نحوه تشخیص پیوت ماژور و مینور
خط روند و اهمیت پیوت ماژور و مینور در نمودار قیمتی
یکی از مهم ترین نکاتی که در تشخیص روند می تواند به تحلیل گر کمک کند این است که ابتدا نقاط پیوت مینور و پیوت ماژور به درستی تشخیص داده شوند.
پس از آن که نقاط قله و دره بدون خطا انجام شد می توان وارد مرحله بعدی شد و تشخیص داد که روند تغییر پیدا کرده است یا خیر.
منظور از تغییر روند این است که روند صعودی تبدیل به روند نزولی شود و یا برعکس.
هر تحلیل گری در بازار سرمایه بر این موضوع آگاه است که هر نماد پس از آن به صورت متوالی دارای یک روند صعودی است نیاز است که برای چند روز استراحت کند و یا به بیان دیگر اصلاح قیمتی صورت بگیرد.
منظور از اصلاح قیمتی این است که قیمت سهم چند درصد مجددا پایین می آید و این روند نزولی و کاهش قیمت باعث می شود که پتانسیل مجددا در آن نماد جمع شده و استارت بعدی خود را برای روند صعودی بزند.
بنابراین اصلاح قیمتی به برگشت نمودار قیمتی به خط حمایت قبلی برای یک بازه کوتاه مدت گفته می شود.
تشخیص دادن روند نزولی از اصلاح قیمتی چگونه انجام می شود؟
موضوعی که پیش می آید این است که هم در اصلاح قیمتی و هم در روند نزولی با کاهش قیمت سهم مواجه هستیم اما واکنشی که تحلیل گران به این دو موضوع نشان می دهند متفاوت است.
چگونه تشخیص دهیم که این کاهش قیمتی که در سهم اتفاق افتاده است تنها یک اصلاح قیمتی است و سهم مجددا روند صعودی خود را از سر خواهد گرفت یا خیر نمودار قیمتی سهم در حال نزول است و لازم است که از سهم خارج شویم؟
فرض کنید که سه نقطه به صورت زیر تشکیل یک نمودار قیمتی داده اند، خط AB یک روند صعودی است تشخیص نقاط پیوت که در آن قیمت سهم رشد کرده است یعنی قیمت سهم در نقطه B بیشتر از قیمت همان سهم در نقطه A است.
در نقطه B به بعد ما شاهد کاهش قیمت سهم هستیم و همان گونه که مشاهده می شود به صورت پیوسته سهم در حال نزول است. چگونه تشخیص دهیم که BC به وجود آمده اصلاح قیمتی بوده است که برای همه نمادها اتفاق می افتد و یا خیر یک روند نزولی است؟
پاسخ آن این است:
ارتفاع خط BC اگر کوچکتر از ۳۸ درصد ارتفاع خط AB باشد، ما با یک اصلاح قیمتی مواجه هستیم و لازم نیست از سهم خارج شویم.
اصلاح قیمتی در نمودار قیمتی
در صورتی که موقعیت نقطه C به شکلی باشد که ارتفاع به وجود آمده بیش از ۳۸ درصد ارتفاع روند صعودی باشد خط BC تنها یک اصلاح قیمتی نیست بلکه ما با یک روند نزولی مواجه هستیم.
تمیز دادن اصلاح قیمتی از روند نزولی به ما چه کمکی می کند؟
اولین گام در بسیاری از تحلیل های تکنیکال و ابزارهای موجود این است که روندهای نزولی و صعودی به درستی تشخیص داده شوند.
تحلیل گران بر مبنای سیاست ها و استراتژی های مختص به خود تصمیم می گیرند که در روند نزول باقی بمانند یا از سهم خارج شوند.
درصد بالایی از سرمایه گذاران همراه با اصلاح قیمتی پیش می روند و صبر می کنند که روند صعودی نمودار قیمتی مجددا از سر گرفته شود.
بنابراین برای آن که تحلیل گران بتوانند گام بعدی رو مشخص کنند که در سرمایه گذاری خود چه اقدامی انجام دهند لازم است که روندها را تشخیص دهند.
نقاط پیوت مینور و پیوت ماژور چه نقاطی هستند؟
تشخیص دادن نقاط پیوت مینور از پیوت ماژور نیز به نمودار قیمتی و اصلاح قیمتی برمی گردد.
پیوت مینور به نقاطی گفته می شود که در اصلاح های قیمتی اتفاق می افتد و پیوت ماژور مربوط به نقاطی است که در روندهای صعودی و نزولی شکل می گیرد.
در شکل زیر نقطه C به عنوان پیوت ماژور ارائه شده است زیرا خط BC یک روند نزولی است.
در واقع ارتفاع خط BC بیش از ۳۸ درصد ارتفاع خط AB است بنابراین BC روند نزولی است و نه اصلاح قیمتی و به همین علت است که نقطه C پیوت ماژور است.
بنابراین در تصویر زیر نمودار قیمتی سهم سه روند را طی کرده است روند صعودی AB، روند نزولی BC، روند صعودی CD
به زبان ساده نقاط پیوت ماژور ابتدا و انتهای روندهای صعودی و نزولی هستند.
پیوت ماژور و پیوت مینور
در نمودار پایین دو نقطه به عنوان نقاط پیوت مینور مشخص شده اند زیرا کاهش قیمتی سهم بسیار کوتاه (کتر از ۳۸ درصد روند صعودی) است.
چون اصلاح قیمتی اتفاق افتاده است بنابراین پیوت های مینور نام گذاری می شوند و در تحلیل های تکنیکال این پیوت ها در نظر گرفته نمی شوند.
در حالت کلی می توان گفت که در تصویر زیر تنها یک روند صعودی را شاهد هستیم و این نمودار هیچ روند نزولی را تجربه نکرده است.
پیوت مینور به زبان ساده به نقاطی گفته می شود که در اصلاح های قیمتی و یا ریز موج ها رخ می دهد و این نقاط اهمیتی در تحلیل ها، بررسی واگرایی و همگرایی ها و … ندارند.
پیوت مینور در بورس
چند نکته در باب پیوت های مینور و ماژور
نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که در ترسیم خطوط حمایت و مقاومت آن چه که خط ها را به وجود می آورد پیوت های ماژور هستند.
در واقع تحلیل گر ابتدا پیوت های ماژور را مشخص می کند و سپس با اتصال این نقاط به هم خطوط حمایت و مقاومت را ایجاد می کند.
تحلیل گر تحت هیچ شرایطی مجاز نیست که برای آنالیز نمودار قیمتی توسط اندیکاتورها و اسیلاتورها از پیوت مینور استفاده کند.
موضوع دیگر که در کنار اصلاح قیمتی تعریف می شود اصلاح زمانی است. در اصلاح زمانی به جای ۳۸ درصد ارتفاع (عمودی) ۳۸ درصد محور افقی در نظر گرفته می شود.
معنی ماژور بدخیم است و به پیوت ماژور نقاط بدخیم نیز می گویند.
پیوت های مینور و یا در حالت کلی تر اصلاح قیمتی باعث تغییر جهت قیمت می شوند اما تغییر روند ایجاد نمی کنند و به عبارتی روند قبلی ادامه پیدا می کند.
پیوت پوینت چیست؟ اندیکاتوری برای تشخیص نقاط برگشت بازار
در تحلیل تکنیکال ما به پیش بینی آینده با استفاده از رفتار قیمت در گذشته بازار میپردازیم. در این میان ابزارهایی وجود دارند که به ما در انجام این کار کمک خواهند کرد. پیوت پوینت ها یکی از این ابزارهای کاربردی هستند که معامله گران جهت مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت، شناسایی سنتیمیت بازار و به حداقل رساندن میزان ریسک از آنها استفاده میکنند. در این مطلب قصد داریم به این بپردازیم که پیوت پوینت چیست، چه کاربردهایی دارد و نحوه محاسبه آن چگونه است تا انتها با ما همراه باشید.
پیوت پوینت چیست؟
این نقاط به معامله گران در تعیین حرکات قیمتی در بازارهای مالی کمک میکنند. به بیان ساده Pivot point ها نقاطی هستند که توسط تریدرهای حرفهای به منظور ارزیابی صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میشود. محاسبه میانگین بالاترین، پایین ترین و قیمت بسته شدن یک کندل در سشن معاملاتی این نقاط را به ما میدهد. پیوت پوینت یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال به منظور تشخیص روند بازار است. برخلاف اکثر شاخصهای فنی پیوت ها برای شناسایی نقاط عطف بازار در نظر گرفته شدهاند. آنها به کمک ریاضیات ساده و قیمتهای موجود در سشن معاملاتی مورد نظر محاسبه میشوند.
کاربردهای پیوت پوینتها
2 روش برای استفاده از Pivot Point ها وجود دارد که عبارتند از:
- به منظور به دست آوردن سطوح حمایت و مقاوت استاتیک
به طور کلی میتوان گفت پایه و اساس تمامی تحلیلهای تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح به عنوان میدان اصلی نبرد بین خرس ها و گاوها در نظر گرفته میشوند. با رسیدن قیمت به این نقاط برخی انتظار رشد و برخ انتظار ریزش دارند بنابراین برآیند نظرات این افراد است که جهت گیری قیمت را در این سطوح مشخص میکند. با توجه به اهمیت این موضوع شاید سوال پیش بیاید که برای مشخص کردن دقیق این سطوح از چه روش میتوان استفاده نمود؟ برای این کار روشهای زیادی وجود دارد که یکی از این روش ها به کارگیری پیوتها است.
- استفاده از خطوط Pivot به منظور شناسایی سنتیمیت بازار
هنگامی که قیمتها پایینتر از پیوت میانی باشد یعنی بازار خرسی است و هنگامی که بالاتر حرکت میکند یعنی شرایط حاکم در بازار صعودی است. بسیاری از روزها هیچ جو روانی خاصی در بازار وجود ندارد و به اصطلاح قیمت در یک بازه مشخص در حال رنج زدن است. در چنین مارکتی هیچ کدام از خریداران و فروشندگان بازار را کنترل نمیکنند.
در پایان دقت داشته باشید که استفاده از Pivot Point ها به تنهایی نمیتواند مبنای خرید و فروش قرار بگیرد و شما نیاز به بررسی بیشتر اندیکاتورهای دیگر، پترن های چارت و … دارید.
نحوه محاسبه پیوت پوینتها
نرم افزارهای مختلفی هست که شما میتوانید با استفاده از آنها این سطوح را ترسیم کنید. این خطوط بر اساس سابقه قیمت در تایم فریمی که قصد معامله در آن داریم به دست میآیند.
این خطوط به 4 روش قابل محاسبه هستند که عبارتند از:
پیوت پوینت (P) = (بالاترین قیمت + پایین ترین قیمت + قیمت بسته شدن کندل)/ 3
D = H – L
بالاترین قیمت=H
پایینترین قیمت=L
قیمت بسته شدن کندل= C
محاسبه به روش کلاسیک
اولین حمایت (S₁) = 2*P-H
دومین حمایت (S₂) = P-D
اولین مقاومت (R₁) = 2P-L
دومین مقاومت (R₂) = P + D
محاسبه به روش فیبوناتچی
S₁ = P – 0.382D
S₂ = P – 0.618D
S₃ = P – D
R₁ = P + 0.382D
R₂ = P +0.618D
R₃ = P + D
محاسبه به روش وودی
S₁ = P – )H-P)
S₂ = P – (H-L)
R₁ = P + (P-L)
R₂ = P +(H-L)
محاسبه به روش کاماریلا
قوانین معامله با Pivot Point
نحوه برخورد با این نقاط مانند نقاط حمایت و مقاومت در فیبوناتچی است. اگر قیمت بالاتر از P باشد یعنی در روند صعودی قرار داریم و هنگامی که پایین تر از آن باشد در روند نزولی قرار داریم. S₁ و R₁ اولین نقاط برای تارگت گذاری هستند و هنگامی که این سطوح شکسته شد گام بعدی S₂ و R₂ خواهد بود.
بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده میکنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچکدام از الگوهای قیمتی را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد. ازاینرو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بپردازیم.
پیوت (Pivot) چیست؟
اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق میشود که تریدرها (معاملهگران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آنها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیهبر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … بهوسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص میکنند. بهصورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان میدهند.
در بیانی ساده، پیوتها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته میشود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخصهای روزانه معاملات سهام یا داراییها هستند و برعکس دادههای نوسانی و دیگر میانگینها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.
علاوه بر این موارد، بهطور کلی پیوتها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیمبندی میشوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.
اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.
سطوح مختلف در نقاط پیوت
بهصورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
پیوت چیست و چه اهمیتی در تحلیل تکنیکال دارد؟
همانطور که قبلاً در مقالات آموزش تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص محدودهها یا نقاط بازگشت قیمتها میباشد. در واقع تمام بحث تکنیکال پیداکردن مسیر حرکت احتمالی قیمت و بعد محدودههای احتمالی چرخش قیمت است. با این حال تا به امروز هیچ روشی پیدا نشده که بتواند با دقت 100 درصد این نقاط چرخش رو بهطور کامل پیدا کند. در این مقاله از سایت پارسیان بورس میخواهیم به بررسی و معرفی پیوتهای قیمت بپردازیم. پیوت از جمله ابزارهای بسیار کاربردی تحلیل تکنیکال برای بررسی وضعیت گذشته و حال قیمت است. پیوتها به تعبیری همان نقاط چرخش قیمت در نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند و تشخیص درست آنها از الزامات شروع تحلیل تکنیکال است.
در ادامه بررسی میکنیم که پیوت چیست و بهطورکلی مبحث پیوت را مورد بررسی قرار میدهیم. اما پیش از شروع، درصورتی که علاقه دارید علم خود را در حوزه تحلیل تکنیکال گسترش دهید، دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن را به شما پیشنهاد میدهیم، در این دوره شما پرایس اکشن را به تشخیص نقاط پیوت شیوه سم سایدن بهطورکامل آموزش خواهید دید.
از مزایای تشخیص درست پیوتها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
پیوت چیست؟
تعریف پیوتها
پپوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع پیوتها همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ را تشکیل میدهند.
پیوت مینور
یکی از دلایلی که معاملهگران معاملات خود را با سود کم میبندند، اسیر شدن در پپوتهای مینور یا فرعی میباشد، این پیوتها در کنار جوّ روانی منجر به تشخیص نقاط پیوت این قضیه میشود که معاملهگران آماتور تصوّر کنند بازار در حال برگشت بزرگی است و معاملات خوب خود را اغلب با یکپنجم سود واقعی ببندند.
پیوتهای مینور در حقیقت سطوحی هستند که معاملهگران کوتاه مدتی شناسایی سود میکنند و به دلیل نقدکردن معاملات، قيمتها اندکی برمیگردند، امّا قیمت مجدد در جهت تشخیص نقاط پیوت روند اصلی خود حرکت مینماید. بنابراین افرادی که معاملهگر میانمدتی هستند، نباید تحتتأثیر پیوتهای مینور قرار گرفته و پوزیشنهای خود را با سود اندک ببندند چرا که میتوانند سود بسیار بیشتری کسب نمایند.
مشکل بزرگی که بسیاری از معامله گران بازار، به خصوص تازهکارها، با آن روبرو هستند محدود کردن سود و باز کردن حد ضرر میباشد، بدینصورت که حدضرر خود را بر اساس ماژورها تعیین میکند و حد سودشان در مرحله اول ماژور است. امّا شرایط روحی و روانی و شرایط حاکم بر بازار منجر به این میشود که معامله گران در مینورها معاملات خود را ببندند و نسبت ریسک به بازده نامعقول باشد و در بلندمدت برآیند ضرر شود.
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی تشخیص نقاط پیوت که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند. یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود.
قلّهها و درهها در تشخیص پیوت
پیوت ماژور میتواند هر دو مفهوم قلّه و درّه را شامل بشود و بطور کلی نقطه بازگشت روند است. در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن میتواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
به تمام قلّهها و درههای اصلی برروی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحاً پیوت ماژور میگوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
قله ها و دره ها در تشخیص پیوت
به عنوان نمونهای دیگر در تصویر فوق که مربوط به قیمت جهانی طلا یا همان انس طلای جهانی میباشد، ماژورهای اصلی در شکل با مربعهای آبی نشان دادهشدهاست. امّا در این شکل، یکسری از سطوح به عنوان سطوحی که مشکوک هستیم، مورد توجه است. مثلاً در همین شکل برخی سطوح با دایرههای قرمز نشان داده شده که واقعاً نمیدانیم این سطوح ماژور هستند یا باید مینور در نظر بگیریم؟ چگونه باید در مواجهه با این سطوح رفتار کنیم؟ زمانیکه با استفاده از ماژورها روند را تعریف میکنیم، چگونه در تعیین ماژورها خطا ایجاد نشود و در تغییر روندها به مشکل برنخوریم؟
برای شناسایی ماژورها بهترین ابزار چشم انسان است، بدینصورت که چشم به راحتی قادر است بیش از 70% ماژورها را تشخیص دهد؛ امّا در 30% باقیمانده یک سری تکنیکهایی وجود دارد که با استفاده از آن میتوان به راحتی ماژورهای مشکوک را شناسایی نمود.
روشهای تشخیص پیوتهای اصلی
ترکیب اندیکاتور مکدی و اصلاح قیمتی
دو روش تشخیص برای شناسایی ماژورهای مشکوک وجود دارد که هر یک را با مثال توضیح میدهیم.
ترکیب اندیکاتور مکدی و اصلاح قیمتی
همانطور که در مبحث ماژورها دیدیم، بعد از هر ماژور کف، یک ماژور سقف باید شکل بگیرد و بعد از هر ماژور سقف، یک ماژور کف شکل میگیرد. بنابراین اگر دو ماژور در اختیار داشته باشیم، برای تعیین ماژور سوم از دو ابزار استفاده میکنیم، بدینصورت که همزمان در مکدی استاندارد تغییر فاز داشته باشیم و قیمت بیش از 38/2% اصلاح کرده باشد.
تغییر فاز مکدی چیست؟
زمانیکه اندازه مکدی از سطح مثبت به منفی برود یا بالعکس، میگوییم مکدی تغییر فاز داده است. از نقطه نظر علمی، وقتی مکدی از صفر گذر میکند و از فاز منفی به فاز مثبت میآید، عمدتاً بیانگر این قضیه است که خریداران تازهنفس وارد بازار شده اند و حجم مالی بسیار خوبی در جهت خرید وارد بازار شده است. همچنین زمانیکه مکدی از مثبت به منفی میآید، بیانگر فروشندگان تازهنفس در بازار میباشد.
بهعنوان مثال در شکل زیر وقتی قیمت از B تا C ریزش میکند، معادل 38/2% اصلاح انجام گرفته و مکدی نیز از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. پس B چون هر دو پارامتر تغییر فاز مکدی و اصلاح بیش از 38/2% را دارا میباشد، پیوت ماژور سقف تلقی میشود و از C نیز قیمت برگشت خوبی میکند و این سطح نیز پیوت ماژور کف تلقی میشود.
اگر قیمت تا 38/2% اصلاح نمیکرد و یا مکدی تغییر فاز نمیداد، هیچ یک از نقاط مشخص شده ماژور نبودند. بنابراین ترکیب هر دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاحی بیش از 38/2% و تغییر فاز در مکدی نشانگر ماژور بودن سطوح، در مناطقی هستند که مشکوک به ماژور بودن است.
از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که در یک سقف، فشار فروش مناسبی وارد بازار شود. تغییر فاز در مکدی بیانگر ورود معاملهگران معکوس یا همان فروشندهها به بازار میباشد. چون پیش از آن، بیشتر خریدارها در بازار بودند.
تغییر فاز مکدی
بهعنوان مثال در شکل زیر روی سطوحی که با کادر آبی نشان دادیم، از نظر چشمی برگشت قیمت داریم؛ امّا با نگاه به اندیکاتور مکدی میبینیم که تغییر فاز نداشتیم. همچنین چون قیمت به تراز 38.2 فیبوناچی نیز نرسیدهاست، پس پیوتها مینور هستند.
اندیکاتور مکدی
ترکیب اندیکاتور مکدی و اصلاح زمانی
اگر از نظر زمانی تعداد کندلهای برگشتی بیش از 38.2% تعداد کندلهای حرکت قبلی باشد و در این اصلاح زمانی مکدی تغییر فاز دهد، میگوییم پیوت ماژور تشکیل شده است.
بهعنوان مثال در تصویر زیر میبینیم اگرچه اندیکاتور مکدی تغییر فاز داده ولی اصلاح قیمت از نقطه B تا C به لول 38.2% فیبوناچی نرسیده، امّا از نظر زمانی حدود 62% حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود، 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندلهای اصلاحی 35 کندل و معادل حدود 68% حرکت قبل بوده و مکدی نیز تغییر فاز داده، بنابراین هر دو سطح B و C پیوت ماژور تلقی میشوند. امّا چنانچه C کمتر اصلاح زمانی داشت و یا مکدی تغییر فاز نمیداد، هیچکدام از دو سطح B و C ماژور حساب نمیشدند.
ترکیب اندیکاتور مکدی و اصلاح زمانی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص پیوتهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
- در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
- به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
- بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال؛ محل تغییر جهت قیمت و تشخیص نقاط پیوت روند
در هنگام تحلیل سهام مختلف، یکی از مواردی که به شدت مورد توجه قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند در فرصتهای مناسبی سرمایهگذاری کنند. اما تعیین نقاط کف و سقف قیمت یا نواحی بازگشت قیمت و به طور کلی آگاهی از زمانبندی بازار، امری نیست که به راحتی بتوان از پس آن برآمد ولی با استفاده از ابزار مختلف تحلیل تکنیکال میتوان این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر تغییر جهت روند و قیمت است، نقاط پیوت میگوییم؛ محلی که چرخش و تغییر قیمت در آن اتفاق میافتد.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشود. در ادامه روشهای تشخیص این نقاط را بررسی میکنید اما پیش از آن لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت و اهمیت و انواع آنها آشنا شویم.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر با ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نظیر خط روند و چنگال اندروز آشنا باشید، میدانید که برای استفاده از آنها به شناسایی نقاط پیوت نیاز است. عدم شناسایی صحیح این نقاط، میتواند تحلیل را به کلی با اشکال مواجه کرده و موجب زیانهای فراوانی شود.
گفتیم که پیوتها نقاطی روی نمودار قیمت هستند که در آنها شاهد تغییر جهت روند و قیمت هستیم. یعنی اگر روند نزولی بوده است، تغییر قیمت به شکل صعودی در نقاط پیوت اتفاق میافتد. به همین ترتیب در نقاط پیوت روند صعودی نمودار به روند نزولی تغییر پیدا میکند. در هر نمودار قیمت میتوان پیوتهای مختلفی را شناسایی کرد.
نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیلگران تکنیکال این نقاط را شناسایی میکنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.
از این نقاط برای ترسیم الگوهای مختلف هم کمک میگیرند. اگر بخواهیم از دید علمی توضیح دهیم که پیوت چیست، باید گفت مجموعه سه کندل در یک راستا که در جهتی مخالف جهت روند قبلی تشکیل میشوند، موجب ایجاد پیوت خواهند شد.
بیشتر بخوانید
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
با همان چند خطی که در بالا به آن اشاره کردیم دریافتیم که منظور از پیوت چیست. این تشخیص نقاط پیوت نقاط در شرایطی ایجاد میشوند که از میان عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه پیدا میکند. در ادامه انواع پیوت در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم تا بهتر با این مفهوم آشنا شویم.
پیوت قیمتی
پیوتهای قیمتی در یافتن نقاط بازگشت قیمت نقش ویژهای ایفا میکنند. در برخی از مواقع بازار به اندازهای معین در یک جهت به صورت نزولی یا صعودی حرکت میکند. پس از آنکه سقف یا کفی تشکیل شد، سهم با قدرت در روندی مخالف حرکت میکند. به این ترتیب شاهد ایجاد یک پیوت در نمودار خواهیم بود. البته این تعریف کلاسیک است و اکنون در پرایس اکشن، اساس کار بر این است که اگر قیمت به اندازه حداقل سه کندل حرکت کند و با تشکیل یک کندل بازگشتی، سهام با همان شرایط ولی در جهت معکوس به حرکت خود ادامه دهد، این نقطه یک پیوت معتبر است.
بیشتر بخوانید
اما راه تشخیص پیوت قیمتی چیست؟ این نقاط را به صورت بصری و بر اساس روشهای مختلف تحلیلی شناسایی میکنند که نیاز به ابزار خاصی ندارد. در این میان میتوان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت پیشین و یا زمان تشکیل پیوت، معاملات را انجام داد.
پیوت محاسباتی
پیوتها را بر اساس دادههای قیمتی و به کمک فرمولهای ریاضی میتوان محسابه کرد و جزئيات مربوط به تحرکات بازار در تعیین این پیوت دخیل نیست. خروجیای که از محاسبات به دست میآید به صورت عدد است. این اعداد را برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار میدهند.
پیوت محاسباتی در تحلیل تکنیکال با توجه به دوره زمانی و دادههایی که از آنها استفاده میشود تا زمان مشخصی اعتبار دارند. اگر کندلهای جدیدی روی نمودار ایجاد شوند، بدیهی است که سطوح مذکور نیز بهروزرسانی میشوند.
انواع پیوت محاسباتی
پیوتهای محاسباتی خود به چند دسته دیگر تقسیم میشوند که در این میان Pivot Point و خطوط کاماریلا از اهمیت زیادی برخوردارند.
Pivot Point
- Pivot Point (PP) = High + Low + Close /3
- (R2= PP + (High – Low
- S1 = (2*PP) – High
- (S2 = PP – (High – Low
با توجه به قواعد موجود، قیمت بالاتر از نقطه PP به منزله روند صعودی است. به این ترتیب بر اساس واکنشهای قیمت به سطوح مقاومتی میتوان موقعیتهای خرید مناسب را پیدا کرد. چنانچه قیمت کمتر از PP باشد، میتوان فروش سهام را در دستور کار قرار داد. در این فرمولها نقاط R سطوح مقاومت و نقاط S سطوح حمایت نمودار به شمار میروند.
Camarilla Lines
- H4 = ((High – Low)*(1.1/2)) + Close
- H3 = ((High – Low)*(1.1/4)) + Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6)) + Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12)) + Close
- ((L1 = Close – ((High – Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close – ((High – Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close – ((High – Low)*(1.1/4
- ((L4 = Close – ((High – Low)*(1.1/2
در این محاسبات خبری از PP نیست. اما از آنجا که تعداد نواحی مقاومت و حمایت در این روش زیاد است، میتوان با دقت بیشتری قدرت روند را تشخیص داد. هنگامی که قیمت در سطوح سه یا چهار قرار تشخیص نقاط پیوت گیرد، این مسئله نشان از قدرت روند و تحرکات بالای قیمتی دارد.
در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی میتوان نقاط پیوت را با کمک اندیکاتورها مشاهده کرد.
پیوت ماژور
یکی از مهمترین انواع پیوتها، پیوتهای ماژور هستند. اما منظور از پیوت ماژور چیست؟ زمانی که نمودار قیمت را مشاهده میکنید، میتوانید سقف و کفهایی را که باعث حرکات قوی در جهتهای مخالف شدهاند، به وضوح ببینید. به این نقاط اصطلاحاً پیوت ماژور میگویند. اعتبار این نقاط زیاد است و تحلیلهای بسیاری بر پایه این نقاط شکل میگیرد.
پیوت مینور
اما نوع دیگر پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت مینور است. این نقاط باعث ایجاد حرکات اصلاحی کوچکی میشوند که به شکلگیری روندهای خنثی میانجامد. در نمودارهایی با تایمفریم کوچک میتوان این نقاط را به کرات مشاهده کرد. چرا که در این نمودارها نوسانهای کاذب فراواناند. از آنجا که این نقاط در تغییر روند نقش چندانی ندارند، خطوط روندی که بر اساس آنها تعیین میشوند هم از اعتبار بالایی برخوردار نیستند.
بیشتر بخوانید
آموزش تشخیص پیوت ماژور و مینور در تحلیل تکنیکال
مسئله مهم در این میان آن است که بتوانیم پیوت ماژور را از پیوت مینور تشخیص دهیم. از آنجا که این نقاط با قیمت ارتباط دارند، میتوان آنها را به صورت چشمی و مقایسههای ذهنی سطوح مختلف و با توجه به قدرت حرکات بعدی سهام تشخیص داد. بدیهی است که برای انجام این امر به تجربه و دانش کافی نیاز است.
اما به منظور تشخیص نقاط پیوت ماژور از مینور روشی ابداع شده است که در آن از دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی استفاده میشود. به این ترتیب حتی افرادی که سطح تشخیص نقاط پیوت مبتدی یا متوسط هم دارند، میتوانند به درستی این سطوح را تشخیص دهند.
بیشتر بخوانید
چنانچه کف یا سقف نمودار دو ویژگی را زیر را دارا باشند، احتمال وجود یک پیوت ماژور فراوان است. این دو ویژگی عبارتاند از:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل نقاط پیوت
- اصلاح قیمت دستکم به میزان ۳۸ درصد موج پیشین
به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا بهتر متوجه این موضوع شوید.
در این نمودار به وضوح میتوان دید که در زمان تشکیل پیوت، فاز اندیکاتور مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی تغییر پیدا کرده است. بهعلاوه، ترسیم فیبوناچی بازگشتی از شرایطی خبر میدهد که اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت اتفاق افتاده است. این دو شرط نشانگر آن هستند که پیوت ماژور در این نقطه تشکیل شده است.
افزون بر روشی که ذکر آن رفت، از نقاط حمایت و مقاومت در گذشته هم میتوان استفاده کرد. زمانی که این نقاط با نقاط پیوت همپوشانی داشته باشند، میتوان معاملات موفقتری را انجام داد. همچنین به کمک اسیلاتورها نیز میتوان این نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال را پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور و اسیلاتورها، مقاله «اندیکاتور چیست؟» را بخوانید.
نکته: در تحلیل تکنیکال نمیتوان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگراییها، چنگالها و تشخیص نقاط پیوت فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوتهای مینور در روندهای خنثی و در کانالهای کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبکها معمولا روی نقاط مینور اتفاق میافتند.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
پیوت در تحلیل تکنیکال به نقاطی گفته میشود که در آنها شاهد تغییرات قیمت هستیم. یعنی روندهای نزولی در این نقاط به روندهای صعودی تبدیل میشوند و برعکس. به کمک پیوت میتوان سقفها و کفهای آینده را پیشبینی کرد تا پیش از شروع روند نزولی یک سهم، فروش را در دستور کار قرار داد.
درست است که پیوت ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود اما نوسانهای قیمتی متعدد موجب میشود که شناسایی این نقاط با خطاهایی همراه باشد. از همین رو میتوان از ابزارهایی نظیر اندیکاتور مکدی کمک گرفت. پیوتها انواع مختلفی دارند که در میان آنها پیوتهای ماژور از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که به منظور استفاده از ابزاری نظیر چنگال اندروز به این نقاط نیاز داریم.
دیدگاه شما