توجه داشته باشید که نکات گفته شده در بازارهای دوطرفه کاربرد دارد.
آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) را برای علاقهمندان به حوزه تحلیل تکنیکال آماده کردهایم تا با نحوه تشخیص آنها آشنا شوید و یا بهصورت کلی بدانید اندیکاتور باند بولینگر چیست و از چه اجزایی فشرده شدن بولینگر تشکیل شده است. نحوه محاسبه پارامتر های Bollinger Bands را به همراه بهترین تنظیمات آن را در مطلب گنجاندهایم تا نهایت استفاده را از مقاله داشته باشید.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) چیست؟
اندیکاتور باند بولینگر در سال 1980 توسط جان بولینگر ابداع شد که برای توسعه دادن یک اندیکاتور اقدام به ساخت آن کرده است. نام اندیکاتور نیز از نام خالق آن گرفته شده است. جان بولینگر بهعنوان فردی که تجربه زیادی در طریقه محاسبه جابهجایی قیمت را در گذشته داشته است در دنیا میشناسند.
همانطور که میدانید در بازارهایی همچون بازار ارزهای دیجیتال، نوسانات زیادی وجود دارد که در این شرایط بهترین مسیر برای تعیین زمان خروج از بازار، شناسایی کف و سقف نوسان است فشرده شدن بولینگر که بتوان آن را بهعنوان کانالی مشخص کرد. اندیکاتور باند بولینگر بر همین اساس کار میکند، یعنی سقف و کف را در نظر میگیرد و جابهجایی قیمت را تعیین میکند.
اندیکاتور باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است؟
اگر از این اندیکاتور استفاده کنید، با 3 خط روبهرو میشوید که به هر یک از این خطوط، باندهای بولینگر گفته میشود. برای آشنایی با باندهای بولینگر به توضیحات زیر توجه کنید:
1. باند بالایی (Upper Band)
2. باند وسط (Middle Band)
3. باند پایینی (Lower Band)
- باندهای بالا و پایین نشاندهنده انحراف استاندارد پایین و بالا نسبت به خط میانی هستند.
- باند وسط نیز درواقع همان میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) است.
اجزا تشکیل دهنده اندیکاتور باند بولینگر
معمولاً نرمافزارها و سایتهایی که به کاربران خود ابزارهای تحلیل تکنیکال را ارائه میدهند، دوره زمانی این اندیکاتور را روی 20 قرار میدهند که مقدار مناسبی برای بیشتر معامله گران است. این به این معنا نیست که شما نمیتوانید مقدار آن را تغییر دهید؛ شما قادر به بالابردن و پایین آوردن مقدار موردنظر هستید که تغییر آن وابسته به دانش و مهارت شما است که در تایم فریم های مختلف چه عملکردی دارید.
نحوه شناسایی روند قیمت با استفاده از باند بولینگر
اکثر معامله گران با نحوه تشخیص روند قیمت مشکل دارند؛ یعنی نمیتوانند بهدرستی صعودی یا نزولی بودن را تشخیص دهند. اما اگر در این مورد مشکلی داشتهاید، امروز زمان برطرفکردن آن است. با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر میتوانید روند قیمت را به طور صحیح تشخیص داده و بر اساس استراتژی که دارید عمل کنید. در ادامه مقاله آموزش اندیکاتور باند بولینگر قصد داریم نکاتی را به شما عزیزان عرض کنیم که بدون هیچ مشکلی بتوانید جهت روند را تشخیص دهید:
1. در مرحله اول باید از دو اندیکاتور بند بولینگر استفاده کنید که برای یکی از آنها «Deviation ±1» در نظر بگیرید و برای اندیکاتور دیگر «Deviation ± 2» را روی نمودار قیمت انجام دهید.
2. بهتر است رنگ هرکدام یک از باندها را تغییر دهید تا در روند تشخیص دچار اشتباه نشوید.
3. اگر حرکت قیمت بین Deviation +1 و Deviation +2 باشد، میتوانید نتیجه بگیرید که قیمت روند صعودی را در پیش میگیرد.
4. اگر حرکت قیمت بین Deviation +1 و Deviation +2 باشد نیز نشاندهنده نزولی بودن روند حرکت قیمت است.
5. توجه کنید که اگر حرکت قیمت بین Deviation +1 و Deviation -1 نمایش داده شود، یعنی روند قیمت قصد دارد رنج بزند و تکلیف مشخصی ندارد.
اگر با دقت به نکاتی که گفته شد عمل کنید، شک نکنید دیگر دغدغهای برای مشخصکردن روند قیمت نخواهید داشت.
تشخیص روند قیمت
نحوه محاسبه پارامترهای اندیکاتور Bollinger Bands
برای آنکه بتوانید عملکرد خود را در نحوه استفاده از این اندیکاتور بهبود بخشید، باید نسبت به نحوه کار آن آشنا باشید. اگر از چگونگی محاسبه آن اطلاعات کافی داشته باشید، پس مشکلی در استفاده نخواهید داشت. در این قسمت نیز قصد داریم آموزش نحوه محاسبه پارامترهای اندیکاتور باند بولینگر را آموزش دهیم. همانطور که اشاره کردیم باند بولینگر از 3 عضو تشکیل شده است که برای محاسبه هر یک از این خطوط باید از فرمولهای مختلفی استفاده شود.
در فرمولهای زیر حرف «n» نشاندهنده روزهایی است که شما در تنظیمات اندیکاتور وارد کردهاید. همچنین حرف «m» نشاندهنده این است که مقدار Deviation چه اندازهای قرار دادهاید.
برای محاسبه باند اول (باند بالایی) از فرمول زیر استفاده کنید:
فرمول محاسبه باند اول
برای محاسبه باند پایین از فرمول زیر استفاده کنید:
فرمول محاسبه باند دوم (پایین)
برای محاسبه باند وسط که همان مووینگ اوریج ساده است و به شکل مجزا عمل میکند، میتوانید مقدار آن را در زمان تنظیمات اولیه تغییر دهید.
چطور پایان روند نزولی و صعودی را تشخیص دهیم؟
اگر بتوانید بهدرستی پایان روند نزولی و یا صعودی را تشخیص دهید، برگ برنده بسیار خوبی برای شما خواهد بود؛ زیرا اگر بتوانید در زمتان مناسب پایان روند صعودی را تعیین کنید، نقطه خروج را پیدا کردهاید. در مقابل زمانی که انتهای روند نزولی را تشخیص دهید، نقطه ورود شما به معاملات در آن جا قرار دارد.
در ادامه نکاتی گفته میشود که باید هنگام خرید و فروش ارز دیجیتال به آنها توجه کنید و با خود مرور کنید. این نکات عبارتاند از:
1. نقطهای که در آن روند صاف شود، نشاندهنده پایان روند صعودی است. (زمانی که در بالای باند بالایی قرار دارد)
2. نقطهای که در زیر باند پایینی باشد و صاف شود، نشاندهنده پایان روند نزولی است. (زمانی که پایین باند پایینی قرار دارد)
3. فاصله قیمت در پایان روند صعودی از بخش بالایی اندیکاتور باند بولینگر بیشتر شده است و باید این انتظار را داشت که به سمت بالا حرکت کند.
4. فاصله قیمت در قسمت پایانی روند نزولی از باند پایینی بیشتر میشود.
نحوه تشخیص انتهای روند نزولی و صعودی با اندیکاتور باند بولینگر
بهترین تنظیمات برای اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
یکی از اصلیترین مراحل برای بهدستآوردن نتیجه دلخواه، تنظیمات اندیکاتور است. در این قسمت از مقاله آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر قصد داریم نکاتی را در رابطه با تنظیمات این ابزار تحلیل تکنیکال ارائه کنیم. در ابتدا باید تایم فریم یا همان بازه زمانی خود را مشخص کنید. یعنی در چه تایم فریمی اندیکاتور باید اعمال شود. البته بیشتر تریدرها (معامله گران) از باند بولینگر در تایم فریمهایی مانند یکساعته و یا کمتر استفاده میکنند.
برخلاف بسیار از افراد آقای بولینگر توصیه میکنند که استفاده از این اندیکاتور در تایم فریمهای روزانه نتیجه بهتری میدهد و بهتر است از بازههای زمانی کمتر خودداری کنید. توجه کنید که نکات گفته شده بستگی به تنظیمات باند بولینگر دارد و برای تنظیم Bollinger Bands به نکات زیر توجه کنید:
1. اگر به این نتیجه رسیدهاید که در تایم فریمهای کوتاهمدت از آن استفاده کنید، پیشنهاد میشود که میانگین متحرک ساده را روی 9-12 قرار داده و انحراف معیار را نیز روی عدد 2 تنظیم کنید.
2. اگر استفاده در تایم فریمهای بیشتر (روزانه و هفتگی) را مدنظر دارید، توصیه ما این است که میانگین متحرک را روی 18-20 و انحراف معیار را روی 2 تنظیم کنید.
استراتژی ترید (اشباع خرید و اشباع فروش) با اندیکاتور باند بولینگر
یکی از استراتژیهای ترید پر کاربردی که با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر انجام میشود، اشباع خرید و یا اشباع فروش است که در این قسمت قصد داریم به آن بپردازیم. قیمتها همیشه میل به برخورد با باندهای بالا و پایین دارند. به این حرکت که مدام انجام میشود، حرکت پینگ پنگی بین باندها میگویند.
منطقه اشباع خرید یا فروش به شکل زیر تعریف میشود:
چطور منطقه اشباع خرید را تشخیص دهیم؟ برای این کار باید به روند تحلیل تکنیکال مراجعه کنید، اگر به موقعیتی رسیدید که قیمت از باند بالایی اندیکاتور باند بولینگر به سمت بالا بیرون زده باشد، پس احتمال آن وجود دارد که قیمت، روندی نزولی را فشرده شدن بولینگر در پیش گرفته است تا بتواند خود را به بخش داخلی اندیکاتور برساند.
منطقه اشباع فروش زمانی رخ میدهد که مقدار قیمت روند، از قسمت باند پایین عبور کند و آن را پشت سر بگذارد. در چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که قیمت روندی صعودی داشته باشد تا بتواند روند را به بخش داخلی بازگرداند.
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
نکاتی که باید برای استراتژی اشباع خرید یا اشباع فروش به آنها توجه کنید:
1. استفاده از اندیکاتورها در هر بازاری متفاوت عمل میکند، یعنی ممکن است با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر بتوانید در بازارهای مالی مختلف، نتایج متفاوتی بگیرید. بهعنوان مثال اگر از باند بولینگر در بازار رنج استفاده کنید، نتیجه خوبی میگیرید؛ اما این در حالی است که در بازاری که روند قدرتمندی دارد ممکن است باند بولینگر با مشکلاتی همراه باشد.
2. برای استفاده از بولینگر ابتدا باید روند نمودار را مشخص کنید و بعد از آن اگر روند صعودی باشد، با بهدستآوردن یک سیگنال وارد معامله شوید (زمانی ورود پیدا کنید که قیمت موردنظر شما به نقطه مرتبط با اشباع فروش رسیده باشد).
3. اگر به فکر این هستید که از این اندیکاتور در روند نزولی استفاده کند، باید از سیگنالهایی که در جهت فروش هستند، استفاده کنید. یعنی فقط از سیگنالهایی برای ورود به معامله استفاده کنید که مربوط به اشباع خرید هستند.
توجه داشته باشید که نکات گفته شده در بازارهای دوطرفه کاربرد دارد.
استراتژی فشردگی باند بولینگر
یکی از استراتژیهایی است که کاربرد بسیار خوبی دارد و بهوسیله آن میتوانید حرکت بزرگی از قیمت را پیشبینی کنید. هنگامی که قیمت موردنظر در بازهای مشخص و محدود، حالت فشردگی به خود بگیرد، نوسان کوتاهی از خود نمایش میدهد که بعد از آن نمودار قیمت وارد حرکتی بزرگ میشود.
به نکات زیر که برای استفاده از استراتژی فشردگی است توجه کنید:
1. در اولین مرحله باید در بین باندهای اندیکاتور بولینگر، قیمت را بهصورت مستمر پیگیری کنید.
2. باندهای بولینگر در این استراتژی به یکدیگر نزدیک میشوند و بهنوعی فشرده میشوند.
3. زمانی میتوانید به بازار موردنظر ورود پیدا کنید که قیمت در تایم فریم موردنظر کمی نوسان داشته باشد.
4. برای شناسایی حرکت بزرگ قیمت باید به خارج شدن قیمت در یکی از باندهای پایین یا بالای اندیکاتور توجه کنید، زیرا حرکت بزرگ از آن قسمت آغاز میشود.
5. شرایطی برای خرید مناسب است که قیمت از قسمت باند بالایی خارج شود.
بهطورکلی عملکرد این استراتژی به این شکل است که قیمت موردنظر بعد از سپری کردن زمان و بعد از جمعکردن حجم زیاد و استراحت، در روندی جدید شروع به حرکت میکند.
استراتژی فشردگی با باند بولینگر
آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر را برای دوستان خود ارسال کنید تا همه معامله گران بتوانند در استراتژیهای خود از آن استفاده کنند. در این مقاله به چگونگی تشخیص روند نزولی و صعودی اشاره کردیم. همچنین بهترین تنظیمات برای استفاده از اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) را به همراه اجزای آن بیان کردیم. فراموش نکنید که استفاده از یک اندیکاتور معجزه نمیکند، بلکه معجزه زمانی رخ میدهد که از چند اندیکاتور استفاده کنید. در مقاله بعدی آموزش اندیکاتور CCI را از زبان بایننس فارسی بیاموزید.
اندیکاتور بولینگر بند
استراتژیهای سودآور اندیکاتور بولینگر بند در بازار فارکس
این روزها برای معاملات فارکس، شاخصهای متنوعی در دسترس معاملهگران قرار دارد و به نظر میرسد که هر چند ماه یک بار شاخص جدیدی پا به عرصه میگذارد. اما خیلی وقتها، این شاخصهای جدید، ورژنهای تازهی نسخههای کلاسیک هستند. درس امروز کارگزاری آیتیبی در مورد یکی از قویترین شاخصهای معاملات است که آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشته است. این شاخص، اندیکاتور بولینگر بند نام دارد. در این درس به عناصر اصلی این شاخص میپردازیم و چند استراتژی بولینگر بند را نیز به شما یاد میدهیم.
تحلیل اندیکاتور بولینگر بند در فارکس
بهترین تعریف اندیکاتور بولینگر بند این است که یک شاخص نموداری نوسانات است. این شاخص متشکل است از بندها یا نوارهای فوقانی و تحتانی که نسبت به تغییرات نوسانی واکنش نشان میدهند. این نوارها دور پرایس اکشن را از بالا و پایین گرفتهاند. وقتی نوسانات یک جفت ارز فرضی بالاست، فاصلهی دو نوار زیاد میشود. وقتی نوسانات یک جفت ارز پایین باشد، فاصلهی این دو نوار نیز کم میشود و هر دو شروع به فشردهتر شدن میکنند. این شاخص شامل مووینگ اوریج بیست دورهای ساده است که میتواند برای تنظیم نقاط ورود و خروج استفاده شود.
محاسبهی بولینگر بند
اندیکاتور بولینگر بند از سه جزء اصلی ساخته شده است: نوار بالایی، نوار پایینی و نوار میانی.
نوار میانی همان مووینگ اوریج بیست دورهای ساده است که با جمع بستن قیمتهای بسته شدن بیست دورهی آخر و تقسیم آنها بر بیست، محاسبه میشود.
نوار بالایی با مووینگ اوریج بیست دورهای سادهی پرایس اکشن و انحرافات استاندارد آن محاسبه میشود. نوار پایینی هم به همین شکل محاسبه میشود. پیشفرض استاندارد مورد استفاده برای انحرافات استاندارد 2 است. بنابراین تنظیمات اندیکاتور بولینگر بند معمولاً به صورت (Bollinger (20, 2 بیان میشود.
چگونه از اندیکاتور بولینگر بند استفاده کنیم؟
اگر چه بولینگر بند در درجهی اول یک شاخص نوسانات است اما برای کشف مناطق پشتیبانی و مقاومت هم بسیار کاربردی است. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است که هر یک از آنها میتواند به عنوان پشتیبانی/مقاومت عمل کند. با این حال، نوارهای فوقانی و تحتانی برای این منظور مناسبتر از خطهای میانی هستند.
چند سیگنال وجود دارد که میتواند با استفاده از بولینگر بند تولید شود. این سیگنالها به پرایس اکشنهای مختلف نمودار، پاسخ میدهند. بیایید در ادامهی درس به سراغ این سیگنالها و پتانسیل هر یک از آنها برویم.
فشردگی بولینگر بند
وقتی باندهای بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، این اندیکاتور به ما میگوید که نوسانات جفت ارز فارکس نسبتاً کم است. به این ترتیب، حجم معاملات نیز معمولاً کم است و گفته میشود که جفت ارز به جای اینکه روند را طی کند، در حال همگرا شدن است. به این حالت، فشردگی بولینگر بند میگوییم زیرا باندها یا خطهای بولینگر در حال فشرده شدن به یکدیگر هستند. در بیشتر موارد، ما باید از معاملاتی که در محدودههای فشردگی هستند دوری کنیم زیرا آنها فرصتهای سودآور چندانی را نسبت به معاملات روند در اختیار ما قرار نمیدهند. تصویر زیر یک فشردگی بولینگر بند کلاسیک را نشان میدهد.
یکی از مفاهیم مهم معاملات فارکس این است که قیمتها به طور معمول از دورههایی با نوسانات پایین به دورههایی با نوسانات بالا منتقل میشوند و دوباره برمیگردند.
همان طور که میبینید، بعد از فشردگی، قیمتها به سمت پایین شکسته شدهاند و وارد یک روند نزولی پایدار شدهاند.
برکاوت فشردگی بولینگر بند، وقتی قیمت از یکی از خطها فراتر میرود، فرصت خوبی برای ورود به بازار فراهم میکند. این امر میتواند به نفع پایان فشردگی پشتیبانی کند و احتمال ورود قیمت به روند جدید را افزایش دهد.
وقتی قیمت خط پایینی را لمس کند
این یک سیگنال استاندارد بولینگر بند است که نشانگر این واقعیت است که نوسانات قیمت پایین است. در نتیجه، یک جهش صعودی میتواند اتفاق بیفتد و یک فرصت معاملاتی بلندمدت را ایجاد کند. به این موقعیت به چشم یک سطح پشتیبانی مخفی بر اساس نوسانات شدید نگاه کنید.
با این حال، اگر به جای آن، قیمت شروع به کاهش سریع از خط پایینی کند و فاصلهی بین دو خط به بیشتر شدن ادامه دهد، پس ما باید مراقب ورود به معاملات بلندمدت باشیم. وقتی خطوط در حال گسترده شدن هستند و ما شاهد پایین آمدن شدید قیمت در زیر خط پایینی هستیم، سرنخی است تا بدانیم روند نزولی همچنان پابرجاست.
وقتی قیمت خط بالایی را لمس کند
همان سناریویی که در بالا اشاره شد در جریان است اما در جهت مخالف. ما به باند بالایی به چشم سطح مقاومت مخفی نگاه میکنیم.
با این حال، اگر خطوط در حال گسترش باشند و قیمت شروع به بسته شدن در بالای خط بالایی کند، پس انتظار گسترش صعودی بیشتری را داریم.
برک اوت مووینگ اوریج بولینگر بند
برکاوت مووینگ اوریج بولینگر بند یک سیگنال تأیید است که پس از تعامل قیمت و خطوط بولینگر پیدا میشود. اگر قیمت خط بالایی را رد کند و سپس در جهت نزولی، مووینگ اوریج را بشکند، ما یک سیگنال قوی اما کوتاه دریافت میکنیم. اگر قیمت خط پایینی را رد کند و مووینگ اوریج را بشکند، یک سیگنال قوی طولانیمدت دریافت میکنیم.
به این ترتیب، برکاوت مووینگ اوریج میتواند برای تعیین نقاط خروج استفاده شود.
نمودار بولینگر بند بالا، سیگنالهای مختلفی که در مورد آنها صحبت کردیم را به طور خلاصه نشان میدهد. دایرههای آبی، نشاندهندهی برکاوتهای اصلی مووینگ اوریج هستند. فلش سیاه، نشاندهندهی فشردگی بولینگر بند است. فلش قرمز نمایشگر روند قیمت در حالی که بولینگر بند تحتانی را میشکند است و فلش سبز، روند صعودی بولینگر بند را نشان میدهد.
معامله با استفاده از بولینگر بند
حالا که با ساختار و سیگنالهای بولینگر بند آشنا شدید، میتوانید چند استراتژی متناسب با این اندیکاتور یاد بگیرید و از این طریق، سود زیادی در بازارهای مالی کسب کنید. ما در درسهای آتی این استراتژیها را به شما میآموزیم. مقاله “استراتژی های حد سود و ضرر در فارکس” را نیز بخوانید.
نحوه استفاده از Bollinger Bands
هر بار که شما به مرحله بعدی می روید، ابزارهای بیشتری به جعبه ابزار معامله گر خود اضافه می کنید. شما می پرسید “جعبه ابزار معاملاگر چیست؟” ساده است! بیایید معاملات را با ساختن خانه مقایسه کنیم. شما از یک چکش برای پیچاندن یک پیچ استفاده نمی کنید، درست است؟
همچنین شما نمیتوانید از اره برای کوبیدن میخ ها استفاده کنید، پس برای هر کار یک ابزار مناسب وجود دارد. درست مثل معامله، برخی از ابزارها و شاخص های تجاری به بهترین وجه در محیط و شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.
بنابراین هر چه بیشتر ابزار داشته باشید بهتر می توانید با محیط همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. یا اگر می خواهید بر روی چند محیط یا ابزار خاص تمرکز کنید، این هم خیلی خوب است. خوب است که بولینگر باند یا میانگین متحرک در زمان ترید کردن استفاده کنید.
باندهای بولینگر
Bollinger Bands، یک شاخص نمودار ساخته شده توسط جان بالیزر، برای اندازه گیری نوسانات بازار می باشد.
در واقع، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه آیا بازار نوسانی است؟ هنگامی که بازار آرام است، باند ها به یکدیگر نزدیک شده و زمانی که بازار پر نوسان است، باندها از هم دور می شوند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر، زمانی که قیمت آرام باشد، باند ها به هم نزدیک می شوند.
وقتی قیمت به سمت بالا حرکت می کند، باندها از هم جدا می شوند(پراکنده می شوند). این همه آن چیزی است که وجود دارد. بله، ما می توانیم ادامه دهیم و با رفتن به تاریخ Band Bollinger، نحوه محاسبه، فرمول های ریاضی پشت آن و غیره حوصله تان را سر ببریم، اما صادقانه بگویم، شما نیازی به دانستن هیچکدام از این اطلاعات را ندارید.
ما فکر می کنیم مهم ترین اصل این است که ما به شما برخی از راه هایی را بیاموزیم که می توانید باند های بولینگر را به معاملات خود اعمال کنید.
بازگشت به بولینگر
یکی از چیزهایی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید، این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها بازگردد. این کل ایده پشت Bollinger Bounce است. با نگاه کردن به جدول زیر، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن به چه سمتی برود؟
اگر شما گفتیدبه سمت پایین ، جوابتان درست است! همانطور که می بینید، قیمت به سمت وسط منطقه ی گروه ها بر می گردد.
چیزی که شما فقط دیدید کارکرد Bollinger Bounce بود. به همین دلیل است که این پرش ها رخ می دهد. دلیل این بازگشت ها این است که باند های Bollinger مانند سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند. هر چه مدت زمانی که در آن قرار دارید طولانی تر می شود، این باند ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه می دهند که در این بازگشت ها رشد می کنند و این استراتژی بهترین استفاده را در زمانی که بازار نوسانی است و هیچ روند مشخصی وجود ندارد، دارند. حالا بگذارید نگاهی به یک راه برای استفاده از Bollinger Bands زمانی که بازار دارای روند است بیاندازیم.
فشرده شدن بولینگر
همان طور که از اسمش پیداست، هنگامی که باندها به یکدیگر فشرده می شوند، معمولا این بدان معنی است که بازار آماده نوسان جدیدی است. اگر شمع در شروع این حرکت بالاتر از باند بالا تشکیل شود، پس از آن حرکت معمولا به سمت بالا ادامه خواهد داشت.
اگر شمع در شروع این حرکت پایین تر از باند پایین تشکیل شود، پس از آن حرکت معمولا به سمت پایین ادامه خواهد داشت.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید که باندها به هم فشرده می شوند. قیمت شروع به شکستن باند بالا می کند. بر اساس این اطلاعات، شما فکر می کنید که قیمت کجا خواهد رفت؟ اگر شما گفتید به سمت بالا، دوباره درست جواب دادید!
به این طریق می توان از این شرایط در معاملات استفاده کرد. این استراتژی برای شما طراحی شده است تا هر چه زودتر حرکت های موجود در بازار را بگیرید.
تنظیمات مثل این هر روز رخ نمی دهد، اما شما احتمالا اگر به یک نمودار 15 دقیقه نگاه کنید، آنها را چند بار در هفته می بینید. بسیاری از چیزهای دیگر که می توانید با Bollinger Bands انجام دهید وجود دارد.
اما این دو راهبرد رایجترین کاربردها در رابطه با آن ها هستند. وقت آن است که قبل از حرکت به سمت شاخص بعدی این را در جعبه ابزار معاملاتی خود قرار دهیم.
فشرده شدن بولینگر
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
«باندهای بولینگر» توسط جان بولینگر اختراع شد و برای شناسایی نوسانات قیمت، با استفاده از «انحراف معیار»، حول میانگین متحرک ساده طراحی شده است. با تغییر نوسانات، این باندها منقبض می شوند و گسترش می یابند تا فرصت های تجاری بالقوه ای را ایجاد کنند.
«باندهای بولینگر» هیچ سیگنال خرید/فروشی تولید نمی کنند، با این حال آنها با سایر تکنیک ها و اندیکاتورهای تحلیل، به معامله گران کمک می کنند. جهت و وسعت «باندهای بولینگر» (B%) ایده های معاملاتی خوبی را ارائه می دهد.
یکی از تکنیک های معامله بر اساس «باندهای بولینگر» زمانی است که یک قیمت بالا یا پایین جدید، در خارج از باند معامله می شود و سقف/کف های بعدی در داخل باند، کاهش می یابند. این رخداد ممکن است نشانه معکوس شدن قیمت یا روند باشد.
یکی دیگر از تکنیک های مهم «باندهای بولینگر» مقایسه پهنای باند بولینگر (B%) در سطوح قیمت کلیدی است. این باندها منقبض می شوند و یک سیگنال هشدار اولیه را قبل از تغییر عمده قیمت ارائه می دهند.
معامله گران از چندین «باند بولینگر» در تایم فریم های متعدد، به همراه سایر اندیکاتورهای روند استفاده می کنند. «باندهای بولینگر» به طور پویا تغییر می کنند و بازخورد ثابتی را به حرکت قیمت و جهت روندها ارائه می دهند.
«باندهای بولینگر» نیز، همراه با سایر اندیکاتورها، برای یافتن فرصت های تجاری استفاده می شوند.
«باندهای بولینگر» توسط جان بولینگر اختراع شد و برای شناسایی نوسانات قیمت با استفاده از «انحراف معیار» حول میانگین متحرک ساده طراحی شده است. با تغییر نوسانات، این باندها منقبض می شوند و گسترش می یابند تا فرصت های تجاری بالقوه ای را ایجاد کنند.
«باندهای بولینگر» هیچ سیگنال خرید/فروشی تولید نمی کنند، با این حال آنها با سایر تکنیک ها و اندیکاتورهای تحلیل، به معامله گران کمک می کنند. جهت و وسعت «باندهای بولینگر» (B%) ایده های معاملاتی خوبی را ارائه می دهد.
یکی از تکنیک های معامله بر اساس «باندهای بولینگر» زمانی است که یک قیمت بالا یا پایین جدید، در خارج از باند معامله می شود و سقف/کف های بعدی در داخل باند، کاهش می یابند. این رخداد ممکن است نشانه معکوس شدن قیمت یا روند باشد.
یکی دیگر از تکنیک های مهم «باندهای بولینگر» مقایسه پهنای باند بولینگر (B%) در سطوح قیمت کلیدی است. این باندها منقبض می شوند و یک سیگنال هشدار اولیه را قبل از تغییر عمده قیمت ارائه می دهند.
معامله گران از چندین «باند بولینگر» در تایم فریم های متعدد، به همراه سایر اندیکاتورهای روند استفاده می کنند. «باندهای بولینگر» به طور پویا تغییر می کنند و بازخورد ثابتی را به حرکت قیمت و جهت روندها ارائه می دهند.
«باندهای بولینگر» نیز، همراه با سایر اندیکاتورها، برای یافتن فرصت های تجاری استفاده می شوند.
معامله بر اساس باندهای بولینگر
معامله بر اساس باندهای بولینگر
مثال بالا، وضعیت تجاری «باندهای بولینگر» از نمودار راسل 2000 را نشان می دهد.
در 23 ژانویه 2007، حوالی ساعت 12:45 بعد از ظهر، «باندهای بولینگر» گسترش یافتند و یک سقف قیمت 20 باری جدید ایجاد کردند و خارج از محدوده قیمتی خود، به باندها نفوذ کردند. در سقف های بعدی، قیمت در داخل باند بسته شد تا نشان دهنده یک روند معکوس بالقوه باشد.
در حدود ساعت 1:30 بعد از ظهر، قیمت برای آزمایش باندهای پایین تر معکوس شد. حدود ساعت 2:30 بعد از ظهر، قیمت، نزول 20 باری داشت و خارج از باندها معامله شد.
در معاملات بعدی، قیمت در داخل باندها معامله شد تا روند بازگشتی احتمالی به سمت صعود را نشان دهد.
وضعیت تجاری «باندهای بولینگر» را می توان همراه با سایر سیگنال های ورود به معامله/خروج از معامله اندیکاتور تکنیکال کلیدی، معامله کرد.
فشرده شدن باندهای بولینگر معاملاتی
فشرده شدن باندهای بولینگر معاملاتی
«باندهای بولینگر» با تغییر شکل خود، همراه با تغییر قیمت، بازخورد عالی ارائه می دهند.
آنها یک هشدار اولیه در مورد انقباض و انبساط «نوسان» ارائه می دهند.
هنگامی که قیمت ها در یک محدوده تثبیت معامله می شوند، باندها منقبض می شوند (فشرده می شوند) و یک سیگنال اولیه در مورد تغییر شدید قریب الوقوع قیمت، ارائه می دهند.
گسترش قیمت، باعث می شود باندها به سمت بیرون گسترش پیدا کنند و شکلی نوسانی ایجاد کنند و نشان می دهد که قیمت ها ممکن است تا زمانی که «نوسان» به حالت عادی در باندها بازگردد، خارج از باندها معامله شوند.
مثال بالا نمودار قیمت GOOG را با «باندهای بولینگر» نشان می دهد. در اواسط اکتبر 2005، باندهای بولینگر منقبض شدند تا یک حرکت قریب الوقوع را نشان دهند. پس از گسترش باندها، قیمت ها به سقف های جدید خود رسید. معاملات، در جهت شکست قیمت از انقباض باندها انجام می شوند.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
باند بولینگر چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
باند بولینگر (Bollinger Band) یکی از بهترین اندیکاتورهایی است که مورد استفاده بسیاری از تریدرهای سراسر جهان قرار میگیرد. این اندیکاتور را میتوان برای تشخیص قدرت روند، زمان بندی ورود به معامله و پیدا کردن سقفهای و کفهای بازار مورد استفاده قرار داد.
در این مطلب به شما نحوه استفاده از باند بولینگر را نشان خواهیم داد تا مهارت چارت خوانی خود را افزایش داده و نقاط ورودی با بیشتری احتمال موفقیت را پیدا کنید. با طلاچارت همراه باشید…
همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست، باند بولینگر نوعی از کانالهای قیمتی (باند) است که در بالا و پایین قیمت قرار میگیرد. باندهای خارجی این اندیکاتور بر اساس نوسانات قیمت محاسبه میشوند. این بدان معناست که وقتی نوسانات بازار شدید میشوند و یا روند قدرتمندی شکل میگیرد، باندهای این اندیکاتور از یکدیگر باز میشوند. طبیعتا در زمانهایی که بازار خنثی بوده و در یک محدوده قیمتی کم عرض نوسان میکند، باندها به صورت فشرده دیده میشوند.
به طور پیشفرض میزان انحراف از معیار باندهای این اندیکاتور روی عدد ۲ تنظیم شده که به معنی آن است که از دیدگاه آماری ۹۵% از حرکات قیمت بین این دو باند صورت خواهند گرفت. حرکت قیمت به نزدیکی باندها یا خارج از آن نشان دهنده یک حرکت قدرتمند میباشد.
در مرکز باند بولینگر نیز یک میانگین متحرک ۲۰ قرار دارد که در واقع بهترین تنظیم بر اساس باندهای بیرونی میباشد.
معامله در جهت روند با استفاده از باند بولینگر
ما میتوانیم با استفاده از باند بولینگر قدرت روند را اندازه گیری کنیم و اطلاعات بسیار مفیدی از این طریق بدست بیاوریم. البته چند نکته مهم وجود دارد که باید در زمان آنالیز قدرت روند با استفاده از باند بولینگر به آن توجه کنیم:
- در زمان شکل گیری روندهای قدرتمند، قیمت نزدیک به باندهای خارجی میماند.
- در صورتی که روند ادامه پیدا کند اما قیمت از باندهای خارجی دور شود، نشان دهنده کاهش قدرت روند میباشد.
- زمانی که قیمت چند بار تلاش میکند تا به باندهای خارجی برسد اما نتواند آن را لمس کند، نشان دهنده عدم وجود قدرت در قیمت میباشد.
تحلیل نمودار با استفاده از باند بولینگر
تصویر زیر نشان میدهد که یک معاملهگر فقط با استفاده از باند بولینگر چه اطلاعات مفیدی را بدست خواهد آورد. این موارد را با هم مرور میکنیم.
۱- بازار در یک روند نزولی قدرتمند قرار دارد و قیمت در تمام مدت نزدیک به باند پایینی مانده است. این یک سیگنال بسیار نزولی است.
۲- قیمت نتوانسته است که به باند پایینی برسد و پس از آن با قدرت به سمت بالا برگشته است. اینکه قیمت ناگهان در رسیدن به باندها ناموفق عمل کند میتواند نشانهای مبنی بر کاهش قدرت روند باشد.
۳- در این بخش سه سقف شکل گرفته است که هر سه آنها به طور متوالی پایینتر از یکدیگر تشکل شدهاند. سقف اول توانسته باند بالایی را لمس کند؛ در حالی که دو سقف بعدی از انجام این کار ناتوان بودهاند. این یک سیگنال نزولی است.
۴- یک روند نزولی قدرتمند را میبینید که کندلها نزدیک به باند پایینی ماندهاند. هرچند قیمت سعی کرده تا از آن دور شود اما فروشندگان به طور کامل بازار را در اختیار داشتهاند.
۵- حالا قیمت یک حرکت رنج انجام داده و دیگر به باند پایینی نرسیده است. همچنین یک دوجی سنجاقک نیز شکل گرفته که منجر به پایان حرکت نزولی شده است.
همانطور که مشاهده کردید باند بولینگر به تنهایی میتواند اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با قدرت روند و وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان به شما بدهد.
پیدا کردن سقفها و کفها با استفاده از باند بولینگر
شدیدا توصیه میکنیم که باند بولینگر را با اندیکاتور RSI ترکیب کنید. این یک ترکیب بسیار عالیست. همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت در تشکیل سقفهای بالاتر در نزدیکی باند بالایی میباشد اما در RSI شاهد شکل گیری یک واگرایی نزولی هستیم و در نهایت نیز روند قیمت برگشته است.
در عمل چگونه میتوان از باند بولینگر استفاده کرد؟
علاوه بر موارد بالا روشهای دیگری نیز وجود دارند تا بتوانید به صورت عملی از باند بولینگر در معاملات خود استفاده کنید. در ادامه به تشریح این روشها خواهیم پرداخت.
استفاده از خط وسط و باندها به عنوان حمایت و مقاومت
از خط وسط و باندهای بالا و پایین این اندیکاتور میتوان به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک استفاده کرد. در واقع زمانی که قیمت به باند بالایی میرسد میتوانیم انتظار برگشت قیمت به سمت پایین را داشته باشیم. در حالت معکوس زمانی که قیمت به باند پایینی میرسد میتوان انتظار برگشت قیمت به سمت بالا را داشت. البته بهتر است که از این روش در زمانهایی که بازار دارای روند خنثی است استفاده کنید. چرا که همانطور که در بالا اشاره شد، در فازهای رونددار بازار، قیمت در نزدیکی باندها میماند و برگشت خاصی را شاهد نیستیم.
خط وسط اندیکاتور نیز خاصیت حمایتی یا مقاومتی دارد. به عنوان مثال اگر قیمت از بالا به خط وسط برسد میتواند حمایت شود. بالعکس اگر قیمت از پایین به خط وسط باند برسد، میتواند نقش مقاومتی ایفا کند.
در تصویر زیر موارد ۱ و ۴ حالت حمایتی توسط باند پایین و خط وسط را نشان میدهند. موارد ۲ و ۳ نیز مقاومت قیمت توسط باند بالا را به تصویر میکشند.
البته توصیه میشود که به صورت خام از این روش استفاده نکنید و حتما در زمان رسیدن قیمت به باندها یا خط وسط اندیکاتور، حمایتها و مقاومتهای استاتیک را نیز بررسی کنید. به عنوان مثال نقطه ۱ با یک سطح حمایتی همتراز بوده است. نقطه ۲ نیز با یک مقاومت استاتیک همتراز میباشد. اگر همین محدوده را به سمت راست ادامه دهیم متوجه واکنشهای قیمت به این سطح میشویم. در واقع یک ناحیه COP بوجود آمده و در نقطه ۳ نیز قیمت به همین سطح واکنش نشان داده است.
استفاده از کراس خط میانی
یکی دیگر از روشهای نیز این است که از قطع شدن (Cross) خط میانی به سمت بالا یا پایین استفاده کنیم. در واقع زمانی که قیمت از پایین خط میانی را به سمت بالا قطع میکند میتوان آن را یک سیگنال صعودی در نظر گرفت. همچنین زمانی که قیمت از بالا به سمت پایین خط میانی را قطع کند یک سیگنال نزولی در نظر گرفته میشود.
اما باز هم استفاده از این روش به شکل خام کار درستی نیست. چرا که ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی تولید شوند؛ مخصوصا در زمانهایی که بازار خنثی است و روند خاصی ندارد. بنابراین باید از ابزارهای دیگر به منظور فیلتر کردن سیگنالهای نادرست استفاده کرد.
یکی از این روشها استفاده از میانگینهای متحرک بلند مدت و معتبر جهت تعیین روند کلی بازار است. در تصویر زیر یک میانگین متحرک نمایی (EMA) که روی ۲۰۰ تنظیم شده است را برای انجام این کار در نظر گرفتهایم (خط قرمز). زمانی که قیمت در بالای این میانگین باشد روند بازار را صعودی در نظر میگیریم و فقط از موقعیتهای خرید استفاده میکنیم.
سه موقعیتی که قیمت به وضوح از زیر به بالای خط میانی حرکت کرده است را مشخص کردهایم. موقعیتهای ۱ و ۲ با سود خوبی همراه شدهاند. موقعیت ۳ نیز با یک شرایط خنثی مواجه شده است.
روش دیگر ترکیب سیگنالهای کراس خط میانی باند بولینگر با سیگنالهای اندیکاتوری مانند MACD است. در واقع زمانی که قیمت خط میانی را به سمت بالا قطع کند و هیستوگرام مکدی نیز به بالای خط مرکزی (Center Line) خود برود، یک سیگنال صعودی تلقی خواهد شد. همچنین اگر قیمت به زیر خط میانی مکدی برود و هیستوگرام مکدی نیز به زیر خط مرکزی حرکت کند، یک سیگنال نزولی به ما خواهد داد.
دو نکته مهم در این بین وجود دارد:
۱- بهتر است قیمت با یک کندل پرقدرت خط میانی باند بولینگر را قطع کند.
۲- تا زمان بسته شدن کامل کندل بایستی صبر کرده و از ورودهای عجولانه اجتناب کنید. چرا که تا لحظه آخر بسته شدن کندل نیز هنوز وضعیت خود کندل و هیستوگرام مکدی مشخص نیست.
در تصویر زیر ۶ موقعیت مناسب بر اساس ترکیب کراس باند بولینگر و مکدی را مشاهده میکنید.
دیدگاه شما