مثال برای تعیین حد سود


برای جبران هر میزان ضرر، چند درصد باید سود کنیم؟ | کالج تی بورس

الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوهای دو گانه هم معروف‌اند در دسته‌ی الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار می‌گیرند. شناخت این الگوها در بازار ارز دیجیتال، بورس ایران شناخت الگوها در بازار ترید یکی از عوامل مهم در موفقیت معامله‌گران است. الگوها به ما پیش‌بینی درستی از روند تغییر نمودار قیمت در بازارهای مالی می‌دهند. در سایت آموزش معامله گری اینوست یار برای این که به شما عزیزان کمک کنیم معاملات پر سودی داشته باشید، تصمیم گرفتیم الگوهای کلاسیک قیمتی را به شکل مفصل به شما آموزش دهیم، تا با شناخت و استفاده مناسب از آن‌ها به نتیجه مطلوب‌تان برسید. در این پست قصد داریم الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوی سقف و کف دو گانه هم معروف‌اند را به شما معرفی کنیم. الگوی دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال است و در دسته‌ی الگوهای بازگشتی قرار می‌گیرد. تا انتهای آموزش همراه ما باشید تا به صورت حرفه‌ای با این الگوی مهم آشنا شده و نحوه معامله با الگوی دو قلو را در بازارهای معاملاتی مثل ارزهای دیجیتال، بیت کوین ، بازار جهانی فارکس و بورس ایران یاد بگیرید.

الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟

همانطور که ذکر شد الگوی سقف دوقلو به انگلیسی Double Top یکی از الگوهای بازگشتی است. یعنی پس از تشکیل این الگو باید انتظار بازگشت قیمت یا تغییر جهت روند قیمت را داشته باشیم. تئوری ساختار این الگو به این شکل است: ابتدا روند افزایشی شکل می‌گیرد، سپس مقداری افت پیدا می‌کند، دوباره به اندازه قله‌ی اول افزایش می‌یابد و در نهایت بازگشت قیمت شکل می‌گیرد و یک روند نزولی ایجاد می‌شود. پس در این الگو دو قله به یک اندازه به وجود می‌آید که درست مانند حرف M در حروف انگلیسی است. خط گردن در این الگو نیز خطی افقی است که مماس با نقطه فرو رفته ایجاد می‌شود. تصویر زیر را مشاهده کنید.

اعتبار الگوی سقف دوقلو

برای این که از صحت شکل گیری الگو مطمئن شویم تا با خیال آسوده به معامله با آن بپردازیم، نکات و مواردی وجود دارد که با کمک آن‌ها می‌توانیم اعتبار الگوی دو گانه سقف و کف را بسنجیم. نکته‌ی مهم: تقارن و تناسب در الگوی دو قلو اهمیت بسیار زیادی دارد. باید دقت کنیم که این الگو زمانی تشکیل می‌شود که دو قله‌‌ی این الگو دقیقا به یک اندازه باشند؛ نه یک ریال بالاتر و نه یک ریال پایین‌تر. به عنوان مثال اگر قله‌ی اول به 2000 ریال باشد، قله‌ی دوم هم باید دقیقا به 2000 ریال رسیده باشد تا از صحت الگو مطمئن شویم.

نحوه معامله با الگوی سقف دوقلو

همانطور که گفتیم برای انجام یک معامله‌ی مطمئن با این الگو باید از شکل‌گیری الگوی سقف دوقلو مطمئن شویم. پس اگر در نمودار قیمتی شاهد ایجاد دو قله دقیقا به یک اندازه بودیم، به سراغ معامله با آن می‌رویم. درست مانند الگوی سر و شانه، ابتدا خط گردن را رسم می‌کنیم (یک خط افقی مماس با نقطه‌ی فرو رفته یا دره). چه هنگامی وارد معامله می‌شویم؟ الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی به حساب می‌آید و می‌دانیم که در الگوهای نزولی باید وارد پوزیشن فروش یا SELL شویم. پس مطمئن‌ترین نقطه ورود به معامله فروش را پیدا می‌کنیم.

نقطه‌ی شکست خط گردن مناسب‌ترین نقطه برای ورود به پوزیشن فروش است. چرا؟ چون از تشکیل الگو مطمئن شده و قبل از شکل‌گیری روند نزولی از معامله خارج می‌شویم. حال به سراغ حد سود و حد ضرر برویم.

حد سود و حد ضرر در الگوی سقف دوقلو

حد ضرر در این الگو بالای قله‌ی دوم یا قله‌ی سمت راست در نظر گرفته می‌شود. چه مقدار بالاتر؟ در بازار بورس ایران به اندازه یک یا دو ریال و در بازار جهانی فارکس اصطلاحا به اندازه یک پپ یا دو پپ (Pep) بالاتر از قله‌ی سمت راست را حد ضرر خود در نظر می‌گیریم.

برای به دست آوردن حد سود ابتدا فاصله خط گردن (Neck Line) تا قله را اندازه می‌گیریم، سپس به همان اندازه از خط گردن یا همان نقطه خروج از معامله به پایین اعمال می‌کنیم. 70 تا 100 درصد این اندازه می‌تواند TP یا هدف ما باشد. اگر دید مبتنی بر امواج الیوت و تحلیل تکنیکال حرفه ای داشته باشیم، با نیم نگاهی به ابتدای روند، می‌توانیم هدف دوم و سوم را هم تعیین کنیم؛ چرا که ممکن است روند بازگشتی الگو تا ابتدای روند ادامه پیدا کند.

یک بار دیگر با هم مرور کنیم:

  • نقطه ورود به معامله و فروش: ناحیه شکست خط گردن
  • حد سود: به اندازه فاصله‌ی خط گردن تا قله، پایین‌تر از خط گردن
  • حد ضرر: بالای قله‌ی سمت راست یا قله‌ی دوم

حد سود و حد ضرر در الگوی سقف دوقلو

نحوه ترسیم الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی

برای تشخیص بهتر الگوی سقف دوقلو و ترسیم آن در بازارهای معاملاتی، بهتر است در قالب مثال این الگو را در یکی از بازارها بررسی کنیم. در این مثال به سراغ بورس ایران و سهام وتوکا رفتیم. به تصویر زیر نگاه کنید. آیا می‌توانید الگو را تشخیص دهید؟

الگوی دوگانه سقف در بورس ایران

اگر توانستید به شما تبریک می‌گویم. چرا که دید خوبی از الگوی سقف دوقلو دارید. برای پیدا کردن الگو در نمودارهای قیمتی، در صورت مشاهده دو قله نزدیک به هم نشانه‌گر موس را روی بیشترین قیمت هرکدام از قله‌های نگه دارید. اگر بیشترین قیمت در هر دو قله به یک اندازه بود، شما الگوی سقف دو قلو را پیدا کرده‌اید. در مثال بالا هر دوقله در نمودار قیمتی سهام وتوکا روی عدد 626 است. پس ساختار الگو شکل گرفته.

اما برای ترسیم دقیق آن به ترتیب زیر عمل می‌کنیم:

اندیکاتور MACD را فعال کرده و در زیر چارت قیمتی قرار می‌دهیم. تایم فریم را روی زمانی تعیین می‌کنیم که پیوت‌ های سقف و کف در الگو شکل بگیرد. در این مثال تایم فریم را روی 5m یا 5 دقیقه در نظر گرفتیم. حال به کمک اندیکاتور مکدی و تغییر فازها، پیوت‌های سقف و کف را مشخص می‌کنیم.

تعیین پیوت ها در الگوی سقف دوقلو با اندیکاتو MACD

در این مرحله خطی افقی از روی پیوت کف رسم می‌کنیم و آن را امتداد می‌دهیم.

ترسیم خط گردن در الگوی سقف دو گانه

در نهایت الگو را نام گذاری کرده و حد سود، حد مثال برای تعیین حد سود ضرر و نقطه ورود به معامله را مشخص می‌کنیم.

حد سود و ضرر با الگوی دوقلو در بازار بورس ایران

نکته‌ی مهم: مشاهده‌ی الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی در تایم فریم‌های بالا آسان‌تر است. اما برای ترسیم الگو باید تایم فریم‌ها را تا حدی پایین بیاوریم که پیوت‌های سقف و کف در الگو مشخص شوند.

الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی کف دوقلو به انگالیسی Double Bottom هم نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است. این مثال برای تعیین حد سود الگو در انتهای حرکت‌ها یا امواج‌های نزولی شکل می‌گیرد. هنگامی که این الگو به وجود می‌آید به ما هشدار بازگشت یا تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی را می‌دهد. پس در کل می‌توانیم بگوییم که الگوی کف دوقلو نشان‌گر یک روند صعودی و افزایشی است. این الگو دارای دو کف می‌باشد که دقیقا به یک اندازه هستند. نه یک واحد بیشتر و نه یک واحد کمتر؛ درست مانند حرف W در حروف انگلیسی. عضو دیگر در ساختار کف دو قلو، خط گردن (Neck Line) است. خط گردن در الگوی کف دوقلو مماس با قله‌ی بین دو کف رسم می‌شود. تصویر زیر را مشاهده کنید.

الگوی کف دو قلو در تحلیل تکنیکال

نحوه معامله با الگوی کف دوقلو

همانطور که گفتیم الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی نمایان می‌شود و در ادامه، روند قیمت روند صعودی را طی مثال برای تعیین حد سود می‌کند. قبلا اشاره کردیم که الگوهای صعودی مناسب برای ورود به پوزیشن خرید (BUY) در بازارهای مالی مختلف هستند. در انتهای الگوی کف دوقلو روند صعودی ایجاد می‌شود. پس برای معامله با این الگو به سراغ مناسب‌ترین ناحیه برای ورود به معامله می‌رویم. بهترین نقطه برای ورود به معامله در الگوی کف دوقلو، ناحیه‌ی شکست خط گردن است. هنگامی که مشاهده کردیم کف‌های دقیقا به یک اندازه‌ی این الگو شکل گرفته، و از تقارن و تناسب آن مطمئن شدیم، شروع به معامله کرده و وارد موقعیت خرید می‌شویم. بنابراین ناحیه شکست خط گردن را برای ورود به معامله انتخاب می‌کنیم.

تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کف دوقلو

برای یک معامله‌ی حساب شده و مطمئن با الگوها، تعیین حد ضرر و حد سود الزامی است. پس از تشخیص الگو و رسم آن، تعیین این نقاط بسیار آسان می‌شود. حد ضرر (SL) در این الگو مقداری زیر کف یا دره‌ی سمت راست در نظر گرفته می‌شود (یکی دو ریال پایین‌تر). برای به دست آوردن حد سود (TP) نیز اندازه خط گردن تا کف الگو را حساب کرده و به همان اندازه به بالای خط گردن اعمال می‌کنیم. 70 تا 100% این اندازه به عنوان هدف اول تعیین می‌شود.

یک بار دیگر با هم مرور کنیم:

  • نقطه ورود به معامله خرید (BUY): ناحیه شکست خط گردن
  • حد سود (Take Profit): به اندازه فاصله کف تا خط گردن، بالاتر از خط گردن
  • حد ضرر (Stop Loss): یک یا دو واحد زیر کف یا دره سمت راست

حد سود و حد ضرر در الگوی کف دو قلو

نکته: بهتر است در تعیین حد سود یک نیم نگاهی هم به ابتدای روند داشته باشیم؛ چرا که در الگوهایی بازگشتی احتمال بازگشت تا ابتدای روند وجود دارد. پس می‌توانیم هدف دوم را تقریبا موازی با ابتدای روند نیز در نظر بگیریم. معامله‌گرانی که دید الیوتی و تحلیل تکنیکال حرفه‌ای دارند، انتخاب هدف دوو و سوم برایشان راحت‌تر است.

اگر شما هم می‌خواهید دید عمیق‌تر و حرفه‌ای‌تری به بازارهای معاملاتی داشته باشید، دوره معامله گری حرفه‌ای اینوست یار کمک زیادی در این راه به شما می‌کند.

الگوی کف دوقلو در ارزهای دیجیتال (بیت کوین)

یکی از بازارهایی که معامله‌گران علاقه‌ی زیادی به معامله کردن در آن دارند، بازار ارزهای دیجیتال است. به همین علت مثالی از الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین تتر را برای شما در نظر گرفتیم. به نمودار قیمتی بیت کوین که در نرم افزار تریدینگ ویو ( TradingView ) می‌باشد، دقت کنید. آیا می‌توانید الگو کف دوگانه را تشخیص دهید؟

الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین

ترسیم الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین

تحلیل این نمودار به چه شکل است؟ فرض کنید درحال مشاهده‌ی نمودار قیمتی بازار بیت کوین هستیم و ساختار الگوی دوگانه برایمان آشنا به نظر می‌رسد. برای این که مطمئن شویم این الگو همان الگوی کف دوقلو است، نشانه‌گر موس را روی هر دو کف می‌بریم تا ببینیم آیا قیمت در هر دو دقیقا به یک اندازه است یا خیر. اگر به یک اندازه باشد الگو را پیدا کردیم. حال برای پیدا کردن نقاط حد سود و حد ضرر و نقطه ورود به معامله، باید الگو را ترسیم کنیم. مانند الگوی سقف دوقلو، به سراغ اندیکاتور MACD رفته و پیوت‌ها را مشخص می‌کنیم.

همانطور که گفتیم انتخاب درست تایم فریم (Time Frame) اهمیت زیادی در پیدا کردن پیوت‌ها (Pivot) دارد. پس از پیدا کردن پیوت‌های کف و سقف، مماس با پیوت سقف، خط گردن مثال برای تعیین حد سود را رسم می‌کنیم. هنگامی که خط گردن ترسیم شود، به راحتی می‌توانیم نقطه ورود به معامله (BUY) را تعیین کرده و حد سود و ضرر را که در قسمت بالا توضیح دادیم، مشخص کنیم. پس تحلیل و رسم نمودار قیمتی بیت کوین به شکل زیر خواهد بود.

تعیین نقاط حد سود و حد ضرر در الگوی کف دوقلو بازار بیت کوین تتر

برای آشنایی بیشتر با ساختار این الگو در بازارهای مختلف مثل بیت کوین، فارکس (Forex) و بورس ایران بهتر است حتما تمرین داشته باشید و سعی کنید الگوها را روی نمودار قیمتی پیدا و رسم کنید. به این شکل چشم شما عادت می‌کند و هنگام معاملات خود با تجربه‌ی بیشتری وارد می‌شوید. مطالب این مقاله برگرفته از دوره‌ی آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی است.

مرسی که تا آخر آموزش همراه ما بودید. هر سوالی دارید در قسمت نظرات همین آموزش با ما درمیان بگذارید تا راهنماییتون کنیم. موفق و پر سود باشید 💙

استاپ لاس چیست؟ حد ضرر بورس | Stop Loss فارکس

حد ضرر (به انگلیسی Stop Loss و تلفظ استاپ لاس) یکی از مفاهیم مهم هنگام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال است. در بازارهای بین‌المللی مثل فارکس این مفهوم با اسم Stop Loss (استاپ لاس) شناخته می‌شود. تعریف بهتر آن “حد توقف ضرر” است و برخلاف مفهوم ساده آن، در اکثر موارد توسط معامله‌گران نادیده گرفته می‌شود. یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها بین معامله‌گران حرفه‌ای و آماتور، تعیین حد ضرر و پایبندی به آن است! از مزایای تعیین استاپ لاس می‌توان به جلوگیری از ضررهای سنگین، جلوگیری از خواب سرمایه و عادت به استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این آموزش بورس به واکاوی مفهوم Stop Loss، فرمول محاسبه و نحوه تعیین آن به همراه استراتژی معاملاتی مطلوب خواهیم پرداخت.

حد ضرر چیست؟

حد ضرر (استاپ لاس) چیست؟

مفهوم حد ضرر به زبان ساده “جلوگیری از زیان بیشتر در معاملات” است. واژه انگلیسی آن یعنی Stop Loss (تلفظ: استاپ لاس) به معنی “توقف ضرر” مفهوم کاملی را تداعی می‌کند. معامله‌گران تازه‌وارد بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال، عموما شوق برای کسب سود دارند. اما باید بدانید که اولین اصل در تمام بازارهای مالی “حفظ سرمایه” است و بعد از آن “کسب سود”!

برای معامله در بازارهای مالی نیاز به تجزیه و تحلیل دارید که تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های آن است. همیشه بخاطر بسپارید که “هیچ عصای موسی‌ای در تحلیل تکنیکال وجود ندارد!”. در واقع حتی تحلیلگران حرفه‌ای و باسابقه نیز نمی‌توانند ادعا کنند که تحلیل‌شان 100% درست است. بنابراین اولین اقدام بعد از تحلیل نمودار، تعیین حد ضرر است. یعنی اگر روند حرکت قیمت برخلاف تحلیل شما باشد چه زمانی از معامله خارج خواهید شد؟! در بازار یک سویه مثل بورس تهران، حد ضرر یعنی “اگر قیمت سهام کاهش پیدا کرد تا چه مبلغی حاضر به تحمل کاهش قیمت هستید؟”.

نکته: در بازارهای دوسویه مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، معامله‌گران می‌توانند از نزول قیمت‌ها نیز کسب سود کنند. در واقع پوزیشن‌های معاملاتی Buy و Sell هر دو فعال است. پُر واضح است در پوزیشن معاملاتی Sell، با افزایش قیمت‌ها معامله‌گر ضرر می‌کند. بنابراین در بازارهایی مثل Forex و ارزهای دیجیتال، حد ضرر صرفا به معنای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت نیست!

نحوه تعیین حد ضرر

هر دلار (ریال) از سرمایه خود را به عنوان یک سرباز و بازار مالی را میدان جنگ درنظر بگیرید! وظیفه اولیه شما حفاظت از این سربازها است! قاعده و معیار خاصی بصورت مطلق برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. پارامترهایی مثل دیدگاه سرمایه‌گذاری، ریسک‌پذیری و استراتژی معاملاتی، چشم‌انداز شرکت، مبلغ سرمایه‌گذاری، وضعیت شاخص بورس و … در نحوه تعیین آن موثر هستند. به طور کلی می‌توان روش‌های تعیین حد ضرر را به 3 دسته تقسیم کرد:

  1. بصورت ثابت (درصدی)
  2. با استفاده از تحلیل تکنیکال
  3. بصورت ترکیبی (درصدی و تکنیکال)

بصورت مثال برای تعیین حد سود ثابت (درصدی)

تعیین حد ضرر بصورت ثابت یکی از مرسوم‌ترین روش‌ها است. در این روش تریدر درصد مشخصی از قیمت معامله را به عنوان Stop Loss در نظر می‌گیرد. این درصد با توجه به دید سرمایه‌گذاری می‌تواند بصورت زیر تعریف شود.

  • سرمایه‌گذاری بلند‌مدت: بین 10 تا 20 درصد
  • تحلیل کوتاه مدت: بین 5 تا 10 درصد
  • نوسان‌گیری: کمتر از 5%

با استفاده از تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیلی در بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی “پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار قیمت در گذشته”. ابزارها و روش‌های متعددی در بحث تحلیل تکنیکال جهت تعیین حد ضرر وجود دارد مثل:

  • سطوح حمایت و مقاومت
  • امواج الیوت
  • الگوهای کلاسیک مثل کف دوقلو، سر و شانه، مثلث کاهشی
  • ابزارهای فیبوناچی مثل ریتریسمنت مثل مووینگ اوریج و Parabolic SAR

آموزش تخصصی هر کدام از این ابزارها در قسمت “آموزش تحلیل تکنیکال” ارائه شده است. برای مثال در قسمت پایانی مقاله آموزشی “حمایت و مقاومت” بصورت مجزا به واکاوی “نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت” پرداختیم.

بعد از واکنش چارت به خط حمایت و افزایش قیمت‌ها، حد ضرر روی محدوده حمایتی درنظر گرفته شود. در پوزیشن معاملاتی Buy، عموما استاپ لاس در محدوده “اولین حمایتِ مهم” درنظر گرفته می‌شود. فاصله این محدوده با قیمت خرید نیز نباید بیشتر از 10% باشد.

عدم توانایی نمودار در شکست خط مقاومت و افت قیمت می‌تواند پوزیشن معاملاتی Sell در بازاری مثل فارکس باشد. در این وضعیت، تریدر می‌تواند محدوده مقاومت را به عنوان استاپ لاس درنظر بگیرد.

بصورت ترکیبی

اگر هنگام تعیین حد ضرر توسط تحلیل تکنیکال، قواعد مثال برای تعیین حد سود روش ثابت (درصدی) را درنظر بگیریم اعتبار استاپ لاس بیشتر می‌شود. برای مثال با تعیین Stop loss روی محدوده حمایتی، نباید اختلاف آن با قیمت خرید، بیشتر از 5 – 10 درصد باشد.

چه زمانی حد ضرر فعال می‌شود؟

معیار فعال شدن حد ضرر، قیمت پایانی (Close Price) است نه قیمت لحظه‌ای. البته افرادی که قصد نوسانگیری دارند عموما قیمت لحظه‌ای را ملاک قرار می‌دهند. برای مثال هنگام خرید سهام، اولین کندل منفی زیر خط حمایت به منزله هشدار فعال شدن استاپ لاس است. برخی معامله‌گران معتقدند برای خروج از معامله باید قیمت زیر محدوده حد ضرر تثبیت شود. ثبت چند کندل زیر Stop loss را به عنوان معیار تثبیت قیمت درنظر می‌گیرند. در این حالت خروج از معامله با ضرر بیشتری همراه است.

حجم معاملات یکی از مهمترین پارامترها برای فعال شدن استاپ لاس است که باید به آن توجه شود.

چتر نجات شما در معاملات، حد ضرر است و فعال شدن آن یعنی هشدار سقوط. اگر می‌خواهید از این سقوط جان سالم به در ببرید باید چتر نجات خود را فعال کنید!

حد ضرر شناور یا متغییر (Trailing Stop Loss)

همیشه ضرر به معنی کاهش اصل سرمایه شما نیست! از دست رفتن سود یک معامله به نوعی ضرر محسوب می‌شود! بنابراین با افزایش سود در یک معامله، باید حد ضرر خود را نیز تغییر دهید تا در صورت تغییر جهت روند قیمت، سود خود را از دست ندهید.

به سود اجازه پیشروی بدهید اما باید با به‌روزرسانی استاپ لاس از سود خود محافظت کنید! برای مثال با شکست پر قدرت خط مقاومت، این خط به حمایت تبدیل می‌شود. بنابراین این محدوده حمایتی می‌تواند به عنوان حد ضرر جدید درنظر گرفته شود. این نکته را بخاطر بسپارید “به سود اجازه پیشروی بدهید اما مطلقا به ضرر اجازه پیشروی ندهید!” بنابراین با افزایش قیمت‌ها در روند صعودی، Stop Loss را بالاتر بیاورید.

استراتژی استاپ لاس و 5 نکته مهم

  1. شاید تعیین حد ضرر کار دشواری نباشد اما مطمئن باشید که “پایبندی به آن” کار بسیار سختی است! از همین حالا تمرین کنید. با فعال شدن Stop Loss، بدون هیچ‌گونه تردید، ترس و استخاره‌ای! اقدام به بستن معامله کنید. حال اگر بعد از فروش سهام، قیمت آن صعودی شد خود را سرزنش نکنید و به دنبال ایراد تحلیل‌تان باشید. از تحلیل غلط، تجربه کسب کنید و نگذارید باعث ترس شما در فعال شدن حد ضرر معاملات بعدی شود! بپذیرید که ضرر بخشی از روند کار یک معامله‌گر است. هرگز فراموش نکنید که اولین اصل بورس و سایر بازارهای مالی “حفظ سرمایه است نه کسب سود”.
  2. برخی معامله‌گران با بررسی بنیادی یک شرکت اقدام به خرید سهام آن با دید بلندمدت می‌کنند. بنابراین این افراد هیچ حد ضرری تعیین نمی‌کنند! و معتقدند کاهش قیمت نیز جزء روند بازار است. در واقع با توجه به چشم‌انداز مثبت شرکت هر کاهش قیمتی را اصلاح قیمت در یک کانال صعودی می‌دانند.
  3. برای مدیریت سرمایه و ریسک خود، استراتژی معاملاتی داشته باشید و به آن وفادار بمانید. البته این وفاداری به منزله عدم اصلاح و تغییر استراتژی معاملاتی نیست. حتی در سرمایه‌گذاری بلندمدت نیز Stop Loss را تعیین کنید.
  4. نسبت ضرر و برگشت سرمایه اولیه خطی نیست! یعنی اگر شما 50% ضرر کنید برای اینکه به اصل پول خودتان برسید به سود 100 درصدی نیاز دارید. در واقع هر چه ضرر شما بیشتر شود شانس شما برای دستیابی به اصل پول‌تان کمتر می‌شود! اگر 90% ضرر کنید بایستی 1000% سود کنید تا به سرمایه اولیه خود برسید.
  5. برای اینکه به اهمیت حد ضرر و ضرورت تعیین آن در معاملات خود واقف شوید به نمودار زیر نگاهی بیندازید. با خرید سهام ایرانخودرو در پیک قیمتی و عدم تعیین Stop Loss، در کمتر از 1 ماه، 50% ضرر می‌کردید. البته خرید در آن پیک قیمتی خودش جای سوال دارد!

اهمیت حد ضرر در معاملات بورس

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

چگونه حد ضرر را با استفاده از حمایت و مقاومت تنظیم کنیم؟

حد ضرر و مقاومت

در درس امروز از مجموعه دروس آموزش فارکس، نحوه تعیین و تنظیم حد ضرر بر اساس حمایت و مقاومت از روی نمودار را به شما خواهیم آموخت.

در درس پیش نحوه تنظیم حد ضرر با استفاده از درصدی از حساب را مورد بحث قرار دادیم.

یک راه معقول‌تر برای تعیین حد ضرر، گذاشتن آن بر اساس آنچه نمودارها به ما می‌گویند، است.

از آنجایی که ما در بازارها معامله می کنیم، شاید بد نباشد حد ضرر خود را بر اساس آنچه بازارها به ما نشان می دهند بگذاریم… منطقی است، نه؟

یکی از مواردی که ما می‌توانیم در پرایس اکشن مشاهده کنیم این است که گاهی اوقات به نظر می‌رسد قیمت‌ها نمی توانند سطوح خاصی را شکسته و از آنها فراتر روند.

اغلب اوقات، زمانی که این نواحی حمایت یا مقاومت مورد تست مجدد قرار می‌گیرند، احتمالا یک بار دیگر آنها مانع پیشروی قیمت می شوند.

گذاشتن حد ضرر در آنسوی این سطوح حمایت و مقاومت امری منطقی است، زیرا اگر قیمت آنسوی این نواحی معامله شود، منطق می گوید شکست آن ناحیه سبب می‌شود معامله‌گران بیشتری وارد بازار گردیده و روی شکست آن ناحیه پوزیشن بگیرند و در نتیجه قیمت بیشتر علیه مثال برای تعیین حد سود شما حرکت کند.

یا، اگر این سطوح شکسته شده و شکست نیز تایید شود، ممکن است نیروهایی که شما از آنها هیچ اطلاعی ندارید (دست های پشت پرده) ناگهان بازار را به یک سمت هل دهند.

بیایید نگاهی گذرا داشته باشیم به روش تعیین حد ضرر بر اساس حمایت و مقاومت:

مثال خط روند مقاومت

در نمودار بالا، می بینیم که این جفت ارز دارد بالای خط روند نزولی معامله می شود.

معتقدید که معامله این تکنیکال (شکست مقاومت) معامله ای عالی است و تصمیم می گیرید که خرید بگیرید.

اما پیش از آنکه وارد معامله شوید، پرسش های زیر را از خود بپرسید:

  1. کجا می توانید حد ضرر خود را بگذارید؟
  2. چه شرایطی ایده اصلی معاملاتی شما را بی اعتبار می سازد؟

خط روند و حد ضرر

در این مثال، بسیار منطقی است که حد ضرر خود را در زیر خطوط روند و سطوح حمایت قرار دهید.

اگر بازار به داخل این نواحی حرکت کند، به این معنی است که خطوط روند هیچ حمایتی از سمت خریداران بخود ندیده و اکنون فروشندگان کنترل اوضاع را به دست دارند.

ایده معاملاتی شما بی اعتبار شده و وقت آن است که اشتباه خود را پذیرفته، از معامله خارج شده و ضرر را پذیرا باشید.

مثال: فروش بر روی EUR/USD

در نمودار زیر، EUR/USD روند نزولی داشته است. قیمت دو سه باری به خط روند نزولی برخورد کرده که سبب شده سطح مقاومت خوبی ایجاد شود.

شما می توانستید یک سفارش فروش درست روی خط روند نزولی (1.3690) قرار دهید.

حالا، حد ضرر خود را کجا قرار می دهید؟

حد ضرر شما روی 1.3800 قرار می گیرد.

دقت کنید که چگونه این سطح (سطح حد ضرر) بالاتر از ناحیه مقاومت است: یعنی خط روند نزولی.

اجازه دهید حد سود ها را روی 1.3530 و 1.3450 بگذاریم.

خط روند و یورو دلار

معامله فعال می شود. خط روند بعنوان یک مقاومت عمل کرده و قیمت کاهش می یابد.

حد سود اول شما می خورد.

حد سود دوم فقط یک پیپ کم می آورد و نمی خورد، اما در آن زمان، شما حد ضرر خود را جابجا کرده و آن را روی نقطه سربه‌سر گذاشته اید (سطحی که وارد فروش شده‌اید) بنابراین ضرر نکرده اید.

نتیجه یورو دلار

این مثال نمونه ای بود از نحوه استفاده از مقاومت برای گذاشتن حد ضرر. به جای استفاده از یک عدد ثابت می توان برای تعیین حد ضرر از حمایت و مقاومت استفاده کرد.

حد ضرر چیست و چگونه می‌توان از آن در معاملات استفاده کرد؟

حد ضرر (stop loss) چیست؟ | کالج تی بورس

حد ضرر چیست؟! کلمه‌ای که بر مثال برای تعیین حد سود مثال برای تعیین حد سود تن خیلی از معامله گران لرزه انداخته و ترس را بر دل های آن‌ها می‌اندازد. اما مطمئنا همه معامله‌گران این را خوب می‌دانند که قطعا با رعایت حدضرر به قولی عاقبت به خیر خواهند شد و سود خواهند برد. پس چه دلیلی دارد که معامله‌گران حد ضرر را رعایت نمی کنند؟ شاید دلیل آن این است که با رعایت آن باید شکست و اشتباه خود را بپذیرند و این مورد قطعا برای هیچ معامله‌گری خوشایند نمی‌باشد. پس در ادامه همراه ما باشید تا بدانید دلیل عدم رعایت حدضرر چیست و عواقب عدم رعایت و فواید پایبندی به آن را مورد بررسی قرار دهیم.

حد ضرر چیست؟

ابتدا بررسی کنیم معنی کلمه حد ضرر چیست؟ معامله گران برای تعیین زمان خروج از معامله‌ای که باز کرده‌اند از حد ضرر (که حد سود در این مقاله موضوع بحث ما نیست) استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال، معاملات خود را در بازار های مالی به انجام می رسانند عدد یا در صدی را برای تعیین ضرر خود مشخص می کنند که به این اعداد یا درصد‌ ها حدضرر گفته می شود.

مثال برای اینکه بدانیم حد ضرر چیست؟

فرض کنید شخصی سهمی را در بورس به قیمت 1000 تومان خریداری کرده است و حدضرر خود را روی قیمت 960 تومان (4 درصد پایین تر از قیمت خرید) قرار داده است. قیمت که به این عدد برسد سهام خود را به فروش می‌رساند و از آن معامله با ضرر خارج می‌شود. در ادامه بررسی خواهیم کرد که طبق چه اصولی درصد حد ضرر مشخص می‌شود.

آموزش رعایت حد ضرر در بورس(عوامل موثر در تعیین حد ضرر چیست؟)

موارد مختلفی در تعیین حد ضرر تاثیر‌گذار هستند که برخی از آن‌ها در تمامی بازارها یکسان هستند. (که در حال حاضر فقط بورس ایران مورد بررسی در این مقاله می باشد و در مقاله های آینده بازارهای دیگر را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد)

عواملی که در تعیین حد ضرر نقش دارند:

  1. میانگین حجم ماه
  2. حجم مبنا
  3. سهامداران عمده
  4. درصد شناوری سهم
  5. نمودار تکنیکال سهم (بسیار مهم)
  6. ریسک پذیری معامله گر

هر کدام از موارد بالا نکات و قواعد مختص به خود را دارد. در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت.

میانگین حجم ماه

میانگین حجم ماه و حجم مبنا به یکدیگر مربوط می‌شوند. پس این 2 مورد را به همراه یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم.
در ابتدا با هم بررسی می‌کنیم تعریف میانگین حجم ماه را. میانگین حجم ماه یک سهم به این معنی است که در طول یک ماه گذشته که شامل 21 روز کاری معاملاتی می‌شود، به طور میانگین چه مقدار حجم معاملاتی داشته است.

و اما تعریف حجم مبنا: مقدار حجمی است که باید در طی یک روز معاملاتی در سهم معامله شود تا قیمت سهم رشد کند (که این مقدار طبق فرمول خاصی به دست می‌آید). به طور مثال اگر میانگین حجم ماه سهمی 1 میلیون برگ سهم باشد. اگر آن سهم 500 هزار برگ سهم معامله شود قیمت سهم فقط به اندازه 50 درصد از میانگین قیمت معامله شده در روز کاهش یا افزایش خواهد داشت.

نقش این دو مورد در تعیین حدضرر: دقت داشته باشید که گفته می‌شود اگر میانگین حجم ماه یک سهم کمتر از حجم مبنای آن سهم باشد، می‌توان گفت که این سهم یکی از پارامترهای نقد شوندگی را دارا نیست. پس در تعیین حدضرر این سهم باید درصدهای پایین‌تری را لحاظ کنیم.(البته باید موارد دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرند)

سهامداران عمده

سهامداران عمده چه کسانی هستند؟! سهامداران عمده کسانی هستند که بیشتر از یک درصد از سهام شرکتی را در اختیار داشته باشند و ممکن است یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد.

و اما نقش سهامداران عمده مثال برای تعیین حد سود مثال برای تعیین حد سود در تعیین حد ضرر: سهامداران عمده می‌توانند نقش مهمی در تعیین حد ضرر داشته باشند. به این شکل که، اگر در سهمی سهامداران عمده فعالیتی نداشته باشند، یعنی خرید یا فروشی را انجام ندهند می‌توان گفت این سهم در مواقع ریزش مورد حمایت سهامداران عمده نخواهد بود و نقد شوندگی پایینی را خواهد داشت. (سهامداران عمده را می‌توان از صفحه سهم در سایت tsetmc در قسمت سهامداران مشاهده کرد)

به طور مثال سهامداری که فعالیت خوبی (خرید و فروش) در سهم داشته و باعث نقد شوندگی در سهم می‌شود نموداری به این شکل دارد.هرچه تعداد این نوع سهامداران بیشتر باشد مقدار نقد شوندگی این سهم در این پارامتر بیشتر خواهد بود. (این نمودار را می‌توانید با کلیک بر روی هر کدام از سهامداران عمده مشاهده کنید)

تاثیر سهامداران عمده در میزان حد ضرر سهام در بورس | کالج تی بورس

تاثیر سهامداران عمده در میزان حد ضرر سهام در بورس | کالج تی بورس

و اما نمودار سهامداران عمده ای که فعالیتی ندارد:

نمودار سهامداران عمده بدون تغییر | کالج تی بورس

نمودار سهامداران عمده بدون فعالیت | کالج تی بورس

همانطور که در عکس مشاهده می‌کنید این سهامدار عمده در سهم خرید و فروشی را انجام نمی‌دهد. پس در هنگام ریزش ها نمی‌تواند نقشی در نقد شوندگی سهم داشته باشد.

درصد شناوری سهم

درصد شناوری سهم چیست؟ به این معنا است که آن درصد از سهم، که به درصد شناوری مشهور می‌باشد، آماده فروش سهام خود هستند و به نظر می‌آید که سهام خود را در آینده نزدیک به فروش برسانند و قصد این را نداشته باشند که سهام خود را به صورت بلند مدت نگه داری کنند.

درصد شناوری پایین بهتر است یا بالا؟

میزان درصد شناوری هر چقدر بیشتر باشد، بدان معنی است که در سهم هیجان بیشتری وجود دارد. و می‌تواند خیلی سریعتر به صف خرید یا صف فروش برسد. در این صورت ممکن است سهامدار برای خرید یا فروش از سهم جا بماند و در صف خرید یا فروش گیر کند. در این صورت بهتر است حد ضرر در درصد های پایین‌تری گذاشته شود. و هر چقدر درصد شناوری سهم مقدار پایین تری داشته باشد، به این معنی است که روند سهم به کندی است و در صعود ها و نزول ها به کندی حرکت می‌کند. (این درصد را در صفحه سهم، در سایت tsetmc می‌توانید مشاهده کنید)

مقدار درصد شناوری مناسب چه عددی است؟

در استراتژی‌های مختلف اعداد مختلفی بیان شده است. به طور مثال در بعضی استراتژی‌ های نوسان گیری روزانه، بین 20 تا 35 درصد، یا بعضی از استراتژی‌های میان مدت بین 7 تا 40 درصد بیان شده است. می‌توان گفت عدد بین 15 تا 35 درصد، می‌تواند عدد معقولی باشد.

تاثیر نمودار تکنیکال سهم بر میزان حد ضرر چیست؟

این بخش مهم ترین پارامتر در تایین میزان درصد حد ضرر است. در این بخش نمودار تکنیکال سهم را مورد بررسی قرار می‌دهیم و تقریبا بخش عمده‌ای از تحلیل خود برای تایین درصد حدضرر را به این پارامتر اختصاص می‌دهیم. به این صورت که نمودار تکنیکال سهم را باز کرده (رهآورد 365_مفیدتریدر) و چارت سهم را در گذشته مورد بررسی قرار می‌دهیم اگر سهم در هنگام ریزش‌ها کندل‌های صف فروش بسیاری داشت پس این سهم نقد شوندگی پایینی دارد و باید برای حدضرر درصدهای پایینی در نظر گرفته شود.

اما اگر چارت سهم در هنگام ریزش کندل هایی داشته باشد که دارای شَدو (shadow) یا سایه باشند، سهم می‌تواند دارای نقد شوندگی خوبی باشد و می‌توان برای حد ضرر درصدهای بالاتری را در نظر گرفت.

به طور مثال چارت سهمی که نقد شوندگی بالایی دارد:

تاثیر نمودار تکنیکالی در حد ضرر چیست؟

و سهمی که چارت آن نشان می‌دهد دارای نقد شوندگی پایینی است و سهامدار را گرفتار صف فروش های متعدد می‌کند:

حد ضرر چیست؟ نمودار تکنیکالی سهام دارای نقدشوندگی پایین | کالج تی بورس

نمودار تکنیکالی سهام دارای نقدشوندگی پایین | کالج تی بورس

ریسک پذیری معامله گر

تعاریف زیادی برای ریسک در بازار های مالی وجود دارد. می‌توان به صورت خلاصه و شیوا به این شکل ریسک در بازارهای مالی را تعریف نمود: “در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می‌شود.”

افراد از پنجره ریسک پذیر بودن به 3 دسته تقسیم می‌شوند:

  1. افراد ریسک‌ گریز : این افراد رویکرد محافظه‌کارانه دارند. این شخص ترجیح می‌دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  2. ریسک‌پذیر : این افراد رویکرد جسورانه دارند. این اشخاص، ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می‌پذیرد.
  3. خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن‌ها‌ را، ریسک خنثی می‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می‌دانند.

حال شما باید مشخص کنید که جزو کدام یک از موارد بالا هستید. با توجه به 6 مورد اول و میزان ریسک پذیری خود، درصد حدضرر خود را مشخص کنید.

البته باید پرانتزی همینجا باز کرد و اعلام نمود میزان ریسک پذیری شما با توجه به موارد زیادی مثل میزان سرمایه و میزان تجربه و حالات روحی شما و … در طول زمان قابل تغییر است. پس پیشنهاد می‌شود بعد از اینکه گروه ریسک خود را مشخص کردید پس از مدتی مجدد خود را محک زده و گروه ریسک خود را مجدد مشخص کنید.

مرگ خاموش معامله‌گر عاقبت کسانی که به حد ضرر خود پای‌بند نیستند!

شاید این جمله کمی ترسناک به نظر برسد اما واقعیت این است ضرر مثل باتلاقی می‌ماند که هر چقدر در آن بمانید شما را بیشتر فرو برده و می‌بلعد و بیرون آمدن از آن برای شما سخت تر خواهد بود. چرا؟

به 2 دلیل:

اگر شخصی به طور مثال از سهمی 10 درصد ضرر کرده باشد تنها با 11/11 درصد سود می‌تواند ضرر خود را جبران کند اما شخصی که با همان سهم 50 درصد ضرر کرده باشد باید 100 درصد سود کند تا ضرر خود را جبران کند. (در جدول زیر برخی از میزان ضررها و درصد سودی که برای جبران ضرر آن ها لازم است را برای شما آورده ایم.)

حد ضرر چیست؟ | آموزش بورس در مشهد | کالج تی بورس

برای جبران هر میزان ضرر، چند درصد باید سود کنیم؟ | کالج تی بورس

دلیل دوم این است که اگر پس از مدتی ضرر شما از 10 درصد به 50 و سپس به 70 تبدیل شود. اگر این ضرر 70 درصد شما به 40 درصد برسد و ضرر اولیه 70 درصدی را در نظر نگیریم، سهم در واقع صد در صد رشد کرده است تا از 70 درصد ضرر شما به 40 درصد برسد.

برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که آن را در قیمت 1000 تومان خریده‌اید. قیمت سهم پس از ریزش 70%، 300 تومان می‌شود. حال اگر آن سهم بخواهد به قیمت سابق خود، یعنی 1000 تومان برسد، باید 230% رشد کند. این رشد یا در واقع بازگشت قیمت به حالت قبل، ممکن است هرگز و یا در مدت زمان بسیار طولانی انجام پذیرد.

یکی از دلایل اهمیت حد ضرر را می‌توان همین انتظار طولانی برای بازگشت سرمایه به حالت عادی در هنگام ضرر دانست. حال ممکن است این اتفاق هرگز هم پیش نیاید.

البته که فروش در این نقطه به آسانی یک کلیک روی گزینه فروش انجام می‌شود. اما همین کلیک کردن در چنین شرایطی برای شما کاری بسیار سخت و دشوار می‌شود.

نتیجه گیری مهم

باید دقت داشته باشید که اصل سرمایه‌گذاری، حفظ سرمایه است و هدف سرمایه گذاری کسب سود است پس قبل از هر گونه سرمایه‌گذاری ابتدا باید به فکر حفظ سرمایه خود بوده. سپس به فکر کسب سود باشید. در بازار بورس تعیین حدضرر مناسب می‌تواند به حفظ سرمایه شما کمک شایانی برساند. و از بر باد رفتن سرمایه اصلی شما جلوگیری کند و شما را از باتلاق و منجلاب ضرر نجات دهد. (اما باید دقت داشت که ترس از دست دادن سرمایه مانع کسب سود در بازار نشود)

چه راهکاری وجود دارد تا نتیجه سرمایه گذاری معامله‌گر برخورد با حدضرر نباشد؟

تعیین حدضرر و پای‌بندی به آن، یکی از رکن‌های اصلی بازار‌های مالی می‌باشد. هر چند که معامله‌ گر با کمترین ضرر از معامله خارج شود، اما به هرحال از سرمایه اصلی معامله‌گر کاسته خواهد شد. این یعنی شکست در معامله، که برای هیچ معامله‌گری خوشایند نیست.

اما چه کنیم که سرمایه گذاری که انجام می‌دهیم و هدف آن کسب سود است نتیجه اش برخورد با حد ضرر نباشد؟! یا احتمال برخورد آن با حدضرر بسیار پایین باشد؟! ابتدا باید این نکته را سرلوحه فعالیتمان در بازارهای مالی بدانیم که نوسانات ذات بازار است و هیچ‌ زمانی وجود ندارد که فقط رشد دیده شود. بلکه در کنار هر رشد، ریزشی نیز وجود دارد. می‌توان احتمال رشد را بیشتر کرد. به شرطی که آموزش‌ های خود را کامل‌تر کنیم تا تحلیل های ما از کمترین احتمال شکست برخوردار باشد.

کالج تی‌ بورس بهترین آموزشگاه بورس در مشهد است که می‌تواند شما را در این امر مهم یاری کند و با برگزاری دوره‌هایی که درآن 0 تا 100 به آموزش بورس می‌پردازد. می‌تواند به شما کمک کند تا به کسب سود که هدف سرمایه گذاری است برسید.

بهترین زمان برای ریسک فری و انتقال حد ضرر به نقطه ورود

بهترین زمان برای ریسک فری

تریلینگ استاپ یکی از روش‌های خوب برای جلوگیری از ضررهای ناخواسته است. اما یکی از خطاهای رایج و البته پرهزینه معامله‌گران این است که در زمان اشتباه، حد ضرر را در نقطه ورود (break even) قرار می‌دهند. این که در معامله ضرر نکنید، از نظر روانی حس خوبی است، اما این کار منطقی و هوشمندانه نیست، چون باعث می‌شود شما زودتر از موعد از یک معامله‌ای که ممکن است سودآور باشد، خارج شوید.

بهترین زمان برای ریسک فری

بهترین زمان برای ریسک فری و انتقال حد ضرر به نقطه ورود زمانی است که یک مدت معینی طی شده، یا معامله نسبتا به نفع معامله‌گر پیش رفته باشد. در غیر این صورت معمولا نتیجه خوبی به همراه ندارد.

البته ذکر این نکته هم لازم است که تعیین حد ضرر به سبک معاملاتی شما، تحمل ریسک‌پذیری و هدف سود شما نیز بستگی دارد.

واقعیت آماری درباره نقاط ورود به معامله

اگر نگاهی به همه معاملاتتان بیندازید یا تعداد زیادی از نقاط ورود یک استراتژی را نگاه کنید، می‌بینید که در اکثر موارد حتی بعد از گذشت مدت تقریبا زیادی، قیمت به سطح نقطه ورود شما باز می‌گردد. حتی زمانی که یک رشد قیمتی خوب هم رخ داده باشد که نشان دهد قیمت باز نمی‌گردد، بازهم این احتمال وجود دارد که قیمت برگردد و نقطه سر به سر حد ضرر شما را تاچ کند!

برای روشن شدن بحث یک مثال می‌زنیم؛ ما یک استراتژی معاملاتی روندی را بررسی کردیم که اخیرا نتایج خوبی داشته.

ما خوب به همه نقاط ورود نگاه کردیم. نقاط ورودی که نسبت سود به ضررشان حداقل ۵ به ۱ بود. نتیجه به این صورت بود که تنها در نیمی از مواردی که حد ضرر را در نقطه سر به سر قرار داده بودند، نتیجه خوبی حاصل شده و قیمت به حد سود مورد نظر رسیده بود، و در بقیه موارد قیمت به نقطه ورود برمی‌گشت، و حد ضرر معامله را تاچ می‌کرد.

البته این استراتژی بلندمدتی بود. ولی نشان‌دهنده این است که اگرچه شاید در خیلی از معاملات بتوان به سود رسید، اما از نظر آماری در بسیاری از موارد باعث بسته شدن زودهنگام معامله سودده ما می‌شود.

روش های رایج برای تنظیم حد ضرر مناسب

دوره زمانی مشخص

یکی از روش‌های مفید این است که برای مدت‌ زمان مشخصی منتظر بمانید. طبق این رویکرد باید به معامله زمان «نفس کشیدن» بدهید. بعد از سپری شدن این زمان، اگر معامله شما ضرر داشت، فورا از معامله خارج شوید. اما اگر سود داشت، حد ضرر را به نقطه سر به سر برسانید.

سود شناور برابر است با مقداری معین

زمانی که معامله مقدار مناسبی وارد سود شده، شما می‌توانید با حرکت دادن حد ضرر به نقطه ورود، ریسک ضرر را از بین برده و قانون «اجازه نده برنده به بازنده تبدیل شود» را اعمال کنید. احتمالا این بهترین کار است چون قبل از این کار انتظار می‌رود که معامله حداقل ۳ برابر حد ضرر سود دهد.

تریلینگ استاپ یا جا به جایی حد ضرر

این روش می‌تواند کارساز باشد، اما نباید تا زمانی که معامله حداقل ۳ برابر حد ضرر، سود نکرده است به کار برده شود و اندازه تریل یا جا به جایی باید بر اساس نوسان بازار باشد.

تنظیم فنی حد ضرر

یک رویکرد بسیار رایج این است که باید منتظر رخ دادن یکی از موارد زیر بود:

  • تست مجدد ناموفق نقطه ورودی
  • قله بالاتر یا کف پایین‌تر قابل توجهی که ورودی را تأیید می‌کند
  • بریک اوت یا شکست موفقت‌آمیز جهت معامله
  • بریک اوت یا شسکت ناموفق در خلاف جهت معامله

اینها گاهی اوقات جواب می‌دهند، اما معمولا به اندازه کافی کار نمی‌کنند، به خصوص در معاملات روزانه و کوتاه مدت، پس باید با استراتژی معاملاتی شخصی شما تلفیق شوند.

مقدار پیپ ثابت سود

در این روش حد ضرر بعد از به دست آوردن مقدار ثابتی از سود شناور به نقطه سر به سر منتقل می‌شود. این ایده بدی است به جز جایی که قیمت به نقطه حد سود یا تیک پروفیت نزدیک‌تر از نقطه ورود است.

جمع‌بندی بهترین زمان برای ریسک فری

انتقال زود هنگام حد ضرر به نقطه ورود در شرایطی که ریسک برگشت قیمت به آن بالا است، هیچ فایده‌ای ندارد. اگر معامله شما ریسک به ریواردی کمتر از 1 به 3 دارد، کسب سود با ریسک فری کردن کمی دشوار است، چون در اکثر مواقع قیمت به نقطه ورود برمیگردد و معامله شما بدون سود و ضرر بسته خواهد شد!مثال برای تعیین حد سود

هر جفت ارز یا کراس دارای یک دامنه نوسان متوسط روزانه است. اگر سطح حد ضرر شما در نیمی از آن مقدار باشد، احتمالا در یکی دو روز به آن خواهید رسید.

برای تنظیم حد ضرر عجله نداشته باشید. اگر استراتژی شما دارای ریسک به ریوارد مناسب باشد، می‌توانید صبر کنید و وقتی قیمت به نزدیکی حد سود رسید، حد ضررتان را به نقطه ورود منتقل کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.