قانون عرضه و تقاضا
قانون عرضه و تقاضا یک نظریه است که تعامل بین عرضه منابع و تقاضا برای آن منابع را توضیح می دهد. این نظریه تاثیری را در بر دارد که دسترسی به یک محصول خاص و تمایل (یا تقاضا) برای آن محصول به قیمت آن بستگی دارد. به طور کلی، عرضه کم و تقاضای بالا برابر با افزایش قیمت آن است. در مقابل، با عرضه بیشتر و تقاضای پایین تر، قیمت به شدت کاهش می یابد.
قانون عرضه و تقاضا، یکی از ساده ترین قوانین اقتصادی می باشد، و تقریبا به هیچ وجه به اصول اقتصادی پیوند ندارد. در عمل تقاضا و عرضه در برابر یکدیگر مقاومت می کنند تا زمانی که بازار قیمت متعادل را پیدا کند. با این حال، عوامل متعددی می توانند بر عرضه و تقاضا تأثیر بگذارند و موجب افزایش و یا کاهش در روش های مختلف شوند.
چگونه با عرضه و تقاضا در قیمت تعادل ایجاد کنیم؟
قیمت تعادل قیمتی است که در آن تولید کننده می تواند تمام واحدهای مورد نظر خود را به فروش برساند و خریدار می تواند تمام واحدهای مورد نیازش را بخرد، همچنین قیمت پاکسازی بازار نامیده می شود.
بعنوان یک مثال ساده از اینکه چگونه عرضه و تقاضا قیمت تعادل را تعیین می کنند، تصور کنید که کسب و کار یک محصول جدید را راه اندازی می اصول قانون عرضه و تقاضا کند. این قیمت بالا را تعیین می کند، اما فقط چند مصرف کننده آن را خریداری می کنند. کسب و کار پیش بینی فروش واحدهای بیشتر را داشت، اما به دلیل عدم علاقه، انبارها پر از محصول است. با توجه به عرضه بالا، کسب و کار قیمت محصول را کاهش می دهد. تقاضا افزایش می یابد، اما با کاهش عرضه، کسب و کار قیمت را افزایش می دهد تا زمانی که قیمت کامل یا تعادل پیدا کند تا عرضه محصول خود را با تقاضای مصرف کننده متعادل کند.
عوامل موثر بر عرضه
مثال بالا، عرضه تنها توسط یک کسب و کار ایجاد می شود. در دنیای واقعی عرضه توسط بسیاری از عوامل دیگر تعیین می شود. ظرفیت تولید، هزینه های تولید مانند کار و مواد و تعدادی از رقبا به طور مستقیم بر میزان سرمایه گذاری های تأمین شده تأثیر می گذارد. عوامل جانبی همچون دسترسی مواد، آب و هوا و قابلیت اطمینان زنجیره های عرضه نیز می توانند بر عرضه تاثیر بگذارند.
عوامل موثر بر تقاضا
تقاضا توسط کیفیت و هزینه یک محصول تحت تاثیر عوامل دیگر قرار می گیرد. تعداد جایگزین های موجود، میزان تبلیغات و تغییرات قیمت محصولات مکمل نیز بر تقاضا تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر قیمت کنسول های بازی های ویدئویی کاهش یابد، تقاضا برای بازی های آن کنسول ممکن است افزایش یابد، زیرا بیشتر مردم کنسول را خریداری می کنند و برای آن بازی می خواهند.
آیا عرضه و تقاضا تنها بر قیمت تاثیر می گذارد؟
قانون عرضه و تقاضا فقط برای قیمت ها اعمال نمی شود. همچنین می توان برای توصیف سایر فعالیت های اقتصادی استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر بیکاری بالا باشد، تعداد زیادی از کارگران وجود دارد. به عنوان یک نتیجه، کسب و کار تمایل به کاهش دستمزد دارد. برعکس، زمانی که نرخ بیکاری کم است، عرضه کارگران نیز کم است و در نتیجه، برای جذب کارگران، کارفرمایان تمایل دارند که حقوق بیشتری را ارائه دهند. به همین ترتیب، در جهان سرمایه گذاری سهام، قانون عرضه و تقاضا می تواند به توضیح قیمت سهام در هر زمان خاص کمک کند.
عرضه و تقاضا چیست و چه رابطهای با هم دارد؟
عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
رابطهی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پردهی تخصیص منابع دارد. در تئوریهای اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا میاندازیم.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند. نمودار زیر نشان میدهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت میکند.
هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشاندهندهی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطهی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطهی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان میدهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین میآید (نقطهی A) و هرچه قیمت پایینتر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر میشود (نقطهی C).
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
هر نقطه روی منحنی منعکسکنندهی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطهی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجهی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانیمدت تغییر خواهند داد.
رابطهی عرضه و تقاضا
حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم.
فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیلهای پیشینِ شرکتِ تهیهکنندهی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمیکنند، تنها ۱۰ سیدی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینهی فرصت آن برای تهیهکننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سیدی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطهی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا میرود. در پی آن، با توجه به رابطهی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سیدی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.
در مقابل، اگر ۳۰ سیدی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرفکننده با خرید سیدیها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیهکنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایینتر باعث میشود افرادی که به نظر آنها هزینهی فرصت خرید سیدی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سیدیها جلب شود.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک اصول قانون عرضه و تقاضا قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
همانطور که در نمودار میبینید، تعادل در نقطهی تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا رخ میدهد که نشان میدهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطهی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمتهای کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.
عدم تعادل
عدم تعادل زمانی اتفاق میافتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.
۱. مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.
در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضهی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرفکنندگان میخواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف میشود. عرضهکنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرفکنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر میخرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.
۲. مازاد تقاضا
مازاد تقاضا زمانی به وجود میآید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرفکنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازهی کافی تولید نکردهاند.
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرفکنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرفکنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرفکنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا میکشد و باعث میشود عرضهکنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطهی تعادل نزدیکتر کنند.
انتقال و حرکت
در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنیهای عرضه و تقاضا نشانگر پدیدههای بازاری بسیار متفاوتی هستند:
۱. حرکت
حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشاندهندهی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطهی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطهی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطهی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ میدهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.
همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطهی عرضه پایدار میماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق میافتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطهی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق میافتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.
۲. انتقال
انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار تقاضا یا عرضهی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ میدهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطهی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرحشده، انتقال در رابطهی تقاضا در صورتی رخ میدهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.
در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضهی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضهی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.
تجارت و اقتصاد
موضوعات اقتصادی .تجارت .اداره . آموزش مدیریت .تجارت در اسلام
عرضه و تقاضا
رضه و تقاضا (پروژه)
عرضه و تقاضا
عَرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل میرسد.سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه میشوند.
عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا.همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد میشود که به قانون عرضه شهرت دارد.
تقاضا چیست؟
تقاضا یعنی میل و خواست و توانایی یک فرد برای دریافت کالا یا خدمتی.منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت چه میزان پول است.و یک تولید کننده به ازای هر قیمتی مایل به چقدر تولید است.
شیب منحنی تقاضا منفی است، یعنی اینکه هر چقدر قیمت اصول قانون عرضه و تقاضا افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد. عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد موثر است که از آن جمله میتوان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل، سلیقه مصرف کنندگان، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود.
قانون تقاضا نیز به این معنی که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت، مقدار تقاضا افزایش مییابد.به رابطه منفی قیمت و تقاضا قانون تقاضا میگویند
عرضه و تقاضا به عنوان پایگاه عدالت
از موضوعات چالش برانگیز امروز مدیریت توسعه اقتصادی و معضلات اجتماعی ناشی از آن مانند تورم، کنترل قیمت ها، مکانیزم عرضه و تقاضا، نحوه واردات و صادرات، اولویت بندی در تولید کالاهای ضروری، توزیع عادلانه کالا، . می باشد، علاوه بر نیازهای اقتصادی معضلات در جایگاه نرم افزاری دیگری وجود دارد که نیازمند نگاه عمیق تری است، از جمله، انگیزه ایجاد یک نیاز مصرفی در جامعه و اولویت بندی و شاخصه انتخاب نیازهای مؤثر اجتماعی و چگونگی توزیع بین اقشار مختلف از کم درآمد تا مرفه است، برخی سؤالاتی که در این حوزه به ذهن می رسد عبارتند از:
▪ نحوه و علل پیدایش ناهنجاری های اقتصادی مانند تورم چیست؟
▪ مبنا و محور الگوهای مورد استفاده برای تحلیل و بررسی این ناهنجاری ها چیست؟
▪ معیار و شاخص تعیین اولویت موضوعی در ایجاد، توزیع نیاز، مدیریت و توزیع منابع طبیعی، ابزاری و انسانی کدام است؟
▪ پیدایش عرضه و تقاضا، مکانیزم عرضه و تقاضا و نقش تعاریف در نظام عرضه و تقاضا و ارتباط قانون با این نظام چگونه است؟
اهمیت این محورها به این جهت است که مکانیزم عرضه و تقاضا می تواند پایگاه عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی باشد. این سؤالات و بسیاری دیگری ابهامات حوزه وضعیت اقتصادی جامعه و محورهای حاکم برآن از جمله مباحثی است که توسط علامه منیرالدین حسینی هاشمی(ره) در دوره های مختلف دروس اقتصادی به آن پرداخته شده است، اکنون که به سالگرد رحلت این استاد فرزانه نزدیک شده ایم (۱۲ اسفند ۱۳۷۹، مطابق ۶ ذی الحجّه) و نیز به دلیل احساس نیاز برای تشکیل گروه های تخصصی به منظور تنظیم سیاست های برنامه پنجم توسعه کشور برآن شدیم تا فرازهایی از تحلیل ایشان را در برنامه دوّم توسعه اقتصادی کشور را، که امروز می تواند ناظر بر دیدگاه آینده نگر ایشان در سال ۱۳۷۳ می باشد و هم راهگشایی برای طراحی و برنامه ریزی، برنامه های پنج ساله توسعه است، ارائه نماییم:
تقاضا یک «نیاز ابزار شده» است، انسان احتیاج به چیزی دارد که آن را ظاهر و ابراز می کند، پس تقاضا طلب و خواستن است، «عرضه» هم به معنای این است که شخص دیگری که می تواند این نیاز را برطرف کند و وسیله برآوردن آن نیاز در اختیار او می باشد، آن را ابراز و ظاهر می کند که به این «عرضه» گفته می شود. پس هرگاه وسیله «ارضاء نیاز» ارائه شود به آن «عرضه» گفته می شود.
انسان دارای اراده و قدرت گزینش است و می تواند اختیار خود را به میدان عرضه و تقاضا بیاورد و امکان عملکرد او مانند اشیاء نیست، بلکه شرایط و روابط در قدرت گزینش او مؤثر است البته این قدرت انتخاب تنها در موضوعات و سطح نازل مصرف نیست بلکه در سایر سطوح اجتماعی یعنی در ایجاد قوانین و انحصارات نیز وجود دارد. استاد علامه(ره)، سپس قوانین حاکم بر نظام عرضه و تقاضا را از دیدگاه رایج اقتصاد جهانی اینگونه مطرح می نمایند: عرضه و تقاضا از سه «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» جدا نیست»، به عبارت دیگر گفته می شود «قوانین نسبیت» بر جریان اشیاء حاکم بوده، و به نحو طبیعی و قهری وجود داشته و ثابت است، . آنها (اقتصاد سرمایه داری) نظام حقوقی و نظام تعاریف را برآمده از عرضه و تقاضا می دانند.
بحث مهم تشریحی ما این است که شاقول و معیار اساسی در «نظام حقوقی» و یا «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» چیست؟ اگر گفته شود که هر سه تای اینها از عرضه و تقاضا می آید و در سه سطح می باشند، می گویم: ربط «عرضه و تقاضای اجتماعی» با «تکامل اجتماعی» چیست؟ آن وقت می گویم که: هرگز رابطه عرضه و تقاضا با جهت تحرک تکاملی جامعه، نمی تواند قطع باشد، یعنی می توان سؤال کرد که این انحصارات و محدودیتها از کجا آمده؟ و چرا آمده؟ عرضه و تقاضایی که از بستر خودش بریده باشد در کجای عالم قابلیت تحقق دارد؟!
عرضه و تقاضائی که بخواهد قیمت ها را معین کند یعنی در حقیقت وزن مخصوص کالاها را مشخص نماید باید در شرایط انسانی باشد. یعنی آیا می توان عرضه و تقاضای انسان را از اراده و از نظام اجتماعی او جدا کرد و فقط به آن عرضه و تقاضا گفت؟. بله! نسبت به امور خرد یک ساده نگری های ابتدائی ـ از افرادی که دقت نمی کنند یا نمی خواهند دقت کنند ـ در بازار دیده می شود. مثلا می گویند امروز در بازار هندوانه بیش از تقاضا بوده و در حال ضایع شدن است پس قیمت را کم کردند، فردا که مثلا پیاز چنین شد قیمت گران می شود. این دیدگاه با عرضه و تقاضای مورد نظر ما تفاوت دارد.
ما باید بتوانیم قوانینی برای تعریف درست کنیم که «اسباب مالکیت» را معرفی کند و قوانینی برای «تنظیم» معرفی نمائیم که بتواند قوانینی را برای «تخصیص» معین نماید و در نهایت نیز بتوانیم نسبت این سه دسته قوانین را به «تکامل اجتماعی» تعریف کنیم، البته عرضه و تقاضا در بستر و در نظامی عمل می کند که متناسب با توسعه آن نظام، یک کشش و تنشی هم دارد، ولی این کشش و تنشی که منشأ تحرک می شود آیا در نظام حاکم «اصل» می شود یا نه؟ لذا می گوییم که عرضه و تقاضا، بدون بستر، امری خیالی است و بلکه باید گفت: که تحت حاکمیت قوانین حقوقی می باشد.
قوانین حاکم بر مکانیزم عرضه و تقاضای رایج در نظام اقتصادی اسلامی تعیین کننده و کارآمد نیست و به بن بست رسیدن کارشناس ها در نهایت به دلیل همین درگیری با فرهنگ اسلامی است که بطور طبیعی اموری را نفی می کند. این درگیری به نوعی با درگیری قوانین زمان شاه با اسلام شبیه است که احساس ظلم مردم نهایتاً منجر به پرخاش علیه شاه و اعتراضات عمومی گردید.
نحوه پیدایش سه نظام تعاریف، تنظیم، و تخصیص در نظام اجتماعی در قالب چهار فرض یا گمانه مطرح می شود:
۱) فرض اوّل: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همه از شرع مقدس
۲) فرض دوّم: اخذ ابزار «تعریف» از مذهب و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عقل
۳) فرض سوّم: اخذ ابزار «تعریف» از شرع و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عرف
۴) فرض چهارم: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همگی از عقل
در فرض اوّل که هم در تکوین، هم در تاریخ و هم در جامعه شرایط حاکم برنظام عرضه و تقاضا و نهایتاً «نظام موازنه قدرت» (رابطه بین تکامل و عرضه و تقاضا) باید از دین بدست آید. در غیر این صورت هر نوع عرضه و هر نوع تقاضایی نمی تواند رسمیت داشته باشد. در مقاله بعدی هر یک از فروض فوق توضیح بیشتری داده می شود.
کشش تقاضا و عرضه
1-كشش تقاضا و عرضه
كه اگر قيمت افزايش پيدا كند تقاضا كاهش و اگر قيمت كاهش پيدا كند. تقاضا افزايش پيدا مي كند. طبق اين افزايش قيمت با ثابت بودن ساير عوامل مي بينيم كه چه قدر تقاضا كاهش مي يابد، اين حساسيت را در اقتصاد بنام كشش ((Elasticity مي نامند.
2- كشش قيمتي تقاضا
كشش قيمتي تقاضا واكنش وحساسيت مصرف كننده را در برابر قيمت اندازه گيري ميكند. كشش قيمتي تقاضا E معمولا منفي است و در اقتصاد E بزرگ را به e كوچك اصول قانون عرضه و تقاضا داخل قدر مطلق نمايش ميدهد.
مثال:- اگر افزايش 25% در قيمت بنزين سبب 5% كاهش در مقدار تقاضايي بنزين شود در آنصورت كشش تقاضا براي بنزين عبارت است از:-
Eمساوي مي شود به درصد تغيير در مقدار تقاضاي بيزين تقسيم در قيمت بنزين
يعني منفي -5 درصد تقسيم در 25 درصد مساوي ميشود به 0.2-
كشش0.2-% براي تقاضاي بنزين بدين معني است كه يك درصد افزايش قيمت بنزين سبب كاهش 0.2% در مقدار تقاضايي بنزين خواهد شد.
انواع مختلف كشش قيمتي تقاضا:-
هنگامي كه قيمت كالا يك درصد تغيير كند ممكن است تقاضاي آن كالا بيشتر يا كمتر از يك درصد تغيير كند. كه حالت هاي مختلف دارد.
1-تقاضايي با كششe>0
هرگاه درصد تغييرات مقدار تقاضا بيش از درصد تغييرات كه در قيمت ايجاد مي شود باشد كالاي با كشش است. مثلا كالاهاي كه مشابه همديگر است وبراي مصرف كننده مطلوبيت يكسان دارد.
مثال:- ماكاراني با مارك هاي مختلف.
2- تقاضايي بي كشش e اهمیت عرضه و تقاضا در تعیین سود بانکی
در چند سال اخیر تعیین نرخ سود بانکی به یکی از چالش های سیستم بانکی تبدیل شده است. اگرچه در دو سال اخیر نرخ سود بانکی بدون توجه به عوامل اقتصادی و به شیوه دستوری کاهش یافته است اما مقاومت بانک مرکزی برای کاهش یا حتی تعیین نرخ سود و اجرای سیاست های انقباضی نشان از واقعیت بحران یا وضعیت حساس در سیستم پولی کشور دارد که نشانگر مشکلات عمیق و اساسی در این حوزه از اقتصاد است. این امر نشان می دهد که قاطعیت برای حل بحران و رسیدن به یک نقطه باثبات بسیار لازم است.
جلوگیری از کاهش دستوری نرخ سود اقدامی کاملا صحیح و منطقی و مسوولانه است اما معلوم نیست تا چه حد قابل اجرا و عملی خواهد بود.
از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، رسیدن به این نقطه که بانک مرکزی و بانک ها ناچار شوند به تعیین نرخ سود در شرایطی غیردستوری بپردازند قابل پیش بینی بود زیرا تعیین نرخ کم تر از نقطه تعادلی عرضه و تقاضا باعث اتلاف ناگزیر منابع و زیان خواهد شد. تعیین نرخ سود بانکی یکی از متغیرهای کلیدی و اساسی اقتصاد است و ارتباط این شاخص اساسی با میزان پس انداز ملی، سرمایه گذاری، میزان توان جذب منابع بانک ها، ارایه تسهیلات، رشد صنعتی و بخش های مختلف تولید، کنترل نقدینگی، تورم، اشتغال، رونق و رکود اقتصادی و. باعث شده که تعیین نرخ سود بانکی در همه کشورهای جهان و به خصوص اقتصادهای پیشرفته از حساسیت ویژه ای برخوردار باشد .
نرخ سود بانکی در شرایط عرضه و تقاضا در نقطه ای به تعادل می رسد که متناسب با نرخ تورم باشد و برای پس اندازکنندگان، انگیزه سپردن پول به بانک ها را تقویت کند و از طرف دیگر تسهیلات بانکی با نرخی به وام گیرندگان ارایه نشود، که باعث ایجاد صف و رانت و فرصت های ویژه نشود بلکه در شرایطی رقابتی و منطقی و با نرخ سود بانکی متناسب با نرخ تورم، این امکان برای همه متقاضیان وجود داشته باشد که بتوانند متقاضی دریافت وام باشند.
در غیر این صورت و در شرایط تعیین دستوری نرخ سود بانکی، تقاضا برای دریافت تسهیلات بیش از منابع بانک ها خواهد بود و این موضوع هم صف طویل متقاضیان را ایجاد می کند و هم ممکن است به فرصت ها و رانت هایی برای دریافت وام منجر شود. از این رو اقتصاددانان بزرگ جهان توصیه می کنند که نرخ سود بانکی باید از طریق نهاد عرضه و تقاضا و سازوکار قیمت ها و به شکل غیردستوری و در شرایط طبیعی عرضه و تقاضا تعیین شود تا نرخ سود بانکی به گونه ای مشخص شود که تعادل نسبی را در حجم پول، نقدینگی، تسهیلات بانکی، پس اندازها و . ایجاد کند.
سازوکار طبیعی عرضه و تقاضا برای تعیین نرخ سود بانکی تا حدی اهمیت دارد که اقتصاددانان، دولت ها را به کنترل حجم پول از طریق انضباط مالی و پولی و حجم بودجه و میزان مالیات ها توصیه می کنند و معتقدند باید از دستکاری قیمت ها و نرخ ها و نظام عرضه و تقاضا پرهیز کنیم. در اقتصاد ایران نیز که دولت حضوری گسترده در اقتصاد دارد ضروری است بیش از اقتصادهای دیگر به اصلاح نظام قیمت ها و احترام به نظام عرضه و تقاضا و پرهیز از تعیین دستوری قیمت ها و نرخ ها توجه شود تا کارایی مورد انتظار حاصل شود.
اصول بنیادی عرضه و تقاضا
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند ،و قیمت به صورت یک داده است.مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرفکننده ٬ وابسته به قیمت محصول در بازار است.قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود.و قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود.قیمت تعادلی یک کالا دقیقا برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا باعث میگردد و باعث مازاد عرضه میشود.این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.در قیمتهای پایینتر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود.این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی)میشود.پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد.
معرفی کامل عرضه و تقاضا به همراه جزئیات تحلیل آن
هنگام فعالیت در هر بازاری، با دو واژه ی عرضه و تقاضا به دفعات مواجه می شوید. اما واقعا عرضه و تقاضا به چه معناست و چه کاربردهایی دارد؟ با وجود اینکه مفهوم آن ممکن است خیلی ساده به نظر بیاید، اما عرضه و تقاضا در واقع یک تئوری در علم اقتصاد است که تغییرات قیمت را در یک بازار رقابتی توضیح میدهد. در این مقاله اندکی با این مفهوم آشنا خواهیم شد.
رقابت در بازار چیست؟
در همه ی بازارها رقابت بین فروشندگان و خریداران در جریان است. فروشندگان اهداف و منافع خود را دنبال میکنند و به دنبال افزایش سود هستند. خریداران هم همیشه به دنبال قیمت مناسب و کمترین قیمت در بازار میباشند.
تقاضا چیست؟
مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان درخواست میکنند را تقاضا مینامیم.
قانون تقاضا
در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بالاتر باشد، تقاضای کمتری برای آن کالا وجود خواهد داشت. این قانون ساده اما کاربردی، قانون تقاضا نام دارد.
تابع و نمودار تقاضا چیست؟
بر اساس قانون تقاضا، میتوان تابع تقاضا را تعریف کرد. این تابع بیان می کند که قیمت و تقاضا با هم ارتباط عکس دارند، یعنی هرچه قیمت بالاتر باشد، تقاضا کمتر است و هرچه قیمت کمتر باشد تقاضا بیشتر است.
تابع تقاضا را وقتی با همین فرضیات رسم کنیم، به نمودار یا منحنی تقاضا (شکل پایین) میرسیم.
در نمودار مشاهده میکنید که هرچه قیمت کمتر باشد، مقدار تقاضا بیشتر است و هرچه قیمت افزایش پیدا کند مقدار تقاضا کم میشود.
تقاضا به چه چیزهایی بستگی دارد؟
علاوه بر قیمت که مهمترین علت تغییر در تقاضا است، کیفیت محصول، در دسترس بودن آن، محصولات جایگزین، میزان تبلیغات برای کالا، پاسخگویی و خدمات پس از فروش و نوسانات قیمتی محصول و . هم بر میزان تقاضا تاثیرگذار است.
عرضه چیست؟
عرضه، جریان کالا یا خدماتی است که برای پاسخ به تقاضا ایجاد میشود. میتوان گفت عرضه مقدار کالا یا خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.
قانون عرضه
قانون عرضه میگوید در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بیشتر باشد، عرضه آن بیشتر میشود.
تابع عرضه و نمودار عرضه چیست؟
تابع عرضه که از قانون عرضه گرفته شده است، بیان می کند که قیمت و عرضه رابطه مستقیم باهم دارند. یعنی هرچه قیمت بالاتر باشد، عرضه هم بیشتر میشود.
این تابع را میتوان در نمودار یا منحنی عرضه (شکل پایین) رسم کرد.
عرضه به چه چیزهایی بستگی دارد؟
علاوه بر قیمت، زمان، فاکتور تاثیرگذاری بر عرضه است. تامین کنندگان کالا باید به تغییرات قیمت واکنش نشان دهند که این نشان دهنده تاثیر زمان بر عرضه است اما مدت زمان بالا بودن قیمت و تقاضا اهمیت بالایی دارد. فرض کنید که با انتشار ویروس کرونا تقاضا برای محصولات بهداشتی مثل ماسک، دستکش اصول قانون عرضه و تقاضا و ضدعفونی کننده و قیمت آنها بالا برود. تولیدکنندگان به راحتی با افزایش ظرفیت خط تولید خودشان میتوانند این نیاز و تقاضا را برطرف کنند. اما اگر این ویروس برای مدت طولانی زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد، پیشبینی میشود تغییرات در تقاضا و قیمت به شکل طولانی مدت باشد. در نتیجه تولیدکنندگان باید با تغییرات زیرساختی و تجهیزاتی، پاسخگوی تقاضای طولانی مدت باشند.
علاوه بر فاکتور زمان و قیمت، ظرفیت تولید، هزینههای تولید (حقوق کارکنان، خرید مواد اولیه و. )، تعداد رقبا، رقابت در بازار و نوع محصول تولیدی بر عرضه تاثیرگذار است.
عرضه و تقاضا چه ارتباطی به هم دارند؟
فرض کنید، یک شرکت جدید در زمینه تولید خودرو در کشور تاسیس شود. این شرکت با مطالعه بازار هدف خود، برنامهریزی برای تولید 000 10 دستگاه در سال را به قیمت 000 000 100 تومان انجام میدهد. باتوجه کیفیت مناسب محصولات شرکت، تقاضا برای خرید این اتومبیلها افزایش مییابد و 000 30 نفر درخواست خرید این 000 10 عدد دستگاه را دارند. حال بر اساس تابع تقاضا، با بالا رفتن تقاضا قیمت نیز افزایش مییابد. حالا بر اساس تابع عرضه با بالا رفتن قیمت، عرضه هم افزایش مییابد.
در مقابل هم اگر تقاضا برای این خودروها کمتر از عرضه باشد، قیمت کاهش مییابد. اکنون تقاضا با کاهش قیمت، بالا میرود.
تعادل در عرضه و تقاضا چیست؟
برابر بودن میزان عرضه و تقاضا به معنی برخورد دو خط در نموار عرضه و تقاضا (شکل پایین) است. به این نقطه تعادل میگوییم. چون مقدار کالاهای عرضه شده دقیقا با مقدار کالای مورد تقاضا برابر است. در این نقطه به اصطلاح میگوییم تخصیص کالا در کارآمدترین حالت خود قرار دارد.
مقدار Q را مقدار تعادلی و قیمت P را قیمت تعادلی میگوییم.
تعادل در اقتصاد یک آرزو است و فقط در تئوری قابل دستیابی است. یعنی احتمالا هیچگاه به این نقطه در اقتصاد نخواهیم رسید.
عدم تعادل در عرضه و تقاضا به چه چیزی منتهی میشود؟
- مازاد عرضه
اگر قیمت بالاتر از قیمت تعادلی باشد. مازاد عرضه اتفاق میافتد و به اصطلاح بازار با ناکارآمدی مواجه میشود.
در نمودار زیر مازاد عرضه رسم شده است. عرضه در قیمت و مقدار P1 و Q2 انجام میشود و تقاضا در همان قیمت با مقدار Q1 انجام میشود. اختلاف دو مقدار Q2 ,Q1 میزان مازاد عرضه است.
مازاد عرضه یعنی اینکه تولیدکنندگان درحال تولید کالای بیشتری نسبت به تقاضای بازار هستند و طرف تقاضای بازار به علت قیمت بالا خواهان خرید محصول نیستند.
وقتی قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد تقاضا به وجود میآید. چون قیمت کم است، تقاضا زیاد است اما میزان تولید و عرضه محصول پایین است. بنابراین بالا بودن تقاضا باعث کمبود کالا خواهد شد و قیمت محصول را بالا خواهد برد.
انتقال و حرکت چیست؟
حرکت:
در نمودار تقاضا، حرکت یعنی تغییر قیمت یا تعداد تقاضا از یک نقطه به نقطه دیگر. حرکت در نمودار تقاضا نشان دهنده تقاضای پایدار است، یعنی با تغییر قیمت کالا، تقاضا نیز تغییر کند و رابطهی آنها خراب نشود.
در نمودار عرضه، حرکت در طول منحنی عرضه یعنی رابطه عرضه پایدار است. پس حرکت در این نمودار هم یعنی رابطه عرضه و قیمت با تغییر قیمت ثابت بماند. مثلا وقتی قیمت دوبرابر میشود، عرضه هم دو برابر شود.
انتقال:
انتقال در منحنی، یعنی با ثابت ماندن قیمت، میزان عرضه یا تقاضا کم و زیاد شود. انتقال برعکس حرکت که به معنی ثابت ماندن نوع رابطه بین قیمت و عرضه یا تقاضا بود، به معنی تغییر کردن رابطه بین قیمت و عرضه یا تقاضا است.
گفتیم عرضه و تقاضا میتواند تحت تاثیر عوامل دیگری به جز قیمت باشد. انتقال در نمودار عرضه و یا تقاضا هنگامی اتفاق میافتد که عرضه و تقاضا به وسیله عوامل دیگری به جز قیمت تغییر کند.
به طور کلی در انتقال ما شاهد یک نمودار جدید هستیم یعنی شرایط به طور کلی تغییر کرده است. ولی در حرکت، صرفا طول نمودار تغییر میکند.
عرضه و تقاضا چگونه باعث ایجاد یک قیمت تعادلی میشود؟
گفتیم قیمت تعادلی، قیمتی است که در آن تولید کننده میتواند همه محصولاتش را بفروشد و خریدار میتواند همه محصولانی که میخواهد را بخرد.
حال مثلا وقتی یک شرکت تعداد 000 000 3 عدد از یک کالا را تولید میکند و به دلیل قیمت آن کالا فقط 000 500 1 عدد از آن را می فروشد، باید قیمت را پایینتر بیاورد تا باقی کالای تولیدی هم فروخته شود. با کاهش قیمت، تقاضای خرید آن محصول بالاتر میرود تا جایی که مثلا تنها 000 10 عدد از آن کالا باقی بماند. چون عرضه کم شده و تقاضای خرید بالاست، قیمت بالا میرود. در انتها فروشنده و خریدار به یک قیمت تعادلی خواهند رسید که دو طرف معامله راضی هستند.
قانون عرضه و تقاضا بر چه چیزهایی تاثیر گذار است؟
به جز قیمت کالا یا خدمات، این قانون بر سایر فعالیتهای اقتصادی هم تاثیر گذار است. مثلا در یک شهر وقتی تعداد گچکاران ماهر کمتر از تعداد ساختمانهای در حال ساخت است (یعنی تقاضا بیشتر از عرضه است)، پس کارفرمایان ناچارند که حقوق پرداختی خود را افزایش دهند.
این مثالها یکی از تاثیرات این قانون در اقتصاد را نشان میدهد و به طور کلی شما همیشه میتوانید تاثیر این قانون را در اطراف خود لمس کنید.
عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار چه تاثیری میگذارد؟
عرضه در بورس، توسط سهامداران یک سهام که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بفروشند مشخص میشود و تقاضا را خریداران آن سهم که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بخرند، مشخص میکنند.
طبیعتا در هنگام فروش یک نفر خواهان بیشترین قیمت ممکن است. در خرید هم، خریدار میخواهد به کمترین قیمت ممکن آن کالا را تهیه کند. پس هرچه قیمت یک سهم بالاتر برود، عرضه آن بیشتر میشود و هرچه قیمت یک سهم پایینتر بیاید، تقاضا برای خرید آن بیشتر میشود.
وقتی قیمت یک سهم بالا میرود، سهامداران سهم خود را میفروشند که باعث افزایش عرضه میشود. افزایش عرضه باعث کاهش قیمت سهم میشود که در نتیجه کاهش قیمت باعث افزایش تقاضا میشود. این چرخه عرضه و تقاضا باعث تغییرات قیمت در بازارهای مالی مختلف از جمله بورس شود. میتوان گفت یکی از دلایل اصلی تغییر قیمت در بازار سرمایه، همین اصل عرضه و تقاضا است.
جمع بندی
در این مقاله با مفاهیم مربوط به عرضه و تقاضا آشنا شدیم. عرضه و تقاضا در همه ی بازارهای مالی و حتی در زندگی عادی نیز وجود دارد. در بورس نیز عامل اصلی تغییر قیمت سهام، همین قوانین عرضه و تقاضا می باشد.
۴- عرضه و تقاضا در اقتصاد بازار آزاد
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که نقش بازارها در زندگی ما چیست؟ اینکه محصولات مورد نیاز ما از کجا می آیند و چگونه تولید میشوند، موضوع مهمی است اما نقش بازار اصول قانون عرضه و تقاضا نیز در این بین کم اهمیت نیست. بازار در زندگی ما و رفع نیازهای ما نقش مهمی دارد اما سیستم بازار چطور کار میکند؟ چه عواملی بر این سیستم اثر میگذارد؟ در این ویدئو و مقاله میخواهیم در مورد بازار، چگونگی تولید و پخش محصولات و عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت کنیم.
برای مطالعهی بیشتر پیرامون سایر مفاهیم اقتصادی به دورهی آموزشی اقتصاد آکادمی دانایان رجوع کنید.
بازار و مفهوم مبادلهی اختیاری در بحث عرضه و اصول قانون عرضه و تقاضا تقاضا در اقتصاد
بازار جایی است که خریدار و فروشنده به اختیار خود، برای خریدوفروش کالا و خدمات در آن حضور دارند. نکتهی مهم و اصلی دربارهی بازار، همین مفهوم مبادلهی اختیاری است. یعنی خریدار و فروشنده به میل و خواستهی خود، تصمیم به انجام معامله میگیرند. برای فروشنده، ارزش هزینهای که بابت فروش کالا میگیرد از خود کالا مهمتر است و برای خریدار، ارزش کالایی که خریداری کرده است از هزینهای که پرداخت کرده اهمیت بیشتری دارد. این یک معاملهی دو سر برد اختیاری است که هم فروشنده و هم خریدار به آنچه میخواستند رسیدهاند. در بازار همیشه همین اتفاق میافتد و هر شخصی به ارزش کار خود فکر میکند. به عنوان مثال صاحب یک مغازه، به صندوقدار مغازهاش حقوق میدهد و ارزش خدماتی که صندوقدار برای مغازهدار انجام میدهد، بیشتر از مبلغی است که بابت حقوق به او پرداخت میشود. این موضوع تا بالاترین زنجیرهی تولید ادامه پیدا میکند و ارزش کاری که هرشخص انجام میدهد، برایش از همه چیز مهمتر است. بازارها همهجا هستند و بیشتر آنها هم بر اساس مبادلهی اختیاری پیش میروند.
توجه به میزان کارایی و سیگنال قیمت در بازار
موضوع مهمی که مردم نادیده میگیرند، میزان کارایی سیستم بازار آزاد و مبادلهی اختیاری است. بازارهای رقابتی ثابت کردند که در توزیع و اختصاص منابع نامحدود برای استفاده، بسیار کارآمد هستند. برای مثال اگر کشاورزی مقدار زیادی توتفرنگی تولید کند، قیمت آن پایین میآید تا بتواند تمام آنها را بفروشد. قیمت پایین یعنی سود کمتر برای کشاورز؛ درنتیجه، کشاورز انگیزه میگیرد تا محصول دیگری مانند کاهو تولید کند. همچنین اگر کشاورز بهاندازهی کافی توتفرنگی تولید نکند، خریداران قیمت را بالا میبرند و کشاورزان هم تولید را بیشتر میکنند که باعث پایین آمدن قیمت میشود. اقتصاددانها به اطلاعاتی که بازارها به وجود میآوردند تا توزیع منابع را راهنمایی کنند، سیگنال قیمت میگویند. بازارها از تولید محصولات باکیفیت بالا استقبال میکنند؛ به عنوان نمونه، در مثال توت فرنگیها اگر توتفرنگیهایی که کشاورز تولید میکند قهوهای و بیکیفیت باشند، هیچکس آنها را نمیخرد و اگر تراکتور کشاورز بیکیفیت باشد به او میگویند که تراکتور دیگری تهیه کند. نتیجهی مبادلهی اختیاری این است که وضعیت فروشنده در صورتی بهتر میشود که با ارائهی محصولاتش، خریدار در وضعیت بهتری قرار بگیرد. معمولاً از شرکتهای بزرگ بهخوبی یاد نمیشود و اینطور به نظر میآید که آنها از خریداران سوءاستفاده میکنند. اما اگر بازارها شفاف باشند و خریداران آزادانه انتخاب کنند، مشاغل بهسختی میتوانند سو استفاده کنند.
نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد و تشریح آن
نمودار عرضه (Supply) و تقاضا (Demand)
برای بررسی اینکه قیمت محصولات از کجا میآید و چه کسی روی آنها قیمت میگذارد، باید به سراغ نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد برویم. محور y نمایانگر قیمت محصول و محور x نشاندهندهی تعداد محصول است. ابتدا با واکنش خریداران به تغییر قیمت شروع میکنیم؛ اگر قیمت محصول موردنظر افزایش پیدا کند، تعدادی از خریداران به سراغ خرید محصول دیگری میروند و یا خرید نمیکنند. اگر قیمت محصول موردنظر کاهش پیدا کند، خریداران از آن محصول بیشتر استقبال و خرید میکنند. همچنین زمانی که قیمت بالا برود، مردم کمتر برای خرید آن کالا اقدام میکنند و وقتی قیمت پایین بیاید بیشتر از آن میخرند. این همان قانون تقاضا است که بهوسیلهی منحنی تقاضا در اقتصاد با شیب منفی نشان داده میشود. حال بیاییم از دید فروشندگان بررسی کنیم. اگر قیمت محصول بالا برود، فروشنده و یا تولیدکننده، سود بیشتری میکند؛ درنتیجه، انگیزه پیدا میکند تا محصول بیشتری تولید کند. به همین صورت اگر قیمت محصول پایین بیاید، تولیدش را کمتر میکند. این همان قانون عرضه است که در نمودار با شیب مثبت نشان داده میشود.
اصطلاحات مهم در عرضه و تقاضا در اقتصاد
اگر قیمت کالایی بالا رفته باشد، تولیدکننده بیشتر تولید میکند و درنتیجهی آن، خریدار کمتر خرید میکند. به این عدم تطابق، مازاد یا Surplus میگویند. اگر قیمت پایین بیاید، خریدار از آن کالا تعداد زیادی میخرد؛ در نتیجه، تولیدکننده تعداد تولیداتش را کم میکند و دوباره عدم تطابق به وجود میآید. اما این بار به این عدم تطابق، کمبود یا Shortage میگویند. تنها یک نقطه است که باعث میشود تقاضای خریدار و عرضهی تولیدکننده یکسان شود که به قیمت آن نقطه، قیمت تعادلی و به تعداد آن تعداد تعادلی میگویند.
عوامل مؤثر بر عرضه در اقتصاد
هزینههای تولید از جمله مواردی است که میتواند عرضه را تحت تاثیر قرار دهد. اگر مواد اولیه کمیاب یا گران شود، قیمت محصول تولیدشده هم بالا میرود. در صورتی که بتوان قیمت نهایی محصول را بالا نگه داشت، عرضه افزایش پیدا میکند اما اگر این اتفاق نیفتد و قیمت تولید بیشتر از قیمت فروش باشد، عرضه کاهش مییابد. درحالی که، اگر مواد اولیه باقیمت مناسب در دسترس باشد، تولیدکنندگان بهراحتی میتوانند محصولات خود را تولید و عرضه کنند. همانطور که میدانید، باید در بازار یک مزیت رقابتی ایجاد کرد تا محصول شما مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. این مزیت میتواند کم بودن قیمتها نسبت به رقبا باشد. رقبای شرکتها میتوانند با تولید محصولات مشابه اما با قیمت کمتر، مشتریهای دیگر شرکتها را جذب کنند؛ درنتیجه، آنها سود میکنند و بیشتر تولید و عرضه میکنند و شرکتی که محصولاتش گرانتر است، سود کمتری میبرد و کمتر تولید و عرضه میکند.
عوامل مؤثر بر تقاضا در اقتصاد
یکی از عوامل موثر بر تقاضا در اقتصاد، درآمد خریدار است. زمانی که خریدار قدرت خرید بالایی دارد، میتواند کالاهای بیشتری تهیه کند و این اتفاق بر تقاضای کالا تأثیر میگذارد. علاوه بر این، خریدارانی که درآمد بالایی دارند، برای تهیهی کالاهای باکیفیت اقدام میکنند و این موضوع نیز بر کیفیت محصولات، تأثیرگذار است. مورد دیگر این است که اگر خریدار متوجه شود کالایی ممکن است کمیاب یا گران شود، تعداد بیشتری از آن را خریداری میکند و این باعث میشود که تقاضا برای کالای موردنظر بالا برود. تغییر سلایق مردم هم یکی دیگر از موارد موثر بر تقاضا است. زمانی که کالایی با ساختاری تازه و بر پایهی مد روز تولید میشود، خریداران به سمت آن جذبشده و تعداد مشتریان کالای محبوب بالا میرود که این همان افزایش تقاضاست. همچنین اگر کالایی در ابتدا باکیفیت بالا تولید میشده است اما حالا بیکیفیت تولید میشود، مشتریهای ثابت خود را از دست میدهد و تقاضا برای آن پایین میآید.
عوامل مؤثر بر نوسان قیمت در بازار براساس عرضه و تقاضا
قیمت محصولات همیشه ثابت نیست و گاهی به دلایل مختلف نوسان دارد. برای مثال ممکن است قیمت توتفرنگیهای ارگانیک یا قیمت توتفرنگی که در فروشگاههای گرانقیمت فروخته میشود، بیشتر از توتفرنگیهای دیگر باشد. همچنین فشارهای خارجی و تغییرات آب و هوا میتوانند روی قیمت کالاها اثر بگذارند و نمودار عرضه و تقاضا را حرکت دهند. به عنوان مثال رشد توتفرنگیهایی که عنوان کردیم، در هوای سرد سختتر است و این اتفاق باعث میشود نمودار عرضه به سمت چپ برود. دلیل این اتفاق این است که این محصول هر قیمتی هم که داشته باشد، تعداد بسیاری کمی تولید میشود. این نمودار وسیلهای است که اقتصاددانها یا هر شخص دیگری برای نشاندادن تغییرات در بازار از آن استفاده میکند. معمولاً خریدار، قیمت کم را منصفانه میداند درصورتیکه در نظر فروشنده برعکس است. به همین دلیل اقتصاد دانها تمایلی ندارند که دربارهی قیمتها صحبت کنند. درنتیجهی آنچه تا اینجا گفتهایم، چهار اتفاق در بازار ممکن است رخ بدهد:
- عرضه کم شود
- عرضه زیاد شود
- تقاضا کم شود
- تقاضا زیاد شود
تحلیل عرضه و تقاضا در بنزین
نمودار عرضه و تقاضا مربوط به کاهش قیمت بنزین سال 2014
قیمت بنزین به نوسان داشتن معروف است که این تغییرات قیمتی به دلیل عرضه و تقاضا در اقتصاد رخ میدهد. برای مثال در سال2014، قیمت بنزین در آمریکا به دلیل عرضهی بالا، بسیار افت کرد. اقتصاد چین و اروپا ضعیف شد و این باعث کمشدن تقاضا و رفتن نمودار آن به سمت چپ شد. در همان حال فنّاوری جدید استخراج و ذخیرهی سوخت در عراق و لیبی باعث شد عرضهی بنزین افزایش یابد و نمودار عرضه به سمت راست برود. مجموع این دو اتفاق، باعث پایین آمدن 40 درصدی قیمت هر گالن بنزین شد.
اهمیت سیستم بازار رقابتی و عرضه و تقاضا در اقتصاد
برای اینکه بازار رقابتی را بررسی کنیم، از بازار خریدوفروش اعضای بدن کمک میگیریم. میدانیم که هرساله هزاران نفر در انتظار دریافت عضو موردنیاز برای بدنشان هستند. متأسفانه خیلیها در این بین، جان خود را از دست میدهند؛ درنتیجه، یک بازار رقابتی به وجود میآید که بازار آزاد از آن استقبال میکند. اگر یک نفر مبلغ بیشتری برای کلیهاش درخواست کند، سریعتر میتواند آن را دریافت کند. منصفانه نیست که یک انسان به دلیل شرایط نداشتن پول کافی، نتواند کلیه بخرد و جانش را از دست بدهد درحالیکه انسانی دیگر بهراحتی مبلغ را پرداخت و به زندگیاش ادامه دهد. این اتفاق میتواند نتیجهی بازار بیقانون کلیه باشد که تنها با نظام اخلاقی میتوان جلوی رخ دادن آن را گرفت. مشکل بعدی قانون عرضه است چرا که وقتی قیمت کلیه بالا میرود، موجب دزدیدن کلیه میشود؛ در نتیجه، به دلیل کمبود اعضای بدن در بازار، در خریدوفروش آن رقابت به وجود میآید و قیمت عضو بالا میرود. سازمان اهدای عضو جهانی میگوید: پرداخت برای قشر ضعیف جامعه برای اعضای بدن ناعادلانه است. بااینحال، 70 درصد از اقتصاددانهای عضو اتحادیهی آمریکا از پرداخت هزینه برای اعضای بدن حمایت میکنند. دلیل این حمایت این است که با این کار میتوان برخی از مشکلات موجود در بازار را حل کرد، با این حال باید یک سری قانون مشخص وجود داشته باشد تا از بروز مشکلات احتمالی در این زمینه نیز، جلوگیری شود.
نتیجهگیری آکادمی دانایان
ما دربارهی مبادلهی اختیاری و اهمیت عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت و نمودار آن را بررسی کردیم. بازارها بسیار اهمیت دارند و نباید نسبت به آن بیتوجه بود اما باید بدانیم که بازار نیاز به قانون دارد. اقتصاددانها به تبادلات بین عرضه و تقاضا به چشم قانون نگاه میکنند و نگاه ما به آن هم همینطور است. اما نکتهای که اهمیت دارد این است که درنهایت همه چیز به انتخاب انسانها بستگی دارد؛ عرضه و تقاضا در اقتصاد وابسته به تصمیمات خریداران و فروشندگان است. بادقت در تصمیمات و همینطور قانونگذاری صحیح، میتوان بازار را کنترل کرد. برای مطالعهی بیشتر پیرامون مباحث مالی و سرمایهگذاری اینجا کلیک کنید.
دیدگاه شما