دغدغه اکثر اشخاصی که دارای سرمایه هستند، این است که برای حفظ و سودآوری سرمایه خود چه اقداماتی انجام دهند.
اصطلاح گپ در فارکس و بازارهای مالی به چه معناست؟
با توجه به اهمیت سرمایه گذاری در زمینه بورس و ارز های دیجیتال و فارکس، در این مقاله قصد داریم به اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم و پر تکرار ترین سوال های شما که ” اصطلاح گپ در فارکس چیست ” است، پاسخ دهیم. بنابراین از شما می خواهیم تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات بسیار در این زمینه به تمام سوال های شما پاسخ داده باشیم.
- اگر تازه کار هستید، مقاله راهنمای ورود به فارکس را بخوانید.
اصطلاح گپ در فارکس
گپ در فارکس همان شکاف قیمت در بازارهای مالی است. که از اتفاق های جنجال برانگیز است که در بازارهای مالی اتفاق میافتد. حال در این قسمت به طور مفصل پیرامون آن که اصطلاح گپ در بازار فارکس چه کاربردی دارد خواهیم پرداخت. شکاف قیمت های زیادی بر روی نمودار تحلیل فارکس اتفاق می افتد که به قسمت هایی گفته میشود که معمولاً در آن معامله انجام نشده است و روند صعودی در این نمودار بالاتر از قیمت های بالای روز قبل می باشد که باعث می شود که فضای بازی بر روی نمودار ایجاد شود که در طول روز پر نخواهد شد که به این اتفاق اصطلاح گپ اطلاق می شود.
روند نزولی زمانی اتفاق میافتد که بالاترین قیمت بازار در آن روز کمتر از قیمت های پایین در روزهای قبل باشد و یک شکاف ایجاد شود که در روند نزولی نشانه ضعف آن بازار به حساب بیاید و در روند صعودی نیز نشانه استحکام آن نمودار باشد. زمانی که نمودار های روزانه را چک کنید متوجه خواهید شد که این شکاف ها غالباً در نمودار های روزانه صورت می گیرد. شاید شما نیز این اصطلاح به گوشتان خورده که شکاف ها همیشه پر می شوند. این اصطلاح، یکی از رایج ترین اصطلاحاتی است که در کتاب های قیمتی وجود دارد. البته می توان گفت این اصطلاح همواره صدق نمیکند و بعضی اوقات خلاف آن ثابت شده است. اما این موضوع ثابت شده که زمانی که گپ ها بسته می شوند، پیش بینی های زیادی می توان از این موضوع انجام داد.
اصطلاح گپ در فارکس چه کاربردی دارد؟
در پاسخ به این سوال که گپ چیست؟، میتوان به سراغ مقالات مختلف می رفت و در فارکس تحلیل هایی را انجام داد در این قسمت قصد داریم، چند اصطلاح در گپ فارکس را نام ببریم و در این زمینه نیز اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. با توجه به تحلیل ها و شاهد هایی که پیرامون کندل ها انجام دادیم، به اصطلاح فاصله گرد یا پنجره دست پیدا کردیم. در بین یک واحد از تایم فریم که در این قسمت سرعت نوسان پیدا میکند، اصطلاحی به وجود می آید که به آن، پنجره یا فاصله اطلاق می شود.
گپ ها نشان دهنده این موضوع می باشند که زمانی که در روند صعودی نمودار با حالت صعودی روبهرو شدید، می توانید امیدوار باشید که ادامه روند در جهت باز شدن گپ صورت پیدا خواهد کرد. بنابراین با قدرت ادامه دهید و اگر به روند نزولی رسیدید می توانید معامله را به فروش باز کنید و شیوه فعالیت در فارکس خود را به این صورت تغییر دهید. اگر یک پنجره معکوس گشوده شد می توان گفت آن روند به پایان خواهد رسید. برای مثال می توان گفت اگر یک روند نزولی در این حالت نمودار دیده شود، این حال به معنی کم شدن فروش میزان آن میباشد و بازار شتاب پیدا خواهد کرد و قدرت اولیه بسیار کمتر از قدرت های بعدی می باشد. بنابراین روند نزولی رو به پایان می رود و روند صعودی جای خود را به روند نزولی خواهد داد. این مسائل را به طور عکس نیز می توان بیان نمود که در این حالت به هر حال بهتر است که معاملات خرید خود را در زمینه فارکس ببندیم و به معاملات فروش بپردازیم.
انواع اصطلاح گپ در فارکس
در این قسمت قصد داریم به انواع اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم. اصطلاحات گپ هر کدام مفاهیم و تعابیر خاص خود را دارد و برای ان که معانی هر کدام را متوجه شویم نیاز به مطالعه در این زمینه داریم.
گپ شكست
در چارت ها و در نمودار ها با توجه به ان که سطح زیر نمودار معنی خاص خود را دارد، می توان مقاومت قوی را برای سطح زیر نمودار نشان داد. در یک نقطه از نمودار قیمت ها به صورت قوی سطح مقاومت نشان داده شده را می شکانند و حرکات بعدی را ایجاد می کنند و روند صعودی به نمودار می بخشند.
گپ خستگي
گپ خستگی نیز تعبیر و معنی خود را دارند. این اصطلاح نیز زمانی مورد استفاده قرار می گیرد. که در پایان روند و دوره های بزرگ، قیمت ها در جهت روند به وجود امده و بعد به حالت سابق خود بر می گردد.
گپ معمولي
گپ معمولی توانایی رخداد و ایجاد به کرات دارد و بدون ان که شما حرکات قیمت را در ان مشاهده نمایید می توانید شاهد رخداد گپ باشید. این گپ اتفاقی عادی در بازار فارکس می باشد.
ادامه دهنده يا روند
گپ های روند و یا گپ های ادامه دهنده، در میانه روند نمودار رخ می دهند. این گپ ها در یک روند صعودی ایجاد می شوند و نشان دهنده یک باره خریداران به بازار می باشد و فشار بازار در این حرکت ناگهانی را صورت خواهد داد. این گپ ها نیز بسیار کاربردی اند و تعابیر مشخصی دارند.
اصطلاح گپ در فارکس همان شکاف قیمتی
اصطلاح gap در فارکس به معنی شکاف قیمتی می باشد و اگر شما این اصطلاح را در هر سایت و منبع اطلاعاتی جستجو کنید متوجه این موضوع خواهید شد. اصطلاح گپ در بازار سهام را می توانید در سایت ایران بورس نیز جستجو نمایید و تمام اطلاعات مورد نظر را دریافت نمایید. به هر حال اصطلاحات مربوط به بازار فارکس تعریف بازار مالی تعریف بازار مالی مانند اصطلاحات گپ بسیار پر کاربرد است و در صورت فعالیت در بازار فارکس ملزم به یادگیری انان می باشید.
اصطلاح گپ در تحلیل تکنیکال
زمانی که بین دو کندل و یا بین دو بازه زمانی شاهد ایجاد شکاف قیمتی باشیم به اصطلاح می گوییم گپ در فارکس مشاهده نموده ایم. در این فاصله نه عرضه و تقاضا ای رخ می دهد و نه خرید و فروشی انجام می گیرد. به همین دلیل یک شکاف قیمتی در نمودار ایجاد می شود که به تحلیل ان می توان گفت تا چه زمانی حالت دور شدن فارکس از خرید و فروش مشاهده می شود. مناطق مهمی بر روی روند نمودار است که اگر نقطه ورود و خروج ان را بتوانیم تشخیص دهیم، توانسته ایم نقطه حمایتی و مقاومتی نمودار را تشخیص بدهیم و نقاطی که شکاف نموداری داشته ایم را تشخیص داده باشیم. بد نیست این را هم بدانید که در بازار زمانی که اخبار و رویداد های مهمی رخ بداند برگشت های سریع در انتظارمان خواهند بود که در پی ان افزایش سرمایه و اخبار خاصی برای یک شرکت رخ می دهند و شکاف های قیمتی گسترده ای بر روی قیمت ها و سرمایه شرکت ایجاد خواهد شد. گپ تریدینگ و گپ ها در فارکس نیاز به تحلیل بسیار بالا دارد و نمی توان بدون شناخت ان دست به فعالیت در فارکس زد.
اصطلاح گپ در فارکس
شکاف قیمتی که بین دو بازه زمانی ایجاد شود را ما در بازار فارکس به نام گپ می شناسیم و از ان با این اصطلاح یاد می کنیم. در فاصله ای که بر روی نمودار گپ ایجاد شده و شکاف قیمتی داریم کم تر می توانیم شاهد ایجاد معامله بین معامله گران باشیم. حتی خرید و فروش و تقاضا نیز در بازه گپ بسیار کمیاب می شود. دلایل زیادی می تواند باعث ایجاد گپ در بازار فارکس شود. اخبار و اطلاعاتی که به یک باره به عنوان خبر فاش می شود بر روز بازار فارکس اثر گذار است و منجر به ایجاد گپ و شکاف بر روی نمودار خواهد شد. به هر حال با افشا شدن اطلاعات سود دهی و ضرر دهی غیر منتظره و یکباره یک گپ قیمتی مثبت و یا منفی ایجاد خواهد شد.
گپ در بازار های مالی
به دلایل مختلف و متنوع شاهد ایجاد گپ ها در بازار های مالی می باشیم. دلایل تکنیکی و بنیادی ایجاد کننده گپ می باشند و اگر در شرکتی درامدی بیش از انتطار به دست آید، در روز بعد قیمت این شرکت به گپ رو به رشد دچار خواهد شد. این جمله تعابیر خاصی دارد. یک تعبیر مشخص ان این است که قیمت سهم این شرکت رکورد جدیدی خواهد داشت. در فصل بعد توانایی بازگشایی با قیمتی بیشتر را خواهد داشت و به همین دلیل توانایی ایجاد گپ را تعریف بازار مالی داشته است. در نهایت باید بگوییم پیشنهاد ایران بورس به شما مطالعه پست مدیریت ریسک در فارکس می باشد.
سوالات متداول
گپ به معنای شکاف قیمتی در بازار می باشد که بر روی نمودار فارکس قابل مشاهده است.
بله اصطلاح گپ همان شکاف قیمتی می باشد.
به دلایل تکنیکی و مختلف که اخبار سیاسی و اطلاعات سیاسی از جمله آن می باشد.
زیرا گپ از ملزومات بازار فارکس می باشد و بدون شناخت محتوا و معنای گپ نمی توان به بازار فارکس چیره و غالب گشت و دانستن معنای آن مهم می باشد.
در چه بازار مالی سرمایه گذاری کنیم تا ضرر نکنیم؟
در حال حاضر ما در کشور بازارهای مالی مختلفی داریم که هر یک از این بازارها با توجه به عدم ثبات شرایط اقتصادی دست خوش تعریف بازار مالی تغییراتی میشوند که همین آشفتگی باعث شده خیلی از افراد اصلا ندانند در کدام یک از بازارهای مالی باید سرمایهگذاری کنند.
به گزارش خبرگزاری موج، با توجه به شرایط اقتصادی نابسامانی که در حال حاضرهمهی ما درگیر آن هستیم ناخودآگاه باعث شده تا در یکی دو سال اخیر به سرمایهگذاری در بازارهای مالی به طور جدی فکر کنیم و اطلاعات خود را در این حوزهها بیشتر از قبل بکنیم. اما بزرگترین چالشی که با آن مواجه هستیم این است که نمیدانیم در شرایط کنونی کدام حوزه از بازارهای مالی مانند بورس، مسکن، ارز، ارز دیجیتال، طلا و سپرده بانکی برای سرمایه گذاری مناسب هستند.
در ابتدای راه به شما پیشنهاد میکنم اگر تاکنون در این حوزه دانشی کسب نکردید حتما در دورههای مالی و سرمایهگذاری شرکت کنید تا دید تحلیلی و تخصصیتان در این حوزه افزایش پیدا کند و بعد از آن وارد بازارهای مالی شوید.
سرمایهگذاری به چه معنای است؟
قبل از اینکه وارد بازار گسترده سرمایهگذاری بشویم و در آن شروع به سرمایهگذاری بکنیم، لازم است ابتدا با مفهوم “ سرمایهگذاری ” آشنا بشویم. سرمایهگذاری به معنی اختصاص دادن پول برای چیزی با انتظار سود و منافع از آن در آینده است.این سادهترین تعریف تعریف بازار مالی برای سرمایهگذاری است. پس در واقع ما قرار است در بازارهای مختلف مالی که در ادامه با آنها بیشتر آشنا میشویم پولی را اختصاص بدهیم که سود و منافعی از آن را در دراز مدت به دست می آوریم.
دغدغه اکثر اشخاصی که دارای سرمایه هستند، این است که برای حفظ و سودآوری سرمایه خود چه اقداماتی انجام دهند.
در حال حاضر ما در کشور بازارهای مالی مختلفی داریم که هر یک از این بازارها با توجه به عدم ثبات شرایط اقتصادی دست خوش تغییراتی میشوند که همین آشفتگی باعث شده خیلی از افراد اصلا ندانند در کدام یک از بازارهای مالی باید سرمایهگذاری کنند. در اینجا نیاز است از افرادی که در این زمینه تجربههای موفقی داشتند راهنمایی بگیرد. علی ربیعی در زمینههای سرمایهگذاری به شما کمک میکند تا اقدامات اثربخشی برداشته و سرمایهگذاری درست و مناسبی داشته باشید.
به بیان دیگر در شرایط فعلی که بیشتر بازارها دچار تغییرات فراوانی هستند و کارشناسان نظریههای متفاوت ارائه میدهند، به چه بازاری از جمله بورس، مسکن، ارز، ارز دیجیتال، طلا و سپرده بانکی میتوان اعتماد کرد؟
گام اول این است که با انواع بازارهای مالی و سرمایهگذاری آشنا بشویم، بازار مالی، مکانیزم یا بازاری است که افراد، شرکتها، مؤسسات و … میتوانند اوراق بهادار، کالا و سایر داراییهای قابل معامله را با قیمتی که توسط اصول اقتصادی عرضه و تقاضا تعیین میشود، با یکدیگر مبادله کنند.
انواع بازارهای مالی داخلی کشور به دستههای زیر تقسیم بندی میشوند:
- بازار کالا و خدمات
- بازار پول و ارز
- بازار سرمایه
- بازار بورس اوراق بهادار
- بازار بورس آتی سکه
بازارهای مالی قطب اصلی اقتصاد همه جوامع محسوب میشوند، که برای سرمایهگذاری در هر بازار مالی باید در آن حوزه آگاهیهای لازم را به دست بیاورید و با دانش و مشاوره گرفتن از افراد خبره اقدام تازهای بکنید. آکادمی علی ربیعی با تیم مختصص و پرتلاششان سعی کردند در این زمینه آموزشهایی را بصورت آنلاین برگزار کنند تا در راستای ارتقاء دانش و آگاهی شما قدمی برداشته باشند.
برای سرمایهگذاری درست و مناسب توجه به چند فاکتور زیر مهم و حائز اهمیت است:
- میزان بازدهی که برای آن بازار میتوان متصور بود را حتما بررسی و در نظر بگیرید.
- سرعت نقد شوندگی آن سرمایهگذاری به چه صورت است.
- نحوهی نگهداری سرمایه بررسی شود.
به طور مثال نگهداری طلا و ارز به صورت فیزیکی متحمل ریسکهایی است که باید حتما رعایت شود. یا سرمایهگذاری در بانکها با توجه به شرایط تورم نامشخصی که بعد از کرونا در کشورمان به وجود آمده است گزینه مناسبی نمیتواند باشد. همین طور در سایر موارد مانند بازار بورس که علیرغم اینکه در یک سال گذشته بیشتر مردم سرمایههای خود را وارد این بازار کردند رشد خوبی را تجربه نکرده و مدتی است که در حالت رکود و نزول قرار دارد.
در نتیجه شاید در این نقطه ورود به بازار سرمایه گزینه مناسب و خوبی وجود نداشته باشد ولی شما با آگاهی و بررسی موشکافانه هریک از این بازارها میتوانید گزینه متناسب با خود را پیدا کنید.
در رابطه با بازارپرتلاطم مسکن نیز اینطور به نظر میرسد که پولهای بزرگ قاعدتاً وارد کسب وکارهای بزرگتر میشوند. طبیعی است که مسکن در طی سالیان سال به دلیل اینکه کسی از خارج از کشور نمیتواند مسکن را وارد کند و در شهرهای بزرگ به دلیل تمرکز فعالیتهای اقتصادی، اهمیت و قیمت مسکن بالا رفته است، در نتیجه گزینه ویژهای برای سرمایهگذاری محسوب میشود. بدیهی است که خرید مسکن در شهرهای بزرگ و در نقاط استراتژیک این شهرها میتواند آورده خوبی برای شما داشته باشد.
ارزهای دیجیتال از سال ۲۰۱۷ رشد بسیار خوبی را پشت سر گذاشتند ولی مدتی بعد از آن روند خوبی نداشته و رشد نزولی داشته است. اما در سالهای اخیر شاهد این بودیم که بیتکوین بازار خوبی پیدا کرده وعملاً بقیه رمزارزها با آن در حال حرکت و رشد هستند. باتوجه به اتفاقاتی که بعد از هاوینگ بیتکوین افتاد و پیشبینیهایی که بر اساس مدل S2F برای بیتکوین تا پایان سال ۲۰۲۱ انجام شد، این حوزه آینده درخشانتری نسبت به سایر رمز ارزها دارد. شاید رشدی که در رمزارزها شاهد آن هستیم را در بازارهای دیگر تجربه نکنیم.
سخن آخر:
تا اینجا سعی کردیم در خصوص بازارهای مالی و تغییراتی که در آنها اتفاق افتاده است تا حدودی به شما آگاهی و دانشی را منتقل کنیم. توصیه ما به شما این است که اگر قصد جدی برای ورود به بازارهای مالی را دارید حتما با مشاورین و متخصصان این حوزه مشورت کنید و اگر لازم است دورههای سرمایهگذاری، بورس و . را حتما بگذرانید تا اطلاعات کافی در این زمینهها داشته باشید. متاسفانه خیلی از هموطنان ما به دلیل عدم دانش و مهارت کافی در بازار بورس متحمل ضررهایی شدند، بنابراین در هر حوزهای مهارت کسب کنیم و بعد اقدام کنیم.
بازار سهام چیست؟ آشنایی با بازار استاک Stock Market
بازار سهام به بازارهای عمومی اطلاق می شود که برای انتشار، خرید و فروش سهامی که در بورس یا خارج از بورس معامله می شود راه اندازی شده است. سهام که با عنوان استاک نیز شناخته می شود، نشان دهنده مالکیت کسری از یک شرکت و مکانی است که سرمایه گذاران می توانند مالکیت چنین دارایی هایی را خریداری کرده و یا بفروشند. یک بازار سهام با عملکرد کارآمد برای توسعه اقتصادی، بسیار حیاتی تلقی می شود، زیرا برای شرکت ها توانایی دسترسی سریع به سرمایه به واسطه سرمایه گذاران را فراهم می کند. با زندتریدرز همراه شوید؛ ما هر آنچه لازم است در مورد بازار استاک بدانید در این مقاله آورده ایم.
اهداف بازار سهام یا استاک
بازار سهام دو هدف بسیار مهم را دنبال می کند؛ اولین هدف بازار سهام این است که سرمایه ای را در اختیار شرکت ها قرار دهد که بتوانند از آن برای تأمین مالی و توسعه کسب و کار خود استفاده کنند. هدف ثانویه ی بازار استاک این است که به سرمایه گذاران و کسانی که سهام می خرند این فرصت را بدهد تا در سود شرکت های سهامی عام شریک شوند. به این ترتیب سرمایه گذاران می توانند از خرید سهام به یکی از این دو روش سود ببرند.
تاریخچه معاملات بازار سهام
اگر چه تاریخ معاملات در بازار سهام به اواسط صده 1500 در آنتورپ Antwerp باز میگردد، اما تجارت مدرن سهام معمولاً با تجارت سهام در شرکت هند شرقی در لندن شروع میشود.
در طول صده 1600، دولتهای بریتانیا، فرانسه و هلند منشورهایی را به تعدادی از شرکتها ارائه کردند که شامل هند شرقی نیز میشد. تمام کالاهایی که از شرق بازگردانده می شد از طریق دریا حمل می شد که اغلب با خطر مواجه بود، خطرهایی نظیر طوفان های شدید و دزدان دریایی. برای کاهش این خطرات، مالکان کشتی مرتباً به دنبال سرمایهگذارانی میگشتند تا وثیقه مالی برای یک سفر ارائه کنند؛ در مقابل، سرمایهگذاران بخشی از بازده پولی را در صورت بازگشت موفقیتآمیز کشتی، دریافت میکردند. این موارد اولین نمونههای سرمایه گذاری در بازار استاک بود.
شرکت هند شرقی
تشکیل شرکت هند شرقی در لندن در نهایت منجر به مدل سرمایهگذاری جدیدی شد. در این نوع سرمایه گذاری، شرکتهای واردکننده، سهامی را عرضه میکردند که اساساً نشاندهنده سود مالکیت جزئی در شرکت بود. در نهایت به سرمایهگذاران درآمد حاصل از تمام سفرهایی که شرکت تأمین مالی میکرد، ارائه می شد.
بازار سهام نیویورک (NYSE)
بازار سهام در نیویورک در سال 1792 تأسیس شد، به سرعت رشد کرد و به بازار استاک غالب در ایالات متحده تبدیل شد و در نهایت در جهان یک موقعیت استراتژیک فیزیکی را به خود اختصاص داد.
تجارت مدرن در بازار سهام ، چهره در حال تغییر مبادلات جهانی
بازار سهام نیویورک بیش از تعریف بازار مالی دو قرن شاهد رقابت های ناچیز بود و عمدتاً توسط اقتصاد همیشه در حال رشد آمریکا پشتیبانی می شد. بعد از آن سایر کشورهای بزرگ، مانند فرانسه و آلمان، در نهایت سهام خود را توسعه دادند. اواخر قرن بیستم تجارت در بازار استاک گسترش یافت و به محل مورد علاقه شرکتهای فناوری در حال رشد تبدیل شد.
تعریف بازار سهام چیست؟
بازار سهام یا بازار استاک Stock Market که از آن با نام بازار بورس نیز یاد می شود، یک بازار جهانی است که در آن انواع سهام مربوط به شرکت ها و اوراق بهادار و کالاهای مختلف دیگر خرید و فروش می شود. واژه ی بورس از نام فردی هلندی به نام ون در بورس (Van der Burse) گرفته شده است که سرمایه گذاران، خریداران و فروشندگان در منزل او جمع می شدند و معامله می کردند.
معاملات در بازار استاک می تواند با حضور معامله گران در یک مکان فیزیکی انجام شود و به صورت حضوری دست به خرید و فروش بزنند؛ یا اینکه معاملات کاملا به صورت غیر حضوری و الکترونیکی انجام شود.
به طور کلی با توجه به هر منطقه و موقعیت جغرافیایی، بازار سهام با نام های بازار بورس و بازار سرمایه نیز شناخته می شود.
نحوه انجام معاملات در بازار سهام چیست؟
به طور کلی بازار سهام ، بازاری است که تمامی کشورهای دنیا به آسانی به آن دسترسی دارند و به خرید و فروش سهام ، کالا و اوراق بهادار می پردازند؛ مکانی که سرمایه گذاران با پذیرش ریسک موجود در بازار پول و سرمایه خود را بابت خرید سهام هزینه می کنند.
شرکت های مختلفی در بازار سهام مشغول به فعالیت هستند از جمله شرکت های پتروشیمی، انفورماتیک، خودروسازی و … که روزانه میلیون ها سهامدار در بازار بورس مشغول خرید و فروش و داد و ستد هستند.
اوراق بهاداری که در بازار سهام خرید و فروش می شود، یا به صورت عام می باشد و یا سهام شرکت های خصوصی است.
چرا شرکت ها در بازار سهام ، سهام خود را می فروشند؟
در حقیقت شرکت ها و موسساتی که در بازار سهام ، بخشی از سهام شرکت خود را در معرض فروش قرار می دهند، تا بتوانند سرمایه لازم برای رشد کسب و کار خود را به دست آورند. در واقع هر سهم به عنوان بخشی از مالکیت آن شرکت محسوب می شود و این برای سرمایه گذاران جذاب است که بتوانند مالک بخشی از سرمایه آن شرکت بشوند.
زمانی که عملکرد آن شرکت خوب باشد، سرمایه گذاران نیز در سود به دست آمده از آن سهیم هستند و پاداش دریافت می کنند. اما از منظری دیگر، زمانی که آن شرکت عملکرد خوبی نداشته باشد، ارزش سهام خریداری شده نیز کاهش می یابد.
بازار سهام و نقش آن در اقتصاد یک کشور
در کل افزایش قیمت سهام ، رونق بازار سهام و استاک در هر کشور، نشان دهنده ی رشد بازار و رونق اقتصادی هر کشور است و بر عکس زمانی که روند قیمت ها در بازار سهام نزولی باشد، نشان دهنده ضعف بنیاد اقتصادی یک کشور می باشد.
کلام پایانی
روشهای بیشماری برای انتخاب سهام یا استاک در بازار سهام وجود دارد که تحلیلگران و سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند، و تقریباً همه ی آن ها یکی از دو راهبرد اصلی خرید سهام را انتخاب می کنند که عبارتست از سرمایهگذاری ارزشی یا سرمایهگذاری رشد.
سرمایه گذاران ارزشی معمولاً در شرکت های با سابقه ای سرمایه گذاری می کنند که سودآوری ثابتی را در یک دوره زمانی طولانی مدت نشان داده اند و می توانند سود سهام منظمی را ارائه دهند. سرمایهگذاری ارزشی بیشتر بر تعریف بازار مالی اجتناب از ریسک متمرکز است.
سرمایهگذاران رشد به دنبال شرکتهایی با پتانسیل رشد فوقالعاده بالا هستند، به این امید که حداکثر افزایش قیمت سهام را محقق کنند. آن ها معمولا کمتر نگران سود سهام هستند و تمایل بیشتری به ریسک سرمایه گذاری در شرکت های نسبتاً نوپا دارند. سهام فناوری به دلیل پتانسیل رشد بالایی که دارند، اغلب مورد علاقه سرمایه گذاران در حال رشد می باشد.
محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول: نقش میانجی قیمتگذاری محصول در چرخههای تجاری
رقابت در بازار محصول معیاری مناسب برای ارزیابی درجه موفقیت شرکتها در بازار به حساب می آید و شرکتها برای پیروزی در این رقابت، نیاز به منابع مالی دارند. شرکتها با دسترسی محدود به منابع مالی داخلی و خارجی برای استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری و افزایش رقابتپذیری، ممکن است قیمت محصول را افزایش داده که منجر به کاهش توان رقابتی واحد تجاری می شود و این مسئله میتواند در دوران رکود اقتصادی تشدید گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی قیمتگذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول در طی چرخههای تجاری میباشد. بدین منظور 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387-1395 به عنوان نمونه پژوهش میباشند. نتایج نشان میدهد که شرکتهای دارای محدودیت مالی، قیمت بالاتری برای محصول خود در نظر می گیرند و این مسئله موجب کاهش قدرت رقابت پذیری شرکت در بازار می شود. بعلاوه، نتایج بیانگر این است که اثر میانجی قیمتگذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول در چرخههای تجاری متفاوت نمیباشد.
کلیدواژهها
- رقابت در بازار محصول تعریف بازار مالی
- قیمتگذاری محصول
- محدودیت مالی
- چرخههای تجاری
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Financial Constraints and Product Market Competition: The Mediating Role of Product Pricing across Business Cycles.
نویسندگان [English]
- Omid Faraji 1
- Mohammad Reza Fathi 2
- Fatemeh Nabardi 3
1 َAssistant Professor of Accounting, Faculty of management and accounting, Farabi Campus, University of tehran, qom , Iran
2 Assistant Professor, College of Farabi, University of Tehran, Qom, Iran
3 M.A Student of Accounting, Institute of Higher Education Non-profit of Tolo Mehr, Qom, Iran
چکیده [English]
The product market competition is appropriate criteria for assessing company`s success in market and companies need financial resources to win this competition. The companies with limited access to internal and external financial resources for using investment opportunities and increasing competitiveness may set high prices for their products that leads to diminishing power of their competition and this effect may intensify in economic recession. The aim of this research is to investigate the mediating role of product pricing on the association between financial constraints and product market competition across business cycles. the research sample is 150 companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE) at 2008 to 2017. The research`s findings show that companies with financial constraints set higher prices for their products that leads to diminishing power of their competition. Also, the results indicate that the mediating effect of product pricing on the association between financial constraints and product market competition across business cycles is not different.
کلیدواژهها [English]
- Product Market Competition
- Product Price
- financial constraints
- Business Cycle
اصل مقاله
رقابت در بازار محصول معیاری مهم برای ارزیابی درجۀ موفقیت کشورها، صنایع و بنگاهها در عرصههای تعریف بازار مالی رقابتی، سیاسی، اقتصادی و تجاری است [21]. رقابتپذیربودن بهمعنای امکان دستیابی به موقعیت مناسب و باثبات در بازارهای رقابتی و جهانی در مقایسه با رقباست [12]. بهعبارتی دیگر، رقابت فرایندی است که هر سازمانی میکوشد تا از طریق آن، بهتر از دیگری عمل کند و از دیگر سازمانها سبقت گیرد [10]؛ بنابراین، شرکتها برای جذب منابع کمیاب با هم رقابت میکنند و برای پیروزی در این رقابت سعی بر عملکرد خوب دارند؛ زیرا سرمایهگذاران شرکتهایی را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند که جایگاه رقابتی آنها در صنعت بالا باشد و از لحاظ رقابتی بهتر عمل کنند؛ بنابراین، بازار رقابتی به پیشرفت و رشد واحدهای تجاری و پویایی اقتصاد کلان منجر میشود [13]. شلیفر و ویشنی [34] معتقدند رقابت در بازار محصول، به احتمال بسیار زیاد قویترین نیرویی است که اقتصاد را در جهان بهسمت کارایی هدایت میکند. با وجود این، لازم و ضروری است برای درک بیشتر رقابت در بازار محصول، عوامل مؤثر بر آن شناسایی و بررسی شود.
یکی از عوامل شایان توجه و تأثیرگذار بر توان رقابتی شرکت، محدودیت مالی بنگاههای اقتصادی است. محدودیت مالی، یکی از موضوعهای مهم و پیش روی تمام شرکتهاست. ایجاد و توسعۀ روزافزون بنگاههای اقتصادی، نیازمند تأمین منابع مالی قابلملاحظه است که بیشتر از عهدۀ مؤسسان خارج است [1]. بهعبارت دیگر، تأمین منابع مالی توسط شرکتها نامحدود نیست و شرکتها از این بابت دارای محدودیتهای تأمین منابع مالی هستند. محدودیت مالی، دسترسی به وجوه مورد نیاز برای بهرهگیری از فرصتهای سرمایهگذاری را محدود میکند و شرکتهایی را واجد محدودیت مالی مینامند که دارای دسترسی کم و پرهزینه به منابع تأمین مالی خارجی هستند؛ بنابراین، با استفاده از این تعریف، تمام شرکتها را میتوان شرکتهای با محدودیت مالی تلقی کرد؛ اما سطوح محدودیت مالی متفاوت است. در حالت کلی، شرکتهای بدون محدودیت مالی و یا با محدودیت مالی کمتر، آنهایی هستند که بهطور نسبی از داراییهای با قابلیت نقدشوندگی بالا برخوردارند و خالص دارایی آنها بالاست. منظور از محدودیت مالی، محدودیتهایی است که از تأمین همۀ وجوه مورد نیاز سرمایهگذاری مطلوب شرکتها ممانعت بهعمل میآورند [3]؛ از اینرو، پرداختن به نقش انکارناپذیر محدودیت مالی بهعنوان یک سازوکار اساسی بر توان رقابتی شرکت موجب گیرایی و جذابیت پژوهش حاضر میشود.
با توجه به اهمیت محدودیت مالی واحد تجاری، پژوهشگران بسیاری نظیر کامپلو [26] ، والتا [35] و . به تأثیر وضعیت مالی شرکت و محدودیت مالی بر رقابت در بازار محصول پرداختهاند. در واقع، محدودیت مالی به دو صورت (مستقیم و غیرمستقیم) بر رقابت در بازار محصول اثر میگذارد. تأثیر مستقیم بدین صورت است که در بازارهای ناقص برخلاف بازارهای کامل، هزینۀ تأمین مالی خارجی بهدلیل عدمتقارن اطلاعاتی و هزینۀ نمایندگی بسیار بالاست [30 ،23]. در حقیقت، شرکتهایی که دارای مشکل اطلاعاتی و نمایندگی شدیدی هستند، دسترسی محدودی به تأمین مالی خارجی دارند و فرصتهای سرمایهگذاری سودآور را بهآسانی رد یا از آنها صرفنظر میکنند. این مسئله در بلندمدت به توانایی سودآوری، رشد و در نتیجه وضعیت مالی شرکتها لطمه میزند و چهبسا موجب عقبماندن شرکت از عرصۀ رقابت و حذف از بازار میشود [1]. از طرف دیگر، واضح است تأمین مالی خارجی، توانایی شرکت را در مبارزۀ رقابتی محدود میسازد و متعاقباً شرکتهای بدون محدودیت مالی را به پذیرش راهکارهای فریبنده در بازار ترغیب میکند [25،28].
تأثیر غیرمستقیم محدودیت مالی از طریق قیمتگذاری محصول (بهطور میانجی) بر رقابت در بازار مؤثر است. مادامی که بنگاههای اقتصادی در تأمین مالی سرمایهگذاریهای خود محدودیت دارند، مدیر برای جبران شکاف بین منابع بیرونی و مصارف شرکت، سعی در افزایش قیمت محصول دارد. به بیانی دیگر، شرکت در انتخاب روش قیمتگذاری محصول تجدید نظر میکند و با افزایش قیمت محصول، جریان وجوه نقد شرکت افزایش مییابد تا توانایی شرکت را برای پرداختن تعهدها و همچنین نیاز مالی شرکت برآورده سازند [11]. در نتیجه، بنگاههای اقتصادی با افزایش قیمت محصولها مزیت و توان رقابتی خود را از دست میدهند. مادامی که واحد تجاری به لحاظ مالی محدودیت دارد، انتظار بر آن است قیمت محصول خود را در زمان رکودهای اقتصادی افزایش دهد، که این به سهم خود، مانع مزیت و عملکرد رقابتی خود در بازار محصول میشود و تأثیری منفی بر رقابتپذیری شرکت در بازار دارد [30]؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است آیا محدودیت مالی از طریق قیمتگذاری محصول بر رقابت در بازار محصول تأثیر میگذارد.
ازجمله دستاوردها و نوآوریهای این پژوهش جبران خلأ نظری در حوزۀ عوامل مؤثر بر رقابت در بازار محصول در محیط ایران و بررسی نقش میانجی قیمتگذاری محصول برای ارائۀ تبیینهای نظری متفاوت است. همچنین، بررسی این روابط در چرخههای تجاری ازجمله دیگر نوآوریها و دستاوردهای دیگر این پژوهش است. در بخشهای بعدی، مبانی نظری و توسعۀ فرضیههای پژوهش، روش پژوهش و معرفی و متغیرهای پژوهش و یافتههای آماری و نتیجهگیری ارائه میشود.
پیشینه و مبانی نظری فرضیههای پژوهش
شرکتها عموماً در دسترسی به منابع مالی در بازار سرمایه در رقابت با یکدیگرند. شرکتی که در دسترسی به منابع مالی در بازار سرمایه با مشکل بیشتری روبهروست، بخش بیشتری از منابع مالی مورد نیاز خود را از منابع داخل شرکت تأمین میکند و چنین شرکتی اصطلاحاً شرکت دچار محدودیت مالی نامیده میشود. به بیان دیگر، شرکتهای با محدودیت مالی، وابستگی قابلملاحظهای نسبت به جریان نقد ایجادشده در داخل دارند و فرصت تصمیمگیری در رابطه با انجام سرمایهگذاری را ندارند [20]. شرکتها برای سرمایهگذاری به منابع مالی احتیاج دارند؛ اما منابع تأمین سرمایه و استفاده از آنها باید بهخوبی تعیین شود تا شرکت بتواند سودآور باشد و با مشکل نقدینگی روبهرو نشود؛ بنابراین، تأمین منابع مالی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، بخش عمدهای از نگرانیهای مدیران شرکتها را تشکیل میدهد. پژوهش خواجوی و صالحینیا [9] بیانگر آن است که بین محدودیتهای تأمین مالی و رشد داراییها و رشد فروش بهعنوان شاخصهای محاسبۀ رشد شرکت رابطۀ منفی معناداری وجود دارد. به بیان دیگر، شرکتهایی که از یکسو دارای مانده وجه نقد، سود تقسیمی و شاخص کیوتوبین کمتر و از سوی دیگر، دارای نسبت اهرمی بزرگتریاند، رشد کمتری دارند. همچنین، بین اندازۀ شرکت و رشد شرکت رابطۀ مستقیم و بین نسبت سود تقسیمی به کل داراییها و رشد شرکت رابطۀ معکوسی وجود دارد. گوتام و ویدیا [29] اثر محدودیتهای تأمین مالی بر رشد 2282 شرکت هندی در دورۀ 1994 تا 2009 را بررسی کردند. در این پژوهش برای اندازهگیری رشد شرکت از رشد داراییها استفاده شده است و آنها دریافتند رشد شرکتها پایدار است و اندازه و محدودیتهای مالی، اثر منفی بر رشد شرکتها دارند. ازجمله ابزارهایی که مدیران در حین محدودیت مالی استفاده میکنند، افزایش قیمت محصولات است تا بدینوسیله، جریان وجوه نقد شرکت را افزایش دهند و توانایی شرکت برای پرداختن تعهدها و همچنین، نیاز شرکت برای تأمین مالی را برآورده سازند[11]. بدینترتیب، فرضیۀ اول پژوهش بهصورت زیر تدوین میشود:
فرضیۀ اول: در شرکتهای با محدودیت مالی بیشتر، قیمت محصول بیشتر از شرکتهای با محدودیت مالی کمتر است.
گرچه، با صراحت میتوان اذعان داشت رقابتپذیری فرآیندی است که هر نهادی میکوشد تا ازطریق آن بهتر از دیگری عمل کند و از دیگر نهادها پیشی گیرد؛ ولی واحدهای تجاری با کمبود منابع مالی، فنی و تخصصی لازم توانایی رقابت در بازار محصول را ندارند [30]. شرکتهای دارای محدودیت مالی، در تأمین منابع مالی برای سرمایهگذاری در پروژههای سرمایهای سودآور برای کاهش بهای تمامشدۀ محصول یا ارائۀ محصول متمایز به بازار دچار مشکلاند؛ در نتیجه، این شرکتها مزیت رقابتی خود را در بازار از دست میدهند، نسبت به رقبای خود که محدودیت مالی کمتری دارند. عربصالحی و اشرفی [13] در پژوهشی رابطه بین محدودیت مالی و حساسیت سرمایهگذاری جریان نقدی را مطالعه کردند. برای طبقهبندی شرکتها در دو گروه دچار محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی، میزان ذخایر نقدی شرکتها را انتخاب کردند. یافتههای پژوهش نشاندهندۀ نقش مثبت ذخایر نقدی در کاهش حساسیت سرمایهگذاری جریان نقدی شرکتهاست. فرسارد [28] در پژوهشی باعنوان توانایی مالی و رفتار بازار محصول نشان داد ذخایر نقدی بالای واحد تجاری، موجب سهم بیشتری از بازار محصول نسبت به رقبا در صنعت میشود. همچنین، اثر رقابتی وجه نقد از اثر استقراض بر بازده بازار محصول متمایز است. این تأثیر زمانی تشدید میشود که رقبا دارای محدودیت مالی هستند. از اینرو، شرکتهایی که دسترسی کمتری به منابع داخلی و خارجی برای استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری دارند، در تلاش هستند برای جبران کمبود منابع مالی، ابزارهای مختلفی از قبیل افزایش قیمت محصول را بهکار گیرند. از طرفی، آنان با افزایش قیمت محصول، ممکن است توان رقابتی واحد تجاری را کاهش دهند؛ چون با افزایش قیمت محصول و از طرفی محدودیت شرکت در متمایزکردن محصول نسبت به سایر رقبا، فروش محصولات شرکت کاهش مییابد و مشتریان به خرید محصولات رقبا مبادرت میکنند؛ درنتیجه، شرکتهای دارای محدودیت مالی برای جبران منابع مالی، قیمت محصول را افزایش میدهند تا موجب کاهش میزان رقابتپذیری شرکت در بازار شوند. بدینترتیب، میتوان گفت یکی از راههای تأثیر محدودیتهای مالی بر رقابتپذیری شرکت، تغییرات قیمت محصول ازسوی شرکتهاست و فرضیۀ دوم پژوهش بهصورت زیر است:
فرضیۀ دوم: قیمتگذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول تأثیر میانجی دارد.
در حال حاضر اکثر بنگاههای اقتصادی در محیطی بسیار متغیر و رقابتی فعالیت میکنند. پژوهشهای چالیوتی و سرفس [27] نشان داد افزایش ریسک در بازار موجب کاهش انگیزه برای رقابت در بازار محصول میشود. واکنش سریع و درست در مقابل شرایط بسیار متغیر بازار، نقش بسزایی در موقعیت بنگاه دارد. این تعریف بازار مالی تغییر شرایط اقتصادی و تنگشدن عرصۀ رقابت، باعث میشود تا شرکتهای ناموفق سریع از عرصۀ رقابت خارج شوند. یکی از مهمترین عواملی که در میزان رقابت شرکت در بازار مؤثر است محیط اقتصادی شرکت است. پژوهش وانگ، لی و چن [36] بیانگر آن است در زمان رونق اقتصادی که انتظار مدیریت از سود کمتر از متوسط صنعت باشد و یا زمانی که شرکت تحتتأثیر فشار رقابتی قرار گیرد، واحدهای تجاری به مدیریت سود رو به بالا میپردازد. در شرایط رکود اقتصادی انتظار میرود میزان رشد فروش و میزان سرمایهگذاریها در شرکت کاهش پیدا کند و بدینترتیب، شرکتهای با محدودیت مالی بهدنبال افزایش قیمت محصول خود برای تأمین وجه نقد مورد نیاز شرکت هستند و درنتیجه این شرکتها از مزیت رقابتی کمتری برخوردارند. شرکتهای دارای محدودیت مالی در هنگام رکود اقتصادی، به منابع مالی خارجی دسترسی محدودتری دارند و درنتیجه سعی میکنند ازطریق منابع داخلی خود نیازها را برآورده کنند. بهطور خلاصه، مادامی که واحد تجاری به لحاظ مالی محدودیت دارد، انتظار بر آن است قیمت محصول خود را در زمان رکودهای اقتصادی افزایش دهد که درنتیجه، باعث کاهش شدت رقابتپذیری شرکت در بازار محصول میشود [30]. بدینترتیب، فرضیۀ سوم پژوهش بهصورت زیر تدوین میشود:
فرضیۀ سوم: در طی رکود اقتصادی، نقش میانجی قیمتگذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول تشدید میشود.
جامعۀ آماری و نمونۀ پژوهش
جامعۀ آماری این پژوهش، تمامی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1387 تا 1395 است. در این پژوهش، نمونه از طریق روش حذف نظاممند (سیستماتیک) از جامعۀ آماری، انتخاب خواهد شد. بهاینترتیب که نمونه متشکل از کلیۀ شرکتهای موجود در جامعۀ آماری است و دارای معیارهای زیرند:
1) دادههای صورت مالی حسابرسیشدۀ آنها از سال 1387 بهطور کامل و پیوسته در دسترس باشد.
2) جزو شرکتهای بیمه، بانک، لیزینگ و هلدینگ نباشد.
3) شرکت طی بازهزمانی پژوهش، سال مالی و فعالیت خود را تغییر نداده باشند و همچنین، از بورس اخراج نشده باشند.
با توجه به شرایط ذکرشده، 150 شرکت نمونۀ آماری این پژوهش انتخاب شدند. در نگارۀ (1) نحوۀ غربالگری برای دستیابی به نمونۀ پژوهش ذکر شده است.
تعریف بازار مالی
به طور کلی، بازار سرمایه به دو بخش بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود.
در این بخش به تعریف دقیق و بررسی تفاوت این دو خواهیم پرداخت.
بازار اولیه
بازار اولیه (primary market) به بازاری گفته می شود که شرکت ها برای نخستین بار شروع به فعالیت می کنند و دارایی یا سهامشان در آن مورد معامله قرار میگیرد؛ در حقیقت بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه شده و به فروش می رسد، بازار اولیه نام دارد. در بازار اولیه، شرکتها در قالب پذیره نویسی(یا عرضه اولیه)، سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین می کنند، این بدین معناست که تنها فروشنده اوراق در بازار اولیه همان شرکت عرضه کننده سهام است. به طور کلی شرکت ها برای شروع فعالیت اقتصادی خود با بانک ها در ارتباط هستند و پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است صورت میگیرد. نماد بازار اولیه در ایران بانک است.
بازار ثانویه
بازار ثانویه (secondary market) بازاریست که دارایی یا سهام شرکت ها پس از طی مراحل بازار اولیه که ابتدا در مرحله پذیره نویسی مورد معامله قرارگرفته است، به منظور نقدشوندگی مورد معامله مجدد و مستمر قرار می گیرد، در واقع در بازار ثانویه سهامدارن و سرمایه گذاران، سهام خود را با یکدیگر به معامله می گذارند و شرکت به طور مستقیم نقشی در آن ندارد (سهم را از سهامدار باز پس نمی گیرد)؛ به طور مثال اگر شخصی در مرحله پذیرهنویسی یا عرضه اولیه سهامی خریداری کرده و قصد فروش آن را دارد، باید در بازار ثانویه اقدام به معامله اوراق بهادار خود کند. در حقیقت تمام معاملات سهام در بازار بورس، در بازار ثانویه هستند و نماد آن در ایران بورس است. همانطور که اشاره شد بازار بورس، بازار ثانویه محسوب می شود، یعنی آن که در بورس شرکتی تاسیس نمی شود و فقط سهام شرکت های پذیرفته شده مورد معامله قرار می گیرد.
تفاوت بازار اولیه و ثانویه:
• در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام متعلق به شرکت ناشر اوراق است. اما در بازار ثانویه، این درآمدها به سرمایه گذار یا سهامداری که قصد فروش اوراق را دارد تعلق می گیرد.
• در بازار اولیه فروش اوراق از طریق بانک یا سایر موسسات مجاز انجام می شود. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران معاملات خود را از طریق کارگزار، انجام می دهند.
• در بازار اولیه، شرکت مستقیما فروشنده سهام یا دارایی خود به سرمایه گذاران است. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران، اوراق بهادار را با سایر سرمایه گذاران و سهامداران به معامله می گذارند.
• در بازار اولیه، شرکتها سهام خود را برای بار نخست عرضه کرده و به فروش می رسانند. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا برای بار اول عرضه شده را در بورس معامله می کنند.
• در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش میرسد. اما در بازار ثانویه قیمت سهام نسبت به شرایط موجود معمولا به طور روزانه نوسان می کند.
اگر در این خصوص سوالی دارید، می توانید با مشاوران بورس کست در تماس باشید.
نظرات کاربران
ببخشید با تعریفی که از بازار ثانویه ارائه دادید، مفهوم اینست که یک سهامدار که در بازار اولیه سهمی را خریداری کرده به هیچ عنوان نمیتواند آن سهم را مجددا در چرخه بازار اولیه وارد کند،درست است؟ و فقط میتواند آنرا با سهامداران دیگر معامله کند نه خود شرکتی که عرضه اولیه داشته است؟ ممنون میشم پاسخ بدین
دیدگاه شما