سود ناخالص و گردش مالی


سود ناخالص و گردش مالی

F = فیوچر p= پرایس

3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.

جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )

نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.

مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)

Fc = جریان نقدی ورودی

4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .

مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:

مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :

الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )

مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)

تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .

درآمدها = هزینه ها

مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر

مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:

فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000

مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:

نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :

مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)

مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)

محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :

مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:

انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.

اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:

اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:

اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )

مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :

الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)

مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:

الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی

سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:

1. اولویت در دریافت سود

2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام

3. داشتن حق رأی بیشتر

سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.

انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:

1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.

2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.

3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)

مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:

000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)

000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری

000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز

مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)

مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)

سود سهام ممتاز و عادی

000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10

000/000/12 = 000/2 × 000/40

سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی

مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :

مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)

مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)

جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)

مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)

تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.

مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)

مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)

جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)

معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.

مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.

تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000

ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000

مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :

الف: تعداد سهام (1500)

ب: ارزش هر سهم (16000)

ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)

مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :

الف: تعداد سهام (2000)

ب: ارزش هر سهم (9000)

ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)

سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.

مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :

الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000

ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333

مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :

الف: تعداد سهام (7800)

ب: ارزش هر سهم (2307)

ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)

مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:

سود ناخالص

تاثیر بیمه محصولات زراعی بر الگوی کشت بهینه و درآمد کشاورزان منطقه ارزوئیه شهرستان بافت (مقاله علمی وزارت علوم)

بیمه محصولات کشاورزی یکی از موارد مهم کاهش ریسک در بخش کشاورزی به شمار می آید. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر بیمه محصولات زراعی بر الگوی کشت بهینه و درآمد زارعین است. برای این منظور با استفاده از مدل برنامه ریزی توام با ریسک بر اساس روش موتاد به بررسی تغییرات الگوی کشت بهینه و درآمد منطقه در سناریوهای مختلف و مقایسه شرایط بیمه ای و غیر بیمه ای پرداخته شد. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق نمونه گیری به روش تصادفی دو مرحله ای و تکمیل360 پرسشنامه به روش مصاحبه حضوری برای سال زراعی 88-1387 گردآوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که با اعمال بیمه سطح زیر کشت بهینه گندم افزایش سود ناخالص و گردش مالی و هندوانه کاهش می یابد و محصولاتی چون سیب زمینی و ذرت از الگوی کشت بهینه حذف می گردند. در مجموع بیمه محصولات زراعی باعث افزایش سود ناخالص منطقه و تغییر در الگوی کشت می گردد.

زمینه های مالی اختلافات دولت ایران با شرکت نفت انگلیس و ایران (مقاله علمی وزارت علوم)

برخلاف تصور رایج، اختلافات ایران با کمپانی نفت انگلیس و ایران (AIOC) و درپی آن با دولت بریتانیا در خصوص مسئله نفت، به سال های منتهی به ملی شدن نفت و رویدادهای پس از آن بازنمی گردد، بلکه سابقه آن تقریباً به همان آغاز و به مرحله تجاری شدن میدان های نفت ایران مربوط می شود. پژوهش حاضر به بررسی اختلافات مالی دولت ایران با کمپانی نفت انگلیس و ایران قبل از ملی شدن صنعت نفت و راه حل های پیشنهادی طرفین و نتایج آنها می پردازد. فرضیه مقاله حاضر بر این گزاره بنا نهاده شده که شکست مطالبات ایران در خصوص اصلاح ساختار کمپانی نفت انگلیس و ایران و تعدیل چارچوبه سود ناخالص و گردش مالی امتیاز 1933م برای بهبود واقعی موقعیت دولت ایران در این قرارداد، زمینه عینی و ذهنی را برای ملی شدن صنعت نفت در سال 1329ش فراهم ساخته است.

بررسی ارتباط بین سرمایه در گردش و اجزای مختلف سود حسابداری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران

هدف نهایی تمام شرکت های تجاری از انجام فعالیت، کسب سود است. سود در حوزه مالی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. به همین جهت، شناسایی و همچنین نوع و شدت عواملی که بر سود تأثیر گذارند، از دیرباز مورد توجه محققین بوده است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین سرمایه در گردش و اجزای مختلف سود حسابداری می پردازد. نمونه مورد مطالعه شامل 195 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1383 تا 1387 است. برای آزمون فرضیه ها از روش های مختلف آماری به خصوص رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که سرمایه در گردش خالص، دارای ارتباط مثبت و معناداری با سود عملیاتی، سود قبل از کسر بهره و مالیات و سود خالص می باشد. این در حالی است که بین سرمایه در گردش ناخالص و هیچ یک از اجزای مختلف سود حسابداری رابطه معناداری وجود ندارد.

عوامل مؤثر بر افشای سرمایه فکری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

یکی از مهمترین چالش ها و مشکلات سیستم های حسابداری سنتی، عدم انعکاس ارزش سرمایه-های فکری در صورت های مالی و گزارشات واحدهای تجاری است. در حالیکه امروزه نقش سرمایه های فکری در ایجاد ارزش برای شرکت ها و واحدهای تجاری بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایه های مالی در واحدها ایفا می کنند در این میان، حرفه حسابداری و حسابداران نقش مهمی برای یافتن راههای مؤثر جهت کنترل و اندازه گیری و سنجش سرمایه های فکری به وسیله مدل ها و روش های ارزیابی این سرمایه ها بر عهده دارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار بر افشای شاخص های سرمایه فکری در قالب چهار فرضیه است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که در سال مالی 88 گزارش های سالانه خود را به صورت حساب رسی شده به سازمان بورس اوراق بهادار ارائه کرده اند، متغیرهای مستقل در پژوهش حاضر مشتمل بر جمع دارایی ها، نرخ سود ناخالص، نرخ حقوق صاحبان سهام و سن شرکت است و متغیرهای وابسته پژوهش نیز میزان شاخص های افشای سرمایه فکری است. با آزمون و بررسی فرضیات تحقیق مشخص شد که جمع دارایی ها و نرخ سود ناخالص بر افشای شاخص های سرمایه فکری تأثیر مثبت داشته اند ولی سن شرکت ونرخ حقوق صاحبان سهام بر افشای سرمایه فکری بی تأثیر هستند. همینطور مشخص شد میزان تأثیر متغیر سود ناخالص از میزان تأثیر متغیر جمع دارایی ها بیشتر بوده است.

سود ناخالص و گردش مالی

با نسبت های مالی آشنا شوید با نسبت های مالی آشنا شوید

نسبت های مالی مقادیر عددی هستند که به منظور بدست آوردن اطلاعات معنادار، از صورتهای مالی یک شرکت استخراج می شوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه؛ صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی؛ برای آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود؛ سودآوری ؛ نرخ بازگشت؛ ارزش گذاری و غیره استفاده می شود.

نسبت های مالی به دسته بندی های اصلی زیر تقسیم بندی می شوند:

- نسبت ارزش بازار

کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی

تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال می کند:

1. پیگیری عملکرد شرکت

تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، به منظور کشف سرنخ هایی است که موجب پیشرفت موسسه می شود. برای مثال یک افزایش نرخ بدهی-به-دارایی می تواند نشان دهنده ی زیربار بودن شرکت با بدهی باشد و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه شود.

2. امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه ی نسبت های مالی با رقبای اصلی به منظور شناسایی اینکه کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوطه دارد؛ کاربرد دارد. برای مثال مقایسه ی بازده دارایی بین شرکت ها به یک تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند که چه دارایی هایی از شرکت به طور موثری مورد استفاده قرار می گیرد.

استفاده کنندگان از نسبت های مالی شامل استفاده کنندگان داخلی و خارجی می باشند:

استفاده کنندگان خارجی : تحلیلگران مالی؛ سرمایه گذاران خرده فروشی؛ اعتباردهندگان، رقبا؛ مقامات مالیاتی؛ مقامات نظارتی و ناظران صنعت

استفاده کنندگان داخلی: مدیر تیم، کارمندان و مالکان

نسبت های نقدینگی

نسبت های نقدینگی نسبت های مالی هستند که توانایی یک شرکت را برای پاسخ به تعهدات بلندمدت و کوتاه مدت اندازه گیری می کنند. نسبت های نقدینگی متداول عبارتند از:

نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با دارایی های جاری را اندازه گیری می کند:

نسبت جاری= دارایی های سود ناخالص و گردش مالی جاری/ بدهی های جاری

نسبت سریع /آنی acid-test : توانایی شرکت در پرداخت بدهی های بلند مدت را با دارایی های زودنقدشونده ارزیابی میکند:

نسبت آنی = دارایی های جاری – موجودی انبار/بدهی های جاری

نسبت نقدینگی توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با پول نقد و معادل آن را ارزیابی میکند:

نسبت نقدینگی = پول نقد و معادل آن / بدهی های جاری

نسبت جریان نقدینگی عملیاتی اندازه گیری تعداد دفعاتی است که شرکت می تواند بدهی های جاری اش را با وجه نقد دریافت شده در دوره مالی پرداخت کند:

نسبت جریان نقدینگی عملیاتی = جریان نقدینگی عملیاتی / بدهی های جاری

نسبت های مالی اهرم

نسبت های مالی اهرم مقدار سرمایه دریافت شده از بدهی را اندازه گیری می کنند. به عبارتی دیگر نسبت های مالی اهرم به منظور ارزیابی سطح بدهی شرکت استفاده می شوند. نسبت های مالی اهرم عبارتند از:

نسبت بدهی = مجموع بدهی ها/ کل دارایی ها

نسبت بدهی به سهم، وزن کل بدهی و بدهی های مالی را به ازاء سهم صاحبان سهام محاسبه میکند:

نسبت بدهی به سهام = کل بدهی ها / حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش بهره تعیین می کند که یک شرکت به چه آسانی می تواند هزینه ی بهره را بپردازد:

نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی/هزینه های بهره

نسبت پوشش خدمات به بدهی مشخص می کند که یک شرکت چگونه می تواند بدهی های خود را در برابر تعهدات بپردازد:

نسبت پوشش خدمات به بدهی = درآمد عملیاتی / کل خدمات بدهی

نسبت های بهره وری

نسبت های بهره وری که به نسبت های مالی فعالیت نیز معروف است به منظور اندازه گیری اینکه یک شرکت چقدر از دارایی ها و منابع خود استفاده میکند، استفاده می شود. نسبت های بهره وری متداول عبارتند از:

نسبت گردش دارایی توانایی شرکت برای فروش دارایی های خود را اندازه گیری می کند:

نسبت گردش دارایی = فروش خالص / مجموع دارایی ها

نسبت گردش انبار تعداد دفعاتی که در یک دوره مالی موجودی کالا فروخته می شود و جایگزین می شود را اندازه گیری می کند:

نسبت گردش انبار = هزینه ی کالای فروخته شده / میانگین موجودی کالا

نسبت گردش حسابهای دریافتنی تعداد دفعاتی در دوره مالی است که یک شرکت می تواند دریافتی ها را به وجه نقد تبدیل کند :

نسبت گردش حسابهای دریافتنی = فروش اعتباری خالص / میانگین حساب های دریافتنی

نسبت روزهای فروش در انبار، میانگین تعداد روزهایی است که یک شرکت می تواند انبار خود را قبل از فروش محصولات به مشتریان نگه دارد:

نسبت روزهای فروش در انبار = 365 روز/ نسبت گردش انبار

نسبت های سوددهی

نسبت های سوددهی توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سودسهام ، دارایی های ترازنامه ؛ هزینه های عملیاتی و سهام را اندازه گیری می کند. نسبت های مالی سودهی متداول عبارتند از:

نسبت سود ناخالص ؛ سود ناخالص یک شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا میزان سود یک شرکت پس از پرداخت بهای تمام شده ی کالای فروش رفته نشان داده شود:

نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص

نسبت حاشیه عملیاتی، درآمد عملیاتی یک شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا بهره وری عملیاتی مشخص شود:

نسبت حاشیه عملیاتی = درآمد عملیاتی / فروش خالص

نسبت بازگشت دارایی، میزان بهره وری و کارایی یک شرکت را در استفاده از دارایی ها برای ایجاد سود را اندازه گیری می کند:

نسبت بازگشت دارایی = درآمد خالص / کل دارایی ها

نسبت های ارزش بازار

نسبت های ارزش بازار به منظور ارزیابی قیمت سهم هر سهامدار شرکت استفاده می شود. انواع متداول نسبت های ارزش بازار عبارتند از:

نسبت ارزش دفتري به نسبت سهم ، ارزش هر سهم یک شرکت را بر مبنای سهم سهامداران محاسبه می کند:

نسبت ارزش دفتری به نسبت سهم = حقوق صاحبان سهام / کل سهام در دست سهامداران

نسبت عملکرد سود سهام؛ میزان سود سهام نسبت به سهامداران را نسبت به ارزش بازار در هر سهم اندازه گیری می کند:

نسبت سود سهام = سود سهام به ازا هر سهم / قیمت سهام

نسبت درآمد به ازاء هر سهم، میزان درآمد خالص هر سهم به ازاء سهام در دست سهامداران را اندازه گیری میکند.

نسبت درآمد به ازای هر سهم = سود خالص / مجموع سهام در دست سهامداران

حسابداری و حسابرسی

مقالات مفید در رابطه با حسابداری حسابرسی و مدیریت مالی

جایگاه گردش حساب سود (زیان) انباشته در صورت‌های مالی

«صورت‌های مالی باید تغییرات حقوق صاحبان سهام را منعکس کند. بخشی از این تغییرات در گردش حساب سود و زیان انباشته در ذیل صورت سود و زیان دوره انعکاس می‌یابد.

سایر تغییرات از جمله گردش حساب اندوخته قانونی، حساب اندوخته اختیاری و حساب‌های مربوط به اقلامی که طبق استانداردهای حسابداری به طور مستقيم به حقوق صاحبان سهام منظور می‌شود و همچنین تغییرات ناشی از افزایش یا کاهش سرمایه باید در یادداشت‌های توضیحی مربوط افشا شود.» (بند 44 استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان «گزارشگری عملکرد مالی»)

جایگاه گردش حساب سود (زیان) انباشته

طبق بند 3-6 فصل ششم مفاهیم نظری گزارشگری مالی، «اطلاعات مالی در قالب مجموعه‌ای شکل یافته تحت عنوان صورت‌های مالی که در برگیرنده صورت‌های مالی اساسی و یادداشت های توضیحی و در برخی موارد اطلاعات متمم است، ارائه شود. «اطلاعات متمم می‌تواند در برگیرنده افشائیات و اطلاعات داوطلبانه یا تکمیلی باشد که احتمالا به دلیل بیش از حد ذهنی بودن، مناسب درج در صورت‌های مالی اساسی و یادداشت‌های توضیحی نبوده است بنابراين جزو لاینفک صورت‌های مالی محسوب نمی‌شود. (بند 17-6 مفاهیم نظری گزارشگری مالی).

همچنین بر اساس بند 8 استاندارد حسابداری شماره 1 با عنوان «نحوه ارائه صورت‌های مالی»، «مجموعه کامل صورت‌های مالی شامل اجزای زیر است:

الف. صورت‌های مالی اساسی:

ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد

ب. یادداشت‌های توضیحی

با توجه به مطالب بالا می‌توان این‌ گونه نتیجه گرفت که «گردش حساب سود (زیان) انباشته» به دلیل ماهیت اقلام منعکس در آن، جزو «اطلاعات متمم» نیست. از سوی دیگر، طبق بخش «الف» بند 45 استاندارد حسابداری شماره 6 گردش حساب يادشد «بلافاصله در زیر صورت سود و زیان دوره انعکاس می‌یابد.» در صورت سود و زیان دوره تنها درآمدها و هزینه‌های دوره جاری منعکس می‌شود، در حالی که در گردش حساب سود (زیان) انباشته اقلامی نظیر تعدیلات سنواتی و تخصیص سود وجود دارد که ارتباطی با درآمدها و هزینه‌های دوره جاری ندارند، بنابراین گردش حساب يادشده به عنوان جزئی از صورت سود و زیان (صورت‌های مالی) نیز محسوب نمی‌شود، اگرچه می‌تواند انسجام و به‌هم پیوستگی (articulation) صورت‌های مالی را حفظ کند.

بنابراین جایگاه گردش حساب سود(زیان) انباشته در مجموع صورت‌های مالی مبهم است و با توجه به بند 45 استاندارد حسابداری شماره 6 مبنی بر این که «تغییرات حقوق صاحبان سهام و ساختار آن در زمره مهمترین اقلام اطلاعاتی مندرج در صورت‌های مالی است»، باید جایگاه مناسبی را برای تغییرات سود (زیان) انباشته طی دوره تدارک دید.

بر اساس استاندارد بین‌المللی حسابداری شماره 1 (که استاندارد حسابداری شماره 1 ایران نیز بر مبنای آن تدوین شده است)، تغییرات سود (زیان) انباشته در «صورت تغییرات حقوق صاحبان سرمایه» نشان داده می‌شود. طبق استانداردهای يادشده «صورت تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه طی دوره» یکی از اجزای صورت‌های مالی است (بند 10 استاندارد بین‌المللی حسابداری شماره 1). بر اساس بند 106 استاندارد مزبور، واحد تجاری باید صورت تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه را با نشان دادن جداگانه مواردی از جمله مورد زیر ارائه کند:

«(d) برای هر یک از اجزای حقوق صاحبان سهام، تطبیق مبلغ دفتری آغاز و پایان دوره، با افشای جداگانه تغییرات ناشی از:

سود یا زیان، سایر اقلام سود جامع و معاملات سرمایه‌ای، با نشان دادن جداگانه آورده و ستانده صاحبان و تغییرات در منافع صاحبان در واحدهای تجاری فرعی که کنترل آنها همچنان حفظ شده است.»

نحوه ارائه گردش حساب سود (زیان) انباشته

همان‌طور که پیش‌تر نیز بیان شد طبق بخش «الف» بند 45 استاندارد حسابداری شماره 6، گردش این حساب، متشکل از سود (زیان) دوره، سود (زیان) انباشته ابتدای دوره، تعدیلات سنواتی، و هرگونه مبلغ انتقالی از سایر سرفصل‌های حقوق صاحبان سرمایه (در مجموع سود قابل تقسیم)، سود سهام پیشنهادی [با توجه به توضیحات پیشین با «سود سهام مصوب» جایگزین می‌شود]، مبالغ انتقالی به اندوخته‌های قانونی و اختیاری (در مجموع تخصیص سود)، بلافاصله زیر صورت سود و زیان دوره انعکاس می‌یابد.

از آنجا که طبق استاندارد حسابداری شماره 5 (تجدیدنظر شده سال 1384) تصویب سود سهام توسط مجمع عمومی صاحبان سهام و به تبع آن تخصیص بخشی از سود به عنوان اندوخته باید در تاریخ تصویب شناسایی و در صورت‌های مالی همان سال(تصویب) گزارش شود، بنابراین تجمیع سود(زیان) خالص با سود (زیان) انباشته تعدیل شده ابتدای دوره و هرگونه مبلغ انتقالی از سایر فصل‌های حقوق صاحبان سهام و تلقی آن به عنوان «سود قابل تقسیم»، اطلاعات گمراه‌کننده را در اختیار استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی، به ویژه صاحبان سهام برای تصمیمات تقسیم سود شرکت قرار می‌دهد. تمام تخصیص سود منعکس شده در گردش حساب سود (زیان) انباشته (شامل سود سهام پیشنهادی [سود سهام مصوب]، مبالغ انتقالی به اندوخته‌های قانونی و اختیاری) از محل سود انباشته ابتدای دوره بوده و درباره تخصیص سود خالص دوره جاری و مبالغ انتقالی از سایر سرفصل‌های حقوق صاحبان سهام هیچ تصمیمی توسط مجمع گرفته نشده است. زیرا تصمیم‌گیری درباره تصویب سود خالص و سایر مبالغ انتقالی از سایر سرفصل‌های حقوق صاحبان سهام و نحوه تخصیص آنها در دستور کار مجمع عمومی آتی صاحبان سهام است.

علاوه براین، طبق ماده 239 اصلاحیه قانون تجارت، «سود قابل تقسیم عبارت است از سود خالص سال مالی منهای زیان‌های سال قبل و اندوخته قانونی يادشده در ماده 238 و سایر اندوخته‌های اختیاری به علاوه سود قابل تقسیم سال‌های قبل که تقسیم نشده است.»

1 - استانداردهای حسابداری ایران تا حدود زیادی مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی حسابداری است و یکی از دلایل اصلی تغییرات استانداردهای حسابداری (طبق پیشگفتار استانداردهای حسابداری تجدیدنظر شده) هماهنگی بیشتر با استانداردهای بین‌المللی حسابداری بوده است. در استانداردهای حسابداری بین‌المللی «صورت تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه» که بیانگر تغییرات سود (زیان) انباشته طی دوره نیز می‌باشد، جزو یکی از صورت‌های مالی اساسی است. علاوه بر این،

همان گونه که در ابتدای بند 45 استاندارد حسابداری شماره 6 بیان شده «تغییرات حقوق صاحبان سهام و ساختار در زمره مهم‌ترین اقلام اطلاعاتی مندرج در صورت‌های مالی است و از این‌رو باید به گونه‌ای مشخص منعکس شود». اهمیت تغییرات سود (زیان) انباشته در تصمیمات تقسیم سود توسط مجامع عمومی شرکت‌ها به خصوص شرکت‌های پذیرفته شده در بورس به طور کامل مشهود است. بنابراین، پیشنهاد می‌شود جایگاه مناسبی برای تغییرات سود (زیان) انباشته در مجموع صورت‌های مالی اختصاص یابد. این مهم می‌تواند از طریق ارائه «صورت تغییرات حقوق صاحبان سرمایه» همانند آنچه که در استانداردهای بین‌المللی حسابداری الزام شده است، صورت پذیرد و تغییرات سود (زیان) انباشته به همراه تغییرات سایر اجزای حقوق صاحبان سهام (با توجه به اهمیت آنها) در قالب یکی از اجزای صورت‌های مالی سود ناخالص و گردش مالی ارائه شود. در این صورت انسجام و به‌هم پیوستگی اجزای صورت‌های مالی اساسی نیز حفظ خواهد شد.

2 - با توجه به توضیحات ارائه شده در بخش نحوه ارائه گردش حساب سود (زیان) انباشته، پیشنهاد می‌شود بخش «الف» بند 45 استاندارد حسابداری شماره 6 اصلاح و تغییرات سود (زیان) انباشته به شرح (جدول 2) ارائه شود:

(1) لازم به توضیح است که چنانچه مبلغ سود انباشته تخصیص یافته ابتدای دوره منفی شود، این موضوع بیانگر توزیع سود موهوم خواهد بود که به روشنی در این مدل گزارشگری نشان داده می‌شود. طبق مدل فعلی گزارشگری گردش حساب سود (زیان) انباشته به دلیل اینکه سود خالص دوره جاری نیز به عنوان بخشی از سود قابل تخصیص تلقی می‌شود، توزیع سود موهوم از نظر

فروش خالص چیست؟

فروش خالص عبارت است از کل فروش منهای هرگونه برگشت از فروش، تخفیف بابت معیوب بودن کالا و تخفیفات نقدی فروش. فروش خالص یک مبلغ بسیار مهمی است زیرا توسط ذینفعان شرکت و تحلیلگران هنگام تصمیم گیری در مورد واحد تجاری یا تجزیه و تحلیل در خصوص پیشرفت شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فروش خالص

معمولاً، صورت سود و زیان مبلغ خالص فروش را نشان می‌دهد. در برخی موارد، شرکت‌ها فروش ناخالص و خالص را در به صورت جداگانه در صورت سود و زیان نمایش می‌دهند. کسر برگشت از فروش و تخفیفات از فروش ناخالص، کیفیت فروش را نشان می‌دهد. اگر تفاوت زیادی بین فروش ناخالص و خالص وجود داشته باشد، ممکن است شرکت کالاهای برگشت از فروش و تخفیف‌های زیادی داشته باشد.

فرمول فروش خالص چیست؟

فرمول فروش خالص در تصویر زیر نشان داده شده است:

فرمول فروش خالص

اجزای فروش خالص

فرمول فوق برای فروش خالص شامل چندین جزء است. درک هر عبارت در فرمول برای بدست آوردن مبلغ خالص فروش، بسیار مهم است:

  • فروش ناخالص: فروش ناخالص عبارت است کل فروش بدون کسر هرگونه کالای برگشت از فروش و تخفیفات. فروش ناخالص شامل انواع فروش، مانند فروش نقدی و نسیه یا اعتباری است.
  • برگشت از فروش: اگر کالای فروخته شده در نهایت عودت داده شود، تحت عنوان برگشت از فروش قرار می‌گیرد. معمولاً شرکت‌ها کل مبلغ یا قسمتی از مبلغ کالا را بازپرداخت می‌کنند و فروش ناخالص به میزان مبلغ بازپرداخت کاهش می‌یابد.
  • تخفیف معیوب بودن کالا: برای هر کالایی که آسیب ببیند، شرکت‌ها قیمت مشخص شده را کاهش داده و آن را با قیمت پایین تری می‌فروشند. فروش چنین کالاهایی با قیمت پایین تری ثبت می‌شود. بنابراین، تفاوت بین قیمت مشخص شده و قیمت فروش از فروش ناخالص کسر می‌شود.
  • تخفیفات نقدی: بعضی از فروشگاه‌ها در برخی مواقع تخفیف فصلی به مشتریان خود می‌دهند. همچنین اگر مشتری خرید عمده انجام دهد یا پرداختی را قبل از زمان مقرر انجام دهد، می‌توان به او تخفیف داد. چنین تخفیف‌هایی از فروش ناخالص کسر می‌شود.

فروش خالص در مقابل فروش ناخالص

فروش ناخالص و فروش خالص، گاه با هم اشتباه گرفته می‌شوند و فرض بر این است که مشابه هستند. فروش خالص پس از کسر کسورات از فروش ناخالص محاسبه می‌شود و فروش خالص هنگام تجزیه و تحلیل کیفیت فروش واحد تجاری اهمیت بیشتری دارد.

فروش ناخالص به خودی خود چندان قابل اتکا نیست، زیرا فروش واقعی یک شرکت را بیشتر نمایش می‌دهد زیرا شامل چندین متغیر دیگر است که اساساً نمی توانند به عنوان فروش طبقه بندی شوند.

از طرف دیگر، فروش خالص بازتاب دقیق تری از درآمدهای یک شرکت دارد و می‌تواند برای ارزیابی گردش مالی واقعی شرکت برای تیم‌های فروش و بازاریابی برای افزایش درآمدهای آینده مورد استفاده قرار گیرد.

فروش ناخالص به سادگی با ضرب واحدهای فروخته شده در قیمت فروش هر واحد محاسبه می‌شود. میزان فروش ناخالص معمولاً بسیار بیشتر است، زیرا شامل برگشت از فروش یا تخفیف نمی شود. مبلغ خالص فروش که پس از کسر متغیرها محاسبه می‌شود، از فروش ناخالص کمتر است.

از آنجا که برای محاسبه خالص فروش اقلام غیر فروش حذف می‌شوند، خالص فروش بازتاب بهتری از گردش مالی و سلامت شرکت دارد و برای اهداف تصمیم گیری استفاده می‌شود. جدول زیر تفاوت‌های اصلی بین فروش خالص و ناخالص را نشان می‌دهد:

فروش خالصفروش ناخالص
تعریففروش ناخالص منهای کسوراتفروش کل بدون کسورات
وابستگی متقابلوابستگی به فروش ناخالص داردوابستگی به فروش خالص ندارد
میزانکمتر از فروش ناخالصبیشتر از فروش خالص
فرمولفروش ناخالص – کسوراتقیمت فروش x مقدار فروش

فروش خالص و صورت سود و زیان

فروش خالص در صورت سود و زیان نشان داده می‌شود. اکثر شرکتها به طور مستقیم مبلغ خالص فروش سود ناخالص و گردش مالی را گزارش می‌کنند و جزئیات آن را در یادداشتهای صورتهای مالی گزارش می‌کنند. با این حال، برخی از شرکت‌ها هم فروش ناخالص و هم فروش خالص را در صورت سود و زیان گزارش می‌کنند. جدول زیر گزیده ای از نمونه صورت سود و زیان را نشان می‌دهد.

اولین رقم، مبلغ فروش ناخالص است و اجزای مختلف برای محاسبه فروش خالص از فروش ناخالص کسر می‌شود. سود ناخالص با استفاده از فروش خالص محاسبه می‌شود و نه مبلغ فروش ناخالص. اگر اختلاف بین فروش ناخالص و خالص بسیار زیاد باشد، می‌تواند نشان دهنده این باشد که کیفیت درآمد خوب نیست، زیرا شرکت برای ایجاد درآمد، محصولات را با تخفیف زیاد می‌فروشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.