مدل های واگذاری استقلال و پرسپولیس تشریح شد / واگذاری بلوکی بخشی از سهام ایران خودرو و سایپا
تشریح مدلهای واگذاری استقلال، پرسپولیس و شرکت ملی نفت
رئیس سازمان خصوصیسازی ضمن تشریح مدل های واگذاری استقلال و پرسپولیس و شرکت ملی نفت، از واگذاری بلوکی بخشی از سهام ایران خودرو و سایپا خبر داد.
به گزارش اخبار بورس، به نقل از خبرگزاری فارس، حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی به تشریح مدل های واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس پرداخت و گفت: موضوع سیتبندی این دو تیم و اینکه برخی اپراتورهای تلفن همراه یک سیت یا دو سیت شامل ۱۷ یا ۳۴ درصد میخواهند هم مطرح است. اگر سهامدار بخواهد یک سیت یا دو سیت را بگیرد، درواقع نمیتواند از هوادار درآمد کسب کند و این آغاز منازعه با دولت خواهد بود. یک مدل دیگر هم پیشنهاد شده است که شرکت تعاونی سهام عام استقلال و پرسپولیس تشکیل شود و هواداران عضو تعاونی شوند.
قربانزاده اظهار کرد: مدل دیگر هم پیشنهاد شده است که ترکیب سهامداری از پیشکسوتان و مدل پیمان مدیریت است که شرکت تعاونی مالک ۱۵ درصد میشود و ادامه قرارداد در قالب پیمان مدیریت خواهد بود که البته هم سهامداری یا هواداری؟ وزارت ورزش و هم باشگاهها با این موضوع مخالف هستند.
استقلال و پرسپولیس مدیریت مالی منسجم ندارند
وی با بیان اینکه صرف نظر از واگذاری آنها، این دو تیم حتما باید در بورس درج نماد شوند تا شفاف شوند، اضافه کرد: در استقلال و پرسپولیس مطالبه شفافیت اولویت دارد. همچنین، تلاش میکنیم تا این دو تیم تا پایان بهمن ۱۴۰۰ درج نماد شوند.
معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: ما در سازمان خصوصیسازی مدام با مدیران عامل این دو تیم، مدیران سازمان بورس و سازمان حسابرسی جلسه داریم؛ این دو تیم استانداردهای حسابداری را رعایت نمیکنند و مدیریت مالی منسجم ندارند سهامداری یا هواداری؟ و قطعا باید در بازار پایه فرابورس درج نماد شوند و ترکیب سهامداری آنها هم باید مشخص شود.
واگذاری بلوکی بخشی از سهام ایران خودرو و سایپا
قربانزاده با بیان اینکه رد دیونها را در واگذاریها دنبال میکنیم، خاطرنشان کرد: برنامه داریم ۵ درصد ایران خودرو، ۷ درصد صندوق بازنشستگی و ۱۷ درصد تودلی سایپا، یک بلوک شده و واگذار شود که قطعا بهرهوری ایرانخودرو و سایپا با این واگذاری بیشتر میشود.
بررسی مدل واگذاری شرکت ملی نفت
وی درباره مدل واگذاری شرکت ملی نفت نیز گفت: چند گزینه در این باره مطرح شده است؛ اول آنکه خود شرکت نفت واگذار سهامداری یا هواداری؟ شود، همچنین عدهای معتقدند درصدی از سهام این شرکت واگذار شود، برخی هم معتقدند محصولات شرکت را به مردم واگذار کنیم، همچنین عدهای میگویند عایدات شرکت ملی نفت به صندوقی برود و مردم در آن صندوق سهامدار باشند که در این باره ابعاد مختلف در حال بررسی است.
شفافسازی تاریکخانه اقتصاد ایران
رئیس سازمان خصوصیسازی با اشاره به تلاش سازمان خصوصیسازی برای شفافسازی در موضوع شرکتهای دولتی، اظهار کرد: تلاش میکنیم موضوع تاریکخانه اقتصاد ایران را به طور جدی دنبال کنیم و برنامهریزی کردهایم تا شرکتهایی را که در ۲۰ سال گذشته واگذار شدهاند، خود، در قالب گردهمایی که برگزار میشود اعلام کنند که چه از دولت تحویل گرفتهاند و امروز در چه شرایطی از نظر شاخصهای اقتصادی قرار دارند.
وی ادامه داد: شرکتها اعلام کنند که با هر مدیریتی که امروز انجام میدهند به کجا رسیدهاند، آیا به بخش خصوصی واقعی واگذار شدهاند یا به نهادهای عمومی و ظرفیت اقتصادی امروزشان چیست.
قربانزاده با تاکید بر اینکه تلاش میکنیم تاریکخانه اقتصاد ایران در شرکتهای دولتی را شفاف کنیم، تصریح کرد: در این بخش و در راستای عبور از اقتصاد دولتی به اقتصاد بهرهور، تلاش میکنیم جلساتی را با شرکتها داشته باشیم. همچنین برای این کار سراغ شش وزیری که اصل ۴۴ قانون اساسی در زمان آنها اجرا شد رفتیم؛ از آقای دانش جعفری، شمسالدین حسینی و طیبنیا تا کرباسیان و دژپسند و وزیر اقتصاد فعلی. همچنین جلساتی با کمیسیونهای مرتبط مجلس و اعضای هیئت واگذاری برگزار کردیم.
وی ادامه داد: همچنین پیشنهاد شد همین جلسات با حضور روسای سه قوه هم برگزار شود که در این باره با آقایان قالیباف و محسنی اژهای، همچنین رئیس جمهور جلساتی برگزار کردیم.
معاون وزیر اقتصاد بیان کرد: تلاش میکنیم با حضور همه این شرکتها، گردهمایی داشته باشیم که در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا یکم خرداد که سالروز ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ است، این شرکتها وضعیت خود را اعلام کنند.
رئیس سازمان خصوصیسازی به هر حال برنامهای ریختهایم که در کنار شفافسازی، مطالبه افکار عمومی در دستور کار باشد و این با همکاری اصحاب رسانه امکانپذیر است، اضافه کرد: امروز شرکتهای گروه سه از ۵۱ شرکت به ۱۷۱ شرکت رسیدهاند که قطعا با لابی بوده است. این شرکتهایی هستند که اسما نباید واگذار شوند.
فریدونی: هواداران نگران نباشند، اتفاقات خوبی خواهد افتاد
مدیرعامل ذوبآهن گفت: شرکت ذوبآهن، همچنین صدر تأمین، شستا و تأمین اجتماعی سهامدار باشگاه هستند و حقشان است تصمیم بگیرند. البته نمیتوان اسمش را دخالت گذاشت چون تعاملی دوطرفه است با این حال اگر دخالت هم بکنند حق دارند چرا که پول و سهام برای آنها است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، بعدازظهر روز یکشنبه هفته جاری دوران مدیریت یک سال و نیمه جواد محمدی در ذوبآهن با تمام انتقادات و حواشی بالاخره به سرآمد تا مجتبی فریدونی عضو سابق هیئت مدیره این باشگاه، ریاست سبزپوشان اصفهانی را بر عهده بگیرد. او که بیشتر از ورزش، کارنامه درخشانی در بخشهای اقتصادی کارخانه ذوبآهن دارد، حالا این باشگاه با ریشه اصفهانی را در یکی از بحرانیترین وضعیت تحویل گرفته است. با این وجود بسیاری از طرفداران ذوبآهن امیدوارند حضور فریدونی بر صندلی مدیرعاملی، رنسانسی در باشگاه ذوب و نقطه پایانی بر مشکلات عمدهای باشد که سالهای اخیر گریبانگیرشان شده است. در همین رابطه مجتبی فریدونی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا به بیان اوضاع فعلی ذوبآهن و برنامههایش برای آینده پرداخته که در ادامه میخوانیم:
باشگاهها را در سهامداری یا هواداری؟ چه وضعیتی تحویل گرفتهاید؟ ارزیابی اولیهتان از شرایط فعلی ذوبآهن چیست؟
واقعیت هنوز به آنجا نرسیدهایم که بخواهیم وضعیت باشگاه را ارزیابی کرده و ببینیم چگونه بوده است. در حال حاضر سعی میکنیم اوضاع را سر و سامان بدهیم و تیم را آماده دیدارهای آتی و مخصوصاً دربی کنیم. فقط سهامداری یا هواداری؟ میدانم تیم را پانزدهم جدول تحویل گرفتیم!
چه برنامهای برای آینده دارید؟ باید منتظر کدام تغییرات در باشگاه ذوبآهن باشیم؟
تغییرات که همه در اختیار هیئت مدیره است و مدیرعامل تنها مجری مصوبات آن است. در گام اول باید حواشی تیم را جمع کرده و آرامش را به آن باز گردانیم. همه اذعان میکنند که ذوبآهن خوب بازی میکند، اما نتیجه نمیگیرد؛ به نظرم این نتیجه نگرفتن به خاطر نبود آرامش است که در بچهها وجود داشت. اولویت اولمان این است که مقداری فضای تیم را آرام کرده و سپس سر وقت نقاط ضعف تیم را شناسایی و رفع کنیم و برای بازیهای بعدی برویم. الان نیز برای بازیهای باقی مانده در نیم فصل و البته سه دیدار از دور برگشت لیگ باید بلافاصله برنامهریزی شود اما پس از آن، حدود دو ماهی فرصت داریم تا برنامهریزی بلند مدت بکنیم. فعلاً برنامهریزیمان رسیدگی به امورات جاری باشگاه است.
شما تجربه فراوانی در عرصه اقتصادی دارید و رشته تحصیلیتان نیز با آن مرتبط است، آیا به دنبال اصلاح شرایط مالی باشگاه و درآمدزایی نیز هستید؟
در بلند مدت تصمیم اصلاح ساختار سازمانی و هم مالی باشگاه است که بتوانیم صورتهای مالی را اصلاح کرده و برای بحثهای اقتصادی و درآمدزایی آماده بشویم. اولین کارمان افزایش سرمایه است تا شرکت از ماده ۱۴۱ قانون اساسی خارج شود از طرفی الزام فیفا است که به سمت سودده بودن حرکت کنیم و از سوی دیگر، ساختار مالی باشگاه درست شود تا بتوانیم به سمت انجام کارهای اقتصادی و درآمدزا برویم چرا که تا از ماده ۱۴۱ خارج نشده و صورتهای مالیمان وضعیت خوبی نداشته باشیم کاری نمیتوان انجام داد.
بسیاری از باشگاهها مانند استقلال، پرسپولیس، سپاهان و سایرین با راهاندازی اپلیکیشنهایی دنبال درآمدزایی از چنین روشهایی رفتهاند، آیا این گونه درآمدزاییهای نوین را برای ذوبآهن مد نظر دارید؟
هنوز در این مسائل ورود نکردهایم. میگویند "خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است"؛ فعلاً کاری به نقش ایوان نداریم و اول باید موارد اساسی باشگاه را درست کنیم. البته چنین موضوعاتی خوب است اما اولویت ندارد.
برای نیم فصل دوم رحمان رضایی لیستی را در اختیارتان قرار داده است؟ اصلاً با او ادامه خواهید داد؟
بله، با رحمان رضایی جلسهای داشتیم و قرار شد وی لیست بازیکنان مورد نیازشان را تحویل بدهد.
چند وقت اخیر صحبتهایی درباره دخالت شرکتهای سهامدار یا به عبارتی شرکای ذوبآهن در امور باشگاه به گوش میرسید نظرتان در این باره چیست؟
اینکه دخالت میکنند، حقشان است. بالاخره شرکت ذوبآهن، همچنین صدر تأمین، شستا و تأمین اجتماعی سهامدار باشگاه هستند و حقشان است تصمیم بگیرند. البته نمیتوان اسمش را دخالت گذاشت چون تعاملی دوطرفه است با این حال اگر دخالت هم کنند حق دارند چرا که پول و سهام برای آنها است بالاخره هر سازمانی هیئت مدیره دارد و بالاسر آن مجمع است.
اما یکی از نمایندگان مجلس مدعی شده بود وزارتخانههای مرتبط مانند صمت و کار نیز دخالتهایی دارند.
دخالت وزارتخانه در مسائل جزئی مثل اینکه چه فردی را در کدام سمت قرار دهیم که بعید است چرا که آنها اصلاً وقتش را نداشته و نه چنین کاری میکنند. دخالت کلی و تعیین خط مشی کلی نیز که حقشان است.
آیا همزمان با مدیرعاملی، در هیئت مدیره نیز عضویت خواهید داشت؟
بله، به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره و هم مدیرعامل باشگاه ذوب آهن انتخاب شدم.
هواداران ذوبآهن در ماههای اخیر بسیار نگران تیمشان بودهاند اگر مایلید صحبتی با آنها داشته باشید
البته حالا اوضاع کمی بهتر شده و هواداران مدتی است از نگرانی درآمدهاند اما تلاش میکنیم شرایط بهتر شده و بتوانیم پیش برویم. انشاءالله نگران نباشند اتفاقات خوب خواهد افتاد.
باشگاههای دولتی و استانداردهای دوگانه | چرا باشگاهداری خصوصی محکوم به شکست است؟
در جامعهای که همه چیر برمدار اقتصاد میگردد و اقتصاد، عموما در ید قدرت دولت است، باشگاهداری خصوصی در برابر دولتی محکوم به شکست یا در بهترین حالت، زنده ماندن است و به جایی نخواهد رسید.
آنگونه که از اخبار برمیآید، باشگاههای تراکتور و ماشینسازی تبریز، سرانجام از زیر نام محمدرضا زنوزی مطلق خارج شده و به زودی تحت مالکیت مجتمع مس سونگون ورزقان قرار خواهند گرفت. اینکه راه آتا زنوزی، به دلایل متعدد، از روز آغاز، به ثمر نمینشست، تقریبا موضوع مسجلی بود. تا حتی سوار شدن بر موج قومیتزدگی بخشی از هواداران هم، تنها میتوانست پوشش مختصری باشد بر واقعیتی که دیر یا زود رخ میداد. این، سرنوشت محتوم باشگاهداری خصوصی، بر بستر مناسبات جاری اجتماعی و اقتصادی فوتبال ایران است.
اما این نوشتار، بنا دارد تا از جنبه دیگری به موضوع واگذاری باشگاههای تبریزی بپردازد، که واقعیت پنهان فوتبال ایران را آشکار کند و قاعدتا رسانهچیهای زبل و بلد کار را، احتمالا از موضع انکار، پایین بیاورد. فوتبال دولتی.
اقتصاد ایران دولتی است. بهتر بگویم قریب به اتفاق آن، یا مشخصا وابسته به دولت است و یا با یکی دو واسطه به دولت مرتبط میشود. همانهایی که به آنها در اصطلاح، خصولتی میگویند. دولتها در ایران، به هر دلیل و انگیزهای، هیچگاه نخواستهاند تا از حضور مستقیم در اقتصاد صرفنظر کنند و علیرغم طرحها و برنامههای متعدد واگذاشتن اقتصاد به بخش خصوصی واقعی، همیشه روزنهای جسته اند، برای دست اندازی و عاملیت در اقتصاد. فوتبال هم به عنوان پدیدهای ذاتا اقتصادی، از این ماجرا مبرا نبوده و نیست.
در فوتبال ایران، هرگاه صحبت از باشگاههای دولتی شده، نام دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، بر ذهنها و قلمها متبادر شده است. اول به این خاطر که، به دلیل بعد هواداری و جذابیت رسانهای، عمده خبرهای فوتبال، سهامداری یا هواداری؟ حول این دو باشگاه میچرخند. و بعد به این دلیل که این دو، مستقیما در مالکیت یک وزارتخانه دولتی (وزارت ورزش و جوانان) قرار دارند. اینکه طبق قوانین موجود، دولت و زیرمجموعههایش اجازه هزینه کردن در ورزشهای قهرمانی را ندارند و به تبع آن، هیچ ردیف بودجه روشن و مشخصی سهامداری یا هواداری؟ برای دو باشگاه تهرانی تصویب نمیشود، هیچکس را قانع نمیکند که اینها صرفا به نام و نسب، دولتی هستند و بهره مشخصی از منابع دولت نمیبرند. بماند که بهرهبرداری، الزاما به معنی واریز پول از حساب خزانه به صندوق آنها نیست و میتواند جنبههای دیگری را هم دربر بگیرد. اما آیا در عالم واقع، تنها پرسپولیس و استقلال دولتی هستند و باقی نه؟
بیایبد نگاهی به جدول لیگ برتر امسال بیندازیم. بعد از سرخابی پایتخت، در رده سوم سپاهان اصفهان حضور دارد. با نام کامل فولاد مبارکه سپاهان. وابسته به شرکت عظیم فولادسازی به همین نام. به فهرست سهامداران شرکت که نگاهی بیندازید، اولین سهامدار عمده، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) است، با ۱۷.۱۹درصد سهام. سازمانی دولتی و وابسته به وزارت صمت که شرح وظایفش را در وبسایت سازمان میتوانید ببینید. بعد از سپاهان، مس رفسنجان حضور دارد. یکی از چند باشگاه مسین که همگی وابسته به شرکت ملی مس ایران هستند. مثل مس کرمان. باشگاههای تراکتور و ماشینسازی تبریز هم عنقریب به جمع مسیها خواهند پیوست. ایمیدرو، اینجا هم سهامدار عمده است با ۱۲.۰۵درصد سهام. در قدم بعدی به آلومینیوم اراک میرسیم. وابسته به شرکت آلومینیوم ایران که آن هم با واسطههایی به دولت میرسد. پیکان و ایرانخودرو هم که وابستگیهای دولتیشان را فریاد میزنند. ابن را لیست سهامداران عمده ایران خودرو میگوید. گلگهر سیرجان در مقام بعدی است. متعلق به شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، که دست برقضا، علاوه بر دولتی ها، خود شرکت معظم فولاد مبارکه اصفهان با ۱۰.۰۷ درصد سهام، از سهامداران عمده آن است. اینجا علاوه بر دولتی بودن، داستان مالکیت مشترک مستقیم و تعارض منافع هم پیش میآید. در مرتبه بعدی ذوب آهن نشسته است. شرکتی با مالکیت ۵۵.۹۳درصدی سازمان دولتی تامین اجتماعی. از نساجی، هوادار و پدیده که بگذریم، دو باشگاه صنعت نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان، به تبع نامشان وابسته به وزارت نفت هستند و فجر سپاسی، به عنوان تنها باشگاه نظامی، بودجهاش را (حالا هرقدر و هرطور) از ردیفهای مصوب سالیانه دولتی میگیرد.
کم دیده شده که رسانهها، از روی اگاهی و اراده، به چنین روابط تو در تو و پیچیدهای که نهایتا به خورجین دولت وصل میشوند، اشاره کنند. آنها عموما، مالکیت مشترک سرخابی تهران را دستمایه قرارداده و وابستگی عیان آنها به یک وزارتخانه مشخص را بهانه میکنند تا رخدادهای فوتبالی را مصادره به مطلوب کنند.
تاحتی جایی که یکی از آنها، مشعوف از احتمال حذف پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان اسیا در فصل بعد، آنها را «لوسهای تهرانی» میخواند. حالا وجدان بیدار باید قضاوت کند. کدام یک از تیمهای دیگر نامبرده، فارغ از بعد هواداری و نفوذ اجتماعی و اعتبار و افتخار، بهره کمتری از جبب فراخ دولت برای فوتبال بردهاند؟
بیتردید نمیتوان گفت که مناسبات پشت پرده در ردههای بالای مدیریتی، تاثیری در بهبود روند عملکرد مدیریتی و فنی آن باشگاهها ندارد. اما تجاهل آگاهانه رسانهها، احتمالا بخاطر برد بیشتر نفوذ رسانهای سرخابی، و شاید احتمالات دیگر، باعث میشود که مرتبا در بوق دولتی بودن این دو بدمند و آن دیگران را نبینید.
در جامعهای که همه چیر برمدار اقتصاد میگردد و اقتصاد، عموما در ید قدرت دولت است، باشگاهداری خصوصی در برابر دولتی محکوم به شکست یا در بهترین حالت، زنده ماندن است و به جایی نخواهد رسید. اما آنچه دردآورتر است، استاندارد دوگانه برخورد با باشگاههای دولتی است. گروهی در پوشش روابط درهم تنیده بوروکراتیک، دولتی هستند و دم از خصوصی و حرفهای بودن میزنند، اما گروهی دیگر، به جرم جذابیت عمومی و اجتماعی، نه از چنگال دولت خلاصی دارند و نه از مواهب دولتی بودن بهره میبرند. این، یک بازی فریب ناجوانمردانه است و بازیگردانان آن هم، ظاهرا از این اتفاق، ناراحت نیستند. بند ناف آن دولتیهای در پرده را از صندوق شرکتهایشان جدا کنید، تا روشن شود در چنته هرکدامشان، چه چیزی موجود است. سرنوشت تراکتور، تا قبل از انتقال احتمالیاش به باشگاه دولتیهای پنهان، سرنوشت محتوم تک تک آنها خواهد بود.
قربانزاده:مردم با مشارکت قیمت باشگاهشان را سهامداری یا هواداری؟ بالا ببرند
رییس سازمان خصوصی سازی امشب مهمان برنامه شبهای فوتبالی بود.
به گزارش ورزش سه ، حسین قربانزاده که در هفتههای گذشته زیر ذرهبین آن دسته از هواداران فوتبال که به دنبال اخبار عرضه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودهاند قرار داشته در این برنامه نسبت به نحوه خصوصی کردن دو باشگاه و فرایند عرضه سهام توضیحات کاملی ارائه کرد.
ظاهرا اینبار عزم دولت برای واگذاری جزم است و این مسئله با مشارکت مردم و دقت نظر این سازمان صورت خواهد گرفت.
آنچه میخوانید متن کامل صحبتهای قربانزاده در همین باره است:
*واگذاری با دقت
مطابق قانون سیاست اصل 44، هر شرکتی که دولت دارد و حاکمیتی نیست، باید بار مالی و مدیریتی دولت سبک شود و واگذار بشود؛ طبیعتاً سازمان ما هم سازمان خصوصیسازی است و قاعدتاً باید واگذار به بخش خصوصی شود. نکته اینجاست که بخش خصوصی که ما درباره آن صحبت میکنیم، حتما باید بخش خصوصی دارای اهلیت باشد برای شرکتهای دولتی و این اتفاق به ویژه در مورد بنگاهها و شرکتهایی که یا سبقه زیادی دارند یا مشکلات متعدد دارند که موضوعات فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و . به آنها پیوند میخورد، حتما باید این دقت نظر در مورد آنها صورت بگیرد که سهامداری یا هواداری؟ در مورد این شرکتها و بنگاهها به نحو شایستهای این واگذاری صورت بگیرد.
*هدف، حکمرانی بهتر
باید این باشگاهها حکمرانی شایستهتری پیدا کنند، یعنی باید وضعیتشان از آنچه الان هست به یک بهرهوری و کارایی و عملکرد مطلوب ورزشی برسد؛ این به چه شیوهای محقق میشود؟ باید در این فرآیند ما آن را پیگیری کنیم. با وضعیت فعلی که در اختیار 100 درصد دولت است و وزارت ورزش، قاعدتاً به دلایل مختلف مشکلات و مدیریتی و مشکلاتی که دولت در عرصه مدیریت بنگاهها به ویژه این دو باشگاه دارد، باید مسیر واگذاری از سمت دولت اتفاق بیفتد اما اینکه آن سمت به چه شیوهای، من هر زمان فرصت بود میگویم که به چه شیوهای باید باشد.
350* میلیارد درآمد برای هر باشگاه
در ترکیب سهامداریشان حتما باید مردم مشارکت کنند، یعنی باید بخشی از این سهام در اختیار مردم قرار بگیرد؛ در مرحله اول، مردم 10 درصد مشارکت میکنند. در مورد سهام تدریجی و خرد اینگونه نیست، همه عرضه اولیهها در مورد شرکتهای بزرگ این است که یک سقف مشخصی دارد که هر کسی میتواند یک میزانی خریداری کند، اینجا مردم میآیند و براساس سقفی که وجود دارد (خرید میکنند) چون عددی که قرار است در این مرحله به مردم واگذار شود، عددش مشخص است، رقم چیزی که حدود 300 تا 350 میلیارد تومان برای هر باشگاه است.
*در حال اصلاح ساختار
این 300 تا 350 میلیارد تومان هر تعدادی که سفارش برای خرید بگذارند، این تقسیم بر تعداد میشود؛ پس بنابراین سقفی وجود دارد و هر کسی در این مرحله یک سقف محدودی را میتواند خریداری کند ولی به اندازه سهم خودش، مالک و سهامدار میشود؛ هنوز تعداد سهام مشخص نشده، ما مراحلی است که داریم میگویم، فعلاً اصلاح ساختار صورت گرفته، اساسنامه این شرکتها اصلاح شده، استقلال سهامی خاص بوده و تبدیل به سهامی عام شده است، پرسپولیس در اساسنامهاش سهامی عام بوده و تجدید ارزیابی صورت گرفته و این تجدید ارزیابی یعنی سرمایه ثبتیشان در واقع با تجدید ارزیابی افزوده شده است.
برای هوادار، یک پک جداگانه پیشبینی شده که میشود 5 درصد از هر باشگاه. 10 درصد را هر کسی میتواند خریداری کند ولی 5 درصد برای همه دستاندرکاران این دو باشگاه از جمله پیشکسوتان، بازیکنان، هواداران و کادرفنیشان در طول تاریخ که پیشنهاد ماست و هفته آینده میرود که در هیات واگذاری مصوب شود.
*چرا به پیشکسوتان سهم میدهیم؟
ما حتما باید بلوکهای مدیریتی را عرضه کنیم و شرکتها و مجموعههایی که بتوانند پشتیبانی مالی داشته باشند از این باشگاه و آنها را از این شرایط خارج کنند، ولی چون بالاخره بازیکن، پیشکسوت، کادرفنی و هوادار حق نسق در این باشگاه دارند، حتما باید آنها مالک حتی به میزان حداقلی هم که شده در باشگاه سهام داشته باشند.
*ریالی از این پول به دولت نمیرسد
نکتهای که مردم نسبت به بورس، نسبت به اینکه دولت تامین مالی میکند و نسبت به این اتفاقاتی که در بازار سرمایه رخ داده نگرانند، تصورشان این است که دولت از این دو باشگاه هم میخواهد پول در بیاورد در حالیکه اتفاقاً این مدلی که انتخاب شده است، پول در باشگاه میماند، یعنی هر چه که تا ریال آخر مردم اینجا در افزایش سرمایه مشارکت میکنند، همه چیز شفاف در خود باشگاه میماند و ریالی از این پول به خزانهی دولت واریز نمیشود.
*هوادار کیست؟ پیشکسوت چطور؟
کی هوادار را تعیین میکند؟ باشگاهها با کارت هواداری و تشخیصی که باشگاهها میدهند چون ما که سازمان خصوصیسازی هستیم و وزارت اقتصاد که این اشراف را نداریم؛ حتماً باید کسانی که رسمی هواداریشان در باشگاه ثبت شده باشد، آنها در واقع این اجازه را دارند. 5 درصد هم دوباره باشگاهها کسانی که قرارداد مکتوب دارند، اعم از بازیکن، پیشکسوتی که بازی کرده، کادرفنی که در طول این مدت در تیم فنی دو باشگاه بوده، سرمربیان و همه اینها قابلیت اینکه از 5 درصد مجزا سهامدار باشند نیز وجود دارد که این میشود 20 درصد.
*اهلیت نباشد نمیفروشیم
بعد از این در 6 ماه آینده تا مرداد سهامداری یا هواداری؟ یا شهریور 1401 مذاکراتی را ما شروع کردهایم طبیعتا با سهامدار عمده و شرکتهایی که میتوانند در مزایده بیایند و اهلیتشان تایید شود؛ ما حتما نگرانیم نسبت به اینکه در مزایدهای یک شخص حقیقی یا شرکتی بیاید و این دو باشگاه را خریداری کند و بعد از مدتی به دلیل مشکلات و حاشیهها به این نتیجه برسد که من اصلا چرا باشگاهداری کنم؟ من یک شرکتی مثلا صنایع غذایی دارم، حالا میبینم مشکلاتش زیاد است، میخواهم منحل کنم. ملک من است و دولت آن را به فروخته، میخواهم بروم کار دیگری را انجام بدهم. با این دو باشگاه که نمیشود این کار را کرد، پس باید حتما اهلیت کسی که استمرار حیات این دو باشگاه را تضمین میکند، تعیین و تایید شود.
*شفافیت در انتظار نحوه اداره دو باشگاه
تاکید کنم دوستانی که در فضای مجازی و هوادارانی که نگرانند و اعلام میکنند که آقا این (تیمها) به خصولتیها و نهادهای عمومی (واگذار میشود)، ببینید آنچیزی که اهمیت دارد اینکه شرکتی بیاید و این بنگاه را از این وضعیت نجات بدهد؛ یعنی انضباطی مالی داشته باشد، شفافیت عملکردی داشته باشد، یعنی قوانین حاکمیت شرکتی را رعایت کند. اساساً جز این نمیتواند ثبت شود و در فرابورس درج شود.
این اتفاق یعنی اینکه آن شرکت باید سروسامان بدهد، دیگر یک بازیکن خارجی که معلوم نیست تعهد میآید یک میلیون یورو باید یک باشگاهی جریمه بدهد یا یک سرمربی یا حتی نمیدانم یک کارگزار و یا اسپانسری؛ این قراردادها همگی میآیند زیر ذرهبین چشم مردم و فعالان ورزش سهامداری یا هواداری؟ و فعالان بازار سرمایه.
مبدا تحول در حکمرانی این دو باشگاه، شفافیت است، یعنی بعد از این مرحله به لطف خدا که این اتفاق بیفتد و در سازمان بورس ثبت شود و در بازار پایه فرابورس نماد این دو باشگاه درج شود، از آن به بعد دیگر هوادار به لحظه رویدادهای عمدهای که در این باشگاه اتفاق میافتد را رصد میکند.
*جلسات در غیاب فدراسیون
متاسفانه مقداری بیمهری از فدراسیون فوتبال دیدیم، ما آقای عزیزیخادم را دعوت کردیم و زمان گذاشتیم و ایشان پذیرفت که با دو مدیرعامل زمانی (جلسه بگذاریم) چون مناسباتی این دو باشگاه با فدراسیون فوتبال دارند، ولی متاسفانه ایشان حضور پیدا نکرد و متاسفانه در این تعاملی که باید اتفاق بیفتد، فدراسیون فوتبال تا الان با ما این همکاری را تا الان نداشته. البته وزارت ورزش به صورت کامل در واقع همکاری داشته؛ سازمان بورس، شرکت فرابورس، سازمان مالیات، سازمان حسابرسی، مجموعههای وزارت اقتصاد و .
هیات واگذاری براساس قانون اجرای سیاست اصل 44 باید نحوه واگذاری و قیمت را مصوب کند که شنبه ارزشگذاری این دو باشگاه انجام شد.
*ماجرای ارزشگذاری و اختلاف اعداد
اولینبار است که یک باشگاه فوتبالی دارد به این شکل ارزشگذاری میشود.
کارشناس رسمی دادگستری باید برود داراییهای باشگاهها را ببیند، داراییهای ثابتی که دارند؛ بدهی هم دارند، بخشی از صورتهای مالی در ترازنامه داراییهاست و بخشی از آن هم بدهیهاست و برآیند آنها بعلاوه ارزش دارایی نامشهود آنها که برندشان است و خود برند، معیارهایی دارد که ارزشگذاری برند براساس معیارهایی انجام میشود، جمع اینها میشود آن ارزش کل باشگاه استقلال و پرسپولیس که عرض کردم شنبهی گذشته کارشناسان دادگستری که یک تیم هستند و بین 5 تا 7 نفر هستند، کارشناسان مربوط به داراییهای ثابت، کارشناسان وسایل نقلیه، کارشناس برند و . که اینها مجموعشان در جلسات متعددی (انجام شد). ضمن آنکه این کار سه بار در سالیان گذشته انجام شده، یکبار در سال 94، یکبار در سال 98 و یکبار در سال 99 انجام شده و اینبار در سال 1400 رفته و مصوب شده است، چون دو بار اخیر به تصویب هیات واگذاری نرسیده بود ولی اینبار آمد و به تصویب هیات واگذاری رسید.
*سرمایه ثبتی استقلال بیش از پرسپولیس
هیچ نگرانی که نسبت به اختلاف (نباید وجود داشته باشد)، سرمایه ثبتی استقلال بیشتر از پرسپولیس است، آنهم مبنای مشارکت مردم در افزایش سرمایه و آن اتفاقی که میخواهد آن روز پذیرهنویسی با مشارکت مردم بیفتد، است. سرمایه ثبتی استقلال 719 میلیارد تومان است و سرمایه ثبتی پرسپولیس 701 میلیارد تومان است، براساس همین سرمایه ثبتی هم آن مشارکت در افزایش سرمایه صورت میگیرد، 50 درصد این میزان که میشود 350 میلیارد تومان حدوداً مردم در افزایش سرمایه باشگاه استقلال و پرسپولیس مشارکت میکنند.
*همه پارامترهای ارزشگذاری؛ ارزش برند به میزان درآمدی است که ساخته
ارزشگذاری اینجا چه تاثیری دارد؟ آن رقم و عددی که مبلغ هر سهم است، مبنای این ارزشگذاری میشود؛ ارزشگذاری هم باید مبناش آنچیزی باشد که کارشناس دادگستری میرود و ارزیابی میکند، تفاوت این دو باشگاه هم بیشتر ناشی از ارزشگذاری بخش برند است چون در بخش داراییها خیلی تفاوت ندارند البته تفاوتهایی هست. عوامل مختلفی دخیل است، کسی نمیتواند بگوید صرف اینکه مثلا رنکینگ فیفا من 99 هستم و آن صد و خوردهای است یا کسی مثلا بگوید که من 5 قهرمانی لیگ دارم و آنطرف 2 قهرمانی آسیا دارم، هیچکدام از اینها فینفسه بخواهیم بگوییم که این پارامتر باید پس برند را تغییر بدهد، نیست.
برند ارزشی دارد که باید ببینیم چقدر از این برند، درآمدزایی ایجاد میشود، در گذشته چقدر در این باشگاهها درآمدزایی شده و ضریبی از آن نسبت به آینده تسری پیدا کند که براساس ضریب درآمدی که از این برند به دست آمده، در سال 1401 و به همین نسبت در سالیان آینده که 5 سال متوالی را در نظر میگیرند و با نرخی تنظیم میکنند، یک عددی به دست میآید.
*مدارک ارزشگذاری منتشر میشود
پارامترهای برند بسیار گسترده است و اینگونه نیست که با یک عنوان ساده قهرمانی بگوییم که عددی تعیین شده است؛ حدود 300-400 فقط گزارش کارشناسی برند این باشگاههاست؛ روش ارزشگذاری، طبقهبندی داراییها، شیوه ارزشگذاری و مبانی ارزشگذاری برند را ما داریم در این ایام که تقریبا میشود گفت تا همین امروز که ما جلسه داشتیم در سازمان خصوصیسازی با دوستان فرابورس، با دوستان سازمان بورس و . نهایی کردیم و کارشناسان رسمی، این جزئیات در یک فایلی در سایت سازمان خصوصیسازی بعد از تعطیلات عرضه میشود و همه عزیزان میتوانند ببیند و به صورت شفاف در دسترس همه ارزشگذاری انجام شده قرار میگیرد.
*قیمت واقعی در بازار کشف میشود
نباید نگرانی خاصی از این اختلاف ارزشگذاری ایجاد شود. ضمن اینکه استقلال هم من میدانم که دارند تلاش میکنند و وزارت محترم ورزش و جوانان. آن نکتهای که درباره فدراسیون فوتبال گفتم، وزارت ورزش برعهده گرفته که زودتر این در واقع موضوع را حل کند و این اختلاف هم برطرف شود؛ البته حتما بلافاصله بعد از پذیرهنویسی که نماد باز میشود، دیگر قیمت آنچیزی است که در بازار کشف میشود، یعنی قیمت دیگر بر مبنای عرضه و تقاضا برای هر سهم تعیین میشود، قرار نیست یک ارزشگذاری شود و اللابد یک قیمتی روی سهمی بماند، پس این صرفاً ارزش روز خالص داراییهای هر کدام از این دو باشگاه است که روز پذیرهنویسی عرضه میشود.
*مردم مطالبه کنند
هر تحول مثبتی تا مردم مطالبه نکنند، اتفاق نمیافتد. اینکه من اینجا حضور پیدا کردم برای این است که تشریح کنیم چه اتفاقی میخواهد بیفتد تا این حمایت از سوی مطالبه هواداری وجود داشته باشد و بدانند.این حمایت باید از سوی مردم و هوادار صورت بگیرد.
برنامه اتاق تعاون برای خرید پرسپولیس و استقلال/ هواداران مالک باشگاه میشوند؟
رئیس اتاق تعاون ایران با اشاره به جزئیات پیشنهاد این نهاد برای خرید باشگاه پرسپولیس و استقلال گفت: در نظر داریم با ایجاد دو شرکت تعاونی سهامی عام، تمام هواداران دو تیم را سهامدار دو شرکت کنیم.
رئیس اتاق تعاون ایران با اشاره به جزئیات پیشنهاد این نهاد برای خرید باشگاه پرسپولیس و استقلال گفت: در نظر داریم با ایجاد دو شرکت تعاونی سهامی عام، تمام هواداران دو تیم را سهامدار دو شرکت کنیم.
به گزارش تعاون آنلاین، بهمن عبداللهی درباره پیشنهاد اتاق تعاون ایران در راستای مصوبه هیأت وزیران برای واگذاری دو باشگاه فرهنگی – ورزشی استقلال و پرسپولیس گفت: اتاق تعاون ایران در نظر دارد با ایجاد دو شرکت تعاونی سهامی عام با سهامداری تمام هواداران دو تیم پرطرفدار استقلال و پرسپولیس، این دو باشگاه را در سهامداری یا هواداری؟ تملک این دو شرکت تعاونی قرار دهد.
وی افزود: در واقع قرار است دو شرکت تعاونی سهامی عام تاسیس شوند که سهامداران آن هواداران و پیشکسوتان دو باشگاه هستند.
رئیس اتاق تعاون ایران با بیان اینکه اتاق تعاون به هیچ وجه به دنبال باشگاهداری نیست، تاکید کرد: به هیچ وجه تیمداری نمیکنیم و قرار است این دو شرکت تعاونی با سهامداری هوادارن و پیشکسوتان مالک این دو باشگاه شوند.
عبداللهی با اشاره به تجربه واگذاریهای غلط شرکتهای دولتی به بخش خصوصی در ادوار مختلف گفت: اتاق تعاون ایران به عنوان پارلمان بخش تعاون ایران پیشنهاد تاسیس دو شرکت تعاونی را ارائه داده است تا باشگاههای استقلال و پرسپولیس در قالب شرکت های تعاونی به بهترین نحو واگذار شوند.
وی با اشاره به اینکه طبق اسناد بالادستی بخش تعاون مجاز است از واگذاریهای شرکتهای دولتی سهمی ۲۰ درصدی داشته باشد، افزود: بنابراین بخش تعاون می تواند در زمینه خرید شرکت های دولتی سهیم باشد.
بر اساس این گزارش، در جلسه یکشنبه هفته گذشته هیأت دولت، پیشنهاد وزارت اقتصاد و دارایی برای واگذاری دو شرکت استقلال و پرسپولیس به تصویب رسید.
با تصویب هیأت وزیران برای واگذاری سرخابیها، پوری حسینی، رئیس سازمان خصوصی سازی از طی شدن مراحل ارزیابی و قیمت گذاری دوباشگاه حداکثر تا دو ماه آینده خبرداد و گفت: تا پایان امسال مزایده واگذاری دو باشگاه فرهنگی – ورزشی استقلال و پرسپولیس برگزار می شود.
گفته شده است، در صورتی که صورتهای مالی آماده شوند، اوایل اسفندماه شرایط مزایده دو باشگاه اعلام و این مزایده برگزار خواهد شد.
دیدگاه شما