تعیین نسبت ریسک به ریوارد


نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، رابطه میان ریسک احتمالی و سود بالقوه موجود در هر معامله‌ای را مشخص می‌کند. اما منظور از ریسک (Risk) و ریوارد (Reward) چیست؟ درک مفهوم ریوارد، در دنیای تجارت و سرمایه‌گذاری بسیار ساده است. در واقع ریوارد، همان سودی است که انتظار داریم از معامله نصیبمان شود. این سود از تغییر قیمت (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا) و یا درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری (دریافت سود سهام)، به دست می‌آید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد به معنای این است در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را می توان بدست آورد. معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی از نسبت Risk Reward به عنوان یکی از مشخصه‌های اساسی در استراتژی معاملاتی استفاده می کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه در معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان است. در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به ریوارد خواهیم پرداخت.

به عنوان یک معامله گر باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید فرقی ندارد که یک تریدر نوسان‌گیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید،.برای درک بهتر از بازار باید با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو آشنا شد، این آشنایی به شما کمک میکند تصمیمات بهتر و منطقی تری اتخاذ کنید. در واقع هیچ معامله‌ای نیست که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و برای موفق بودن در سرمایه‌گذاری باید به بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward پرداخت. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای بدست آوردن سود مورد نظر خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را بپذیرید؟ اگر این موضوع را بررسی کردید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.

مطالعه بیشتر:

چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟

اصولا معامله‌گران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R(نسبت آر به آر) می خوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه می‌دهیم.

فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معامله‌ای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معامله‌گران حرفه‌ای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید . اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطه‌ای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد می‌گویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود

با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایه‌گذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.

حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟

۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان می‌دهند. این نسبت نشان می‌دهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.

برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمی‌توان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.

نسبت ریوارد به ریسک

دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می شود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک می‌شود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست می‌آید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.

مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟

مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را عنوان می کنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری می‌شود را در نظر بگیرید. مطمئنا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب می‌آید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟

به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام این‌کار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود.

دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد می‌دهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک این‌کار را برای شما چه خواهد بود؟. علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید می‌کند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام‌ یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری می تواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک ، تصمیم عاقلانه‌ تری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانه تری است زیرا ریسک کم تری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست می‌آورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.

درمعامله و معامله‌گری نیز همواره باید ریسک و سود معاملات را باهم مقایسه کنید؛ معامله گران حرفه‌ای همواره وارد معامله‌ای می‌شوند که نسبت ریسک به ریوارد منطقی‌تری دارد. برای موفقیت در سرمایه‌گذاری همواره باید نسبت Risk / Reward را بررسی کنید. این کار یکی از اصول مدیریت سرمایه در معامله‌گری است.

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.

حد سود چیست؟

در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:

اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.

تحلیل نسبت ریسک به ریوارد

تحلیل نسبت ریسک به ریوارد

اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.

نسبت ریوارد به ریسک

برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.

کاربرد R/R

هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه

1- ریسک

میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.

2- بازده

بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و . باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.

3- حجم معاملات

سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.

4- نسبت بازده به ریسک

این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.

5- نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.

نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه

بررسی نسبت ریسک به ریوارد

- استراتژی‌های معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش می‌گیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.

- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.

- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.

- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.

- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.

- اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.

نتیجه گیری

برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان به زبان ساده

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان به زبان ساده

اگر شما نیز یکی از سرمایه گذاران بازار های مالی همچون بورس یا ارز دیجیتال باشید، به احتمال زیاد نام «ریسک به ریوارد» را شنیده باشید، اما ندانید معنا و مفهوم آن دقیقا چیست. ریسک و ریوارد (Risk/Reward)، ابزار مهمی است که در بازار های مالی گوناگون، برای تعیین مقدار ریسک و یا پاداش یک معامه مورد استفاده قرار می گیرد. تحلیل نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به پاداش، به شما این امکان را می دهد تا میزان سود خالص و یا خطرات معامله خود را بررسی کرده و سپس تصمیم به لغو یا تکمیل معامله بگیرید. از همین روی می توان گفت این ابزار، یکی از اساسی ترین نیاز های هر سرمایه گذاری، به شمار می رود. اما چگونه نسبت ریسک به ریوارد را به دست بیاوریم؟ و از آن برای بهبود کیفیت معاملات خود استفاده کنیم؟


نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward ) چیست؟

ریسک به ریوارد

بدیهی است که سرمایه گذاری در بازار های مالی مختلف و پا گذاشتن بر عرصه اقتصاد، همیشه خطراتی را به دنبال دارد که ممکن است سرمایه معامله گران را از بین ببرد. از همین روی، معامله گران برای داشتن یک معامله منطقی موظف هستند پیش از شروع معامله، نسبت ریسک و ریوارد معامله مورد نظر را به دست بیاورند. در پی این فعالیت، حتی اگر معامله به اهداف خود نرسد، جای جبران وجود خواهد داشت، زیرا از پیش سرمایه گذار نسبت ریسک آن را تخمین زده است. در کل بررسی دو مورد زیر در موفقیت یک معامله، بسیار تاثیرگذار است:
ریسک(Risk): خطراتی که پیرامون سرمایه گذاری یا بازار های مالی می چرخد، اغلب با اصطلاح «ریسک سوداگرانه یا پویا» شناخته می شود. ریسک سوداگرانه بدان معناست که در صورت وقوع، می توان آن را کنترل کرده و جبران پذیر است.
ریوارد یا پاداش(Reward): میزان سود هر معامله یا سرمایه گذاری، با اصطلاح «پاداش» تعریف می شود. در واقع هر میزان سودی که از یک معامله به دست می آید، به نام پاداش در بازار های مالی شناخته می شود.
اکثر معامله گران وقت خود را صرف مطالعه نمودار قیمت می کنند، به داده های تاریخی نگاه می کنند و به دنبال فرصت بزرگ بعدی هستند. در حالی که این ها فعالیت‌ های سازنده‌ ای هستند که همه باید به آن توجه کنند، اما هر معامله‌گری برای تمرکز بر ضرر یا سود احتمالی نسبت به ریسک انجام شده، وقت نمی‌گذارد. نسبت ریسک/پاداش به سرمایه گذاران بازار های گوناگون، کمک می کند تا بهترین استراتژی را برای معامله خود تعیین کنند و دقیقا بدانند که تا چه میزان سود یا ضرر خواهند کرد. سپس نسبت به اعداد به دست آمده، معامله را در موقعیتی تعیین کنند که در صورت مواجهه با ریسک، ضرر مورد نظر را کنترل کرده، و در صورت موفقیت سود خود را چند برابر کنند. این امر به وسیله فرمول محاسبه ریسک به ریوارد، به دست می آید که در ادامه این مقاله به آن اشاره کرده ایم.


کاربرد ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال

یک استراتژی معاملاتی خوب اغلب برای کسب سود ثابت از تجارت ارز های دیجیتال کافی نیست. معامله گران سودآور، معمولا برای دستیابی به اهداف مالی نهایی خود، موظف هستند ترفند هایی را در بازار به کار بگیرند که یکی از کاربردی ترین آن ها نسبت ریسک به ریوارد به شمار می رود. دانستن نسبت ریسک به پاداش، می تواند به برنامه ریزی یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب، کمک کند. همچنین این امر، می تواند تعیین کند که آیا در بلندمدت معامله گر موفقی خواهید بود و به اهداف مالی خود دست خواهید یافت، و یا به سادگی به شانس در کوتاه مدت متکی هستید. بازار کریپتوکارنسی، یک بازار مالی غیر قابل پیشبینی است. به همین دلیل، اغلب افرادی که در این حوزه به فعالیت می پردازند، باید از طریق انواع روش های حرفه ای ترید، بررسی قیمت ها، کندل استیک ها و سایر ابزار های تخصصی مالی بازار را رصد کرده و سپس معاملات خود را تعیین کنند.
در پی همین موضوع، معامله گران می توانند ریسک را، با یافتن شکاف قیمت بین نقطه ورود و دستور توقف ضرر شناسایی کنند. درواقع تریدر هایی که در بازار ارز دیجیتال مشغول به باز کردن پوزیشین های گوناگون هستند، از قابلیت بسیار کاربردی به نام stop-loss ، استفاده می کنند. این ابزار به معامله گر اجازه می دهد حد سود و حد ضرر برای معامله خود تعیین کند. حالا تصور کنید از طریق قابلیت ریسک و ریوارد، میزان سود و مقدار کسر معاملاتی خود را تخمین زده اید و از طریق استاپ لاس می توانید این سود و ضرر را در معامله خود پیاده کنید تا از لیکویید شدن جلوگیری کنید، آیا یک معامله ایده آل نخواهید داشت؟ انجام این اقدامات، یک راه حل بسیار عالی برای بهبود استراتژی معاملاتی شما است.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

محاسبه ریسک به ریوارد

برای به دست آمدن ریسک به ریوارد، معامله گران باید قبل از شروع معامله مقدار ریسکی که قادر به پذیرفتن آن هستند را به دست آورده و مقدار سود معامله را نیز تعیین کنند تا به مقایسه این دو بپردازند. در معاملات دستی، معامله گران قبل از باز کردن یک موقعیت، این سطوح را تجزیه و تحلیل و تعیین می کنند.
ریسک مقدار پولی است که یک معامله گر از دست می دهد، همانطور که توسط دستور توقف ضرر تعیین می شود. به عبارت دیگر، شکاف بین دستور توقف ضرر و قیمت ورودی است. به طور مشابه، پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معامله گر است. ما می تعیین نسبت ریسک به ریوارد توانیم آن را با محاسبه فاصله بین نقطه ورود و هدف سود اندازه گیری کنیم. برای اینکار، کافیست از فرمول ساده زیر استفاده کنیم:
فرمول محاسبه ریسک و ریوارد:
• به دست آوردن ریسک: حد ضرر - قیمت سهم
• به دست آوردن ریوارد: قیمت سهم - حد سود
همچنین برای به دست آوردن نسبت Risk/Reward، باید مقدار ریسک به دست آمده را تقسیم بر ریوارد کنید. هرچه نسبت محاسبه شده، کمتر از 50 درصد باشد، این سهم برای خرید مناسب ‌تر است. این فرمول برای تمامی کلاس های دارایی کاربرد دارد و برای پیدا کردن نسبت ریسک و ریوارد در حوزه رمز ارز ها نیز از همین فرمول استفاده می شود.


نحوه استفاده از ریسک و ریوارد

همانطور که گفته شد از نسبت ریسک به پاداش، می توان در تمام بازار های مالی استفاده کرد. اما یک سری قواعد و مراحل کلی برای استفاده از این ابزار وجود دارد که به شرح زیر می باشد:
• با استفاده از تحقیقات جامع، نوعی از کلاس دارایی را انتخاب کنید.
• اهداف صعودی و نزولی را بر اساس قیمت فعلی تعیین کنید.
• ریسک/پاداش را محاسبه کنید.
• اگر رقم به دست آمده برای شما قابل قبول است، هدف نزولی خود را افزایش دهید تا به نسبت قابل قبولی دست یابید.
• اما اگر نمی توانید به نسبت قابل قبولی دست یابید، با یک ایده سرمایه گذاری متفاوت شروع کنید.
هنگامی که شروع به ترکیب ریسک/پاداش کردید، به سرعت متوجه خواهید شد که یافتن ایده های سرمایه گذاری یا تجارت خوب دشوار است. تحلیل گران حرفه ای، گاهی اوقات، صد ها نمودار را هر روز دنبال می ‌کنند و به دنبال ایده‌ هایی می ‌گردند که با نمایه ریسک/پاداش آنها مطابقت داشته باشد. پس هر چه تحقیقات گسترده تری به عمل بیاورید و بررسی بیشتری از بازار داشته باشید، معاملات موفق تری را به ثمر خواهید رساند.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟‌ مناسبت ترین R/R

نسبت ریسک به ریوارد چیست

نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلی‌ترین معیارهای تریدینگ در بازارهای معاملاتی سنتی و ارزهای دیجیتال است. این معیار به معامله‌گران کمک می‌کند تا ریسک معامله را به حداقل، و سود آن را به بیشترین میزان ممکن برسانند. در واقع معیار Risk to Ratio، با استفاده از قیمت ورودی، استاپ لاس و سفارش حد سود، روند صعودی و نزولی بالقوه هر معامله را اندازه‌گیری می‌کند. در ادامه به طور مفصل به بررسی این معیار در داموندمگ می‌پردازیم.

  • 1) نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
  • 2) نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
  • 3) اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
  • 4) استفاده از شاخص‌های فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
  • 5) نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
  • 6) نتیجه ‌گیری

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، رابطه میان ریسک احتمالی و سود بالقوه موجود در هر معامله‌ای را مشخص می‌کند. اما منظور از ریسک (Risk) و ریوارد (Reward) چیست؟ درک مفهوم ریوارد، در دنیای تجارت و سرمایه‌گذاری بسیار ساده است. در واقع ریوارد، همان سودی است که انتظار داریم از معامله نصیبمان شود. این سود از تغییر قیمت (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا) و یا درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری (دریافت سود سهام)، به دست می‌آید.

اما در مقابل در دنیای معاملات، هر اتفاق غیرمنتظره‌ای که باعث تغییر در ارزش دارایی‌های مالی شود، به عنوان ریسک در نظر گرفته می‌شود. در دنیای ترید و سرمایه‌گذاری، ریسک در گروه‌های مختلف قرار می‌گیرد. در ادامه به برخی از مهم‌ترین انواع ریسک‌های معاملاتی اشاره می‌کنیم:

ریسک نقدشوندگی / Liquidity Risk

یک دارایی خوب باید قدرت نقدشوندگی بالایی داشته و سرمایه‌گذار در هر زمانی قادر به فروش آن دارایی باشد. در این نوع ریسک، معامله‌گر نمی‌تواند در خارج یا داخل پوزیشن معامله‌ای را انجام داده و دارایی خود را بفروشد.

ریسک بازار / Market تعیین نسبت ریسک به ریوارد Risk

در برخی از موارد، میزان ریسک یک معامله از ابتدا مشخص نیست. به خصوص در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال که قیمت‌ها به صورت لحظه‌ای بالا و پایین می‌شوند. در مواردی این تغییرات قیمت بسیار شدید بوده و ممکن است کل بازار با کاهش ناگهانی قیمت مواجه شود. در Market Risk، ارزش کل بازار در زمان سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کرده و فرد دچار ضرر و زیان زیادی می‌شود.

ریسک همبستگی / Correlation Risk

بر اساس آن ممکن است ارزش تمام سرمایه‌گذاری‌های فرد در یک زمان و به طور ناگهانی کاهش پیدا کند.

ریسک سیاسی / Political Risk

بازارهای مالی به ویژه بازار ارزهای دیجیتال به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی، قوانین و مقررات جدید و اظهار نظرهای افراد تأثیرگذار قرار دارند. در سال‌های اخیر شاهد نمونه‌هایی همچون وضع قوانین جدید در مخالفت با ماینینگ کریپتوکارنسی در کشور چین و حتی اظهارنظرهای از مقامات غیرسیاسی اما بانفوذ مثل ایلان ماسک در مورد بیت کوین و شت‌ کوین‌‌ها، در پلتفرم توییتر بوده‌ایم.

از آنجایی که در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی، هیچ معامله‌ای بدون ریسک و با سود خالص انجام نمی‌شود، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و بررسی وضعیت سود و زیان معامله قبل از ورود به آن کاملاً ضروری و عاقلانه است.

بررسی مفهوم حد سود و ضرر

در هر معامله‌ای می‌توان مقدار مشخصی را به عنوان بالاترین حد سود پیش‌بینی کرد، طبیعتاً معامله‌گران با انجام معامله به دنبال رسیدن به این نقطه از سود هستند. اما در مقابل آن، به نقطه‌ای که در آن معامله‌گر در زمان سیر نزولی بازار از معامله خارج می‌شود، حد ضرر گفته می‌شود. به این ترتیب با در اختیار داشتن پارامترهای حد سود و ضرر معامله می‌توانید به راحتی نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کرده و درباره انجام معامله تصمیم‌گیری کنید.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

استفاده از استراتژی‌های معاملاتی مانند نسبت ریسک به ریوارد تنها زمانی منطقی است که فرد از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارش‌های سود استفاده کند. معامله‌گران حرفه‌ای قبل از انجام ترید و باز کردن یک پوزیشن جدید، با استفاده از تجزیه و تحلیل‌های فنی، در نظر گرفتن سود معامله و پذیرش خطرات احتمالی، نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه می‌کنند. منظور از ریسک در اینجا، مقدار پولی است که معامله‌گر در جریان انجام یک معامله از دست می‌دهد.

به عبارت دیگر شکافی که میان قیمت ورودی (entry price) و سفارش توقف ضرر (Stop Loss) یک معامله وجود دارد، نشان‌دهنده ریسک آن معامله است. قیمت ورودی نیز قیمت ارز دیجیتال مدنظر در لحظه انجام معامله خرید یا فروش آن است. به عنوان مثال ممکن است این عدد برای ارز دیجیتال بیت‌ کوین برابر با 48 هزار و برای اتریوم برابر با 3.500 دلار باشد.

از طرفی ریوارد یا پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معامله‌گر را نشان می‌دهد، همچنین این امکان وجود دارد تا میزان ریوارد معامله را بر اساس فاصله قیمت ورودی (entry point) و سود هدف‌ (profit target) اندازه‌گیری کنید. در نهایت نسبت ریسک به ریوارد، با استفاده از یک فرمول بسیار ساده و تنها با تقسیم ریسک بر پاداش معامله، به دست می‌آید.

  • نتایج حاصل از فرمول ریسک به ریوارد

با جاگذاری داده‌های معامله در این فرمول، سه حالت زیر به دست می‌آید:

  • ریسک بیشتر از پاداش
  • ریسک کمتر از پاداش
  • ریسک مساوی پاداش

در صورتی که این نسبت از عدد 1 تجاوز کند، پاداش معامله از ریسک آن کمتر خواهد بود. بهتر است معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک به پاداش کمتری داشته باشند. این بدان معناست که پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.

مثالی از استفاده از این فرمول در معامله بیت کوین

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

معامله‌ای را با داده‌های زیر در نظر بگیرید.

  • قیمت ورودی: 50 هزار دلار
  • توقف ضرر: 48 هزار دلار
  • حد سود: 54 هزار دلار

جای‌گذاری داده‌ها در فرمول Risk to Reward Ratio: 5/0 = 000/4 ÷ 000/2 = (000/50 -000/54) ÷ (000/48 – 000/50)

نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با 5/0 است، برای اینکه این معامله به طور منظم سودآور باشد، لازم است این نسبت را بین 3/0 تا 5/0 نگه‌دارید.

نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟

معیار نسبت ریسک به سود، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بتوانند در معاملات خود ریسک از دست دادان دارایی را مدیریت کنند. جهت ثبت سفارش خرید، تنها کافی‌ست به صرافی دیجیتالی مدنظر رفته و در پنل تریدینگ صرافی بر اساس استراتژی معاملاتی خود و تحلیل‌های انجام شده Stop loss و Profit Target معامله را در یک نقطه منطقی تنظیم کنید.

توجه داشته باشید سطوح توقف ضرر و سود هدف را نباید به صورت تصادفی انتخاب کنید. چراکه تنها با مشخص کردن این دو پارامتر می‌توانید نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه و میزان سودده بودن معامله را ارزیابی کنید.

اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

معامله‌گران حرفه‌ای در هنگام انجام معاملات خود به طور هم‌زمان از ابزارها، استراتژی‌ها و پارامترهای مختلف استفاده می‌کنند. به دلیل تعدد ابزارهای معاملاتی لازم است قبل از هر چیزی ابتدا کارکرد هر معیار را به خوبی درک کرده و با محدودیت‌ها و اهمیت استفاده از آنها آشنا شویم. به همین منظور در ادامه به بررسی اهمیت و محدودیت‌های استفاده از نسبت Risk to Reward می‌پردازیم.

اهمیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

مهم‌ترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد آن است که با استفاده از آن سرمایه‌گذار یا معامله‌گر می‌تواند میزان ریسک سبد سرمایه خود را مدیریت کند. به این ترتیب با محاسبه نسبت RR و تجزیه و تحلیل بازار می‌توانید دارایی خود را از ریسک بسیار بالا در مقابل سود بسیار کم یک معامله محافظت کنید.

محدودیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

طبیعتاً نسبت ریسک به ریوارد، به تنهایی تمام اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک معامله را در اختیار کاربر قرار نمی‌دهد. برای داشتن یک معامله موفق، باید در کنار نسبت RR از تکنیک‌ها و ابزارهای معاملاتی دیگر نیز استفاده کنید، یعنی علاوه بر تعیین سطوح توقف ضرر و سود هدف، لازم است بتوانید میزان احتمال دستیابی به اهداف تعیین شده در سفارش را ارزیابی کنید.

یکی از اشتباهاتی که معمولاً اغلب معامله‌گران روزانه مرتکب می‌شوند، آن است که این افراد قبل از تجزیه و تحلیل تمام جوانب معامله، نسبت ریسک به پاداش خاصی را برای معامله خود در نظر می‌گیرند. اما متأسفانه این موضوع سبب می‌شود تا بجای در نظر گرفتن ارزش رمز ارز مدنظر و شرایط بازار، معامله‌گر پارامترهای توقف ضرر و سود هدف سفارش خود را بر اساس قیمت ورودی تنظیم کند.

انتخاب یک نسبت ریسک به پاداش مناسب، به عنوان یک اقدام متعادل‌کننده، این پیام را به معامله‌گر می‌دهد که معامله قبل از رسیدن به نقطه توقف ضرر، شانس خوبی برای رسیدن به قیمت هدف دارد. جهت استفاده مؤثر از این نسبت، به یک طرح معاملاتی با شرایط زیر نیاز است:

  • شرایط قابل قبول در بازار
  • زمان و مکان ورود به معامله
  • انتخاب درست پارامترهای توقف ضرر و قیمت هدف، بر اساس شرایط بازار

در هر صورت لازم است علاوه بر نسبت ریسک به ریوارد معامله، نسبت‌های دیگر مانند Win to Loss Ratio و نقطه سر به سر (break-even) را هم در نظر بگیرد.

استفاده از شاخص‌های فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود

ورود به یک معامله بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت درست اندازه پوزیشن، تنها ریسک و خطرات معامله را افزایش می‌دهد. معامله در بازارهای مالی سنتی و ارزهای دیجیتال نیازمند بهره‌گیری از یک رویکرد سیستماتیک با هدف افزایش پاداش بالقوه بوده و جایی برای حدس و گمان نیست. جهت داشتن یک رویکرد مناسب لازم است به مراحل زیر توجه کنید.

نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار

همانطور که گفتیم، اختلاف نقطه ورودی و سطح توقف ضرر، ریسک معامله را نشان می‌دهد. سطح توقف ضرر نقطه خروج شما از یک معامله است، به این معنا که معامله شما به صورت خودکار و با تحمل کمترین ضرر ممکن بسته می‌شود. پرایس اکشن (Price action) یا حرکت قیمت (Price movement) یک دارایی، ویژگی یک ابزار معاملاتی بوده و در طول زمان بر روی نمودار ترسیم می‌شود. در واقع ترسیم پرایس اکشن بر روی نمودار اعمال خریداران و فروشندگان بازار را نشان می‌دهد.

اگر نمودار زیر را با دقت ملاحظه کنید، متوجه می‌شوید که قیمت در چند ناحیه تکرار شده است. اگر بتوانیم حد ضرر معامله را از میان این سطوح حمایت و مقاومت تعیین کنیم، احتمال بازگشت دوباره قیمت به این نواحی بیشتر است.

در نمودار بالا مشاهده می‌کنیم که قیمت بیت کوین از سطح حمایتی قوی 30 هزار دلاری بالاتر رفته است. در نتیجه خرید از این سطح با ریسک کمتر از 30 هزار دلار، احتمال وین ریت (Win Rate) را افزایش می‌دهد.

رویکرد دیگر، استفاده از خط روند سطح حمایت یا مقاومت است، در اغلب مواقع، قیمت به موقع از این سطح به جای اول برمی‌گردد.

نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار

در نمودار بالا ملاحظه می‌کنید که چطور قیمت از خط روند سطح حمایت، به عقب برگشته است. همچنین کندل استیک‌های موجود در نمودار نشان می‌دهند که قیمت از خط روند (Trend line) تصحیح شده و به طرف بالا حرکت کرده است. علاوه بر این نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله از 1:1 بالاتر است.

به جز خطوط استاتیک یا ترند سطح حمایت، اغلب قیمت‌ها از سطوح داینامیک عبور می‌کنند. میانگین متحرک نمایی دوگانه (EMA) مثال بسیار خوبی از سطوح مقاومت و حمایت داینامیک است. در واقع EMA نوعی میانگین متحرک است که با قرار دادن وزن بیشتر بر روی آخرین پرایس اکشن، قیمت‌ها را متعادل تعیین نسبت ریسک به ریوارد و هموار می‌کند.

به عنوان مثال، اگر قیمت به 20-Period EMA نزدیک شود، احتمال زیادی وجود دارد تا میانگین متحرک، به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت داینامیک عمل کند. در نمودار بالا قیمت، بالاتر از سطح حمایتی داینامیک حرکت می‌کند. در این موارد بهتر است حد ضرر را پایین‌تر از EMA 20 قرار دهید، به این ترتیب قیمت با نسبت ریسک به ریوارد 1:4 افزایش یافته و بالاتر می‌رود.

نحوه تنظیم سود هدف (Target Profit) با هدف کاهش میزان ریسک

بر اساس توصیه کارشناسان و یک اقدام کاملاً منطقی باید قبل از شروع معامله میزان ریسک و ضرر آن را محاسبه کنید. در قسمت قبل نحوه محاسبه ریسک با استفاده از سطوح حمایتی، مقاومتی و میانگین حرکت آموزش داده شد. تمام قواعد بالا برای اندازه‌گیری ریوارد (سود) معامله نیز کاربرد دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کرده و به هر سطح مقاومت قابل‌توجهی برسد، احتمال واکنش در این سطوح قیمتی بیشتر می‌شود.

نمودار بالا مثال خوبی برای تنظیم سود هدف بر اساس سطوح مقاومت است. در این مثال، قیمت 40 هزار دلار، به عنوان یک نقطه معکوس قیمت، قابل توجه و معنی‌دار است، یعنی جایی که قیمت از آن پایین‌تر رفته و این سطح را معنی‌دار می‌کند. در نتیجه اگر BTC/USD را پس از عبور از قیمت 30 هزار دلار خریده باشید، سود هدف (Take profit) شما باید بر روی 40 هزار دلار تنظیم شود.

در بازار سرمایه ابزاری به نام فیبوناچی کاربرد زیاد داشته و معامله‌گران با استفاده از آن اهداف احتمالی قیمت را شناسایی می‌کنند. بر اساس یک رویکرد مقدماتی، لازم است سطح توسعه (extension leve) را به عنوان “قیمت هدف” اصلی در نظر بگیرید.

نمودار بالا نشان می‌دهد که چگونه سطح توسعه فیبوناچی به عنوان یک نقطه معکوس برای قیمت اصلی عمل می‌کند. به عنوان مثال، اگر پس از شکست 61.8 درصدی سوئینگ لول خرید خود را نهایی کنید، سطح Take Profit اصلی باید در 161.8 درصد باشد.

نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد

نکات کلیدی در رابطه با معیار نسبت ریسک به ریوارد در بازار ارزهای دیجیتال به شرح زیر است:

  • نسبت ریسک به ریوارد به تنهایی اطلاعات کافی در اختیار شما قرار نمی‌دهد.
  • لازم است نحوه رسیدن به سطوح مختلف پاداش را با استفاده از این تکنیک معاملاتی آموزش ببینید.
  • باید قبل از شروع معامله اطلاعات کافی در خصوص شرایط بازار جمع‌آوری کنید.
  • لازم است یک برنامه معاملاتی معقول برای استفاده بهینه از نسبت ریسک به ریوارد داشته باشید.
  • با اینکه ریسک به ریوارد یک ابزار عالی در بازارهای مالی است، اما برای مدیریت معاملات خود به استراتژی و ابزارهای دیگر نیز نیاز خواهید داشت.

نتیجه ‌گیری

نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلی‌ترین پارامترهای معاملاتی در بازارهای سرمایه و ارزهای دیجیتال است. این معیار در کنار سایر ابزارهای معاملاتی، به شما کمک می‌کند تا حد امکان میزان ریسک معامله را کاهش داده و سود مورد انتظار را در پایان معامله به دست آورید.

سؤالات متداول

چه زمانی از نسبت ریسک به ریوارد استفاده کنیم؟

استفاده از استراتژی‌ معاملاتی نسبت ریسک به ریوارد، تنها زمانی منطقی است که از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارش‌های سود استفاده کنید.

مهم‌ترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

اصلی‌ترین مزیت این معیار آن است که با استفاده از آن می‌توانید میزان سود معامله را افزایش و ریسک سبد سرمایه خود را کاهش دهید.

چه زمانی فرمول نسبت ریسک به ریوارد نتیجه مناسبی دارد؟

معاملاتی که نسبت ریسک به پاداش کمی دارند، گزینه بهتری هستند. چراکه در این موارد پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

مدیریت سرمایه یکی از مباحث مهم و گسترده بازارهای مالی است که زیرشاخه‌های بسیاری دارد. از مهم‌ترین زیرشاخه‌های آن بحث نسبت ریسک به ریوارد است.

در این مقاله به بررسی جامع مبحث نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس ایران خواهیم پرداخت.

البته باید توجه داشت که اصول کلی نسبت ریسک به ریوارد در همه بازارهای مالی چون بورس، فارکس، ارز دیجیتال و. یکسان است. این نسبت با توجه به نمودار تکنیکال سهم مشخص می‌شود؛ نمودار تکنیکال در همه بازارهای مالی اصول مشخص و یکسانی دارد و وجود بازه قیمتی و یک‌طرفه بودن بازار بورس خللی در روند نمودار ایجاد نمی‌کند.

قبل از آموزش نسبت ریسک تعیین نسبت ریسک به ریوارد به ریوارد، ابتدا به تشریح دقیق دو کلمه ریسک و ریوارد خواهیم پرداخت.

تعریف ریسک

در ادبیات مالی ریسک (Risk) این چنین تعریف می‌شود؛ رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً باعث تغییر در ارزش دارایی‌ها یا بدهی‌ها می‌شود.

ریسک‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

  1. ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk) که همان ریسک‌های فیزیکی هستند که آدمی از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجه است؛ مثل بیماری، تصادف و. . از ویژگی‌های عمده این نوع از ریسک عدم کنترل‌پذیری و حتمی بودن خسارت است.
  2. ریسک سوداگرانه یا پویا

این نوع ریسک برخلاف ریسک واقعی فقط در موقعیت‌های اقتصادی قابل سنجش است. نتیجه این نوع ریسک می‌تواند سود یا زیان باشد و قابل کنترل است.

تعریف ریوارد

به سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری بازده یا همان ریوارد (Reward) می‌گویند.

تعریف نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس

سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی به مانند شمشیر دو لبه است که هم می‌تواند سودآوری بالایی داشته باشد و هم باعث زیان و از دست دادن کل سرمایه شود.

میزان ریسک‌پذیری و آستانه تحمل زیان افراد متفاوت بوده و هر کس باید با توجه به روحیات و شرایط مالی خود استراتژی مناسب را طراحی کند.

نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایه‌گذاران حرفه‌ای برای مقایسه نسبت ریسک‌های یک دارایی تعیین نسبت ریسک به ریوارد به سود مورد انتظار، استفاده می‌شود.

به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک به ریوارد نشان‌دهنده احتمالی است که یک سرمایه‌گذار می‌تواند به ازای هر ریال ریسکی که سرمایه‌گذاری می‌کند، سود کسب کند.

نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست می‌آید؟

نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست می‌آید.

حد سود نقطه‌ای است که معامله‌گر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین می‌کند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست می‌آید و معمولا در مقاومت‌های مهم نمودار مشخص می‌شود.

حد ضرر نیز عکس حد سود بوده و نشان‌دهنده مقدار زیانی است که معامله‌گر می‌تواند در یک معامله بپذیرد.

با یادگیری حد سود و حد ضرر می‌توان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.

برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص می‌شوند.

نسبت ریسک به ریوارد

برای مثال در این شکل سهم اخابر در قیمت A معامله می‌شود؛ حد سودهای احتمالی این سهم در نقاط B و C تعریف شده است. اگر نمودار با قدرت خرید بالا توانست از نقطه B عبور کند، می‌توان امید داشت که به نقطه C برسد. در تمام این مراحل باید مراقب قدرت خریدار به فروشنده بود و با توجه به تکنیک تابلوخوانی جلو رفت.

نقاط ریسک نیز بر اساس نقاط حمایتی سهم مشخص می‌شود؛ در سهم اخابر نقطه D نقطه حمایتی (ریسک) این معامله قرار دارد. هنگامی که سهم در نزدیکی این نقطه قرار گرفت، معامله‌گر باید اقدام به فروش سهام کرده تا از زیان‌های بعدی جلوگیری کند. با فعال شدن حد ضرر ماندن در معامله درست نیست؛ بالاخص اگر در این نقطه قدرت فروشنده بالاتر از خریدار باشد نباید لحظه‌ای در فروش سهم تعلل کرد.

تا به اینجای کار فقط ریسک و ریوارد سهم را مشخص کردیم؛ برای تعیین نسبت ریسک به ریوارد باید تناسب بین فاصله A تا C به فاصله نقطه A به D را نیز مشخص کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.