کانسلیم؛ کم ریسک و مطمئن
روش و ابزارهای مختلفی برای پیدا کردن سهام مناسی برای سرمایهگذاری وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
کانسلیم یکی از استراتژیهایی تحلیلی و معاملاتیست که از ترکیب مباحث بنیادی، تکنیکال و روانشناسی در پیدا کردن سهام به دید میانمدت و بلند مدت کمک میکند. مقایسه روشهای تحلیلی به ما نشان میدهد که اکثر تحلیلگران مطرح داخلی و خارجی بخش زیادی از وقت خود را صرف این روش میکنند همین نکتنه میتواند اهمیت این استراتژی و اعتبار بالای آن را نشان دهد.
در این استراتژی ما سهام را از طریق 7 ویژگی مهم بررسی میکنیم. نکته مهم در خصوص این استراتژی این است که از بازار آمریکا منشا گرفته است، در این دوره تلاش کریدم تا این استراتژی را به کشل کاربردی برای بازار ایران مطرح کنیم.
سرفصلهای دوره استراتژی معرفی روش کانسلیم کانسلیم
- معرفی کانسلیم و پیشنیازهای آن
- درآمدهای جاری هر فصل
- رشد درآمد سالیانه
- محصول، خدمات و مدیریت جدید
- عرضه، تقاضا و اندازه شرکتها
- پیشگام و پیرو بودن
- حمایتهای نهادی
- جهت بازار
3 پیشنیاز اصلی این دورههای تحلیل تکنیکال کلاسیک، تابلوخوانی و روانشناسی بازار و تحلیل بنیادی هستند، معرفی روش کانسلیم جهت تکمیل مسیر آموزش میتوانید این دورهها را مشاهده کنید.
آموزش تحلیل بنیادی بازار سهام به روش کانسلیم CANSLIM
آموزش تحلیل بنیادی بازار سهام به روش کانسلیم CANSLIM
بررسی نقاط ورود و سرمایهگذاری در شرکتها از طریق تحلیل صورتهای مالی و ترازنامهها به روش کانسلیم (CANSLIM) روشی متفاوت و جدا از روشهای عمومی است. مهمترین هدف این نوع آنالیز، یافتن شرکتهای پیشرو است تا بتوان در این شرکتها به صورت بلندمدت سهامداری کرد. شرایط اقتصادی کشور و نوساناتی که بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی دارند، ضرورت استفاده از روشی که راه سرمایهگذاری بلندمدت (بین یک تا دو ساله) را هموارتر کند را بیشتر نشان میدهد. با توجه به این که روش کانسلیم و نتایجی که دارد در ایران کمتر دیده شده است، اهمیت استفاده از این روش را روشن میکند.
آموزش تحلیل بنیادی بازار سهام به روش کانسلیم CANSLIM
علی خسروی
مدرس بازار سرمایه
ایشان مدرس بازار سرمایه با سابقه تدریس بازار، همکاری با یک مجموعه بورسی در زمینه آموزش و تالیف مجموعه آموزشهای تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته و تابلوخوانی مقدماتی و پیشرفته هستند.
توضیحات تکمیلی
بررسی نقاط ورود و سرمایهگذاری در شرکتها از طریق تحلیل صورتهای مالی و ترازنامهها به روش کانسلیم (CANSLIM) روشی متفاوت و جدا از روشهای عمومی است. مهمترین هدف این نوع آنالیز، یافتن شرکتهای پیشرو است تا بتوان در این شرکتها به صورت بلندمدت سهامداری کرد. شرایط اقتصادی کشور و نوساناتی که بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی دارند، ضرورت استفاده از روشی که راه سرمایهگذاری بلندمدت (بین یک تا دو ساله) را هموارتر کند را بیشتر نشان میدهد. با توجه به این که روش کانسلیم و نتایجی که دارد در ایران کمتر دیده شده است، اهمیت استفاده از این روش را روشن میکند.
با توجه به اینکه باید از عملکرد شرکتها و رقبای آنها برای سرمایهگذاری مطلع بود، در این آموزش از روش کانسلیم برای یک تحلیل بنیادی مفید استفاده کردیم تا مهمترین نکات صورتهای مالی شرکتها را آنالیز نموده و عملکرد حقوقی سهم را از طریق تابلوی آن تحلیل کنیم و سپس از طریق چارت، مناسبترین نقطه را برای ورود به سهم به دست آوریم و در نهایت، با روش کانسلیم به بنیاد شرکتها پی برده و سرمایهگذاری دقیقتری داشته باشیم.
تجزیه و تحلیل به روش کانسلیم “CANSLIM”
کانسلیم، نام یک روش درآمدزا در بازار سهام است که ویلیام اونیل آن را ابداع کرده است. اونیل پایهگذار و رییس روزنامه “Investors Business Daily ” بوده و همچنین رهبری یک موسسه تحقیقاتی، به نام “ویلیام اونیل و شرکا” را برعهده دارد.
ویلیام اونیل در کشور آمریکا و در بورس والاستریت، در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰، بررسیهای زیادی را روی سهامی که صعود چشمگیر داشتهاند، انجام داده است و در انجام این تحقیقات و ارزیابی سهام مختلف، به نتایج یکسانی دست یافت و آنها را در قالب یک روش معاملاتی، تحت عنوان CANSLIM “کانسلیم” برای استفاده معاملهگران والاستریت ارائه کرد که به روشی قابل استناد برای انجام معاملات آنها، تبدیل شد.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
معرفی روش کانسیلم
از تحلیل CANSLIM برای شناخت روند حرکت سهم در مدت زمان کوتاه استفاده میشود. به طور کلی مهمترین قسمت در تحلیل CANSLIM، مطالعه و بررسی روند عایدی کل شرکت و نیز وضعیت سود هر سهم و روند قیمتی آن است.
کانسلیم برگرفته از هفت حرف لاتین “C.A.N.S.L.I.M” است که هر حرف، معرف و مخفف یک عبارت است که در زیر توضیحات مربوط به هر عبارت را مشاهده خواهید کرد:
C: Current earnings درآمدهای جاری (درآمدهای سه ماهه و فصلی هر سهم)
A: Annual earnings درآمدهای سالانه
N: New product or service محصول یا خدمت جدید
S: Supply and demand عرضه و تقاضا
L: Leader or laggard پیشرو یا پسرو
I: Institutional sponsorship نهاد پشتیبان
M: Market Direction جهت بازار
بااینکه کانسلیم یک ابزار تحلیل تکنیکال معرفی روش کانسلیم نیست، اما این روش مفاهیم ارزشمند دو تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را که در بآشگاه به تفضیل در مورد آنها توضیح داده شده است، با هم ترکیب میکند. اونیل در کتابی تحت عنوان “چگونه از بازار سهام درآمدزایی کنیم؟” روش کانسلیم را توضیح داده است.
حال معرفی روش کانسلیم با توجه به منابع ذکر شده، به بیان چکیدهای از هر هفت جزء روش کانسلیم میپردازیم:
C : Current earnings درآمدهای جاری
(درآمدهای سه ماهه و فصلی هر سهم)
در اینجا منظور از درآمدهای جاری، گزارشهای درآمدی فصلی شرکتها است که این درآمد در ازای هر سهم، بهصورت EPS نمایش داده میشود. در بررسی این گزارشها، ترجیحاً بهتر است سود یک فصل را نسبت به سود همان فصل، در سال گذشته بررسی کرد و درصورت افزایش سود به میزانی مشخص (مثلاً ۲۰% سود)، میتوان به روند صعودی شرکت امیدوار بود. شایان ذکر است معرفی روش کانسلیم عدد ۲۰% ملاک خاصی برای سنجش روند صعودی شرکت، در نظر گرفته نمیشود و اینجا منظور از ۲۰% رشد چشمگیر سود نسبت به سال قبل است. (در اینجا باید به این نکته توجه کرد که مثلاً اگر شرکتی سود ۱ ریالی خود را به ۲ ریال تبدیل کرده باشد، نمیتوان این میزان افزایش را بهعنوان رشد ۱۰۰ درصدی آن در نظر گرفت.)
ذکر این نکته لازم است که سرمایهگذاران باید به گزارشهای گمراهکننده شرکتها نیز توجه داشته باشند. بهعنوان مثال ممکن است شرکتی در گزارش خود، با بزرگنمایی از رکورد فروش خود صحبت کند و همچنین در مقایسه با سال گذشته، افزایش فروش ۳۰ درصدی داشته باشد. در حالی که بنا به دلایل مختلف، حاشیه سود شرکت کاهش یافته است و درواقع افزایش سود شرکت، باید برابر ۵ درصد در نظر گرفته شود.
درنتیجه باید از سودهای غیرعادی و استثنایی شرکت صرفنظر کرده و همچنین یک میزان مشخص سود را به عنوان حداقل افزایش سود شرکت، تعیین کنید. تعیین میزان حداقل سود، میتواند بهعنوان شاخص سنجش عملکرد شرکت، به کار برده شود.
در اینجا میزان حداقل سود، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مشخص شده است اما هر سرمایهگذار میتواند با توجه به اهداف سرمایهگذاری خود، این میزان را تعیین نماید.
پس اولین نکته کلیدی، رشد قابل توجه (حداقل ۲۰ تا ۵۰ درصد یا بیشتر) سود سه ماهه اخیر سهم نسبت به سه ماهه مشابه سال قبل است. ولی توجه به حاشیه سود شرکت و دیگر اطلاعات خرد و کلان اقتصادی برای تصمیمگیری، الزامی است.
A : Annual earnings درآمدهای سالانه
فرض کنید میزان سوددهی شرکتی، طی پنج سال گذشته بهصورت زیر باشد:
سال اول ۱۰۰ ریال
سال دوم ۲۰۰ ریال
سال سوم ۳۰۰ ریال
سال چهارم ۱۰۰ ریال
سال پنجم ۲۰۰ ریال
درست است که شرکت سال پنجم نسبت به سال قبل رشد ۱۰۰ درصدی داشته اما از روند افزایشی سالهای قبل خود باز مانده است که نشانه خوبی نیست. درصورتیکه سال ششم، مثلاً به سود ۵۰۰ ریالی برسد، میتوان گفت که به روند افزایشی خود بازگشته و درنتیجه میتوان در مرحلهی بعد مورد اول سیستم کانسلیم را که “رشد در درصد سودهای سه ماهه” است را در سال پنجم، مورد بررسی قرار داد.
پس در سرمایهگذاری میبایست ادامهدار بودن سودحاصل از درآمد شرکت را در پنج سال گذشته، بررسی کرده و از رشد سالانه حداقل ۲۵ تا ۵۰ درصدی آن مطمئن شد. درنتیجه در این قسمت باید دو عامل رشد سود سالانه و سود سه ماهه شرکت را درنظر بگیریم.
N : New product or service محصول یا خدمت جدید
کالاهای جدید، مدیریت جدید، پیشرفتهای جدید
برای افزایش شدید و ناگهانی در قیمت سهام یک شرکت، آن شرکت باید معرفی روش کانسلیم یک نوآوری به بازار عرضه نماید. این نوآوری میتواند یک محصول یا خدمات جدید و با اهمیت باشد که بهسرعت در بازار به فروش میرسد. همچنین میتواند مدیریت نوین، تغییر یک رییس، یک فناوری تازه در یک صنعت خاص یا حوداثی از قبیل افزایش نرخ محصولات و … باشد.
بررسی شرکتهای برتر بورس آمریکا طی سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۹۹۳ نشان میدهد که در ۹۵ درصد این شرکتها، مواردی از جمله ارائه محصول و خدماتی جدید، مدیریت نوین و … اتفاق افتاده که کل آن صنعت را تحت تأثیر قرار داده و رشد ارزش سهام آن شرکتها را در پی داشته است.
از دیگر یافتههای اونیل در این تحقیق میتوان به این مورد اشاره کرد: در قیمت بالا بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید. پژوهش اونیل نشان میدهد که زمان مناسب برای خریدن یک سهم، زمانی است که قیمت آن سهم پس از طی کردن یک دوره ۲ تا ۱۵ ماهه تثبیت شده و در آن محدوده، به منطقه بیشینه جدیدی رسیده است. این موضوع برخلاف نظر اکثریت سهامداران است که میگوید: در قیمت پایین بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید!
S : Supply and demand عرضه و تقاضا
همانطور که میدانیم قانون عرضه و تقاضا تقریباً تعیینکننده قیمت همهچیز در زندگی روزمره و انواع بازارهایی است که در آنها دادوستد انجام میگیرد. بازار سهام نیز از این قاعده مستثنا نیست و قانون عرضه و تقاضا در این بازار، از اهمیت زیادی برخوردار است.
بهراحتی میتوان دریافت که قیمت سهام شرکتی که ۴۰۰ میلیون برگه سهم دارد بهسختی افزایش مییابد، زیرا تعداد عرضهکنندگان سهام زیاد بوده و در نتیجه متقابلاً باید تعداد تقاضا برای خرید این سهم زیاد باشد تا قیمت آن با افزایش همراه باشد. اما قیمت سهام شرکتی با ۵۰ میلیون برگه سهم با حجم خرید معقولی، افزایش خواهد یافت چون سهام کمتری برای عرضه وجود خواهد داشت.
در شرایط فوق اگر تصمیم به خرید سهم با شرایط یکسان دارید و تنها تفاوت، بین کوچک و بزرگ بودن میزان سهام شرکت است، شرکت کوچکتر گزینه بهتری خواهد بود.
در اینجا به سهام شناور شرکت نیز باید توجه شود. زیرا سهام شناور شامل سهام در اختیار مدیران شرکت و همچنین سهام قابل عرضه به سرمایهگذاران بازار است. از اینرو هر چه تعداد سهام شناور کمتر باشد، شرایط عرضه و تقاضا برای افزایش قیمت بهتر خواهد بود و از طرف دیگر سهام شرکتی که درصد بالایی از مالکیت آن در اختیار مدیران ارشد شرکت است، معمولاً از آینده بهتری برخوردار خواهد بود.
L : Leader or laggard پیش رو یا پس رو
با توجه به اینکه هیج تضمینی برای سوددهی یک سرمایهگذاری وجود ندارد؛ با این حال اونیل پی برد که اگر افراد سهام یک صنعت پیشرو را خریداری نمایند، احتمال اینکه سرمایهگذاری آنها همراه با سوددهی باشد، بیشتر خواهد بود.
او مثالهای متعددی را برای اثبات این موضوع ذکر میکند که یکی از آنها سهام شرکت لویتز است. در سال ۱۹۷۰ شرکت لویتز به یکی از پیشگامان بازار تبدیل شد. مدتی بعد شرکت ویکس نیز همان محصول شرکت لویتز را کپی کرد و وارد تجارت لوازم خانه شد. بسیاری از افراد بهجای خرید سهام شرکت لویتز، سهام شرکت ویکس را خریداری کردند زیرا از قیمت کمتری برخوردار بود. ولی درنهایت قیمت سهام ویکس افزایشی نیافت و در ادامه نیز با مشکلات مالی همراه شد. این در حالی بود که سهام شرکت لویتز ۹۰۰ درصد افزایش یافت. این تنها یکی از نمونههای شرکت پیشرو و پسرو بود که برای شما در این مطلب بیان شد. در نتیجه از این قاعده پیروی کنید: از سرمایهگذاری در شرکتهای پیرو بپرهیزید و به دنبال سهام شرکتهای پیشرو و برتر باشید.
I : Institutional sponsorship نهاد پشتیبان
بزرگترین عامل عرضه و تقاضا در تعیین قیمت سهام یک شرکت سرمایهپذیر،خریداران نهادی آن شرکت هستند. نیازی نیست سهام یک شرکت، تعداد زیادی مالک نهادی داشته باشد؛ ولی لازم است حداقل از چندین حامی نهادی برخوردار باشد. سه تا ده حامی یا صندوق سرمایهگذاری عدد خوبی برای میزان سرمایهگذاران نهادی یک سهم، به نظر میرسد و این رقم برای برخی از سهام بالاتر نیز میرود. اونیل بر پایه تحقیقات و تجربیات خود، به سرمایهگذاران توصیه میکند که بهدنبال سهام شرکتهایی باشند که دستکم ۳ تا ۱۰ نهاد پشتیبان داشته و پیشینه عملکرد آنها بالاتر از میانگین باشد. سرمایهگذار موفق باید بتواند حامیان نهادی بهتر و قویتر و با عملکرد بهتر را شناسایی کرده و سهام آنها را در اولویت بالاتر قرار دهد.
حامی نهادی میتواند صندوق سرمایهگذاری، صندوق پسانداز بازنشستگی شرکتها، شرکتهای بیمه، مشاوران سرمایهگذاری، صندوقهای پوشش خطر، ادارات امانی بانکها، موسسات دولتی، خیریه و آموزشی باشد.
از سویی ممکن است، تعداد زیاد حامیان نهادی یک سهم، برای آن مضر هم باشد. بهعنوان مثال در صورت بروز مشکل و اعلام یک خبر بد در شرکت، حجم فروش بالقوه بسیار زیادی به بازار تحمیل خواهد شد.(شرکت اسنپل در سال ۱۹۹۳) درنتیجه باید سهامی خریداری شود که حداقل از چند حامی نهادی با عملکرد بهتر از عملکرد میانگین بازار برخوردار باشد.
M : Market Direction جهت بازار
شاید بتوان گفت این بخش، مهمترین بخش روش کانسلیم است. شما ممکن است سهام خود را براساس شش عامل گفته شده بهدرستی انتخاب کرده باشید ولی اگر جهت بازار را بهدرستی تشخیص ندهید، سه سهم از چهار سهم شما افت کرده و شما درمجموع متضرر خواهید شد. درنتیجه شما برای تشکیل سبد دارایی خود، در مجموعه ابزار تحلیلی سبدتان، به روشی ساده و قابل اطمینان برای تشخیص جهت بازار نیاز دارید. تقریباً ۷۵ درصد سهام با کل بازار همجهت هستند. در نتیجه اگر کل بازار رو به نزول باشد، حتی بهترین سهام هم میتواند برای شما ضرر و زیان بههمراه آورد.
اونیل برای مشخص کردن جهت کلی بازار، تفسیر و تحلیل نمودارها و نشانگرهایی را به سرمایهگذاران پیشنهاد میکند و به همین منظور تفسیر نمودار قیمت و حجم روزانه کل بازار را امری حیاتی و مهم میپندارد. زیرا معتقد است خلاف جهت بازار حرکت کردن برای سرمایهگذاران، بسیار پرهزینه خواهد بود و به همین دلیل بسیاری از مردم دچار زیان میشوند. پس با استفاده از ابزارهای موجود باید به دنبال تشخیص صحیح جهت کلی بازار باشید و با بهکارگیری شش معرفی روش کانسلیم اصل گفته شده، سهام پربازده بازار را شکار کرده و از سود آن بهرهمند شوید.
استراتژی معاملاتی کانسلیم در بورس
تحلیل کانسلیم (canslim) مخفف یک رویکرد تحلیلی سودآور در بازار بورس است . تحلیل کانسلیم توسط محققی به نام ویلیام اونیل بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ ابداع شد. اونیل که پایهگذار و رییس روزنامه ملی بازرگانی اینوسترز بیزنس دیلی بود رویکرد را ابداع کرد که ترکیبی از تحلیل تکنیکال، بنیادی و مباحث مالی رفتاری بود. او نام این استراتژی معاملاتی را که سیستمی جامع و مناسب بود را کانسلیم نامید. در ادامه با ما همراه باشید تا در یکی دیگر از مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار به روش کانسلیم در بورس بپردازیم.
کانسلیم چیست؟
قبل بررسی کانسلیم باید بدانید که این عبارت، مخففی از ۷ کلمه انگلیسی میباشد. کانسلیم (CANSLIM) شامل عبارت درآمد های جاری ( C : current earnings )، درآمدهای سالانه ( A : Annual earnings ) ، (محصول ، خدمت و یا مدیریت جدید N : New Product, service or management ) عرضه و تقاضا ( S : Supply and demand ) ، رهبر یا پیرو ( L : Leader or laggard ) ، نهاد پشتیبان یا حامی ( I : Institutional sponsorship ) و جهت بازار ( M : Market Direction ) میباشد. آنچه کانسلیم را از دیگر استراتژیهای معاملاتی در بورس جدا میکند این است که تحلیل کانسلیم نه تنها تحلیل تکنیکال، بلکه به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال را نیز شامل میشود. با اعمال تحلیل کانسلیم، میتوان آن دسته از سهمها و صنعتهایی که پتانسیل رشد خوبی دارند را شناسایی کرد و حتی در بازار نوسانی، سود خوبی کسب کرد. نکتهی قابل توجه این است که هرچه بازار بورس نوسانات شدیدتری را تجربه کند، تحلیلهای کانسلیم قابل اعتمادتر میشوند. چراکه مهمترین استفاده تحلیلگران از استراتژی و تحلیل کانسلیم، تشخیص روند حرکتی بازار و سهام در کوتاه مدت است. برای درک بهتر و دقیقتر نحوه عملکرد تحلیل تحلیل کانسلیم، باید به ۷ بخش اصلی تشکیل دهندهی این استراتژی بپردازیم.
درآمدهای فصلی جاری (Current quarter earnings)
اولین مولفه در کانسلیم به درآمدهای فصلی جاری شرکتها اختصاص دارد. با بررسی درآمد به ازای هر سهم که به اختصار EPS نام دارد، میتوانید درآمدهای فصلی جاری را به خوبی رصد کنیم. در بازار بورس ایران سامانه کدال، مرجعی برای ثبت و انتشار گزارشهای ماهانه و فصلی است. برای ورود به جززیات بیشتر در این بخش بهتر است که سود یک فصل را با زمان مشابه در سالهای قبل مقایسه کنیم. برای مثال منطقیترین حالت آن است که گزارش سهماههی تابستان سال ۱۴۰۱ را با گزارشات مربوط به سه ماهه تابستان ۱۴۰۰ مقایسه کنیم. با مشخص شدن میزان سودده بودن شرکتها، میتوان از روند صعودی یا نزولی آنها مطلع گردید. در این بین توجه داشته باشید که ممکن است افزایش قیمت مواد اولیه بر کاهش میزان سود تقسیمی به اضای هر سهم، تاثیر بگذارد. برای مثال با وجود اینکه اطلاعات منتشر شده از افزایش فروش خبر میدهند، با این حال ممکن است به علت افزایش قیمت مواد اولیه، شاهد کاهش سودآوری باشیم. پس صرفا به اخبار منتشر شده اکتفا نکنید.
درآمدهای سالانه (Annual Earning)
موضوع درآمدهای سالیانه در تحلیل کانسلیم به سوددهی و خروجی بلندمدت شرکت مربوط میباشد. برای مثال اگر یک شرکت فعال در بازار بورس، ۵ سال سودآوری خوبی داشته باشد اما در سال ششم با توجه با اتفاقاتی خاص، نتواند سود خوبی از فروش محصولات یا خدمات کسب کند، نمیتوان عملکرد آن شرکت را بد یا نامناسب تلقی کرد. در سمت مقابل اگر شرکتی بعد از سالها نوسان در مقدار درآمدهای سالیانه، در سال جاری به درآمدی بیشتر از سالهای گذشته دست یافت، این اتفاق در تحلیل کانسلیم به معنی مثبت بودن عملکرد مالی شرکت نیست. ادامه دار بودن سود حاصل از درآمد، موضوع مهمی در تحلیل کانسلیم است و رشد سود سالانه در کنار سود فصلی از جمله مهمترین فاکتورهایی هستند که اعتماد ما را دربارهی سودده بودن شرکت جلب میکند.
محصول، خدمات یا مدیریت جدید (New Product or Service)
مولفه سوم استراتژی کانسلیم، خدمات یا محصولات جدید است. بررسی مدیریت و پیشرفتهای نوین شرکتها در این بخش انجام میشود. ابداع کننده روش معاملاتی کانسلیم معتقد است که اگر هدف شرکتی، بهبود شرایط مالی و ارزش بخشیدن به سهامش باشد، باید محصول یا خدمتی جدید و به روز ارائه کند. دقت داشته باشید که استفاده از فناوریهای جدید و آپدیت در هر حوزهای میتواند امری مثبت در رشد شرکت داشته باشد.
عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
در استراتژی CANSLIM مفهوم عرضه و تقاضا از اهمیت ویژهای برخوردار است. در استراتژی CANSLIM عرضه و تقاضا از جهت تعیین و کشف قیمت بسیار موثر است. با بررسی عرضه و تقاضا میتوانید سهام بهتری را انتخاب کنید. تحلیل کانسیم در بخش عرضه و تقاضا بر این استدلال تکیه میزند که هرچه تعداد برگه سهم یک شرکت فعال در بازار بورس بیشتر باشد، برای افزایش قیمت آن، للازم است تفاضای زیادی در سهم به وجود آید. این در حالی است که اگر تعداد برگه سهم آن نماد، عدد کمتری باشد، با تقاضای نه چندان زیاد هم قیمت سهم میتواند افزایش یابد. به همین دلیل تحلیل کانسیم به ما هشدار میدهد که قبل از ورود به سهم، عرضه و تقاضای سهم و تعداد برگ سهمهای آن شرکت را به دقت مورد بررسی قرار دهیم. پایین بودن میزان سهام شناور یک نماد از جمله فاکتورهایی است که موجب عرضه و تقاضای بهتری در سهم میشود.
پیشرو یا پیرو (Leader or Laggard)
پنجمین فاکتور مهم که در تحلیل کانسلیم باید به آن بپردازیم، پیشرو یا پیرو بودن آن نماد یا صنعت است. مشخص است که سرمایهگذاری در سهمی که در کل بازار یا حتی در صنعت خود پیشرو است، احتمال سوددهی را افزایش میدهد و این امری منطقی است. نمادهایی که در صنعت خود نقش لیدر و پیشرو را دارند، معمولا زودتر از رقبای خود حرکت میکنند و این اتفاق از منظر استراتژی معاملاتی کانسلیم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نهاد پیشتیبان یا حامی (Institutional Sponsorship)
وجود نهاد پیشتیبان یا حامی در یک شرکت فعال در بازار بورس مانع از کاهش غیرمنتظره قیمت سهم میشود. در مواقع بحرانی که شرکت نیاز به تقاضای سهم دارد، این نهاد پیشتیبان یا حامی هستند که در نقش حمایتگر ظاهر میشوندو از سقوط قیمت سهم جلوگیری میکنند. استراتژی معاملاتی کانسلیم بر این باور است که حضور ۳ تا ۱۰ مالک نهادی در هر شرکت میتواند اثر بسیار چشمگیری روی عملکرد آن داشته باشد. صندوق های سرمایه گذاری، صندوق پس انداز بازنشستگی، شرکت های بیمه، مشاوران سرمایه گذاری، صندوق پوشش ریسک، اداره های امانی بانک ها، موسسات دولتی و آموزشی از جمله نهادهای حامی هستند که در بازار بورس ایران فعالیت دارند.
جهت بازار (Market Direction)
اخرین فاکتور تحلیل کانسلیم جهت بازار است. اخرین مولفهی استراتژی کانسلیم از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر فاکتورهای بررسی شده دارد. فرض کنید شما با رعایت 6 مولفه قبلی، یک نماد جذاب و پرپتانسیل را انتخاب کردهاید و میخواهید در آن نماد سرمایهگذاری کنید. با ئوجود چنین شرایطی اگر جهت حرکتی بازار را به درستی تشخیص نداده باشید، ممکن است برخلاف تمام تجزیه و تحلیلهایتان از افت قیمت سهم ضرر کنید و سرمایهتان را از دست بدهید. این استراتژی بر این باور است که حرکت در خلاف جهت بازار، اقدامی پرریسک است.
معایب استراتژی کانسلیم (CANSLIM)
از استراتژی کانسلیم در هر بازار و هر شرایطی نمیتوان استفاده کرد. تحلیل کانسلیم اغلب در بازارهای صعودی و نوسانی مورد استفاده قرار میگیرد. اگر جهت کلی بازار تغییر کند و سرمایه گذاران نهادی، سیاست و استراتژی مالی خود ار تغییر دهند، ممکن است نمادی که با این استراتژی خریداری کردهاید، سریعتر از سایر سهمهای بازار به این اتفاق واکنش نشان دهند و با افت قیمتی مواجه شوند. از اینرو استراتژی کانسلیم (CANSLIM) برای افراد باتجربهای که سبدی با ریسک بالادارند، مناسبتر است.
استفاده از روش تحلیلی کانسلیم در بورس ایران
بازارهای مالی باهم تفاوتهایی دارند و این تفاوتها در بکارگیری روشهای تحلیلی تاثیر میگذارند. مشخص است که تجزیه و تحلیل سهام به روش کانسلیم، در بازار بورس ایران دارای شرایط و الزامات خاصی است. در ادامه نکات مهم و تاثیرگذار که شما به عنوان تحلیلگر روش کانسلیم باید به آن دقت داشته باشید را لیست کردهایم:
- بررسی سودآوری: یکی از مولفه های استراتژی کانسلیم بررسی روند سودآوری شرکت است که میتوانیم از گزارش سهماههی شرکتها آن را استخراج کنیم.
- نرخ رشد: سهام با رشد بالا که در یک سال توانستهاند افزایش درآمد داشته باشند و در این مسیر استمرار داشته باشند گزینههای خوبی به شمار میروند.
- روند فروش: مقایسه میزان فروش در بازه زمانی مشابه سال گذشته میتواند شما را با اطلاعات مهمی روبرو کند. دقت کنید که افزایش فروش باید با افزایش درآمد همراه باشد.
- محصولات و خدمات شرکت: تغییر در محصولات اساسی شرکتها عامل مهمی است که میتواند سهام معرفی روش کانسلیم را با رشد قیمت مواجه کند. تنوع پایین محصولات یا وابستگی شرکت به یک محصول با ریسک بالایی همراه است.
- عملکرد سهاداران: تجزیه و تحلیل رفتار سهامداران شرکت در فواصل زمانی مختلف بسیار مهم است. با این تجزیه و تحلیل میتوانید بفهمید مواقعی که قیمت سهم کم شده است آیا سهامداران هم دست به فروش زدهاند یا از سهمشان حمایت کردهاند. رفتار سهامدار میتواند روی قیمت سهم اثر فراوانی بگذارد.
- همبستگی سهم با شاخص کل: با مقایسه رفتار سهم و رفتار شاخص کل در بازههای زمانی مشخص میتوانید به ارتباط میان این دو پی ببرید.
جمعبندی
در این مقاله به یکی از استراتژی معاملاتی کارآمد به نام استراتژی کانسلیم (canslim) پرداختیم که در طی ۷ مرحله به شما در پیدا کردن سهام سودده کمک میکند. ویلیام اونیل این استراتژی را ابداع کرده است. درآمد سهماههی جاری، درآمد سالانه، خدمات یا محصولات جدید، عرضه و تقاضا، پیشرو یا پیرو بودن سهام، سرمایهگذاران نهادی و جهت بازار، هفت فاکتور این روش تحلیلی هستند که در حقیقت مانند نقشهی راه، شما را در یافتن مسیر سرمایهگذاریتان کمک میکند
تحلیل به روش کانسلیم چیست؟
کانسلیم یک روش انتخاب شرکت مناسب برای سرمایه گذاری در بازار سهام می باشد. کانسلیم یک سیستم تحلیل و خرید سهام با محوریت تحلیل بنیادی می باشد که البته پیچیدگی های آنرا را ندارد و بر خلاف تحلیل بنیادی خیلی سریع می توانید یک شرکت را بررسی و ارزیابی کنید.
این روش توسط یکی از نخبگان بازار سهام در آمریکا به نام ویلیام اونیل ابداع شد. او در سال ۱۹۶۳ کارگزاری “اونیل و شرکا” را پایه ریزی کرد. همچنین در سال ۱۹۸۴ روزنامه Investor’s Business Daily را تاسیس نمود که حال حاضر نیز تمام اخبار اقتصادی مروبط به سهام شرکت ها را اطلاع رسانی می کند. از سوابق درخشان او در معامله گری می توان به 20 برابر کردن حسابش در طی دو سال اشاره کرد.
او بررسی های زیادی بر روی سهام شرکتهایی که رشد زیادی داشتند انجام داد و توانست به پارامترهای مشترکی که همه آنها معرفی روش کانسلیم داشتند دست پیدا کند. او تصمیم گرفت این نتایج را تحت عنوان یک استراتژی و سیستم شناسایی سهام مناسب و سودآور ارائه کند و در اختیار سرمایهگذاران بورس قرار دهد. او این روش را به اختصار کانسلیم (CANSLIM) نامگذاری کرد که در حال حاضر یکی از کاربردی ترین استراتژی ها برای سرمایهگذاری بلند مدت است.
کانسلیم برگرفته از هفت حرف لاتین “C-A-N-S-L-I-M” است که هر حرف، معرف و مخفف یک عبارت است که در جدول زیر مشاهده می کنید.
درآمد های جاری هر فصل | C urrent quarterly earnings | C معرفی روش کانسلیم |
سود سالانه | A nnual earnings | A |
محصول، خدمات یا مدیریت جدید | N ew Product, service or management | N |
عرضه و تقاضا | S upply and demand | S |
پیشرو یا عقب مانده | L eader or laggard | L |
حمایت سرمایه گذار عمده | I nstitutional sponsorship | I |
روند بازار | M arket Direction | M |
این هفت پارامتر و ویژگی مهم را در زیر بصورت خیلی اجمالی توضیح می دهیم:
ویژگی اول: درآمد های جاری هر فصل
گزارش های فصلی شرکت ها را بررسی کنید که در مدار مثبت باشند
ویژگی دوم: سود سالانه
سود سالانه شرکت یا EPS در نگاه بلند مدت باید افزایشی باشد. اگر در بعضی سالها شرکت با کاهش سود مواجه بوده است، اما در نگاه بلندمدت سود شرکت فزاینده و صعودی باشد باز هم مشکلی ندارد. چیزی که مهم هست شرکت در بلند مدت سودساز باشد.
ویژگی سوم: محصول یا خدمات جدید
بر طبق تحقیقات به عمل آمده توسط ویلیام اونیل درصد زیادی از شرکتهایی که به بازدهی های رویایی دست یافته بودند آنهایی بودند که محصولات یا ارائه خدمات جدید داشته اند. حتی تغییرات مدیریتی مناسب و تغییر رویکرد شرکت نیز میتواند در روند سودسازی شرکت بسیار مهم و تاثیرگذار باشد.
ویژگی چهارم: عرضه و تقاضا
این عرضه و تقاضا هست که قیمت را جابه جا می معرفی روش کانسلیم کند. تقاضای زیاد در کنار عرضه محدود قیمت سهم را افزایش خواهد داد و عرضه بیش از حد سهم که با تقاضای ضعیف روبرو شوند قیمت را کاهش خواهد داد. لذا بررسی جریان سفارشات و حجم معاملات ( فراچارت یا به عبارتی تابلوخوانی) می تواند به شما کمک زیادی در شناسایی سهم های مستعد رشد بکند. افزایش قیمت در کنار افزایش حجم معاملات نشان دهنده ورود پول جدید از طرف سهامداران عمده، حقوقی ها و جریانات مال قوی می باشد که می تواند منجر به حرکات قیمتی بزرگتری شود.
ویژگی پنجم: پیشرو یا عقب مانده
پیشرو بودن، نوآور بودن و خلاقیت در تولید محصول یا خدمات می تواند یک برگه برنده برای شرکت سهامی باشد. وقتی شرکتی زود تر از سایر رقبا اقدام به تغییرات در محصول یا ارائه محصول جدید می شود این یعنی در آینده می تواند سود معرفی روش کانسلیم آور تر باشد.
ویژگی ششم: حامی و نهاد پشتیبان سهام
مردم تمایل به خرید سهامی دارند که از سوی سرمایهگذاران عمده و یا شخصیتهای حقوقی خریداری و حمایت میشود. لذا یکی از فاکتورهای کانسلیم این است که سهام دار عمده شرکت نسبت به روند سهام بی تفاوت نباشد و در مواقع لزوم از سهم خود حمایت لازم را به عمل بیاورد.
ویژگی هفتم: روند بازار
ممکن است با بررسی شش پارامتر بالا اقدام به خریداری سهامی کرده باشید ولی دچار ضرر شوید. اینجاست که روند کلی مارکت و حرکت بازار مهم است (خرسی یا گاوی بودن). اگر در بازار نزولی اقدام به خرید کنید حتی بهترین سهام ها نیز می توانند افت قیمت پیدا کنند. چون وقتی بازار ریزشی باشد تر و خشک با هم می سوزند. پس دقت کنید بعد از انتخاب سهام مناسب مارکت نیز صعودی باشد.
دیدگاه شما