درک بیشتر هزینه سرمایه


سرمایه در حسابداری چیست؟ شناخت انواع سرمایه در حسابداری

آیا می دانید سرمایه در حسابداری چیست؟ شما چه برای یک مدت کوتاهی صاحب یک کسب و کار باشید چه برای تمام عمر داشتن سرمایه و مدیریت درست سرمایه امری مهم است. سرمایه در حسابداری و نحوه مدیریت آن برای برنامه ریزی های بودجه و هزینه بسیار مهم است. هر کسب و کاری برای شروع و ادامه به سرمایه نیاز دارد.

سرمایه در حسابداری

درک سرمایه می تواند به شما در رشد یک تجارت کوچک کمک کند ، فارغ از اینکه در چه مرحله ای قرار دارید مهم است که ارزش شرکت خود را بدانید و برای به دست آوردن سرمایه بیشتر یک برنامه حسابداری ایجاد کنید.

ساده ترین راه برای مدیریت سرمایه استفاده از نرم افزار حسابداری برای مشاغل است ، اما برخی از صاحبان مشاغل کوچک ممکن است ترجیح دهند این کار را به صورت دستی انجام دهند.

سرمایه چیست؟

سرمایه شامل وجوه نقد و سایر دارایی های مالی است که توسط یک فرد یا تجارت نگهداری می شود و مجموع کل منابع مالی مورد استفاده برای رشد و ایجاد ثبات مالی است. سرمایه می تواند شامل وجوهی باشد که در حساب سپرده نگهداری می شود ، یا ماشین آلات ملموس مانند تجهیزات تولید ، ماشین آلات ، ساختمان های ذخیره سازی و غیره.

توجه داشته باشید مواد اولیه ای که در تولید استفاده می شود سرمایه محسوب نمی شود.

برخی از نمونه های سرمایه در حسابداری عبارتند از:

  • اتومبیل های سازمانی
  • حق ثبت اختراع
  • نرم افزارهای مورد نیاز
  • نام های تجاری
  • حساب های بانکی
  • موجودی
  • املاک،مستغلات

سرمایه همان پول نیست. به جای اینکه صرفاً مثل پول نقد هزینه کنید ، از آن برای ایجاد ثروت از طریق سرمایه گذاری استفاده می کنید.

حسابداری سرمایه ها

مفاهیم کاربردی سرمایه در حسابداری

از آنجا که شما برای ایجاد ثروت از سرمایه استفاده می کنید ، سرمایه یک دارایی در سوابق حسابداری کسب و کار شما محسوب می شود. دارایی ها مواردی هستند که به کسب و کار شما ارزش افزوده می دهند و همچنین به شما کمک می کند در ازای فروش کالا و خدماتی که تولید می کنید تجهیزات مورد نیاز را تهیه کنید.

سود و زیان سرمایه

با سرمایه گذاری صحیح، سرمایه بیشتری برای کسب و کار شما تولید خواهد شد و همانطور که سرمایه گذاری های شما به رشد کسب و کار شما کمک می کند ، سرمایه خود نیز از ارزش بیشتری برخوردار می شود. این تغییرات سود و زیان یک سرمایه است.

مثال برای افزایش سرمایه

وقتی ارزش تجارت شما افزایش می یابد ، در واقع سود سرمایه بیشتر شده است. این اتفاق زمانی می افتد که ارزش سرمایه گذاری شما بیش از درک بیشتر هزینه سرمایه قیمت خرید آن باشد.

به عنوان مثال ، شما یک کامیون به قیمت 1600 دلار خریداری می کنید تا به شما کمک کند تجهیزات لازم را برای شرکت حمل کنید. در صورتیکه این کامیون به تعمیر نیاز داشته باشد و شما بتوانید بدون نیاز به قطعات جدید آن را تعمیر کنید و آن را باقیمت 2000 دلار بفروشید پس قطعا سرمایه شما افزایش پیدا کرده است.

با یک محاسبه ساده متوجه خواهید شد که سود سرمایه شما در این معامله 400 دلار می باشد.

مثال از دست دادن سرمایه

برعکس سود سرمایه ، زمانیکه ارزش سرمایه گذاری شما از مبلغ اولیه خرید کمتر شود، ضرر یا زیان سرمایه رخ می دهد.

در مثال قبل اگر شما علاوه بر خرید کامیون هزینه هایی را برای قطعات جدید آن خرج کنید و به مبلغ کمتری آن را بفروشید، شما در اصل دچار زیان شده اید. مفاهیم سرمایه در حسابداری بسیار مهم و کاربردی است.

سرمایه در حال رشد

بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک هنگام شروع کار خود سرمایه ای را برای ادامه فعالیت تأمین می کنند. منابع تأمین اعتبار اولیه شامل پس انداز شخصی و خرید املاک و… است.

همچنین ممکن است سعی کنید با ارائه مدارک لازم از بانک ها یا موسسات تسهیلات بانکی دریافت کنید و به عنوان سرمایه شرکت استفاده کنید.

یکی از مواردی که باید دقت کنید این است در شروع تاسیس شرکت بهتر است برنامه ای مدیریت شده برای حساب ها، سرمایه و هزینه ها داشته باشید. خرید یک نرم افزار حسابداری مناسب با کسب درک بیشتر هزینه سرمایه و کار به شما این امکان را می دهد که به درستی سرمایه مالی در حسابداری را مدیریت کنید.

مفاهیم کاربردی سرمایه در حسابداری

ثبت هزینه های سرمایه ای

هزینه سرمایه ای مقدار پولی است که شما برای به دست آوردن دارایی های ثابت خرج می کنید. دارایی های ثابت برای استفاده طولانی مدت است و به سرعت به پول نقد تبدیل نمی شود (به عنوان مثال زمین ، ساختمان ، تجهیزات).

شما به عنوان یک صاحب یک کسب و کار ، باید هزینه های سرمایه خود را ثبت کنید. پیگیری سرمایه گذاری ها به طور دقیق ارزش شرکت شما را نشان می دهد ، چک لیست حسابداری مشاغل کوچک می تواند کمک بزرگی باشد.

در ادامه چند نمونه از اهمیت سوابق سرمایه ذکر شده است:

  • هنگام دریافت وام بانکی یا گفتگو با سرمایه گذاران به این سوابق نیاز دارید. این سوابق به دیگران کمک می کند تا تصمیم بگیرند که آیا در شرکت شما سرمایه گذاری کنند یا خیر.
  • ممکن است تصمیم بگیرید که برخی از سرمایه گذاری های خود را بیمه کنید. شرکت بیمه برای بیمه آنها به جزئیاتی در مورد ارزش آنها نیاز دارد.
  • درک بیشتر هزینه سرمایه درک بیشتر هزینه سرمایه
  • سرمایه به شما نشان می دهد که چه انتخاب های مالی در گذشته به تجارت شما کمک کرده است. همچنین می تواند به شما کمک کند تا برای آینده برنامه ریزی کنید، به شما کمک می کند که انتخاب های مالی معقولانه ای داشته باشید.
  • حتماً تمام معاملات سرمایه گذاری خود را در سوابق مالی خود ثبت کنید. برای پیگیری هزینه درک بیشتر هزینه سرمایه های سرمایه از صورتهای مالی مانند ترازنامه ، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد استفاده کنید.

سرمایه در گردش

سرمایه در گردش نوع خاصی از سرمایه در تجارت است. شما برای پرداخت هزینه های روزمره کار خود از سرمایه در گردش استفاده می کنید.

سرمایه در گردش با سرعت بیشتری نسبت به سایر سرمایه گذاری ها به پول نقد تبدیل می شود. این بدان معنی است که سرمایه در گردش با سرعت بیشتری به تجارت شما و خارج از آن منتقل می شود ، بنابراین حتماً آن ها را ثبت و مدیریت کنید.

سرمایه شرکت نیروی محرکه برای ادامه مسیر فعالیت های شرکت است. بدون داشتن سرمایه و سود حاصل آن کسب و کار متوقف خواهد شد و مدیران کسب و کارها نمی توانند هزینه ها را مدیریت کنند.

درک بیشتر هزینه سرمایه

هزینه فرصت

مفهوم و نقش هزینه فرصت در تصمیمات سرمایه‌گذاری

یکی از اصول مهم در علم اقتصاد، هزینه‌ی فرصت است. «هزینه فرصت» یا «هزینه فرصت از دست رفته» به زبان ساده یعنی هزینه‌های ناشی از رد کردن یک گزینه در برابر گزینه‌ای که انتخاب کرده‌اید. زمانی که سرمایه‌گذاری می‌کنید، هزینه فرصت را می‌توان به عنوان مقدار پولی که ممکن است با خرید یک دارایی به جای دارایی دیگر از دست داد(به دست نیاورد)، تعریف کرد.

هزینه فرصت چگونه محاسبه می‌شود؟

در علم اقتصاد، هزینه فرصت به این صورت محاسبه می‌شود:

بازده مورد انتظار سرمایه‌‌گذاری انتخاب شده - بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری از دست رفته =هزینه فرصت

درک مفهوم هزینه فرصت می‌تواند سرمایه‌گذاران را به سمت تصمیمات سرمایه‌گذاری سودآورتر هدایت کند. در نظر داشته باشید که هرچه ریسک از دست دادن پول در یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، بازده بالاتری از آن سرمایه‌گذاری انتظار می‌رود. بنابراین، مقایسه هزینه‌ فرصت سرمایه‌گذاری‌های پرنوسان مانند معاملات سهام تا حدی دشوار است. همچنین به خاطر داشته باشید در مواردی مانند اوراق صکوک که سود بالایی به سرمایه‌گذاران پرداخت نمی‌شود، با اینکه هزینه فرصت بالا است اما امنیت، تضمین سود و عدم ریسک، مزایایی است که در مقابل هزینه فرصت از دست رفته دریافت خواهید کرد.

مثال‌هایی از هزینه فرصت در سرمایه گذاری

هزینه فرصت در بطن زندگی روزمره نهفته است. به این مثال توجه کنید. یک روز تصمیم می‌گیرید مسیر بازگشت از محل کار را با وسیله حمل و نقل عمومی به مدت ۴۰ دقیقه طی کنید در حالی که اگر همان مسیر را با خودرو شخصی رانندگی می‌کردید، تنها ۲۰ دقیقه زمان می‌برد. درست است که در هزینه سوخت صرفه‌جویی کرده‌اید اما طول سفرتان دو برابر شده است و فرصت انجام کارهای دیگری را که می‌توانستید در آن مدت انجام دهید را از دست داده‌اید.

در ابعاد بزرگتر، تجزیه و تحلیل هزینه فرصت نقشی تعیین کننده‌ در کسب و کار دارد. فرض کنید بودجه‌ای در کارخانه دارید که می‌توانید آن را صرف خرید تجهیزات جدیدی کنید که بازده حاصل از آن ۲۰ درصد تخمین شده است، با این حال از این تصمیم صرف نظر کرده و بودجه یاد شده را در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید که تنها ۱۵ درصد بازدهی می‌دهد. در این حالت هزینه فرصت شما معادل ۵ درصد بودجه خواهد بود. البته که این مثال بسیار ساده‌سازی شده است و در دنیای واقعی محاسبه هزینه فرصت پیچیده‌تر است.

در مورد مسائل مالی نیز هزینه فرصت به طور مشابه عمل می‌کند. انتخاب‌های سرمایه‌گذاری شما پیامدهای مثبت و منفی دارد که می‌تواند به طرق مختلفی برایتان هزینه داشته باشد. یک مثال خوب هزینه فرصت در سرمایه‌گذاری، نگهداری پول نقد است. معمولا مردم تصور می‌کنند نگهداری پول نقد در بانک، انتخاب مناسبی است اما با این کار فرصت‌های زیادی را از دست خواهید داد. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در سهام یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری، می‌تواند سود بسیار بیشتری نسبت به سپرده بانکی داشته باشد. نتیجتاً هزینه فرصت نگهداری اسکناس در طولانی مدت، آن را به تصمیمی غیرعاقلانه از جنبه مالی و سرمایه‌گذاری تبدیل می‌کند.

هزینه فرصت چگونه روی سرمایه‌گذاران تأثیر می‌گذارد؟

بدیهی است که تصمیم‌گیری پیرامون انتخاب روش سرمایه‌گذاری، به طور ذاتی با هزینه فرصت همراه است. اما هنگامی که هزینه فرصت شاخصی است که باید در سرمایه‌گذاری بسنجید، تعداد فرصت‌هایی که باید در نظر بگیرید ممکن است بسیار زیاد به نظر برسد چرا که مطمئناً نمی‌خواهید گزینه سرمایه‌گذاری اشتباه را انتخاب کرده درک بیشتر هزینه سرمایه و هزینه فرصت اشتباهات خود را متحمل شوید. بررسی همه جوانب فرصت‌‎های سرمایه‌گذاری نیازمند صرف وقت و داشتن دانش جامع و کافی است؛ در این راستا بهترین راه‌حل استفاده از مشاور مالی، خدمات سبدگردانی تخصصی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. مشاوران مالی و تحلیلگران سبدگردانی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری، به خوبی از معادلات هزینه فرصت و البته دیگر فاکتورهایی مانند تضمین سود و درک بیشتر هزینه سرمایه امنیت آگاه هستند و کار شما را در این رابطه به شدت ساده می‌کنند.

با صندوق‌های سرمایه‌گذاری لوتوس بیشتر آشنا شوید.

اشتراک با دوستان

هزینه فرصت چگونه محاسبه می‌شود؟

در علم اقتصاد، هزینه فرصت به این صورت محاسبه می‌شود:

بازده مورد انتظار سرمایه‌‌گذاری انتخاب شده - بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری از دست رفته =هزینه فرصت

درک مفهوم هزینه فرصت می‌تواند سرمایه‌گذاران را به سمت تصمیمات سرمایه‌گذاری سودآورتر هدایت کند. در نظر داشته باشید که هرچه ریسک از دست دادن پول در یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، بازده بالاتری از آن سرمایه‌گذاری انتظار می‌رود. بنابراین، مقایسه هزینه‌ فرصت سرمایه‌گذاری‌های پرنوسان مانند معاملات سهام تا حدی دشوار است. همچنین به خاطر داشته باشید در مواردی مانند اوراق صکوک که سود بالایی به سرمایه‌گذاران پرداخت نمی‌شود، با اینکه هزینه فرصت بالا است اما امنیت، تضمین سود و عدم ریسک، مزایایی است که در مقابل هزینه فرصت از دست رفته دریافت خواهید کرد.

مثال‌هایی از هزینه فرصت در سرمایه گذاری

هزینه فرصت در بطن زندگی روزمره نهفته است. به این مثال توجه کنید. یک روز تصمیم می‌گیرید مسیر بازگشت از محل کار را با وسیله حمل و نقل عمومی به مدت ۴۰ دقیقه طی کنید در حالی که اگر همان مسیر را با خودرو شخصی رانندگی می‌کردید، تنها ۲۰ دقیقه زمان می‌برد. درست است که در هزینه سوخت صرفه‌جویی کرده‌اید اما طول سفرتان دو برابر شده است و فرصت انجام کارهای دیگری را که می‌توانستید در آن مدت انجام دهید را از دست داده‌اید.

در ابعاد بزرگتر، تجزیه و تحلیل هزینه فرصت نقشی تعیین کننده‌ در کسب و کار دارد. فرض کنید بودجه‌ای در کارخانه دارید که می‌توانید آن را صرف خرید تجهیزات جدیدی کنید که بازده حاصل از آن ۲۰ درصد تخمین شده است، با این حال از این تصمیم صرف نظر کرده و بودجه یاد شده را در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید که تنها ۱۵ درصد بازدهی می‌دهد. در این حالت هزینه فرصت شما درک بیشتر هزینه سرمایه معادل ۵ درصد بودجه خواهد بود. البته که این مثال بسیار ساده‌سازی شده است و در دنیای واقعی محاسبه هزینه فرصت پیچیده‌تر است.

در مورد مسائل مالی نیز هزینه فرصت به طور مشابه عمل می‌کند. انتخاب‌های سرمایه‌گذاری شما پیامدهای مثبت و منفی دارد که می‌تواند به طرق مختلفی برایتان هزینه داشته باشد. یک مثال خوب هزینه فرصت در سرمایه‌گذاری، نگهداری پول نقد است. معمولا مردم تصور می‌کنند نگهداری پول نقد در بانک، انتخاب مناسبی است اما با این کار فرصت‌های زیادی را از دست خواهید داد. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در سهام یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری، می‌تواند سود بسیار بیشتری نسبت به سپرده بانکی داشته باشد. نتیجتاً هزینه فرصت نگهداری اسکناس در طولانی مدت، آن را به تصمیمی غیرعاقلانه از جنبه مالی و سرمایه‌گذاری تبدیل می‌کند.

هزینه فرصت چگونه روی سرمایه‌گذاران تأثیر می‌گذارد؟

بدیهی است که تصمیم‌گیری پیرامون انتخاب روش سرمایه‌گذاری، به طور ذاتی با هزینه فرصت همراه است. اما هنگامی که هزینه فرصت شاخصی است که باید در سرمایه‌گذاری بسنجید، تعداد فرصت‌هایی که باید در نظر بگیرید ممکن است بسیار زیاد به نظر برسد چرا که مطمئناً نمی‌خواهید گزینه سرمایه‌گذاری اشتباه را انتخاب کرده و هزینه فرصت اشتباهات خود را متحمل شوید. بررسی همه جوانب فرصت‌‎های سرمایه‌گذاری نیازمند صرف وقت و داشتن دانش جامع و کافی است؛ در این راستا بهترین راه‌حل استفاده از مشاور مالی، خدمات سبدگردانی تخصصی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. مشاوران مالی و تحلیلگران سبدگردانی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری، به خوبی از معادلات هزینه فرصت و البته دیگر فاکتورهایی مانند تضمین سود و امنیت آگاه هستند و کار شما را در این رابطه به شدت ساده می‌کنند.

تعریف سرمایه در گردش چیست؟

سرمایه در گردش یا Working Capital از جمله اصطلاحات بسیار رایج در حسابداری و مدیریت مالی است و می‌تواند نشاندهنده امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار باشد.

طبیعی است که از متمم انتظار ندارید شما را گرفتار تعاریف خشک و سخت حسابداری کند. بنابراین اجازه بدهید که با تعدادی مثال و کمی کاهش دقت علمی (فقط کمی و نه بیشتر) به بررسی تعریف سرمایه در گردش بپردازیم.

ابتدا لازم است مفهوم دارایی‌های جاری را بشناسیم. دارایی‌های جاری دارایی‌هایی هستند که به صورت معقول و منطقی (نه خوش‌بینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.

پس پول قطعاً جزو دارایی‌های جاری است. سرمایه گذاری‌های کوتاه مدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند هم جزو دارایی‌های جاری محسوب می‌شوند. موجودی انبار هم در صورتی که در افق زمانی کوتاه مدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه دارایی‌های جاری طبقه بندی می‌شود. حسابهای دریافتنی (مطالباتی که در کوتاه مدت بتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آنها موجود نباشد) هم شکل دیگری از دارایی‌های جاری محسوب می‌شوند.

به دارایی‌های جاری، سرمایه در گردش هم گفته می‌شود.

اما به خاطر داشته باشید که یک شرکت علاوه بر دارایی‌های جاری، بدهی‌های جاری هم دارد. به همان شیوه فوق می‌توان بدهی‌های جاری را هم تعریف کرد. بدهی‌هایی که به صورت معقول و منطقی (نه خوش‌بینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.

به همین دلیل بهتر است به سرمایه در گردش خالص توجه داشته باشیم. یعنی: اختلاف بین دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری.

اگر بخواهیم به زبان ساده‌تر بگوییم، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی دارایی‌های نقد یا نزدیک به نقد یک سازمان است. چیزی که هزینه‌ها و نیازهای روزمره یک شرکت را تامین می‌کند.

آیا تا به حال با کسی مواجه شده‌اید که خانه گرانقیمتی داشته باشد اما به علت ورشکستگی یا هر مسئله دیگری از پرداخت بدیهی‌های روزمره خود ناتوان باشد؟ همیشه به خاطر داشته باشیم که حتی ممکن است با منفی بودن سرمایه در گردش، همچنان یک کسب و کار تا مدتی به کار خود ادامه دهد. اما چنین وضعیتی در بلندمدت پایدار نخواهد بود.

گاهی مدیران در گفتگوهای روزمره خود سرمایه در گردش و سرمایه در گردش خالص را به جای یکدیگر به کار می‌برند. بنابراین بهتر است در جلسه‌ها نسبت به مفهومی که واقعاً در ذهن طرف مقابل است حساس باشیم.

آشنایی با مفهوم سرمایه در گردش در متمم

ما در متمم در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید، زمانی که به اشتباهات مالی کارآفرینان در دوران طفولیت سازمان‌ها پرداخته‌ایم از این مفهوم استفاده کرده‌ایم. شاید مرورآن درس بتواند به درک بهتر و کاربردی این مفهوم کمک کند.

برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند: مجید ، مهشید محمدی ، حامد ، حسین احمدیار ، حامد صیادی

مفهوم هزینه سرمایه، انواع روشهای تامین مالی و نظریات مرتبط با آنها

دومین کنفرانس بین المللی حسابداری،مدیریت و نوآوری در کسب و کار

خرید و دانلود فایل مقاله

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 15 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله مفهوم هزینه سرمایه، انواع روشهای تامین مالی و نظریات مرتبط با آنها

چکیده مقاله :

مدیریت مالی، در واقع تصمیم گیری و انتخاب راه کارهای تهیه در خصوص سرمایه گذاری وجوه در دارایی ها و کسب بهترین ترکیب مالی به منظور افزایش ارزش کلی موسسه است. تامین مالی در واحدهای اقتصادی به طرق مختلف و با بهره گیری از منابع متعدد صورت می گیرد در خصوص انتخاب بهترین گزینه تامین مالی، عوامل متعددی موثر می باشند. یکی از مهمترین این عوامل هزینه یا مخارج تامین مالی است که در ادبیات مالی از آن تحت عنوان هزینه سرمایه یاد می شود. هزینه سرمایه یکی از مفاهیم اساسی در حوزه ادبیات مالی است که نقش مهمی در تصمیمات تامین مالی ایفا می کند و به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد و معیار پذیرش طرح های سرمایه گذاری جدید و نرخ تنزیل برای محاسبه ارزش افزوده بازار به کار گرفته می شود. هزینه سرمایه عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که واحد اقتصادی باید بدست آورد تا بازده مورد انتظار سرمایه گذاران تامین شود. هزینه سرمایه از تعادل بین ریسک و بازده حاصل می درک بیشتر هزینه سرمایه شود. هر چه ریسک شرکتی بالاتر باشد، نرخ بازده آن و بالطبع، هزینه سرمایه آن باید بالاتر باشد. از این رو شناخت و درک هزینه سرمایه و اهمیت آن و همچنین انواع روشهای تامین مالی و نظریات مرتبط با آنها ضرورت می یابد. به همین منظور در این مقاله به بررسی و توضیح هزینه سرمایه و عوامل موثر بر آن، انواع روشهای تامین مالی و نظریات مرتبط با آنها پرداخته شده است.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا ICAMIB02_248 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

ابراهیم پور، حبیب و حسن زاده، محمد و عسگر نژاد نوری، باقر و معتمدی، سمیرا،1395،مفهوم هزینه سرمایه، انواع روشهای تامین مالی و نظریات مرتبط با آنها،دومین کنفرانس بین المللی حسابداری،مدیریت و نوآوری در کسب و کار،رشت،https://civilica.com/doc/559534


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1395، ابراهیم پور، حبیب؛ محمد حسن زاده و باقر عسگر نژاد نوری و سمیرا معتمدی )
برای بار دوم به بعد: ( 1395، ابراهیم پور؛ حسن زاده و عسگر نژاد نوری و معتمدی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مراجع و منابع این مقاله :

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :

  • اربابیان، علی اکبر و صفری گرایلی، مهدی، بررسی تاثیر ساختار .
  • احمدپور، احمد و سلیمی، امین، تاثیر صنعت و اندازه بر .
  • اسدی، غلامحسین و بیات، مرتضی و نقدی، سجاد، عوامل مالی .
  • اعتمادی، حسین و متظری، جواد، بررسی عوامل موثر بر ساختار .
  • ه. انصاری، عبدالمهدی و صفری بیدسکان، سعید، بررسی تاثیر پذیری .
  • ایزدی نیا، ناصر و رسائیان، امیر، (1388)، ساختار سرمایه و .
  • باقر زاده، سعید، (1382)، تبیین الگوی ساختار سرمایه شرکت های .
  • پناهیان، حسین و عرب زاده، میثم، (1387)، بررسی و شناسایی .
  • عفری صمیمی، احمد و یحیی زاده فر، محمود و عبادی .
  • رحیمیان، نظام الدین، (1380)، تاملی در شیوه های تامین مالی .
  • رجب زاده، علی و خورشیدی، غلامحسین و قلی پور، علی، .
  • رضایی، فرزین و قادری، حسین و محمدی، تقی، (1389)، بررسی .
  • ستایش، محمد حسین و کاظم نژاد، مصطفی و ذوالفقاری، مهدی، .
  • صدری نیا، محمد، (1388)، روش های مختلف تامین مالی بنگاه .
  • فتحی، سعید و ابزری، مهدی ق حبییبی، سلماز، (1393)، فراتحلیل .
  • کردستانی، غلامرضا و مجدی، ضیاء الدین، (1386)، بررسی رابطه بین .
  • کردستانی، غلامرضا ونجفی عمران، مظاهر، (1389)، بررسی تاثیر روش های .
  • Chen, Jian, Jiang, Chunxia and Lin, Yujia. (2013). _ determine .
  • Omran, mohammed & john, pointon. (2004). the determinants of cost .
  • Pagano, Michael. (2003). the relation between the cost of capital .
  • Rob, Alicia and Robinson, David. (2009). The capital structure decisions .
  • Serghiescu, Laura, Vaidean, Viorela-Ligia. (2014). Determinant factors of the capital .

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

ارزش فعلی خالص و سایر معیارهای ارزیابی سرمایه گذاری

فرایند تخصیص یا بودجه بندی سرمایه معمولا از یک تصمیم گیری ساده در مورد خرید یا عدم خرید یک دارایی ثابت خاص، پیچیده تر است. در بودجه بندی سرمایه ای با موضوعات گسترده تری مانند تولید یا عدم تولید یک محصول جدید و یا وارد شدن به یک بازار جدید مواجه هستیم. چنین تصمیم هایی ماهیت عملیات و محصولات شرکت را در سالهای آینده تعیین می کنند؛ زیرا سرمایه گذاری در داراییهای ثابت اصولأ بلندمدت است و پس از تصمیم گیری، نمی توان به راحتی آنها را لغو کرد یا تغییر داد.

شرکت خدمات مالی مهم ترین تصمیمی که هر شرکت باید اتخاذ کند را به خط تولید آن شرکت ارتباط می دهد: چه خدماتی عرضه خواهیم کرد با چه محصولاتی خواهیم فروخت؟ در چه بازارهایی رقابت خواهیم کرد؟ چه محصولات جدیدی معرفی خواهیم کرد؟ پاسخ به هریک از این سؤالها شرکت مورد نظر را ملزم می کند که سرمایه کمیاب و ارزشمند خود را به انواع خاصی از داراییها اختصاص دهد. در نتیجه، تمامی این موضوعات راهبردی در سرفصل کلی بودجه بندی سرمایه ای قرار می گیرد. بنابراین، می توان به فرایند بودجه بندی سرمایه ای عنوان دیگری هم داد که آن را بهتر توصیف می کند:

تخصیص راهبردی داراییها

بنا به دلایلی که برشمردیم، احتمالا سؤال بودجه بندی سرمایه ای مهم ترین موضوع در مدیریت مالی است. البته، اینکه یک شرکت چگونه فعالیتهای خود را تأمین مالی می کند (سؤال مربوط به ساختار سرمایه) و چگونه فعالیتهای عملیاتی کوتاه مدت خود را مدیریت می کند (سؤال مربوط به سرمایه در گردش) هم اهمیت خاصی دارند، ولی داراییهای ثابت هر شرکت، مشخص کننده ماهیت عملیات شرکت است. مثلا شرکتهای هواپیمایی، صرفا به دلیل استفاده از هواپیماهای خود برای ارائه خدمت و جابه جایی مسافران، شرکت هواپیمایی هستند، صرف نظر از اینکه چگونه این هواپیماها را تأمین مالی می کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به تخصیص راهبردی دارایی ها با شرکت خدمات مالی آینده سازان فراز کام در ارتباط باشید.

هر شرکت تعداد بسیار زیادی طرح سرمایه گذاری بالقوه دارد. هر یک از این سرمایه گذاریهای بالقوه، گزینه ای است که در اختیار شرکت قرار دارد. برخی از این گزینه ها ارزشمند و برخی دیگر بی ارزش هستند. البته، اساس مدیریت مالی موفق این است کدام سرمایه گذاریها ارزشمند و کدام یک بی ارزش است. با توجه به این موضوع، هدف ما در این فصل معرفی فنونی است که با استفاده از آنها بتوانید سرمایه گذاریهای بالقوه را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس آن تصمیم بگیرید که کدام یک از آنها ارزش اجرا کردن دارد.

در این راستا، چندین روش عملی مختلف را معرفی و مقایسه می کنیم. هدف اصلی از معرفی این روشها آن است که با نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها آشنا شوید. همان طور که خواهیم دید در این زمینه، مهم ترین روش، ارزش فعلی خالص است که اکنون به آن می پردازیم.

الف.ارزش فعلی خالص

همانطور که قبلا گفتیم هدف مدیریت مالی ایجاد ارزش برای سهامداران است. بنابراین، مدیرمالی باید یک طرح سرمایه گذاری بالقوه را از نظراثر احتمالی آن بر قیمت سهام شرکت، مورد بررسی قرار دهد. در این قسمت، رویه ای را که در بررسی طرح های سرمایه گذاری بالقوه کاربرد گسترده ای دارد، یعنی روش ارزش فعلی خالص، تشریح می کنیم.

ب.روش دوره بازگشت سرمایه

در عمل، به دوره بازگشت درک بیشتر هزینه سرمایه سرمایه توجه زیادی می شود. به طور کلی، دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود. از آنجا که درک این روش ساده و استفاده از آن بسیار رایج است، آن را بررسی و به صورت نسبتا مفصل نقد می کنیم.

تجزیه و تحلیل روش دوره بازگشت سرمایه

دوره بازگشت سرمایه در مقایسه با روش ارزش فعلی خاص، چندین ایراد نسبتا جدی دارد: اولآ، دوره بازگشت سرمایه صرفا با جمع کردن جریانات نقدی آتی به دست می آید. در این روش هیچ یک از جریانات نقدی آتی تنزیل نمی شود. بنابراین ارزش زمانی پول ناديده گرفته می شود. ثانيا، در این روش تفاوتهای موجود در ریسکها در نظر گرفته نمی شود یعنی دوره بازگشت، هم برای پروژه های پرریسک و هم برای پروژه های کم ریسک، به یک شکل محاسبه می شود.

شاید مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه پیدا کردن مدت زمان مناسب به عنوان مبنای مقایسه باشد، چون در واقع هیچ مبنایی عینی برای انتخاب این مدت زمان وجود ندارد. به عبارت دیگر، اصولا هیچ منطق اقتصادی برای تعیین دوره بازگشت مطلوب وجود ندارد. پس رهنمودی برای انتخاب مدت زمان مناسب در اختیار نداریم. در نتیجه، از عددی استفاده می کنیم که به صورت اختیاری انتخاب شده است.

خلاصه روش دوره بازگشت سرمایه

به طور خلاصه، دوره بازگشت سرمایه نوعی معیار «سربه سری» است. از آنجا که در این روش ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود، می توانید دوره بازگشت سرمایه را طول مدت زمانی تلقی کنید که پروژه از نظر حسابداری به نقطه سربه سری می رسد ولی از نقطه نظر اقتصادی نمی توانید چنین تفسیری از دوره بازگشت داشته باشید. مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه این است که به سؤال اصلی (در بودجه بندی سرمایه ای) نمی پردازد. (در بودجه بندی سرمایه ای) موضوع مهم، تاثیر انجام دادن سرمایه گذاری مورد نظر بر درک بیشتر هزینه سرمایه ارزش سهام شرکت است، نه اینکه چند سال طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود.

به هر حال چون این روش بسیار ساده است، شرکتها غالبا آن را به عنوان یک ابزار نظارتی (برای کنترل مخارج سرمایه ای)، در تعداد بسیار زیادی از سرمایه گذاریهای کم اهمیت که باید در مورد آنها تصمیم گیری کنند، به کار می گیرند. البته این کار هیچ ایرادی ندارد. مانند هر روش ساده سرانگشتی دیگری، استفاده از این روش هم با خطاهایی همراه خواهد بود، اما اگر روش مفیدی نبود، سالهای سال از آن استفاده نمی شد. اکنون که این روش را درک کرده اید، می توانید هوشیارانه مراقب موقعیتهایی باشید که در آنهاء استفاده از این روش می تواند به مشکل منجر شود. جدول زیر به شما کمک می کند تا مزایا و معایب این روش را مرور کنید:

مزایا و معایب روش دوره بازگشت سرمایه:

1.درک آن آسان است.

2.عدم قطعیت جریانهای نقدی دورتر را تعدیل می کند.

3.به نقدینگی گرایش دارد.

1.ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد.

2.مبنایی اقتصادی برای تعیین مدت زمان مطلوب وجود ندارد.

3. جریانات نقدی که پس از دوره برگشت سرمایه اتفاق می افتد را نادیده می گیرد.

4. پروژه های بلند مدت مانند پروژه های تحقیق و توسعه و پروژه های جدید را رد می کند.

پ.روش دوره بازگشت تنزیلی

دیدیم که یکی از ایرادهای معیار دوره بازگشت سرمایه این است که در آن، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود. نوع دیگری از دوره بازگشت هم وجود دارد که این مشکل خاص را برطرف می کند و دوره بازگشت تنزیلی نامیده می شود. دوره بازگشت تنزیلی طول مدت زمانی است که مجموع جریانات نقدی تنزیل شده با سرمایه گذاری اولیه برابر می شود. قاعده دوره بازگشت تنزیلی به صورت زیر است:

براساس قاعده دوره بازگشت تنزیلی، یک سرمایه گذاری زمانی پذیرفته می شود که دوره بازگشت تنزیلی آن از تعداد سال هایی که قبلا معین شده است کمتر باشد.

خدمات مالی

دوره بازگشت تنزیلی را چگونه تفصیر می کنید؟ به یاد دارید که دوره بازگشت معمولی طول مدتی است که پروژه از نظر حسابداری به نقطه ی سربه سری می رسد. به طورکلی، در این مثال اصل پول و فرع مبلغ سرمایه گذاری را می توانیم پس از 4سال از محل جریانات نقدی آن به دست آوریم.

ت.نرخ بازده داخلی

اکنون به مهم ترین جایگزین ارزش فعلی خالص، یعنی نرخ بازده داخلی میرسیم. خواهیم دید که نرخ بازده داخلی ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. با تعیین نرخ بازده داخلی سعی می کنیم یک نرخ بازده خاص بیابیم که ویژگی های پروژه را خلاصه کند. در درک بیشتر هزینه سرمایه ضمن تمایل داریم این نرخ یک نرخ داخلی باشد، از این نظر که صرفا به جریانات نقدی یک سرمایه گذاری خاص بستگی داشته باشد نه به نرخ هایی که برای سرمایه گذاری های دیگر پیشنهاد می شود.

ث.محاسبه نرخ مشترک

نرخ مشترک، نرخ تنزیلی است که در آن، ارزش فعلی خالص دو پروژه باهم برابر است.

ویژگیهای توجیه کننده استفاده از نرخ بازده داخلی

علی رغم اشکالاتی که برای روش نرخ بازده داخلی ذکر کردیم، این روش در عمل، حتی از ارزش فعلی خالص هم بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؛ احتمالا به این دلیل که نیازی که روش ارزش فعلی خالص قادر به برآوردن آن نیست را برآورده می کند: به نظر می رسد که در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاریها، افراد عادی به طور عام و تحلیل گران مالی به طور خاص ترجیح می دهند در مورد نرخ بازده صحبت کنند تا در مورد ارزش بر حسب واحد پول.

به همین ترتیب، به نظر می رسد که استفاده از روش نرخ بازده داخلی برای انتقال اطلاعات مربوط به یک پروژه، راهی ساده فراهم می آورد. مثلا ممکن است یک مدیر به مدیر دیگری بگوید: «تغییر سیستم رایانه ای شرکت ۲۰ درصد بازده دارد. در چنین جمله ای ساده تر از درک این جمله است: «در نرخ تنزیل ۱۰ درصد، ارزش فعلی خالص 4000 دلار است.

سرانجام، در شرایط اطمینان، از بعد عملی ممکن است روش نرخ بازده داخلی بر روش ارزش فعلی خالص، برتری داشته باشد: بدون داشتن نرخ تنزیل (نرخ بازده مورد توقع) نمی توانیم ارزش فعلی خالص را برآورد کنیم، در حالی که می توانیم نرخ بازده داخلی را تخمین بزنیم. مثلا فرض کنید نرخ بازده مورد توقع از یک سرمایه گذاری مشخص نیست، ولی می دانیم که نرخ بازده آن مثلا ۴۰ درصد است. به احتمال زیاد، نرخ بازده مورد توقع پایین تر از ۴۰ درصد است و بنابراین، این پروژه را خواهیم پذیرفت. مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی در جدول زیر خلاصه شده است:

مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی:

1.ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. و عموما این دو روش به نتایج یکسانی

برای تصمیم گیری منتهی می شوند.

2.درک آن ساده و انتقال اطلاعات یک پروژه با استفاده از آن آسان است.

1.در صورت وجود جریانات نقدی نامتعارف، ممکن است نتیجه آن، جواب چند گانه باشد یا جواب نداشته باشد.

2.ممکن است در مقایسه سرمایه گذاری های مانعة الجمع به تصمیمات نادرست منجر شود.

1.معیارهای مبتنی بر جریانات نقدی تنزیل شده

الف)ارزش فعلی خالص(NPV ): ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری عبارتست از مابه التفاوت بین ارزش بازار و بهای تمام شده ی آن. باتوجه به این معیار چنانچه NPVیک پروژه مثبت باشد، آن پروژه پذیرفته می شود. ارزش فعلی خالص معمولا با محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی تنزیل شده (برای برآورد کردن ارزش بازار) و سپس کسر کردن بهای تمام شده از آن، برآورده می شود. روش ارزش فعلی خالص هیچ اشکال خاصی ندارد و معیار ارجح برای تصمیم گیری است.

ب)نرخ بازده داخلی (IRR): نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص برآورد شده یک سرمایه گذاری برابر با صفر می کند. گاهی اوقات نرخ بازده داخلی، نرخ بازده جریانات نقدی تنزیل شده هم نامیده می شود. این معیار، با ارزش فعلی خالص ارتباط نزدیکی دارد و چنانچه جریانات نقدی پروژه ها متعارف باشد یا پروژه ها از یکدیگر مستقل باشند، استفاده از هر دو روش مذکور به نتیجه واحدی ختم می شود. در صورتی که جریانات نقدی پروژه ها متعارف نباشد، ممکن است نرخ بازدهی وجود نداشته باشد یا تعداد نرخ بازده داخلی بیش از یک باشد. مهم تر اینکه نمی توان با استفاده از نرخ بازده داخلی، پروژه های مانعة الجمع را رتبه بندی کرد. پروژه ای که دارای بالاترین نرخ بازده داخلی باشد، لزوما بهترین پروژه نیست.

ج) شاخص سود آوری(PI) : شاخص سودآوری که به نام نسبت منفعت به هزینه هم شناخته می شود، برابراست با حاصل تقسیم ارزش فعلی جریانات نقدی پروژه بر بهای تمام شده آن باشد، باید آن پروژه را پذیرفت. شاخص سودآوری ارزش فعلی یک سرمایه گذاری را به ازای هر دلاری که سرمایه گذاری شده است می سنجد. این روش به روش ارزش فعلی خالص شباهت زیادی دارد، ولی مانند نرخ بازده داخلی، نمی توان از آن در رتبه بندی پروژه های مانعة الجمع استفاده کرد. با وجود این، در صورتی که یک شرکت چندین پروژه مستقل با ارزش فعلی خالص مثبت در اختیار داشته باشد و نتواند همه آنها را تأمین مالی کند، می تواند از این شاخص برای رتبه بندی پروژه های مذکور استفاده کند

2. معیارهای مبتنی بر دوره بازگشت

الف) دوره بازگشت سرمایه: دوره بازگشت سرمایه، مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات نقدی یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت سرمایه، چنانچه دوره بازگشت سرمایه پروژهای از مدت زمان مورد نظر کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. اصولا این معیار نقایصی دارد، چون ریسک، ارزش زمانی پول و جریانات نقدی را که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده می گیرد.

ب) دوره بازگشت تنزیلی: دوره بازگشت تنزیلی مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات تقدي تنزيل شده یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت تنزیلی، اگر دوره بازگشت تنزیلی پروژه ای از مدت زمان معینی کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. این معیار هم ناقص است چون در این روش جریانات نقدی که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده گرفته می شود.

3. معیارهای حسابداری

میانگین بازده حسابداری (AAR): میانگین بازده حسابداری معیاری برای سنجش سود حسابداری سرمایه گذاری نسبت به ارزش دفتری آن است. این معیار با نرخ بازده داخلی ارتباطی ندارد، ولی شبیه نسبت بازده دارایی ها (ROA) است. قاعده میانگین بازده حسابداری بیانگر آن است که چنانچه میانگین بازده حسابداری یک سرمایه گذاری از میانگین بازده حسابداری تعیین شده بیشتر باشد، باید آن سرمایه گذاری را پذيرفت. روش میانگین بازده حسابداری به چندین دلیل دارای اشکالات جدی است و دلایل اندکی برای استفاده از آن وجود دارد.

در این بخش معیارهای مختلفی که در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری به کار می روند، معرفی شدند. شش معیاری که مورد بررسی قرار گرفت، عبارت است از :

1. ارزش فعلی خالص NPV

2.دوره بازگشت سرمایه

3. دوره بازگشت تنزیلی

4.میانگین بازده حسابداری AAR

5.نرخ بازده داخلی IRR

6. شاخص سود آوری (PI)

همچنین، نحوه محاسبه هر یک از معیارهای فوق توضیح داده شد و نحوه تفسیر نتایج هم

مورد بحث قرار گرفت. مزایا و معایب هر یک از آنها نیز توضیح داده شد. در نهایت به این

موضوع پرداختیم که یک معیار معتبر در بودجه بندی سرمایه ای باید دو موضوع را مشخص

کند: ۱) آیا یک پروژه خاص، سرمایه گذاری مناسبی است؟ ۲) اگر بیش از یک پروژه

مناسب وجود داشته باشد ولی ناگزیر به انتخاب فقط یکی از آنها باشیم، کدام یک را

انتخاب کنیم؟ نکته اصلی این فصل آن است که فقط ارزش فعلی خالص می تواند به درستی

به دو سؤال فوق پاسخ دهد.

به همین دلیل، ارزش فعلی خالص، یکی از دو یا سه مفهومی است که در علوم مالی بیشترین اهمیت را دارند. در سایر فصلهای این کتاب، بارها و بارها از آن استفاده خواهیم کرد. در این زمینه دو نکته را به خاطر بسپارید: ۱) همیشه ارزش فعلی خالص، تفاوت بین ارزش یک پروژه یا یک دارایی و بهای تمام شده آن است و ۲) مدیر مالی با شناسایی و اجرای پروژه هایی که ارزش فعلی خالص آنها مثبت است، به بهترین شکل درجهت منافع سهامداران عمل می کند.

در نهایت اشاره کردیم که به طور طبیعی نمی توان ارزشهای فعلی خالص را در بازار مشاهده کرد، بلکه باید آنها را تخمین زد. از آنجا که احتمال ضعیف بودن برآوردها وجود دارد، مدیران مالی در ارزیابی پروژه ها از چندین معیار مختلف استفاده می کنند. این معیارها، اطلاعات بیشتری در مورد اینکه آیا واقعا ارزش فعلی خالص یک پروژه مثبت است یا خیر، فراهم می آورند.

برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران مالی شرکت مالی تماس بگیرید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.