شکست سطوح چیست؟


سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت می‌تواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.

انواع گپ در فارکس [گپ خستگی و گپ شکست]

انواع گپ در فارکس

انواع گپ در فارکس یکی از متداول‌ترین حالت‌هایی است که روی چارت یا نمودار اتفاق می‌افتد. این گپ ها اطلاعات زیادی در مورد ساختار و پویایی بازار ارایه می‌دهند. معمولا زمانی ایجاد می‌شوند که قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز بعد دارای سطوح متفاوتی باشند. می‌توان از این گپ ها به عنوان یک استراتژی معاملاتی در فارکس استفاده کرد که در ادامه به آموزش آن می‌پردازیم.

انواع گپ در فارکس

در اینجا به ۴ نوع گپ که در نمودار قیمتی متداول است می‌پردازیم.

گپ شکست « Breakaway GAP »

این نوع گپ شکاف قیمت را بین یک سطح حمایت و مقاومت نشان می‌دهد.

نمودار زیر نمودار قیمت APPL با سطح مقاومت قوی را نشان می‌دهد. پس از ایجاد شکاف همانطور که می‌بینید قیمت شتاب و مومنتوم صعودی زیادی گرفته است.

بنابراین گپ شکست بیشتر اوقات شکست سطوح چیست؟ سیگنال تداوم روند را نشان می‌دهد.

گپ شکست

مطالعه نمودار زیر شکاف‌های متعدد شکست از طریق سطوح مهم مقاومت را نشان می‌دهد. هر شکاف جدا شده منجر به ادامه روند نیز می‌شود.

گپ شکست در فارکس

گپ خستگی « EXHAUSTION GAP »

گپ خستگی چیست؟

شکاف خستگی معمولاً در طول یک دوره روند رو به رشد اتفاق می‌افتد و می‌تواند علامت معکوس شدن احتمالی روند باشد. قیمت آخرین شکاف یا گپ را در جهت روند ایجاد می‌کند و سپس معکوس می‌شود.

وضعیت نمودار زیر دو گپ خستگی را در سطوح حمایتی (۲) و مقاومتی (۱) نشان می‌دهد. در هر دو مورد، کندل‌های بعد از شکاف نشان دهنده کندل‌های کوچک دوجی هستند که بلاتکلیفی را نشان می‌دهند. کندل‌هایی که بعد از آنها زده شده، انگولفینگ‌های قوی هستند که سیگنال نهایی را صادر کرده‌اند. در واقع گپ خستگی نشان دهنده خسته بودن روند یا موج از ادامه حرکت می‌باشد بنابراین باعث بازگشت قیمت یا روند می‌گردد.

بیشتر بخوانید: الگوهای پرایس اکشن

توصیه می‌شود منتظر بسته شدن کندل باشید که تغییر جهت را تأیید می‌کند تا از برخورد با سیگنال‌های کاذب جلوگیری کنید.

گپ خستگی چیست

ادامه دهنده « Continuation GAP » یا گپ اندازه گیری یا گپ فرار

گپ ها ادامه دهنده که با نام‌های گپ اندازه گیری یا گپ فرار نیز شناخته می‌شود، در میانه روندها رخ می‌دهد. در یک روند صعودی، شکاف به سمت بالا نشانه ادامه روند است و نشان می‌دهد که خریداران بیشتری برای افزایش قیمت به بازار وارد شده‌اند. ترجیحاً، گپ های ادامه‌دار از نظر اندازه بسیار بزرگ نیستند تا قدرت روند را تأیید کنند. هرگونه حرکت شدید قیمت یا شکاف ممکن است تغییری در جهت روند ایجاد کند.

گپ ادامه دهنده

گپ اندازه گیری یا گپ فرار

گپ معمولی « Common GAP »

همانطور که از نام گپ مشخص است، یک شکاف متداول چیز خارق العاده‌ای نیست و می‌تواند اغلب بدون هیچ گونه تأثیر عمده در مورد تغییرات بیشتر قیمت رخ دهد.

شکاف‌های متداول اغلب زمانی رخ می‌دهد که قیمت متغیر باشد و در یک ناحیه رنج حرکت کند. این نوع شکاف‌ها از نظر اندازه بزرگ نیستند و نسبتاً سریع پر می‌شوند. در تصویر زیر قیمت متغیر است و شکاف های متداول اغلب در محدوده رنج بدون اینکه هیچگونه سیگنالی ارائه دهند رخ شکست سطوح چیست؟ می‌دهد.

بنابراین، توصیه می‌شود از گپ هایی که در محدوده رنج شکل می‌گیرد برای گرفتن سیگنال اجتناب کنید. ۳ نوع شکاف دیگر معمولاً فرصت‌های معاملاتی با احتمال بیشتری را فراهم می‌کنند.

گپ معمولی در فارکس

استراتژی گپ در فارکس

پر کردن گپ یک استراتژی اسکالپ محبوب است و نه تنها در بازار سهام، بلکه در فارکس نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس از ایجاد گپ، اغلب اتفاق می‌افتد که قیمت درآینده به ناحیه شکاف باز می‌گردد و اصطلاحا گپ را پر می‌کند.

به این نکته توجه داشته باشید که لزوما همیشه شکاف پر نمی‌شود، یا اینکه این اتفاق بلافاصله بعد از ایجاد گپ رخ نمی‌دهد. توصیه نمی‌کنیم که استفاده از استراتژی گپ به تنهایی استفاده شود، اما استفاده از پر کردن شکاف به عنوان راهی برای انتخاب اهداف می‌تواند مفید باشد. پیشنهاد می‌شود از استراتژی پر کردن گپ در زمانیکه بازار در هفته جدید باز می‌شود و یک گپ ۲۰ الی ۳۰ پیپ در شکست سطوح چیست؟ یک جفت ارز ایجاد می‌شود استفاده کنید. همچنین، هنگامی که گپ بسته می‌شود، اغلب می‌توانید فرصت‌های ورود مجدد را پیدا کنید زیرا قیمت به جهت اصلی خود باز می‌گردد.

در چارت زیر می‌بینید که قیمت بعد از پر کردن گپ مجددا از همان نقطه به حرکت خود در جهت صعودی ادامه داده و به روند اصلی خود بازگشته است.

اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی از آن به‌عنوان ابزاری برای تایید سیگنال‌های خرید یا فروش بهره می‌برند.

در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.

مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن

شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جی‌ولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل می‌توان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنال‌ها همچنین می‌توانند با جستجوی واگرایی‌ها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین می‌تواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.

اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سال‌ها در تعدادی از مقالات، مصاحبه‌ها و کتاب‌ها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه می‌دهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگرایی‌های مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.

وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستم‌های تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان می‌دهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهت‌دار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخص‌های وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.

اندیکاتور RSI چگونه کار می‌کند؟

برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:

RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیان‌ها به صورت ارزش‌های مثبت بیان می‌شوند نه ارزش‌های منفی.

اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگین‌های ساده 14 دوره‌ای هستند:

اندیکاتور RSI

محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگین‌های قبلی و از دست دادن سود فعلی است:

اندیکاتور RSI

در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده می‌شود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیق‌تر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده می‌کند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.

فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل می‌کند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمال‌سازی تشخیص را آسان‌تر می‌کند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.

با فرض یک RSI 14دوره‌ای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمت‌ها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازه‌گیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازه‌گیری وجود نداشته است.

فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر می‌گذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار می‌شوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم می‌کنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.

همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق می‌کند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.

اندیکاتور RSI

اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ می‌دهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم می‌شود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.

اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما می‌گوید؟

روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. به‌عنوان مثال، تحلیل‌گر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود می‌رسد که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال می‌کنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.

اندیکاتور RSI

مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنال‌های معامله و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI می‌تواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.

مولفه‌های RSI

دوره پیش‌فرض RSI 14 است، اما می‌توان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.

اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. اما معامله‌گران کوتاه‌مدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر می‌گیرند.

ناحیه اشباع خرید و فروش

وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان می‌دهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمت‌های بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمت‌های پایانی است).

اندیکاتور RSI

سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت می‌تواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.

با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، شکست سطوح چیست؟ ادغام را پیش‌بینی می‌کرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.

مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمت‌ها در یک محدوده حرکت کنند.

مانند نمودار زیر:

اندیکاتور RSI

واگرایی‌های صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI

به گفته وایلدر، واگرایی‌ها نشان‌دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمی‌کند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان می‌دهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشان‌دهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل می‌گیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان می‌دهد. RSI روند صعودی را تایید نمی‌کند و این نشان‌دهنده شتاب ضعیف است.

نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان می‌دهد. سهام در ماه‌های سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.

یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایین‌ترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایین‌ترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگرایی‌ها زمانی قوی‌تر می‌شوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.

اندیکاتور RSI

قبل از اینکه در مورد واگرایی‌ها به‌عنوان سیگنال‌های تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگرایی‌ها در یک روند قوی گمراه‌کننده هستند. یک روند صعودی قوی می‌تواند واگرایی‌های نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگرایی‌های صعودی می‌توانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.

نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان می‌دهد. این واگرایی‌های نزولی ممکن است در مورد یک عقب‌نشینی کوتاه‌مدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمده‌ای از روند وجود ندارد.

نوسانات شکست

وایلدر همچنین نوسانات شکست را به‌عنوان نشانه‌های قوی از یک بازگشت که به‌زودی رخ می‌دهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنال‌ها تمرکز می‌کنند و مفهوم واگرایی را نادیده می‌گیرند.

نوسان شکست صعودی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به زیر 30 می‌رسد، بعد به بالای 30 می‌رود، پولبک می‌کند، بالای 30 می‌ماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را می‌شکند.

اندیکاتور RSI

یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایین‌ترین حد قبلی خود شکست سطوح چیست؟ را بشکند.

اندیکاتور RSI

شناسه روند

کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، پیشنهاد می‌کند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمی‌کنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.

RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 به‌عنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدوده‌ها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.

نمودار زیر RSI 14 هفته‌ای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان می‌دهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلش‌های سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلک‌ها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم می‌کنند.

اندیکاتور RSI

از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 به‌عنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان می‌دهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشان‌دهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.

اندیکاتور RSI

معکوس‌های منفی و مثبت

اندرو کاردول معکوس‌های مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگرایی‌های نزولی و صعودی است. کتاب‌های کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روش‌ها ارائه می‌کند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگرایی‌ها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگرایی‌های نزولی را پدیده‌های بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگرایی‌های نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل می‌گیرند. به طور مشابه، واگرایی‌های صعودی به‌عنوان پدیده‌های بازار نزولی در نظر گرفته می‌شوند که نشان‌دهنده یک روند نزولی است.

یک برگشت مثبت زمانی شکل می‌گیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل می‌دهد. این پایین‌ترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیف‌تر، RSI پایین‌تر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.

اندیکاتور RSI

معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایین‌تر را تشکیل می‌دهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت به‌عنوان سقف پایین‌تر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیش‌بینی می‌کرد.

اندیکاتور RSI

جمع‌بندی

اندیکاتور RSI به‌عنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سال‌ها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی می‌برد.

وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده می‌داند، اما اشباع خرید می‌تواند نشانه‌ای از قدرت باشد. واگرایی‌های نزولی هنوز هم سیگنال‌های فروش خوبی را ایجاد می‌کنند، اما تحلیل‌گران باید مراقب روندهای قوی باشند، به‌خصوص زمانی که واگرایی‌های نزولی، واقعا طبیعی هستند.

معکوس‌های مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار می‌دهند، که همان‌طور که باید باشد. واگرایی‌های نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار می‌دهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوس‌های مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش می‌کشد.

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

آموزش حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

اصل ساده‌ای در بورس وجود دارد که سهام را در کف قیمتی بخرید و در سقف قیمتی بفروشید! تشخیص کف و سقف قیمت سهام کار ساده‌ای نیست و نیازمند تحلیل تکنیکال است خطوط حمایت و مقاومت می‌توانند کف و سقف قیمت سهام را برای ما پیش‌بینی کنند و معامله موفقی را برای ما به ارمغان بیاورد. در این مقاله از سری آموزش تحلیل تکنیکال با مفهوم سطوح حمایت و مقاومت در بورس و انواع آن، دلایل شکست، نحوه تشخیص و ترسیم آن به همراه مثال های کاربردی آشنا خواهید شد.

حمایت و مقاومت چیست؟

تعریف ساده حمایت و مقاومت بدین صورت است که قیمت‌ها در حوالی سطوح حمایت و مقاومت به ترتیب تمایلی به کاهش و افزایش بیشتر ندارند یعنی قیمت تمایلی به پایین‌تر رفتن از خط حمایت و بالاتر رفتن از خط مقاومت ندارد در واقع در روند نزولی، قیمت سهام در حوالی خط حمایت احتمالا مورد حمایت بازار قرار می‌گیرد بدین صورت که تقاضای خرید در محدوده حمایت سهام بیشتر از تقاضای فروش خواهد بود (به همین دلیل به خط حمایت، سطح تقاضا نیز می‌گویند) و باعث افزایش قیمت سهام خواهد شد و همچنین در روند صعودی، قیمت سهام در حوالی خط مقاومت احتمالا نسبت به عبور از آن، مقاومت می‌کند! بدین صورت که تقاضای فروش در محدوده مقاومت سهام بیشتر از تقاضای خرید خواهد بود (به همین دلیل به خط مقاومت، سطح عرضه نیز می‌گویند) و باعث کاهش قیمت سهام خواهد شد.

خط حمایت چیست؟

وقتی صحبت از خط حمایت می‌کنیم منظورمان دقیقا یک خط است که از اتصال چند نقطه کف قیمتی در یک بازه زمانی به وجود می‌آید

خط مقاومت چیست؟

وقتی صحبت از خط مقاومت می‌کنیم منظورمان دقیقا یک خط است که از اتصال چند نقطه سقف قیمتی در یک بازه زمانی به وجود می‌آید و انتظار داریم همانطور که در گذشته، قیمت سهام نسبت به این خط واکنش منفی نشان داده و تغییر روند صعودی به نزولی را به همراه داشته است در آینده نیز همین واکنش منفی را نشان دهد.

نحوه ترسیم حمایت و مقاومت

برای رسم خط حمایت کافی است چند کندل کف قیمتی (پایین‌ترین نقاط نمودار قیمت سهام) را به هم متصل کنید و خط مقاومت نیز با اتصال چند کندل سقف قیمتی (بالاترین نقاط نمودار قیمت سهام) بدست می‌آید، دقت بفرمایید وقتی خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم میکنید این خطوط نباید نمودار قیمت را قطع کنند!

اعتبار Support and Resistance

  • تعداد دفعات برخورد قیمت به خطوط
  • تایم فریم و بازه تحلیل
  • شیب خط
  • حجم و نحوه معاملات در حوالی نقاط حمایت و مقاومت

نشانه شکست خطوط حمایت و مقاومت

وقتی صحبت از شکست خطوط حمایت و مقاومت می‌کنیم منظورمان این نیست که اگر قیمت اندکی از محدوده حمایت پایین‌تر و یا اندکی از محدوده مقاومت سهام بالاتر معامله شد این خطوط شکسته شده است بلکه تایید شکست نیاز به بررسی رفتار معامله‌گران و حجم معاملات در محدوده حمایت و مقاومت است. هنگام بررسی تغییر روند قیمت سهام با شکست سطوح حمایت و مقاومت، بررسی تغییر فاز اندیکاتور می‌تواند به تحلیل بهتر کمک کند.

بریک اوت یا شکست چیست ؟

breakout

بریک اوت به زمانی گفته می شود که قیمت یک دارایی خطوط مقاومت یا حمایت را بشکند و به سمت دیگر آن حرکت و در آنجا تثبیت شود.بریک اوت در واقع نشان از پتانسیل قیمت برای آغاز یک روند در جهت شکست خود است. به عنوان مثال زمانی که یک خط مقاومت شکسته شود نشان دهنده آن است که احتمالا قیمت روند صعودی را آغاز کرده است.بریک اوت هایی که با حجم زیاد انجام می شود از اعتبار بیشتری برخوردار است به دلیل اینکه احتمال بیشتری دارد که قیمت یک روند در جهت آن شکل دهد.

break out

بریک اوت حاوی چه پیامی می باشد ؟

بریک اوت زمانی میباشد که قیمت برای مدت زمانی در زیر یا بالای سطوح حمایت و مقاومت بوده است و در یک زمان این سطوح را میشکند.سطوح حمایت و مقاومت سطوحی با اهمیت بسیار برای معامله گران میباشد زیرا از آن برای نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.هر زمان که سطوح مقاومت شکست سطوح چیست؟ و حمایت می شکند معامله گرانی که منتظر بریک اوت هستند وارد معامله می شوند و کسانی که فکر نمیکردند قیمت بریک اوت کند از معامله جهت جلوگیری از ضرر خارج می شوند.

معمولا این شکست ها با افزایش حجم معاملات روبه رو می شود که نشان دهنده آن است که معامله گران زیادی منتظر شکست این سطوح می باشند.حجم بالاتر از حجم میانگین نشان دهنده تایید بریک اوت می باشد.اگر بریک اوت با حجم کمی همراه باشد اکثر معامله گران آن را تایید نمیکنند در واقع برای آنها معنی دار نمی باشد در جهت ورود به معامله و به احتمال زیاد این شکستها با موفقیت همراه نیست .در بریک اوت های صعودی در صورت عدم موفقیت شکست سطح ، قیمت دوباره به زیر سطح مقاومت باز میگردد و بلعکس در بریک اوت های نزولی ناموفق قیمت بعد از شکست به بالای سطح حمایتی برمیگردد.

بریک اوت ها معمولا با روند رنج یا بعضی از الگوهای نموداری مانند : مثلث ، پرچم ، مثلث جمع شونده و الگوی سر و شانه همراه است.

در بریک اوت ها با حجم بالا امکان این وجود دارد قبل از حرکت در جهت بریک اوت به نقطه شکست برگردد یا اصطلاحا پوبلک بزند، این امر بدین دلیل است که معامله گران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله می شوند اما بعد از آن برای سیو سود معامله خود را می بندند که این امر به طور موقت قیمت را به نقطه شکست برمیگرداند.

مطالعه بیشتر:

محدودیت های بریک اوت

دو مشکل اصلی در رابطه با بریک اوت وجود دارد . اولین مشکل عدم ادامه روند در جهت بریک بریک اوت می باشد. در این حالت قیمت اغلب اندکی بالای سطح حمایت و مقاومت می رود و معامله گرانی که بر اساس بریک اوت معامله میکنند را فریب می دهد و قیمت در جهت مخالف بریک اوت شروع به حرکت می کند.

دوم اینکه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت نیز بستگی به هر فرد دارد. همه معامله گران سطوح مقاومت یا حمایت یکسانی را در نظر ندارند.به همین دلیل می باشد که بررسی حجم معاملات می تواند مفید واقع شود.افزایش حجم معاملات در زمان شکست سطوح نشان دهنده اهمیت آن سطح می باشد.در صورت کاهش معاملات حاکی از آن است که این سطوح چندان اهمیت خاصی را نداشته اند و یا اینکه معامله گران حرفه ای که حجم بالایی وارد معامله می کنند اماده ورود به معامله نیستند.

شکست معتبر چیست و چگونه علایم آن را پیدا کنیم؟

مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند.

نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر بداند!

۱- نشانه اول: شکست پرقدرت

شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم.

در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندلی) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.

اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.

وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند.

در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.

و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.

گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند.

به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است.

در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.

در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.

شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.

در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.

۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست

این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار.

البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.

اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید.

در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.

به تصاویر زیر نگاه کنید.

نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!

سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟

جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.

البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای شکست سطوح چیست؟ تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.

سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟

جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود.

در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد.

همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.

پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.

نکته مهم: اهمیت سطوح تایم روزانه

سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد.

بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.