رابطه معکوس در بازار ارز


سهام با طلا چه رابطه ای دارد؟

همسویی تغییرات قیمت در بازار سرمایه و بازار طلا چه پیامی دارد؟ در سال‌های اخیر حرارت رشد پایه پولی آنچنان ارزش پول ملی را آب کرده که کمتر کسی مفهوم رشد معنادار قیمت در بازار سهام و اختلاف زیاد آن با افزایش قیمت‌ها در بازارهای موازی را بررسی کرده است.

در سایر کشورهای جهان عموما صعود شاخص‌های سهام به دلیل کاهش ریسک با رخوت بازار فلزات گرانبها همراه است. در شرایط افزایش ریسک‌های سیاسی این تغییرات معکوس می‌شود. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که تغییر انتظارات تورمی در کنار سهولت خرید و نگهداری سهام، همچنین نبود اوراق مبتنی بر طلا که به کاهش ریسک نگهداری آن منجر شود، همبستگی منفی میان بازار سرمایه و طلا را نقض کرده است.

افزایش بازده سهام نسبت به طلا

همبستگی بازارها و تاثیر ارتباط متقابل قیمت‌ها با هم از گذشته تا کنون امری متداول بوده است. همین مساله سبب شده در اقتصاد جهانی تاثیر پذیری بازارها از یکدیگر به عاملی برای تحلیل وضعیت رابطه معکوس در بازار ارز اقتصادی و بررسی رفتار سرمایه گذاران تبدیل شود. این مساله نه تنها در میان بازارهای یک کشور امری معمول است بلکه به دلیل درهم‌تنیدگی اقتصاد جهانی در دهه‌های اخیر شرایطی را پدید آورده که می‌توان به وسیله آن تغییرات قیمت و همبستگی دارایی‌های مختلف در سراسر دنیا را مورد بررسی قرار داد.

با این حال به نظر می‌رسد این مساله در ایران اندکی با سایر کشورها متفاوت است. در حالی‌که تقریبا در سایر کشورها تاثیرپذیری دارایی‌های مختلف از تغییرات ریسک سبب وجود همبستگی منفی یا مثبت میان چند دارایی می‌شود، بررسی تغییرات قیمت‌ها در ایران نشان می‌دهد بازار سرمایه بر خلاف رسم موجود در کشورهای دیگر با افزایش ریسک همبستگی مثبت با قیمت طلا پیدا کرده به‌طوری که بیشتر شدن تهدیدها در فضای کسب و کار که به‌طور معمول به افزایش قیمت دارایی‌هایی هم نظیر طلا و اوراق قرضه منجر می‌شود و به کاهش شاخص‌های سهام می‌انجامد، نه تنها به افت شاخص‌ها داخلی در سال اخیر منتهی نشده است بلکه به همسویی آشکار رشد قیمت طلا با نماگر‌های اصلی بازار سهام انجامیده و در شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد کشور به افزایش بازده سهام نسبت به دارایی کم ریسکی همچون طلا انجامیده است.

انتظارات تورمی

در طول دو سال گذشته اقتصاد ایران وارد فضایی متفاوت شده و رشد پایه پولی در کنار منفی شدن رشد اقتصادی فضایی را پدید آورده که در آن همه روزه شاهد تغییر قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای هستیم. همین امر سبب شده افزایش بدبینی نسبت به آینده اقتصادی ناشی از کاهش ارزش پول ملی به رشد انتظارات تورمی دامن بزند و در سایه تقویت همین انتظارات شاهد خبرساز شدن بازارهای مختلف در طول دوره یاد شده باشیم.

موج تورمی مورد بحث که تقریبا از اواخر سال ۹۶ با تغییر در قیمت ارز روی تابلوی صرافی‌ها خود را نشان داد، کم کم از این بازار به بازار سایر دارایی‌ها نظیر طلا و مسکن سرایت کرد و از اوایل سال ۹۷ به بازار سهام رسید. همین امر سبب شد از ابتدای این سال شاهد شروع مسابقه قیمت‌ها در بازارهایی نظیر سکه، طلا، ارز، مسکن، خودرو و سهام باشیم.

بر این اساس موج تورمی یاد شده که به کشاکش قیمت‌ها در بازارهای مختلف انجامید، شرایطی را پدید آورد که افزایش قیمت‌ها در هر یک از بازارها به تیتر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها تبدیل شود. در حالی که ریشه تمامی این تغییرات در افزایش قیمت ارز یا به عبارت بهتر کاهش نرخ برابری ریال با سایر ارزها بود.

موفقیت بازار سهام در پوشش ریسک

از آن سال تاکنون افزایش ریسک‌های سیستماتیک ناشی از فشار تحریم ها، بیشتر شدن هزینه مبادله و مخاطرات قانونی که به واسطه اعمال بخشنامه‌ها و دستور‌العمل‌های گوناگون که به بازار‌ها تحمیل شده است، وضعیتی را پدید آورده که هر ایرانی تنها به دنبال جواب یک سوال اساسی است؛ بازده کدام بازار بیشتر است؟ اگرچه پرسیدن چنین پرسشی امری متداول و طبیعی است با این حال معنا و نیت استفاده از آن در مساله‌ای متفاوت نهفته است.

مردم ایران به دنبال کسب سود نیستند و برای حفظ ارزش دارایی خود تلاش می‌کنند. در دو سال گذشته ریال به پولی نسبتا داغ تبدیل شده که هر یک از دارندگان آن ترجیح می‌دهند پس انداز خود را با دارایی دیگری معاوضه کنند که وسیله‌ای بهتر برای حفظ ارزش باشد.

بررسی‌ها حکایت از آن دارد بازار سرمایه توانسته از ابتدای سال ۹۷ تاکنون به رغم فراز و فرودهایی که داشته گوی سبقت را از سایر بازارهای موازی برباید و با کسب بازده ۱۹۴۹ درصدی در پایان معاملات روز سه‌شنبه، رتبه نخست کسب بازده را در میان سایر بازارها به دست آورد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد اگر چه افزایش بازده در بازار سرمایه که خود را بیش از هر چیز در رشد شاخص‌ها نشان می‌دهد در اقتصاد تورمی ایران طی دهه‌های گذشته امری معمول بوده است با این حال واگرایی رفتار سرمایه‌گذاران میان آنچه که در خارج از کشور می‌گذرد با آنچه در ایران همواره رخ داده است امری غیرمعمول را به نمایش می‌گذارد.

بررسی عملکرد بازارهای موازی در دو سال گذشته به خوبی حاکی از آن است که ریسک ناشی از کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم انتظاری به وسیله بازار سهام پوشش داده شده است. این در حالی است که در سایر کشورهای جهان هر نوع افزایش ریسک خود را در قامت استقبال بیشتر از دارایی‌های کم‌ریسک مانند طلا یا اوراق قرضه نشان می‌دهد.

با مقایسه این اطلاعات به نظر می‌آید که در حال حاضر ذهن سرمایه‌گذار ایرانی در مواجهه با نبود بازار بدهی کارآمد و فقدان امنیت نگهداری طلا، آنقدر ریسک تورم را زیاد ارزیابی کرده است، که ورود به بازاری مانند سهام را مناسب‌ترین راه برای کاهش ریسک تورم قلمداد می‌کند و هر چه را که ما به ازای غیرریالی داشته باشد می‌خرد. دقیقا به همین دلیل است که در سال‌های اخیر معیار ارزیابی شرکت‌ها از اتکای صرف به درآمد آتی به معیارهای نظیر ارزش جایگزینی آنها تغییر کرده است.

شنای بازارهای داخلی خلاف جهت معمول

همان‌طور که در سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم افزایش ریسک‌های اقتصادی ناشی از مسائلی مانند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، بروز جنگ تجاری میان آمریکا و چین و اخیرا افزایش ترس از تبعات بلندمدت اقتصادی ناشی از شروع کرونا خود را با افزایش قیمت فلزات گرانبها به خصوص طلا و رشد قیمت اوراق قرضه بلندمدت نشان داده است.

تغییرات قیمت طلا در ایران بیشتر ناشی از افزایش بهای ارز بوده و با افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه تناسب چندانی ندارد. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که در طول ۲۵ ماه گذشته در حالی قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در بازار مربوطه افزایشی ۵۹۳ درصدی داشته است که در مدت مشابه شاخص کل بورس تهران ۱۹۴۹ درصد رشد کرده است.

همین امر به خوبی نشان می‌دهد که همبستگی مثبت این فلز زرد با دارایی‌هایی نظیر سهام بیش از آنکه ناشی از اقبال سرمایه‌گذاران نسبت به نگهداری طلا باشد از افزایش تورمی نرخ ارز نشأت می‌گیرد که در ماه‌های گذشته تا حدودی تحت تاثیر افزایش قیمت جهانی هر اونس طلا نیز قرار گرفته است.

رویگردانی شاخص تورمی بورس از تغییرات جهانی

بر اساس آنچه که گفته شد به نظر می‌رسد افزایش قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار بازار داخلی به یک میلیون و ۶۰ هزار تومان طی ماه‌های گذشته بیش از آنکه ناشی از انتقال ریسک انتظاری نسبت به دارایی مانند طلا باشد ناشی از افزایش قیمت دلار در بازار داخلی، در کنار رشد قیمت اونس جهانی اثر پذیرفته است.

نگاهی به تغییرات شاخص دلار و قیمت جهانی طلا در بلند مدت نشان می‌دهد که افزایش شاخص بورس تهران بیش از آنکه همسویی معنادار با تغییرات شاخص‌های جهانی داشته باشد از عامل کاهش ارزش ریال در داخل کشور تاثیر می‌پذیرد؛ تاثیری که در حال حاضر نسبت به سال‌های گذشته بسیار کمتر شده و جای خود را به سیل خروشان نقدینگی داده است؛ نقدینگی‌ای که به هر نمادی می‌رسد بدون توجه به خصوصیات بنیادی آن تنها در طرف تقاضا می‌نشیند و به هنگام تقویت عرضه‌ها تر و خشک را با هم می‌سوزاند.

بررسی شاخص کل بورس تهران در ادوار مختلف از تیر ماه ۱۳۷۱ حکایت از آن دارد که همه نوسان‌های بازار سهام از کف ۳۸۲ واحدی نماگر یاد شده تا سقف فعلی آن در کانال یک میلیون و ۹۷۰ هزار واحد، تماما تحت تاثیر کاهش ارزش ریال ناشی از افزایش پایه پولی بوده و ارتباط چندانی با تغییر متغیر‌های بین‌المللی ندارد.

از این رو می‌توان به راحتی گفت که رشد شاخص بورس تهران بیش از آنکه نماگر بهبود وضعیت در اقتصاد ایران باشد شاخصی تورمی است که صرفا در طول سالیان دراز توانسته افت ارزش ریال را به تصویر بکشد. بنابراین همپوشانی زمانی افزایش آن با افزایش قیمت طلا بیش از آنکه مرهون عاملی خارجی و نشانگر همبستگی اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی باشد تنها به کوچک شدن اقتصاد ایران و کاهش قدرت خرید مردم دلالت می‌کند.

رابطه نفت و دلار امریکا در حال تغییر کردن است

نفت و دلار

در ادامه مجموعه مقالات آموزش فارکس، امروز قصد داریم نحوه رابطه نفت و دلار را به شما معرفی کنیم.

ار دیرباز، قیمت نفت رابطه معکوس با قیمت دلار آمریکا دارد.

این رابطه بر اساس دو فرض توضیح داده می شود.

  1. قیمت گذاری هر بشکه نفت در سراسر جهان به دلار آمریکا می باشد. وقتی دلار آمریکا قوی است، برای خرید هر بشکه نفت به دلار کمتری نیاز است. وقتی دلار آمریکا ضعیف است، قیمت نفت به دلار بالاتر است.
  2. امریکا از دیرباز وارد کننده خالص نفت بوده است. افزایش قیمت نفت باعث می شود کسری تراز تجاری امریکا افزایش یابد زیرا دلار بیشتری برای ارسال به خارج از کشور نیاز است.

مورد اول امروز نیز صادق است، اما مورد دوم… نه چندان. نخست به دلیل موفقیت امریکا در حفاری افقی و نیز فن آوری تزریق گاز برای استخراج نفت و نیز انقلاب نفت شیل، امریکا توانسته است تولید نفت خام خود را بطرز چشمگیری افزایش دهد.

در حقیقت، امریکا در سال 2011 به یک صادر کننده خالص فرآورده های نفتی تصفیه شده تبدیل شد و با پیشی گرفتن از عربستان سعودی و روسیه، اینک به بزرگترین تولید کننده نفت خام تبدیل شده است!

تولیدکنندگان نفت

طبق اداره آمار انرژی (EIA)، امریکا اکنون از نظر کل مصرف انرژی حدود 90٪ خودکفا است.

دستیابی به موفقیت در فن آوری استخراج با استفاده تزریق گاز (فرییکینگ) وضعیت موجود در بازار نفت را چیزی مشابه کشف قاره استرالیا برای نخستین بار کرده است!

با افزایش صادرات نفت امریکا، واردات نفت نیز کاهش یافته است. این بدان معناست که بالا بودن قیمت نفت دیگر به بالا بودن کسری تجاری امریکا ارتباطی ندارد و در واقع به کاهش آن کمک می کند.

در نتیجه، مشاهده می کنیم که رابطه قوی قیمتی معکوس بین قیمت نفت و دلار آمریکا که از دیرباز وجود داشته است، بیش از پیش متزلزل شده است.

همبستگی دلار و نفت

طی هشت سال گذشته، ضریب همبستگی 6 ماهه چرخشی اغلب منفی بوده است اما این مورد شروع به تغییر کرده است.

همبستگی نفت و دلار امریکا

با توجه به حرکات جدید بازار جهانی انرژی، تعجب آور نیست که ببینیم این همبستگی منفی تاریخی، زمان بیشتری را در حیطه مثبت سپری کند.

به نظر می رسد رابطه بین نفت و دلار امریکا در حال تغییر کردن است و دلیل آن نقش رو به رشد این کشور در صنعت جهانی نفت است.

آیا دلار در حال تبدیل شدن به یک پتروکارنسی است؟ (پتروکارنسی به ارز کشورهایی نظیر کانادا، روسیه و نروژ اطلاق می شود که صادرات نفت بخش عمده ای از اقتصاد آنها را تشکیل می دهد).

یک ارز پتروکارنسی با افزایش قیمت نفت گران می شود و با کاهش قیمت نفت، قیمت آن پایین می آید.

با توجه به اینکه صادرات نفت سهم بزرگی از صادرات کشور است، این نوع ارز همراه با نوسانات قیمت نفت، افزایش و کاهش می یابد.

اگر سهم صادرات نفت و گاز بیشتر شود، پیوند بین قیمت نفت و نرخ این ارز ممکن است حتی بیشتر نیز شود.

کشورهای تولیدکننده نفت که بسیار متکی به درآمد صادرات نفتی هستند عبارتند از: عربستان سعودی ، روسیه ، نروژ ، کانادا و مکزیک.

گرچه امریکا اخیراً به جمع 5 کشور برتر صادرات نفت خام راه یافته است، اما (هنوز) ارز آن پتروکارنسی محسوب نمی شود.

در زیر نمونه هایی از پتروکارنسی هایی که به شدت در معرض نوسانات قیمت های نفت هستند، ارائه می شود:

  • دلار کانادا
  • روبل روسیه
  • پزوی کلمبیا
  • کرون نروژ
  • رئال برزیل

هنگامی که نفت سقوط می کند، معمولاً جفت ارزهای زیر بالا می روند:

  • USD/RUB
  • USD/NOK
  • USD/CAD
  • USD/MXN
  • USD/CLP
  • USD/BRL

کشورهای دیگر صادرکننده که ارزهای آنها پیوند زیادی با قیمت نفت دارد عبارتند از عربستان سعودی، ایران، عراق، نیجریه و ونزوئلا.

شما می توانید در MarketMilk در بخش واچ لیست ارزهای پتروکارنسی، آنها را بطور جداگانه بررسی کنید.

یک روش دیگر برای رصد عملکرد ارزهای پتروکارنسی بررسی شاخص پتروکارنسی (MWPC) MarketWatch است.

این شاخص، دلار آمریکا را در برابر سبدی از ارزها (بر اساس وزن سهم آنها از تولید نفت جهانی) ارزیابی می کند. این شاخص توسط اداره اطلاعات انرژی امریکا تنظیم و گردآوری می شود.

برخی از نام های آشنای خاورمیانه ای، از جمله عربستان سعودی، و برخی دیگر از این امر مستثنی شده اند زیرا مقامات پولی در این کشورها ارزهای خود را تقریبا ثابت به دلار نگه داری می کنند.

امریکا به تولید کننده جدید نفت تبدیل شده است، به این معنی که سطح تولید آن بیشترین تأثیر را بر قیمت جهانی نفت دارد. پیش از انقلاب نفت شیل، عربستان سعودی چنین نقشی را داشت.

دلار امریکا ممکن است در سال های آینده بیشتر به شکل یک ارز پتروکارنسی خود را نشان دهد. اگر سهم امریکا از صادرات نفت نسبت به واردات به رشد خود ادامه دهد، در اینصورت درآمد حاصل از نفت نقش بیشتری در اقتصاد آمریکا خواهد داشت و دلار آمریکا ممکن است همچون یک پتروکارنسی رفتار کند..بعبارتی وقتی قیمت نفت افزایش می یابد، قیمت این ارز نیز بالا می رود.

آگاهی از اینکه چرا دلار از دیرباز با قیمت نفت رابطه معکوس دارد و چرا اخیراً رابطه معکوس در بازار ارز این همبستگی ضعیف شده است، می تواند به معامله گران کمک کند تا بتوانند با فرض بلوغ اقتصاد جهانی، تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.

اصلاح یارانه‌ها به معنی حذف ارز ترجیحی نیست

اصلاح یارانه‌ها به معنی حذف ارز ترجیحی نیست

رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه با اصلاح نظام یارانه‌ها رانت ناشی از ارز ارزان دیگر وجود نخواهد داشت، گفت: امروز شکل پرداخت یارانه اصلاح شده؛ بنابراین حذف ارز ترجیحی معنی ندارد.

به گزارش ایسنا، علی صالح آبادی در یک برنامه تلویزیونی اظهار کرد: زمانی که واردکننده با ارز ۴۲۰۰ تومانی کالا وارد می‌کرد، به دلیل تفاوت قابل توجه نرخ نیما و ارز ترجیحی باعث واردات بیش‌ از نیاز می‌شد که بخشی از واردات به کشورهای دیگر قاچاق می‌شد؛ یعنی کشورهای دیگر هم از منابع ارزی ما بهره می‌بردند. همچنین به تولید داخل ضربه جدی وارد می‌شد، چون تولید برای تولیدکننده داخلی صرف نمی‌کرد.

وی افزود: از سوی دیگر، کالای نهایی با قیمت متناسب ارز ترجیحی به دست مردم نمی‌رسید. در سال‌های اخیر بیش از ۷۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات تخصیص داده شد که بخش زیادی از آن به سفره مردم نرسید.

رئیس کل بانک مرکزی ادامه داد: امروز شکل پرداخت یارانه اصلاح شده است؛ بنابراین حذف ارز ترجیحی معنی ندارد. یارانه‌ای که به واردکننده پرداخت می‌شد، اکنون به مصرف کننده پرداخت می‌شود. وقتی اصلاح صورت می‌گیرد در مرحله اول اصلاح قیمتی اتفاق می‌افتد که نیاز به توضیح دارد.

صالح آبادی بیان کرد: درست است که ابتدا نرخ کالاهای اساسی تغییر می‌کند، اما مسئولین باید تشریح کنند که افزایش قیمت به شکل یارانه به مردم پرداخت می‌شود.

وی با بیان اینکه اگر اصلاح یارانه‌ها زودتر اجرایی می‌شد بهتر بود، گفت: باتوجه به جنگ روسیه و اوکراین، قیمت جهانی کالاها افزایش پیدا کرد و خیلی از کشورها تعرفه واردات را صفر کردند و انگیزه قاچاق از کشور ما بیشتر هم شد؛ بنابراین اگر امسال تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی ادامه پیدا می‌کرد هدر رفت منابع ارزی بیشتر می‌شد.

رانت ارز ارزان از بین می‌رود

رئیس کل بانک مرکزی افزود: ما ارز را ارزان به واردکننده می‌دادیم اما در بسیاری از موارد، واردکننده و توزیع کننده از رانت استفاده می‌کردند و مردم کمتر سود می‌بردند. با اصلاح یارانه‌ها رانت ناشی از ارز ارزان دیگر وجود نخواهد داشت.

مشکلی در تامین ارز کالاهای اساسی نداریم

وی ادامه داد: هیچ مشکلی در تامین ارز کالاهای اساسی وجود ندارد؛ چه بسا که در روش جدید سهل‌تر می‌شود؛ چرا که ارز واردات اکنون هم از طرف بانک مرکزی تامین می‌شود و هم در سامانه نیما تامین خواهد شد. همچنین به دلیل افزایش قیمت و میزان فروش نفت و فرآورده‌های نفتی، درآمدهای ارزی بیش از گذشته شده است.

FATF مانعی برای تجارت نیست

صالح‌آبادی گفت: در حوزه صادرات نفتی و غیر نفتی از سال گذشته تا کنون وضعیت بسیار بهتری نسبت به گذشته داریم و بدون شک امسال درآمد ارزی و تامین ارز بیشتر از قبل خواهد بود. علاوه بر این، روابط خوبی به لحاظ بانکی با کشورهای منطقه، همسایه و دوست برقرار شده است.

رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: با کشورهایی که رابطه همکاری مشخصی داریم FATF مانع تجارت و تعامل ما نیست، بلکه مانع اصلی در این زمینه تحریم‌هاست که با سازوکاری این موضوع نیز برطرف شده است. سال گذشته روزانه حجم قابل توجهی واکسن وارد شد که همین امر را تایید می‌کند.

اقدامات بانک مرکزی برای مبارزه با قاچاق ارز

وی درباره اقدامات بانک مرکزی برای مبارزه با قاچاق ارز با اشاره با اصلاح قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، اظهار کرد: اصلاحات این قانون امکانات خوبی برای مبارزه با قاچاق ارز می‌دهد و یکی دیگر از موضوعات موثر در مبارزه با قاچاق ارز، حاکمیت ریال است که اکنون نقل و انتقالات وجوه از طریق سامانه‌های مربوطه تحت نظارت است و با آن بخش از وجوه مربوط به قاچاق ارز برخورد می‌شود. بدین منظور، در حال حاضر برای نقل و انتقال مبالغ بالای ۲۰۰ میلیون تومان باید مستندات به بانک ارائه شود.

تفکیک حساب‌های شخصی و تجاری؛ به‌زودی

صالح آبادی ادامه داد: از سوی دیگر، سازمان امور مالیاتی نیز با وضع مالیات از قاچاقچیان ارز، به مبارزه با قاچاق ارز کمک می‌کند. در حال حاضر اکثر کارتخوان‌ها و سایر درگاه‌های پرداخت از طریق حاکمیت ریال و سامانه‌های بانک مرکزی تحت اشراف نظام مالیاتی قرار گرفته است و تفکیک حساب‌های شخصی و تجاری هم به زودی اجرا می‌شود که می‌تواند به شفافیت وجوه ریال کمک کند.

وی با بیان اینکه قواعد نظارتی مختلفی در بانک مرکزی وجود دارد، افزود: قرار است این قواعد نظارتی در سامانه سمات پیاده و این سامانه هوشمند شود و تسهیلات در این قالب پرداخت شود.

برنامه‌های بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی

رئیس کل بانک مرکزی درباره کنترل نقدینگی گفت: محورهای اصلاح نظام بانکی تدوین و به دولت ارائه شده و فعالیت‌های مربوط به آن آغاز شده است که اصلاح رابطه دولت با بانک‌ها و بانک مرکزی، اصلاح رابطه بانک مرکزی با بانک‌ها و بانک‌ها با مشتریان از جمله محورهای اصلی این اصلاح است. موارد تاثیرگذار در رشد نقدینگی و پایه پولی، استقراض دولت از بانک مرکزی، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی، خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی و انتشار اوراق توسط دولت است که برای همه این موارد سازوکارهای لازم پیش‌بینی شده است.

به گفته وی یکی از برنامه‌های جدی بانک مرکزی که شروع شده، کنترل ترازنامه بانک‌هاست که این موضوع، رشد نقدینگی را کنترل می‌کند و تعیین می‌شود که هر بانکی متناسب با ظرفیت‌ها و سیاست‌های خود چه میزان می‌تواند رشد ترازنامه داشته باشد.

فراهم شدن امکان فروش ارز دولتی در بانک‌ها

صالح آبادی خاطرنشان کرد: امسال علاوه بر بانک مرکزی، بانک‌های دولتی هم می‌توانند عامل فروش ارزهای دولتی باشند. اصلاح ارز ۴۲۰۰ تومانی هم به این موضوع کمک می‌کند که این ارزها به قیمت بازار فروخته شود. براساس قانون بودجه امسال، بانک‌ها برای استقراض و دریافت خطوط اعتباری از بانک مرکزی باید وثیقه بگذارند که عامل مهمی در کنترل تورم و نقدینگی است. علاوه بر این، بانک‌ها باید برای مدیریت نقدینگی خود برنامه داشته باشند و این برنامه را به بانک مرکزی اعلام کنند تا در این زمینه پاسخگو باشند و در صورت کمبود نقدینگی، آن را از طریق بازار بین بانکی و انتشار اوراق تامین کنند.

کاهش حجم اوراق در بانک مرکزی

وی بیان کرد: در گذشته اوراق را صرفا بانک‌ها خریداری می‌کردند که امسال صندوق‌ها نیز در این موضوع مشارکت خواهند کرد. با ریپوی معکوس، حجم اوراق در بانک مرکزی کم شده که می‌تواند به مدیریت بازار پول کمک کند.

رئیس بانک مرکزی افزود: امسال وضعیت بهتری نسبت به قبل در زمینه پایه پولی و نقدینگی دنبال خواهیم کرد. بدهی دولت باید به سمت کاهش برود و انتظار ما این است که اگر منابع ارزی دولت بهتر شود، بدهی‌های دولت به بانک مرکزی از این محل تسویه شود. امیدواریم که امسال با بهبود درآمدهای ارزی دولت، بدهی‌های ارزی دولت تسویه شود.

وی ادامه داد:کسری بودجه دولت از طریق انضباط مالی با برنامه‌ها و جلسات منظمی که بین بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد پیش می‌رود ان‌شاالله کنترل خواهد شد.

اثر تورمی اصلاح یارانه‌ها کمتر از ۱۰ درصد است

رئیس کل بانک مرکزی گفت: با محاسباتی که انجام شده، پیش‌بینی می‌شود اثر تورمی عادلانه‌سازی یارانه‌ها کمتر از ۱۰ درصد باشد. مسئول اصلی فراهم شدن زیرساخت کالابرگ الکترونیک وزارت اقتصاد است که بانک مرکزی هم به آن‌ها کمک می‌کند که امیدواریم طی دو ماه اجرایی شود. تا زمانی که زیرساخت‌های لازم برای تخصیص کالابرگ فراهم نشود، پرداخت یارانه نقدی ادامه خواهد داشت.

وی بیان کرد: در اصلاح رابطه بانک‌ها با مشتریان اقدامات خوبی انجام شد. در بخش تسهیلات خرد بایستی دسترسی مردم به منابع بانکی و وثایقی که باید به بانک‌ها بدهند تسهیل شود که خوشبختانه انجام و ابلاغ شد. امکان اعتبارسنجی و افتتاح حساب و امضای الکترونیک برای انجام غیرحضوری کارهای بانکی انجام شد. بخشنامه‌ای ابلاغ کردیم تا با اعتبارسنجی مناسب و با حداقل وثایق مردم بتوانند رابطه معکوس در بازار ارز تسهیلات خرد تا ۲۰۰ میلیون تومان دریافت کنند که حتما نتایج خوبی خواهد داشت.

عرضه و تقاضا چیست و چه رابطه‌ای با هم دارد؟

عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسی‌ترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب می‌شود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق می‌شود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطه‌ی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطه‌ی تقاضا معروف است. عرضه نشان‌دهنده‌ی مقدار آورده‌ی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته می‌شود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضه‌شده به بازار را رابطه‌ی عرضه می‌گویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.

رابطه‌ی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پرده‌ی تخصیص منابع دارد. در تئوری‌های اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال رابطه معکوس در بازار ارز نگاهی به قانون عرضه و تقاضا می‌اندازیم.

قانون تقاضا

قانون تقاضا بیان می‌کند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر می‌خرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینه‌ی فرصت خرید آن کالا نیز بالا می‌رود. در نتیجه، مردم به‌طور طبیعی از خرید محصول چشم‌پوشی می‌کنند. نمودار زیر نشان می‌دهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت می‌کند.

رابطه تقاضا - عرضه و تقاضا

هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشان‌دهنده‌ی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطه‌ی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطه‌ی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان می‌دهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین می‌آید (نقطه‌ی A) و هرچه قیمت پایین‌تر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر می‌شود (نقطه‌ی C).

قانون عرضه

همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشان‌دهنده‌ی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش می‌رسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه‌ی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش می‌گذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر می‌شود. تولیدکنندگان در قیمت‌های بالاتر عرضه را بیشتر می‌کنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر می‌کند.

رابطه عرضه - عرضه و تقاضا

هر نقطه روی منحنی منعکس‌کننده‌ی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطه‌ی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.

زمان و عرضه

بر خلاف رابطه‌ی تقاضا، رابطه‌ی عرضه عنصری از زمان به حساب می‌آید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمین‌کنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجه‌ی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.

فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمین‌کنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این باران‌های مداوم در نتیجه‌ی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار می‌رود تغییر در تقاضا و قیمت طولانی‌مدت باشد؛ در نتیجه تأمین‌کنندگان، تجهیزات و زیرساخت‌های تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانی‌مدت تغییر خواهند داد.

رابطه‌ی عرضه و تقاضا

حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار می‌دهیم.

فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیل‌های پیشینِ شرکتِ تهیه‌کننده‌ی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمی‌کنند، تنها ۱۰ سی‌دی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینه‌ی فرصت آن برای تهیه‌کننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سی‌دی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطه‌ی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا می‌رود. در پی آن، با توجه به رابطه‌ی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سی‌دی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.

در مقابل، اگر ۳۰ سی‌دی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرف‌کننده با خرید سی‌دی‌ها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیه‌کنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایین‌تر باعث می‌شود افرادی که به نظر آنها هزینه‌ی فرصت خرید سی‌دی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سی‌دی‌ها جلب شود.

تعادل

وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند) به نقطه‌ی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل می‌گویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضه‌شده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضه‌کنندگان همه‌ی کالاهای تولیدشده را به فروش می‌رسانند و مصرف‌کنندگان همه‌ی کالای مورد تقاضای خود را به دست می‌آورند.

تعادل عرضه و تقاضا

همان‌طور که در نمودار می‌بینید، تعادل در نقطه‌ی تقاطع منحنی‌های عرضه و تقاضا رخ می‌دهد که نشان می‌دهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطه‌ی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمت‌های کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.

عدم تعادل

عدم تعادل زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.

۱. مازاد عرضه

اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ می‌دهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.

مازاد عرضه - عرضه و تقاضا

در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضه‌ی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرف‌کنندگان می‌خواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف می‌شود. عرضه‌کنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرف‌کنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر می‌خرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.

۲. مازاد تقاضا

مازاد تقاضا زمانی به وجود می‌آید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرف‌کنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازه‌ی کافی تولید نکرده‌اند.

مازاد تقاضا - عرضه و تقاضا

در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرف‌کنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرف‌کنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرف‌کنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا می‌کشد و باعث می‌شود عرضه‌کنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطه‌ی تعادل نزدیک‌تر کنند.

انتقال و حرکت

در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنی‌های عرضه و تقاضا نشان‌گر پدیده‌های بازاری بسیار متفاوتی هستند:

۱. حرکت

حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشان‌دهنده‌ی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطه‌ی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطه‌ی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطه‌ی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ می‌دهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.

حرکت در منحنی تقاضا - عرضه و تقاضا

همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطه‌ی عرضه پایدار می‌‌ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطه‌ی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق می‌افتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.

حرکت در منحنی عرضه - عرضه و تقاضا

۲. انتقال

انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ می‌دهد که مقدار تقاضا یا عرضه‌ی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ می‌دهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطه‌ی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرح‌شده، انتقال در رابطه‌ی تقاضا در صورتی رخ می‌دهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.

انتقال منحنی تقاضا - عرضه و تقاضا

در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضه‌ی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضه‌ی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.

چرا اظهارات مقامات دولتی در کاهش التهاب بازار معکوس عمل می‌کند؟

برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران نرخ هر دلار امریکا از مرز ۱۴ هزار تومان و هر یورو از مرز ۱۶ هزار تومان تجاوز کرد.

به گزارش فیدوس: نرخ ارز همچنان در حال طی کردن مسیر صعودی چند روز اخیر خود است به طوری که برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران نرخ هر دلار امریکا از مرز ۱۴ هزار تومان و هر یورو از مرز ۱۶ هزار تومان نیز تجاوز کرد. دلایل متفاوتی از جمله جو روانی، افزایش تقاضا و برخی سیگنال‌های منفی از سوی مسئولان عامل شرایط فعلی بازار عنوان می‌شود.

سخنان حسن روحانی در مجلس درباره خودداری دولت از تزریق ارز به بازار و همینطور سخنانی که رئیس‌کل جدید بانک مرکزی درباره ناتوانی در کنترل نقدینگی مطرح کرد، در اوج گرفتن دوباره نرخ ارز در بازار آزاد، تأثیرگذار بوده چراکه این پیام را بازار داد که دولت و بانک مرکزی برنامه‌ای برای مهار قیمت دلار ندارند.

عبدالناصر همتی اتفاق بازار ارز را اگرچه محصول رشد نقدینگی و اصرار بر افزایش نقدینگی دانست، اما با بیان این جمله که من حرکتی در جهت کاهش نقدینگی نمی‌بینم و تا زمانی که این روال ادامه داشته باشد بازار ارز به همین صورت خواهد بود این‌طور در جامعه برداشت شد که اراده‌ای برای کنترل نقدینگی و حل مساله ارزی در کشور وجود ندارد.

بعد از بازتاب سخنان مهم ارزی رئیس‌کل بانک مرکزی در بازار ارز و البته سیگنال این بخش از سخنانش که اراده‌ای برای کنترل نقدینگی وجود ندارد، به بازار، جهت رشد قیمتی در طلا و ارز بار دیگر صعودی شد.

فعالان بازار معتقدند صحبت‌های رئیس‌کل بانک مرکزی، سیگنالی مبنی بر احتمال بالقوه افزایش قیمت دلار از دیدگاه بازار ساز داشت تا مخاطب هوشمند بازاری، آن را سریعا به این برداشت برساند که قیمت دلار از دید بانک مرکزی بازهم افزایش می‌یابد.

همین نقطه نظرات و سیگنال‌های منفی از سخنان ارزی همتی موجب شد تا او دیشب در یادداشتی اینستاگرامی به ارائه توضیحاتی درباره تقطیع و خلاصه پخش شدن این قسمت از سخنرانی اش در رسانه‌ها بپردازد.

از سوی دیگر، رئیس‌جمهور هفته گذشته در مجلس گفت: دولت کار احتیاطی برای ماه‌های آینده و سال‌های آینده انجام می‌دهد. این احتیاط دولت است که این کار را می‌کند و الا اگر بخواهیم ارز را مثل گذشته و مثل پارسال کنیم، اگر الآن به رئیس بانک مرکزی بگویم مثل شهریور پارسال عمل کن، شما بدانید در مدت دو هفته قیمت ارز کاهش می‌یابد به قیمت پارسال، اما به رئیس بانک مرکزی گفتم که حق استفاده از ذخایر بانک مرکزی را ندارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.