار است که محاسبه میشود. اگر در حلقه های تجاری به TAM خلاصه شود ، تعداد مشتریان یا میزان سرمایه ای است که میتوانید به دست آورید اگر ۱۰۰٪ موفق باشید و ۱۰۰٪ فروش به هر مشتری بالقوه داشته باشید.
- بازار هدف یا موجود : این اندازه بازار است که کسب و کار شما میتواند به طور واقعی به آن برسد. این زیرمجموعه ای از میزان کل نیاز بازار است و گاهی اوقات به عنوان درصدی منظور از بازار هدف چیست؟ از میزان کل نیاز بازار (SAM) نیز شناخته میشود.
- سهم بازار مورد انتظار : این یک افزودنی مفید برای محاسبه دو اندازه بازار در بالا است. این یک مرحله اضافی است که به شما کمک میکند تا بدانید چه سهم از بازار را میخواهید ، هدف قرار دهید و انتظار دارید کسب و کار شما به چه چیزی برسد. این اغلب به عنوان سهم مورد انتظار از میزان کل نیاز بازار (ESAM) نامیده میشود.
هنگام محاسبه اندازه بازار به چه نکاتی توجه کنیم
قبل از شروع ، باید بدانید که محاسبه اندازه بازار به معنای عینی بودن واقعیات است: منظور از تفسیر اطلاعات بازار برای پشتیبانی از کسب و کار شما نیست. اگر داده های اندازه بازار مشکلاتی مانند کمبود مشتریان محلی را نشان میدهد ، این یک پرچم قرمز است به این معنی که به عنوان مثال راه اندازی کسب و کار شما در آن مکان سودآور نیست.
بازارها ثابت نیستند. آنها توسعه مییابند و تغییر میکنند و شما باید روندهای بازار مانند فناوری های جدید یا عادات خرید مصرف کننده را در نظر بگیرید. محاسبه اندازه بازار به مفروضات بستگی دارد ، اما به شما کمک میکند تا در مورد روندهای بازار و تأثیر آنها بر کسب و کار جدید خود فکر کنید.
مطمئن شوید که روندهای بازار را زیر نظر دارید و در مورد چگونگی تأثیر آنها بر کسب و کار خود فکر میکنید ، حتی زمانی که از ابتدا به یک کسب و کار ثابت مهاجرت کرده اید. استفاده از روندهای جدید بازار میتواند کسب و کار شما را نسبت به رقبا برتری دهد.
نحوه محاسبه اندازه بازار
محاسبه اندازه بازار به این معنی است که شما باید فرآیند محاسبه میزان کل نیاز بازار ، سپس بازار موجود یا هدف را دنبال کنید و در نهایت تعیین کنید که چقدر کسب و کار شما سهم بازار ایجاد خواهد کرد. در اینجا نحوه محاسبه اندازه بازار برای هر مرحله آورده شده است:
۱) نحوه محاسبه اندازه کل نیاز بازار
کل نیاز بازار ، تمام مشتریان بالقوه ای است که میتوانند در بازار ، محصولات یا خدماتی که کسب و کار شما ارائه میدهد ، در آن حضور داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر کسب و کار شما در زمینه آموزش آنلاین و تدریس خصوصی برای دانش آموزان ، مباحث تخصصی داشته باشد ، میزان کل نیاز بازار شما تمام دانش آموزانی خواهند بود که به اینترنت دسترسی دارند و یا والدین مایل به پرداخت هزینه آموزش هستند.
- مشتری خود را تعریف کنید : چند ویژگی در مورد مشتریان در بازار خود تعیین کنید. در مثال ما ، این دانش آموزان یا والدینی هستند که نگران امتحانات هستند ، مایل به پرداخت هزینه تدریس خصوصی هستند و اینترنت خانگی دارند. از این مثال برای تعریف بازار استفاده کنید.
- انجام تحقیقات با استفاده از اینترنت : به دنبال داده های موجود از منابع مانند آمار ملی ، گزارشات شرکت یا صنعت و تحقیقات آنلاین باشید. هدف این است که حقایقی در مورد اندازه بازار تعریف شده ، مانند تعداد دانش آموزان ، تعداد دانشجو دارای اینترنت و هرگونه اطلاعات در مورد درصد دانشجویانی که دارای معلم هستند ، جمع آوری شود.
- تجزیه و تحلیل بالا به پایین را انجام دهید : این عدد محاسبه اندازه بازار شما را هدف قرار میدهد.
محاسبه کل نیاز بازار به شما این امکان را میدهد که ببینید آیا مشتریان کافی برای کسب و کار شما وجود دارند یا خیر.
۲) نحوه محاسبه کل نیاز بازار تقسیم بندی شده
در حالی که محاسبه کل نیاز بازار مفید است ، اماشما باید بر روی تعداد مشتریانی که کسب و کار شما میتواند واقعاً به آنها برسد ، توجه کنید. مشتریان هدف مشتریانی هستند که ممکن است از خدمات و محصولات کسب و کار شما استفاده کنند و همچنین بازاریابی شما میتواند به آنها برسد و عوامل دیگری مانند رقبا میتوانند بر آن تأثیر بگذارند.
یکی از روشهای محاسبه کل نیاز بازار تقسیم بندی شده ، استفاده از تحلیل پایین به بالا است. این در مورد شمارش مشتریان احتمالی است که میتوانید بر اساس صحبت با متخصصان بازار ، نظرسنجی از مشتریان و اصلاح اطلاعاتی که برای محاسبه کل نیاز بازار استفاده کرده اید ، به آنها دسترسی پیدا کنید. مانند فروش محصولات رقیب ، نحوه توزیع آنها و تعداد مشتریان هدفی که میتوانید آنها را بررسی کنید. بیایید از طریق یک مثال این موضوع را بهتر بررسی کنیم.
- فرض کنیم شما می خواهید از ۱۸۵۰۰۰ دانشجو که در تدریس خصوصی میکنند سهمی دریافت کنید. سوال این است که چگونه میتوانید به آنها برسید ، بنابراین بیایید از مدارس شروع کنیم.
- شما میتوانید یک بسته نمونه آموزشی برای ارسال به مدارس تهیه کنید ، اما چند نفر آن را دریافت میکنند؟ برخی تحقیقات را با پیمایش ، مثلاً ۱۰۰ مدرسه انجام دهید. اگر نیمی از آنها میگویند که آن را به دانش آموزان میدهند ، آن را دوباره به نصف برسانید تا ایمن بمانید.
- به طور مثال ۳،۲۶۸ مدرسه متوسطه وجود دارد ، بنابراین میتوان فرض کرد که ۸۱۷ (۲۵٪) بسته نمونه شما را از دست میدهند. در هر مدرسه حدود ۶۰ دانش آموز هزینه آموزش را پرداخت میکنند ، بنابراین میتوانید به ۴۹،۰۰۰ مشتری دانش آموز بالقوه برسید.
- با انجام نظرسنجی از برخی از دانشجویان بالقوه که متناسب با مشخصات مشتری شما هستند به سوالات زیر پاسخ دهید. چند نفر به آموزش آنلاین علاقه مند هستند؟ والدین چقدر مایل به پرداخت هزینه هستند؟ فرض کنیم حدود ۱۰ درصد علاقمند به آموزش آنلاین با قیمت مناسب هستند. این بدان معناست که از این رویکرد بازاریابی ، بازار هدف ۴۹۰۰ دانشجو دارید.
- ممکن است بخواهید سایر کانال های بازاریابی را نیز در نظر بگیرید ، مانند استفاده از رسانه های اجتماعی یا تبلیغات در وب سایت هایی که توسط دانش آموزان یا والدین به دنبال آموزش آنلاین استفاده میشود. برآورد کنید که چند مشتری بالقوه بازاریابی آنلاین شما را خواهند دید و از منظور از بازار هدف چیست؟ منظور از بازار هدف چیست؟ مفروضات تبدیل استاندارد صنعت برای محاسبه تعداد پاسخ دهندگان استفاده کنید.
ارزش محاسبه اندازه بازار هدف شما بی رحم است. تمام مشتریانی که هرگز به آنها دسترسی نخواهید داشت را حذف کنید ، مانند افرادی که بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر هستند که درآمد قابل استفاده ای برای کسب و کار شما ندارند یا در فروش آنلاین از اینترنت استفاده نمیکنند.
حساسیت ها را نیز تقویت کنید. اینها انعکاس صادقانه ای در مورد اینکه بازاریابی شما چقدر واقع بینانه عمل میکند ، چقدر طول میکشد تا با مشتریان تماس بگیرید و چگونگی پاسخ مشتریان جدید به فعالیت های بازاریابی شما است. از این موارد برای اصلاح محاسبه اندازه بازار خود استفاده کنید.
۳) نحوه محاسبه سهم بازار
مگر اینکه کسب و کار شما کاملاً منحصر به فرد باشد ، به احتمال زیاد رقبایی خواهید داشت که مشتریان مشابهی را نیز دنبال میکنند. روی هم رفته ، تعداد کل مشتریانی که از همه رقبای بازار خرید میکنند نیز یک شاخص مفید برای اندازه بازار هدف است.
به بازار هدف نگاه کنید ، سپس سهم معقول بازار را تخمین بزنید. این باید شامل نگاه به رقبا ، پیشنهادات آنها و مسیرهای بازار باشد. شما باید در حدود ۱ تا ۵ درصد را به عنوان یک هدف واقع بینانه در چند سال اول به عنوان یک شرکت نوپا هدف گذاری کنید ، مگر اینکه اولین بار با یک محصول جدید وارد بازار شوید یا رقبای کمی در بازار شما وجود نداشته باشد یا اصلا وجود نداشته باشد.
- در مورد رقبا تحقیق کنید : دریابید چه کسی عرضه کننده بازار است و گردش مالی آنها چقدر است؟ میتوانید گزارشات سالانه را برای برآورد تعداد مشتریان و میزان هزینه ها جستجو کنید. از این رو ، تصویری از سهم تقریبی بازار برای هر یک از رقبای خود تهیه کنید.
مثال سهم بازار: اگر ۹۰۰۰۰ دانشجو برای آموزش آنلاین بین ۲۰ شرکت هزینه کنند ، هر شرکت حدود ۵ درصد سهم دارد. به طور طبیعی ، برخی از شرکت ها ممکن است تعداد بیشتری داشته باشند. مثلاً ۱۰،۰۰۰ دانشجو یا ۹ درصد سهم بازار. به هر رقیب نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آیا محصول شما جذاب تر خواهد بود و اینکه میخواهید سهم بازار را از چه کسی بگیرید.
- واقع بین باشید : اکثر استارتاپ ها در سال اول ۱ درصد از سهم بازار را ندارند و در صورت خوشبختی شاید ۲ درصد سهم بازار را در سال دوم داشته باشند. بسیاری از کسب و کارها هرگز بیش از ۱۰ تا ۲۰ درصد از سهم بازار هدف را بدست نمیآورند.
- برای کسب و کار خود برنامه ریزی کنید : چه سهم بازار را برای شروع به سودآوری نیاز دارید؟ با محاسبه میزان درآمد خود در هر سال ، این مقادیر را بدست آورید.
مثال سهم بازار: در سال اول یکی از مثال های ما ، کسب و کار فروشگاه آنلاین شما حدود ۰٫۵ درصد از سهم بازار را که حدود ۴۵۰ کاربر است ، هدف خود قرار میدهد. اگر هزینه ماهانه برای اشتراک آنلاین ۱۰ دلار باشد ، کسب و کار شما ماهانه ۴۵۰۰ دلار یا ۵۴۰۰۰ دلار در یک سال درآمد خواهد داشت. اگر قصد دارید ۲ درصد سهم بازار را تا سال سوم هدف گذاری کنید ، کسب و کار شما ۲۱۶،۰۰۰ دلار درآمد ایجاد میکند.
چرا دانستن اندازه بازار مهم است؟
به بیان ساده ، برآورد اندازه بازار کسب و کار شما نقاط کلیدی داده را در اختیار شما قرار میدهد. این داده ها سپس شما را برای تصمیمات حال حاضر آگاه میکند و به شما کمک میکند تا در طول زمان کسب و کار خود را توسعه دهید.
با بازاریابی پیامکی دقیقاً به قلب هدف بزنید!
همۀ کسبوکارها به دنبال این هستند که محصولات(کالا یا خدمات) خود را به گروههای بزرگی از مخاطبان هدف معرفی و تبلیغ کنند. همانطور که میدانید روشهای مختلفی برای این کار وجود دارند و این ما هستیم که تصمیم میگیریم با توجه به نوع محصول، میزان بودجه و بازار هدف از کدام روش استفاده کنیم؛ اما ما امروز میخواهیم دربارۀ گزینهای صحبت کنیم که برای اکثر کسبوکارها قابل اجرا است و از طریق آن میتوان با تعداد بسیار زیادی از مخاطبان بازار هدف ارتباط برقرار کرد. این روش چیزی نیست جز: بازاریابی پیامکی!
بازاریابی پیامکی چیست؟
بازاریابی پیامکی (SMS MARKETING) یکی از کمهزینهترین و پربازدهترین روشهای بازاریابی است. شما در این روش از طریق ارسال پیامک به مخاطبان خود آنها را در جریان جشنوارهها، تخفیفات، اخبار، رویدادها و. قرار میدهید. اما هدف از این کار چیست؟
کسب و کار شما نیاز به فروش بیشتر دارد. برای این منظور باید:
- مشتریانفعلی را به برند خود وفادار نگه دارید. شاید برایتان جالب باشد که بدانید آمارها نشان دادهاند که 40% از درآمد ثابت ماهیانه شما توسط مشتریان وفادارتان تامین میشود.
- همواره مشتریان جدیدی برای خود بدست آورید. بدون جذب مشتریان جدید، شما هیچوقت نمیتوانید کسبوکار خودتان را گسترش دهید.
بازاریابی پیامکی یا اساماس مارکتینگ، راهکاری است که میتواند در هر دو مورد به شما کمک کند. با پیروی از اصول درست، پیامک میتواند به یکی از سادهترین، موثرترین و البته، کمهزینهترین روشهای بازاریابی شما تبدیل شود.
کدام استراتژی بازاریابی پیامکی برای شما بهتر است؟
شما میتوانید به دو روش به بازاریابی پیامکی بپردازید:
در این روش، شما پیامک تبلیغاتی را به بازار هدف خود ارسال میکنید، اما نمیتوانید مطمئن باشید که دریافتکنندگان این پیامک، به محصول یا منظور از بازار هدف چیست؟ خدمات شما علاقهمند هستند.
در این روش، شما پیامک خود را به کسانی ارسال میکنید که در خبرنامه پیامکی یا همان باشگاه مشتریان شما عضو شده باشند و با شور و اشتیاق منتظر دریافت پیامکهای شما باشند.
حالا فکر میکنید کدام روش برای شما بهتر است؟ مطمئناً عالیترین راهکار پیامکی برای یک کسبوکار ترکیبکردن دو روش تبلیغات انبوه و باشگاه مشتریان است. میپرسید منظور ما چیست؟ برای اینکه دقیقاً این موضوع را بفهمید، بگذارید ببینیم که شما چگونه میتوانید اینکار را انجام دهید.
شما قصد دارید یک خبرنامه پیامکی داشته باشید تا همیشه با مشتریان وفادار خود در ارتباط باشید. اما وقتی که هنوز کسی عضو خبرنامه شما نیست (یا شاید حتی مشتری چندانی ندارید)، این کار چندان راحت نیست. بنابراین بد نیست که یکبار (فقط یکبار، چون نمیخواهید مزاحم مخاطبان شوید) به هر مخاطب پیامک بفرستید و از او برای اشتراک در خبرنامه خود، دعوت کنید، آن هم با ارائه یک پیشنهاد ارزشمند.
برای مثال، شما میتوانید به مخاطبان خود بگویید که با ارسال عدد 1 میتوانند یک تخفیف 20% دریافت کنند و بهعلاوه، در خبرنامه شما عضو شوند و پیشنهادهای بعدی شما را هم دریافت کنند.
اما استراتژی طولانیمدت شما باید روی خبرنامه پیامکی تمرکز داشته باشد. یعنی جمعآوری یک لیست از مشتریان وفاداری که محصولات و خدمات شما را دوست دارند و میخواهند در مورد پیشنهادها و رویدادهای مرتبط با شما بدانند. به این ترتیب، مطمئن هستید که با هزینه کمتر، بازدهی بیشتری از تبلیغات خودتان میگیرید و البته، مزاحم کسی هم نمیشوید.
مراحل اصلی یک بازاریابی پیامکی موفق کدامند؟
مانند هر کار دیگری، بازاریابی پیامکی هم اصول و روشهای خاص خود دارد. این نوع بازاریابی فقط در انتخاب یک متن و ارسال آن به عدهای از مردم خلاصه نمیشود. در بازاریابی پیامکی نکاتی وجود دارد که در عین سادگی، بسیار مهم و کلیدی هستند و رعایت آنها شما را به نتیجه مطلوب و دلخواهتان نزدیکتر میکند. اگر شما این نکات را بهخوبی بشناسید و بهکار بگیرید، دیگران نگران اتلاف هزینه و انرژی خود نخواهید بود. برای اینکه با این نکات آشنا شوید، بیایید مرحله به مرحله یک بازاریابی اصولی را با هم مرور کنیم.منظور از بازار هدف چیست؟
مرحله اول: تعیین مخاطبان هدف
نخستین نکتهای که باید در نظر بگیرید این است: پیامکهای ما باید به دست چه کسانی برسند؟
قبل از هر چیزی باید بدانید که مخاطبان شما چه کسانی هستند و تبلیغات شما به درد کدام گروه از مخاطبان میخورد؛ مثلاً اگر کسبوکار شما فروش لوازم آرایشی باشد کدام مخاطبان را باید هدف قرار دهید؟ واضح است که در اینجا شما باید پیامک خود را برای گروهی از مخاطبان خانم ارسال کنید. حالا فرض کنید اگر این نکته را در نظر نگیرید چه اتفاقی میافتد؟
وقتی چنین نکتهای را در نظر نگیرید و پیامک خود را به گروه بزرگی از مردم که شناختی از آنها ندارید ارسال کنید، تبلیغ شما به جای اشتباهی میرود. با این کار نه تنها هیچ سودی عاید شما نمیشود، بلکه هزینههای شما در جای اشتباهی هدر میروند. این در حالیست که شما میتوانستید همان هزینه هدر رفته را در جای درستی صرف کنید و به نتیجه مطلوبی هم برسید.
مرحله دوم: اجازه بگیرید!
درست مثل بازاریابی ایمیلی، در بازاریابی پیامکی هم بهترین کار این است که قبل از ارسال پیامک به مشتری، از او اجازه بگیرید؛ برای مثال اگر صاحب یک فروشگاه اینترنتی هستید، میتوانید هنگام ثبتنام گزینهای برای دریافت اجازه قرار دهید و از مشتری بپرسید آیا تمایلی به دریافت آخرین تخفیفها از طریق پیام کوتاه دارد یا نه؟! یا اگر از طریق پیام کوتاه میخواهید جذب مشتری کنید، بهتر است از مشتری سوال کنید که آیا تمایلی به دریافت پیامکهای بعدی شما دارد یا خیر؟!
مرحله سوم: متن پیامک خود را جذاب بنویسید.
تابهحال به متن پیامکهایی که برایتان ارسال میشوند دقت کردهاید؟ بله، اکثر این پیامکها خستهکننده و تکراری هستند و شما را به باز کردن پیامک و خواندن کامل آن ترغیب نمیکنند. اما در این بین پیامکهایی هم هستند که متفاوت و جذابند و شما را تا حرف آخر به دنبال خود میکشند. همیشه سعی کنید که جزو دستۀ دوم باشید. میپرسید چطور؟!
- متن را جذاب شروع کنید.
- خودتان را جای مخاطب بگذارید و ببینید آیا این پیامک برایتان مفید است یا نه؟!
- مختصر و مفید بنویسید. (کم گوی و گزیده گوی چون دُر!)
- در مشتری حس ضرورت ایجاد کنید و مهلت زمانی برای انجام عمل قرار دهید.
- فراخوان عمل (Call to Action) قرار دهید. (او را به بازدید از سایت، تماس یا خرید دعوت کنید.)
- با مشتری مهربان و صمیمی باشید.
نوشتن متن جذاب برای پیامک یک مرحلۀ خیلی مهم و تعیینکننده است. برای اینکه بتوانید جذابترین متنها را خلق کنید و با آن استراتژی بازاریابی پیامکی خود را به خوبی جلو ببرید، پیشنهاد میکنم مقالۀ « راهنمای نوشتن بهترین متنهای تبلیغاتی برای پیامک » را حتماً بخوانید.
مرحله چهارم: زمان مناسب ارسال پیامک تبلیغاتی را پیدا کنید.
اولاً: ارسال پیامک پیدرپی و بدون برنامهریزی نه تنها افزایش بازدید ندارد و شما را محبوب نمیکند، بلکه باعث میشود مخاطبان، شما را به عنوان یک مزاحم بشناسند و برای اینکه از شر اساماسهای وقت و بیوقت شما خلاص شوند، بهدنبال راه حل مسدودکردن پیامک شما بگردند. پس، برای بازاریابی پیامکی خود برنامهریزی منظم داشته باشید.
ثانیاً: ساعاتی در روز هستند که بیشترین تاثیرگذاری و بازدهی را دارند. یعنی اگر در این ساعات پیامک خود را ارسال کنید، فیدبک بهتری دریافت خواهید کرد. برای مثال بهترین زمان ارسال پیامک تبلیغاتی در شروع روز ساعات 9 صبح تا 1 بعدازظهر، و بهترین زمان در ساعات پایانی روز، بین ساعت 4 عصر تا 8 شب است. از طرف دیگر، زمان ارسال پیامک به نوع کسبوکارتان هم بستگی دارد. مثلاً اگر رستوران دارید، بهتر است نزدیک زمان ناهار یا شام، کدهای تخفیفتان را اس ام اس کنید. پس، ساعات مشخصی را برای ارسال پیامک تبلیغاتی خود در نظر بگیرید.
مرحله پنجم: سامانۀ پیامکی خود را انتخاب کنید.
اول ببینیم، سامانه پیام کوتاه چیست و چه کاری برای ما انجام میدهد؟
سامانه پیامک کوتاه یک نرمافزار آنلاین است که دقیقاً برای رفع همین نیاز (ارسال پیامک انبوه) ساخته شده است. این سامانه به سیستمهای مخابراتی متصل شده است و به شما اجازه مدیریت آسان پیامهای کوتاه را میدهد. با ثبتنام در سامانه پیامکی، یک پنل اس ام اس به شما داده میشود که میتوانید از طریق آن پیامکهای تبلیغاتی خود را ارسال و از مشتریانتان پیامک دریافت کنید.
حالا ببینیم، ویژگیهای یک سامانۀ پیامکی خوب چیست؟
-
ارسال پیامک در تمام مقیاسها (مثل محله، شهر یا کل یک کشور)
- دستهبندی اصولی بانک شماره تلفنها (مثلاً دستهبندی بر اساس زن یا مرد بودن، بر اساس شغل و. )
- گزارشگیری از پیامکهای ارسال شده (برای مثال چه تعداد از مشتریان شما پیامک تبلیغاتی شما را دریافت کردند و چه تعداد نه؟!)
- راحتی در استفاده کردن (رابط کاربری سامانه باید طوری باشد که بخشهای مختلف آن ساده و قابل مدیریت باشند.)
- پشتیانی خوب (یک پشتیبانی خوب باید همیشه در دسترس باشد و ضمن راهنمایی شما، مشکلات بهوجود آمده را بهسرعت برطرف کند.)
- داشتن ابزارهایی برای تحلیل عملکرد بازاریابی پیامکی (مانند ابزارهایی مثل منشی هوشمند، تحلیلگر، نظرسنجی و. )
- پوششدهی تمام اپراتورها (پنل شما باید قابلیت ارسال پیامک به هر سه اپراتور کشور یعنی همراه اول، ایرانسل و رایتل را داشته باشد.)
پیشنهاد میکنم برای اینکه بتوانید سامانه پیامکی خودتان را با اطمینان خاطر انتخاب کنید، سری به مقالههای « سامانه پیام کوتاه چیست؟ » و « در هنگام خرید پنل اساماس به چه نکاتی توجه کنیم؟ » بزنید و با خواندن آنها جواب تمام سوالات خود را پیدا کنید.
مرحله ششم: آنالیز کردن بازاریابی پیامکی
بعد از ارسال پیامک (با در نظر گرفتن مراحل قبلی) نوبت به آنالیز و بررسی عملکردمان در طول یک مدت معین میرسد. نکاتی که در این مرحله باید به آنها توجه کنیم عبارت است از:
- چه تعداد از پیامکهای ارسال شده، توسط مخاطبان دریافت شدهاند؟
این مهم است که بدانیم، کدام یک از شمارههای بانک پیامک ما از دسترس خارج شدهاند (یا مسدود شدهاند) و چه تعداد از پیامکهای ما به دست مخاطبان رسیدهاند. با این کار میتوانیم در طولانی مدت از هدر رفت هزینهها جلوگیری کنیم.
مثلاً اگر ما فراخوان مشاهده محصول در سایت گذاشته باشیم، میتوانیم ببینیم که چه تعداد از کاربران آن را قبول کرده و وارد سایت شدهاند.
مثلاً زمانی که ده هزار پیامک ارسال کردید و ۱۰۰ نفر در خبرنامه پیامکی شما عضو شده باشند، نرخ تبدیل معادل 10 درصد میشود.
برای آنکه ببینید تبلیغاتتان اثرگذار بوده یا نه، لازم است که میزان بازگشت سرمایه خود را محاسبه کنید. برای اینکار باید سود خود را از مشتریانی که بهوسیله ارسال پیامک جذب شدهاند، ثبت کنید، سپس آن را تقسیم بر هزینه نهایی تبلیغ نمایید.
با انجام این بررسی میتوانید نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسید و همچنین مراحل بعدی استراتژی بازاریابی پیامکی خود را با نگاهی دقیقتر و جامعتر از قبل طراحی و پیاده کنید.
کلام آخر.
در این مطلب با بازاریابی پیامکی و روش درست و اصولی بهکارگیری آن آشنا شدیم. حالا میتوانیم بازاریابی پیامکی را بهعنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود بهکار بگیریم و با بررسی مدوام آن، تاثیری را که روی کسبوکارمان منظور از بازار هدف چیست؟ می گذارد، ارزیابی کنیم.
تمام مواردی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم، بهعلاوه بسیاری امکانات جانبی دیگر، همگی در سامانۀ ملی پیامک، برای شما در نظر گرفته شدهاند. این امکانات شما را تا پایان مسیر یک بازاریابی پیامکی موثر و نتیجهبخش یاری میکند. پیشنهاد میکنم برای اینکه با امکانات دیگر این سامانه قدرتمند آشنا شوید، نگاهی به صفحه « امکانات و تعرفههای پنلهای کاربری » ملی پیامک بیندازید. برای مشاوره رایگان با شماره 02163404 تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر ویدئوی استراتژی بازاریابی پیامکی | چگونه مشتری گذری خود را به مشتری دائمی تبدیل کنیم؟ را تماشا کنید.
سطوح استراتژي بازاریابی چیست؟
همانطور كه ويلن و هانگر نشان دادند، سطوح سه گانه استراتژي (سطح شركت، سطح كسب و كار و سطح واحدهاي كاركردي) به صورت نسبي براي هر سطح استراتژي قابل تعريف ميباشد. ضمن اين كه سه مرحله اصليِ الگوي مديريت استراتژيك (تدوين، اجرا و كنترل) براي هر يك از سطوح استراتژي نيز صادق ميباشد در عين حال اجراي استراتژي سطح بالاتر برابر است با تدوين استراتژي سطح پايينتر.
الگوي عقلايي رابطه بين تدوين، اجرا و كنترل (و يا ارزيابي) استراتژيهاي بازاريابي
براساس ديدگاه واكر و همكاران استراتژيهاي کلی بازاريابي مربوط ميشود به سطوح استراتژي بازاریابی هر يك از مراحل چرخه عمر محصول كه عبارتند از:
استراتژيهاي مرحله ورود به بازار (معرفي)
استراتژيهاي مرحله رشد ويژه شركت پيشگام
استراتژيهاي مرحله رشد ويژه شركت پيرو
استراتژيهاي مرحله بلوغ
استراتژيهاي مرحله افول.
سطوح استراتژي بازاریابی:
استراتژيهاي بازاريابي براي مرحله ورود به بازار (معرفي)
شركتهايي كه در پي عرضة محصول جديد به بازار هستند، بايد دربارة زمان ورود به بازار تصميمگيري كنند. ورود به بازار به عنوان پيشگام (اولين شركت)، ميتواند بسيار ثمربخش اما پرمخاطره و پرهزينه باشد.
موفقيت نهايي استراتژي يك شركت پيشگام به ماهيت تقاضا، وضعيت رقابتي رقباي شركت پيشگام در بازار و به توانايي شركت پيشگام در طراحي و پشتيباني از يك برنامه بازاريابي مؤثر، بستگي دارد. موفقيت نهايي يك استراتژي پيشگام همچنين به تعريف شركت پيشگام از واژه موفقيت – به عبارت ديگر، به هدفهايي كه در صدد تأمين آنهاست – وابسته ميباشد.
بنابراين ممكن است يك شركت پيشگام يكي از سه نوع مختلف استراتژيهاي بازاريابي زير را انتخاب كند: نفوذ در بازار انبوه ، نفوذ در بازار بسيار خاص ، و ورود موقت به يك بازار و عقبنشيني سريع از آن .
سطوح استراتژي بازاریابی:
1- استراتژي نفوذ در بازار انبوه. هدف نهايي از اجراي اين استراتژي دستيابي به سهم بازار برتر محصول جديد و حفظ آن در كل بازار است. وظيفه اصلي بازاريابي متقاعد ساختن تعداد هرچه بيشتري از مشتريان به قبول و پذيرش سريع محصول شركت پيشگام به منظور كاهش هزينههاي واحد آن و وفادار كردن مشتريان قبل از ورود رقبا به بازار است.
2- استراتژي نفوذ در بازار بسيار خاص. شركت به جاي پيروي و پيگيري هدف كسب سهم برتر كل بازار و حفظ آن، تلاشهاي خود را روي يك بخش بازار متمركز ميكند. شركت پيشگام كوچكتر سعي ميكند تعداد افرادي كه محصول جديد عرضه شده به بخش هدف را امتحان ميكنند و ميپذيرند حداكثر نمايد.
3- استراتژي ورود موقتي به يك بازار و عقبنشيني سريع از آن. به منظور حداكثر كردن سود حاصل از فروش هر واحد محصول و كاهش هزينههاي توسعه آن در اسرع وقت ممكن، شركت پيشگام قيمت بالايي براي محصولات جديد خود وضع ميكند و عمليات تبليغي و ترويجي محدودي را به اجرا ميگذارد.
در همان زمان، اين شركت ممكن است بر روي ايجاد كاربردهاي جديد براي تكنولوژي خود يا براي نسل بعدي تكنولوژي پيشرفت كار كند. سپس وقتي كه رقبا وارد بازار ميشوند، محصولات مشابه به بازار سرازير ميشود و حاشيه سود كاهش مييابد، اين شركت پيشگام آماده است تا محصول خود را ببلعد و كنار بگذارد و روي محصولي با تكنولوژي جديد تمركز كند يا وارد بخشهاي جديدي از بازار بشود .
واكر و همكاران براي اين كه بيان كنند كه براي شركت پيشگام در چه شرايط هر يك از استراتژيهاي فوق مناسبتر است پنج متغير وضعيتي (موقعيتي) را توضيح ميدهند كه عبارتند از:
هدف اصلي از استراتژي
سطوح استراتژي بازاریابی: متغيرهاي وضعيتي در هريك از استراتژي هاي مرحله ورود به بازار
متغیرهای
وضعیتی
ورود موقت به یک بازار و عقب نشینی سریع از آن
مشخصات
بازار
1- تقاضای بالقوه زیاد (پتانسیل بازار وجود دارد).
2- نیازها و خواسته ای مشتریان در بخش های بازار نسبتاً همگون و مشابه است.منظور از بازار هدف چیست؟
3- مشتریان احتمالاً محصول جدید را خیلی سریع می پذیرند (فرایند پذیرش کوتاه است).
4- آثار شبکه ای در بازار مثبت و قابل توجه است. با افزایش تعداد مشتریان ارزش محصول نیز افزایش می یابد.
1- تقاضای بالقوه زیاد (رشد سریع بازار پیش بینی می شود).
2- نیازها و خواسته های مشتریان ناهمگن است (بازار پراکنده است).
3- کاربردها و منافع مختلفی را از محصول جدید انتظار خواهند داشت.
4- احتمالاً مشتریان محصول جدید را خیلی سریع می پذیرند (فرایند پذیرش کوتاه است).
5- آثار شبکه ای در بازار محدود است یا اصلاً وجود ندارد.
1- تقاضای بالقوه محدود است (رشد کند تقاضای آینده).
2- مشتریان احتمالاً به کندی محصول جدید را می پذیرند (فرایند پذیرش طولانی است).
3- برای زود پذیرندگان محصول، تقاضا نسبت به قیمت کشش ناپذیر است (حساسیت ندارد) و آنها حاضرند قیمت بالایی برای محصول بپردازند.
4- آثار شبکه ای در بازار محدود است یا اصلاً وجود ندارد.
مشخصات
محصول
1- تکنولوژی محصول قابل ثبت است، یا تقلید از آن دشوار می باشد.
2- منابع تامین قطعات و مواد اولیه محدود است و تامین آنها دشوار می باشد.
3- فرایند تولید پیچیده است و نیاز به تغییر و سرمایه گذاری سنگین دارد.
1- نمی توان از طریق حق ثبت، جلوی تقلید از تکنولوژی را گرفت.
2- منابع تامین مواد اولیه و قطعات فراوان و تامین آنها آسان است.
3- فرایند تولید ساده است و نیاز به تغییر و سرمایه گذاری کمی دارد.
1- نمی توان از طریق حق ثبت، جلوی تقلید از تکنولوژی را گرفت.
2- منابع تامین مواد اولیه و قطعات فراوان و تامین آنها آسان است.
3- فرآیند تولید ساده است و نیاز به تغییر و سرمایه گذاری کمی دارد.
مشخصات
رقیب
1- تعداد رقبا محدود است و موانع ورود به بازار، سرعت ورود آنها را کند نموده است.
2- فرصت لازم برای وفادار نمودن مشتریان وجود دارد و رقبا در این زمینه رقابتی نمی کنند.
3- بیش تر رقبا منابع و شایستگی های محدودی دارند و منابع ایجاد تمایز محدود است.
1- تعداد رقبای بالقوه زیاد است.
2- موانع ورود برای رقبای بزرگ محدود است.
3- برخی رقبای بالقوه منابع و شایستگی های زیادی در اختیار دارند و منابع ایجاد تمایز فراوان است.
1- تعدادی رقبای بالقوه زیاد است.
2- موانع ورود محدود است.
3- برخی رقبای بالقوه منابع و شایستگی های زیادی در اختیار دارند و منابع لازم برای ایجاد مزیت متمایز را دارا هستند.
مشخصات
شرکت
1- مهارت های مهندسی محصول بالاست؛ می تواند به سرعت محصول را تغییر بدهد و برای بخش های مختلف بازار، خانواده محصول را گسترش بدهد.
2- منابع و مهارت های بازاریابی بالاست؛ می تواند برنامه های بازاریابی مختلف برای بخش های مختلف طراحی کند، می تواند وضعیت تقاضای اولیه را به سرعت به تقاضای آگاهانه (انتخابی) تغییر بدهد در عین حال که رقبا وارد می شوند.
3- منابع مالی و سازمانی کافی برای ایجاد ظرفیت، زودتر از افزایش تقاضای بازاریابی در اختیار دارد.
1- منابع و مهارت های مهندسی محصول محدود است (برای دفاع از مزیت رقابتی به دست آمده)
2- منابع و مهارت های بازاریابی محدود است.
3- منابع مالی و سازمانی برای ایجاد ظرفیت، زودتر از افزایش تقاضای بازار، کافی نیست.
1- مهارت های توسعه محصول جدید و تحقیق و توسعه پایه بالاست می تواند با نوآوری در محصول جدید آنها را جایگزین محصولات یا کاربردهای قدیمی نماید.
2- مهارت های فروش و تبلیغ بالاست و می تواند به سرعت در بازار هدف تقاضای اولیه ایجاد کند.
3- ظرفیت یا منابع لازم برای دفاع از سهم بازار برتر خود در بلند مدت را در اختیار ندارد.
4- منابع مالی و سازمانی برای ایجاد ظرفیت، زودتر از افزایش تقاضای بازار محدود است.
سطوح استراتژي بازاریابی : استراتژي عوامل آميخته بازاريابي براي هر يك از استراتژيهاي مرحله ورود به بازار (معرفي)
ـ اقدامي نسبتاً سريع جهت توسعه محصولات (توسعه خانواده محصول، عرضه محصول در بستهبنديهايي با اندازههاي مختلف) به منظور جذب بخشهاي مختلف بازار
ـ امكان استرداد محصول
ـ ارائه ضمانتنامهها به منظور كاهش ريسك همراه محصول جديد براي مشتري
ـ ارائه خدمات مهندسي، نصب و آموزش براي افزايش سازگاري محصول جديد با نيازهاي فعلي مشتريان و به منظور كاهش هزينههاي تعويض
ـ توسعه بيشتر محصول از طريق بهبود در محصول و يا تغييراتي در آن جهت افزايش جاذبة آن براي مشتريان موجود در بخش هدف
ـ امكان استرداد محصول جديد
ـ ارائه ضمانتنامهها به منظور كاهش ريسك همراه محصول جديد براي مشتري
ـ ارائه خدمات مهندسي، نصب و آموزش براي افزايش سازگاري محصول جديد با نيازهاي فعلي مشتريان به منظور كاهش هزينههاي تعويض
ـ نبايد تلاش و سرمايهگذاري روي متنوع ساختن محصول و بستهبندي انجام شود بلكه بايد روي شناسايي كاربردهاي جديد و نسل جديد تكنولوژي متمركز شود.
ـ امكان استرداد محصول جديد
ـ ارائه ضمانتنامهها به منظور كاهش ريسك همراه محصول جديد براي مشتري
ـ ارائه خدمات محدود مهندسي، نصب و آموزش مگر اين كه براي رفع نارضايتيها و اعتراضات مشتريان ضروري باشد.
ـ قيمتگذاري رقابتي با هدف نفوذ در بازار
ـ كار را با تعيين قيمتهاي بالا آغاز كردن اما به تدريج انواع جديدي با قيمتهاي پايين عرضه كردن به منظور مقابله با رقبا
ـ شرايط اعتباري گسترده و رقابتي؛ و توافقات مالي راحتتر براي افزايش ميزان خريدهاي اوليه
ـ قيمتگذاري رقابتي با هدف نفوذ در بازار
ـ كار را با تعيين قيمتهاي بالا آغاز كردن اما به تدريج انواع جديدي با قيمتهاي پايين عرضه كردن به منظور مقابله با رقبا
ـ شرايط اعتباري گسترده و رقابتي و توافقات مالي راحتتر براي افزايش ميزان منظور از بازار هدف چیست؟ خريدهاي اوليه
ـ قيمتگذاري اقتضايي و در صورت امكان بسيار بالا
ـ تلاش براي حفظ حاشيه سود در سطحي همخوان با ارزش محصول براي مشتري
ـ شرايط اعتباري گسترده و رقابتي براي تشويق ميزان خريدهاي اوليه
ـ تلاش گسترده كاركنان فروش به منظور جلب مشتريان بالقوه جديد
ـ استفاده احتمالي از عوامل انگيزشي در كانالهاي توزيع و پرسنل فروش براي افزايش فروش محصول جديد
ـ تلاش گسترده كاركنان فروشي كه روي مشتريان بالقوة موجود در بخش هدف متمركز شدهاند.
ـ استفادة احتمالي از عوامل انگيزشي در كانالها و پرسنل فروش براي افزايش فروش محصول جديد
ـ تلاش گسترده كاركنان فروشي كه روي بيشترين تعداد مشتريان متمركز شدهاند.
ـ استفاده از عوامل انگيزشي در كانالها و پرسنل فروش مبتني بر تعداد محصول براي افزايش فروش محصول جديد
ـ تبليغات سنگين به منظور افزايش آگاهي مشتريان بازار انبوه، استفاده گسترده از رسانههاي جمعي براي كالاهاي مصرفي و فروش حضوري براي كالاهاي صنعتي
ـ جاذبههاي تبليغي و فروش كه بر منافع كلي محصول جديد تأكيد ميكنند.
ـ عمليات پيشبرد فروش گسترده جهت معرفي محصول جديد و ترغيب مردم به آزمايش آن (مانند نمونه رايگان محصول، اعطاي منظور از بازار هدف چیست؟ كوپنهاي تخفيف و تخفيفهاي مقداري).
ـ آزمايش رايگان محصول.
ـ استفاده از پيشبرد تجاري به منظور توزيع گسترده محصول جديد.
ـ تبليغات سنگين به منظور افزايش آگاهي يك بخشي از بازار، استفاده گزينشي از رسانههايي كه مناسب اين فرايند باشند.
ـ جاذبههاي تبليغي و فروش كه بر منافع كلي محصول جديد تأكيد ميكنند.
ـ عمليات پيشبرد گسترده جهت معرفي محصول جديد در بخش هدف.
ـ آزمايش رايگان محصول جديد.
ـ استفاده از پيشبرد تجاري با هدف توزيع گسترده محصول ميان خردهفروشان يا توزيعكنندگان علاقمند به دستيابي به بخش هدف
ـ تبليغات محدود به منظور ايجاد آگاهي به ويژه ميان مشتريان بالقوهاي (زود پذيرندگان) كه كمترين حساسيت را به تغييرات در قيمتها دارند.
ـ جاذبههاي تبليغي و فروش كه بر منافع كلي محصول جديد تأكيد ميكنند.
ـ استفاده محدود از عمليات پيشبرد فروش جهت معرفي محصول جديد، اگر استفاده شد اين عمليات بايد به شكل تخفيفهاي مقداري مبتني بر تعداد محصول جديد فروش رفته اجرا شوند.
ـ آزمايش رايگان محصول جديد
ـ استفاده محدود از پيشبرد تجاري، تنها در صورت لزوم و به منظور دستيابي به سطح توزيع كافي
دیدگاه شما