قوانین الگوهای هارمونیک


الگوهای هارمونیک چیست

الگو های هارمونیک الگو هایی تکراری هستند که در نمودار های قیمت پدیدار می شوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها می توانیم آینده ی قیمت سهام را پیش بینی کنیم برای استفاده و سود و استفاده از الگوهای هارمونیک با مجله ارز دیجیتال همرها شوید .

در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته می‌شود. برخلاف سایر روش‌های متداول تریدینگ (معامله‌گری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیش‌بینی کند.

ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی

معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب می‌کند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار می‌شوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)

ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸). نسبت‌ها شامل این موارد هستند: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.

نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده می‌شود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز می‌توان آنرا یافت.

از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار می‌شود، می‌توان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعه‌ای که معامله در آن انجام می‌شود تاثیر می‌پذیرد.

با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازه‌های متفاوت است، معامله‌گر می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت‌ داشته‌اند و الگوها و سطوحی را یافته‌اند که باعث بهبود عملکرد این روش می‌شود.

مشکل معاملات هارمونیک

الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معامله‌گر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع می‌تواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معامله‌گر شکیبایی پیشه کند و برای شکل‌گیری کامل‌تر نمودار صبر نماید.

الگوهای هارمونیک می‌توانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها می‌توان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معامله‌گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ می‌کند و الگو شکل نمی‌گیرد (Fail می‌شود).

وقتی این اتفاق می‌افتد، ممکن است معامله‌گر در معامله‌ای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه می‌یابد. بنابراین همانند همه استراتژی‌های معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.

در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکل‌گیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط می‌تواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معامله‌گر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.

همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمت‌ها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله می‌شود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریم‌ها تا بزرگترین آنها فراهم می‌کند.

برای استفاده از این روش، معامله‌گر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.

الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله

الگوهای هارمونیک در دسته‌های زیادی وجود دارند، با این حال این ۴ الگو که در ادامه شرح می‌دهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).

۱ – الگوی گارتلی (Gartley)

این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.

در طی سال‌ها، برخی معامله‌گران دیگر برخی نسبت‌های رایج دیگر را مطرح کرده‌‌اند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر می‌شوند.

الگوهای هارمونیک چیست

الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده می‌شود و نشانه‌ای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل می‌دهد.

همه الگوها ممکن است در پس‌زمینه و درون یک روند گسترده‌تر باشند یا محدوده خنثی باشند که معامله‌گران باید به آن توجه کنند.

اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:

ما از مثال الگوی صعودی استفاده می‌کنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد می‌کند، سپس اصلاح اتفاق می‌افتد و نقطه B سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش می‌یابد که نقطه اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB است.

حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی ۰.۷۶۸ از XA محسوب می‌شود.

بسیاری از معامله‌گران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است.

ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته می‌شود. اینجاست که می‌توان به موقعیت‌های خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه‌های رشد قیمت بود.

معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایین‌تر از نقطه ورود قرار می‌گیرد.

برای الگوهای نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر می‌گیرند.

۲ – الگوی پروانه (butterfly)

الگوهای پروانه از گارتلی متفاوت‌تر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.

الگوهای هارمونیک چیست

قیمت از X تا نقطه A افت می‌کند، موج صعودی AB، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ از خط XA است. موج BC اصلاح ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب می‌شود.

CD امتداد ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است و D در امتداد ۱.۲۷ از موج XA قرار می‌گیرد.

D نقطه‌ای است که معامله‌گران موقعیت فروش را اتخاذ می‌کنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانه‌هایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده می‌شود.

در تمام این الگوها، برخی از معامله‌گران به دنبال نسبت‌هایی بین نسبت‌های اشاره شده می‌گردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.

برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است، برخی از معامله‌گران فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده می‌گیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.

۳ – الگوی خفاش (BAT)

الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.

الگوهای هارمونیک چیست

یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B می‌رسد که نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ درصد از موج XA است.

موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB محسوب می‌شود و CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است.

نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطه‌ای است که معمولا معامله‌گران به عنوان فرصت خرید از آن یاد می‌کنند. با این حال معامله‌گر همیشه باید به دنبال‌ نشانه‌های دیگری از افزایش قیمت باشد.

حدضرر نیز کمی پایین‌تر از نقطه خرید قرار می‌گیرد.

برای الگوی نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین می‌نمایند.

۴ – الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق‌ترین الگوها در نظر گرفته می‌شود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه می‌کند.

الگوهای هارمونیک چیست

این الگو با الگوی پروانه مشابه قوانین الگوهای هارمونیک است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.

در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA است.

موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب می‌شود و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج است. نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA است و در این نقطه موقعیت‌های خرید اتخاذ می‌شود و حد ضرر کمی پایین‌تر از نقطه ورود تعیین می‌گردد.

در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ می‌شود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین می‌گردد.

تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشان‌دهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.

زیرا دو پیش‌بینی متفاوت، تشکیل‌دهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیش‌بینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن محدوده وارد معامله شود.

اگر پیش‌بینی‌ها گسترده باشند، باید به دنبال نشانه‌های دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار می‌تواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.

سخن آخر

هارمونیک تریدینگ یکی از روش‌های دقیق معامله‌گری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.

محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو هم‌تراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و می‌تواند باعث گمراهی معامله‌گر شود.

الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته‌ شده‌ترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معامله‌گران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها می‌گردند.

نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام می‌شود که البته باید نشانه‌هایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایین‌تر از نقطه ورود قرار داده می‌شود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین می‌گردد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

الگوهای هارمونیک چیست

الگو های هارمونیک الگو هایی تکراری هستند که در نمودار های قیمت پدیدار می شوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها می توانیم آینده ی قیمت سهام را پیش بینی کنیم برای استفاده و سود و استفاده از الگوهای هارمونیک با مجله ارز دیجیتال همرها شوید .

در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته می‌شود. برخلاف سایر روش‌های متداول تریدینگ (معامله‌گری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیش‌بینی کند.

ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی

معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب می‌کند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار می‌شوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)

ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸). نسبت‌ها شامل این موارد هستند: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.

نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده می‌شود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز می‌توان آنرا یافت.

از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار می‌شود، می‌توان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعه‌ای که معامله در آن انجام می‌شود تاثیر می‌پذیرد.

با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازه‌های متفاوت است، معامله‌گر می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت‌ داشته‌اند و الگوها و سطوحی را یافته‌اند که باعث بهبود عملکرد این روش می‌شود.

مشکل معاملات قوانین الگوهای هارمونیک هارمونیک

الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معامله‌گر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع می‌تواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معامله‌گر شکیبایی پیشه کند و برای شکل‌گیری کامل‌تر نمودار صبر نماید.

الگوهای هارمونیک می‌توانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها می‌توان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معامله‌گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ می‌کند و الگو شکل نمی‌گیرد (Fail می‌شود).

وقتی این اتفاق می‌افتد، ممکن است معامله‌گر در معامله‌ای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه می‌یابد. بنابراین همانند همه استراتژی‌های معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.

در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکل‌گیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط می‌تواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معامله‌گر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.

همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمت‌ها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله می‌شود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریم‌ها تا بزرگترین آنها فراهم می‌کند.

برای استفاده از این روش، معامله‌گر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.

الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله

الگوهای هارمونیک در دسته‌های زیادی وجود دارند، با این حال این ۴ الگو که در ادامه شرح می‌دهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).

۱ – الگوی گارتلی (Gartley)

این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.

در طی سال‌ها، برخی معامله‌گران دیگر برخی نسبت‌های رایج دیگر را مطرح کرده‌‌اند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر می‌شوند.

الگوهای هارمونیک چیست

الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده می‌شود و نشانه‌ای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل می‌دهد.

همه الگوها ممکن است در پس‌زمینه و درون یک روند گسترده‌تر باشند یا محدوده خنثی باشند که معامله‌گران باید به آن توجه کنند.

اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:

ما از مثال الگوی صعودی استفاده می‌کنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد می‌کند، سپس اصلاح اتفاق می‌افتد و نقطه B سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش می‌یابد که نقطه اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB است.

حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی ۰.۷۶۸ از XA محسوب می‌شود.

بسیاری از معامله‌گران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است.

ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته می‌شود. اینجاست که می‌توان به موقعیت‌های خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه‌های رشد قیمت بود.

معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایین‌تر از نقطه ورود قرار می‌گیرد.

برای الگوهای نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر می‌گیرند.

۲ – الگوی پروانه (butterfly)

الگوهای پروانه از گارتلی متفاوت‌تر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.

الگوهای هارمونیک چیست

قیمت از X تا نقطه A افت می‌کند، موج صعودی AB، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ از خط XA است. موج BC اصلاح ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب می‌شود.

CD امتداد ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است و D در امتداد ۱.۲۷ از موج XA قرار می‌گیرد.

D نقطه‌ای است که معامله‌گران موقعیت فروش را اتخاذ می‌کنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانه‌هایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده می‌شود.

در تمام این الگوها، برخی از معامله‌گران به دنبال نسبت‌هایی بین نسبت‌های اشاره شده می‌گردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.

برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است، برخی از معامله‌گران فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده می‌گیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.

۳ – الگوی خفاش (BAT)

الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.

الگوهای هارمونیک چیست

یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B می‌رسد که نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ درصد از موج XA است.

موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB محسوب می‌شود و CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است.

نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطه‌ای است که معمولا معامله‌گران به عنوان فرصت خرید از آن یاد می‌کنند. با این حال معامله‌گر همیشه باید به دنبال‌ نشانه‌های دیگری از افزایش قیمت باشد.

حدضرر نیز کمی پایین‌تر از نقطه خرید قرار می‌گیرد.

برای الگوی نزولی (خرسی) معامله‌گران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ می‌کنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین می‌نمایند.

۴ – الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق‌ترین الگوها در نظر گرفته می‌شود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه می‌کند.

الگوهای هارمونیک چیست

این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.

در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA است.

موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب می‌شود و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج است. نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA است و در این نقطه موقعیت‌های خرید اتخاذ می‌شود و حد ضرر کمی پایین‌تر از نقطه ورود تعیین می‌گردد.

در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ می‌شود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین می‌گردد.

تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشان‌دهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.

زیرا دو پیش‌بینی متفاوت، تشکیل‌دهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیش‌بینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن محدوده وارد معامله شود.

اگر پیش‌بینی‌ها گسترده باشند، باید به دنبال نشانه‌های دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار می‌تواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.

سخن آخر

هارمونیک تریدینگ یکی از روش‌های دقیق معامله‌گری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.

محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو هم‌تراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و می‌تواند باعث گمراهی معامله‌گر شود.

الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته‌ شده‌ترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معامله‌گران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها می‌گردند.

نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام می‌شود که البته باید نشانه‌هایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایین‌تر از نقطه ورود قرار داده می‌شود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین می‌گردد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

الگوهای هارمونیک در بازار فارکس

الگوهای هارمونیک در فارکس

الگوهای هارمونیک قیمت الگوهایی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی، برای تعیین نقاط عطف دقیق، از سایز الگوهای هندسی قیمت پیشرفته‌ترند. برخلاف متودهای معاملاتی متداول‌تر، معامله براساس این الگوها سعی در پیش‌بینی حرکت‌های قیمت در آینده دارد.

در این درس با طرح چند مثال نحوه‌ی استفاده از این الگوها را در معاملات بازار فارکس یاد می‌گیرید.

نکات کلیدی الگوهای هارمونیک فارکس

  • معامله بر اساس این الگوها به این ایده اشاره دارد که روندها پدیده‌هایی هارمونیک هستند؛ به این معنی که می‌توانند به امواج کوچکتر یا بزرگتر تقسیم شوند و از همین رو می‌توان با استفاده از آن‌ها جهت قیمت را پیش‌بینی کرد.
  • معامله بر اساس این الگوها مبتنی بر اعداد فیبوناچی است که از 0 و 1 آغاز می‌شوند و عدد بعدی از مجموع دو عدد قبل ساخته می‌شود:

0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, etc.​

  • ما می‌توانیم این دنباله‌ی اعداد را به نسبت‌هایی تقسیم کنیم که سرنخ‌هایی فراهم می‌کنند که سمت حرکت بازار فارکس را مشخص می‌کند.
  • گارتلی، خفاش و خرچنگ متداول‌ترین الگوهای هارمونیک هستند که در تحلیل تکنیکال، در اختیار معامله‌گران فارکس قرار گرفته است.

هندسه و اعداد فیبوناچی

معاملاات مبتنی بر الگوهای هارمونیک، الگوها و ریاضیات را ترکیب می‌کند و به روشی دقیق براساس این پیش‌فرض که الگوها خود را تکرار می‌کنند، می‌رسد. در ریشه‌ی این روش، نسبت اولیه یا برخی مشتقات آن (0.618 و 1.618) قرار دارند. نسبت‌های تکمیل‌کننده شامل: 0.382, 0.50, 1.41, 2.0, 2.24, 2.618, 3.14 و 3.618 هستند. نسبت اولیه تقریباً در کلیه‌ی ساختارها و وقایع طبیعی و محیطی یافت می‌شوند. این نسبت همچنین در ساختارهای طراحی شده توسط بشر نیز وجود دارند. از آن‌جا که این الگو در طبیعت و جامعه نیز تکرار می‌شود، ما این نسبت را در بازار فارکس نیز می‌بینیم.

با پیدا کردن الگوهایی که طول و اندازه‌های مختلفی دارند، معامله‌گر می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را برروی الگوها اعمال کند و برای پیش‌بینی تحرکات آینده تلاش کند. این روش معاملاتی تا حد زیادی به اسکات کارنی نسبت داده می‌شود؛ گرچه دیگرانی نیز بوده‌اند که در پیدا کردن سطوح و الگوهای مختلف همکاری داشته‌اند و باعث افزایش کارآیی آن‌ها شده‌اند.

مسائلی در خصوص الگوهای هارمونیک

این الگوها بسیار دقیق هستند. معامله‌گرها برای تعیین نقاط معکوس دقیق نیاز دارند که این الگوها تحرکات بزرگ و قوی را نشان دهند. آن‌ها ممکن است الگویی ببینند که کاملاً شبیه یک الگوی هارمونیک است اما سطوح فیبوناچی با آن‌ها هم‌تراز نیستند. بنابراین، این الگو از لحاظ هماهنگی با سایر اجزای معامله، قابل‌ اعتماد نیست. این می‌تواند یک مزیت باشد؛ زیرا باعث می‌شود معامله‌گر صبر کند تا پوزیشن مناسب‌تری برای ورود به بازار فارکس پیدا کند.

الگوهای هارمونیک می‌توانند اندازه‌گیری کنند که تحرکات فعلی تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند اما همچنین می‌توانند عایق نقاط معکوس نیز باشند. این خطر زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گر در ناحیه‌ی معکوس پوزیشنی انتخاب می‌کند و الگو شکست می‌خورد. وقتی این اتفاق رخ می‌دهد، معامله‌گر در پوزیشنی گرفتار می‌شود که روند کاملاً برخلاف آن قوانین الگوهای هارمونیک حرکت می‌کند. بنابراین، دقیقاً مانند هر استراتژی دیگری، در استراستژی این الگوها نیز باید به مدیریت ریسک توجه ویژه داشته باشیم.

بسیار مهم است که به یاد داشته باشید الگوها می‌توانند درون الگوهای دیگر وجود داشته باشند و حتی ممکن است الگوهای غیر هارمونیک در بتن الگوهای هارمونیک باشند. این موضوع به اثربخشی هارمونیک‌ها کمک می‌کند و نقاط ورود و خروج معامله‌گر را ارتقا می‌دهد. در این موج هارمونیک نیز می‌توان یک موج دیگر دید. قیمت‌ها دائماً در حال تغییر هستند. بنابراین، بهتر است به تصویر بزرگتر بازار فارکس که در بازه‌های زمانی بلندتر واضح‌تر است توجه کنیم. ماهیت فراکتال بازار فارکس، این نظریه را از کوچکترین بازه‌های زمانی تا بزرگترین آن‌ها امکان‌پذیر می‌کند.

برای استفاده از این روش، معامله‌گر از پلتفرم نموداری استفاده می‌کند که امکان ترسیم چندین سطح فیبوناچی ریتریسمنت برای اندازه‌گیری هر موج را به اون می‌دهد.

انواع مختلف الگوهای هارمونیک

مجموعه‌ای از این الگوها وجود دارد اما چهار نمونه از این الگوها، از سایر نمونه‌های آن متداول‌تر هستند. الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ از متداول‌ترین الگوهای هارمونیک هستند. امروز به الگوی گارتلی و پروانه می‌پردازیم و در درس‌های بعدی به سراغ خفاش و خرچنگ می‌رویم.

الگوی گارتلی

الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ. ام. گارتلی و در کتابی به نام «سود در بازار سهام» و پس از آن، سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتاب «معامله‌گر هارمونیک» منتشر شدند. سطوحی که در ادامه‌ی مطلب به آن‌ها اشاره می‌کنیم، از این کتاب گرفته شده است. با گذر زمان، معامله‌گران دیگری نسبت‌های مختلفی را ارائه داده‌اند. در صورت لزوم، به برخی از این نسبت‌ها نیز اشاره می‌کنیم.

الگوی گارتلی صعودی و نزولی

الگوی صعودی غالباً در ابتدای یک روند رخ می‌دهد و نشانه‌ی این امر است که امواج اصلاحی در حال خاتمه هستند و یک حرکت صعودی در ادامه‌ی نقطه‌ی D اتفاق می‌افتد. همه‌ی الگوها می‌توانند در بتن یک روند یا دامنه‌ی گسترده‌تر قرار داشته باشند و معامله‌گران باید نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشند.

ممکن است فکر کنید این اطلاعات را باید چگونه هضم کنیم و به خاطر بسپاریم اما راه خواندن نمودار جمع‌آوری و تمرین این اطلاعات است. از مثال صعودی استفاده می‌کنیم. قیمت تا نقطه‌ی A بالا رفته، سپس اصلاح شده و نقطه‌ی B، 0.618 ریتریسمنت موج A است. قیمت سپس توسط BC بالا می‌رود که ریتریسمنت 0.382 تا 0.886 AB است. حرکت بعدی توسط CD انجام می‌شود که اکستنشن 1.13 تا 1.618 AB است. نقطه‌ی D ریتریسمنت 0.786 XA است. بسیاری از معامله‌گران به دنبال CD هستند که 1.27 تا 1.618 AB را گسترش دهد.

نقطه‌ی D به عنوان ناحیه‌ی معکوس بالقوه در نظر گرفته می‌شود. این ناحیه، جایی است که می‌توان وارد پوزیشن‌های بلند شد؛ اگرچه بهتر است منتظر تأیید افزایش قیمت بمانیم. توقف ضرر نیز نباید خیلی دورتر از زیر ورود باشد؛ با این حال، در مطالب بعدی تاکتیک‌های توقف ضرر را بیشتر بررسی خواهیم کرد.

در الگوی گارتلی نزولی، می‌توانید نزدیک D پوزیشن کوتاه باز کنید و توقف ضرر را کمی بالاتر تنظیم کنید.

الگوی پروانه

الگوی پروانه از آن جایی با الگوی گارتلی فرق می‌کند که در آن، نقطه‌ی D از X بالاتر است.

الگوی پروانه صعودی و نزولی

در این‌ قسمت از درس، به الگوی پروانه‌ نزولی می‌پردازیم. قیمت به نقطه‌ی A کاهش می‌یابد. موج صعودی AB ریتریسمنت 0.786 خط XA است. خط BC ریتریسمنت 0.382 تا 0.886 خط AB است. CD اکستنشن 1.618 تا 2.24 خط AB است. نقطه‌ی D در اکستنشن 1.27 موج XA قرار دارد. D ناحیه‌ای است که می‌توانید در آن پوزیشن کوتاه باز کنید اگرچه بهتر است صبر کنید تا تأیید کاهش قیمت را دریافت کنید و توقف ضرر را کمی بالاتر قرار دهید.

الگوها و پترن های هارمونیک بخش دوم

این پترن ها بسیار دقیق هستند. معامله‌گرها برای تعیین نقاط معکوس دقیق نیاز دارند که این الگوها تحرکات و نوسانات بزرگ و قوی بازار را نشان دهند.

آن‌ها ممکن است الگویی ببینند که کاملاً شبیه یک الگوی هارمونیک است اما سطوح فیبوناچی با آن‌ها هماهنگ نباشند .

بنابراین، این الگو از لحاظ هماهنگی با سایر اجزای معامله، قابل‌ اعتماد نیست .

این امر می‌تواند یک مزیت باشد؛ زیرا باعث می‌شود معامله‌گر صبر کند تا موقعیت مناسب‌تری برای ورود به بازار معاملاتی فارکس پیدا کند.

الگوهای هارمونیک می‌توانند اندازه‌گیری کنند که تحرکات فعلی تا چه زمانی ادامه خواهند داشت


اما همچنین می‌توانند نقاط معکوس را نیز پوشش دهند .

این خطر زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گر در ناحیه‌ی معکوس موقعیتی را انتخاب می‌کند و الگو شکست می‌خورد .

وقتی این اتفاق رخ می‌دهد، معامله‌گر در موقعیتی گرفتار می‌شود که روند کاملاً برخلاف پیش بینیش حرکت می‌کند .

بنابراین، دقیقاً مانند هر استراتژی دیگری، در استراتژی این پترن ها نیز باید به مدیریت ریسک توجه خاص داشته باشیم .

به یاد داشته باشید این پترن ها می‌توانند درون پترن های دیگری ایجاد شده باشند و حتی ممکن است الگوهای غیر هارمونیک در بتن الگوهای هارمونیک باشند.

این موضوع به اثربخشی هارمونیک‌ها کمک می‌کند و نقاط ورود و خروج معامله‌گر را افزایش می‌دهد .

در یک موج هارمونیک نیز می‌توان یک موج دیگر دید. قیمت‌ها دائماً در حال تغییر هستند.

بنابراین، بهتر است بهتام فرم های بالاتر در بازار فارکس توجه کنیم .به طور مثال تایم فرم روزانه هفتگی و یا حتی ماهیانه .

برای استفاده از این روش، معامله‌گر از پلتفرم نموداری استفاده می‌کند
که امکان ترسیم چندین سطح فیبوناچی بازگشتی برای اندازه‌گیری هر موج را به معامله گر بدهد .


نحوه‌ی معامله کردن با الگو‌های هارمونیک

گام‌های زیر را می‌توان برای معامله در بازارهای معاملاتی با استفاده از الگوهای هارمونیک طی کرد:

پیش بینی و تشخیص احتمالی الگو از ابتدای شکل گرفتن الگو
تعیین استراتژی ترید و معامله بر اساس الگو
مشخص کردن نقاط ورود و خروج ، اهداف و حد ضرر


مرحله‌ی اول :

به این صورت که پس از حرکت اولیه(XA) قیمت تا چه سطحی از این حرکت را برای تشکیل نقطه‌ی B اصلاح می‌کند .


در مرحله‌ی دوم :

پس از اصلاح در موج و تشکیل نقطه حلیلگران هارمونیک‌کار دو استراتژی ترید و معامله پیش روی خود دارند:

در موج آخر پترن های هارمونیک (CD) معامله‌ی خود را انجام دهید .
پس از تشکیل کامل الگوی هارمونیک ترید کنید .


مرحله‌ی سوم :

پس از تصمیم گیری معامله گر برای نقطه ورود به معامله، به اصطلاح مرحله‌ی تنظیم سفارش آغاز می‌شود .

در این مرحله با توجه به دو استراتژی معامله با الگوهای هارمونیک که در مرحله‌ی دوم به آنها اشاره شد

نقاط ورود و خروج و حد ضرر تعیین می‌شوند.

نکته‌ی قابل توجه دیگری که کمک شایانی به معامله‌گر در معامله با پترن های هارمونیک می‌کند،

کمک گرفتن از اندیکاتورها و واگرایی‌های تشکیل شده در آن‌ها برای دریافت تایید بازگشت/ادامه‌ی روند است.

به طور مثال در استراتژی نوع دوم پس از رسیدن به نقطه‌ D، معامله‌گر برای اطمینان از اینکه آیا این نقطه‌ی بازگشت است

اگر در اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا مکدی (MACD) واگرایی مشاهده کند با اطمینان بیشتری به معامله می‌پردازد.

یا در استراتژی نوع اول می‌توان از واگرایی‌های مخفی (HD) برای ادامه‌ی روند، تایید دریافت کرد.

نقطه‌ی ورود در استراتژی اول پس از شکسته شدن روند یا پول‌بک به این خط روند است

و هدف الگوی هارمونیک مورد نظر محسوب می‌شود .

برای حد ضرر نیز می‌توان از نقطه‌ی C نیز استفاده کرد.

تنظیم نقاط معامله

هر الگو، نشان‌دهنده نقاط بازگشتی احتمالی است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست .

زیرا دو پیش‌بینی متفاوت، تشکیل‌دهنده نقطه D است .

اگر همه نقاط پیش‌بینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن محدوده وارد معامله شود .

اگر پیش‌بینی‌ها متفاوت باشند، باید به دنبال نشانه‌های دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود .

اینکار را می‌تواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت کسب کرد .

خارج شدن از حالت الگو و پترن هارمونیک

مواردی وجود دارد که باعث می شود در واقع به شما هشدار دهد که الگوی مورد نظر از حالت خود خارج شده و اصطلاحا فیلد شده است که به ترتیب زیر می باشند :

مهمترین حالت گپ ها هستند که سیگنال هشداری را اعلام می کنند

به این صورت که شکاف هایی که ایجاد می شوند معمولا قیمت نهایی از آخرین ساعات روز جمعه به اولین ساعات روز دوشنبه ها تشکیل می شوند

و یا اخبار خیلی مهم و تاثیر گذار در بازار بورس و معاملات طی هفته

و یا بسته شدن نمودارهای کندل استیکی که برخلاف پیش بینی ما کوتاه تر یا بلندتر بسته می شوند

همگی اینها هشدارهایی هستند که به ما داده می شود که سیگنالی دال بر تغییر حالت و شکل پترن مورد نظر و فیلد شدن آن الگو در نظر گرفته می شوند .

راهنمای پترن های هارمونیک

یک تحلیلگر ممکن است در برسی یک روند الگو هایی شبیه به الگو های هارمونیک را مشاهده کند.

اما نکته ای که باعث می شود پترن های هارمونیک به شدت دقیق عمل کنند ،

نسبت های فیبوناچی هستند که در این پترن ها حرف اول قوانین الگوهای هارمونیک و آخر را میزنند .

بنابراین در صورتی که الگوی هارمونیکی در روند شناسایی شد ، ابتدا بایستی نسبت های فیبوناچی آن پترن بررسی شود

و در صورت تایید این نسبت ها ، منتظر تثبیت پترن ماند.

هیچ روش مشخص و یا سیستماتیکی برای شناسایی پترن های هارمونیک بطور رسمی وجود ندارد.

تحلیلگرباید با تکرار و تمرین مداوم ، چشم خود را به شناسایی اولیه این پترن ها در روند عادت دهد.

بنابراین تکرار و تمرین در مورد پترن های هارمونیک بسیار کلیدی و با اهمیت است

در دل هر پترن هارمونیک ، میتوان پترن ها و حتی امواج صعودی/نزولی متعددی را یافت که اعتبار پترن را افزایش می دهند.

بنابراین بهتر است برای شناسایی پترن های هارمونیک از بازه های زمانی بالاتر شروع کنیم و به بازه های زمانی پایین تر برسیم .

رسم الگوهای هارمونیک

ترسیم این الگوها و پترن ها بسیار دشوار هستند و به راحتی با چشم قابل شتخیص نیستند

بنا براین چندین اندیکاتور در بازار برای تشخیص صحیح انواع الگوها و پترن های هارمونیک ایجاد شده است

تا به معامله گران تازه کار در شناسایی پترن ها کمک کند که این اندیکاتور با ترسیم صحیح پترن و نام آن کمک شایانی در بازار معاملاتی به معامله گران می کند

و از این طریق با استفاده از استراتژی های خود می توانند نقطه دقیق ورود به معامله و یا خروج از معامله را پیدا کنند و به سود مناسبی دست یابند .

مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال

الگو‌های هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامه‌ی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند

و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است.

پترن های هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند

و تحلیلگران زمانی که این پترن ها را چه در زمان شکل‌گیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند

با بکارگیری نسبت‌های فیبوناچی از این پترن ها در معاملات خود استفاده میکند.

در واقع این پترن های هارمونیک هم دارای معایب و مزایایی در بازار معاملاتی می باشند که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت

مزایای پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

۱. الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامه‌دار و قابل اعتماد می باشد.

۲. استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است.

۳. الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفه‌ای پیش بینی میکند .

۴. پترن های هارمونیک با تمام بازه‌های زمانی و بازارهای مالی کار می کند.

۵. پترن های هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار می کند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است .

۶. قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبت‌های فیبوناچی استاندارد شده‌اند .

معایب پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

۱. تشخیص طرح‌ها و عقب‌نشینی‌ها با استفاده از فیبوناچی دشوار است.

۲. پترن های هارمونیک پیچیده و فنی‌ هستند و یادگیری آن کمی سخت است .

۴. احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.

۵. فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است .

زمان ورود و خروج در پترن های هارمونیک

برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیت‌های بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم،

برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید:

اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید

و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید.

اما توجه داشته باشید زمانی که از پترن های هارمونیک سیگنالی برای معامله کردن دریافت کردید

سریعا به بررسی فاکتور‌های دیگر مانند نوسانات کوچک، روند‌های کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.

اهمیت استفاده از استراتژی به روش هارمونیک

بعد از تشخیص دقیق فرصت معاملاتی بایستی به دنبال یافتن محل دقیق ورود به معامله بود.

موارد بسیاری بایستی در دوره زمانی خاصی ارزیابی شود، تا بتوان فرصت بالقوه معاملاتی را تعیین کرد.

ابتدا بایستی صحت پترن های هارمونیک تائید شود و در ادامه بایستی مشخص کرد که آیا باید وارد معامله شد یا خیر؟

به همین دلیل استراتژی‌های مؤثر معاملاتی می‌تواند این فرآیند را تسهیل نماید و نتایج معاملات را هم بهینه کند.

واکنش بازار به ناحیه هارمونیک (Harmonic)

واکنش معامله‌گر به حرکات قیمتی در محتمل‌ترین محدوده بازگشتی

یا همان PRZ در این فرآیند عوامل مختلف و تصمیمات معاملاتی بالقوه بایستی مورد توجه قرار گیرند

تا نتیجه موقعیت معاملاتی اتخاذ شده بهینه شود. از آن جایی که الگوهای مشابه نتایج مختلفی دارند،

پیش‌بینی بازار و همچنین اینکه کدام سیگنال واقعاً کارساز خواهد بود کار دشواری است.

با این وجود اگر قوانین محکم و باثباتی را در فرآیند تصمیم‌گیری به کار بگیرید، اشتباهات کمتر خواهد شد و با افزایش ارزیابی‌های دقیق،

نتایج کلی معاملات هم بهبود خواهند یافت.

در واقع معاملاتی که از قوانین و استراتژی‌های دقیقی پیروی می‌کنند، منجر به افزایش بازدهی و کاهش ریسک معاملات خواهند شد.

بازگشت قیمتی چه‌کاری انجام می‌دهد؟

عامل کلیدی برای اجرای معامله درک صحیح حرکات قیمتی است.

حرکاتی که نشانگر بازگشت بازار از ناحیه هارمونیک است.

ازآنجایی‌که انطباق اعداد هارمونیک ناحیه حساسی برای نقاط بازگشتی بالقوه ایجاد می‌کنند،

حرکات قیمتی که از این ناحیه شروع به بازگشت می‌کنند به‌وضوح در این مسیر به حرکت خود ادامه خواهند داد.

در واقع مطالعات در این زمینه نشان داده است که هر چه بازگشت قوی و سریع‌تر باشد، پتانسیل یک حرکت بزرگ‌تر هم بیشتر خواهد بود.

این موضوع بسیار مهم است، چون‌که بازگشت‌های بزرگ از PRZ مسیر مشخصی از حرکات قیمتی آتی را به نمایش می‌گذارند.

با این حال حرکات قیمتی که نتوانند بعد از برخورد به PRZ روند قبلی را معکوس کنند، معمولاً اولین نشانه از یک الگوی جعلی هارمونیک هستند.

تنها از حرکاتی می‌توانید سود کنید، که آن را پیش‌بینی کرده باشید

پیش‌بینی محل تکمیل الگوی هارمونیک اولین قدم در گرفتن موقعیت معاملاتی است.

PRZ حدود معامله را نشان می‌دهد که شامل نقطه ورود به معامله، حد ضرر و حد سود می‌شود.

اگر ساختار قیمتی از نسبت‌های فیبوناچی مناسبی برخوردار باشد، پیش‌بینی محل تکمیل PRZ برای تائید ورود به معامله کافی است.

روش کار در الگوهای هارمونیک شامل فرآیند آماده‌سازی و درک درست همه قوانین مربوط برای هر پترن است،

تا بتوان معامله موفقی را در فرصت پیش آمده اجرا کرد. برای این کار می‌توان با پاسخ دادن به سؤالاتی که در ادامه پرسیده می‌شود،

این مدل را اجرا کرد. سؤالاتی مثل، آیا پترن همه عناصر برای تائید صحت الگو را دارد یا خیر؟

اگر چنین عناصری وجود ندارد، بایستی به دنبال فرصت معاملاتی بود که این عناصر را داشته باشد و اگر الگو شامل چنین عناصری است،

الگو در کدام محدوده تکمیل می‌شود؟ اگر محدوده تکمیل الگو از سوی بازار لمس شود، واکنش اولیه و فوری به چه شکلی خواهد بود؟

آیا روند قوانین الگوهای هارمونیک غالب قبلی ادامه می‌یابد، یا آیا حرکات قیمتی به ناحیه تعریف شده واکنش نشان می‌دهند؟

همه این موارد، رویدادهای پیش‌بینی شده‌ای هستند که نتایج شناخته شده‌ای دارند.

عمل آماده‌سازی و تشخیص اینکه کدام موقعیت معاملاتی بایستی پس از بررسی مجموعه‌ای از قوانین اتخاذ شود بسیار مهم است.

قوانینی که نشانگر محاسبات الگو، ارزیابی حرکات قیمتی، تعیین پارامترهای هر معامله، مثل نقطه ورود، حد ضرر و حد سود است.

چنان آمادگی برای پرهیز از اشتباهات در اجرای معامله و تعیین نقطه بهینه ورود به معامله در PRZ بسیار مهم است.

علاوه بر این، آمادگی کامل در وضعیت‌های نوسانی بازار بسیار ضروری است.

با اینکه در بازارهای مالی هر اتفاقی می‌تواند بی افتد، اما درک کاملی از سطوح تکنیکال حساس معاملاتی می‌تواند سردرگمی معامله‌گر را کاهش دهد.

برای مثال حرکات قیمتی شدید که یک PRZ را نقض می‌کنند، معمولاً نشانه‌ای از نقض شدن قریب‌الوقوع الگوی هارمونیک است.

دانشی کامل از سیگنال‌های معاملاتی و سطوح قیمتی حساس هارمونیک ضرر معامله را در صورت شکست الگوی هارمونیک کاهش خواهد داد.

این وضعیت‌ها بر اساس تجربیات گذشته توسعه یافته‌اند، اما کار آماده‌سازی یکی از بخش‌های ضروری در فرآیند معامله از هر سیگنال معاملاتی است


نتیجه گیری

بطورکلی در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک، الگوهای هارمونیک یا فیبوناچی به ۲ دسته صعودی و نزولی طبقه بندی می شوند.

یعنی هریک از الگوهای هارمونیک، ۲ حالت صعودی و نزولی دارند.

معمولا این پترن ها، در انتهای امواج صعودی یا نزولی تشکیل شده و موجب تغییر در روند می شوند.

علاوه براین، اگر این الگوها در بازه های زمانی بالاتری شکل بگیرند، دارای اعتبار بالاتری خواهند بود.

بنابراین، روند بلندمدت را مشخص می کنند.شکل گیری این الگوها در انتهای موج های صعودی یا اصلاحی بسیارمهم است.

زیرا اگر بتوانید این الگوها را قبل از پایان یافتن موج صعودی یا نزولی شناسایی کنید،

قادرید با فاصله زمانی مناسب قبل از بازار، از این روند خارج شوید یابه آن ورود پیدا کنید.

آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

آشنایی با الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگو‌های تکرار شونده هم شناخته می‌شوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفته‌اند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نام‌گذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیل‌گران با شناسایی این الگو‌ها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیت‌های مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی می‌کنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگو‌ی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روش‌های مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیل‌گران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایه‌گذاری کرده است. با این دستاورد، پیش‌بینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکان‌پذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی می‌پردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.

در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

آشنایی با الگوی فیبوناچی

مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:

با بررسی روند این دنباله، نسبت‌هایی به دست می‌آید که همان نسبت‌های اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده می‌شوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل می‌کند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست می‌آید. اهم نسبت‌های به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می‌شود. البته عدد ۰.۵ را می‌توان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.

نسبت‌های فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصه‌های گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبت‌ها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل‌تر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبت‌های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می‌شوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبت‌های فیبوناچی در آن‌ها صادق است، می‌توان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل‌های درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیش‌بینی‌های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.

الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود می‌آید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

انواع الگوی فیبوناچی

البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده می‌شود می‌پردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته می‌شوند:

۱/ الگوی Bullish AB=CD

این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کف‌های قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف‌های قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار می‌گیرند.

الگوی Bullish AB=CD

۲/ الگوی Bearish

این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقف‌های قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کف‌های قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.

نکته: این الگو ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava

این اشکال جزو تکنیک‌های تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب می‌آیند؛ لذا پیش‌‌نیاز استفاده از آن‌ها، شناخت الگوهای عمومی‌تر و رایج‌تر است که در ادامه معرفی می‌شوند.

الگوی Bearish

۳/ الگوی Retracement

این الگو که می‌توان از آن به عنوان رایج‌ترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی Retracement

۴/ الگوی Extension

همان‌طور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیش‌بینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension می‌نامیم. به عنوان مثال پیش‌بینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی Extension

۵/ الگوی Projection

از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیش‌بینی مقاومت‌ها در طول مسیر استفاده می‌شود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگ‌تر از خط روند قبلی را تشخیص می‌دهد؛ به این ترتیب که موج‌های اصلاحی در طول روند، برای پیش‌بینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیش‌بینی نقطه هدف و مقاومت‌های مسیر کمک می‌کند به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی Projection

۶/ الگوی Expansion

ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونه‌ای که برخی از تحلیل‌گران تمایزی میان آن‌ها قائل نمی‌شوند اما به طور کلی، وجه تمایز آن‌ها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش تحلیل‌گر خواهد بود.

۷/ الگوی Arcs

این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیش‌بینی و بررسی می‌کند به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی Arcs

۸/ الگوی Fan یا بادبزن

الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیش‌بینی می‌کند که زاویه‌ها با اندازه‌های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:

الگوی Fan یا بادبزن

۹/ الگویTime

این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آن‌ها مورد سنجش قرار می‌دهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبت‌های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیش‌بینی می‌کند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه‌های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می‌کند.

الگویTime

۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD

همان‌طور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شود.

بررسی دقیق الگوی AB=CD

از این الگو می‌توان در کانال‌های موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانال‌های موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را می‌توان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت می‌توانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیش‌بینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستم‌های معاملاتی بسیار گران‌ قیمت در دهه‌های گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا به‌اندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو می‌توان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

بررسی دقیق الگوی AB=CD

ویژگی‌های الگوی AB=CD

  • برابری طول AB و CD
  • اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
  • اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD
  • برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
  • وجود واگرایی بین دو نقطه B و D

نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاح‌ها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. شکل‌های زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.

ویژگی‌های الگوی AB=CD

بررسی الگویAB=CD ایده‌ال

در این الگو، تشکیل موج CD به‌اندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC می‌تواند به‌اندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD می‌تواند به‌اندازه %۱٫۶۱۸ تا %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.

نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتی‌که این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل می‌کند.

بررسی الگویAB=CD ایده‌ال

الگوی AB=CD معکوس

آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامه‌دهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل می‌شود و بیان‌گر ادامه روند است.

الگوی AB=CD معکوس

در این الگو، موج‌های AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD می‌توان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی AB=CD معکوس

در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده می‌کنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.

۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley

الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن می‌توان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیل‌شده است که موقعیت ویژه هر یک از آن‌ها، از مهم‌ترین شاخصه‌های شناسایی آن محسوب می‌شود.

  • موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (می‌تواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
  • موج BC می‌تواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
  • اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.

حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:

  1. توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
  2. حالت رایج اندازه‌گیری نقطه D در یک AB = CD است.
  3. میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.

واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:

 width=

بررسی الگوی گارتلی ایده‌آل

در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع ‌شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:

  1. اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
  2. حالت رایج اندازه‌گیری نقطه D در یک AB =CD است.
  3. میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.

از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی می‌دهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همان‌طور که می‌دانیم الگوی AB = CD خود به ‌تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.

اهداف الگوی گارتلی

  • هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
  • هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA است.

حد ضرر الگوی گارتلی

قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد می‌بایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که مشخص می‌شود منطقه بازگشتی الگو درست عمل‌ نکرده است.

نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را می‌دهد. به این معنی که می‌توان با دقت بسیار بالا دقیقا نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه می‌شود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل می‌کند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) می‌توان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.

حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.

و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود می‌تواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معامله‌ای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود می‌شود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که می‌تواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبه‌رو هستیم می‌توان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکل‌گرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو انتهای موج دو را نشان می‌دهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، می‌توان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.

سخن آخر

همان‌طور که می‌دانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیل‌گران با استفاده از این ابزار می‌توانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیش‌بینی کنند. پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.