الگوهای کندل استیک (شمعی ژاپنی)
قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.
نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.
یک گام صعودی به سمت بالا معمولا پس از این الگو دیده می شود.
فاقد سایه الگوهای کندلی چه هستند؟ بالایی (یا سایه بسیار کوچک)
بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه صعودی قوی تر است.
سایه پایینی باید بلند باشد.
نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.
فاقد سایه پایینی (یا بسیار کوچک)
بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه نزولی قوی تر است.
سایه بالایی بلند.
نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.
کمربند نگهدارنده صعودی
یکی از گونه های Opening Marubozu است.
در انتهای روند نزولی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند
تک شمعی نزولی
برتری واضح فروشندگان – فاقد سایه بالایی و پایینی
ماروبوز بدون سایه در قیمت آغازین
قدرت کمتر نسبت به ماروبوزو
ماروبوزیی که در قیمت پایانی آن سایه ندارد.
قدرت کمتر نسبت به ماروبوزو
قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.
نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.
در ابتدا خریداران غالب هستند اما نهایتا برتری مطلق برای فروشندگان است.
مرد به دار آویخته شده
در انتهای روند صعودی- سایه پایینی بلند
فاقد سایه بالایی یا سایه بسیار کوتاه
رنگ بدنه مهم نیست اما اگر قرمز باشد، قدرت الگو بیشتر است.
روند قبلی باید صعودی باشد.
در انتهای روند صعودی- فاقد سایه پایینی یا بسیار کوتاه – رنگ بدنه مهم نیست اما بهتر است قرمز (نزولی) باشد.
سایه بالایی بلند است.
کمربند نگهدارنده نزولی
یکی از گونه های Opening Marubozu است.
در انتهای روند صعودی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند
دو شمعی صعودی
دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف نزولی مهم است.
دوتایی پایینی (صعودی)
در انتهای روند نزولی- شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی- سایه پایینی ندارد – پایین ترین قیمت هر دو کندل یکسان است.
شمع دوم درون شمع اول است.
شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.
صلیب هارامی صعودی
مانند هارامی صعودی است اما شمع دوم دوجی است.
دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول نزولی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.
نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.
دو شمعی نزولی
شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.
دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف صعودی مهم است.
شمع دوم تمام شمع اول را می پوشاند.
دوتایی بالایی (نزولی)
در انتهای روند صعودی- شمع اول صعودی و شمع دوم نزولی – سایه بالایی ندارد – بالاترین قیمت هر دو کندل یکسان است.
شمع اول درون شمع دوم است.
صلیب هارامی نزولی
مانند هارامی نزولی است اما شمع دوم دوجی است.
دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول صعودی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.
نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.
سه شمعی صعودی
سه شمع صعودی پرقدرت متوالی – سایه بالایی ندارد- ادامه روند صعودی- برگشت قوی از نزول به صعود.
کودک رها شده پایینی
در انتهای روند نزولی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.
شمع اول نزولی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.
سه شمعی نزولی
سه شمع نزولی پرقدرت متوالی – سایه پایینی ندارد یا خیلی کوچک- ادامه روند نزولی برگشت قوی از صعود به نزول.
کودک رها شده بالایی
در انتهای روند صعودی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.
شمع اول صعودی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.
چند شمعی صعودی و نزولی
5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول صعودی الگوهای کندلی چه هستند؟ قوی – سه شمع نزولی که از پایین شمع اول خارج نمی شوند و شمع پنجم صعودی و بالای شمع اول بسته می شود.
5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول نزولی قوی – سه شمع صعودی که از بالای شمع اول خارج نمی شوند و شمع پنجم نزولی و پایین شمع اول بسته می شود.
کندل اسپینینگ تاپ (Spinning Top) چیست و به چه معناست؟
اسپینینگ تاپ یکی از مهمترین الگوهای پرتکرار در نمودارهاست. این الگو کندلی است با بدنه کوتاه در وسط و دمهای بلند افقی و عمودی و اغلب نشاندهنده تغییر روند در یک نمودار است. اما تشکیل این الگو در نمودار چگونه میتواند نشانهای برای خرید یا فروش باشد؟ در ادامه با این الگو و سیگنالهای آن بیشتر آشنا خواهید شد.
به وجود آمدن اسپینینگ تاپ نشانگر چیست؟
بهطورکلی این الگو زمانی اتفاق میافتد که نیروی غالب بر یک نمودار قدرت خود را ازدستداده و روند بهطورکلی تغییر جهت میدهد یا اصطلاحاً بازگشت رخ میدهد. برخی نیز این حالت را از دست رفتن مومنتوم مینامند. زمانی که قدرت خرید یا فروش بر دیگری غلبه کند؛ الگوی اسپینینگ تاپ دقیقاً قبل از تغییر روند یا بازگشت، در نمودار مشاهده میشود. برخی تحلیلگران معتقدند؛ یکی از اولین نشانههای تغییر یک روند در بازار به وجود آمدن الگوی اسپینینگ تاپ در نمودارها است.
چگونه اسپینینگ تاپ را شناسایی کنیم؟
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید؛ اسپینینگ تاپ یک کندل با بدنه مستطیلی نسبتاً کوچک در وسط است. این کندل میتواند سبز یا قرمز باشد اما درهرصورت دارای سایه یا دمهای بلندی است که هم در بالا و هم در پایین تشکیلشده است. فراموش نکنید که این الگو با دوجی متفاوت است. الگوی دوجی کندل بدنه ندارد و این در حالی است که اسپینینگ تاپ دارای بدنه مستطیلی کوچک است.
بنابراین برای تشخیص درست اسپینینگ تاپ باید به دو نکته توجه کرد:
- بدنه اصلی کوچک است و در نزدیکی یا دقیقاً وسط شمع تشکیل میشود.
- اسپینینگ تاپ دارای دو سایه بلند از دو سو بدنه اصلی است.
آیا اسپینینگ تاپ قابلاعتماد است؟
همانطور که پیش از این اشاره شد؛ اسپینینگ تاپ یکی از اولین نشانههای از بازگشت بازار است اما تنها به صرف به وجود آمدن این الگو نمیتوان درباره آینده بازار تصمیمگیری کرد. در واقع بازارهای مالی همواره زمین نبرد گاوها و خرسهاست و ممکن است انواع متفاوتی از الگوها در نمودار پدید آید.
بد نیست بدانید که گاهی این نشانهها از سوی نهنگها مدیریت میشود تا تحلیلگران کوچک و کمتجربه را به سمت خرید یا فروش هدایت کنند. بااینوجود سیگنال اسپینینگ تاپ چگونه میتواند قابلاعتماد باشد؟
فراموش نکنید که یک تحلیلگر هرگز تنها الگوهای کندلی چه هستند؟ به یک نشانه، یک الگو و یک اندیکاتور تکیه نمیکند. سناریو فرضیای را در نظر بگیرید که در آن الگوی اسپینینگ تاپ به وجود آمده اما هنوز از اینکه آیا این سیگنال نشانه بازگشت قطعی است؛ مطمئن نیستید. در این سناریوی فرضی بهترین کار برای شما مراجعه به سایر اندیکاتورها مانند حجم، RSI و MACD و … است.
بنابراین برای اینکه اسپینینگ تاپ بتواند یک سیگنال تصمیمگیری درست باشد؛ حتماً باید از سیگنالها و دادههای برآمده از سایر اندیکاتورها نیز مطمئن باشید. شاید بهتر باشد که مشاهده اسپینینگ تاپ را بهعنوان هشدار بازگشت روند در نظر بگیرید اما تا زمانی که دیگر شاخصها آن را تائید نکردهاند تصمیم احساسی نگیرید.
سخن پایانی
الگوهای متنوعی در نمودار شمعی ظاهرشده که هر کدام میتوانند یک سیگنال برای گرفتن تصمیم درست شما باشد و اسپینینگ تاپ یکی از مهمترین این الگوهاست. بااینوجود بهتر است که تنها بر اساس ظهور این الگو در نمودار تصمیم نگرفت و از سایر شاخصها و اندیکاتورها نیز، استفاده کنید و تصمیم خود را محک بزنید.
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت بازار فارکس
الگوی بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتواند برای شناسایی و تایید این سطوح به کاربرده شود.در افزایش گسترده قیمت واکنش بازار به سطوح مقاومت کلیدی روند آتی بازار را تعیین می کند.اگر روند قیمت قدرت کافی برای شکستن سطوح مقاومت را نداشته باشد روند بازار بازگشتی خواهد شد.ظاهر شدن الگوهای بازگشتی کندل استیک میتوانند موجب پیش آگاهی معامله گر از بازگشت روند باشند.
الگوهای کندل استیک بسیار فراوان و متفاوت هستند و به خاطر سپردن شکل و تحلیل هر کدام ممکن است برای معامله گران مشکل باشد به همین دلیل مهم ترین الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت که ممکن است تاثیرگذار باشند را در این آموزش فارکس معرفی خواهیم کرد.
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت
شناسایی الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتواند مقاومت را تایید کند و نقطه ورود به معامله فروش را مشخص کند.شناسایی و تحلیل این الگوها اگر با شکل ظاهری آن آشنایی کامل داشته باشید ساده است.ما تعدادی از مهم ترین و تاثیرگذارترین الگوهای بازگشتی سطح مقاومت را در جدول زیر جمع آوری کرده ایم.
الگوی بازگشتی | تحلیل الگوی بازگشتی |
---|---|
الگوی بازگشتی انگلفینگ (Engulfing Pattern) که به الگوی پوشاننده نیز معروف است اگر در انتهای روند صعودی روی سطح مقاومت ظاهر شود و کندل اول یک کندل کوچک صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی که قیمت باز و بسته شدن کندل اول را پوشش دهد باشد.یک الگوی بازگشتی و نشانه ای از تغییر روند است. | |
الگوی بازگشتی هارامی صعودی (Harami) این الگو در زبان ژاپنی باردار معنی می شود به زبان ساده کندل اول(مادر) هر چه را باردار باشد(کندل دوم) به دنیا می آورد.در نتیجه اگر کندل اول صعودی باشد و کندل دوم نزولی و این الگو روی سطح مقاومت ظاهر شود میتواند نشانه ای از تغییر روند از صعودی به نزولی باشد. | |
الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) با سایه بالایی بلند نشان میدهد هرچه خریداران تلاش کرده اند قیمت را بالانر ببرند اما دیگر تقاضایی برای قیمت بالاتر نبوده است در نتیجه در انتها قیمت باز شدن و بسته شدن کندل توسط فروشندگان یکی شده است.این کندل سردرگمی بازار را نشان میدهد اگر بعد از سنگ قبر یک کندل نزولی ظاهر شود جهت روند بازار نزولی خواهد شد. | |
الگوی بازگشتی مرد آویزان (Hanging Man) یک الگوی برگشت نزولی است که باید در انتهای روند صعودی ظاهر شود.اگر مرد آویزان به رنگ کندل های نزولی باشد قدرت بیشتری برای بازگشت روند دارد.سایه این الگو باید حداقل دو برابر بدنه باشد تا سردرگمی بازار را مانند دوجی سنگ قبر به خوبی نشان دهد یک کندل نزولی بعد از مرد آویزان تایید بیشتری برای بازگشت روند است. | |
الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star) همانند مرد آویزان در انتهای روند صعودی ظاهر می شود با این تفاوت که سایه بالایی بلندی به اندازه دوبرابر طول بدنه دارد.ستاره ثاقب نیز نشان دهنده وارد شدن فروشندگان به بازار و خارج شدن قدرت از دست خریداران است که سطح مقاومت را تایید می کند و اگر یک کندل نزولی بعد از ستاره ثاقب ظاهر شود احتمال تغییر روند از صعودی به نزولی بیشتر می شود. | |
الگوی ماروبزو (Marubozu) نزولی اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود سطح مقاومت را تایید می کند و نشانه قطعی تغییر روند است زیرا این کندل نشان می دهد تمام معاملات در دوره زمانی کندل به دست فروشندگان بوده است و بدون سایه بودن کندل نشان می دهد هیچ فشاری از سمت خریداران در بازار نبوده است. | |
الگوی سه کندلی ستاره شبانگاهی (Evening Star) متشکل از سه کندل که کندل اول یک کندل صعودی جهت گسترش روند صعودی است کندل دوم مشابه دوجی با سایه بلند که سردرگمی بازار را نشان میدهد و کندل سوم که یک کندل نزولی جهت تغییر روند نزولی است.کندل میانی سطح مقاومت را تایید می کند و کندل آخر تایید تغییر روند از صعودی به نزولی است. | |
الگوی ابر سیاه نفوذی (Dark Cloud Cover) همانطور که از نام آن پیداست نشانه ای از نفوذ قدرت فروشندگان به بازار است.این الگو از دو کندل در مجاورت هم ساخته می شود که کندل اول یک کندل صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی است.کندل دوم نزولی باید در سطحی بالاتر از قیمت کندل اول باز شود و قیمت بسته شدن آن از قیمت میانی کندل صعودی اول عبور کند.ظهور این الگو در سطح مقاومت نشانه ای از تغییر روند بازار است. | |
الگوی فرفره(Spinning Top) تحلیلی مانند الگوی دوجی پایه بلند دارد در واقع برخی افراد این دو الگو را یکی می دانند و نشانه سردرگمی بازار است.فرفره نزولی در پایان روند صعودی ظاهر می شود و تنها در سطح مقاومت اعتبار دارد.هرچه تعداد فرفره ها در سطح مقاومت بیشتر باشد بازگشت روند از نزولی به صعودی قطعی تر است. | |
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) یک الگوی سه کندلی نزولی است که هر کندل باید در دل کندل قبل از شود و پایین تر از کندل قبل بسته شود و کندل ها باید فاقد سایه یا دارای سایه بسیار کوچکی باشند.به قولی کلاغ ها شوم هستند و پس از این الگو قیمت افت خواهد کرد پس سه کلاغ سیاه روند صعودی را به نزولی تبدیل می کنند. |
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت نشانه ای از کاهش قدرت خریداران در مقابل فروشندگان است به عبارتی برای قیمت بالاتر تقاضایی در بازار نیست و فروشندگان حاضر شده اند در قیمت پایین تر عرضه را افزایش دهند که باعث ایجاد یک سطح مقاومت کلیدی می شود.
الگوهایی همانند ماربزو نزولی یا ابر سیاه پوشاننده نشانه افزایش چشم گیر قدرت خریداران است و احتمال تغییر روند پس از این الگو زیاد است.الگوهایی همانند ستاره ثاقب و دوجی سنگ قبر نشان میدهند با اینکه فروشندگان وارد بازار شده اند اما همچنان خریداران در حال تلاش برای بالا بردن قیمت هستند و باید منتظر تایید بازگشت روند بمانید.
الگوهایی همانند فرفره و مرد آویزان تنها سردرگمی در بازار را نشان می دهند و الگوهای بی طرفی هستند و با اینکه سطح مقاومت را تایید می کنند اما نشانه بارزی برای تغییر روند نیستند تا زمانی که یک کندل نزولی تمایل بازار را به تغییر روند نشان دهد.
نمونه ای از الگوهای بازگشتی در سطح مقاومت
نمودار Veritas (VRTS) در تصویر بالا بین دو سطح 140 تا 90 معاملات را نشان می دهد.برای اولین بار دو کندل دوجی پایه بلند(فلش قرمز اول) تقابل بین خریداران و فروشندگان در سطح مقاومت را نشان می دهد که منجر به تایید سطح مقاومت می شود.برای بار دوم سطح مقاومت مورد آزمایش قرار گرفت و یک دوجی دیگر سطح مقاومت را تایید کرد و فروشندگان با قدرت کمتری توانستند روند نزولی را ایجاد کنند و در انتها پس اط یک روند صعودی کوتاه مدت آخرین دوجی و یک کندل نزولی قوی بعد از آن یک روند نزولی قوی را در نمودار ایجاد کرده است.
تصویر تایید سطح مقاومت و الگوهای کندلی چه هستند؟ بازگشت روند را با الگوی بازگشتی ابر سیاه نفوذی نشان می دهد.
نمودار Lucent (LU) در تصویر بالا محدوده معاملاتی بین دو سطح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.در اولین برخورد قیمت ابتدا یک الگوی بازگشتی ستاره ثاقب که نشانه سردرگمی بازار و کاهش قدرت خریداران است ظاهر شده است و بلافاصله بعد از آن یک الگوی بازگشتی ابر سیاه نفوذی دیده می شود.
الگوی ابرسیاه نفوذی یک الگوی دو کندلی است که کندل اول صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی است که بالاتر از سطح کندل صعودی باز می شود و پایین تر از خط میانی کندل صعودی بسته می شود و نشان میدهد قدرت فروشندگان به قدرت خریداران نفوذ کرده است.این الگو اعتبار زیادی در تغییر روند دارد و همانطور که میبینید تغییر روند از صعودی به نزولی بلافاصله بعد از ابر سیاه شروع شده است.
در ادامه دوبار دیگر روند قیمت با سطح مقاومت برخورد کرده است و هر بار یک ابر سیاه بعنوان الگوی بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت ظاهر شده و توانسته است روند قیمت را نزولی و سطح مقاومت را بعنوان یک مقاومت کلیدی تایید کند.
نمودار بالا سهام خطوط هوایی دلتا را نشان می دهد که اولین بار یک الگوی بازگشتی ستاره ثاقب در ماه آپریل سطح مقاومت را تایید کرده است و یک کندل نزولی بدون سیاه بالایی که عدم حضور خریداران را نشان می دهد موجب نزولی شدن روند قیمت شده است.
پس رسیدن قیمت به سطح حمایت یک بار دیگر روند قیمت افزایش پیدا کرده است تا سطح مقاومت مورد آزمایش قرار بگیرد اما تکرار زیاد الگوی بازگشتی فرفره و ستاره ثاقب علاوه بر تایید مجدد سطح مقاومت تمایل بازار را به نزول مجدد قیمت نشان میدهد.
در اواسط ماه جولای نفوذ قیمت در سطح مقاومت با یک الگوی بازگشتی فرفره صعودی میتوانست موجب شکست سطح مقاومت شود اما الگوی الگوهای کندلی چه هستند؟ فرفره زمانی جهت تایید شکست سطح مقاومت معتبر است که یک کندل صعودی پس از آن ظاهر شود اما یک کندل نزولی قوی زیر سطح حمایت انتظار شکست سطح مقاومت را باطل می کند و فرفره(دایره مشکی) تنها میتواند یک نفوذ نافرجام باشد.
نتیجه گیری الگوهای بازگشتی
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتوانند تک کندلی دو کندلی یا سه کندلی باشند اما فرقی ندارد در هر صورت برای ورود به معامله با این کندل ها باید منتظر کندل تایید بمانید.
گرفتن تایید برای ورود به معامله در الگوهایی همانند دوجی و فرفره که تنها سردرگمی در بازار را نشان میدهند بسیار مهم تر از الگوهایی مانند ماروبزو و سه کلاغ سیاه است که قدرت مطلق خریداران را به نمایش می گذارند.
حد سود و حد ضرر در معامله با الگوهای بازگشتی کندل استیک به راحتی قابل تعیین نیست یا باید از تایم فریم های بالاتر سطوح حمایت و مقاومت کلیدی را شناسایی کنید و بعنوان حد سود و حد ضرر تعیین کنید یا از دیگر روش های مرسوم تحلیل تکنیکال که در آموزش قبلی به آن ها اشاره کردیم استفاده کنید.
در هر صورت استفاده از کندل ها زمانی بهتر جواب میدهد که در کنار دیگر روش های تحلیل تکنیکال استفاده شود و به تنهایی ریسک بالایی دارند.
آموزش کندل شناسی در بورس (انتخاب بهترین کندل برای خرید)
اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید یا علاقمند به این فضا هستید، احتمالا عبارت کندل را بسیار شنیدهاید. کندل استیک یا نمودار شمعی به دلیل پوشش دادن تغییرات قیمتی، یکی از روشهای پرکاربرد، در میان تحلیلگران است که از آن برای روانشناسی بازار نیز استفاده میشود. بدین صورت که به معاملهگران کمک میکند تا نگاه دقیقتری به بازار داشته و نقاط ورود و خروج را بهتر تشخیص دهند. در ابتدا میخواهیم بدانیم که عبارت کندل به چه معناست، سپس به مفهوم کندل و انواع الگوهای کندلی چه هستند؟ الگوهای یک کندلی و دو کندلی میپردازیم.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمعدان است. ژاپنیها نخستین کسانی بودند که برای شناسایی قیمت و پیشبینی بازار از الگوی کندل استفاده کردند. به همین دلیل به آن نمودار شمع ژاپنی نیز گفته میشود. کندلها نشاندهنده تصمیمات خریداران و فروشندگان در یک بازه زمانی مشخص مثلا یک روزه، یک هفته، یک ماهه و… میباشند، در واقع کندل، یک نمودار قیمتی است که قیمت بالا، پایین و باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را به نمایش میگذارد.
اجزای نمودار شمعی
هر نمودار شمعی یا کندل از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است، بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که آن را سایه مینامند، به خط بالایی، سایه بالایی و به خط پایینی، سایه پایینی میگویند که بالاترین و پایین ترین قیمت سهم را در در هر نمودار شمعی نشان میدهند. دامنه نوسان سهم توسط سایههای یک کندل مشخص میشود.
اگر قیمت باز شدن کندل، یعنی نقطهای که اولین معامله در آن قیمت انجام میگیرد، پایینتر از قیمت بسته شدن سهم در روز قبل، یعنی نقطهای که آخرین معامله در آن قیمت انجام شده باشد، سهم با افزایش قیمت روبه رو بوده و کندلی توخالی و سفید و یا سبز رنگ تشکیل میشود.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد، قیمت کاهش یافته و کندلی توپر و قرمز یا مشکی رنگ تشکیل خواهد شد.
اجزای کندل قیمتی صعودی و نزولی
انواع شمع ها
شمعها اشکال مختلفی دارند و این آرایش متفاوت شمعها باعث شد تا در دستهبندیهای مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.
Long Days: کندلهایی با بدنههای بلند و سایههای کوتاه.
Spinning: کندلهایی با بدنههای کوتاه و سایههای بلند.
Doji: کندلهایی با سایههایی بلند و بدون بدنه.
Marubozu: کندلهایی که در ابتدا یا انتهای آن الگوهای کندلی چه هستند؟ سایهای وجود ندارد.
ارزیابی قدرت یک کندل بر اساس شکل ظاهری آن در روند صعودی و نزولی
کندل شناسی- الگوهای تک شمعی
این الگوها شامل الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته میباشند، که در آنها طول سایه پایینی حداقل دو برابر طول بدنه اصلی است و سایه بالایی باید بسیار کوچک بوده یا اینکه اصلاً وجود نداشته باشد. در ادامه این بخش به توضیح هر یک از الگوهای یادشده خواهیم پرداخت.
الف) الگوی چکش (Hammer) و چکش برعکس (Inverted Hammer)
در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشوند و فارغ از اینکه رنگ کندل ایجاد شده چه باشد، نشانگر تمایل معاملهگران به خرید سهم و ایجاد یک روند صعودی است. همچنین در صورتی که رنگ شمع سفید باشد احتمال صعود سهام بیشتربیشتر خواهد بود.
ب) الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
این الگوها در پایان یک روند صعودی تشکیل میشوند و مانند دو الگوی قبلی، فارغ از رنگ کندل، نشانگر آغاز یک روند نزولی در سهم خواهند بود. در صورتی که رنگ کندل سیاه باشد، احتمال نزول سهم بیشتر میشود.
الگوهای تک شمعی
کندل شناسی- الگوهای دوشمعی
این الگوهای کندلی چه هستند؟ الگوها شامل الگوی پوشای صعودی و نزولی، الگوی ابرسیاه و نفوذی هستند، که در نمودارهای تکنیکال بسیار دیده میشوند و معاملهگران در تحلیلهای خود از آن بهره میگیرند. در ادامه قصد داریم تا نحوه انجام معامله در صورت مواجه شدن با این الگوها را برایتان شرح دهیم.
الف) الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی پوشای صعودی زمانی به وجود میآید، که بازار روند نزولی داشته، تا وقتی که بدنه اصلی یک کندل سفید یا سبز، کل بدنه اصلی کندل سیاه یا قرمز قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که تمایل به خرید سهم نسبت به فروش آن افزایش یافته است. بنابراین در چنین شرایطی معاملهگران میتوانند اقدام به خرید سهم کنند.
ب) الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
الگوی پوشای نزولی درحالی به وجود میآید که بازار روندی صعودی را طی میکند، تا این که بدنه اصلی یک شمع سیاه یا قرمز، کل بدنه اصلی کندل سفید یا سبز قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب است. پس از تشکیل این الگو بهتر است معاملهگران نسبت به فروش سهم مورد نظر اقدام کنند.
الگوهای دوشمعی پوشا و سه شمعی ستاره (صعودی و نزولی)
همانطور که توضیح دادیم الگوی پوشا از دو کندل با رنگ متضاد تشکیل شده و بدنه کندل اول توسط کندل دوم پوشیده میشود. لازم به ذکر است که اگر الگوهای پوشا با دو ویژگی زیر همراه باشند احتمال بازگشت سهم افزایش می یابد. این ویژگیها عبارتند از:
- کندل اول در الگوی پوشا، بدنه اصلی کوچک و کندل دوم، بدنه اصلی بلندی داشته باشد.
- حجم معاملات روی کندل دوم الگو، افزایش قابل توجهی داشته باشد.
ج) الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
این الگو پس از یک روند صعودی از دو کندل با رنگهای مختلف تشکیل میشود که در آن رفتار تنه کندل حائز اهمیت است.
در یک روند صعودی، قیمت سهم در نقطهای بالاتر از قیمت بسته شدن کندل روشن در روز قبل باز میشود، اما پس از ایجاد این شکاف قیمتی، شاهد ریزش سهم در کندل دوم خواهیم بود به طوری که بدنه کندل دوم تا بیش از نیمی از کندل اول را میپوشاند.
اگر کندل تیره دوم در الگوی ابر سیاه تمام کندل روشن اول در این الگو را بپوشاند، دیگر الگو ابر سیاه نیست و پوشای نزولی نام دارد.
به همین دلیل ابر سیاه را الگوی ناقص پوشای نزولی مینامند که قدرت ریزش در این الگو را از پوشای نزولی کمتر میدانند. در این شرایط شاهد حجم بالای معاملات در کندل دوم هستیم که نشانگر تمایل معاملهگران به فروش سهم است.
د) الگوی نفوذی (Piercing)
این الگو معکوس الگوهای کندلی چه هستند؟ الگوی ابرسیاه است و در یک روند نزولی با دو کندل تشکیل میشود. کندل اول به جهت سیر نزولی سهم به رنگ تیره یا قرمز است اما کندل دوم که به رنگ سبزی یا روشن است با قیمتی پایین تر از قیمت بسته شدن سهم در روز قبل باز شده و کم کم تا بیش از نیمی از بدنه کندل اول را میپوشاند. هر چقدر میزان نفوذ کندل روشن بر کندل قبلی بیشتر باشد، الگو از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود. برخی از تحلیل گران نفوذ 50 درصدی کندل روشن بر تیره را نشانهی قدرت و اعتبار این الگو میدانند. در غیر این صورت الگو میتواند نشان دهنده ادامه روند سهم به صورت نزولی باشد.
مجموعه الگوهای صعودی و نزولی شمعی الگوهای کندلی چه هستند؟ با عناوین اصلی
الگوهای دیگری نیز تحت عنوان الگوهای سه شمعی وجود دارند که شامل ستاره صبحگاهی (Morning Star) که در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد، ستاره عصرگاهی (Evening Star) که در پایان یک روند صعودی دیده میشود و کودک رهاشده (Abandoned Baby) صعودی و نزولی است. شناسایی این الگوها نیز به معاملهگران در زمان ترید کمک میکند تا رفتار بازار را تشخیص دهند.
جمعبندی
کندل شناسی تاثیر بسزایی در تحلیلهای معاملهگران دارد و اطمینان به سودآوری را در آنها افزایش میدهد. توجه داشته باشید که تنها شناسایی الگوهای یک کندلی و دو کندلی کافی نیست، بلکه شناسایی این الگوها در کنار سایر الگوها و بکار گرفتن استراتژیهای معاملاتی، همزمان با اقدام درست و به موقع پس از شناسایی رفتار سهم، به سهامداران کمک میکند تا بتوانند به سود مورد نظر خود دست یابند و یا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند، برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به سایت کارگزاری مدبر آسیا مراجعه کرده وپاسخ سوالات خود را از کارشناسان مجرب این مجموعه دریافت کنید.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان الگوهای کندلی چه هستند؟ در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط الگوهای کندلی چه هستند؟ حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما