الگوهای دو کندلی دارای انواع مختلفی هستند که هر یک به روشی روند سهم را پیش بینی می کنند از جمله این الگوها می توان به الگوی نفوذی و … اشاره نمود.
کندل دوجی چیست؟ با انواع آن آشنا شوید!
سرمایهگذاران با استفاده از ابزارهای مختلف در بازار بورس، معاملات خود را به شکل بهتری برنامهریزی و مدیریت میکنند. این افراد با بهرهگیری از دانش بورسی و تکنیکهای تحلیلی، یک استراتژی معاملاتی موفق برای خود تدوین میکنند و با بهرهگیری از موقعیتهای مناسب در بازار، سودهای قابل توجهی را کسب میکنند. تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل و ارزیابی سهمهای مختلف در بازار بورس است و کندل شناسی یکی از زیرشاخههای این روش محسوب میشود. در این مقاله قصد داریم به صورت کامل به کندل دوجی در تحلیل تکنیکال بپردازیم. برای آشنایی با الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال، با ما همراه باشید.
منظور از الگوی شمعی دوجی یا کندل دوجی چیست؟
الگوی شمعی دوجی به یک سری از الگوهای کندلی گفته میشود که قیمت باز و بسته شدن سهم در آن، به یکدیگر بسیار نزدیک است. الگوهای کندلی به شکلهای مختلفی وجود دارند. به صورت کلی کندل دوجی به معنی پیروز نشدن خریداران و فروشندگان بر یکدیگر یا یک نوع خستگی موقت در بازار بورس است و با تشکیل کندل دوجی، حالت انتظاری برای سرمایهگذاران به وجود میآید.
این افراد با استفاده از تحلیل و ارزیابی کندلهایی که بعد از کندل دوجی در روند نمودار سهم تشکیل میشود، میتوانند به راحتی جهت حرکت سهم را تشخیص دهند. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
آشنایی با انواع کندل دوجی
کندلهای دوجی به شکلهای مختلفی در روند معاملات سهم به چشم میخورد اما به صورت کلی سه حالت از این کندلها در بازار بورس، پرتکرار هستند:
- کندل دوجی پایه بلند
- کندل دوجی سنجاقک
- کندل دوجی سنگ قبر
در ادامه به بررسی و تشریح هر یک از این کندلهای دوجی در بازار بورس، میپردازیم.
1/ کندل دوجی پایه بلند
در کندل دوجی پایه بلند، قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان یا بسیار نزدیک به هم است. سایههای تشکیل شده در قسمت بالا و پایین این کندل بسیار بلند هستند. وجود این سایههای بلند یعنی در یک بازه زمانی میزان تقاضا در سهم باعث بالا رفتن قیمت سهم شده و در ادامه در بعضی از بازههای زمانی، فشار عرضه باعث میشود که قیمت سهم پایینتر بیاید. همانطور که حدس میزنید این رفتار در روند معاملات سهم به معنی وجود نوسانات زیاد است و سرمایهگذاران نمیتوانند با قطعیت معاملات خود را برنامهریزی کنند. در این برهه زمانی سهم نیاز به استراحت دارد و بعد از شکلگیری کندل دوجی پایه بلند، سهم نوسانهای ریزتری را تجربه میکند و به اصطلاح رنج میشود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
2/ کندل دوجی سنجاقک
در این نوع از کندل دوجی، قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم، یکسان یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و به همین دلیل سایه پایینی تشکیل شده در این کندل، دارای ارتفاع بیشتری است. مشاهده این کندل در روند معاملات به این معنی است که سهم در بالاترین قیمت شروع به معامله میکند و فشار زیاد عرضه باعث میشود که قیمت سهم کاهش پیدا کند. در ادامه فشار تقاضا برتری پیدا میکند و همین امر موجب بالا رفتن قیمت سهم خواهد شد و درست در بالاترین قیمت، سهم بسته میشود. به صورت خلاصه این کندل نشاندهنده برتری خریداران در روند معاملات است که همزمان با آن، قیمت سهم رو به رشد خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
3/ کندل دوجی سنگ قبر
در کندل دوجی سنگ قبر، قیمت باز و بسته شدن سهم و پایینترین قیمت معامله، یکسان یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. این کندل نشاندهنده این است که سهم در قیمت پایین شروع به معامله کرده است و الگوی دو کندلی چیست؟ در ادامه فشار تقاضا باعث شده قیمت بالاتر برود، در نهایت فشار عرضه در روند معاملات سهم بیشتر شده و منجر به کاهش قیمت میشود و درست در همان محدوده پایین قیمتی، سهم بسته خواهد شد. این کندل نشان دهنده برتری عرضه در روند معاملات است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
چند نکته مهم درباره کندلهای دوجی
- کندل دوجی سنجاقک معمولا در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود.
- کندل دوجی سنگ قبر به طور معمول در انتهای روند صعودی سهم شکل میگیرد.
- حالت نزولی سهم بعد از کندل دوجی سنگ قبر، معمولا کمی طولانی خواهد بود.
- برای انجام معاملات در بازار بورس، فقط با اتکا به کندل دوجی تصمیمگیری نکنید و همزمان از سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنید.
- کندلهای دوجی به تحلیلگران کمک میکنند تا روند سهم را در روزهای آینده بازار پیشبینی کنند.
- نوع دیگری از کندل دوجی با نام «دوجی چهار قیمت» وجود دارد که با دیدن این الگو نمیتوان فهمید بازار به چه شکل تغییر پیدا کرده است. البته این نوع از کندل دوجی کاربرد زیادی ندارد و فقط سه حالت اول به صورت الگوی دو کندلی چیست؟ زیاد در مکرر معاملات سهم به چشم میخورند.
کلام آخر
تحلیلگران با استفاده از ابزارهای متنوعی که در بازار بورس وجود دارد، بهترین موقعیتها را برای ورود و خروج از سهم، تشخیص میدهند. یکی از این ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال کندل دوجی است. کندلهای دوجی در اشکال مختلفی در روند معاملات یک سهم به وجود میآیند که سه نمونه از آنها بیشتر به چشم میخورند: کندل دوجی پایه بلند، کندل دوجی سنجاقک و کندل دوجی سنگ قبر. هر کدام از این کندلهای دوجی تحت شرایط خاصی به وجود میآیند. به عنوان مثال دوجی سنجاقک در انتهای روند نزولی در سهم شکل میگیرد و با یک حمایت قوی منجر به تغییر روند سهم و شکلگیری روند صعودی خواهد شد. باید در نظر داشته باشید در روند معاملات، برای تصمیمگیری نهایی فقط به کندلهای دوجی اتکا نکنید و به صورت همزمان از سایر ابزارهای موجود در بازار استفاده کنید، به این شکل نتیجه حاصل شده دارای اعتبار بیشتری خواهد بود.
۵ الگوی برتر کندل استیک در تحلیل تکنیکال
الگویهای کندل استیک یا شمعی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال هستند، این الگوها دادههایی مانند نواسانات قیمت، مکان باز و بسته شدن قیمت و همچنین در دل خود دادههایی جزئیتر از روانشناسی بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نهفته است. تحلیلگری که به این الگوها آشنا باشد، به نوعی قدرت صحبت کردن با بازار را بدست خواهد آورد.
در این مقاله قصد آموزش ابتدایی و خوانش الگوهای شمعی را نداریم، اگر در مورد این الگوها هیچ اطلاعی ندارید بهتر است اول مقاله کندل استیک چیست؟ مبانی شناخت الگوهای شمعی را مطالعه کنید.
پینبار (PinBar)
پین بار بهنوعی محبوبترین و معروفترین الگوی کندلی در تحلیل تکنیکال است. این الگو که بهصورت تک کندلی پدید میاید بسیار معتبر بوده و در صورتی که کندل تاییدی بعد از آن شکل بگیرد به اعتبار آن میافزاید. الگوی پینبار در کفها و سقفهای قیمتی پدید میاید و نشان از برگشت قیمت دارد. معمولا انواع کف و سقف آن با نامهای مختلفی مانند مرد بهدار آویخته یا چکش معکوس نیز نامیده میشود.
تمامی الگوهای کندلی از جمله پینبار زمانی که در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت پدید میایند، به اعتبار آنها افزوده میشود. هرچه سطح کلیدی معتبرتر باشد الگو کندلی نیز معتبرتر خواهد شد.
پوشا (Engulf)
الگوی پوشا یکی دیگر از مهمترین الگوهای تک کندلی است. الگوی پوشا به شکل یک کندل تقریبا تمام بدنه که تمامی بدنه کندل قبلی را در خود جای داده اشت تشکیل میشود. این الگو علاوه بر تمایل بازار به نزول یا صعود یک الگو تاییدگر نیز است. معمولا از الگوی پوشا برای گرفتن تاییدی مضاعف بر الگویهای دیگر نیز استفاده میشود. از همین رو شناخت الگوی دو کندلی چیست؟ الگوی پوشا بسیار حائز اهمیت است.
بهعنوان مثال زمانی که دو الگوی پینبار در کنار هم تشکیل شده و سپس یک الگوی پوشا پس از آنها به وجود بیاید به اعتبار الگو بسیار افزوده خواهد شد.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی ۳ کندلی است که نشان از برگشت بازار میدهد. این الگو از دو کندل تقریبا فول بادی و یک کندل دوجی میان آنها تشکیل میشود. به الگویی که در کف قیمت تشکیل شود و هشدار صعود دهد ستاره صبحگاهی و به الگویی که به همان شکل در سقف قیمت تشکیل شود و هشدار نزول دهد ستاره عصرگاهی میگویند.
این الگو از جمله معتبرترین الگوهای قیمتی است از سه کندل تشکیل شده، نیازی به تایید بیشتر ندارد و هشدار چرخش حرکت بازار را میدهد. ستاره صبحگاهی یا عصرگاهی نیز، مانند دیگر الگوها زمانی که در نزدیکی سطوح عرضه و تقاضا تشکیل میشود به اعتبار آنها افزوده میشود.
الگوهای سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه
این الگوها نیز از جمله معتبرترینها هستند. سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه هر دو از جنس یک الگو اما به صورت نزولی و صعودی هستند. سه سرباز شکل صعودی و سه کلاغ نزولی آن است.
این الگو یک الگوی قدرتمند است که هشدار شروع یک روند جدید را میدهد. این الگوها از سه کندل همرنگ (سه سرباز، سبز رنگ و سه کلاغ، قرمز رنگ) تشکیل شده در انتهای یک کف یا سقف بازار به وجود میایند. همانند دیگر الگوها این الگو نیز اگر نزدیک به سطوح عرضه و تقاضا تشکیل شود بسیار معتبر است.
این دو الگو به زیبای پیدا شدن سروکله خریداران یا فروشندگان را به تصویر میکشد و نشان از تحرکات بلند مدتی تر دارد.
الگوی فرفره
فرفره یکی دیگر از الگوهای تک کندلی است که اعتبار خوبی برخوردار است. اگر نگاهی به نمودار کندل استیکها کرده باشید متوجه خواهید شد که اغلب موجهای بازار کف و سقفهای خود را با کندلهای فرفر یا پینبار و یا هر دو درکنار هم به پایان میرسانند. پس شناخت این الگو بسیار مهم است و حائز اهمیت است.
فرفره یک الگو برگشتی که هشدار پایان یک موج و تغییر جهت بازار میدهد. این کندل میتواند به شکل قرمز و سبز تشکیل شود، رنگ الگوی فرفره نسبت به جایگاه قرار گیری آن اهمیت کمتری دارد. همانطور که پیشتر هم گفتیم این الگو اگر نزدیک به سطوح عرضه و تقاضا تشکیل شود اعتبار بیشتر بدست آورده و درصورتی که کندل تاییدی مانند پوشا در کنار به وجود آیده بسیار معتبر خواهد شد.
کلام آخر
در این مقاله تلاش کردیم کمی کار را برای علاقهمندان به یادگیری تحلیل تکنیکال در بازار مالی راحتتر کنیم الگوی دو کندلی چیست؟ و مجموعهای الگوهای شمعی که از قدرت و اعتبار کافی برخوردار هستند را به آموزندگان معرفی کنیم. هرچند در این مقاله مفاهیم به صورت کلی بیان شد، اما تک به تک الگوهای کندلی با کاملترین جزئیات در سایت ارزیدو موجود هستند، حتما برای کسب اطلاع بیشتر آنها را نیز مطالعه کنید.
16 الگو کندل استیک که هر تحلیلگر باید بداند
یکی از روشهای بررسی و ورود به بازارهای مالی روش تحلیل تکنیکال است. استراتژیهای متفاوتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از آنها، بررسی الگوهای کندل استیک یا شمعی ژاپنی است. ما مدرسه تحلیلها در این مقاله ۱۶ نوع از پرکاربردترین الگوهای کندل استیک (Candle Stick) ( شمعی ژاپنی) را برایتان توضیح میکنیم. معاملاگران با استفاده از تحلیل کندلها در نمودار قیمت داراییها میتوانند قدرت یا ضعف رفتار جاری بازار را درک کنند.
نمودارهای کندل استیک (شمعی ژاپنی) از کجا آمدند؟
- نمودارهای کندل استیک بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میلهای و خطی را توسعه دهد در ژاپن ایجاد شد.
- در دهه 1700، مردی ژاپنی به نام مونیهیسا هوما (Munehisa Honma) متوجه شد که در حالی که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، بازارها به شدت تحت تأثیر احساسات تاجران هستند.
- رنگ شمعدانها یا کندلها نشاندهنده احساس معاملهگران هستند. معاملهگران با توجه به الگوهای کندلی میتوانند روند کوتاه مدت قیمت را پیشبینی کنند و تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.
اجزای کندل استیک Candlestick
- درست مانند نمودار میلهای، یک کندل روزانه قیمت باز شدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن بازار را در روز نشان می دهد. کندل ها قسمت پهنی دارد که به آن بدنه (body) میگویند.
- بدنه (body) محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن معاملات آن روز را نشان میدهد.
- بدنه پر یا سیاه نشان میدهد که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن پایینتر است. به این کندلها کندل کاهشی یا نزولی میگوییم.
- اگر بدنه تو خالی یا سفید باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است، این کندل را کندل افزایشی یا صعودی میگوییم.
- شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
- در شکل زیر نحوه نمایش قیمت، بدنه و سایهها بر روی کندل را میبینید.
- معاملهگران میتوانند این رنگها را در پلت فرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، کندلهای نزولی اغلب قرمز و کندلهای صعودی سبز هستند.
نمودارهای کندل (شمعی ژاپنی) در مقابل نمودار میلهای
- درست در بالا و پایین بدنه “سایه” یا “فتیله” (shadow) قرار دارد.
- سایهها بالاترین قیمت و پایینترین قیمت را نشان میدهند. سایهها میتوانند بلند یا کوتاه باشند.
- بدنه میتواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. بدنه بلند نشان از قدرت کندل است.
- نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی ژاپنی اطلاعات یکسانی را فقط به روشی متفاوت نشان میدهند. نمودارهای کندل استیک برای تحلیلگران واضحتر و راحتتر هستند.
شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
در شکل زیر نحوه نمایش قیمت بر روی کندل استیک را میبینید.
الگوهای پایه شمعی ژاپنی
- شمعدانها (کندلها) با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد میشوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر میرسند، الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل از آنها استفاده میکنند.
- الگوهای شمعی ژاپنی به دو دسته الگوهای صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.الگوی دو کندلی چیست؟
- در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت است.
- دقت کنید الگوهای شمعی ژاپنی نشان دهنده تمایلات بازار به حرکت قیمت هستند و قطعی نیستند.
الگوی پوشا (Engulfing)
- این الگو یکی از مهمترین و موثقترین الگوهای شمعی ژاپنی است و معادل روز برگشتی تکنیکال کلاسیک است.
- این الگو از دو کندل با رنگهای متضاد تشکیل میشود، بطوریکه بدنه کندل اول به طور کامل توسط بدنه کندل دوم پوشیده میشود.
- الگو پوشا به دو صورت پوشا نزولی (Bearish Engulfing Pattern) و پوشا صعودی (Bullish Engulfing Pattern) است.
فروش با پوشا نزولی Bearish Engulfing Pattern
- زمانی که قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی نزولی در یک روند صعودی ایجاد میشود.
- این عمل توسط یک بدنه (کندل) قرمز بلند منعکس میشود که یک بدنه (کندل) سبز کوچک را میپوشاند.
- این الگو نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیشتر است و قیمت میتواند به کاهش ادامه دهد.
خرید با پوشا صعودی Bullish Engulfing Pattern
- زمانی که خریداران از فروشندگان پیشی میگیرند، یک الگوی فراگیر در سمت صعودی بازار اتفاق میافتد.
- این در نمودار با یک بدنه (کندل) سبز رنگ که بدنه (کندل) قرمز کوچکی را در بر میگیرد منعکس میشود.
- در این حالت قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است که به اصلاح میگوییم بازار گاوی و قیمت میتواند بالاتر رود.
پوشش ابر سیاه Dark choud cover
- الگوی پوشش ابر سیاه الگویی برگشتی نزولی است.
- در این الگو بخش بالایی بدنه کندل برگشتی کمی بالاتر از بالای بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
نافذ Piercing pattern
- الگوی نافذ الگویی برگشتی صعودی است.
- بخش پایینی بدنه کندل برگشتی کمی پایینتر از پایین بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
مرد به دار آویخته Hanging man
- در این الگو رنگ بدنه اهمیتی ندارد.
- طول سایه دست کم ۲ برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
- این الگو ماهیت برگشتی دارد که صرفا در مناطق حمایت و مقاومت ارزش پیدا می کند.
الگوی شهاب سنگ Shooting star
توضیحات این الگو نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته است و ماهیت برگشتی دارد.
چکش Hammer
در الگو چکش نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته رنگ بدنه اهمیتی ندارد و طول سایه ۲ تا ۳ برابر بدنه است. این الگو به صورت الگوی چکش (Hammer) و چکش وارونه است. الگوی هامر یا چکش یک الگوی برگشتی است.
الگوی ستاره شامگاهی نزولی Bearish Evening Star
- ستاره شب یک الگوی برگشتی است. با آخرین شمع در باز شدن الگوی زیر بدنه کوچک روز قبل مشخص میشود.
- بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد.
- آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه شمع بسته میشود.
- این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل توسط فروشندگان است بنابراین احتمال برگشت روند و افت قیمت را داریم.
بررسی ستاره صبحگاهی Morning star
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی برگشتی محسوب میشود.
- خلاف الگوی ستاره شامگاهی است، زمانیکه قیمت در یک روند نزولی است در صورت شکل گیری این الگو احتمال برگشت قیمت و رشد قیمت را داریم.
الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگو شامل یک بدنه (کندل) کوچک (قرمز) است که کاملاً درون کندل روز قبل قرار دارد.
- این الگو نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است.
- اگر قیمت پس از آن مجدد رشد کند، ممکن است همچنان روند صعودی ادامه یابد. اما یک کندل پایین از این الگو نشان دهنده افت بیشتر قیمت است.
بررسی هارامی صعودی (Bullish Harami)
- این الگو مخالف الگوی (Bearish Harami) است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه (کندل) کوچک (سبز) در داخل بدنه (کندل) بزرگ (قرمز) روز قبل رخ میدهد.
- این به تحلیلگران میگوید که روند نزولی در حال توقف است.
- در صورت تشکیل کندل دوم صعودی احتمال شکل گیری روند صعودی تایید می شود.
الگوی هارامی نزولی کراس Bearish Harami Cross
- هارامی نزولی کراس در یک روند صعودی اتفاق میافتد، به صورتیکه پس از شکل گیری یک کندل صعودی، الگوی دو کندلی چیست؟ یک الگوی دوجی تشکیل میشود که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در بازه زمانی مد نظر یکسان هستند.
- دقت کنید الگوی دوجی درون بدنه کندل صعودی قبلی است.
- مفهوم این الگو مشابه الگوی هارامی نزولی معمولی است با این تفاوت که این الگو سیگنال قویتری صادر میکند.
الگوی هارامی صعودی کراس Bullish Harami Cross
- هارامی صعودی کراس مخالف هارامی نزولی کراس در یک روند نزولی اتفاق میافتد.
- به صورتیکه پس از کندل نزولی، یک کندل دوجی که درون بدنه کندل نزولی قبل است شکل میگیرد.
- مفهوم این الگو مشابه الگو هارامی صعودی است اما سیگنال قویتری محسوب میشود.
خرید با سه گانه صعودی گاوی Bullish Rising Three
- این الگو یک الگوی پنج روزه است. به صورتیکه در روز اول شاهد شکل گیری کندل صعودی قوی (بدنه بزرگ و سایههای کوچک) هستیم.
- سپس در ادامه سه کندل نزولی ضعیف میبینیم که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل صعودی روز اول نمیشود.
- در روز پنجم مجدد شاهد کندل صعودی پر قدرت هستیم.
- این الگوی در روند صعودی رخ میدهد و یک الگوی ادامه دهنده محسوب می شود.
- دقت کنید ممکن است کندل شکل گرفته در روز دوم کمی بالاتر بعد از کندل افزایش روز اول باز شود، ولی سایر کندل مشابه قبل هستند. هنگامی که این تغییر رخ میدهد، به آن “الگوی پایداری صعودی” می گویند.
فروش با سه گانه نزولی خرسی (Bearish Falling Three)
- این الگو نیز مشابه الگوی قبل یک الگوی پنج روزه است. با این تفاوت که در میانه روند نزولی رخ میدهد.
- در روز اول یک کندل نزولی پر قدرت داریم.
- در ادامه سه کندل صعودی ضعیف مشاهده میکنیم به گونهای که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل نزولی روز اول نیست.
- مجدد در روز پنچم کندل پر قدرت نزولی را میبینیم.
- این الگوی یک الگوی ادامه دهنده است و به معنای ادامه روند نزولی است.
کلام آخر
همانطور که تاجران ژاپنی برنج قرنها پیش کشف کردند، احساسات سرمایهگذاران در مورد معامله یک دارایی تأثیر عمدهای بر حرکت آن دارایی دارد. کندلها به معاملهگران کمک میکنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر داراییها را بسنجند و به آنها کمک میکند تا پیشبینیهای بهتری در مورد اینکه قیمت آن دارایی ممکن است به کدام سمت حرکت کند، داشته باشند.
منابع
“Understanding a Candlestick Chart”, Investopedia, 2022.
S. Nison, Japanese candlestick charting techniques. Soeul, Korea: Shinwon Agency Co., 2001.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان الگوی دو کندلی چیست؟ تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی الگوی دو کندلی چیست؟ متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
الگوی نفوذگر یا (Piercing Line Pattern ) + ابر سیاه + دوکندلی در تحلیل تکنیکال
الگوهای متعددی در تحلیل تکنیکال بورس توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرند که هر یک دارای خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی هستند که می توانند اطلاعات مفیدی را در اختیار معامله گران قرار دهند. از جمله این الگوها می توان به الگوی نفوذگر ، الگوی ابر سیاه، الگوی دو کندلی و … اشاره نمود. اگر می خواهید با این الگوها بیشتر آشنا شوید تا پایان با ما همراه باشید.
الگوی نفوذگر
الگوهای دو کندلی
الگوهای دو کندلی از رایج ترین الگوها در ارزیابی و تحلیل بورس هستند. این الگوها از دو شمع تشکیل شده اند و برای تحلیل آن ها دو کندلی که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند بررسی و ارزیابی می کنند. در الگوهای دو کندلی یا دو شمعی به راحتی می توان روند را پیش بینی نمود. این اتفاق از طریق توجه به رنگ و نوع شمع دوم امکان پذیر است. در صورتی که شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد انتظار می رود که روند سهم صعودی شود. اما اگر کندل دوم سیاه و نزولی باشد یک روند نزولی اتفاق خواهد افتاد.
الگوهای دو کندلی دارای انواع مختلفی هستند که هر یک به روشی روند سهم را پیش بینی می کنند از جمله این الگوها می توان به الگوی نفوذی و … اشاره نمود.
الگوهای دو کندلی
الگوی نفوذگر چیست؟
الگوی نفوذگر از کاربردی ترین الگوها در تحلیل تکنیکال است که الگوی معکوس کندل صعودی می باشد. این الگو در واقع قرینه الگو ابر سیاه و به صورت دو کندلی از نوع بازگشتی است. الگوهای نفوذگر در انتهای یک روند نزولی ظاهر می شوند و موجب می شوند که بازار مثبت گردد. در این الگو کندل دوم صعودی و بلند می باشد و از نقطه ای پایین تر از کف کندل نخست شروع شده و به میزان قابل توجهی داخل کندل اول نفوذ خواهد داشت. میان کندل اول و دوم حتما باید یک گپ نزولی وجود داشته باشد و کندل دوم نیز باید بتواند این گپ را کاملا پر کند و بعد نیمی از بدن کندل سیاه را بپوشاند.
الگوی نفوذگر
در صورتی که کندل دوم در الگوی نفوذگر بتواند خیلی بالاتر از نقطه باز شدن کندل اول برود این الگو به الگوی پوشان صعودی تبدیل می شود. هر چند که الگوهای نفوذگر و ابر سیاه به ظاهر مشابه الگوهای پوشان صعودی و نزولی هستند اما قدرت و اعتباری که دارند خیلی ضعیف تر از آن ها است. از این رو توصیه می شود جهت ورود به بازار حتما منتظر بمانید که یک کندل تایید گر تشکیل شود به صورتی که رنگ بدنه و الگو هم جهت با هم باشند.
4 نکته مهم در تقویت کنندگان قدرت الگوی نفوذی کدامند ؟
- به میزانی که طول بدنه کندل سیاه و کندل سفید بلند تر باشد بازگشت روند قدرت بیشتری خواهد داشت.
- هرچقدر که گپ بین کمترین قیمت کندل سیاه و قیما open کندل سفید بیشتر باشد برگشت روند واضح تر خواهد بود.
- افزایش حجم در خلال تشکیل کندل نفوذگر می تواند تایید کننده این الگو باشد.
- به میزانی که قیمت کلوز کندل سفید بالاتر از میانه کندل سیاه قرار گیرد روند بازگشتی قوی تری شکل خواهد گرفت.
کندل استیک الگوی نفوذگر در صورتی که دارای شرایط زیر باشد یک الگو قدرتمند خواهد بود.
الگوی نفوذگر
الگوی شمعی ابر سیاه
الگوی ابر سیاه یک الگوی هشدار دهنده است که تغییر روند از صعودی به نزولی را خبر می دهد. به این معنی که با تشکیل این الگو حرکت صعودی به احتمال زیاد رو به اتمام خواهد بود و پیش بینی می شود که یک افت قیمت در بازار رخ دهد. الگوی ابر سیاه نیز از الگوهای دوکندلی است که از ترکیب دو کندل ایجاد شده است.
الگوی شمعی ابر سیاه
قوانین الگوی ابر سیاه کدامند ؟
- کندل شماره 1 باید یک کندل صعودی باشد.
- کندل شماره 2 باید یک کندل نزولی باشد به طوری که بتواند حدود 50 درصد بدنه کندل شماره 1 را پوشش دهد.
- در حالت ایده آل الگوی ابر سیاه باید بین اوپن کندل شماره 2 و کلوز کندل شماره 1 یک فاصله و گپ حتما وجود داشته باشد.
- البته حتی اگر گپ هم وجود نداشته باشد باز هم الگوی ابر سیاه تشکیل شده است با این تفاوت که این الگو در حالت ایده آل قرار ندارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی ستاره صبحگاهی از جمله الگوهایی است که دارای سه کندل استیک می باشد و معامله گران از آن به عنوان یک نشانه گر صعودی استفاده می کنند. این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و نشانه ای است برای معکوس شدن روند نزولی.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو کاملا نقطه مقابل الگوی عصرگاهی قرار دارد و نوید دهنده پایان یک روند نزولی و تشکیل روندی صعودی در بازار برای یک سهم است. البته الگوی ستاره صبحگاهی نیازمند به تاییدیه می باشد و فقط از روی تشکیل سه کندل نمی توان از تغییر روند اطمینان حاصل نمود. به منظور تایید این الگو می توان از Oscillator ها و خطوط روند استفاده کرد.
دیدگاه شما